جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
بررسی مقایسه‌ای پاسخهای حکمت مشاء و حکمت متعالیه به انتقادات غزالی بر فیلسوفان در مسایل معاد جسمانی و قدم عالم
نویسنده:
محمد بهرامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
غزالی در کتاب تهافت الفلاسفه بیست مسأله از آراء و عقاید فلاسفه را بیان و آنها را محتاج نقدو در سه مسأله‌ی، قدم عالم، علم خدا به جزئیات و معاد جسمانی، آنها را مستحقق تکفیر می‌داند. غزالی در مسأله قدم عالم ابتدا سه دلیل از فلاسفه که تقریباً لفظ به لفظ از کتاب دانش‌نامه علائی ابن سینا می‌باشد بر قدم عالم بیان کرده و سپس بر هر کدام از آنها اشکالاتی وارد می‌کند. غزالی ادعا دارد که دین حدوث زمانی عالم را مطرح می‌کند، اما فلاسفه آنرا نپذیرفته و با آن مخالفت می-کنند و به قدیم بودن عالم اعتقاد دارند لذا مستحق تکفیر می‌باشند. فلاسفه مشاء اعتقاد دارند که دین جزء حدوث ذاتی عالم چیزی را نگفته و به حدوث زمانی عالم اشاره‌ای نکرده است و منظور آنها از قدم عالم، قدیم زمانی می‌باشد. فلاسفه متعالیه اعتقاد دارند که دین حدوث زمانی را می‌گوید؛ اما این حدوث زمانی با حدوث زمانی مورد نظر غزالی تفاوت زیادی دارد.غزالی دربارۀ معاد جسمانی ادعا می‌کند که فلاسفه، معاد جسمانی را انکار می-کنند، لذا مستحق تکفیر می‌باشند. اگرچه ابن سینا در رساله اضحویه معاد جسمانی را انکار کرده است، اما در کتاب الهیات شفاء و الیهات نجات آنرا به صورت تعبدی پذیرفته اما عقل را از درک و اثبات آن عاجز دانسته است. صدرالمتألهین ادعا می‌کند که با اصول و قواعد عقلی، توانسته معاد جسمانی را اثبات کند. اما اینکه آیا بدن محشور که صدرا آنرا اثبات کرده است همان بدن دنیوی مورد نظر دین می‌باشد، یا یک بدن مثالی، قابل تامل است.
عنصر زمان در فلسفه‌ی کانت و هایدگر
نویسنده:
حسین آزاد منجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این جستار در پی آن است که نقش زمان را در معرفت‌شناسی و وجود‌شناسی فلسفه‌ی کانت و هایدگر مورد بررسی قرار دهد. بههمین منظور پایان‌نامه‌ی حاضر در سه بخش تدوین شده است. بخش نخست در پی دست‌یابی به معانی کلی و عام زمان نزد دو فیلسوف است. در بخش دوم، با اشاره به فلسفه‌ی هر دو فیلسوف سعی شده است تا نقش زمان در مباحث وجودشناسی آن‌ها مورد بررسی قرار گیرد. در این‌جا، سعی شده تا با توجه به تفسیری که هایدگر از فلسفه‌ی کانت داشته است به تقریب آراء آنان در باب نقش زمان در وجودشناسی نیل شود. به این منظور برای تبیین زمان‌مندی دازاین، ابتدا به سه ساحت بنیادین دازاین یعنی قیام ظهوری، درافتادگی و پرتاب‌شدگی پرداخته و پس از آن، پروا که این سه ساحت را متحد می‌سازد تبیین شده‌ است و نشان داده شده که چگونه هایدگر از پروا به زمان-مندی می‌رسد. در ادامه آراء کانت در باب حسّیات استعلایی و شاکله‌ی وجود مورد بررسی قرار گرفته و قوه‌ی خیال در کانت با زمان‌مندی نزد هایدگر همسان دانسته شده است. در بخش سوم، با تأکید بر معرفت‌شناسی دو فیلسوف مسأله ی زمان مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش حسّیات استعلایی، شاکله‌ها و مقولات کانت به تفصیل بررسی شده وبا نگاه خاصی به پدیدارشناسی هایدگر، سعی شده است تا اندیشه های این دو فیلسوف به یکدیگر نزدیک شود. در پایان نشان داده شده است که هایدگر نتوانسته است مسأله‌ی فاصله ی بین پدیدار و شیء فی نفسه را که در فلسفه ی کانت ایجاد شده بود، حل نماید.
