جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 422
الامامه بین ولایه التکوینیه و التشریعیه من منظور علامه طباطبایی فی تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: نور حسین علی البستنجی استاد راهنما: قاسم شهری استاد مشاور: قاسم شهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعتبر قضیه الإمامه والولایه من أهم القضایا فی النقاشات الإسلامیه والقرآنیه ، وأهم قضیه فی مدرسه أهل البیت "الشیعه".نعتزم فی هذا البحث دراسه الإمامه بین الولایه التکوینیه والتشریعیه من وجهه نظر العلامه الطباطبائی فی تفسیر المیزان.معنی الإمام شخص اختاره بأمر الله ودخول الرسول لمواصله بعثات النبوه. وبغض النظر عن الوحی ، جمیع الواجبات النبویه الواجبه علی النبی من العصمه والعلم والقوامه والسلطه العلمیه والدینیه والسیاسیه واجبه علی الإمام.إلمام التام بکافه جوانب القرآن الکریم والسنه النبویه ومعرفته ، ومعرفه الأحکام والشرائع الدینیه فی سیاق الزمن ، والاستعداد للرد علی الشکوک ، واکتساب ثقه الناس بتجنب الأخطاء والمعاصی و ولایت التکوینیه و التشریعیه بإذن الله،کلهم فی دائره شؤون الإمامه وکل هذه الأمور لن تکون ممکنه ما لم یکن الإمام علمًاکن واسعًا ولدیک معرفه غامضه. العلامه (ره) یعتقد إن بالإضافه إلی النبوه ، یثیر القرآن قضیه أخری تسمی الإمامه ویعتبرها نتیجه إراده الله وأمره أو حتی أنه یعتبرها مکانه أعلی من النبوه التی بعد أن مرت بمراحل مختلفه واختبارات صعبه تثبت صحتها لبعض الناس (الأنبیاء والأئمه)،الإمامه هی الوظیفه التی یوجه صاحبها الناس بأمر إلهی ویقودهم إلی هدفهم المنشود. إن توجیه الإمام لیس فقط لإظهار الطریق ، ولکن أیضًا لأخذ ید الخلق والقیاده إلی الصراط المستقیم. یعتقد العلامه الطباطبائی أن موقع الإمامه فی الآیه 124 من سوره البقره یختلف عن موضع النبوه‌ و یقول ایضا یقول إذا وردت الإمامه فی القرآن فبعدها ذکرت مسأله الهدایه . یعتقد العلامه طباطبایی ان الائمه الاطهار من خلال تطویر القدرات واکتساب المعرفه والمعرفه وتحقیق الإیمان والیقین الفائقین ، دخلوا مجال الولایه الإلهیه اما الولایه تعنی الملکیه والسیطره والسلطه ، والإمام یعنی خلیفه الرسول التی یعینه الله.وفقًا لآیات القرآن الکریم ، یتمتع الأئمه بولایه تشریعیه و ولایه التکوینیه. وهذا یعنی أن أقوالهم وسلوکهم دلیل لنا فی المسائل الفقهیه وغیر الفقهیه ، ویمکنهم بإذن الله التدخل فی شؤون الوجود. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله‌‌ لفرد کمسؤل ( امام علیهم السلام) یعتبر العلامه رضی الله عنه أن الإمامه المشار إلیها فی القرآن مساویه للولایه المعنویه و التکوینیه المسؤوله عن إرشاد الناس إلی الأمر الإلهی. معنی الولایه التکوینیه للأئمه المعصومین علیهم السلام أنهم بإذن الله یستطیعون أن یشغلوا عالم الخلق ، ومعنی الولایه التشریعیه هو المکانه والموقع الشرعی اللذان أعطاهما الله لفرد کمسؤول رسمی.
