جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 956
حاشية على شروح الاشارات المجلد 1
نویسنده:
حسين بن محمد خوانساري؛ حاشیه نویس: جمال الدین محمد بن حسین خوانساری؛ محقق: احمد عابدی
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
الحاشية على شروح الإشارات، حاشيه مرحوم آقا حسين خوانسارى بر كتاب اشارات ابن سينا و برخى از شروح و حواشى آن (شرح الإشارات خواجه نصيرالدين طوسى، شرح الشرح (معروف به المحاكمات) قطب‌الدين رازى، حاشية شرح الشرح (حاشية المحاكمات) ميرزا جان حبيب‌الله باغنوى شيرازى)، به زبان عربى است. در ذيل كتاب، حاشيه فرزند مؤلف، آقا جمال خوانسارى بر حاشيه پدرش ذكر شده است. كتاب توسط احمد عابدى مورد تحقيق قرار گرفته است. در مقدمه تحقيقى وى مطالبى درباره كتاب ذكر شده كه برخى از آنها عبارتند از: محقق خوانسارى اگرچه متأخر از صدرالمتألهين است، اما متأثر از مباحث حكمت متعاليه نيست و در اين كتاب از شيوه مشائين پيروى كرده است و فراوان از شيوه اشراقيون احتراز كرده است؛ البته وى اگرچه موافق مشايين است، اما در مسئله اثبات هيولى با آنها مخالف است. وى در اين حاشيه فراوان بر مسئله تشكيك اعتراض كرده و مدعى تشكيك را به عجز از فهم معناى كلامش نسبت داده و اين بحث از نيكوترين مباحثى است كه در اين كتاب يافت مى‌شود. بيشتر حكما قائل به عدم وجود غايت براى خداوند در افعالش هستند؛ چراكه غنى بالذات نزد آنها كسى است كه افعالش نه براى غرض و نه براى عوض است؛ اما محقق خوانسارى معتقد است كه اين عقيده مخالف شريعت اسلامى است و مباحث طولانى در اثبات غايت براى افعال خداوند متعال دارد. در بيشتر موارد اختلاف بين محقق طوسى و فخرالدين رازى، حق را به رازى مى‌دهد نه محقق طوسى. فراوان به كلمات محقق ميرزا جان باغنوى شيرازى اهتمام شده است، بلكه بيشتر اين كتاب تعليقه بر حاشيه باغنوى است؛ بلكه در بيشتر مباحث كتاب، سطر به سطر از كلمات باغنوى غفلت نشده است. شيوه محقق خوانسارى در اين كتاب جز در موارد نادر، بر عدم نقل اقوال حكماست. فرزند مؤلف، آقا جمال‌الدين خوانسارى (متوفى 1125ق) تعليقاتى بر حاشيه والدش دارد كه محقق هر مقدار از آن را كه در نسخه‌هاى مختلف خطى يافته نقل كرده است. غريب آن است كه اين حواشى در «رياض العلماء» و همچنين در «دائرةالمعارف بزرگ اسلامى» ذكر نشده است. اين حواشى اگرچه نسبت به كتاب پدرش كمتر است، اما دلالت بر آن دارد كه دقت آقا جمال و تبحرش در حكمت بيشتر از پدرش بوده است. محقق همچنين در مقدمه‌اش، نسخ خطى مورد استفاده را معرفى كرده است. شيوه تحقيقى وى بدين ترتيب است كه پس از ارزش‌گذارى نسخه‌ها به شناخت صحيح‌ترين آنها اقدام كرده است. پس از مقابله برخى از نسخه‌ها با بعضى ديگر آنچه را كه در متن صحيح است تثبيت كرده و از نقل اختلافات نسخه‌ها در تعليقات كتاب خوددارى نموده است. وى معتقد است ذكر اختلافات نسخه‌ها جز جمع تعدادى نسخه در نسخه واحد كه موجب تشويش خواننده مى‌شود فايده ديگرى ندارد. در بسيارى موارد نيز نسخه‌هاى كتاب مختلفند كه موجب تغيير در معنا مى‌شود. از آنجا كه محقق خوانسارى، عبارتى را از كتب مزبور (اشارات و شروح آن) بدون ذكر هيچ‌گونه عنوانى براى بازشناسى، نقل كرده و بر آن حاشيه زده، محقق كتاب كلمات چهارگانه ذيل را به متن اضافه كرده است: - «قال الشيخ» كه منظور كلام ابن سيناست؛ - «قال الشارح» كه منظور كلام خواجه نصيرالدين طوسى است؛ - «قال المحاكم» كه منظور قطب‌الدين رازى است؛ - «قال المحشي» كه منظور ميرزا جان باغنوى است. وى به آنچه محقق خوانسارى نقل كرده، اكتفا نكرده، بلكه غالباً جمله‌اى كامل يا سطرى از كتاب مورد نظر را ذكر نموده، به‌گونه‌اى كه امر بر خواننده مشتبه نشود. همچنين وى مصادر تمامى تعليقات را از اين چهار كتاب ذكر كرده است تا مراجعه‌كننده به‌راحتى به آن مراجعه كند. سپس عناوين نمطها و فصول را اضافه كرده تا استفاده از آن راحت باشد؛ چراكه مؤلف ننوشته كه اين كلام از كدام فصل يا نمط است و با اين افزوده محقق (كه وى آن را بين كروشه قرار داده)، مراجعه‌كننده به‌آسانى به مقصود خويش نايل مى‌گردد. در ابتداى جلد اول، فهرست مختصر مطالب و در انتهاى هر دو جلد فهرست مفصل مطالب ذكر شده است.
بررسی تطبیقی دیدگاه معرفت شناختی خواجه نصیرالدین طوسی ورنه دکارت در باب ادراک حسی
نویسنده:
احمد اله یاری، عبدالرسول کشفی، امیرعباس علیزمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: دکارت و خواجه نصیر، جزء واقع گرایان غیر مستقیم به شمار می آیند یعنی معتقدند در مواجهه ی با عالم خارج صور ذهنی معلوم بی واسطه هستند و این صور ذهنی حاکی از عالم خارج و بازنما می باشند ولی این دو در نحوه‌ی بازنمایی صور ذهنی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. خواجه به تطابق ماهوی ذهن و عین معتقد است ولی نظریه ی معادل دکارت تقریبا شبح محاکی است یعنی وی معتقد است صور ذهنی تا حدودی از خارج حکایت می کنند. و اما نکته مهم دیگری که در این نوشتار بدان می پردازیم میزان پای بندی هر یک از این دو اندیشمند به نظریات تصریح شده در آثارشان است. با وجود این که خواجه به بازنمایی صور ذهنی معتقد است اما در برخی مواضع، نظیر بیان نحوه رویت رنگ، در مرز بازنمایی و عدم بازنمایی صور ذهنی قرار می گیرد. و همچنین باور ایشان به نظریه‌ی «تطابق ماهوی ذهن و عین» با نظرات دیگر ایشان در مورد نحوه علم به معقولات ثانیه منطقی و معرفت به واجب سازگار نیست. و اما دکارت نیز با وجود باور به بازنمایی صور ذهنی در تشریح فرآیند شکل گیری مفاهیم و ایده های ناظر به محسوسات، مدعای خویش را نقض می کند و فرآیند نابازنمایی را تشریح می کند که در آن فرآیند مفاهیم و ایده هایی ناظر به محسوسات شکل می گیرند. شکل گیری این گونه ایده ها در ذهن موجه به نظر نمی رسد بنابراین با استفاده از تلقی ایشان در مورد نحوه وقوع ابصار تلاش شده است فراز و نشیب ها‌ی دیدگاه ایشان بیان شده و بر ناموجه بودن آن تاکید شود. بنابراین در این نوشتار تلاش شده است، با تمرکز بر تلقی و دیدگاه هر یک از این اندیشمندان در مورد ادراک حسی، مساله¬ی نحوه بازنمایی صور ذهنی را بیان نموده و وجوه اشتراک و افتراق دیدگاه این دو اندیشمند را بیان کنیم. و چون قسمت اعظم باورهای حسی ما از طریق قوه بینایی حاصل می شود. بنابراین چگونگی وقوع ابصار، برای بیان تلقی و دیدگاه خواجه نصیر و دکارت در مورد ادراک حسی می تواند رکن مهمی به شمار آید. علاوه بر این که دکارت خود تصریح می کند که نظریه ادراک حسی خود را در قالب تشریح عملکرد قوه بینایی بیان نموده است. در نتیجه ابتدا کیفیت وقوع ابصار را از نظر خواجه و دکارت بیان می کنیم و بعد بهره های معرفت شناختی هر یک از آن دو را، از نظریه ابصار بدست می آوریم. واژه های کلیدی: ادراک حسی، داده های حسی، ابصار، واقع گرایی غیرمستقیم، وجود ذهنی، تطاب.