جایگاه قلب از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا علی گو
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سوالی که سالها ذهنم را به خود مشغول نموده بود این بود که "قلب سلیم" چیست؟ که تنها راه سعادت انسان آن است که با قلب سلیم به محضر حضرت حق حاضر شود.این سوال و سوالهای بسیار دیگری ازجمله ، چیستی قلب و ویژگیهای آن ؟ جایگاه قلب در هندسه وجودی انسان و در نظام هستی ؟ نقش قلب در حصول معرفت و رابطه ی آن با عقل ؟ نقش قلب در طی مراحل سیر و سلوک ؟ نقش قلب در حیات و ممات انسان و سعادت و شقاوت او ؟ و ... انگیزه ای بود تا در جستجوی پاسخهای آنها به این تحقیق بپردازم . اما دلیل انتخاب آراء و نظرات صدرالمتألهین در این تحقیق آن بود که ایشان بعنوان حکیمی متأله و بلکه حکیمی در صدر حکماء الهی و بنیانگذار حکمت متعالیه، از برهان در کنار عرفان و شهود و در رأس اینها از قرآن و سنت حضرت ختمی مرتبت و اهل بیت علیهم السلام بهره گرفته اند . در ابتدای کار لازم بود تمام آثار صدرا مورد بررسی قرار گیرد. نرم افزار کتابخانه حکمت اسلامی و جامع التفاسیر در این مرحله کمک بسیار خوبی برای جستجوی کلید واژه های این تحقیق بود. اما برخی از آثار ایشان از جمله شرح اصول کافی در این نرم افزارها ثبت نشده و اغلب آثار هم به زبان عربی بودند. بنابراین لازم بود به ترجمه ی آثار ایشان هم مراجعه نمایم و یا شخصا به ترجمه مطالب استخراج شده بپردازم . این کار با دقت و حوصله ی بسیار انجام شد. سپس هر بخش از مطالب استخراج شده با دقت مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت مطالب در چهار فصل کلی گردآمد : قلب از منظر وجود شناسی، قلب از منظر معرفت شناسی، قلب از منظر فرجام شناسی و قلب از منظر تربیتی و اخلاق. با مطالعه این تحقیق درمی یابیم که منظور از قلب حقیقی، همان مرتبه ی نفس ناطقه انسانی و از مراتب عالیه وجود انسان است . قلب صنوبری نخستین عضوی از بدن است که شکل می گیرد، اما قلب معنوی پس از صیرورت نفس و طی مراحل کمال شکل می گیرد . قلب در رأس ابزار و قوای شهودی و بلکه رئیس همه حواس و قوا در انسان است و راه دستیابی به معارف حقه ی الهیه نیز تنها از طریق آن میسر است . اگر نفس ناطقه انسان که در ابتدای زندگی او بالقوه است در طی مراحل زندگی او به فعلیت برسد موجب سعادت انسان است که به فعلیت رسیدن آن منوط به معارفی است که آنرا شکل می دهد و اگر به فعلیت نرسد و در همان مرحله نفس حیوانی باقی بماند موجب شقاوت انسان و بازماندن از قرب حضرت ربوبی خواهد بود .
تطبیق عقل و عشق در حدیقه سنایی و منطق الطیر عطار
نویسنده:
محبوب محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عقل و عشق همواره دو ابزار اصلی شناخت و معرفت بوده است از این رو گروهی عقل را وسیله شناخت و معرفت میدانند و گروهی عشق را، و بین این دو گروه همیشه تقابل و تعارض بوده استتحقیق این است که علیرغمِ هم‌مکتب بودنِ آن دو عارف (مراد اشراقی بودنِ آنهاست)، سنایی در دوران پختگی (که حدیقه نیز حاصل دوران پختگی اوست)، عقل را که حکمت مشّائی، به‌عنوان بهترین وسیلۀ شناختِ حقایق، مطرح کرده است، زمانی می‌پذیرد که به آن صبغۀ دینی زده باشد.بسیاری از عارفان، از جمله، «عطار» معتقدند: «عقل» حتی عقلِ انبیا و اولیا، برای رسیدن به حقایق و دقایق غیبی کافی و وافی نیست و «عشق» تنها جوهری است که شناخت خدا را برای آدمی میسّر می‌کند. «سنایی»، به‌خصوص، در «حدیقه» نسبت به «عقل»، نظری حکیمانه دارد و بر این باور است که در صورتی که «عقل» و حتی «عشق» منوّر به نور شرع باشند و هر دو از دین نشأت بگیرند، می‌توانند راهنمای آدمی برای شناخت حقایق باشند. عواملی از قبیلِ روشن كردن اين حقیقت كه عارفان، به‌ویژه، «سنایی» و «عطار» چه برداشتي از دو مقولۀ عقل و عشق دارند و به چه دلیلی آن دو را برابر هم قرار می‌دهند و همچنين روشن كردن جايگاه عقل كلّي و اهميّت آن نزد «سنايي» و «عطار»- كه جوهر انسان است و اينكه اهل تصوف خود، از مُحبّان عقل هستند و عدمِ توجه دقيق به اين مسأله باعث می‌شود كه عشق، دشمنِ عقل فرض شود و ... ، از ضرورت‌های اصلی توجه بنده به موضوع این پژوهش بوده است.1. دست‌یابی به تعاریفی مشخص از عقل و عشق.2. شناخت جایگاه عقل و عشق نزد عارفان.3. عقل و عشق و جایگاه آن دو از از دیدگاه سنایی.4. عقل و عشق و جایگاه آن دو از دیدگاه عطار.5. شناخت عقاید و افکار سنایی و عطار در خصوص عقل و عشق.6. ایجاد تحول در نگرش مردم نسبت به عقل و عشق از نظر عارفان.
مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معاد شناسی او
نویسنده:
مهناز ده‌‌لاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان پژوهش حاضر ، « مبانی اخلاقی ملاصدرا با تأکید بر معادشناسی او» است. در این راستا نظریات وی در زمینه موضوع و غایت اخلاق، فضایل و رذایل اخلاقی، حکمت نظری و عملی و ارتباط آن ها با هم ، مبانی انسان شناسی مانند نفس و اراده ، سعادت و شقاوت و مسئله سرنوشت ساز معاد مورد بررسی قرار گرفتهاست.تبیین ملاصدرااز پدیده مرگ، تجسم اعمال و تناسخ ملکوتی و تفسیر وی از جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس و همچنین تفسیر خاص وی از دنیا به عنوان ظاهر و آخرت به عنوان باطن و این معنا که ما هم اکنون در صراط قرار داریم و سقوط و ثبات در صراط مستقیم منوط به نزدیکی به میزان حق در تمام ابعادش است ، انسان را متوجه مسئولیت عظیمی می کند که خود باید شاکله وجودیش را در دنیا و آخرت بسازد، زیرا نامه عمل او در قیامت همان باطن نفس او است که اعمال واخلاق او در آن صحیفه، توسط فرشتگان نگاشته شده است و حسن وقبح عمل را عینا در قیامت دریافت می کند و هر چه اعتقادبهاین معرفت عمیق ترشود ، به همان نسبت ، دوری از اعمال قبیح بیشتر می گردد.بررسی و تحلیل داده های تحقیق حاکی از تأیید فرضیه های اصلی تحقیق است و نشان می دهد که می توان با استفاده از دیدگاه های ملاصدرا ، شالوده یک نظام اخلاقی را پی ریزی کرد که علاوه بر حفظ کرامت انسانی و توجه به اراده و اختیار انسان ، سعادت دنیا و آخرت در جهت رسیدن به کمال مطلوب و قرب الهی تأمین شود.
