جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
رابطه واقع و ارزش در آراء فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی
نویسنده:
وحید یادگاری سرور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه میان واقع و ارزش یکی از مسائل مهم فلسفه اخلاق معاصر است؛ بنابراینبررسی آن در میان آراء متفکران اسلامی ضروری به نظر می‌رسد با بررسی مبانی فکری و فلسفی سه تن از متفکران اسلامی مانند فخر رازی، مهدی نراقی و علامه طباطبایی در صدد بیان آراء ایشان درباره هست و باید‌های اخلاقی و رابطه میان آن دو هستیم. فخر رازی با بیان نظریه امر الهی، نفس انسان و احکام آن به عنوان واقع اخلاق اسلامی و ستایش، سرزنش، پاداش و عقاب به عنوان ارزش‌های اخلاقی، رابطه میان واقع و ارزش‌ها را رابطه‌ای هستی‌شناسانه تفسیر کردند و هم‌چنین در نظام اخلاقی مهدی نراقی نفس انسان، قوای نفسانی و احکام نفس را به عنوان واقع اخلاقی، فضیلت و رذیلت‌ها همان باید، نباید و ارزش‌های اخلاقی است. ایشان قائل به رابطه‌ای روان‌شناسانه میانواقع و ارزش‌ها است و در نهایت علامه طباطبایی در نظریه اعتباریات خویش، مرتبه‌ای از نفس ناقص انسان و قوای نفسانی و شئوناتش مانند نیازها و خواسته‌هایش را به عنوان واقع نظام اخلاقی و اعتبار باید و نبایدها را به عنوان ارزش‌های اخلاقی می‌داند و معرفت به واقع اخلاق را ملزم به معرفت به باید و نباید و یا ارزش‌های اخلاقی می‌داند. بنابراین علامه طباطبایی یک رابطه معرفت‌شناسانه میان واقع و ارزش قائل است. در نتیجه ضروری به نظر می‌رسد علاوه بر رابطه منطقی واقع و ارزش یک سری از روابط دیگر میان واقع و ارزش-های اخلاقی قابل بررسی است. اعتبارسازی باید و نباید یا معرفت به ارزش‌ها به مرور زمان و با تجربه کافی دقیق و صحیح خواهد بود و تمام بشر به طور فطری از این نوع معرفت برخوردار هستند. نباید تصور شود میان واقع و ارزش‌های اخلاقی اگر رابطه منطقی نباشد می‌توان هر باید و نباید یا ارزش‌های اخلاقی را از هر کجا به دست آورد.در نهایت با بررسی نظریه اخلاقی این سه متفکر اسلامی می‌تواند فهمید این طور نیست که میان واقع و ارزش فقط رابطه منطقی وجود داشته باشد و اگر آن رابطه با استدلالات فلسفی یا کلامی مورد خدشه قرار بگیرد ارزش‌ها از واقعیات جدا شده و هیچ نوع رابطه‌ایمیان آن‌ها وجود ندارد. بلکه انواع متفاوتی از روابط میان واقع و ارزش‌ها می‌توان یافت.
حقیقت نفس انسانی و ویژگیهای آن از دیدگاه علامه طباطبائی و استاد مصباح
نویسنده:
فرهاد آکتاش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی دو بعدی است این دو بعد عبارتند از بعد فیزیکی و مادی و بعد روحانی و معنوی است. و هر کدام از آنها نقشی را بازی می کنند که بر عهده آنها گذاشته شده است بعد مادی او به دلیل ملموس بودنش نه قابل انکار است و نه نیازی به اثبات دارد لکن بعد روحانی او هم وجودش و هم خواصش احیانا مورد جر و بحث قرار بگیرد. وقتی به درون خود نظر می کند با موجودی روبرو می شود که نه جسم است و نه قابل انقسام به اجزاء و لذا موجودی را در خود دارد که با ماده سنخیتی ندارد و مانند بعد مادی انسان زمانی بوده که این موجود عاری از ماده نبوده است یعنی موجود حادث است نه قدیم. روح افعال خود را به وسیله بدن انجام می دهد چون ارتباط تنگاتنگی با آن دارد به این شکل که چشم ظاهری از آن بدن است ولی رویت کار نفس گوشه ظاهری از آن بدن است ولی شنیدن کار نفس و ... به عبارت دیگر هر دو به هم دیگر نیاز دارند ولی نیاز روح به بدن در مقام انجام افعال برای رسیدن به اهداف خود می باشد. و لذا با توجه به تعریف لغوی و اصطلاحی نفس انسان که در فصل اول بیان می شود اثبات موجودیت جوهریت و تجرد آن در فصل دوم به اثبات می رسد. در فصل سوم مانند مرکب خود که بدن مادی باشد دلایلی بر حدوث آن اقامه می شود. در فصل چهارم قوائی که برای رسیدن به اهداف خود به کار می بندد ذکر می شود. در فصل پنجم مدرک و مدرک واحد بودن نفس انسانی چه به درک حسی چه به درک خیالی و چه به درک عقلی بیان می شود. و در آخرین فصل که فصل ششم باشد بعد از یادآوری انواع تعلقات یک شیئی به شیئی دیگر وجود علقه و ارتباط نفس با بدن بیان می شود.
