جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 303745
طراحی الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی
نویسنده:
محمدحسین زارعی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی آموزش‎هنر مبتنی بر تربیت اسلامی در دوره ابتدایی است. روش: برای دستیابی به این هدف از رویکردآمیخته و روش‎کیو استفاده شده‎است. برای جمع‎آوری اطلاعات از روش نمونه‎گیری هدفمند با 15 نفر از معلمان با تجربه دوره ابتدایی در استان فارس مصاحبه نیمه‎ساختار یافته انجام شده‎است. معیار انتخاب تعداد نمونه اشباع داده‎ها بود. در بخش دوم به‌منظور امتیازدهی به گزینه‎های کیو که برگرفته از نتایج کیفی بود از 27 نفر معلم با تجربه کمک گرفته شد. یافته‌ها: داده‎های جمع‌آوری شده با روش تحلیل عامل کیو تجزیه و تحلیل و خوشه‎بندی شد و آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی را با 5 عامل معرفی کرد که عبارت‌اند از 20 فعالیت آموزشی، 11 روش تدریس، 27 هدف آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی، 18 مورد کمبودهای آموزشی و 12 راهکار در جهت بهبودکیفیت آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی. نتایج پژوهش نشان داد که در دوره ابتدایی به تربیت اسلامی با تلفیق هنر توجه چندانی نشده و دچار ضعف‎ها و کمبودهای فراوانی است که پس از بررسی و جمع‎بندی داده‎ها الگوی آموزش هنر مبتنی بر تربیت اسلامی به دست آمد. این الگو با بازنمایی و برجسته‎سازی واقعیت موجود خواهد توانست علاوه‎بر تقویت هویت اسلامی−ایرانی در دانش‎آموزان چشم‌انداز جامعی درباره آنچه که باید به وسیلۀ هنر در زمینه تعلیم و تربیت اسلامی کسب شود را ارائه می‎دهد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 65
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه‎های کشور
نویسنده:
علی شریعت نژاد ، عبدالله ساعدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: باتوجه به فرهنگ حاکم بر جامعه که فرهنگ ایرانی اسلامی است، تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی به‎عنوان یک رویکرد مبتنی بر اصول دینی_اسلامی، در دانشگاه‎ها می‎تواند یک راهکار قابل توجه برای ارتقاء فرهنگ اسلامی و ترویج ارزش‎های دینی باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه‎های کشور انجام پذیرفت. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و در زمرة پژوهش‌های توصیفی-پیمایشی قرار می‎‌گیرد. است. جامعه آماری پژوهش، خبرگان مشتمل بر مدیران آموزش عالی و اساتید دانشگاه می‎باشند که 25 نفر از آنان به روش نمونه‎گیری هدفمند و تا حد اشباع نظری داده‎ها به‌عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده در بخش کیفی پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی پرسشنامه است. روایی و پایایی ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی با استفاده از روش روایی محتوایی و نظری و پایایی درون کدگذار میان کدگذار و در بخش کمی با روش روایی اعتبار محتوا و پایایی بازآزمون سنجیده شد. برای تحلیل داده‎ها در بخش کیفی از رویکرد تحلیل محتوا و روش کدگذاری با بهره‎گیری از نرم افزار اطلس‎تی و در بخش کمی از روش نقشه شناختی فازی استفاده شد. یافته‌ها: پژوهش نشان داد که سیاست‎گذاری معاونت آموزشی وزارتین بر مبنای تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 89/18، مهمترین عامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی در دانشگاه‎های کشور می‌تواند باشد. همچنین برنامه‌ریزی مدون و دقیق دانشگاه برای پیاده‌سازی برنامه تدریس با جهت‌گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 59/18، قراردادن آیتم تدریس با جهت‌گیری الهی و فرهنگ اسلامی در آیین نامه ارتقاء با درجه مرکزیت 38/18، تولید محتوای اسلامی روزآمد و جذاب مرتبط با هر رشته با درجه مرکزیت 78/17 و اعطای پایه تشویقی فرهنگی به اساتید با محوریت جهت‌گیری الهی و فرهنگ اسلامی با درجه مرکزیت 77/17 به ترتیب از مهمترین‌ترین عوامل کلیدی موفقیت در تدریس با جهت‎گیری الهی و فرهنگ اسلامی می‌باشند.
