جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
صفحه اصلی کتابخانه > جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در برای عبارت
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
 
شامل عبارت باشد
شامل عبارت باشد
تنها فراداده‌های دارای منابع دیجیتالی را بازیابی کن
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  *برای جستجوی عین عبارت , عبارت مورد نظر را درون گیومه ("") قرار دهید . مانند : "تاریخ ایران"
  • تعداد رکورد ها : 299306
اثرپذیری کیرکگور از کانت در معرفت‌شناسی
نویسنده:
سروش صابری ، علی کرباسی‌ زاده اصفهانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
میان کانت و کیرکگور در حوزه‌های گوناگون شناخت، اخلاق، ایمان و هنر می‌توان مطالعه‌ای مقایسه‌‌ای انجام داد. در این مقاله به مقایسه‌ی آرای این دو فیلسوف در مبحث معرفت‌شناسی می‌پردازیم. بنیاد اساسی اشتراک هر دو در زمینه‌ی شناخت، باور ایشان به گسست میان نظر و عمل است که مبنای نگاهشان به شناخت انسانی را شکل می‌دهد. در این جا نشان داده می‌شود که معرفت‌شناسی کانت، بستری را ایجاد کرده است که در آن نظر کیرکگور درباره‌ی گسست وجود و اندیشه شکل گرفته است و همین نگاه باعث می‌شود تا هر دو معتقد به محدودیت شناخت انسان باشند. در ادامه مشخص می‌شود که کیرکگور به پیروی از کانت وجود را متمایز از ماهیت می‌داند. در آخر نشان می‌دهیم که ستیز کانت با براهین سنتی اثبات وجود خداوند، زمینه‌ای را ایجاد کرد تا کیرکگور مخالفت خود با خداشناسی استدلالی را بر آن بنا کند و آن‌ برهان‌ها را برای یک مومن ناکارآمد بداند.
صفحات :
از صفحه 132 تا 152
افلاطون در آستانۀ دورانِ مدرن: پدرانِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن از فیچینوُ تا ماربورگی‌ها
نویسنده:
حنیف امین بیدختی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
گرچه افلاطون همواره در تاریخِ فلسفه محترم بوده، روندِ کلّیِ فلسفه تا ابتدای دورانِ مدرن ارسطویی است. حتی نوافلاطونیان نیز، به استثنای فلوطین، کمابیش به شیوه‌ ارسطویی می‌نوشتند و نوشته‌های او را بیش از افلاطون تفسیر کرده‌اند. میزانِ اطلاعِ فیلسوفان از افلاطونِ اصیل یا تاریخی نیز بسیار اندک بود؛ نه تنها نوشته‌های افلاطون از گذرگاهِ نوافلاطونیان به ایشان رسیده و از اینها هم ترجمه‌های کمی در دسترس بود، که حتی شیوه‌ فهمِ افلاطون نیز نوافلاطونی بود. فیچینوِ نخستین کسی بود که در دورانِ رنسانس برای احیای افلاطون کوشید. با این حال کوششِ او اثرِ تفسیری چندانی نداشت. احیای واقعیِ افلاطون در قرنِ هجدهم و آلمان رخ داد. درباره این نوزایی اطلاعِ چندانی در زبانِ فارسی وجود ندارد، تنها ممکن است بدانیم که شلایرماخر نیز از کسانی بود که به ترجمه‌ افلاطون دست زدند. امّا اینکه از فیچینو تا شلایرماخر چه بر سرِ افلاطون‌پژوهی آمد دانسته نیست. حتّی آگاهیِ اندکی در دست است درباره‌ جایگاهِ واقعیِ شلایرماخر در افلاطون‌پژوهی و اینکه چه فرآیندی به افلاطونِ شلایرماخر انجامید. مقاله‌ حاضر به موضوعِ افلاطون‌پژوهی تا دورانِ افلاطون‌شناسانِ رمانتیک می‌پردازد. با عزیمت از این برداشت که اندیشه‌های نابِ فلسفی در خلاء زاده نمی‌شوند، بلکه مرهونِ زمانه خود‌اند، می‌کوشیم به بررسیِ نخستین آغازگاه‌های افلاطون‌پژوهی بپردازیم؛ به کسانی که میراثِ مساعی‌شان سنگِ بنایِ افلاطون‌پژوهیِ مدرن شد. درینجا سیرِ افلاطون‌پژوهی تا روزگارِ رمانتیک‌ها را بررسی خواهیم کرد و می‌کوشیم ببینیم چه چیزهایی تفسیرِ مدرن‌ها یا مدرن‌های متقدّم را از تفسیرهای سنّتی متمایز کرده است و چه عزیمت‌گاه‌هایی شکل‌دهنده افلاطون‌پژوهیِ مدرن بوده است.
