جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
بررسی نسبت خداباوری و نظریه تکامل از دیدگاه علامه طباطبایی، شهید مطهری و کیث وارد
نویسنده:
فائزه زارعیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مهم‌ترین نمونه‌های تعارض علم و دین در قرن‌های اخیر، نظریه تکامل داروین است. عمده‌ترین چالش‌هایی که این نظریه برای عقاید دینی به وجود آورده است عبارتند از: 1- تعارض نظریه تکامل با برخی از آموزه‌های کتاب‌های مقدس 2- تعارض نظریه تکامل با پاره‌ای از اصول اخلاقی3- تعارض نظریه تکامل با هدفمندی جهان آفرینشنوشتار کنونی در صدد است تا این چالش‌ها را از دیدگاه علامه طباطبایی، شهید مطهری و کیث وارد بررسی نماید و با تحلیل دیدگاه آن‌ها، رهیافتی جدید پیرامون حل تعارض نظریه تکامل و عقاید دینی به ویژه خدا‌باوری ارایه دهد.روش علامه طباطبایی پیرامون رفع تعارض نظریه تکامل با آیات قرآنی، انکار قاطع طرح تحولی انواع است. همچنین او ضمن رد ارتباط مضامین آیات قرآنی با انتخاب اصلح و تنازع بقا، وقوع این دو اصل را فقط در رابطه علت و معلولی می‌پذیرد.در خصوص ناسازگاری میان نظریه تکامل با آیات قرآنی، شهید مطهری با تاکید بر تفکیک زبان دینی و زبان علمی، بر این باور است که داستان قرآن در زمینه خلقت نخستین انسان، دارای مضامین نمادین است. در مورد رفع تعارض نظریه تکامل با برهان نظم، معتقد است که در صورت اثبات عدم کافیت اصول نظریه تکامل برای تبیین نظام خلقت، نه تنها نظریه تکامل با خداباوری در تعارض قرار نمی‌گیرد بلکه به عنوان یکی از برهان‌های خداشناسی خواهد شد.کیث وارد با تاویل آیات کتاب مقدس پیرامون نحوه خلقت، تعارض نظریه تکامل با کتاب مقدس را حل می‌نماید. او ناسازگاری نظریه تکامل و برهان نظم را در مساله "علت غایی" می‌داند و ضمن اثبات هدفمندی آفرینش از طریق برهان "خود‌آگاهی"، تعارض مفروض را بر طرف می‌کند.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
ویژگی‌های عدالت اقتصادی در کلام امام علی (ع) و مقایسه آن با سیره خلفا
نویسنده:
روزیتا جویای شندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش به مفهوم عدالت و اقسام آن از دیدگاه متفکرین غرب و اسلام پرداخته شده است که در آن جایگاه عدالت در کلام متفکرین جهان و اسلام را مورد بررسی قرار داده به جهت تبیین جایگاه عدالت در قلمرو تفکر بشر .عدالت و معانی مختلف آن از دیدگاه اسلام و برخی اندیشمندان غیر اسلامی در اینفصل به بررسی معانی لغوی و برداشت های معانی از عدالت پرداخته شده است. عدالت اقتصادی در سیره خلفای سه گانه و ویژگی های عدالت اقتصادی در کلام امام علی(ع) در این فصل با بررسی شیوه های عدالتی خلفای راشدین به ویژه در باب تقسیم بیت المال به مقایسه سبک عدالتی خلفا با حضرت علی پرداخته شده است. در این فصل علی ابن ابیطالب علیه السلام فرزند فطرت بود. عدالت او از عدالت محمدی سرچشمه می گیرد، دربیان تمامیت عدل و یگانگی شاخه های آن یگانگی در اندیشه، در عمل، و در روابط فردی و اجتماعی، یک الگوی جاودانه انسانی است او در دومین روزی که مسلمانان به عنوان خلیفه با او بیعت کردند، چنین گفت: از مهمترین اصول اداره امور در اندیشه و سیره سیاسی امیر مومنان اصل عدالت است که معیار همه چیز است و جز بدان نمی توان به اهداف دولت اسلامی و فراهم کردن زمینه تعالی فرد و جامعه دست یافت. معیار بودن عدالت در اداره مردمان تابدان جاست که قوانین باید تابع عدالت باشد و استحقاقها در همه امور رعایت شود و هرگونه تبعیض از جامعه زدوده شود. در باب نتایج این پژوهش می توان به این مسئله اشاره کرد روش خلفای پیشین مبتنی بر عدالت ظاهری بود و روش امام علی مبتنی بر نگرشی که سعی داشت عدالتی مبتنی بر یک نظم و ساختار اجتماعی ایجاد کند.
