جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
شرایط و زمینه‌های برآمدن حق و زوال باطل در کلام و سیرۀ علوی
نویسنده:
سارا سلطانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
برآمدن حق در هر شأنی از شئون زندگی انسان، به معنای تلاش برای روشن کردن مسیر درست حرکت او و آسان کردنِ گام گذاشتن در آن است، و فرو رفتن به کام باطل، به معنای فراموش کردن این راه و روی آوردن به دیگر طرق است. در متون مختلفی همچون قرآن و نهج البلاغه و در حیطه‌های متفاوتی مانند سنت‌های الهی، به بحث و بررسی در رابطه با ویژگی‌های حق و باطل پرداخته شده است. در این میان بخش مهمی از این مبحث، با نگرانی انسان در دو راهی انتخاب‌هایش در ارتباط است. بنابراین از جمله مسائل پر اهمیت در بحث حق و باطل این است که آن را در شرایط مختلف زندگی انسان و برای او پیگیری کنیم، چنانچه در سیرۀ امام علی (علیه السلام) نیز برآمدن حق با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی وظرفیت‌های وجودی افراد صورت می‌پذیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا حق را به واسطۀ امکانات و توانایی‌های حق و ویژگی‌های فضای سه‌گانۀ، انسان، عالم و خداوند مورد بررسی قرار دهد. در این راستا فصل نخست به بیان کلیاتی دربارۀ حق و باطل و روشن ساختن نقش هر یک از عناصر فضای سه‌گانۀ یاد شده، در فرآیندهایی می‌پردازد که منجر به برآمدن حق می‌شوند. فصل دوم، در پی شناخت ویژگی‌های حق برآمده و طی همین شناخت، شکل رابطه و تعامل بین حق و باطل مشخص می‌گردد. نهایتاً در فصل سوم، صفاتی همچون صدق، وفای به عهد و ... به عنوان شکل‌هایی از آرایش مناسب انسان در این فضای سه گانه، در جهت برآمدن حق، مطرح می‌شوند.
معاد از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد و ملاصدرا
نویسنده:
ملیحه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می‌آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی‌الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این‌که حکمت متعالیه‌ی صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه‌ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه‌ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن‌چه در این پژوهش به شیوه‌ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن‌ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه‌ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.
تبیین کلامی-فلسفی هبوط آدم (ع) با نظر به آیات قرآن کریم
نویسنده:
زیبا یزدانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان نامه به تبیین کلامی و فلسفی هبوط حضرت آدم(علیه السلام) با نظر به آیات قرآن کریم می پردازد.هدف از این تحقیق تبیین صحیح نظر قرآن و رفع ابهامات و تحریفات موجود در زندگی حضرت آدم (علیه السلام) و بررسی میزان مطابقت دیدگاههای مختلف فلاسفه و متکلمین با نظر به قرآن است.بدین منظور ابتدا به معنا شناسی واژه های کلیدی هبوط ،اسماء ، آدم و ...سپس به آفرینش آدم و جایگاه انسان در هستی پرداخته و در پایان به هبوط حضرت آدم و مسایل مرتبط با آن می پردازد.در پایان این نتیجه حاصل شد که اولا بهشتی که آدم (علیه السلام) در آن سکنی گزیده بود بهشت جاودان آخرتی نبوده است ثانیا خوردن از شجره ممنوعه که موجب هبوط او بوده گنناه تکلیفی تشریعی نبوده بلکه مشیت الهی این بود که آدم(علیه السلام) گوهر و کرامت خویش را در یابد و دشمنش را بشناسد و با چنین بصیرتی زندگی اش را در زمین آغاز کند تا با سیر در مراتب هستی آینه ی تمام نمای اسماء و صفات حق گردد و به مقام خلافت الهی که مقصود از خلقت بود برسد و در نهایت در بهشت جاودانی نزد پروردگار خویش آرام گیرد.
