جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 746
مبانی اسماء و صفات الهی از دیدگاه امام خمینی (ره)
نویسنده:
مهری مهرابی فودانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اسماء الهی را ‌می‌توان به عنوان یکی از وجوهی که عرفان اسلا‌می‌را از سایر عرفان های شرق و غرب جدا ‌می‌سازد، مطرح کرد. اسماء الحسنی در عرفان اسلامی، نمایانگر ارتباط ذات مقدس حق با عالم و انسان از طرفی و واسطه معرفت انسان نسبت به خداوند از طرف دیگر است. امام خمینی (ره) اسماء و صفات الهی را از سه منظر مورد بررسی قرار داده است: 1- رابطه اسماء و صفات الهی با ذات مقدس حق 2- رابطه اسماء وصفات الهی با موجودات3- رابطه اسماء و صفات الهی با یکدیگر. طبق نظر ایشان ذات مقدس حق، از لحاظ ذات بودن بر هیچ آینه ای تجلی و ظهور نمی‌‌کند و همیشه در پرده اسماء و صفات محبوب و پوشیده است. اگر سالکی ادعا کند که مرتبه ذات را تعقل نموده است، این تعقل یا تعینی از تعینات ذات بوده و او، اسمی ‌از اسماء حق تعالی را تعقل کرده است.اسماء و صفات الهی، علایم و نشانه های ذات مقدس حق هستند و بی شک شناخت اسماء الهی، سالک را به شناخت خدای عزوجل به مقداری که اسماء، قابلیت نشان دادن ذات حق را دارند، رهنمون ‌می‌کند و شهود ذات حق به واسطه شهود اسماء و صفات ممکن است. بنابر عقیده امام خمینی (ره)مجموعه عالم هستی و سلسله وجود، جملگی اسماء الله هستند وعالم هستی و موجودات نتیجه و مظهر حق هستند. و موجودات، قابلیت و ظرفیت‌هایی هستند که اسماء و صفات الهی را در خود بروز و ظهور ‌می‌دهند.از نظر امام (ره) اگر اسماء الهی را از جهت ارتباطشان با وجود ذات الهی و استهلاک و فنایشان در ذات احدیت در نظر بگیریم، هر اسم ‌از اسماء الهی، جمیع حقایق و کمالات تما‌می‌اسماءرا دارد. پس از این زاویه، هیچ تمایز و تفاوتی میان اسماءوجود ندارد. ضمنا هر اسمی‌‌برای خود، تجلی و ظهوری دارد که با سایر اسماء متفاوت است.پس همه اسماء الهی از یک حقیقت، منشعب ‌می‌شوند ولی کار کرد اسماء متفاوت ‌می‌باشد.اسماء الهی دارای مراتب گوناگونند و هر کدام سعه و گستردگی متفاوتی دارند . در میان اسماء الهی،اسم اعظم گسترده ترین اسماء استوسالک با فنا شدن در این اسم،به عالی ترین درجه معرفت ‌می‌رسد. اسم اعظم،نه فقط یک لفظ، بلکه حقیقتی است ذو مراتب. اولین و بالاترین مرتبه اسم اعظم،مرتبه حقیقت غیبی احدی است که امام(ره) از آن به اسم مستأثر تعبیر ‌می‌کند. دومین مرتبه اسم اعظم، مرتبه الوهیت است که ، مقام ظهور فیض اقدس و تجلی خلیفه کبری در مرتبه و احدیت است. سومین مرتبه، مرتبه مألوهیت و عینیت است، و اسم اعظم در این مرتبه همان انسان کامل است. امام(ره) از انسان کامل به خلیفه الله ویا حقیقت محمدیه(ص) تعبیر ‌می‌کند و معتقد است تحقق خارجی اسم اعظم، در کالبد پیامبر اکرم محمد مصطفی (ص) تجسم پیدا کرده است. آخرین و نازلترین مرتبه اسم اعظم، مرتبه لفظ و عبارت است که مطابق نظر امام (ره)،اطلاع بر حقیقت این مرتبه، مخصوص اولیاء و راسخین است که در اثر ریاضت و فراغت از دنیا، برای آنها حاصل ‌می‌شود. به نظر امام خمینی (ره)، حقیقت عماء، همان مقام فیض اقدس و خلیفه کبری است و این همان حقیقتی است که هیچ کس آن را، به مقام غیبی اش نمی‌‌شناسد. از این رو، حقیقت اسماء، واسطه میان حضرت احدیت غیبی و هویت غیر ظاهر با حضرت واحدیت است.