جامعه صالح در تفسیر المیزان
نویسنده:
پدیدآور: ابتسام البغدادی استاد راهنما: نبیل الحلباوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
هدف این پایان نامه تبیین مبانی کلی جامعه خوب و عوامل شکوفایی و فروپاشی آن از نظر علامه طباطبایی به عنوان مهمترین فیلسوف واندیشمند اسلام است که ذهنشان در تثبیت بسیاری از مقوله های اندیشه اسلامی به طور کلی و به ویژه نظریه اجتماعی نقش داشته است. خلاصه این پژوهش نکات زیر می باشد: یکم: تفسیر "المیزان" دارای ویژگی های متعددی است که مهمترین آن تمرکز وی بر جنبه های اجتماعی است. دوم: ازمبانی عمومی جامعه دینی، نگاه وجودی به انسان، نفی فردیت و محدود نبودن پیام اسلام به فقه و شرع، جامعیت قانون شریعت، نگاه عقیدتی و انکار عقلانیت اجرایی است. سوم: از عوامل ایجاد جامعه صالح در تفسیر "المیزان": الف- عامل دین، چون انسان موجودی است اجتماعی و نیازمند نظام های اجتماعی است که به وسیله دین تأمین شود. ب- عامل اخلاقی که علامه طباطبایی در آن دو مبحث خود را بحث کرده است. ج- عامل آزادی که علامه حدود و مفاهیم و تأثیر آن را در استقرار جامعه مشخص می کند. د- عامل دفاعی: با جهاد جامعه احیا می شود. هـ قوانین شرع جهت تأسیس جامعه مانند عدل اجتماعی و.. چهارم: برای سعادت جامعه پس از تأسیس عوامل متعددی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از: تکامل اجتماعی، همبستگی اجتماعی، اتحاد با عوامل تحقیق دهنده آن، اخلاص و تقوا، نظام آموزشی خوب، نظام اقتصادی که نمایانگر هزینه نمودن و نقش مهم آن در تعادل و سعادت جامعه است. پنجم: عوامل فروپاشی جامعه بسیار است، از جمله: الف- زوال اخلاق و گسترش فحشا و منکر و فساد در جامعه، مانند گسترش ظلم، زنا و خیانت. ب- گسترش تفرقه در بین اقشار مختلف جامعه که باعث انتشار فتنه وفروپاشی جامعه می شود. ج- فروپاشی نظام اقتصادی از طریق رواج ربا، عدم پرداخت حقوق و تأثیر منفی آن در فروپاشی جامعه. ششم: از نظر قانون اسلام، بین جامعه اسلامی و جامعه مدنی تفاوتهایی وجود دارد. قانونگذار اسلامی قوانینی را می گذارد که جنبه راهبردی دارد نه برای مدت زمان موقت. اگر در جامعه معاصر خود شکاف گسترده ای ملاحظه کنیم، نقص در آن ناشی از اعمال و رفتار است، نه قانون گذاری. هفتم: علامه طباطبایی معتقد است که اعتبار جامعه صالح در بالاترین درجه و وسیع ترین افق آن در زمان ظهور حاصل می شود، اما این به معنای متکی بودن و عدم تلاش برای فراهم آوردن زمینه برای ایجاد جامعه صالح نیست. از این رو این پژوهش تحت عنوان «جامعه صالح در تفسیر المیزان» تدوین گردید.
ماهیه الایمان و دور العمل فیه من منظور القرآن الکریم وفقا لتفسیر المیزان للعلامه الطباطبائی
نویسنده:
پدیدآور: عبدالحکیم لقمان عبد ال احمد استاد راهنما: سید شبیب موسوی استاد مشاور: سید شبیب موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
بررسی تفسیری - تاریخی عتاب‌های خداوند به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مورد مطالعه: المیزان (علامه طباطبایی) و أنوار التنزیل (بیضاوی)
نویسنده:
پدیدآور: راضیه جلیلی ؛ استاد راهنما: مریم سعیدی جزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آیات عتاب گونه‌ی قرآن کریم در خطاب به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) از جمله مواردیست که بین شیعه و اهل سنت مورد نزاع و قابل بررسی است. بیشتر علمای شیعه از جمله علامه طباطبایی در مواجهه با این گونه آیات؛ بر عصمت مطلقه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اتفاق نظر دارند. اما علمای اهل سنت در مواجهه با این آیات عتاب آمیز، دچار شک و شبهه شده و پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دارای عصمت مطلقه نمی‌داند و این آیات عتاب آمیز را شاهدی بر ادعای خویش می‌دانند. بنابراین بررسی این آیات در جهت پاسخ‌گویی به شبهات پیرامون عصمت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؛ خصوصاً در عصر حاضر که عده‌ای توسط اینگونه آیات اذهان مردم را به انحراف کشانده و تصویر نادرستی از پیامبر (صلی الله علیه و آله) ایجاد می‌کنند، این مسئله اهمیت پیدا می‌کند.این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ، تحلیلی و با تکیه بر دو تفسیر المیزان و تفسیر انوار التنزیل و اسرارالتأویل به عنوان دو نماینده از تفاسیر شیعه و اهل سنت آن دسته از خطابات عتاب گونه‌ی قرآن را مورد بررسی قرار داده، که بیشتر در معرض شبهه قرار دارد و می‌تواند عصمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را زیر سؤال ببرد و جایگاه نبوت را خدشه‌دار کند. و از دلایل دیگر آن، آیاتی را گلچین و انتخاب شده که سبب تاریخی دارد و جریانات تاریخی را این دو مفسر در ذیل آیات بیان فرموده که با بررسی آن حوادث و مکی و مدنی بودن آیات که لحن بیان و خطاب بودن آیات و جو حاکم بر آن در زمان وقوع حوادث از جمله مواردی ست که همگی از نگاه این دو مفسر مورد ارزیابی و کنکاش قرار گرفته تا در آخر به عصمت مطلقه‌ی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دست یابد و به اثبات برساند.
بررسی و مقایسه مقدار توجه به علوم لغوی در دو تفسیر الکشاف و المیزان (با محوریت سوره توبه)
نویسنده:
پدیدآور: مروه ناطق فارس السعید استاد راهنما: محمد ملکی نهاوندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
علوم زبانی از مهم ترین علومی است که مفسّران در تفسیر و تحلیل متن قرآن از آن بهره مند شده اند و برمطلوب آن ایستاده اند و به اهداف آن دست یافته اند تا با سایر زمینه ها یک بنای تفسیری یکپارچه تشکیل دهند. دو مفسّر (زمخشری و علامه طباطبائی) در دو تفسیر خویش از مباحث زبانی مانند نحو، صرف و بلاغت استفاده کرده اند. آن ها در استفاده از آن مباحث اختلاف کردند و هدف شان تفسیر متن قرآن و رسیدن به معنی است. توجه داشته باشید که رویکرد تفسیری که علامه طباطبائی در تفسیر خود (المیزان) دنبال می کند، روش تفسیر قرآن در قرآن است، اما این امر او را از استفاده از مباحث زبانی در تفسیر خود باز نمی داشت. اما زمخشری در تفسیر (الکشاف)، بیشتر اوقات سعی می کند این مباحث را در خدمت مذهب اعتقادی خود قرار دهد. این دو مفسّر در سطح نحوی بیشتر بخش های نحوی واژگان و تراکیب را به کار گرفته و بخشی از آن ها را ترک کردند. و در آن تفاوت داشتند. زمخشری در بخش واژگان بیشترین کاربرد را داشت، و علامه طباطبائی به دلیل اهمیتی که در انسجام متن قرآنی دارند بیشتر از سبک ها و جملات استفاده می شد. و در سطح صرفی با وجود تعداد زیادی از مباحث صرفی، اما دو مفسّر محدود به مباحث خاصی بودند. علامه طباطبائی در استخدام آن بر زمخشری برتری داشت. آن مباحث به مصدر و مشتقات ومعنی ساختارصرفی آن اختصاص دارد. در سطح بلاغی، مباحث بلاغی در سه فصل آن سهم قابل توجهی نزد دو مفسّر داشتند. و آن علم معانی، بیانی وبدیع است. طباطبائی بیشتر از زمخشری برای آن مباحث به ویژه در مجاز ها، استعاره ها و کنایه ها مورد استفاده و استخدام قرار گرفت. به ویژه آن است که درباره معنی می چرخند که خود را در انسجام معنی تحمیل می کند.