بررسی تجربه‌ی دینی حافظ شیرازی
نویسنده:
سهراب قهارپور گتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجّه به چالش های دین در دنیای مدرن و دفاع به ویژه جامعه شناسان و روان شناسان از کارکردها و آثار معنوی و تربیتی دین، دانش های جدیدی، نظیر جامعه شناسی و روان شناسی دین در حوزه ی پژوهش های دینی پدید آمد. پژوهشگران این حوزه کوشیدند تا طرح ها و راهکارهایی برای عملیاتی کردن دین ارائه نمایند و آثار تربیتی دینداری را به صورت عینی در مناسبات و رفتارهای اجتماعی نشان دهند. ازاین رو، برای دین ابعاد متعدّدی مطرح نموده و آن را به عنوان پدیده ای چند بعدی معرّفی کردند. یکی از مهم ترین ابعاد دینداری، تجربه ی دینی است که جوهره ی دین را می توان در آن جست و جو نمود.تجربه ی دینی یکی از موضوعات بنیادی در دین پژوهی معاصر به شمار می آید. در تجربه های دینی بر احساس که منبع ژرف دین است تأکیدمی گردد. تجربه ی دینی از عناصر مشترک همه ی ادیان و شیوه ای برای احساس حضور خداوند در درون می باشد و برای آن، شاخص ها و مولّفه های ویژه ای برشمرده اند. گلاک و استارک: 1. شناخت 2. توجّه 3. ایمان و 4. ترس را شاخص های تجربه ی دینی می دانند. ویلیام جیمز: 1. کیفیّت معرفتی 2. انفعال 3. بیان ناپذیری و 4. ناپایداری را شاخص های تجربه ی دینی معرّفی می کند. اریک فروم: 1.حیرت 2. علاقه و 3. وحدت را به عنوان شاخص های تجربه ی دینی برمی شمارد. حافظ شیرازی به عنوان مسلمان مومن و معتقد و شاعر عارف، صاحب تجربه های عمیق دینی است. بررسی غزلیّات حافظ بر اساس شاخص های مذکور، شباهت های بسیاری را میان تجربه های دینی حافظ با شاخص های مطرح شده به دست می دهد. با توجّه به شاخص های گلاک و استارک، شناخت و ایمان حافظ از نوع شهودی و دعا، پُل ارتباطی او با خداست. تنها تمایز او با دیدگاه گلاک و استارک در زمینه ی ترس است؛ به این معنی که حافظ در تجربه های دینی خود، امید را جایگزین ترس می کند. بر اساس شاخص های ویلیام جیمز، تجربه ی دینی حافظ از نوع شهودی و اشراقی است. او در لحظه های ناب تجربه ی دینی از خود بیخود بوده و تسلیم محض مکاشفات است. به دلیل ناتوانی زبان، عقل، قلم و نیز بیان ناپذیری احساسات، تجربه های دینی حافظ هم بیان ناپذیر بوده و چنین تجربه هایی برای او جنبه ی پایدار نداشته و لحظه ای هستند. بر مبنای شاخص های اریک فروم، تمایز آشکاری میان حافظ با او وجود دارد و این به تلقّی آنان از شاخص ها ی تجربه ی دینی برمی گردد. حیرت حافظ، ناشی از غایت شناخت و حاصل تفکّر و تعمّق اوست. در زمینه ی علاقه باید گفت که حافظ نماد علاقه به زندگی و شادی و عشرت است. در زمینه ی وحدت، حافظ معتقد به وحدت ادیان بوده و از نظر او خداوند را در همه جا می توان یافت و حضورش را می توان احساس کرد.