تبیین امام خمینی از قضا و قدر صدرایی
نویسنده:
لاله شعبانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر باعنوان تبیین و تفسیر امام خمینی از قضا و قدرصدرایی، به مقایسه آراء این دو حکیم می پردازد. و در خلال مباحث ابداعات حضرت امام را روشن نموده و نقاط قوت و نوآوری‎هایش را در کنار عقاید فلاسفه پیشین(ملاصدرا) بیان کرده است. ملاصدرا قضای الهی را همان صورت علم خدا و قدر را ثبوت جمیع موجودات در عالم نفسی به طور جزئی و مطابق با مواد خارجی می داند. و از نظر امام خمینی قضا همان حقایقی هستند در مرتبه علم الهی، که به تبع ظهور اسماء و صفات خدا ظاهر می گردند. و قدر عینی محلی است برای کلیه تغییرات و تبدیلات و زیادی آجال و تقدیر ارزاق. هر دو مراتبی از علم خدا هستند. از دیدگاه هر دو فیلسوف قضا و قدرالهی موجب سلب اختیار از انسان نمی باشد، بلکه اختیار انسان به موجب قضا و قدرالهی معین گردیده است. در این رساله تلاش برآن است تا نشان داده شود که چگونه امام خمینی در بحث قضا و قدر با ارائه تفسیر خاص از دیدگاه صدرایی دراین موضوع به حل بسیاری از شبهات فلسفی کمک کرده، وتوانسته است در تصحیح اعتقادات دینی دیدگاه موثری را ارائه دهد. او برای این منظور از مباحث روایی عرفانی و کلامی در ارائه نظام فلسفی‌اش در این خصوص مددجسته است.
بررسی گوهر و صدف دین از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و امام خمینی(ره)
نویسنده:
حسین رضوی‌مظاهر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
اصول دین , فروع دین , توحید ذاتی(کلام) , فلسفه اسلامی , توحید ذاتی , توحید ذاتی (اخلاق) , آموزه دینی , دین اسلام (دامنه ادیان پیشرفته) , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , طباطبایی، سیدمحمدحسین , مکتب‌های فلسفی غرب , هنر و علوم انسانی , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , مکتب‌های فلسفی غرب , خمینی، روح‌الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران , هنر و علوم انسانی , مکتب‌های فلسفی غرب , درباره علامه طباطبایی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسئله گوهر و صدف دین یکی از مسائل مهم و مطرح فلسفه دین، در زمان معاصر است. سوال اصلی در این مقاله این است که آیا علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) به عنوان دو فیلسوف برجسته و معاصر اسلامی مطالبی درباره این مسئله مطرح کرده‌اند و آیا می‌توان از دیدگاه آنان تفسیری برای گوهر و صدف دین ارائه نمود؟ بسیاری از فیلسوفان دین غربی معتقدند دین دارای گوهر و صدف می‌باشد. از نظر برخی گوهر دین، تجربه دینی است و از نظر برخی دیگر اخلاق گوهر دین است و سایر آموزه‌ها صدف دین به شمار می‌رود. بر این اساس، دین چیزی جز همان تجربه دینی – که امری شخصی است – نمی‌باشد. در حالی که علامه طباطبایی و امام خمینی حقیقت دین را تجربه دینی نمی‌دانند، لذا چنین دیدگاهی را در مورد گوهر و صدف دین قابل پذیرش نمی‌دانند.