صفحات :
از صفحه 553 تا 573
تحلیل و بررسی خلاقیت به مثابه اصل غایی در فلسفۀ وایتهد
نویسنده:
رستم شامحمدی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آلفرد نورث وایتهد (1861-1947) بر این باور است که در هر نظام فلسفی یک امر غایی وجود دارد که اساس آن به شمار می­آید. در فلسفۀ ارگانیسم او، که اصالت را به صیرورت و پویش می­دهد، این امر غایی عبارت است از خلاقیت. اما وقتی در این زمینه به سراغ آثارش می­رویم درمی­یابیم که به رغم اهمیت این موضوع، او مقصود خویش را به روشنی بیان نکرده است. نوشتار حاضر با نظر به اهمیت این موضوع، تلاشی است در جهت: یکم، توصیف و تحلیل خلاقیت به مثابه اصل غایی و روشن ساختن عمده مشخصه­های آن. دوم، نقد تفسیرهای کثرت­گرایانه و وحدت­گرایانه از خلاقیت و ارائۀ تفسیری دیگر از خلاقیت که مبتنی بر وحدت در عین کثرت باشد. سوم، بررسی رابطۀ خلاقیت با خدا در آثار وایتهد و نشان دادن اینکه قرائت وایتهد از وجود خدا در چهارچوب نظام پویشی­اش (به خصوص در پویش و واقعیت)، ایجاب می­کند خدا و خلاقیت متمایز از هم باشند اما در عین حال به هم وابسته. چهارم، استخراج پاره­ای از پیامدهای مهم الهیاتی خلاقیت به مثابه امر غایی و نقد دیدگاه وایتهد بر اساس تمایز بین خلاقیت جهان­شناسانه و خلاقیت هستی­شناسانه که حاکی از این است که خلاقیت مورد نظر وایتهد عمدتاً از سنخ خلاقیت جهان­شناسانه ­است و قابلیت تبیین آن در محدودۀ طبیعت می­گنجد.
صفحات :
از صفحه 532 تا 552
درهم تنیدگی فلسفه سیاسی دولت و مبانی فکری اقتصاد لیبرال در آراء آدام اسمیت
نویسنده:
آیت مولائی ، فرشید بنده علی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بحث­هایی که امروزه تحت عنوان نظریه­های اقتصاد کلاسیک و نظام لیبرال میراث­دار آن مطرح می­گردد، بیشتر بر نقش انقلاب صنعتی در شکل­گیری این نظام تاکید دارد، حال آن که به نظر می­رسد؛ برای فهم صحیح اندیشه­ها و معناشناسی مفاهیمی مانند؛ «دست نامرئی» و «اقتصاد آزاد» که بنیانگذاران این نظام اقتصادی بویژه آدام اسمیت از خود بر جای گذاشتند، باید بر ماهیت سیاسی - حقوقی و حتی اخلاقی نظام مذکور نیز توجه نمود. به همین خاطر این تحقیق سعی دارد با بررسی برخی ویژگی­های بنیادین نظام مشروطه انگلستان عصر اسمیت هم­چون؛ مفهوم «دولت»، «نفع عمومی»، «آزادی» و سیر تکامل بعدی آنها، به این پرسش که چه عواملی در پدیداری مبانی نظری اقتصاد لیبرال توسط آدام اسمیت و نظریه­پردازان بعد از وی نقش مهمی را ایفاء نمودند؟ پاسخ مناسب دهد. نتایج تحقیق نشان می­دهد، مفاهیم کلیدی اقتصاد کلاسیک مورد تأکید آدام اسمیت، در واقع نسخه­هایی برای رفع آثار سوء اخلاقی - سیاسی بود که نظام مشروطه تازه تاسیس پس از انقلاب به دلیل عدم طرد سنت­های کهن فئودالیسم، ناگزیر بر اقتصاد سیاسی انگلستان تحمیل می­کرد. لذا هر چند تأملات فکری او امروزه در معنا و مفهومی متفاوت از خوانش اولیه خود توسط نئوکلاسیک­ها و دیگران درک می­شوند، اما به دلیل آنکه این مبانی فکری نزدیکی و همسوئی معناداری را میان نظام سیاسی و اقتصادی انگلستان بوجود آوردند، هنوز هم مورد توجه اقتصاددانان غرب قرار دارند و نظام اقتصادی آنان را علی­رغم روندهای تکاملی پس از اقتصاد کلاسیک، تاکنون نظامی بر پایه مبانی «فردگرایانه» نگاه داشته است.