بررسی جنبه های معرفتی ادعیه معصومین و تأثیر آن بر متون عرفانی
نویسنده:
اسما نیک فرجام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راه‌های بسیار موثر نشر معرفت، فرهنگ و اخلاق والای انسانی، دعا و متون دعایی است. دعا به آن اندازه و با آن کیفیت بسیار متعالی که در اسلام مطرح شده و ابزار حرکت "تعلیم و تربیت" قرار گرفته در ادیان و مکاتب دیگر مطرح نشده است؛ از آنجا که این همه حقایق و معارف تربیتی و علوم عالی الهی و تعالیم متعالی انسانی در جای دیگری جز اسلام وجود نداشته است و ندارد پس می‎توان "مکتب دعا" را، یک حرکت تربیتی موثر و یک مدرسه روحانی تکامل یافته و والا به شمار آورد. بی‌گمان با یک بررسی اجمالی در شیوه زندگی پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) وائمه معصومین(ع) به این نکته پی می‌بریم که حیاط این انسان‌های برگزیده الهی همواره با ریسمان محکم یاد خدا و نیایش و دعا به مبدأ حقیقی عالم متصل بوده است. ائمه معصومین(ع) به پیروی از پیامبر گرامـی اسلام و با آگاهی از اهمیّت دعـا و مناجات همواره به راز و نیاز با خدا مشغول بوده‌اند. دعاهای مأثوره از جمله دعای سـمات، جوشـن کبیر، ابوحمزه ثمالی، کمیل، صحیفه سجّادیهو مناجات خمس عشره صرف نظر از فصـاحت و بلاغت در بالاترین درجه از راز و نیاز و سوز و گداز عارفانه است. این نیایش‌ها دستورالعمل‌های اخلاقی، دینی، خانوادگی، اجتماعی و حتی نظامی و سیاسی را نیز دربر دارد. با اینگونه نیایش‌های عارفانه در آثار شاعران و نویسندگان عارف مسلک نیز برمی-خوریم که بی‌گمان به لحاظ معرفتی متأثر از این ادعیه مأثوره می‌باشند. سوزوگدازی عاشقانه با اندیشه‌ای بلند عارفانه و حسن انتخاب کلمات که در مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری وجود دارد روح انسان را از عالم خاک به جهان پاک می کشاند. به‌همین ترتیب با بررسی ادعیه و نیایش‌های موجود در حدیقه سنایی، الهی نامه، اسرارنامه و مصیبت نامه عطار و همچنین مثنوی مولوی می‌توان به موارد متعدّد این تأثّر از ادعیه معصومین برخورد. در این تحقیق مفهوم دعا و جایگاه آن در عرفان اسلامی، تأثیرپذیری عرفا در مناجات‌های خویش از ادعیه و نکات مشترک موجود میان ادعیه و متون عرفانی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه و استنتاج دلالت های تربیتی از آن
نویسنده:
فرشته معظمی گودرزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هدف این پژوهش ،تبیین معنای زندگی از منظر نهج البلاغهو بر اساس آن ارائه برخی از اصول زندگی معنادار و نیز استنتاجاصول تربیتی زندگی معنادار است.رویکرد کلی محقق در این پژوهش، رویکرد تحلیلی است.اما به صورت جزئی تر برای تبیین معنای زندگی در نهج البلاغه از روش توصیفی-تحلیلی و برای استنتاج اصول زندگی و اصول تربیتی از روش استنتاج عملی بهره گرفته شده است.بر بنیاد یافته های پژوهش، درک و کشف معنای زندگی از نگاه هر کسی، متوقف بر درک نگاه او به مفاهیم خدا، مرگ و زندگی است. مطالعه نهج البلاغهدر خصوص موارد فوق به این نتیجه می انجامد که از دیدگاه امام زندگی معنادار است و مهم ترین دلیل بر اثبات این مدعا "موضوعیت داشتن زندگی" در نهج البلاغه است.به طوریکه مفهوم حیات)زندگی) یکی از مفاهیم اساسی نهج البلاغه است که پیرامون آن بیانات متعددی را حضرت بیان فرموده اند.