صفحات :
از صفحه 67 تا 90
تبیین ماهیت و ویژگی‎های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه‎های سوره یوسف
نویسنده:
فاطمه علی پور ، اعظم محمودی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
تربیت دینی به‌عنوان اهرمی درونی، نقش حساس و کلیدی در سعادت فردی و اجتماعی انسان دارد که باید بر شیوه‎ای صحیح و علمی بنیان گذاشته ‎شود. عدم توجه به آموزه‎ها و شاخص‎های صحیح تربیت دینی در نظام آموزشی کشور، آسیب‎هایی از جمله شخصی‎انگاری مقوله دین، انکار نقش زیربنایی آن در زندگی، فروکاهی نقش دین در نظام آموزشی و هم ردیف دانستن آن با سایر ابعاد تربیت را به دنبال دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر، تبیین ماهیت و ویژگی‎های عناصر برنامه درسی تربیت دینی براساس آموزه‎های سوره یوسف است. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از روش تحلیل‎محتوای کیفی انجام شد. با توجه به هدف اصلی پژوهش، تفسیر تسنیم آیت‎الله جوادی‎آملی (1401، جلد چهل و چهل‎و‎یکم) و کتاب یوسف قرآن (1394)، به‌عنوان جامعه تحقیق مورد مطالعه قرار گرفت. یافته‌ها: براساس نتایج پژوهش، تعداد 148 مؤلفه‎ در قالب عناصر ده‎گانه برنامه درسی استخراج شد که عبارتنداز: منطق برنامه درسی (21 شاخص)، اهداف (18شاخص)، محتوا (17 شاخص)، روش‎های یاددهی− یادگیری(17 شاخص)، نقش تسهیل‎گر (42 شاخص)، مواد و منابع یادگیری (7 شاخص)، زمان (6 شاخص)، فضا (6 شاخص)، گروه‎بندی (4 شاخص)، ارزشیابی (10 شاخص). همچنین یافته‎ها بیانگر آن است که سوره یوسفj حاوی شاخص‎های جامع عناصر برنامه درسی تربیت دینی است که کم‎توجهی به شاخص‎های مذکور، موجب یک ‎جانبه‎نگری و عدم دست‎یابی به هدف غایی تربیت دینی یعنی حیات طیبه می‎شود. براساس ویژگی‎های استخراج شده، می‎توان زمینۀ تحول برنامه درسی تربیت دینی را فراهم ساخت و میزان جذابیت و کارآمدی برنامۀ درسی و میزان رضایت مخاطبان را افزایش داد.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
پرتوی نو بر فعل ربطی «اید» در طبقات‌الصوفیه
نویسنده:
محسن صادقی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
«اید» یکی از کلمات دشوار و ناشناخته در «طبقات‌الصوفیه» است. این فعل حدود 300 بار در این کتاب به‌کار رفته و تاکنون تحقیقی پیرامونِ آن انجام نشده است. در نوشتار حاضر، با بررسی دقیقِ کتاب مذکور و جست­وجوی اجمالی در برخی متون دیگر، تدقیق در قصه‌های شفاهی ضبط شده از استان‌های‌ خراسان‌ جنوبی و رضوی، و همین‌طور مراجعه به منابع مکتوب گویشی‌، زوایای مختلف این فعل به‌شیوة توصیفی‌ ـ ‌تحلیلی مورد بحث‌ و بررسی قرار گرفته است. براین اساس، «اید» ـ‌که در برخی منابع موثق به‌صورت «آید» هم دیده می‌شودرـ در طبقات‌الصوفیه سوم شخص مفرد مضارع است؛ دوم شخص مفرد و اول شخص جمع این فعل نیز در آثار خواجه عبدالله انصاری به‌کار رفته است. برخی صورت‌های صرفی این فعل، با معانی مختلف، در برخی متون دیگر، نظیرِ «هدایة‌المتعلمین‌فی‌الطب»، «شیرزاد و گلشاد»، «کشف‌المحجوب»، «شاهنامه»، «دیوان ناصرخسرو»، «ویس‌ و رامین»، «مثنوی معنوی» و «دیوان جمال اصفهانی» نیز دیده می‌شود. بن مضارع این فعل ربطی، در برخی گویش‌های ایرانی نیز با صورت‌های آواییِ ’āy- ، ’ay-، ’ây-، hāy-، hay- و ’ey- ‌کاربرد دارد و در هر شش شخص صرف می‌شود. افزون‌بر این‌ها، فعل مورد بررسی با تلفظ ay با همین معنی و کاربرد در برخی جملات برجای‌مانده از زبان پارتی (پهلوی اشکانی) هم دیده می‌شود.
