جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1264
انسان شناسی در دعای عرفه
نویسنده:
کبری رستم نژاد رودسری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نتایج حاصل از این تحقیق چنین بیان می شود که انسان شناسی در دعای عرفه فقط در قالب علم و معرفت نمی گنجد بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خود سازی است که امام حسین علیه السلام خود به عنوان الگو در مسیر بندگی است. در این پژوهش سعی بر این بوده که با توجه به عناوین و مطالب مطرح شده، استنادهایی از دعای عرفه ارائه شود تا اینکه حق مطلب که انسان شناسی در دعای عرفه است، به قدر بضاعت اداء شود. در این راستا علاوه بر شروح مختلف دعا از منابع معتبر و اصیل تفسیری و حدیثی و اخلاقی و ... نیز استفاده شد. هدف از گردآوری این مجموعه، برداشتن گامی کوچک در مسیر سفارش اهل بیت با معرفت و بصیرت کافی است تا چراغ راهنمایی باشد برای تاریکی وجودمان و همچنین زدودن زنگار غفلت خویش نسبت به وجود حق تعالی و نعمت هایش
انسان و زندگی از نگاه نیچه
نویسنده:
حسین انصاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نیچه یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین فیلسوفانی است که به موضوع انسان و زندگی از منظری نقادانه نگاه کرده است. نیچه را فیلسوف اخلاق دانسته‌اند. از دیدگاه او، انسان به عنوان موجود «خود باشنده‌ی ارزشگزار» شناخته می‌شود که خود ارزش‌های خویشتن را خلق می‌کند. در نتیجه انسان از دید وی بخش اعظم وجودش در حوزه‌ی اخلاق قابل بررسی است. عمده‌ترین نقد‌های او بویژه به حوزه اخلاقیات آدمی و مخصوصاً اخلاق و آیین مسیحیت مربوط می‌شود. اما در بحث زندگی و معنا داری آن او به مسیحیت سخت می‌تازد و بر این باور است که مسیحیت جوهره‌ی زندگانی را خشکانیده است. وی منشأ مسیحیت را ترس می‌داند و آن را نتیجه دین یهود می‌داند. به نظر او مسیحیت ریشه در کینه‌ورزی دارد. نیچه معتقد است دین مسیحیت در برابر ادیان و فرهنگ یونان باستان ایستاده است. نیچه همواره ستایش‌گر یونان باستان قبل از سقراط است. از نظر او، این فرهنگ به وسیله‌ی تراژدی توانست برجنبه‌های وحشتناک زندگی غلبه کند و به زندگی «آری» بگوید. نیچه اخلاق را به دو دسته سروران و بردگان تقسیم می‌کند. اخلاق سروران، اخلاق برجستگان است که فقط در یونان باستان یافت می‌شد. با آمدن مسیحیت این اخلاق از بین رفت و جای آن را اخلاق بردگان گرفت. نیچه معتقد است با ظهور ابرانسان می-توان دوباره به اخلاق سروران بازگشت. از نظر وی محتوای ادیان اهمیتی ندارد بلکه اینکه آیا ادیان انسان را به سمت حیات و آری گویی سوق می‌دهند یا نه مهم است. نوع نگرش نیچه به انسان و زندگی و توجه خاص او به اخلاق و دین، پژوهش در باب فلسفه وی را ضروری می‌کند. او حتی مسائلی را که بدیهی انگاشته شده‌اند به چالش می‌کشاند، اما نمی تواند به نحوی روشمند، ادعاهای خود را اثبات نماید و در نتیجه در دام تناقضهای بسیار فروغلطیده است. دراین رساله سعی خواهد شد مفاهیم انسان ، زندگی و ارتباط آنهابا نظرات نیچه در باب دین و اخلاق بررسی شود و پرسش‌هایی مانند اینکه که دیدگاه او درباره‌ی انسان ، زندگی و به تبع آن، اخلاق و دین چیست. ارزشها چه نسبتی با اعتلای انسان دارند؟ چه رابطه‌ای بین معناداری زندگی ،دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا دین برای انسان ضروری است؟مشروعیت ارزشهااز دید نیچه از کجا نشات می گیرد؟ مورد کند و کاو، قرار گیرد.. سپس به مهمتریننقدهای وارد بر اندیشه‌‌‌ینیچه پرداخته خواهد شد و تناقضات اندیشه‌ی او نشان داده خواهد شد. از مهمترین نقدها، به نقد روش شناختی و مغالطه تکوینی در اندیشه ی نیچه می‌توان اشاره نمود که درآثار نیچه، پاسخهای قانع کننده‌ای برای آنها نمی‌توان یافت