امام معنای زندگی انسان را برگرفته از نظام متقن و احسن آفرینش می داند که فهم و باور به این نظام از طریق "اذعان به وجود خدا"،"باور به معاد"، و تأمل در "ماهیت زندگی انسان"امکان پذیر است حضرت امیر (ع) ضمن بیان ویژگی های انسان و نظام هستی و بویژه اعتقاد بههدفداری زندگی انسان و حیات اخروی زندگی را معنادار دانسته و قائل به ترادف بین هدف و معنا می باشد و معنای زندگی را زندگی هدفدار می داند و البته منظور از هدف زندگی، هدف خارجی است نه هدف خود بنیاد،یعنی هدفبخشنده و آفریننده زندگی. آگاهی انسان از این هدف و التزام به پیمودن مسیری خاص برای وصول به این هدف را معنابخش زندگیتلقی می کند و رسالت دین را آگاهاندن بشر به این هدف و چگونه پیمودن راه می داند. بر اساس این بینش مهم ترین اصول زندگی معنادار از منظر نهج البلاغه خداباوری(اتکا به خدا در زندگی)،آخرت گرایی(هدف گیری آخرت)،عدم دلبستگی به دنیاو ضرورت تلاش و کوشش در زندگی برای عمل به تکالیف الهی و حرّیّت است.در حیطه تعلیم و تربیت نیز اصل شکوفایی فطرت خداجویی،اصل اصلاح بینش،اصل تعقل و خردورزی،اصل مسولیت پذیری و اصل کرامت، استنباط می شود که با اصلاح روابط چهار گانه انسان(با خدا،خود،هستی و دیگران) سبب معناداری زندگی می شوند
خانواده آرمانی در قرآن و حدیث
نویسنده:
امیره وفائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خانواده به عنوان کوچکترین و پیشگام ترین بخش اجتماعی زمین را در نوردید و از آن وجود بشریت پدیدار گشت. این اراده پروردگار وحق تعالی بود که ثمره ی زندگی در آغوش خانواده ای بی نظیر بودن را در قالب زندگی نبی خدا آدم علیه السلام و همسر ایشان حواء در معرض نمایش گذاشت. دین مبین اسلام در بسیاری از موارد بر ساخت خانواده ای بی نظیر و نمونه تأکید دارد. این تأکید به صورت صریح وواضح در قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار علیهم السلام آمده است. این مسأله به آن دلیل است که ساختار وجودی انسان نمونه و بی همتا، همان هدف تمامی رسالات پیامبران و تلاش بی وقفه جانشینان و اوصیای خدا می باشد و امکان رسیدن به این هدف والا میسر نمی گردد مگر از طریق اصل و هدف بی همتای آن، که همان خانواده ای است که انسان از آن طریق به اهداف والایی که برای وجود خود خواهان است عروج می یابد. و همچنین جامعه نمونه و بی نظیر، پا برجا نخواهد شد مگر از طریق ساختار نمونه و عالی خانواده که البته این جامعه از مجموع نمونه های عالی خانواده تشکیل می گردد.از اینجا و به دلیل اهمیت این بحث، سخن در رساله خود را بر تحرکات و نقاط آغازین ضروری به منظور ساخت وتشکیل این گهواره ی عظیم بشری و عوامل استحکام بخشیدن به آن در شیوه و مکتب اسلامی متمرکز می سازیم. بر این اساس نظام متعالی الهی از حقیقت فطرت بشری و از قاعده ی تکوین و ساختار – زوجیت- در تمامی اعصار و زمان ها آغاز گشته است.همچنین در خصوص دیدگاه خاص اسلام و درباره تشکیل و ایجاد نمونه کامل خانواده که از مراحل اولیه برای ایجاد و تشکیل آن، ومعیارهای لازم برای گزینش اعضای آن آغاز می شود سخن گفتیم. و بر ازدواجی که همانا گام اول برای بنای آن است و اهداف آن و پایه های ارتباطات پا برجابین ارکان موجود در آن از دیدگاه قرآن وسنّت مروری داشتیم.هنگامی که یک خانواده نمونه و بی نظیر که از زن و مرد نمونه ای تشکیل شده است که بعد از آنپدر و مادر نمونه خواهند شد و فرزندان نمونه خواهند داشت، لذا ما به بیان هرآنچه که در قرآن کریم واحادیث اهل بیت علیهم السلام در خصوص صفات و ویژگی اعضای این خانواده از منظر و دیدگاهی تحلیلی و عمیق می پردازیم.و در پایان، آن حرص عظیمی را که اسلام در خصوص بنای یک خانواده نمونه ابراز داشته است همان هدف بزرگی است که در پی آن بر ساختار یک جامعه نمونه والا مترتب می گردد و آن چیزی که جامعه های بشری از سختی ها و مصائب امروزه در رنج و مشقت از آن به سر می برند همان عدم داشتن این هدف روحانی بزرگ است. و همانا اسلام به همه بشریت طرح کامل این خانواده ی نمونه راتقدیم و رارئه کرده است که همانا آنها اهل بیت نبوت و به ویژه، خانواده ی امام علی و حضرت فاطمه سلام الله علیهما هستند که مصداق کامل این خانواده نمونه در طول تاریخ می باشند.