تحلیل ارتباط «کمال طلبی» و «اضطراب» در آثار و اندیشة عطار
نویسنده:
حامد رحمانی کرویق ، محمد پاشایی ، ویدا دستمالچی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
«کمال­طلبی» به معنای تعیین استانداردها و معیارهای بسیار بالا و مطلق­اندیشانه در ساحت­های مختلف زندگی و فعالیت‌های انسانی است که برای نائل­شدن به هدفی مشخص، در مسیری از پیش تعیین­شده تعریف می­شود. حرکت در مسیر سلوک عرفانی، مستلزم رعایت ضوابط و اصول مشخصی است تا کیفیت لازم برای رسیدن به فنا و حقیقت مطلق فراهم شود. عطار استانداردها و انتظارات بسیار بالا و دشواری برای سالک مشخص می­کند و این حالت، تا ساحت زندگی فردی و اجتماعی سالک نیز گسترش می­یابد. «اضطراب» و «کمال­طلبی» ارتباط دوسویه و متقابل دارند و ریشة آن را می­توان در اضطرابِ وجودیِ شاعر در برخورد با مسیر کیفی و انتزاعیِ سلوک دنبال کرد. «اضطراب» حاصل از هبوط، مطلق­بودن ذاتی و همه­جانبة خداوند، ناکامی آدمی در حفظ جایگاهش در بهشت و اضطرابِ وابستگی به پست‌ترین نقطة ممکن، به­صورت تلاش برای جبران حدأکثری و اعادة حیثیت انسان در ساحتِ اندیشة عطار منعکس می­شود. مهم­ترین نتیجة «کمال­طلبی» عطار، نگاه مقوله­ای یا «همه یا هیچ» است که قرار گرفتن در میانة مسیر سلوک را نمی­پذیرد و صرفاً رسیدن به نهایت سلوک را قبول دارد. وسواس مذهبی و تأکید بر اعمال عبادی که فراتر از احکام دینی است، از دیگر نتایج «کمال­طلبی» است. عطار با روایت داستانِ «کمال­طلبی» بزرگان عرفان و تصوف، دیدگاه اصلی خود را در کیفیت سلوک و چگونگی حرکت سالک، بازآفرینی می­کند.
تحلیل انتقادی یا تخریب جدلی؛ بحثی پیرامون مواجهه با جنبه‌های نظری تصوف در ردیه‌های بر تصوف در دورة صفویه
نویسنده:
حسین عبدی
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
دورة «صفویه» از حیث جدال کانون­های قدرت بر سر عامل مشروعیت سیاسی - دینی، از دوره­های خاص تاریخ ایران است. در این دوره شاهد تلاش نهادهای روحانیت شیعی، سلطنت صفوی و تصوف برای تثبیت مشروعیت خود و به حاشیه­راندن جریان­های رقیب هستیم و در این میان نهاد سلطنت به روحانیت گرایش بیش­تری دارد. نزاع کانون­های قدرت در آن دوره به­ویژه با توجه به مشروعیت تاریخی تصوف و زعامت روحانیت در جامعه و نظامِ تازه­تأسیس شیعی، ابعاد و جوانب خاصی داشته است و نوشتن متون ردیه بر تصوف از جانب روحانیت را با توجه به این افق تاریخی باید بررسی کرد. ردیه­های بر تصوف بین دو قطب نقد و تخریب در نوسان بوده­اند؛ اما فضای عمومی این متون غالباً متأثر از منطق و بیان جدلی مؤلف است و نوع نقد جنبه­های نظری تصوف در این متون نیز از این شرایط مستثنا نیست. در این نوشتار تلاش شده با کاربرد روش تحلیل گفتمانی و با استفاده از ابزارهای سبک­شناسی انتقادی، رابطة تخریب جدلی حوزة عرفان نظری با مؤلفه­های سیاسی - دینی عمده دورة صفویه را در هفت ردیه بر تصوف در آن دوران بررسی شود. از دیدگاه این پژوهش و با توجه به داده­های متنی و فرامتنی، ردیه­های مورد بررسی تحت تأثیر جدال بر سر عامل مشروعیت سیاسی - دینی در دورة صفویه، به تخریب جدلی جنبة نظری تصوف پرداخته­اند و به این دلیل منابع معتبری برای کشف رابطة جنبه­های نظری تصوف و گفتمان­های حوزة تشیع به شمار نمی­روند.
