جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 655
وحدت وجود در اندیشه ملاصدرا و فلاسفه یونان باستان (پیش از سقراط)
نویسنده:
محمود رحمانی قصونی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسائل فلسفی در بستر تاریخی خود پدید می آیند و فهم صحیح آنها نیازمندبررسی تاریخ شکل گیری آنهاست و سرچشمه ی اصلی بسیاری از مفاهیم فلسفی که امروزه با آنها سروکار داریم فلسفه‌ی یونان و مخصوصا پیش از سقراطیان هستند. یکی از مسائلی که دارای سابقه ی کهن بوده و ریشه در فلسفه ی پیش از سقراط دارد بحث وحدت وجود است. در این پژوهش با معرفی اجمالی و نگاهی به آراء فلاسفه ی پیش از سقراطدرباره وحدت جهان و مفهوم هستی و مقایسه ی آن با دیدگاه ملاصدرابه این نتیجه رسیدیم که میان این دو شیوه ی تفکر وجوه تشابه زیادی در باره وحدت و هستی شناسی وجود دارد. و از آنجا که ملاصدرا بر پایه اصالت وجود به برخی نوآوری ها دست یافت، در فصل پایانی به نوآوری های او درباب مسائل مربوط به وحدت وجود پرداخته ایم
بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن عربی و ملاصدرا
نویسنده:
زحل زادحیدر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: زاد حیدرنام: زحلعنوان پایان نامه: بررسی مبانی ولایت از دیدگاه ابن‌عربی و ملاصدرااستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور:دکترحمیدرضا سروریان مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیات و معارف اسلامیگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریز دانشکده: الهیات و علوم اسلامی تاریخ فارغ‌التحصیلی:1395 تعداد صفحات:109کلید واژه: ولایت، نبوت، امامت، انسان کامل، مبانی ولایت، ابن عربی، ملاصدراچکیده:مساله ولایت از جمله مسائلی است که در جنبه های مختلف زندگی بشر بروز و نمود یافته و مطرح میشود. در یک جامعه، علی الخصوص جامعه اسلامی، ولایت از ابعاد گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته و کاربردهای مفهومی و عملی آن در سراسر سیستم جوامع اسلامی مشاهده میشود. یکی از مباحث مربوط به ولایت مبانی آن است که ابن عربی و ملاصدرا هر کدام با تعریفی که از ولایت دارند به بیان مبانی آن میپردازند. این دو متفکربه وجود و ضرورت ولایت معتقدند اما نحوۀ طرح این دیدگاه از جانب هر یک به طور جداگانه ای مطرح است، با این حال اختلاف بنیادینی با هم ندارند. مبنای مساله ولایت از دیدگاه هر دو، ریشه در بحث نبوت دارد و اینکه خداوند ولایت را به انسان کامل عطا میفرماید. همچنین ولایت اعم از نبوت و رسالت است و هر یک به شرح فرق بین نبی و رسول میپردازند و در نهایت هر دو قائل به این هستند که نبوت تشریعی خاتمه میابد اما احکام الهی از طریق وارثان نبی که هر یک اولیاءالله هستند باقیست. ملاصدرا بحث از مبنای ولایت را از نبوت و ابن عربی از ولایت الهی آغاز میکند.