تلازم توحید و ولایت در قرآن و سنت
نویسنده:
عظیمه پورافغان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در دین مبین اسلام، اعتقاد به وحدانیت خدای متعال سرسلسله همه عقاید می باشد. از سویی ولایت به عنوانرکن تشیع به شمار می‌رود. چنانچه در کتب روایی ایشان، ولایت به عنوان شرط دخول در قلعه محکم توحید معرفی شده است. بنابراین ارتباط و تلازم تنگاتنگی را بین توحید و ولایت می‌توان مشاهده کرد. پژوهشی که پیش رو دارید، در مقام بررسی تلازم مذکور می‌باشد.دراین راستا ابتدا در فصل نخست معنای توحید و مراتب آن بیان می‌شود و در ادامه مطرح می‌شود که با توجه به مراتب توحید،آنچه مورد نظر تحقیق حاضر است توحید ذاتی است که مورد قبول فریقین می‌باشد.در فصل دوم در ابتدا معنای ولایت و اقسام آن توضیح داده می‌شود و در ادامه آیات و روایات دال بر اثبات ولایت حضرت علی(ع) آورده شده است که دیدگاه هرکدام از شیعه و اهل سنت در مورد آن‌ها در حد لزوم بیان شده است.در فصل سوم به اثبات ولایت ائمه دوازده‌گانه(ع)از طریق روایات مورد قبول اهل سنت پرداخته شده است.در فصل چهارم ابتدا به طرح این مسأله که امامت از اصول دین است یا اصول مذهب پرداخته شده است. علماءمتقدم امامت را جزء اصل دین می‌دانندکه پیامد چنین نظریه ای، اعتقاد به کفر منکران ولایت است. در ادامه با توجه به نظر علماء متاخر، به نقد و بررسی دلایل ایشان در این زمینه و بیان این‌که امامت جزء اصول مذهب می‌باشد، پرداخته شده است. بنابراین منکر آن اسلام ظاهری را داراست اگرچه موحد واقعی نیست و به سعادت اخروی نمی‌رسد. در نهایت با توجه به اطلاعات ذکر شده در فصول پیشین تلازم ولایت با اصول عقاید به ویژه توحید از دو طریق نقلی و عقلینشان داده شده است. در طریق نقلی روایات مذکور در فصل دوم به چهار دسته تقسیم شده است که در هر کدام به اثبات تلازم مذکور پرداخته شده است. در تحلیل عقلانی به این نکته اشاره می‌شود که با عنایت و تأمل بر جمیع مطالب پیشین، مشاهده می‌شود که در فصل اول بیان شدروایات مورد قبول فریقین، پذیرش اصل توحید را به تنهایی موجب سعادت انسان دانسته‌اند. در حالی‌که با تدبر و تعمق در روایات فصل دوم، منکر ولایت موحد واقعی نیست، زیرا چنین شخصی منکر نصّ صریح پیغمبر(ص) است و از دایره حق بیرون است، همچنین به سعادت اخروی نمی رسد. ظاهرا در این‌ مرحله، در برخورد با این دو نوع روایات با یک نوعتعارض رو به رو می‌شویم و مسلم است که چنین امری در مورد شارع محال است. در بیان حل این تعارض می‌توان گفت توحید نزد شارع دارای مراتبی است.مرحله ابتدایی و ساده همان است که در فصل اول بیان شد که قبول چنین توحیدی شرط دخول در اسلام بیان شده است. در حالی‌که در مراتب بالاتر توحید معنای وسیع تری پیدا می‌کند به گونه‌ای که توحید واقعی جدای از ولایت معنا ندارد.چنانچه امامت نیز معنایی فراتر از معنای ابتدایی که همان وصایت وخلافت پیغمبر(ص) می‌باشد. سپس از طریق معارف فلسفی همچون باب دلالت، حمل شایع، ظهور و بطون، علت غایی به اثبات تلازم توحید و ولایت پرداخته شده است.
هرمنوتیک روایات و ادعیه در آثار سهروردی
نویسنده:
فاطمه اصغری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در میان حکمای مسلمان، شیخ شهاب‌الدین سهروردی نخستین کسی است که با استشهاد و استناد به آیات و روایات، دیدگاه‌های خود را درمسیر نیل به حقیقت اعلی قرار داده است. و زمانی که خود را موفق در کسب حقایق به واسطه‌ی مشاهده‌ی‌ معنوی یافته، آنها را در قالب تمثیل و نیایش درآورده تا تنها اهل معرفت با رمزگشایی و تفکّر عمیق در آنها به معنای اصلی پی ببرند. در این پژوهش با رسیدن به دیدگاه خاص هرمنوتیکی سهروردی، که در حکمت اسلامی با عنوان تفسیر و تأویل از آن یاد می‌شود، به تفسیر و تأویل روایات موجود از ائمه‌ی معصومین و نیایش‌های سهروردی، براساس آثار حکمیِ خودِ سهروردی، و منابعی که وی از آنها بهره برده است پرداخته می‌شود. هدف از این پژوهش، اثبات وجود شواهد روایی برای عقاید حکمیو عرفانی شیخ اشراق و مطابقت نیایش‌های وی با عقاید او است، که در نتیجه، با رسیدن به همسانی شواهد روایی و نیایش‌ها، با عقاید حکمی و ذوقی او، این هدف در موارد بیشتری از عقاید وی بدست می‌آید.
  • تعداد رکورد ها : 518