تصحیح و تحقیقِ سبک‌شناسی رسالة عرفانی «وصال احمدی» یا «اواخر حیات مجدّدِ ألْفِ ثانی»
نویسنده:
میثم احمدی ، یوسف کرمی‌ چمه
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
رسالة «وصال احمدی» یا «اواخر حیات مجدّدِ ألْفِ ثانی» درحقیقت تکملة تذکره‌‌ای موسوم به «زبدة‌المقامات» یا «برکات احمدیة باقیه» است که در بابِ زندگی، آثار، احوال و ملفوظات شیخ احمد سرهندی، ملقّب به امام ربّانی و مجدّد ألْفِ ثانی و برخی از خلفا و فرزندان او نگاشته شده است. نویسندة این رساله بدرُالدّین سِرهندی، صوفی و سیره‌نویس مشهور طریقت نقشبندیه در قرن یازدهم هجری است. بدرُالدّین، این رسالة کوتاه و مختصر را در تکمیل و اتمامِ کتاب «زبدة‌المقامات» اثر خواجه محمّدهاشم کِشْمی تحریر کرد که به‌ناچار از به‌پایان‌رساندنِ این کتاب و نَقلِ وقایع و حوادث روزهای پایانی حیاتِ شیخ احمد، بازمانده بود. رسالة «وصال احمدی» حاوی اطّلاعاتی موثّق، بی‌بدیل و گران‌مایه از آخرین روزهای حیات شیخ احمد سرهندی است که دست‌اوّل و بی‌‌واسطه‌ نقل می‌شود و برای شناختِ دقیق‌تر احوال و عقاید او ضروری است. این رساله علی‌رغم شهرتش نزد مجدّدیان و اهمیّتش در تحقیقات، کم‌یاب و مکتوم و مغفول مانده است. در این پژوهش تلاش شده تا علاوه‌بر تصحیح نسخه و افزودن تعلیقات و توضیحات سبک‌شناسانه، به معرّفی، تحلیل و تبیین جایگاه آن و مؤلّفش در طریقت نقشبندیة مجددیّه پرداخته شود. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام شده است.
قهرمان و ضدقهرمان؛ شخصیت پردازی ابلیس در تذکره الاولیاء عطار نیشابوری
نویسنده:
سید جعفر علوی ، قدسیه رضوانیان
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
آرتور جعفری واژه ابلیس را محرف (ِDiabolos) یونانی می داند که مسیحیان آرامی یا عربی زبان، آن را وارد زبان عربی کرده اند.تلقی عرفای سکری از مفهوم ابلیس با طرح واره های ذهنی فقها و به تبع آن توده مردم سازگار نیست. ابلیس از زمان لاهوتی جدا شده و در زمان ناسوتی (جهان مادی) سیر می کند و زمان ازلی را با زمان مادی پیوند می دهد و حکایت دچار زمان پریشی می شود. این حکایت ها به تدریج از پوسته روایت تاریخی خارج شده و به روایت داستانی نزدیک می شوند. شخصیت ابلیس در حکایت های تذکره الاولیاء، همچون رویدادهای مخل، حکایت را از حالت تعادل خارج کرده و به نوعی بی تعادلی سوق می دهد. عطار، نگاه عرفانی و فقهی را که دارای دو صدا و دو معنای مختلف است برای بیان یک شخصیت واحد (ابلیس) به کار می برد که این دو صدا دارای ارتباط مکالمه ای هستند. این دو صدا در بیشتر حکایت های تذکره الاولیاء مشهود است. روایت پردازی در حکایت های این اثر، جدای از این که وجه هنری به کلام عادی می دهد، شیوه ای برای اقناع مخاطب است. در این روایت های داستانی، شخص در عمل روایت، به شخصیت تبدیل می شود. این پژوهش بر آن است تا پردازش شخصیت ابلیس را (در حکایت های تذکره الاولیاء) در دو وجه متضاد قهرمان و ضد قهرمان در عمل داستانی تبیین کند.