ماهیت وجود ذهنی و نقش آن در شناخت از دیدگاه بوعلی، فخررازی و ملاصدرا
نویسنده:
محمدجواد پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اين پژوهش که باموضوع وجود ذهني بر مدار سنجش نظرگاه‌هاي سه فيلسوف (ابن سینا، فخررازی و ملاصدرا) جهت يافته است، بر آن است تا از رهگذر اين مقايسه، زواياي مسأله وجود ذهني را در حد امکان پوشش و عياري مطمئن جهت راستي آزمايي مشکل شناخت براي مخاطب خود به ارمغان آورد. از اين روي و با همين دغدغه، رويکرد هر يک از اين سه فيلسوف را در چهار مقام ماهيت، ادله، اشکال‌ها و ارزش شناخت واکاوي و سعي بليغ داشتیم تا اين پژوهش را به غايت قصواي خود که پوشش دادن زواياي نهان و عيان مسأله وجود ذهني و ارزش شناخت است، نزديک سازيم. در اين ميان تلاش شده اتهام عدم پرداخت ابن‌سینا به مسأله و تهافت کلمات فخر در این زمینه رفع گردد و با اصطیاد نظرگاه صدرا در آن و سنجش ميان اين سه، ابهامات مسأله برطرف شود؛ چه آنکه به اين نتيجه منتهي شديم که جناب بوعلي اول حکيمي بوده که به تفصيل اما پراکنده در اين موضوع قلم زده و همو خوان اين نعمت را براي آيندگان گسترانيده است. رازي نيز اول کسي بوده که با عنوان وجود ذهني اين مبحث را رسما به حلقه مباحث فلاسفه وارد نموده و هرگز خود را ميان منکران وجود ذهني نديده است، چراکه افزون بر ارائه ماهيت، ادله و اشکالات اين موضوع، به وضوح مجال تهمت انکار را نسبت به خويش از همگان ربوده است. (گرچه پژوهشگر را در جمع بندي نظر خويش به تکلف خاصي گرفتار مي‌آورد.) صدرا نيز که با استعانت از گذشتگان و به ويژه بوعلي دست به ابتکاري بديع در مسأله زده، کمتر مجالي براي قيل و قال ديگران گذاشته است. با اين همه، مشکل مسأله شناخت به طور تمام و کمال پس از او التيام نيافته است. گفتني است که برآيند تطبيق نظرات سه فيلسوف و اصطياد وجوه اشتراک و افتراق آنان، کمک شاياني به فهم درست‌تر مقصود آنها مي‌تواند داشته باشد. ان‌شاءالله.
علم خدا به مادیات از دیدگاه ملاصدرا در مقایسه با ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
زهرا محمودکلایه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله‌ي علم خدا به ماديات از جمله غامض ترين مسائل فلسفي است که پيچيدگي آن به نحوه‌ي وجود متغير اشياء مادي باز مي گردد. ازاين رو کيفيت علم حق تعالي به ماديات بايد به گونه اي تبيين گردد که رابطه‌ي علمي ميان واجب تعالي با ماديات متغير، منجر به راهيابي هيچ گونه تغير و تکثري در ذات وی نگردد. با توجه به تمامي پيچيدگي هاي بحث، طرح کلي ملاصدرا در حل مسأله‌ي ارتباط علمي ميان واجب تعالي و ماديات در ميان نظرات حکماي بزرگي همچون ابن سينا و سهروردي از جامعيت و کمال ويژه اي برخوردار بوده و نقائص نظرات آنان را در اين زمينه برطرف ساخته است. ابتکار اساسي ملاصدرا در باب علم واجب به ماديات، بهره گيري از قاعده‌ي بسيط الحقيقه براي اثبات علم ذاتي حق تعالي به گونه اي است که هيچ گونه تغييري در ذات وي راه نيابد. امري که هيچ يک از فلاسفه‌ي پيشين موفق به اثبات آن نشدند. از طرفي علم فعلي واجب تعالي به ماديات را همان حضور عين وجود خارجي ماديات نزد حق تعالي دانست و بيان داشت که متغير بودن علم فعلي واجب تعالي موجب اثبات هيچ نقصي براي ذات متعالي وي نمي باشد. زيرا کمال علمي واجب به علم ذاتي ثابت وي مي باشد نه به علم فعلي او و علم فعلي که عين فعل است، کمال علمي فعل محسوب مي شود نه کمال علمي فاعل. گرچه برخي معتقدند كه ملاصدرا در باب علم فعلي واجب تعالي دچار تناقض گويي شده است، در اين مقاله نشان خواهيم داد كه با بازگرداندن عبارات به ظاهر متناقض وي به دو مبناي مختلف مي توان اين اشكال را برطرف ساخت.