صفحات :
از صفحه 256 تا 276
تقریری تازه از نقد داماسکیوس بر مبدأ متعالیِ نوافلاطونی
نویسنده:
محمد حبیب اللهی ، احمد عسگری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مهمترین مشخصة تفکر نوافلاطونی در نظر گرفتن مبدئی فوق عقل و ورای وجود است؛ مبدئی که مطلقاً ناگفتنی است و هیچ عنوانی شایستهاش نیست و تنها به طریق سلب میتوان راجع به آن سخن گفت؛ اما چنین مبدأ متعالیای، که ابتکار افلوطین به حساب میآید، در میان دیگر نوافلاطونیان بدون نقض و ابرام باقی نماند. مفصلترین نقدی که به این نظریه از سوی یک نوافلاطونی به دستمان رسیده بخش نخست از کتاب دربارة مبادی نخستینِ داماسکیوس است. او که آخرین رئیس آکادمی آتن بود در این متن استدلال میکند که واحد افلوطینی اگر بناست مبدأ نخستین باشد نمیتواند متعالی از وجود دانسته شود و اگر بناست متعالی از وجود فرض شود نمیتواند در عین حال مبدأ و آرخه باشد. میان مبدئیت و تعالی ناسازگاری وجود دارد و از این رو واحد نوافلاطونی که مبدأ نخستین است باید موجود دانسته شود، نه متعالی از وجود. از قضا این ادعا، یعنی موجودیت مبدأ نخستین که اساس استدلال داماسکیوس است، از سوی پژوهشگران مورد توجه واقع نشده است و ایشان به دنبال تقریرهای دیگری برای سخن داماسکیوس گشتهاند. با شواهد متنی استدلال کردهایم که میتوان این مدعا را به داماسکیوس نسبت داد و همین را مبنای اعتقاد او به امری مطلقاً متعالی و غیر از واحد دانست، امری که دربارة آن هیچ نمیتوان گفت و اندیشید و تنها سکوت در موردش رواست.
صفحات :
از صفحه 320 تا 337
معرفی دوره‌هایِ زمانیِ پس از نزولِ وحی و جایگاه آن در تحریفِ لفظیِ قرآن
نویسنده:
کاظم استادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که مباحث «عدم تحریفِ قرآن» را مه­آلود و شاید غیردقیق نشان می‌دهد، پرداختن به موضوع تحریف یا عدم تحریفِ قرآن، بدون مشخص نمودن محدوده‌ی زمانیِ بحثِ «تحریف قرآن» است. از سوی دیگر دسترسی ما به قرآن، دوره­های زمانی مختلفی را طی کرده است که ماهیت و نوعِ بررسی آن‌ها، می­تواند در موضوع تحریف، دارای نتایج متفاوتی باشد. این تفاوت به گونه­ای است که پاسخ‌گویی به عدمِ تحریف قرآن، دلایل و اسنادِ متفاوتی را نیز از دو سویِ منازعه، طلب می­کند؛ به این معنی که اگر موضوع تحریف قرآن را یک کل در نظر بگیریم، برخی از دلایلِ قائلانِ به عدم تحریفِ قرآن، جزئی است و نمی­تواند مرتفع کننده‌ی آن ادعای کلی باشد. بنابراین، تقسیم­بندی و معرفی دوره­های زمانی برای دسترسی به قرآن کریم از صدر اسلام تا کنون، بسیار ضروری است. یعنی لازم است تا بررسی و پژوهش شود، چه دوره­های زمانی، برای بررسی دقیق مصادیق «انحرافِ لفظیِ حذفیِ قرآن» قابل طرح هستند؟ و این دوره‌های زمانی چه مختصات و ویژگی‌هایی در خود دارند؟ در پژوهش پیش‌رو، پنج دوره زمانی، طرح و معرفی می‌گردد تا نسبت و جایگاه آن‌ها با مسئله تحریف لفظیِ حذفیِ قرآن، روشن گردد.