مفهوم «دیگری» در فلسفه ایمانوئل لویناس
نویسنده:
مهدی مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل لویناس یکی از معروفترین فیلسوفان اخلاق در جهان معاصر می‌باشد که به تعبیر خودش به اخلاق، اعتبار فلسفی دوباره‌ای بخشید. لویناس مواجهه با «دیگری» را شرط امکان اخلاق معرفی می‌کند.این پژوهش تلاشی در بررسی جوانب این مواجهه می‌باشد.در فصل اول «تاریخچه غیریت» مختصری آورده شده است.فصل دوم به بررسی مبانی اندیشه لویناس اختصاص داده شده است. در این فصل به توصیف طرح لویناس در اخلاق و معنای اخلاق نزد او، گذر لویناس از پدیدارشناسی و اهمیت بُعد یهودی اندیشه وی پرداخته شده است.فصل سوم جوانب مواجهه با دیگری مورد بررسی قرار گرفته است. در این قسمت ابتدا توصیف «من» قبل از مواجهه با دیگری بررسی شده و این‌که ما در هیئت «نامتناهی» و «چهره»، دیگری را ملاقات می‌نماییم. سپس اوصاف این مواجهه در قالب زبان به تصویر کشیده شده و جوهره اخلاقی زبان بیان گردید. همچنین در ادامه تلاش لویناس برای گذر از زبان هستی‌شناسانه برای مواجهه با دیگری و بررسیِ مسئولیت نامتناهی و مسئله عدالت و سیاستمورد بحث قرار گرفت. در آخر به بیان توفیق لویناس در بنیان نهادن یک اخلاق دیگر آیین با استفاده از پدیدارشناسی غیریت خاص خودش اشاره گردید و این‌که هرچند «ماسوای هستی» قدمی بلند به گذر ازهستی شناسی به ماسوای هستی است، اما به نظر می‌رسد سرنوشت لویناس همچون اولیس که به موطنش ایتاکا بازگشت، بازگشتی «ناخواسته» به موطن هستی شناسی خویش می باشد.
تحلیل و شرح برهان وجودی گودل
نویسنده:
مهدی رعنایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کورت گودل در فوریه‌ی ۱۹۷۰ با دِینا اسکات درباره‌ی دلیل هستی‌شناسیک خود به بحث نشست و اسکات در پاییز همان سال روایتیْ تا حدی متفاوت از آن را در دانشگاه پرینستُن ارائه کرد. نظام منطقی دلیل، منطق موجهات مرتبه‌ی دوم در نظام S5 است، با این‌همانی و یک اصلِ انتزاع ویژگی‌ها. به شرط پذیرش نظام منطقی، نتیجه‌ی گودل، این‌که ضرورتا موجودی خدای-گونه وجود دارد( )، از مقدمات به دست می‌آید. سوبل اما نشان داد که علاوه بر قضایای گودل، حداقل هفت قضیه‌ی دیگر نیز از سیستم قابل استنتاج است. او در قضایای ۴ تا ۷ خود برخی از ویژگی‌های موجود خدای-گونه را نشان داد و بر مبنای قضیه‌ی ۷، با تکیه بر شهود متافیزیکی خود، استدلال کرد که موجود خدای-گونه‌ی سیستم نمی‌تواند همان خدایی باشد که دلایل هستی‌شناسیک به دنبال اثبات آن هستند. علاوه بر این، او در قضایای ۸ تا ۱۰ خود نیز نشان داد سیستم با مشکلات جدی‌تری مواجه است؛ یعنی در سیستم می‌توان ثابت کرد که وجود همه‌ی موجودات ضروری است، هم‌چنین سیستم با شکست وجهی مواجه است، یعنی در آن مفاهیمِ وجهیِ ضرورت، امکان و واقعیت یکی هستند. برای حل این مشکل، برخی از محققان تلاش کردند تا با اصلاحاتی در سیستم از استنتاج قضایای سوبل جلوگیری کنند. از جمله، سی. انتونی اندرسون تلاش کرد با ضعیف‌تر ساختن برخی مقدمات و تغییر برخی از تعاریف، راه بر شکست وجهی ببندد. هرچند تلاش اندرسون موفق بود و با اصلاحات او سیستم دیگر با شکست وجهی مواجه نیست، سیستم او نیز هنوز با برخی از مشکلات مواجه است. در این پژوهش پس از نگاه کوتاهی به تاریخ دلیل هستی‌شناسیک، تلاش خواهم کرد دلیل هستی‌شناسیک گودل، انتقادات سوبل و برخی از پاسخ‌ها بدان، از جمله اصلاحات اندرسون را بیان کنم.