برخی از نویسندگان برای تبیین گوهر و صدف دین تلاش کرده‌اند گوهر و صدف دین را بر پایه ذاتی و عرضی دین تفسیر نمایند. در میان عارفان نیز برخی کوشیده‌اند گوهر و صدف دین را بر اساس تمایز میان شریعت، طریقت و حقیقت توجیه نمایند. در این میان عدّه‌ای نیز گوهر و صدف دین را قابل تطبیق بر اصول و فروع دین دانسته‌اند. عده‌ای نیز معتقدند می‌توان از اهداف عالی و میانی دین، تعبیر به گوهر و صدف نمود. مراد از صدف در این اصطلاح عبارت است از یک امر بی‌ارزش و وسیله‌ای برای دست‌رسی به گوهر که پس از دست‌رسی به گوهر، ارزش خود را از دست خواهد داد.با بررسی آثار علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)، می‌توان گفت که از نظر آنان تعبیر از آموزه‌های دینی به گوهر و صدف قابل قبول نیست، زیرا سراسر دین اسلام، گوهر است و در آموزه‌های دینی چیزی به نام صدف وجود ندارد. بنابراین از آن چه به عرضی دین، شریعت و طریقت دین، فروع دین و اهداف میانی دین تعبیر شده، نمی‌توان به منزله صدف دین یاد کرد. زیرا این موارد دارای ارزش ذاتی هستند، نه آن که صرفا وسیله‌ای برای رسیدن به حقیقت دین باشند. اما آن چه از دیدگاه این دو بزرگوار قابل قبول می‌باشد این است که همه آموزه‌های دینی دارای ارزش ذاتی بوده و تنها از نظر اهمیت در مراتب مختلفی قرار دارند، که در رأس همه آموزه‌های دینی مربوط به توحید قرار دارد.
بررسی گذار از عرفان زاهدانه به عرفان عاشقانه در آثار مولانا جلال‌الدین رومی و امام خمینی (س)
نویسنده:
الناز خیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از قرن دوم هجری عده ای از مسلمانان، از ترس آلوده شدن به دنیا و گرفتاری در عذابهای اخروی دنیا را پلید پنداشته و تارک آن شدند و همین زهدورزی در ادامه حیات خود عرفان زاهدانه را شکل داد. اما از قرن پنجم، صوفیه از دل خواندن و باز خواندن آیات قرآن و ارائه تفسیر کاملا متفاوت از داستان خلقت انسان و کائنات، رویکرد خودرا به دنیا تغییر داده و آن را مجلای تمام اسماء و صفات الهی و بستر معاشقه انسان و خدا یافتند و به این ترتیب عرفان عاشقانه را شکل دادند.عارف زهد مشرب، شخص ریاضت کش گوشه گیری است، دچار خوف بی نهایت از خدا و عذاب آخرت، که فقط به تنزیه حق و صفات جلالی او توجه دارد اما عارف عاشق آن خوف بی نهایت را به عشق مبدل ساخته و به تنزیه و تشبیه باهم توجه دارد و در یک سیر استعلایی به سمت کمال لایتناهی است و البته می داند که فاصله بین او و أمر مطلق پرنشدنی است اما در راه فنای صفاتی امیدوارانه تلاش می کند و در این راه هم به وجوه جمالی و هم به وجوه جلالی خداوند نظر دارد.در میان عرفای اسلامی، بیش از همه مولانا جلال الدین رومی عشق را محور اصلی اندیشه های خود ساخته است. او به واقع پیامبر عاشقی است. مولوی بعد از دیدار با شمس تبریزی از عرفان زاهدانه به عرفان عاشقانه عبور کرد.امام خمینی(س) هم در آثار مکتوب عرفانی و در شیوه سلوک خویش به عنوان رهبر دینی و انقلابی کشورمان، بیرون از تنگنای خانقاه و زاویه و عافیت طلبی های زاهدانه به نوعی گذار از زهد به عشق را به نمایش می گذارد.