صفحات :
از صفحه 48 تا 69
حواس چشایی و بویایی از دیدگاه حکمت متعالیه و علوم اعصاب
نویسنده:
زهره سلحشور سفیدسنگی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
حس چشایی و بویایی از حواسی است که مورد توجه فیلسوفان اسلامی مانند ملاصدرا و دانشمندان علوم اعصاب بوده است. در فلسفه و علوم اعصاب چشایی و بویایی وسیله­ای برای درک بوها و مزه­ها است. در مورد چگونگی درک بو و مزه با نگاه به داده­ها و استدلال­های این علوم، این تبیین­ها مکمل همدیگر هستند. از دیدگاه علوم اعصاب محرک‌های شیمیایی در مراتب حس چشایی و بویایی فرآیند پیچیده­ای را در سیستم چشایی و بویایی پشت سر می‌گذارند که در نهایت منجر به ادراک بو و مزه می­شود. اما ملاصدرا تبیین علمای طبیعی از این حواس را مخدوش می‌داند و معتقد است که در این تعاریف علل اعدادی با علل فاعلی خلط گردیده است. صدرا معتقد است وقتی نفس از طریق بدن و تعلق به بدن با عالم طبیعت و خارج ارتباط برقرار کرد، صورتی مماثل با شی خارجی را در حیطه خود (نفس) انشاء می­کند. بر این اساس در این پژوهش به مقایسه دیدگاه علوم اعصاب و ملاصدرا در مورد ادراک چشایی و بویایی پرداخته می­شود. هم­چنین طبیعیات استفاده شده در نظریات ملاصدرا با استفاده از علوم نوین مورد بازبینی قرار می­گیرد. بدین ترتیب به نظر می­رسد با توجه به نظریات علوم اعصاب در زمینه­ انواع مزه­ها، باید تغییری در این زمینه در حکمت متعالیه انجام شود.
صفحات :
از صفحه 418 تا 435
بررسی عالم خیال منفصل از منظر پدیدارشناسی هنری کُربن در داستان نوجوان بر اساس داستان سورنا و جلیقة آتش از مسلم ناصری
نویسنده:
شکوفه دارابی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هنری کُربن فیلسوف فرانسوی است که پدیدارشناسی هوسرل را با فلسفه اسلامی و به خصوص حکمت شیخ اشراق و ملاصدرا پیوند زد. عالم خیال منفصلی که از این پیوند حاصل شد، دنیای برزخی است که حوادث و رویدادها در آن بین دو دنیای مادّی و خیالی قرار می­گیرند. از جمله متونی که می­توان با معیارهای عالم خیال منفصل به بررسی آن پرداخت، داستان سورنا و جلیقة آتش از مسلم ناصری است که داستان او در ردة ادبیّات کودک و نوجوان قرار می­گیرد. داستان سورنا و جلیقة آتش داستانی فانتزی است که موضوع آن فراواقعی بوده و در عین حال پُر از تازگی و پویایی تصویر و حاصل ذهن خلّاق نویسنده است و تناسب و همانندی­های بسیاری با ویژگی­های عالم خیال منفصل دارد. هدف اصلی این پژوهش، بررسی عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقة آتش است. از این رو در جستار حاضر با روش توصیفی_ تحلیلی و با بهره‌گیری از منابع کتابخانه ­ای، پدیدارشناسی هنری کُربن و ویژگی­های عالم خیال منفصل در داستان سورنا و جلیقة آتش استخراج شد و مفاهیم مشترک واکاوی گردید. نتایج نشان داد که ویژگی­های عالم خیال منفصل در لا­به­لای تصویرها و مفاهیم داستان کاملاً حضور دارد و بر سراسر آن، مانند فکری مسلط سایه افکنده است.