بررسی تطبیقی سیرهای تجدید در روش های تفسیری ابن عاشور و علامه طباطبایی در دو کتاب آنها (التحریر والتنویر والمیزان)
نویسنده:
پدیدآور: محمد نهاد خلیل خلیل استاد راهنما: أحمد الأزرقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در مسیرهای تفسیر و روش های آن مشخص شده است.ببین آنچه در مورد تحقیق و مطالعات تفسیری و روش شناختی نوشتم می بیند که از تألیف در کتب تفسیری و نیز در سایر کتاب ها و روش های تفسیری در دانشگاه کمک شایانی کرده است. در عین حال با ایرادات فراوانی همراه بود که برخی از آنها به مسیرهای تحلیلی و توصیفی نوشته ها محدود می شددر تفسیر قرآن و روش‌های آن بدون شناسایی تفاوت‌ها از نظر سازگاری و تفاوت روش‌ها و منابع تفسیری که مشکل تحقیق ما در تعادل یا مقایسه بین دو رویکرد و تفسیر معاصر است که نیاز به برخوردهای انضباطی دارد. به دلیل ضعف در برخی از سایت های تفسیر برای جلوگیری از مشکل عدم وجود چنین مطالعاتیبین مفسران معاصر مدارس جبهه و عموم رویکرد پژوهش در جست‌وجوی و آشکار کردن معانی آیات قرآن و تفاوت‌های تفسیری مفسران (طباطبایی و ابن عاشور) است که از طریق آنچه مفسران در هدف پژوهش تجسم یافته‌اند. تا در تبیین معانی آن متون قرآنی با تکیه بر توازن میان آراء و روش بررسی و استنباط و بررسی آنها از طریق تحلیل آنهابرای متون قرآن کریم بر این اساس، اهمیت این پژوهش مبتنی بر تبیین معانی متن قرآنی و ایستادگی بر آنچه مفسران نزد دو عالم (طباطبایی و ابن عاشور) چه در یک آیه و چه در یک متن و برجسته ساختن آنها است. و سپس توازن آراء آنها و در نظر گرفتن آنها با اشاره به نزدیکترین استنباط به معنای آیات. و اما آنچه در این پژوهش جدید است، شامل دانشکده های تبیین و تجدید است که مطالعات تفسیری کمتر به تبیین و برون یابی ظرایف تبیینی بین دو رویکرد و تفسیری که برای مکتب جمهور و امامیه اهمیت فراوانی دارد، پرداخته است.بر این اساس، روش مطالعه در این پژوهش، بررسی روش توصیفی تحلیلی است که تعادل بین دو ایده از دو جهان را به همراه داشت.در مورد نتایج تحقیق برای این تحقیق، محقق به نتایج بسیاری رسیده است که برجسته‌ترین آنها این است که عالم طباطبایی و محقق ابن عاشور دارای علم تبیینی متفاوت از سایرین هستند.
بررسی روش تفسیر قرآن به قرآن داستان آدم علیه السلام در تفسیر المیزان مطالعه تطبیقی
نویسنده:
پدیدآور: انمار حمید جاسم الصوافی ؛ استاد راهنما: سیدرضا مودب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
این پایان نامه به یکی از موضوعات مهم یعنی روش شناسی تفسیر قرآن در داستان آدم (علیه السلام) در تفسیر المیزان علامه طباطبایی می پردازد. محقق در تفسیر خود از ریشه یابی اندیشه تفسیری در مراحل مختلف آن و تبیین دلایل مختلف مسیرهای تفسیری مفسران، اهداف تفسیری خود را مشخص کرده است و نشانه آن در روش شناسی تفسیر قرآن با قرآن است. عن، همان گونه که آیه قرآن را با آیه دیگری از قرآن تفسیر می کند، چه از همان سوره باشد و چه از سوره دیگر، خداوند متعال پیامبرش آدم را از مرحله مقدمه عبور داد و این مرحله به عنوان تربیت بود. مرحله ای که زندگی او را در زمین آسان کند و همگان بدانند که خداوند متعال هنگام خلقت حضرت آدم علیه السلام به فرشتگان فرمود که من در زمین خلیفه می سازم و هدف از این مطالعه برجسته کردن بعد علمی و کاربرد تفسیر قرآن توسط قرآن و بیان اجرای این احکام موجب درک صحیح کلام الله جل جلاله می شود و زیر پا گذاشتن آنها موجب سوء تفاهم از اراده او می شود. حضرت عالی و با رویکرد توصیفی تحلیلی در این تحقیق به نتایج متعددی دست یافتیم که مهمترین آنها : آدم علیه السلام نمونه ای از انسان با انسانیت کامل بود که شخصیت خود را بین بعد جسمانی و بعد اخلاقی و معنوی متعادل می کرد و به جای اینکه یکی را تحت الشعاع قرار دهد همه نیازها و نیازهای هر یک را تأمین می کرد. دیگری و اینکه تعلیم ملائکه با تعالیم آدم فرق دارد. به همین دلیل است که می دانند فقط آنچه را خداوند به آنها آموخته می دانند و این در سجده آنها برای او و بیداری حضرت آدم علیه السلام پس از غفلت و بصیرت پس از لغزش، توبه، توبه، بازگشت به سوی خدا آشکار است. میل به کتمان و فضیلت و اخلاق شریف.