تاثیر عبادت بر تکامل نفس با تاکید بر آراء تفسیری ابن سینا و امام خمینی
نویسنده:
زهرا شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
انسان موجودی کمال‌گراست و همواره راه های رسیدن به کمال مهم‌ترین دغدغه‌ی فکری او بوده است. اما از آن جا که انسان گاهی در تشخیص راه و مصداق کمال دچار اشتباه می‌شود، لازم است نخست مقصود از تکامل و کمال حقیقی روشن گردد. از این رو، در این رسالهبه روش تحلیلی ابتدا به تبیین حقیقت تکامل پرداخته و سپس از بین عوامل موثر و راه های کسب کمال، نقش عبادت مورد بررسی قرار گرفته است. تکامل انسان به واسطه‌ی فصل ممیز او از سایر موجودات یعنی نفس ناطقه که مجرد و منسوب به عالم روحانی است، صورت می‌گیرد. ابن سینا و امام خمینی غایت کمال نفس ناطقه را مشاهده‌ی جمال حق و اتحاد با آن می‌دانند. تکامل نفس علاوه بر سعادت اخروی دستاوردهای دنیوی نیز برای انسان دارد. در واقع، شخص تکامل یافته دارای ویژگی‌هایی است که به واسطه‌ی آن‌ها هم خود در دنیا از آرامش کافی برخوردار است هم زندگی در کنار چنین افرادی برای دیگران لذت بخش خواهد بود. عوامل مختلفی بر سیر تکاملی انسان موثرند. که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:معرفت خداوند، خود شناسی، تفکر و تعقل، ریاضت، عشق، اما در این میان عبادت، جایگاه ویژه ای دارد. ابن سینا و امام خمینی همانند سایر اندیشمندان الهی، عبادت را عامل مهمی در رسیدن انسان به قرب الهی می‌دانند. بدیهی است عبادتی که در مسیر تکامل انسان را یاری می‌کند باید دارای ویژگی‌هایی همچون اخلاص و حضور قلب باشد؛ چرا که بدون این ویژگی‌ها قرب الهی محقق نخواهد شد. ابن سینا تمام معارفی را که منتهی به شناخت خداوند می‌شود عبادت می‌داند. امام خمینی نیز تفکر در نظام خلقت را به آن جهت که به شناخت خداوند منجر می‌شود، افضل از جمیع عبادات می‌شمرد. در اسلام هردو بعد عبادت، ظاهر و باطن آن مورد توجه قرار گرفته است، تا بین ظاهر و باطن انسان هماهنگی برقرار شود. تأثیر عبادات در تکامل در بعد از مرگ نیز ادامه دارد، برخی عبادات که آثار آن‌ها بعد از مرگ فرد باقی می‌ماند و بعضی عبادات و خیرات که دیگران به نیت شخص متوفی انجام می‌دهند، تکامل نفس بعد از مرگ را موجب می‌شوند.