استدلال‌های تجربی وجود خدا از دیدگاه علامه طباطبایی و دانشمندان علوم جهان
نویسنده:
منیره سلطان احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براهین تجربی از عام‌ترین استدلالاتی است که توسط دانشمندان علوم از جمله در سده‌های 17 تا 20 و همچنین علامه طباطبایی، در اثبات وجود خدا بکار گرفته شده است. در میان انواع براهین تجربی، برهان نظم از استدلال‌های مشترک مورد تمسک آنان می‌باشد. البته نحوه تقریرهایی که از این برهان ارائه شده و میزان استفاده‌ای که از آن به عمل آمده، سبب گردیده برهان مذکور رنگ و شکلی متفاوت بیابد. برای نمونه برهان نظم مطرح شده در سده 17 توسط برخی، ملقب به نظریه خدای رخنه‌ها می‌گردد. در سده 18 بنابر انحرافی که در تفکر این قرن شکل می‌گیرد و خود طبیعت به جای الهیات برآمده از آن مورد پرستش واقع می‌شود، برهان نظم جز در بخش محدودی از این سده، مشاهد‌ه نمی‌شود. در قرن 19، با رواج نظریه تکامل این برهان و اعتقاد به خدا توسط کسانی که تکامل را برای تبیین پدیده‌ها کافی می‌دانند، به کنار نهاده می‌شود و برخی نیز در این سده، تکامل را تقریر تازه‌ای از برهان نظم معرفی می‌کنند؛ و اما در سده 20 برهان نظم با تقریرهای بسیار متنوع‌تری مورد توجه واقع می‌شود به طوری که این تقریرها با تقریرهای علامه از این برهان، اشتراکات بسیار بیشتری می‌یابد. اما حوزه اشتراک براهین تجربی اثبات وجود خدا میان تفکر قرن 20 و علامه به برهان نظم ختم نمی‌شود، بلکه برهان حدوث البته با تقریرهای متفاوت، از دیگر براهین مشترک آنان می‌باشد. برهان حرکت ازدیگر براهینی است که توسط علامه بکار گرفته می‌شود و در قرون مذکور کاربرد ندارد.