انقلاب اسلامی و تحول دانش سیاسی در حوزه علمیه قم
نویسنده:
حاجی حسن‌پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین تحولات دانش سیاسی در حوزه علمیه قم و ارتباط آن با انقلاب اسلامی این پرسش اساسی را مطرح می سازدکه انقلاب اسلامی تا چه میزان در تحول دانش سیاسی در حوزه علمیه قم تاثیر گذار بوده است؟. این تحقیق در راستای پاسخ به این پرسش،پس از بررسی مفاهیم مرتبط در تحلیل مسئله،نخست به بررسی دیدگاه هادر زمینه رویکرد به سیاست در حوزه های علمیه پرداخته است.سپس به تحلیل مباحث سیاسی در ساختار حوزه علمیه قم قبل و بعد از انقلاب اسلامی اشاره و کارکردهای حوزه در صیانت از دین،تبلیغ و ترویج آن و پاره ای از کاستی ها و محدودیت های موجود در پرداختن به مسائل سیاسی را مورد بررسی قرار داده است. ظهور انقلاب اسلامی و در دهه نخست استقرار جمهوری اسلامی ایران،نهادهای آموزشی و پژوهشی جدید در حوزه علمیه قم در زمینه علوم انسانی و به ویژه دانش سیاسی شکل می‌گیرد.این ساختارها برآمده از نیاز روزافزون نظام اسلامی در پاسخ-گویی به معضلات و مسائل نوپیدا است.هرچند در ادامه پاره ای از آسیب ها و چالش ها دامنگیر آن گردیده که موجب رکود در برخی شاخص ها شده است. انقلاب اسلامی در ایران موجب رشد و بالندگی ابعاد گوناگون دانش سیاسی با محتوای اسلامی گردیده که در این زمینه فقه سیاسی،فلسفه سیاسی،کلام سیاسی،اخلاق سیاسی و دیگر ابعاد دانشی نظیر تفسیر سیاسی را می توان برشمرد.در حال حاضر آثار متنوع علمی،تربیت ده ها مدرس و محقق،برپایی نهادهای آموزشی و کرسی های درس خارج فقه حکومتی را می توان دستاوردهای مهم انقلاب اسلامیو آثار ناشی از آن در حوزه‌های علمیه دانست که بی تردید برای آینده حوزه علمیه قم بسیار نوید بخش بوده و تاثیر گذاری انقلاب اسلامی همچنان در حوزه جریان خواهد داشت.