تمایزات مبانی اخلاقی امام خمینی (ره) با مبانی ارسطو
نویسنده:
کریم نیک نام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده:این نوشته بررسی و مقایسه ای است بین مبانی اخلاقی ارسطو و امام خمینی در چند حوزه مختلف شامل؛ معرفت شناسی، هستی شناسی و نگاه اخلاقی. لازم به ذکر است که نگاه هستی شناسانه خود دربردانده مصادیقی چون؛ خداشناسی، انسانشناسی و جهان شناسی میشود.برای شناخت هر چه بهتر این دو طرز تفکر و دریافتن ارتباط آنها، ابتدا نظر ارسطو و سپس نگاه حضرت امام در این حوزه ها طرح شده، و بعد از طرح نوع نگاه به مقایسه وجوه اشتراک و افتراق آنها پرداخته شده است. درضمن در فصل دوم اشاره ای بسیار مجمل و گذرا به زمینه هایی از فرهنگ یونان و چند تن از اندیشمندان برجسته یونانی که در حوزه فرهنگ اسلامی تاثیر بیشتری داشته اند بعمل آمده است.در حوزه معرفت شناسی حضرت امام با پذیرش تفکر منطقی و قیاسی ارسطویی، منابع دیگری چون کشف و شهود عارفانه و آموزه های وحیانی را هم وارد می کند.در حوزه وجودشناسی ابتدا مسئله خداشناسی مطرح می شود. و سوای از میزان اهمیتی که این مسئله برای این دو اندیشمند دارد، خدای صانع ارسطو در مقابل خدای خالق و شارع امام قرار می گیرد، و همین شارع بودن خدای مورد اعتقاد حضرت امام مقتضای اخلاق بندگی می شود که رکن رکین ادیان وحیانی است و وجه امتیاز از ادیان طبیعی و ساخته دست بشر. در خصوص ارتباط جهان با خدا هم موضع مرحوم امام نزدیک به موضع وحدت وجودی افلوطین و موضع عارفان مسلمان است. درخصوص مراتب هستی، جهان مورد نظر امام با افزودن عالم مثال شیخ اشراقشامل وسعت بیشتری میشود. در عین حال این جهان بجز نظم و هماهنگی مورد نظر ارسطو به اعتقاد حضرت امام، شاعر هم بوده و گوش به فرمان حضرت حق دارد.در انسانشناسی، انسان مورد نظر ارسطو مرکب از ماده و صورت است و بهره او از عقل هم بعد از مرگ، فردی و شخصی نخواهد بود. در حالیکه انسان مورد اعتقاد امام مرکب از روح خدایی و جسم خاکیست و به نظر ایشان رابطه روح و جسم مانند سایه و صاحب سایه است. یا به تعبیر دیگر مثل رابطه ظاهر و باطن. همانطوریکه رابطه دنیا و آخرت هم رابطه ظاهر و باطن است و انسان در جهان آخرت به صورت تمام و کمال و با همه وجودش حضور یافته و حقیقت وجودی اعمال و افعالش را مشاهده خواهد کرد و به حیات ابدی ادامه خواهد داد. در نگاه اخلاقی هدف ارسطو بدست دادن معیارهای یک زندگی خوب برای انسان است، با دسته بندی از فضائل و ترسیم معیارهای سعادتمندی که آن را حاکمیت و پرورش عقل با ترضیه متوازن امیال انسانی می داند. حضرت امام با پذیرش حدوسط ارسطویی و تقسیم بندی از فضائل و رذائل مطرح شده توسط ایشان و قائل شدن به ریشه حدیثی و روایی برای حدوسط یا اعتدال، هدف نهایی خود را بسیار فراتر از شکوفایی و تعادل قوای انسانی در زندگی دنیایی قرار داده و هم خود را مصروف شناخت خداوند، پرستش او و تقرب به حضرت حق، و در نهایت پوشیدن ردای بندگی و خلیفة اللهی قرار می دهد.
دعا و مناجات در آثار امام خمینی (س)
نویسنده:
زهرا بشیری حدادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دعا به معنای نیاز گفتن و مناجات به معنای راز گفتن از لحاظ لغوی و اصطلاحی دو مفهوم جدا از هم هستند و روایات و آیات بسیاری را به خود اختصاص داده‌اند. امام خمینی (س) از جمله عارفانی است که در آثار خویش بویژه شرح دعای سحر به دعا و مناجات پرداخته است و علاوه بر تعریف آن، ویژگی ها، موانع، اقسام و آثار تکوینی و تربیتی دعا و مناجات را شرح داده است. در آثار ایشان هم دعا و هم مناجات وجود دارد؛ اما تمایز مستقلی با عنوان دعا و مناجات به چشم نمی خورد. مبانی عرفان نظری امام، از جمله خداشناسی، انسان شناسی، امامت و انسان کامل در نیایش های ایشان منعکس است؛ سابقه تاریخی این مباحث و نیز نوآوری و ابتکار امام در این باره قابل توجه است. منبع و مأخذ نیایش های امام آیات و نیایش های اولیاء است و بدیهی است که این نیایش ها بر سلوک امام تأثیر نهاده و از آن نیز متأثر شده است.