بررسی تطبیقی روش فلسفی توماس آکویناس و ملاصدرا
نویسنده:
علی حنا الشیخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
موضوع بحث بررسی تطبیقی روش فلسفی فیلسوف مسیحی توماس اکویناس وفیلسوف اسلامی ملا صدرا که شباهت های فراوانی بین این دو فیلسوف وجود دارد ونقاط اختلاف نیز بین روش فلسفی این دو فیلسوف نیز وجود دارد . مهمترین نقاط شباهت استفاده از روش عقلی برای ثابت کردن مطالب وحیانی وهمچنین ثابت کردن عدم وجود تعارض بین مطالب وحی وعقل البته چون دو فیلسوف مشایی بودند و از پیروان ادیان توحیدی بودند شاید علت اصلی این شباهت ها باشد خصوصا توماس اکویناس که در کتابهای متعدد خودش از ابن سینا نام برد وفهم او از فلسفه ارسطو بر طبق شرح وتوضیح ابن سینا بود البته از شروحات ابن رشد نیز استفاده کرده است. همچنین ملا صدرا که در ابتدا یک فیلسوف مشایی بوده است وفلسفه مشاء قبول داشت وبعد از برهی از زمان یک مکتب فلسفی جدید برای خودش تعریف کرد ومسایل ونظریات فلسفی بسیار مهمی مطرح کرد مانند اصالت الوجود واعتباریه الماهیه وحرکت جوهری وتشکیک در وجود ومانند آن که در فلسفه اسلامی وجود نداشت.البته باید این هم گفته شود که روش فلسفی جناب ملا صدرا عمیق تر و دقیق تر و از لحاظ وسعت مطالب و نو اوری بسیار قویتر از روش فلسفی توماس اکویناس است . همچنین یکی از نقاط اختلاف برجسته ومهم در روش فلسفی این دو فیلسوف مساله جایگاه عقل ووحی است، که توماس اکویناس سعی داشت توافق این دو در آموزهای مسیحی بیان کند وثابت شود که ایمان مسیحی واعتقادات اساسی مانند الوهیت عیسی وتثلیث وفدا با عقل مخالفت نمیکند بلکه فوق طور عقل است وعقل عاجز از فهمیدن این حقایق غیبی که وحی آن را کشف کرده است با اینکه واضح است این اعتقادات اساسی با عقل در تضاد ومخالف مبانی عقل است، واین مطلب یکی از مهمترین دساآوردهای فلسفه اکویناس به شمار می آید وامروزه کلیسای کاتولیک همه سعی وتلاش او بر ثابت کردن این مساله است به همین دلیل امروز تومایسم یکی از مهمترین مکاتب دینی فلسفیبرای مسیحیت کاتولیک به شمار می اید>بر خلاف آن ملا صدرا مطالب وحقایق را بر طبق روش استدلال عقلی بیان می کند وسعی داشت برای تایید مطالب اثبات شده از راه عقل شواهد وحیانی از کتب وسنت برای تایید این مطالب جستجو کند واین اختلاف بسیار مهم واساسی بین این دو فیلسوف بوده است>همچنین یکی از مسایل که این دو فیلسوف به آن متهم شده اند مساله اقتباس یا انتحال مطالب از فلاسفه پیشین بدون ذکر منبع از این برداشتهای که در اثار توماس اکویناس وملا صدرا به وفور نمشاهده میشود، البته برخی از علمای برای پاسخ دادن به این مساله گفتند که در زمان نگاری ونوشتن کتابهای این دو فیلسف (توماس در قرن سیزدهم وملا صدرا در هفدهم میلادی) روش تحقیقی امروزه نبوده است که یکی از مسایل مهم ذکر منبع برای مطالب از کتابهای دیگران گرفته شود« به همین دلیل گاهی وقتها توماس در کتابهای او مانند کتاب الخلاصه اللاهوتیه منبع ونام نویسنده وکتاب وگاهی صفحه نیز ذکر میکند، وگاهی احساس نیاز نمیکند برای ذکر این مساله، وملا صدرا نیز چنین بوده است.این مساله باید گفت که هر دو فیلسوف سعی داشتند مطالب وحیانی ودینی که در مسحیت واسلام به عنوان اعتقادات اساسی وبنیادی مطرح است نفی یا مخدوش نکند واین در روش توماس به وضوح پیداست، مثلا در باره مساله خداوند او معتقد است خداوند واجب الوجود است وهیچ کثرت مصداقی یا مفهومی در آن وجود ندارد، اما وقتی به اعتقاد اساسی واصل مسیحی یعنی الوهیت عیسد وتثلیث برخورد میکند سعی داشتثابت کند این اعتقاد خلاف ضرورت عقل نیست بلکه عقل عاجز است از فهم این حقیقت واعتقاد است، همچنین ملا صدرا مثلا در مساله معاد جسمانی داشت