ویژگی های زبان علم نزد ابن سینا فخر رازی و خواجه طوسی
نویسنده:
حسین رشیدزاده، نادیا مفتونی، احدفرامرز قراملکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تبیین ویژگی های زبانی علم در جهت قاعده مند کردن آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. چرا که ارتباط وثیق بین لفظ و معنا منجر به سرایت احکام لفظ از جمله خطا و کژتابی های آن به معنا می‌شود. تفاوت عمده بین زبان علم و سایر زبان ها مانند زبان عرف، زبان نمادی و زبان شعری، دقّی بودن آن است. زبان علوم، زبان دقّی، صریح و روشن است و حصول دقت در زبان علم، بر شناخت مواضع ابهام در آن متوقف است. قضایای منحرفه، قضایای معدوله و محصله، مغالطه های لفظی، اهمال شروط قضایا، دلالت التزام، اشتراک لفظ و زبان شعری- تخیلی از جمله مواضع ابهام در زبان علم هستند. دلالت التزام، اشتراک لفظ و زبان شعری تخیلی در زبان علم مهجور و متروک اند. ابن سینا در اشارات دو دلیل بر مهجوریت دلالت التزام طرح می‌کند. خواجه طوسی در اساس الاقتباس دلیلی مانند دلیل اول شیخ ارائه می‌دهد. فخر رازی هر دو دلیل را مورد انتقاد قرار می‌دهد و دلیل دیگری را بر اثبات نظریه خود اقامه می‌کند. خواجه طوسی بعد از نقد دلیل فخر رازی، بر اعتبار دلالت التزامی در مواضعی، غیر از حد تام از جمله؛ حد ناقص، رسم ناقص و رسم تام، اقامه دلیل می‌کند. بدین ترتیب فخر رازی سخنگوی نظریه عام مهجوریت یعنی؛ مهجوریت دلالت التزام در علوم و خواجه طوسی قائل به نظریه خاص مهجوریت یعنی؛ مهجوریت دلالت التزام در حد تام است. فرامرزقراملکی ضمن قبول دیدگاه فخر دلیل عمده مهجوریت دلالت التزام را دقّی بودن زبان علم می‌داند. لفظی که معانی متعدد داشته باشد؛ اعم از اینکه مشترک به معنای خاص باشد یا منقول، حقیقت یا مجاز، مهمترین عامل رهزنی و لغزش اندیشه است. ابن سینا و خواجه طوسی و برخی دیگر از منطق دانان به پیروی از آنان، استعمال اشتراک لفظ را به جهت عدم کشف و بیان، فقدان ظهور در دلالت، خطای در صدق و کذب و اشتباه در فهم معنای مقصود مهجور و متروک دانسته اند. با وجود این منطق دانان در مقام عمل در کتب منطقی و فلسفی دچار اشتراک لفظ شده اند. وجود تمثیل، تشبیه، استعاره، محاکات محال، قضایای کاذب و الفاظی که دلالت شان ناقص است یا فاقد دلالت اند، در زبان شعری و تخیلی بیانگر جدایی زبان شعر از زبان علمی است. البته ابن سینا در بیان برخی معارف از زبان شعری تخیلی بهره برده است و رساله های رمزی وی شاهدی بر این سخن است. وی همانند فارابی محاکات را قائم مقام تعلیم می‌داند که سبب ایقاع بهتر امور در نفس می‌گردد. فارابی یکی از روش های فهم امور برای آموزش جمهور را تخییل صورت مثال ها و محاکات آن چیز در ذهن و خیال می‌داند. وی بر نقش معرفت شناختی موسیقی و شعر تصریح نموده است. این دیدگاه، تعارضی با مهجوریت زبان شعری تخیلی در علوم ندارد. چرا که آن مهجوریت، در مقام حصول علم و کشف است و این نقش اخیر، در مقام تعلیم و انتقال و ترویج علوم است.
اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی
نویسنده:
روح الله کریمی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزۀ تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزۀ تربیت اخلاقی از طریق تهذیب‌الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می‌یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت‌های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه‌های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته‌های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینۀ تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به‌طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
صفحات :
از صفحه 65 تا 93
بررسی انتقادی دلایل عقلی فیاض لاهیجی بر اثبات وجود عقول
نویسنده:
رضا مؤذن، محمدمهدی مشکاتی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
وجود موجودات مجردی به نام عقول یکی از مباحث مهم فلسفه اسلامی که خود به عنوان یک مسأله و نیز از مبادی تصوری و تصدیقی بسیاری از مسائل دیگر فلسفی قرار گرفته است. وجود عقول موافقین و مخالفینی دارد. این مقاله ادله عقلی فیاض لاهیجی بر وجود عقل را بررسی می کند. وی به سه دلیل عقلی عمده در این مسئله استناد کرده است . دلیل اول وی قاعده الواحد می باشد که آن را به تبع خواجه طوسی دارای اشکال می بیند و از آن عبور می کند . اما دو دلیل دیگر وی بر اساس حرکت دائمی فلک و علت نبودن جسم پایه ریزی شده است . خواجه این دو دلیل را نیز ناتمام می‌داند ولی لاهیجی اشکال‌های خواجه را به این دو استدلال وارد ندانسته و دو دلیل را کافی برای اثبات عقول می‌داند. این نوشتاردیدگاه خواجه را تقویت نموده و دیدگاه فیاض را به چالش کشیده و این دو دلیل را نیز برای اثبات مدعا کافی نمی‌داند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 88
معجزه: بررسی تطبیقی اعجاز از منظرگاه قاضی عبدالجبار، فخررازی و خواجه نصیرطوسی
نویسنده:
نويسنده:سیاوش میرزایی
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم - قم: موعود اسلام,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
تصحیح و توضیح اوصاف الاشراف خواجه نصیرالدین طوسی: بر اساس نه نسخه خطی و یک چاپ سنگی
نویسنده:
نويسنده:غلامر‌ضا خوش‌اقبال
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
فارس - شیراز: نگره,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نویسنده در کتاب حاضر به توضیح و شرح رسالة «اوصاف الاشراف» نوشتة «خواجه نصیرالدین طوسی» (597ـ672ق) به لحاظ نسخه‌شناسی پرداخته است. «اوصاف الاشراف» دربارة عرفان و تصوف به ویژه عرفان علمی صحبت می‌کند. این رساله در هشت فصل تنظیم شده است. بدین ترتیب در فصل نخست مقدمه‌ای از عرفان، سیر و سلوک و تصوف ارائه شده و در فصل دوم تاریخ سیاسی، اجتماعی و مذهبی ایران در قرن‌های پنجم و ششم و اوایل قرن هفتم هـ. فرقة اسماعیلیه مطالعه شده است. در فصل سوم سرگذشت خواجه نصیرالدین طوسی از دوران کودکی تا پایان عصر بررسی شده است. در فصل چهارم آثار روش تصحیح و معرفی نسخه‌ها مطرح گشته و در دو فصل پایانی پس از ارائة متن اصلی رسالة مذکور، آیات، احادیث، لغات دشوار و مراتب سیر و سلوک عملی شرح داده شده است.