اخلاق عارفانه در اندیشه غزالی و امام خمینی
نویسنده:
صفورا چگینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رویکردهای اخلاقی مختلفی درجهان اسلام مطرح شده استکه اخلاق عرفانیاز مهمترین آنهاست. این رویکرد اخلاقی منبعث از اخلاق دینی به ویژه قرآن است . در حوزه اخلاق سه نوع رابطهبرای انسان تعریف شده است، رابطه انسان با خودش، رابطه انسان با خدا و رابطه انسان با جهان که اخلاق عرفانی به طور خاص به رابطه ی انسان با خدا تکیه دارد. عرفا با درنظرگرفتن رابطه انسان با خدا براین باورند که نفس دارای ساحت های متعدد طولی است وهدف اخلاق عرفانی شکوفایی و فعلیت بخشی به تمام این ساحت های نفسانی است ، زیرا انسان تنها با گذر از این عوالم نفسانی است که به کمال حقیقی نایل می گردد.این نوشتار درصدد آن است که اخلاق عرفانی را در نظام فکری غزالی و امام خمینی (ره) بررسی کند. روش این پژوهشانتخاب محورهایی است که بتوان براساس آن ها اولا تصویری روشن از اخلاق عرفانی در غزالی و امام خمینی ترسیم کرد ، ثانیا به کمکاین محورهابه مقایسه این دو نظام فکری– که هدف اصلی این رساله است – پرداخت. برای تحقق این امر شش محور انتخاب شده که عبارتند از: جایگاه نفس در عرفان ، تاثیرپذیری از شریعت ، تاکید بر روش شهودی در کسبمعرفت عرفانی، جایگاه تهذیب نفس در عرفان ، تبیین فضایل و رذایل و اقسام آنها، بررسی عرفان فردی و اجتماعی و رابطه متقابل آنها با هم . نتایج این پژوهش بیانگرآن است که وجوه اشتراک واختلاف بسیاری میان این دو دیدگاه وجود دارد . اخلاق عرفانی درهر دو بر پایه منابع دینی پی ریزی شده است .غزالی در آثارشتوجه ویژه ای به اخلاق فلسفی داشتهاما ار آنجا که در اواخر عمرش درمی یابد که تنها راه سعاد تمندیبشر عرفان است ، در مهمترین اثر خود کتاب احیاء العلومبه تفصیلبه اخلاق عرفانی پرداخته است. امام (ره)نیز در آثارش گذری بر اخلاق فلسفی داشته استاما رویکرد اخلاقی امام به طورخاص ناظر به اخلاقی دینی است . همچنین به نظر می آید غزالی در اخلاق عرفانی تا حد زیادی به جنبه های نظری اخلاق توجه داشته است در حالی که امام (ره) تاکید ویژه ای بر جنبه های عملی اخلاق دارد .