تکوین و خلود نفس از دیدگاه ملاصدرا با نظر به مستندات قرآنی آن
نویسنده:
اعظم جزینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا تکوّن نفس را براساس نظریه ای که به حرکت جوهری و تشکیک در وجود معروف است، توجیه و تبیین نموده است. محقق این رساله با بررسی آثار این حکیم فرزانه و مطالعه کتب فلسفی و کلامی و تفسیری وی که بعضاً برگرفته از آیات و روایات است به نتایجی رسیده است که نشان می دهد بسیاری از دیدگاههای این فیلسوف در این مسئله مستند قرآنی دارد؛ از جمله اینکه این حکیم، معتقد به بقاء نفس بوده و بیان می دارد، با مرگ و فنای بدن و فساد آن، نفس همچنان پایدار و جاودانه به حیات خویش ادامه می دهد. او به کمک نظریه حرکت جوهری هم :جسمانیه الحدوث" بودن نفس و هم "روحانیه البقاء" بودن آن را ثابت می نماید.مطابق دیدگاه ملاصدرا، خداوند نیز مبدأ تکوّن نفس انسان و مراحل پیدایش او را در آیات مختلفی بیان فرموده است، از جمله آیات شریفه: «خلقه من ترابٍ»، «من طینٍ» و «من صلصالٍ من حماٍ مسنونٍ» و در ادامه به کمک آیاتی دیگر، تجرد نفس و بقای آن را متذکر می گردد: «لایذوقون فیها الموت الّا الموته الاولی»، « یا ایّتها النفس المطمئنّه ارجعی الی ربّک راضیه مرضیّه»، که ملاصدرا از این آیات و آیات دیگر به همراه ادله فلسفی، خلود نفس را هم نتیجه می گیرد.
تبیین قاعده بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء و کارکردهای الهیاتی آن از منظر ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا فلاحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله قاعده بسیط الحقیقه به عنوان یکی از آموزه‎های حکمت اسلامی در ذیل سه محور مورد بررسی قرار گرفته است: «تبیین قاعده از دیدگاه ابن‎سینا، شیخ اشراق و صدرالمتألهین»، «شبهات مطرح شده پیرامون قاعده» و «کارکردهای الهیاتی قاعده».در مطلب نخست نشان داده شد که قاعده «بسیط الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیءٍ منها» به این معنا است: موجودی که از هر جهت بسیط بوده و هیچ نوعی از انواع ترکیب در او راه نداشته باشد، از طرفی تمام کمالات اشیا را دارد، وگرنه در او ترکیب پیدا می‎شود که خلاف بسیط الحقیقه بودن اوست، و از طرفی دیگر نقائص اشیا را نیز ندارد. تلازم در قاعده دارای دو طرف است که یک طرف آن مشهورتر است و آن استلزام بساطت نسبت به جامعیت همه کمالات است و دیگری که کمی نامأنوس می‎نماید استلزام جامعیت کمال نسبت به بساطت است. توجه به تلازم در قاعده نگاه حداکثری است که در بررسی آن در سه مکتب مشاء، اشراق و حکمت متعالیه که نماینده آن مکاتب به ترتیب ابن‎سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا می‎باشند، این مطلب بدست می‎آید که هر سه فیلسوف نگاه حداکثری به قاعده دارند گرچه این نگاه بین آنها در یک سطح و به یک میزان نیست، بلکه این ملاصدرا است که توانست با مبانی منحصر به فرد خود قاعده را در سطح تشکیک وجودی و وحدت وجود مطرح کند.در محور دوّم در مجموع به ده شبهه پیرامون قاعده پرداخته شد که می‎توان مهمترین عامل ایجاد شبهه نسبت به قاعده را عدم تصور صحیح نسبت به جامعیتِ کمالِ بسیط الحقیقه دانست به این نحو که از قاعده برداشت شده که جامعیت بسیط الحقیقه نسبت به کمال به نحو مجموعی است و این منشأ شبهه می‎شود که شمول مجموعی با بساطت سازگار نیست، و قاعده خودشکن می‎باشد در حالی که از این نکته غفلت شده که شمولیت آن به نحو وحدت جمعی بوده و با بساطت نیز سازگار است.در محور سوّم هشت کارکرد الهیاتی برای قاعده بیان شده، و مهمترین آنها دفع شبهه ابن‎کمونه و دیگری نظریه علم اجمالی در عین کشف تفصیلی است.