جایگاه عفاف در سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
زهره سادات رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عفاف یکی از فضائل مهم اخلاقی است که موجب کرامت انسان می‌شود و اسلام آن رامانند تقوا، بسیار مورد توجه قرار داده است. این موضوع چنان دارای اهمیت است که رعایت نکردن عفت زیربنای روابط فردی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند. بنابر این شناخت این ارزش و پایبندی به آن می‌تواند آسیب‌هایی که دامن‌گیر روابط می‌شود را برطرف نماید. لذا شناخت جایگاه عفت در زندگی انسان اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش تبیین جایگاهو نقش عفاف در تنظیم روابط افراد و نشان دادن سبک زندگی عفیفانه از نظر اسلام است تا با ارائه آن، انسان‌ها با این شیوه‌ی زندگی آشنا شوند و خانواده‌ها و مراکز مسئول تربیت انسان‌ها، نسلی عفیف را تربیت نمایند و جامعه اسلامی از آلودگی و انحراف مصون بماند. روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و با استفاده از آیات و روایات و تحلیل آنها، سبک زندگی بر اساس الگوی عفت و حیا ارائه می‌گردد. از نتایج پژوهش این است که عفاف ریشه در حیا دارد و صفتی در وجود انسان است که او را از گناه و زشتی دور می‌کند. عفت فراتر از حجاب است و همه رفتارهای انسان اعم از نگاه، کلام، معاشرت، اقتصاد و ... را شامل می‌شود. جایگاه عفت در سبک روابط انسان در دو سطحِ خانواده و جامعه، با توجه به آموزه‌های دینی و سیره اهل بیت: مطرح می‌گردد. در سطح خانواده، سبک روابط عفیفانه بین همسران، والدین و فرزندان، خویشان و غیرخویشان و همچنین در سطح جامعه سبک روابط عفیفانه با نامحرم، محیط کار و تحصیل، تفریح و اوقات فراغت مطرح می‌شود تا به واسطه آنها سبک روابط اجتماعی بر اساس آموزه عفاف تبیین گردد.
اخلاق هنجاری از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پوریا برزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جهان متضرر می کند، یا باید همچون مادی گرایان صرف به جهان ماده دل بست یا همچون برخی تارکان دنیا دست از اصلاح امور دنیا و بندگان خدا کشید و تنها در انتظار مرگ و زندگی پس از آن بود. بدون تردید بین غایتگروی خاص ایشان که با نوعی خودگروی اما با توجه به سنجش غایت در جهان آخرت همراه است و رضایت الهی را به دنبال دارد با وظیفه گروی و فضیلت گرایی ایشان ارتباط معناداری وجود دارد. اما این ارتباط از سوی هیچ یک از دانشمندان علم اخلاق به روشنی مورد اشاره و بررسی واقع نشده و در نهایت هر یک از محققین ایشان را در یکی از مکاتب اخلاقی جای داده اند. ایشان غایت را در نزد خداوند و در جهان پس از مرگ می دانستند و تکلیف خویش را انجام وظیفه در رابطه با وظایف معلوم شده از سوی خداوند، و فضیلت را استوار کردن و ملکه کردن صفات اخلاقی مورد پسند خدا می دانستند.با توجه به همه موارد ذکر شده میبینیم که همه آنها در یک مورد داری مخرج مشترکی به نام الله یا خدا هستند کهنگاه ویژه آن حضرت)ع(‌ به خداوند، فرامین الهی و قرب الهی را نشان میدهد.همچنین داشتن و حفظ این نگاه غایت گروی که غایت هرچیز در نزد خدا و رضایت الهی است خود نوعی فضیلت محسوب میشود، چرا که در تعریف فضیلت این طور میگوییم که فضایل را صفات و ملکات ثابت اخلاقی میدانیم که در شرایط سختی صاحب آنها آن صفات را ترک نمیکند؛ درنتیجه حفظ این دیدگاه که: نتیجه هر چیز باید رضایت الهی و قرب را به همراه داشته باشد، شاید از یک منظر غایت گروانه باشد اما حفظ همین دیدگاه در تمامی احوالات و شرایط زندگی خود نوعی فضیلت است.