صفحات :
از صفحه 596 تا 613
بررسی و تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه و ارزیابی نقادان آن
نویسنده:
سوزان انجم روز ، قربان علمی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
عموم دین‎پژوهان گاهی شانتپیه دلاسوسایه را بنیانگذار پدیدارشناسی دین می‎دانند. این پژوهش نخست به ‎تبیین دیدگاه شانتپیه درباره پدیدارشناسی دین می‎پردازد و ضمن تحلیل پدیدارشناسی دین شانتپیه که در میانۀ فلسفۀ دین و تاریخ دین قرار دارد، بر این باور است نقدی که عموماً بر پدیدارشناسی دین شانتپیه شده است، خود قابل نقد است. مهم‎ترین ‎نقد بر پدیدارشناسی دین شانتپیه این است‎‎که او به ‎ذات پدیدارها و ماهیت دین نپرداخت و پدیدارشناسی او از جهت رده‎بندی پدیده‎ها و با نگاه غیرتاریخی است. این مقاله با تعمق در اندیشه‎های شانتپیه اثبات می‎کند که اینگونه نیست که شانتپیه مطلقاً به ‎ماهیت دین اعتنایی نداشت بلکه او به ‎ماهیت دین به ‎شکل معینی توجه دارد و برخلاف نقدهایی که به ‎او وارد می‎شود که مدعی است پدیدارشناسی وی توصیفی صرف می‎باشد، در حقیقت شانتپیه دو جنبۀ اساسی ادیان یعنی ذات و ظهورات آن‎را مطالعه کرده است. این جستار این نقد را مورد کنکاش قرار داده و سپس آن را ارزیابی می‎کند و در نهایت تمییز می‎دهد ‎که منتقدان، پدیدارشناسی دین شانتپیه را با توجه به ‎پدیدارشناسی فلسفی هوسرل می‎سنجند؛ در حالی‎که شانتپیه با تأکید بر پدیدارهای آیینی درصدد شناخت ماهیت دین و در چشم‎اندازی شامل، درک امر قدسی به ‎مثابۀ گوهر ادیان است.
صفحات :
از صفحه 574 تا 595
مطالعه قیاس ارسطویی با نگاهی به رویکردهای استلزامی و استنتاجی
نویسنده:
حمیده بهمن پور ، مرتضی حاج حسینی ، غلامرضا زکیانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
منطق ارسطو، قدیمی‌ترین ساختار نظام‌مند استدلالی، همواره در کانون توجه بوده است. پیرامون قیاس و رابطه فی‌مابین مقدمات و نتیجه بیش از سایر موضوعات در طول قرن‌ها بحث و جدل شکل گرفته است. در قرن بیستم پس از گسترش منطق کلاسیک، مجالی دست داد تا قیاس و به ویژه رابطه‌ بین مقدمات و نتیجه با دقت نظر بیشتری در چهارچوب مبانی منطق جدید مورد ارزیابی قرار گیرند. در نیمه قرن بیستم ژان لوکاسیاویچ تقریر شرطی-استلزامی از قیاس را در چهارچوب نظام اصل موضوعی ارائه کرد. بنا بر نظر لوکاسیاویچ بهترین تبین از قیاس، تعبیر آن به تک گزاره‌ای شرطی متشکل از دو مقدمه عطف شده در جایگاه مقدم و نتیجه در جایگاه تالی است. بیست سال بعد، تیموتی اسمایلی و جان کرکوران مستقل از یکدیگر به نقد دیدگاه لوکاسیاویچ پرداختند. بنا بر نظر این دو منطق‌دان قیاس استنتاج است و می‌بایست در چهارچوب نظام استنتاجی و به ویژه استنتاج طبیعی ارزیابی شود. در دهه هشتاد، پل ثام، تبین سومی از قیاس به نام استلزام سه‌تایی را معرفی کرد. بنا بر نظر ثام قیاس گزاره‌ای شرطی بدون مقدم عطفی است. در این مقاله سعی بر آن است پس از معرفی اجمالی هر یک از سه نظریه، به بررسی تلقی استلزامی و استنتاجی و نسبت بین این دو رویکرد با قیاس ارسطویی پرداخته شود.
صفحات :
از صفحه 20 تا 46
  • تعداد رکورد ها : 299306