اسباب جهل و آثار فردی و اجتماعی آن و راههای مقابله با آن مقایسه بین آراء دو تفسیر «المیزان و من وحی القرآن»
نویسنده:
پدیدآور: علی عزیز نعمه المعموری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
جهل یکی از موضوعاتی است که در قرآن کریم و تفاسیر بدان پرداخته شده است. فقدان علم به چیزی اعم از عقیده یا غیر آن را جهل گویند. جهل بیماری مهلکی است که فرد و جامعه را درگیر خود می کند و منجر به زوال و تباهی جامعه می شود. قرآن کریم در آیات شریفه، شواهدی که باعث ظهور جهل در جوامع جاهلی است را روشن کرده وعلل و دلایل آن را بیان کرده است. اسباب جهل بر اساس تفسیر المیزان موارد ذیل می باشد: اهانت و کوچک شمردن مقام پروردگار، علم و اعتقاد به چیزی که خلاف آن باشد، عدم درک و خرد، نافرمانی، کمک به کافران و دوست گرفتن آنها، دروغ، شک و سوء ظن به خدا ، عدم تشخیص نفع و ضرر، پیروی از عقائد نادرست پدران. اما اسباب جهل بر اساس کتاب من وحی القرآن موارد ذیل است: جهل طغیان گر، اصرار بر کفر و بی ایمانی، دوستی جاهلان، غفلت و انحراف از حق، عدم تدبر در آیات قرآن.و اما آثار فردی جهل بر اساس تفسیر المیزان عبارتند از: ظلم کردن، ضلالت، حماقت، لغو و نسیان و آثار اجتماعی آن: تزلزل در جامعه و عدم شفافیت در امور. اما آثار فردی جهل بر اساس من وحی القرآن عبارتند از آثار فردی:سرکشی و طغیان، جسارت در برابر احکام خداوند متعال، انحراف دینی، کفران نعمت و جمود ذهنی، و آثار اجتماعی: پیروی از عقائد پدران بدون دلیل، جهل عمومی جامعه و پیامدهایی که از خود بر جای می گذارد.و اما نحوه علاج جهل بر اساس تفسیر المیزان عبارت است از: التزام به امر خدا و اهل حق، محبت خداوند متعال و اخلاص، پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و دین خدا، ایمان به آیات خدا، ایمان به تقدیر و قدرت و عظمت او، ایمان به غیب و یقین به آن، تحقق عدل و عمل با آن، دوری از نزاع به باطل و راههای علاج جهل بر اساس تفسیر من وحی القرآن عبارت است از: از بین بردن تشنج و طغیان و آن حاصل می شود با: امر به صبر و بردباری و عفو، رقت قلب واعظ، نهی از بی احترامی به پیامبر، نهی از دروغگویی به خدا، پرستش تنها معبود که خداست.