تبیین مسأله اختیار انساندر نامه امام هادی (علیه السلام) به مردم اهوازبا تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
مجتبی احمدپناه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث جبر و اختیار که از قدیمی‌ترین مباحث کلامی به شمار می‌رود، دارای سه دیدگاه عمده جبر، تفویض و امر بین الامرین است. اشاعره برای حفظ توحید، با بیان دلایلی معتقد به خلق افعال بشر توسط خداوند شدند که این اعتقاد منجر به قول جبر شد و با قائل شدن به نظریه کسب درصدد رهایی از این مشکل برآمدند که نتیجه‌ای در بر نداشت.معتزله به منظور حفظ عدل الهی به مقابله با اشاعره برخواستند و معتقد به استقلال انسان در افعال اختیاری خود شده و برای ادعای خود ادله ای اقامه کردند که این سخن باعث تفویض و خارج شدن انسان از قلمروی الهی شد.نظریه امر بین الامرین که از سوی اهل بیت (علیهم السلام) بیان شد، اشکالات دو قول گذشته را نداشته و به تبیین صحیح رابطه قدرت خداوند متعال و انسان می‌پردازد.این نظریه قدرت انسان را در طول قدرت خداوتد متعال می‌داند و انسان را در افعال خود مختار دانسته و در چارچوبی که در قلمروی الهی است؛ با امتحان‌هایی، مسیر شقاوت یا سعادت خود را مشخص می‌کند و این امتحان‌ها به اندازه استطاعتی است که خداوند متعال به او عنایت کرده است.در این تبیین از نظریه امر بین الامرین که توسط امام هادی (علیه السلام) در نامه خود به مردم اهواز صورت گرفته؛ استطاعت و پنج صفت تشکیل دهنده آن نقش مهمی داشته که با استفاده از آثار حکمای امامیه، به ویژه علامه طباطبایی تکمیل گردید.از منظر حکمای امامیه می‌توان تبیین دیگری ارائه داد که با استفاده از تشکیک در قدرت و حمل حقیقت و رقیقت می‌توان آن را مطرح کرد.
واکاوی مساله عصمت انبیا از دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
بتول مرادقلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهعصمت یکی از باسابقه‌ترین مفاهیم درمعارف اسلامی که متکلمان مسلمان از دیرباز در تلاش جهت فهم معنا و توضیح آن بوده و به جهت ارتباط تنگاتنگ با مسئله نبوت در بستر مباحث کلامی رشد کرده است و در طول تاریخ، تبیین فراوانی از آن ارائه گردیده است. علامه طباطبایی و آیت‌الله مصباح یزدی از شخصیت‌های برجسته دینی در دوران معاصر هستند که نظرات آن‌ها می‌تواند بیانگر تفکر شیعی در این موضوع مهم باشد. لذا این تحقیق به دنبال این سوال اساسی است که شخصیت‌های مزبور دارای چه رویکردی در موضوع مهم عصمت می‌باشند؟ در باب ضرورت بحث می‌توان گفت با توجه بهاهمیت بحث عصمت و اینکه همیشه جزء مسائل جنجال‌برانگیز بوده، از طرفی برجستگی دیدگاه این دو فیلسوف در باب عصمت، واکاوی مسأله عصمت از دیدگاه این دو بزرگوار را ضروری می‌نماید روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی– تحلیلی و مستند به آثار آنان بوده و در پایان نتیجه می‌گیرد که به دلایل عقلی و نقلی، عصمت شرط لازم در همه انبیاء و همه مراحل زندگی اعم از فردی، اجتماعی و در ساحت‌های گوناگون اعم از تلقی و ابلاغ و اجرای احکام و دستورات دینی و .. است. واژگان کلیدی: عصمت، علم، علامه طباطبایی، مصباح یزدی
بررسی و تحلیل نظریه طینت و سرشت انسان از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
الهام اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث سعادت و شقاوت ذاتی که از آن به طینت تعبیر می‌شود مسئله حساس و چالش برانگیزی در همه زمانها می‌باشد. اختلاف در رفتار و عملکرد آدمیان، دغدغه‌ای است که اندیشمندانی که پیرامون تبیین رفتار انسان تفکر می‌کنند، به دنبال علت بروز آن اخلاق و رفتارها می‌باشند و در میان آها تفکر فلسفی- کلامی علامه طباطبایی، که فیلسوف، متکلم و مفسر گرانقدر عصر ماست، مورد نظر پژوهش حاضر است. مسائل پژوهش عبارتند از: آیا عاملی غیر ارادی و پنهانی بر رفتار ما و دیگران اثر می‌گذارد؟ اگر چنین است و همه اعمال ما ارادی نیست، چرا در آخرت باید حساب و کتاب داشته باشیم. اگر ما دارای طینت هستیم پس تکلیف فطرت مشترک انسانها چه می‌شود؟ آیا با قبول طینت برای انسان عدل خداوند، تکلیف و تعلیم وتربیت بی‌معنا نمی‌شود؟ برای پاسخ دقیق به اینگونه سوالات باید مبانی هستی‌شناسانه و انسان‌شناسانه محکم و عمیقی داشت، زیرا فهم عرفی و سطحی از مفاهیمی چون طینت، اختیار و عدالت اینگونه سولات را بی-جواب خواهد گذاشت. سعی ما بر این است که در این پژوهش به حل تعارضات و پیامدهای نظریه طینت بپردازیم. لازم به ذکر است که در این رساله برای فهم بهتر مطالب علامه و حل تعارضات موجود، تفکرات علامه را در یک ساختار مجموعی که متأثر از قرآن، حدیث و حکمت متعالیه است، بررسی نمودیم.