فضیلت نیازمند به هنجارها و کدهای اخلاقی است و مرجع این دستورات اخلاقی در دین مبین اسلام خداوند متعال است که خالق انسان است و درنتیجه بهترین شیوه زندگی را میتواند برای انسان تدبیر ببیند، اما این هنجارها به تنهایی راهگشای یک زندگی با سعادت نخواهند بود و بعد از این مرحله که هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی معلوم از سوی مرجع الهی معلوم شد باید در افراد بشری درونی شوند یعنی بصورت فضیلت و ملکه و خوی آنها درآیند.همچنین پذیرش و وفاداری نسبت به وظایف تعیین شده از سوی خداوند در تمامی احوالات زندگی، نیز خود نوعی فضیلت محسوب می شود، چرا که نشان از صفات و ملکاتی همچون اراده، وفای به عهد، همت و تلاش و... می باشد و بدون این فضائل پایداری به وظیفهگرایی بیمعنا خواهد بود.پس شاید بتوان با جمع بندی این امور به نتیجه ای جامع رسید که حضرت امیرالمومنین)ع(شخصیتی با فضیلت بود و اصلیترین فضائل ایشان در همواره متعهد بودن و تلاش کردن در بدست آوردن غایت که قرب و رضای الهی بود از راه استمرار فرامین الهی آمده از سوی حق بود؛ و نامی که از نظر نگارنده این سطور باید بر نگاه اخلاقی آن حضرت)ع( گذاشت »فضیلتگرای خودگرای آخرت اندیش «می باشد.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
آموزه‌های قرآن در زمینه عدالت و چگونگی تحقق آن در جامعه
نویسنده:
سیدروح‌الله موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عدل و قسط در قرآن جایگاهی بس والا را به خود اختصاص داده است. در قرآن مجید عدل به مثابه ی اصلی اساسی و بنیانی تلقی می گردد که خلقت هستی بر پایه ی آن صورت گرفته است.قرآن خود کتاب عدالت و قسط است، یعنی از سویی مبتنی بر عدل است و از دیگر سوی، کتابی است برای تحقق عدالت در جامعه ی بشری، به طور کلی عدالت ظاهر و باطن قرآن است.بنابر این جهتی که قرآن نشان می دهد، جهتی است برای رسیدن به اوج کمالات بشری و از آن جایی که تحقق عدالت در جامعه برای استکمال بشریت امری ضروری و لازم است قرآن با بیانات مختلف، بشریت را در این زمینه راهنمایی می نماید.قرآن کریم به صراحت ظلم را از ساحت کبریایی خداوند نفی نموده و با صفاتی چون سریع الحساب، اسرع الحاسبین، احکم الحاکمین، خیر الفاصلین و ... عدل در اسما و صفات را برای خداوند اثبات می کند. قرآن از طریق برهان عدالت و تجسم اعمال قانون مندی و عدل در پاداش و کیفر الهی را اثبات کرده و با یوم الفصل و یوم الحساب خواندن رستاخیز، معاد را تجلی عدل الهی می داند.قرآن، عدالت خواهی را خواست همه ی ادیان دانسته و پیامبران الهی را منادیان و پرچم داران اصلی گفتمان عدالت محوری در اجتماع بشری معرفی کرده و تحقق عدالت را هدف نمایی حکومت پیامبران می داند.در مورد عدالت اجتماعی، قسمت های مهمی از قرآن راجع به حقوق و عقود، معاملات، ارث، تجارت و امور اجتماعی مردم سخن گفته است، قرآن خانواده را که به عنوان هسته ی اصلی و مرکزی در شکل گیری اجتماع می باشد، از نظر دور نداشته و در باب حقوق و مالکیت زن و مرد و تساوی آنها آیه ها آورده و تعدد زوجات را موکول به شرط اجرای عدالت دانسته است.و در نهایت برای تحقق عدالت در جامعه، قرآن جامعه سازی دینی را دنبال می کند. جامعهای که در آن توحید، اعتقاد به معاد و نبوت اساس و پایه باشد؛ یقیناً در چنین اجتماعی با رویکرد دینی، همهی زمینه های بی عدالتی و ظلم از جامعه رخت بسته و مردم خود مجری عدالت می گردند.