منازعات ادبی محقق طوسی و فاضل قوشچی در ذیل آیه ولایت
نویسنده:
عسکر عظیمی
نوع منبع :
نمایه مقاله
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
"متکلمان شیعه، مثل محقق طوسی، برای اینکه بگویند «ولی» در این آیه شریفه به معنای «محب» یا «ناصر» به کار نرفته است، حصر را دلیل آورده‌اند، زیرا جایز نیست «ولی» به معنای «محب» و یا «ناصر» در خدا و رسول و برخی از مؤمنانی که در حال نماز زکات می ‌دهند منحصر گردد، چون خداوند می‌فرماید: همه مؤمنان باید نسبت به یکدیگر یاور و محب باشند: «المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» (توبه: 71). متکلمان اهل سنت، مانند تفتازانی و قوشچی، دربارة اعراب این جمله می‌گویند: ودعوی انحصار الاوصاف فیه مبنیه علی جعل و هم راکعون حال من ضمیر یؤتون، لیس بلازم بل یحتمل العطف بمعنی انهم یرکعون فی صلوتهم لا کصلوه الیهود خالیه عن الرکوع (تفتازانی، پیشین: 3/ 502؛ قوشچی، پیشین: 369)؛ ادعای انحصار اوصاف ذکر شده در آیه در حضرت علی(ع) مبتنی بر این است که جملة «و هم راکعون» حال از ضمیر در «یؤتون» باشد و حال آنکه این ترکیب واجب نیست، بلکه عطف این جمله نیز محتمل است، به این معنا که مسلمانان در نماز خود رکوع می‌کنند نه اینکه مانند یهودیان، نمازشان بدون رکوع باشد. 4. بنا بر روایاتی که در منابع شیعه وجود دارد (کلینی، اصول کافی 1385: 2/ 397)، این آیه، امامت همع ائمه(ع) را اثبات می‌کند و اختصاص به حضرت علی(ع) ندارد و به دیگر سخن برای اثبات امامت عامه است نه امامت خاصه، ولی چون اختلاف اساسی شیعه و اهل سنت در خلیفه نخست پس از رسول خدا است، این آیه تنها در استدلال بر خلافت حضرت علی(ع) مطرح می‌شود."
صفحات :
از صفحه 77 تا 102
تحلیل برترین و بدترین اوصاف اخلاقی از منظر ارسطو، آکوئینی و خواجه‌نصیرالدین طوسی
نویسنده:
مسعود صادقی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ارسطو،آکوئینی و خواجه نصیرالدین طوسی هر یک نماینده سه دوران و جهان اندیشه هستند و هر سه نقش مهمی در تاسیس یا تحکیم نگرش اخلاق مربوط به خود ایفا کرده‌اند. در این نوشتار، تلاش شد تا برترین فضیلت و بدترین رذیلت اخلاقی از منظر هر یک از این سه حکیم و متخصص حکمت عملی مشخص و تحلیل شود. برترین فضیلت برای ارسطو عدالت و بزرگ‌منشی و بدترین رذیلت، ظلم به دوستان است. برای آکوئینی نیز برترین فضیلت کاریتاس و بدترین رذیلت، یأس است. خواجه نصیر نیز برترین وصف اخلاقی را جود حقیقی و بدترین را هم لجاجت می‌داند هرچند حسد و خشم را نیز با تعابیری نسبتا مبهم می‌توان گزینه او برای عنوان بدترین رذیلت قلمداد نمود.واکاوی و مقایسه نتیجه کار، اولا گویای قرابت نظر خواجه نصیر و آکوئینی در باب بهترین فضیلت است و ثانیا موید دید اجتماعی‌تر و کلان‌تر ارسطو به اخلاق و فضائل اخلاقی در قیاس با دو متفکر دیگر است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 103
روش شناسی خواجه نصیرالدین طوسی در اثبات عقاید دینی
نویسنده:
بهنام ملک زاده، حسن یوسفیان
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
روش شناسی علوم را می توان از ویژگی های عصر جدید برشمرد و ادعا کرد که پیشرفت علوم تا حد درخور توجهی مرهون دقت نظر در روش هاست. علم کلام نیز همچون علوم دیگر از این قاعده مستثنا نیست و روش خاص خود را می طلبد. پژوهش در روش علم کلام به دو شیوة تاریخی و منطقی قابل انجام است و ما در این پژوهش بر اساس شیوة اول عمل می کنیم و به بررسی روش کلامی خواجه نصیرالدین طوسی در مقام اثبات عقاید می پردازیم. روش ما در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و انتقادی است. بهره گیری از روش برهانی و جدلی در مقام اثبات و دفاع، دوری از روش تمثیلی و خطابی در این دو مقام و نیز استفاده از ظواهر محکمات قرآن و اخبار متواتر را می توان از مهم ترین یافته های پژوهش در روش کلامی خواجه دانست.
  • تعداد رکورد ها : 956