بررسی تطبیقی تکوین و تکامل معرفت از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و پیاژه
نویسنده:
مهدیه جوکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهمسئله‌ی تکوین و تکامل معرفت از مهم ترین مسائلی است که از سرآغاز تاریخ تفکر فلسفی تا کنون در دیدگاه‌ها و جهان بینی های مختلف، مورد تحلیل قرار گرفته است و امروزه توجه شاخه‌های دیگر علوم با رویکردهای علمی را به خود جلب کرده است. از آنجا که مقایسه‌ی مبانی و نظریات اندیشمندانی که از چشم‌اندازهای متفاوت به مسئله‌ی تکوین و فرآیند رشد معرفت توجه می‌نمایند می تواند ضمن نشان دادن امتیازات و نقاط ضعف نظریات، افق های جدیدی را در این ساحت علمی بگشاید، این رساله سعی نموده نخست به تبیین دیدگاه-های علامه در حوزه‌‌ی معرفت حصولی و حضوری و رابطه‌ی آنها که بیش از هر چیز مبتنی بر معرفت شناسی و هستی شناسی صدرایی است، پرداخته و به تفصیل زمینه‌های تکوین معرفت و تکامل فرآیند آن را از حوزه‌ی تصورات حسی تا معقولات ثانویه و تصدیقات و مفاهیم بدیهی بیان نماید. آن گاه با بیان نظریه‌ی پیاژه، رئوس مطالبی نظیر مبدء، مراحل و مکانیزم شناخت که با تبیین مفاهیمی چون؛ عملکرد، طرحواره، خودمحوری،تعادل، جذب و انطباق و... ، صورت می‌گیرد، اصول دیدگاه‌های وی در این زمینه تبیین گردد.در بررسی نهایی، این نظرگاه‌ها، در حوزه‌هایی نظیر مفاهیم و مبانی، بدیهیات، مبدء، تقسیمات و فرآیند شناخت، واقعیت و موانع آن،مورد تطبیق قرار گرفت . از نتایج و ابداعات مهم این بررسی این است که؛ دیدگاه‌های روانشناختی پیاژه به جهت فقدان زیر ساختها و مبانی صحیح هستی شناسی و انسان شناسی ضمن تفاوت های عمده‌ای که با نظریات علامه پیدا می-کند در بیان تکوین و تکامل معرفت به چالش‌هایی نظیر پارادوکس پذیرش معرفت پیشینی در نحوه‌ و کیفیت واقع نمایی مدرکات دچار می‌شود.
رابطه باید و هست از دیدگاه علامه طباطبائی،‌ شهید مطهری و آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
علی‌رضا ناصری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اگر اصول و احکام اخلاقی را بر پایه اموری واقعی استوار بدانیم و معتقد به یک نظام اخلاقی مطابق با نظام تکوین و هماهنگ با قوانین جاری در آن باشیم در این صورت یک نظام اخلاقی معقول و موجه داریم که می توانیم در مورد آن به بحث و گفتگو بنشینیم و اصول و احکام مطرح شده در آن را در بوته نقد بگذاریم. اما اگر راهی غیر از این را پیمودیم به هر نحوی که باشد آن نظام اخلاقی معقولیت خود را از دست می دهند و نمی توان در مورد آن با ابزار عقل و اندیشه به قضاوت نشست و درباره اصول و احکام آن داوری نمود در صورت اول ما یکسری اصول ثابت کلی و دایمی داریم که منطبق بر امور عینی و نفس الامری هستند و به تعبیر دیگ یک نظام اخلاقی مطلق داریم. در غیر این صورت احکام اخلاقی یا اموری کاملا بی معنا و نامعقول هستند و یا ناشی از احساسات و امیال فردی و گروهی می باشند که منجر به نسبیت گرایی در اخلاق می شود. بحث از رابطه باید و هست ناظر به همین مساله می باشد که آیا می توان از هست ها و واقعیت ها بایدها و احکام اخلاقی را نتیجه گرفت و آنها را بر پایه هست ها توجیه نمود یا اینکه میان این دو سدی نفوذناپذیر وجود دارد که هرگونه ارتباطی میان آندو را ناممکن می کند. ما در این تحقیق نظرات سه تن از فیلسوفان معاصر یعنی علامه طباطبائی شهید مطهری و استاد مصباح یزدی را منعکس نموده ایم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که آن سه بزرگوار علی رغم اختلاف نظر در برخی مسایل صورت اول را برگزیده اند و قائل به ارتباط میان باید و هست می باشند.