نگرش‌های فلسفی سیاسی در آرای صدرالمتألهین
نویسنده:
شریف لک‌زایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین فلسفه سیاسی مورد نیاز جامعه و انقلاب اسلامی مستلزم کاوش در سرمایه‌های فکری و فلسفی است که در اختیار داریم. برای این منظور باید با بازشناسی، بازخوانی و بازنگری انتقادی وضعیت موجود و بازسازی و ارائه فلسفه سیاسی متناسب زمانه بتوانیم به سمت وضعیت مطلوب حرکت نماییم. این مهم جز با بررسی مکاتب فلسفی اسلامی ممکن نیست. رساله حاضر با این هدف به نگارش درآمده است تا تمهیدات نظری برای توان‌مندسازی فلسفه سیاسی اسلامی، تلاش برای نیل به علوم انسانی بومی در قالب فلسفه سیاسی متعالیه و ایجاد پشتوانه فلسفی برای انقلاب اسلامی را فراهم نماید. نگارنده برای نیل به هدف مذکور، متناسب با پرسش اصلی رساله، مباحث را در سه بخش سامان داده است. در بخش نخست ضمن تأمل در حیات علمی، اجتماعی و سیاسی ملاصدرا برای نخستین‌بار از سه دوره بازشناسی، تأسیس فلسفه نوین و وحدت‌نگری در زندگی وی سخن به میان آورده است. این سه دوره با نگاهی مختصر به مفهوم فلسفه سیاسی و حکمت متعالیه، و با تبیین ادبیات موضوع، به بررسی دو دیدگاه در این زمینه می‌پردازد و با استدلال بر امکان فلسفه سیاسی صدرالمتألهین به بحث‌های ایجابی ادامه می‌دهد. از این رو در بخش دوم بنیان‌های فلسفی صدرالمتألهین را در زمینه انسان، جامعه و قدرت، مورد بحث قرار می‌دهد. در کنار این البته ابعاد، نتایج و پیامدهای سیاسی سه موضوع مذکور نیز آفتابی می‌شود. در اینجا ضمن بحث درباره انواع انسان از انسان مختار و حرکت جوهری وی سخن به میان آمده است که در حوزه جمعی، فضای زیست خود را در قالب جامعه ایمانی و به صورت اختیاری تداوم می‌بخشد. در ادامه مبحث قدرت، با لحاظ این که امری وجودی است، بر چگونگی کسب قدرت و حفظ آن و غیر مادی بودن و مراتب سه گانه آن تأکید می‌شود. بخش سوم رساله حاضر به نگرش‌های سیاسی صدرالمتألهین در موضوع رئیس مدینه فاضله و رابطه شریعت و سیاست می‌پردازد و به برخی اختصاصات ملاصدرا اشاره می‌کند. در این فصل بر قدرت‌گیری شریعت با زمینه-سازی سیاست سخن به میان می‌آید و بر قیاس رابطه نفس و بدن در حکمت متعالیه، مناسبات شریعت و سیاست مورد توجه و تحلیلی تازه قرار می‌گیرند. به نظر، فلسفه متعالیه با تأکید بر این که شریعت، روح سیاست است از شجاعت بیشتری برای پرداختن به مسأله سیاست برخوردار است و به طور طبیعی، فلسفه سیاسی خاصی را پی‌ریزی می‌کند. با چنین دیدگاهی است که سیاست، دینی، معنوی و اخلاقی می‌شود. در فصل پایانی تلاش می‌شود برخی از تأثیرات و ظرفیت‌های فلسفه متعالیه با تأمل در ارتباط آن با انقلاب اسلامی ایران مورد تحلیل قرار گیرد. در هر حال رساله حاضر نشان خواهد داد که فلسفه ملاصدرا واجد ظرفیت‌های غنی سیاسی و اجتماعی است که آن را نقطه قابل اتکایی برای بسط و توانایی فلسفه سیاسی اسلامی می‌سازد و آشکارسازی ابعاد مختلف آن را بایسته توجه می‌کند. نگرش‌های فلسفی سیاسی ملاصدرا از سرشتی متمایز از فلسفه‌های دیگر همانند جامعیت و توجه به ابعاد مادی و معنوی سیاست، انسان و جامعه، روش‌مندی، هدف‌مندی و نگاه بنیادی در توجه به مبدأ تا معاد برخوردار است. تبیین و ارائه نگرش‌های فلسفی سیاسی و در نهایت فلسفه سیاسی صدرالمتألهین افزون بر دست‌یابی جامعه علمی ما به فلسفه سیاسی بومی و اسلامی، می‌تواند به عنوان پشتوانه فلسفی انقلاب اسلامی ایران مطرح و ظرفیت‌های آن را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهد.