نظریه عدل الهی پویشی در مقایسه با عدل الهی شهید مطهری
نویسنده:
زهرا صداقت زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث عدل و مباحث پیوسته آن از اهمیت و جایگاه والایی در معارف اسلامی‌ برخوردار بوده است و بیان کننده رابطه حق با جهان و انسان است. استاد مطهری به عنوان یکی از حکیمان متأله در سنت فلسفه اسلامی‌ و وایتهد به عنوان فیلسوف خداباور در ساحت تفکر فلسفه غربی، هر کدام با مبانی و تئوری خاصی به تحقیق و تدقیق ژرف در رابطه عدل الهی با مسأله مهم شرور پرداختند. استاد مطهری با استفاده از مبانی اصالت و خیربودن وجود، عالم بودن، قادر و حکیم بودن خداوند و احسن بودن نظام هستی و راه حل‌های عدمی ‌بودن شرّ و تفکیک ناپذیری شرور از خیرات در نظام عالم و غلبه خیرات بر شرور و آثار و فواید شرور در مسأله شرّ، مشکل شرور را حل می‌کند. استاد مطهری با شیوه شیوا و سهلِ همیشگی خویش در این مسأله ژرف کاوی کرده است و از مثال های زنده ای برای تفهیم این بحث باریک استفاده می‌کند. اگر چه امهات مسائل را از دیگران بویژه ملاصدرا می گیرد، شرح و بسطی که به آن می دهد هوشمندانه و ابتکاری است. همچنین از آثار ابتکاری استاد شهید که سایر حکما و متکلمان از این نکته غافل بوده اند و آن را مطرح نکرده اند در باره نقش و مسئولیت انسان در جهت کاستن کژی ها و پیراستن جهان از بدی ها است که این مورد را می‌توان به عنوان نقطه اشتراکی در دیدگاه دو فیلسوف بیان کرد.وایتهد بر اساس برخی مبانی الهیاتی و انسان شناسی مسیحی و با استفاده از توصیف جهان ممکن بر اساس اصل پویش و جاری کردن آن در صفات خداوند از جمله قدرت او به توجیه وجود شرور در عالم پرداخته است.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
سیمای خدا در شاهنامه فردوسی
نویسنده:
الهام عربشاهی کاشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاهنامه فردوسی، از آثار گرانسنگ حماسی و تاریخی در پهنه‌ی فرهنگ و ادب فارسی است که می‌‌توان چهره‌ی پنهان و آشکار خداوند بزرگ را همواره در لابه‌لای حوادث و رویدادهای خرد و کلان اساطیری و تاریخی و... آن تماشا کرد. این رساله برای بازنمایی و توصیف خداوند در شاهنامه و تطبیق ویژگی‌ها و صفات او با ویژگی‌هایی که از طریق آیات و اخبار و روایات دینی، به خصوصاسلامی برای ما رسیده، تحقیق و تدوین و به حسب موضوع، به دو بخش عمده تقسیم شده است. بخش اول در مورد پاره‌ای از مسائل و مباحث نظری از قبیل اسم، صفت و تفاوت‌های آن‌هاست. همچنین در این بخش مطالبی در مورد ذات، صفات، افعال الهی و مسئله رویت خداوند و سایر مختصات فکری و سبکی فردوسی بیان شده است .بخش دیگر این رساله نیز که با عنوان «بازتاب و تحلیل اسماء و صفات الهی در شاهنامه» تدوین شده، به معرفی و شناخت اسماء و صفات الهی و دیدگاه حکیم فردوسی در این باره اختصاص دارد.شمار اسماء خداوند دراین رساله، برمبنای اسماء نودونه گانه‌ای است که از طریق منابع دینی (شیعه وسنی ) روایت شده است و چنان چه اسمی از هر دو طریق رواییبیان شده باشد با عنوان اسماء الله ذکر شده است. در این رساله پس از ترتیب و تنظیماسماء الله بر اساس حروف الفبا، به بیان و توضیح و شرح آن با استفاده از قرآن کریم، تفاسیر و ادعیه مأثوره، به ویژه دعای جوشن کبیر پرداخته شده است.با توجه به ابیات شاهنامه می‌توان گفت که فردوسی به عنوان یک شاعر شیعی، تحت تأثیر بینش توحیدی خود در آغاز و انجام داستان‌ها، عقاید و مسائل توحیدی را به صراحت بیان می‌کند و با اینکه داستان‌ها و افسانه‌های این منظومه مربوط به دوران باستانی است. وی با تکیه بر بینش سره توحیدی خود به معرفی و تبیین سیمای خدا در شاهنامه می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 951