بررسی مقایسه ای نمونه های عینی معاد در قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و رشیدرضا
نویسنده:
زهرا خسروی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به گفته‌ی مفسّرین بیش از یک چهارم آیات قرآن درباره‌ی معاد است و این بیانگر اهمیّت موضوع معاد درنگاه قرآن است . درهفت مورد از قرآن نمونه‌هایی عینی از معاد و زنده شدن مردگان ذکر شده‌است. در این نمونه‌ها قرآن بیان می‌کند که افرادی و یا موجوداتی بعد از مرگشان دوباره به دنیا برگشته‌اند ، و این مطالب به عنوان نمونه‌های عینی بازگشت مجدد روح در قرآن مورد بحث قرارگرفته است . ومسئله‌ی امکان معاد را که برای انسان ها از اهمیّت و پیچیدگی بسیار برخوردار است ، نشان داده است . درباره‌ی حیات اخروی و زنده شدن دوباره ی انسان‌ها بشر همواره دچار تردید بوده و هست ، و نقطه‌ی ثقل اعتقاد به معاد نیز همین حیات دوباره‌ی انسان است ، به گونه‌ای که به طرق مختلف به این تشکیک و شبهات پاسخ داده شده است یکی از این طرق ذکر نمونه‌های عینی زنده شدن انسان‌ها ، حیوانات و...است. البته درباره‌ی این که منظور از برگشتن دوباره‌ی موجودات و حیات مجدد این موجودات چیست ، در بین مفسّران اختلاف نظر است ، که این پژوهش تلاش می‌‌کند دو دیدگاه متضاد در این زمینه را بررسی و مقایسه نماید .علامه طباطبایی این موارد را از نمونه‌هایبازگشت مجدّد روح به بدن می‌داند و چنین استدلال می‌کند ، که خداوند درقیامت هم ، همین گونه دوباره انسان‌ها را زنده خواهدکرد . ولی رشید رضا در تفسیر المنار همه‌ی این موارد را ردّ کرده است ، و منکر زنده شدن هر نوع موجودی بعد از مرگ شده‌است . وی همه‌ی این هفت مورد را توجیه می‌کند .در این پژوهش برآنیمتا بررسی مقایسه‌ای از دیدگاه این دو اندیشمند بزرگ درباره نمونه‌های عینی معاد ، به روش کتابخانه‌ای و تحلیل محتوا در قرآنانجام دهیم .
نظریه «اصالت وجود» در ساختار فلسفی ملاصدرا و علامه طباطبایی و نتایج فلسفی آن در مسأله «حمل»
نویسنده:
سیاوش اسدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله ابتدا واژگان به کار رفته در نظریه اصالت وجود از لحاظ معنا و مدلول و بر اساس نظریه دلالت غیر مستقیم مورد بررسی قرار گرفته اند. سپس نظریه اصالت وجود در دو ساختار فلسفی ملاصدراو علامه طباطبایی بیان و تحلیل شده است و مشخص شده است که این نظریه در ساختار فلسفی علامه متفاوت از ملاصدراست. آنگاه تأثیر این تفاوت در مسأله حمل بررسی شده است و مشخص شده که نظریه علامه در مسأله حمل و همچنین نظریه صدق نیز متفاوت از ملاصدراست.
  • تعداد رکورد ها : 1494