بررسی تطبیقی مباحث علوم قرآنی در تفسیر منهج‌الصادقین و تفسیر قرطبی
نویسنده:
مدینه امانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل آثار(دانشنامه آثار) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله شامل یک مقدمه و 11 فصل می‌باشد.فصل اول «کلیات» شامل مباحث:علوم قرآن، معرفی تفسیر قرطبی و مولف آن و معرفی تفسیر منهج الصادقین و مولف آن می‌باشد.فصل دوم تا یازدهم شامل مباحث علوم قرآنی دو تفسیر مذکور با عناوین زیر می‌باشد:نزول قرآن، محکم و متشابه، اعجاز، قرائت، نسخ، جمع و تدوین، سبب نزول، تحریف، تفسیرو فواتح سور.در بیان مطالب دو مفسر سعی شده است که عین کلام به صورت کامل ذکر شود و جهت تکمیل و تایید و یا احیاناً ردّ نظرات دو مفسر، از کلام صاحبنظرانی چون آیت الله جوادی آملی، آیت اله خویی، علامه طباطبایی، آیت الله معرفت استفاده شده است. اتفاق نظر در اکثر مباحث بین دو مفسر دیده می شود، علت آن را می توان استفاده دو مفسر از کلام افرادی مثل ابن عباس، قتاده، مجاهد و سدّی دانست. هر دو مفسّر قائل به نزول دفعی و تدریجی قرآن بوده و اولین آیات نازله را 5 آیه اول سوره علق می دانند.از میان اقوال مطرح شده در باب محکم و متشابه در دو تفسیر، قرطبی بهترین قول را این می داند که آیات متشابه، آیاتی هستند که علم آنها مختص خداست و راهی برای معرفت آن وجود ندارد، اما کاشانی معتقد است با جستجو و تفحص و ارجاع به محکمات فهم آیات متشابه امکان دارد. توجه به شأن نزول و استفاده از آن برای فهم درست آیه و تفسیر نامهای مبهم، جایگاه خاصی در دو تفسیر دارد.هر دو مفسر وقوع نسخ در قرآن را پذیرفته و ذیل آیات متذکر شده اند. در بحث جمع و تدوین قرطبی اقوال مربوط به جمع و تدوین در عهد رسول خدا و بعد از آن را ذکر نموده، و کاشانی صراحتاً اعلام می دارد که: قرآن در عهد رسول خدا مجموع و مرتب و مولف بود علی ما هو علیه الان. توجه به اعراب و لغت، ذکر قراءات مختلف، فراوانی اقوال و استناد اقوال به صاحبانشان از ویژگی های بارز تفسیر قرطبی است. قرطبی مفصل به وجوه اعجاز قرآن کریم پرداخته و فصاحت و بلاغت قرآن کریم را با نمونه هایی مستدل بیان نموده است.
بررسی مبانی و مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و مقایسه آن با آموزه های قرآنی (با تأکید بر آراء اندیشه‌وران معاصر شیعی)
نویسنده:
محسن منصوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آن چه در اعلامیه های حقوق بشر آمده ، کاملاً مربوط به جنبه های مادّی حیات بشر بودهو در قلمرو حقوق اخلاقی و معنوی بشر دچار نقصان مشهودی است ؛ در حالی که مکتب اسلام هویت اجتماعی بشر را در اخلاق و اعتقادات او دانسته و معتقد است که اگر قواعد اخلاقی و معنوی به عنوان حقوق حیات روحی در انسان تثبیت شود ، حقوق مادی او را نیز به نحو مطلوبی حفظ خواهد کرد .مبدأ حقوق برای انسان نمی تواند خواستگاهی انسانی داشته باشد . برای بررسی بیشتر موضوع باید انسان را که موضوع این حقوق است ، با دقت مورد پژوهش قرار داد . آیا می توان درباره حقوق انسان ها سخن گفت ، ولی شناخت دقیقی از انسان در اختیار نداشت ؟ تعیین حدود برای انسان ها برای دستیابی به هدفی است آیا تعیین هدف برای انسان ها در یک عصر ، با قدرت محدود ، علم محدود و محدودیت های بسیار دیگری امکان پذیر است ؟بشر امروز از منظر مادی نمی تواند به شمارش کامل نیازمندی های بشر اقدام کند ؛ جهت مداری مادی در غرب در تمام ابعاد زیست انسانی است که به توسعه سامانه مادی یا نفس پرستی منجر می شود . بشر مطلوبِ تمدنِ مذکور در انسان محوری و هم عرض با خدا و حق مدار در برابر اللّه تعریف شده و از آن تعبیر به آزادی می شود . در این بستر ، حق و نظریه های مرتبط با آن تغییرات بنیادینی در بستر دینی پیدا کرده است .