بررسی تطبیقی قاعده امکان اشرف از دیدگاه شیخ‌اشراق و صدرالمتالهین
نویسنده:
معصومه قایدرحمتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این تحقیق برآن است که به تبیین قاعده امکاناشرف از دید ملاصدرا و سهروردی بپردازد.این دو فیلسوف در زمینه تبیین واستدلال و آثار قاعده امکان اشرف نقاط اشتراک و افتراقی دارند. از جمله اشتراکات آنهااین است که هر دو می فرمایند:« اگر موجود اخسی داشتیم حتما قبل از آن موجود اشرفی موجود بوده است چون اگر اخس باشد و اشرف نباشد یا باید اشرف و اخس هر دو از خداوند صادر شوند که صدور کثیر از واحد می شود یا باید اشرف بواسطه اخس صادر شود که باعث شرافت معلول بر علت می شود یا بایدوجود اشرف ممتنع باشد که این هم باطل است.» پس با ابطال هر سه فرض ثابت می شود که اشرفی حتما قبل از اخسی موجوداست. همچنین در زمینه تبیین و استدلال و آثارقاعده امکان اشرف نقاط افتراقی با همدیگر دارندکه در این تحقیق به آنهاپرداخته شده است. روشی که در این تحقیق به کار گرفته شده تحلیلی، تاریخی و کتابخانه ای می باشد. و نتایجی که از این قاعده به دست می آید این است که در تمام مراحل وجود باید اشرفی بر اخسی مقدم باشد و گرنه با سه مشکل صدور کثیر از واحد، شریفتر بودن معلول ازعلت، و ممتنع بودن وجود اشرف مواجه خواهیم شد، پس به خاطر دفع این سه مشکل باید حتما اشرفی بر اخسی مقدم باشد.
تبیین کثرت نزد فارابی و ملاصدرا
نویسنده:
فاطمه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از آغاز هستی و از چگونگی بر آمدن هستی های متعدد در هر نحله فکری اعم از الهی و مادی اندیشه بشر را به خود مشغول کرده است. در فلسفه اسلامی طبق قاعده الواحد و اصل سنخیت از واجب الوجود واحد باید موجودی واحد صادر شود، بدین ترتیب سوال از چگونگی بر آمدن کثرات از باری تعالی به دغدغه اصلی فیلسوفان تبدیل شد. در این میان فارابی به عنوان موسس فلسفه اسلامی، با بهره گیری از اندیشه فلوطین و عقلانی کردن اندیشه وی بر اساس تمایز وجود از ماهیت، پاسخ این دغدغه را در نظریه فیض یافت. هفت قرن بعد صدرالمتالهین، با انقلاب اندیشه ای که مبتنی بر «نگرش وجودی» خاص وی بود، توانست به بسیاری از ابهامات فلسفه اسلامی پاسخ دهد و در برخی موارد هم پاسخ‌های جدیدی عرضه کند. ملاصدرا در باب صدور کثیر از واحد، همچون فارابی نظریه فیض را می پذیرد البته در چارچوب اصالت وجود و نیز بهره گیری از وحدت تشکیکی وجود و حرکت جوهری و حتی وحدت شخصی وجود، که به تبیینی جدید از این نظریه می انجامد؛ روشی که توانست در حل بسیاری از مشکلات دیگر فلسفی هم که به عقیده برخی لاینحل یا صعب می نمود، توفیق یابد و نقطه عطفی در روند تکامل فلسفه شود.
  • تعداد رکورد ها : 655