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
گونه شناسی روایات تفسیری سوره مبارکه الصافات و آموزه های آن با تاکید بر تفسیر البرهان و المیزان
نویسنده:
پدیدآور: سولماز دوراندیش اینانلو استاد راهنما: معصومه قنبرپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
چکیده :
روایاتی که به صورت مستقیم با قرآن و تفسیر آن ارتباط دارند به دو گروه کلی تقسیم می‌شوند: برخی از این روایات به معرفی قرآن می‌پردازند و مباحثی از قبیل جایگاه قرآن قواعد فهم قرآن، علوم قرآنی فضایل سور و... را در خود جای داده‌اند گروه دوم، روایاتی هستند که به گونه ای به بیان مراد یک آیه می‌پردازند و یا زمینه های فهم آیه را فراهم می‌کنند از این گروه با عنوان روایات تفسیری یاد می‌شود روایات تفسیری، روایاتی هستند که به گونه ای به بیان مراد یک آیه می‌پردازند و یا زمینه های فهم آیه را فراهم می‌کنند روایات (احادیث) تفسیری بخشی قابل توجه از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل می‌دهند. که در قرن‌های دهم تا دوازدهم تألیف شده اند تعداد این احادیث را می‌توان بیش از پانزده هزار دانست. در این تفسیر سعی می شود کارکردهای روایات را در تفسیر المیزان و البرهان در سوره صافات بررسی شود. عمده مولفه های علامه در تفسیر سوره صافات در المیزان؛ عرضه روایات بر قرآن، سنجش روایات با روایات صحیح، متواتر، مشهور و مستفیض، عرضه‌ی روایات بر عقل، تطبیق الفاظ روایات بر علم لغت و... بوده است. علامه طباطبایی مفصل و به طور تخصصی به تحلیل محتوایی و روایات در سوره صافات پرداخته و با مبانی فقه الحدیثیی و با تسلط ویژه ای به علوم حدیث، همچون حدیث شناسی مبرز احادیث را مورد بحث و تبیین قرار داده است. گونه های تفسیری در تفسیر البرهان و تفسیر المیزان در سوره صافات شامل ترسیم فضای نزول، ایضاح لفظی، ایضاح مفهومی، بیان مصداق، بیان لایه های معنایی، بیان حکمت و علت حکم، استناد به قرآن، بیان اختلاف قرائت، پاسخگویی با قرآن و تعلیم تفسیر را شامل می‌شود. در مورد روایات باید گفت: با وجود این که علامه طباطبایی قائل به عدم حجیت اخبار واحد بدون قرینه در تفسیر است. ولی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان عواملی چون وجود جعل، مستند نبودن برخی روایات، وجود تضاد و تناقض در روایات‌، نفوذ اندیشه‌های غیر اسلامی مثل یهودیت در متون تفسیری و ... را آفت تفسیر روایی می داند؛ لذا به خبر واحد در مرحله اول اعتنا نمی کند. ولی با توجه به نظرات تفسیری علامه طباطبایی، شاهد ارتباط عمیقی بین نظرات تفسیری علامه با روایات وجود دارد. ولی علامه بحرانی به روایات تفسیری توجه خاصی دارد و در ذیل آیات قرآن کریم، تمامی روایات جمع آوری شده را با اجتهاد خود، بیان کرده است و آیات را تفسیر کرده است. علامه طباطبایی و بحرانی در تفسیر المیزان و البرهان برای تفسیر برخی آیات، از روایات تفسیری بهره برده اند مثلا این که علامه بحرانی برای سوره ی صافات روایات فضایل آورده است و یا با توجه به روایات به تبیین مفردات و وجوه معانی آیات پرداخته اند. همچنین علامه طباطبایی و بحرانی در این سوره ذیل برخی آیات به روایات بطن و تاویل و جری و تطبیق و همچنین روایات بیان کننده قصص استناد کرده اند. نقطه ی مثبت علامه طباطبایی از روایات تفسیری این است که علامه با مضمون برخی روایات، مستفاد کرده است که روایات دارای شان تعلیمی هستند و از این روایات می توان در تفسیر قرآن کریم بهره برد. همچنین طبق نظر مفسران خصوصا علامه طباطبایی و بحرانی، به غیر از آموزه های اعتقادی در سوره ی صافات، آموزه های اجتماعی و اخلاقی مثل عدم اطاعت پذیری از رهبران بی ایمان و عدم گمراهی دیگران و همچنین به آموزه های اخلاقی مثل عدم استهزا، عدم لجاجت و عناد، عدم تکبر، ادب در گفتار، رعایت تقوا، صبر و بردباری و... در این سوره اشاره کرد.
  • تعداد رکورد ها : 422