مفهوم «وحدت» در مثنوی‌های مولانا و بیدل دهلوی بر اساس استعاره‌ها‌ی شناختی
نویسنده:
سیده زهرا میرنژاد ، محمد تقوی ، مریم صالحی نیا
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
مفهوم «وحدت» یکی از مفاهیم انتزاعی، مبهم و بنیادی در حوزة عرفان و فلسفه است و استعاره عمده‌ترین و مهم‌ترین محملی است که شعرای عارف، از جمله بیدل دهلوی و مولانا، برای ملموس­کردن مفاهیم انتزاعیِ عرفانی همچون «وحدت» از آن بهره برده‌اند. در این پژوهش تلاش شده است تا بر اساس نظریة استعارة شناختی، مفهوم «وحدت» در مثنوی‌های این دو شاعر بزرگ (عرفان، طلسم حیرت، محیط اعظم، طور معرفت و مثنوی معنوی) بررسی و تحلیل شود و پس از شناخت انواع و کارکردهای شناختی استعاره‌ها، دیدگاه و اندیشة بیدل و مولانا از خلال آن­ها تبیین شود. یافته­های پژوهش حاکی از آن است که مولانا بیشتر از استعاره‌های مربوط به امور طبیعی، در دسترس و مذهبی استفاده کرده‌است؛ اما بیدل از استعاره‌های مربوط به مصنوعات بشری بیشتر بهره برده‌ است. بر این اساس هدف اصلی مولانا مطابق با اغراض تعلیمی او از به‌کارگیری استعاره، بیشتر تفهیم «وحدت» به مخاطب است؛ اما بیدل در کنار آن به دنبال هنرنمایی و مضمون‌پردازی نیز بوده است. هر دو شاعر تحت تأثیر محیط جغرافیایی، شیوة زندگی و تجربیات زندگی خود تأکید بیشتری بر استفاده از برخی استعاره‌ها داشته‌اند.
بررسی اصل بلاغی وجاهت متکلم درنهج البلاغه
نویسنده:
حمید آقاجانی ، محمد طاهری
نوع منبع :
نمایه مقاله
چکیده :
در فن بلاغت، اصل وجاهت متکلم (اتوس) یکی از اصول سه‌گانة خطابه است که در کنار سه اصل دیگر، یعنی پاتوس(شورانگیزی در مخاطب) و لوگوس(استدلال منطقی) اضلاع« مثلث اقناع» را تشکیل می‌دهد و اهمیت زیادی در تاثیرگذاری برمخاطبان دارد. بررسی و دقت نظر در محتوای سخنان امیرالمومنین علی (ع) در نهج‌البلاغه حاکی از آن است که حضرت امیر(ع) در مواضع متعدد و به اقتضای زمان و مکان، این مولفة بلاغی را به کار بسته است و یکی از مهم‌ترین علل قرارگرفتن کتاب شریف نهج‌البلاغه در ردیف نخستین آثار بلاغی تاریخ، در نظر گرفتن چنین ظرافت‌هایی در امر سخنوری است. نکته‌ای که در این میان مطرح می‌شود، آن است که رعایت اصل وجاهت متکلم که فی نفسه متضمن تعریف و تمجید سخنور از فضایل خویش است؛ چگونه با فضلیت فروتنی و تواضع که پیرایة همة انسان‌های اخلاق‌مدار به ویژه امیرالمومنین (ع) است، قابل جمع می‌باشد؟ آن‌چنان‌که در مصادیق امر خواهیم دید، در سرتاسر نهج‌البلاغه هرجا که امام به اقتضای بلاغت کلام، ناچار از رعایت اصل وجاهت بوده، مصلحتی وجود داشته که یادکرد امام(ع) از فضایل خویش را موجه می‌نماید. به دیگر سخن، کلام امیر مومنان در اظهار اوصاف منحصربه فرد خود، صرفا برای اثبات حقانیت ایشان در گفتار و کردار و منش و روش زندگی است که البته با خودستایی و کبر و غرور بی‌جا در مباینت کامل قرار دارد.
  • تعداد رکورد ها : 303745