بررسی جامعیت قرآن با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره)
نویسنده:
محمدتقی موسوی کراماتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
آنچه نگارنده در پی تحقیقات خود به آن دست یافته، این است که به طور کلی می‌توان به سه گرایش متفاوت در ارتباط با موضوع جامعیت قرآن در بستر زمان اشاره کرد: 1ـ جریان تصوف‌گرایی با محوریت اندیشه‌ی غزالی. 2ـ جریان غرب‌گرایی با محوریت فکری جدایی دین از سیاست. 3ـ جریان اصالت‌گرایی با محوریت وفاداری به متن. جریان تصوف‌گرایی با مبنا قرار دادنِ اصل باطن قرآن و زبان قرآن به معناشناسی جامعیت قرآن روی آورده است. اندیشه‌ی غرب‌گرایانه بنای فکری خویش را در حوزه‌ی جامعیت قرآن بر اساس مبانی فکری جدایی دین از سیاست و اثرپذیری قرآن از فرهنگ زمانه، طراحی نموده است. و جریان اصالت‌گرایانه، حرکت فکری خویش را در محیط جامعیت قرآن، با نقد مبانی اندیشه‌ی تصوف‌گرایی و نفی مبانی غرب‌گرایی، در مسیر غایت قرآنی قرار داده است. اصولی که اندیشه‌ی اصالت‌گرایانه براساس آن چهارچوب منطق فکری خود را تدوین نموده است عبارتند از: انسان‌شناسی، فطرت، عقل، خاتمیت، عترت. نگارنده، علاوه بر بررسی مبادی فکری جریان‌های یاد شده، در فصول مختلف پایان‌نامه، به تحلیل اندیشه‌ی امام خمینی در قالب ارائه شده پرداخته، و میزان قرابت و همگرایی اندیشه‌ی امام خمینی را با مبانی فکری یاد شده، تحلیل می‌نماید تا از این منظر بن مایه فکری امام خمینی که در کانون اندیشه‌ی ایشان، نقشی اساسی ایفا می‌نماید؛ شناخته گردد. نتایجی که از نوشتار حاضر به دست خواهد آمد در چند محور می‌توان خلاصه کرد: 1ـ شناخت چگونگی قبض و بسط اندیشه‌ی جامعیت قرآن با بررسی مبادی تصوری دخیل در قلمرو آن. 2ـ شناخت میزان همگرایی و واگرایی مبانی تشکیل دهنده‌ی اندیشه‌های یاد شده با اصول و ارکان بینش اسلامی. 3ـ شناخت اندیشه‌ی بلند امام خمینی(ره) و معرفی ایشان به عنوان یک شخصیت صاحب‌نظر در زمینه‌ی موضوع جامعیت قرآن.
کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از منظر امام خمینی و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
معظمه شجاع الدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
توجه دین به سعادت ابدی و حیات اخروی انسان، هرگز به این معنا نیست که دین نقشی در زندگی دنیوی انسان نداشته باشد. تاریخ بشر گواه این مطلب است که دین دستورهای ویژه ای برای زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد که هر کدام از آن‌ها دارای آثار و برکات فراوانی برای جوامع انسانی می باشد. از آن‌جا که دستورهای دینی ریشه در فطرت انسانی دارد، فاصله گرفتن از آن‌ها باعث بروز مشکلاتی در زندگی انسان می‌شود که بشر با همه‌ی ادعای پیشرفت در علم و تکنولوژی، قدرت رفع آن‌ها را نداشته و در برابر آن‌ها سرگردان است. تربیت افراد به بالاترین درجه کمالات انسانی و تأمین ارزش‌های مادی و معنوی، پاسخ به میل حقیقت جویی و جلوگیری از احساس پوچی در زندگی و پی‌ریزی جامعه ای که در آن حقوق انسانی به بهترین وجه رعایت شود، تنها می‌توان از یک دین الهی انتظار داشت. از این رو پایان نامه حاضر با روش تحلیلی – تطبیقی و با هدف تبیین و بررسی کارکردهای دین در زندگی دنیوی انسان از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام، علامه طباطبایی? و امام خمینی? در نظر دارد به بررسی این موضوع ‌بپردازد که دین مبین اسلام به ابعاد دنیوی وجود انسان توجه ویژه داشته واز اصلی ترین کارکردهای دین، تلاش در جهت تأمین صحیح نیازهای مختلف وجود انسان است که در نهایت به سعادت اخروی او منتهی می‌شود. از مطالعه و بررسی های انجام شده، به دست آمد که دین شامل کارکردهای دین در سبک زندگی عملی (مانند دستور به نظافت، نهی از شرب خمر و ورزش)؛ کارکردهای روانی ـ معنوی (مانند تهذیب اخلاق، توکل، دعا، صبر و ذکر) و کارکردهای عقلی (مانند واقع بینی و توصیه به علم اندوزی) می باشد. هم‌چنین ایجاد وحدت، عدالت، آزادی، نظارت همگانی از مهم‌ترین کارکردهای دین در عرصه اجتماعی است.
  • تعداد رکورد ها : 746