از این دریچه ، « اومانیسم ( انسان مداری )، هویت فرهنگی عصر جدید غرب است . بر اساس این اصل ، انسانمدار و محور همه اشیا و خالق ارزش ها و ملاک تشخیص خیر و شر است . در واقع انسان جای خدا می نشیند و قادر است بدون در نظر گرفتن دین و ارتباط با ماورای طبیعت ، مشکلات زندگی خود را حل و فصل کند . دیگر انسان با دو اهرم عقل و علم نیازی به دین ندارد ... آن چه اصالت دارد ، انسان است و خداوند صرفاً در جهت رفع آلام روحی می تواند مورد توجه قرار گیرد و از اصالت برخوردار نیست » .در این منظر، انسان تعریف شده با انسان معنامندِ فرمانبردار رب در جوامع اسلامی کاملاً متفاوت است . در این میان حتی الفاظ و عبارات دارای معانی متفاوتی در مقایسه با آن چه در دیگر فرهنگ ها مطرح می شود ، هستند . عقل انسانی در این نگاه قادر است همه مسائل را درک کند و به حل آن ها بپردازد . داوری نهایی در حل منازعات به عهده عقل است و عقل ، مستقل از وحی و آموزش های الهی ، توان اداره زندگی بشر را دارد و این مفهوم ریشه در اندیشه دکارت دارد . در جهان کنونی ، بنیان اومانیستی بر اندیشه حقوقی حاکمیت دارد و با شعار ارج نهادن به بشر ، خود را مبدأ حقوقی ـ انسانی و تنها مرجع آن می داند . در این خصوص از کرامت انسانی مطرح در حقوق بشر رایحه مذکور استشمام می شود .در جهان بینی اسلامی ، منابع قانون جهانی بشر و حتی واضع آن و مبدائیت آن کاملاً تعیین شده است . بر اساس این جهان بینی ، مبدائیت انسان هم عرض ربوبی قابل پذیرش نیست ؛ زیرا انسان برای اثبات علوم امروز نیز محدود در عصر و زمان و قدرت و علم است و بسیاری از راه های درمانی او برای جوامع بشری در مسیر روحانی انسانی کار آیی ندارد .
بررسی نظریه معاد جسمانی ملاصدرا از دیدگاه منتقدان
نویسنده:
منا منصف
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصل معاد از اصول مسلم دین اسلام به شمار می‌آید. ملاصدرا نخستین فیلسوفی است که تلاش نموده است معاد جسمانی را با اتکا به مبانی عقلی و فلسفی خود از جمله اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری اثبات نماید. وی علاوه بر اثبات معاد جسمانی بر عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی تأکید کرده و بر این باور است که بدن اخروی عین بدن دنیوی است نه مثل آن. ملاصدرا این نظریه را مطابق با شریعت دانسته و بارها تصریح می‌کند که معادی که او به کمک اصول فلسفی و عقلانی اثبات کرده است، همان معاد قرآنی و وحیانی است. نظریه ملاصدرا در باب معاد جسمانی معرکه آراء بوده و موافقان و مخالفان بسیاری دارد. به طور کلی می‌توان منتقدان نظریه معاد جسمانی ملاصدرا را در دو دسته جای داد. دسته اول منتقدانی که اصول و مقدمات ملاصدرا را مورد انتقاد قرار داده‌اند. دسته دیگر منتقدانی هستند که علی‌رغم پذیرش اصول و مقدمات وی، آنچه را متفرع بر این اصول و مقدمات است، نمی‌پذیرند. این دسته از منتقدان خود به سه دسته تقسیم می‌گردند. دسته اول منتقدانی هستند که اعتقاد دارند معاد جسمانی که ملاصدرا مطرح کرده است با معاد جسمانی که در قران آمده، مغایر است. دسته دوم منتقدانی که بر اصل نظریه ملاصدرا به عنوان یک نظریه فلسفی انتقاد کرده‌اند. و بالاخره دسته آخر بر این باورند ملاصدرا معاد جسمانی در عالم عقول و برای انسان‌های کمال یافته را تبیین ننموده است. به نظر می‌رسد اکثریت این انتقادات قابل دفاع نیست و نظریه معاد جسمانی ملاصدرا هم از حیث عقلی و هم از حیث نقلی تصویر دقیق تری از معاد ارائه می-دهد.
  • تعداد رکورد ها : 1252