تحلیل نگرش مکاتب فلسفی به آموزشهای زیست‌محیطی
نویسنده:
زهرا صاحب جمعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه جهان بر لبه پرتگاه بحران زیست محیطی قرار دارد و محیط زیست از سوی انسان تهدید می شود، زیرا فنآوری به وی چنان قدرتی داده است که می تواند در مقیاس گسترده یک قاره و حتی در سطح سیاره زمین، محیط زیست را تخریب کند. به همین دلیل با شروع قرن حاضر، تخریب محیط زیست از جدی ترین چالشهای پیش رو محسوب می شود.تحقیق حاضر به دنبال تجزیه و تحلیل فلسفی این بحران است و نگرش فلاسفه و دیدگاههای فلسفی را به محیط زیست و آموزشهای زیست محیطی برای حفاظت از آن را مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا در صدد پاسخگویی به سوالات زیر است: ?- آیا رابطه ای بین فلسفه و محیط زیست وجود دارد؟ ?- آیا مکاتب فلسفی به اخلاق زیست محیطی توجه دارند؟?- مکاتب فلسفی به چه میزان به حفاظت از محیط زیست اهمیت می دهند؟?- نحوه آموزشهای زیست محیطی در مکاتب فلسفی چگونه است؟نوع تحقیق نظری- کاربردی است و روش آن توصیفی است. اطلاعات در این تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده که به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق مبین این است که ریشه اصلی بحرانهای زیست محیطی در زمان معاصر را باید در نگاه و تفسیر بشر به محیط زیست طبیعی، جستجو کرد. به بیان دیگر، مشکل اصلی در جهان بینی و معرفت شناسی است و این که انسان با چه رویکرد ارزشی به هستی می نگرد. از این رو دیدگاه جدید در پایداری باید علاوه بر عوامل فنی، متوجه انسان باشد که خواه ناخواه، وجهی فلسفی و دینی را نیز در بر می گیرد. در واقع برای رفع بحرانهای محیط زیست، از دیدگاههای فلسفی، دینی و به ویژه اخلاقی، کمتر سخنی به میان می آید. در حالی که بدون آموزش صحیح مباحث معنوی و اعتقادی، در فراگیرترین شکل فلسفی و اخلاقی آنها، هر چه از تباه شدن محیط زیست و ضرورت حفظ آن گفته شود، راه به جایی نخواهد برد. حل بحرانهای زیست محیطی، همراهی و همگامی فلسفه و دین را می طلبد تا با اصلاح نگرش انسان به هستی راهکاری مناسب برای درونی کردن ارزشها و دستیابی به پایداری محیط زیست فراهم شود.
وجدان‌گرایی اخلاقی و جایگاه وجدان اخلاقی و ساحات وجودی آدمی از دیدگاه اسلام
نویسنده:
اکرم بختیاری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پایان نامه حاضر با عنوان وجدان گرایی اخلاقی و جایگاه وجدان اخلاقی و ساحات وجودي آدمی ازدیدگاه اسلام؛ پژوهشی است که در آن برآنیم که به نظریه اخلاقی وجدان گرایی روسو از یک سو و نقشوجدان در هدایت انسانها و جایگاه آن در رشد و تربیت انسانها از نظر اسلام بپردازیم. قبل از هر چیز بهتعریف وجدان پرداخته شده که همانا آن را آگاهی شخصاز شخصیت خود تعریف کردند؛ پس یک دركباطنی است؛ به عبارتی نیروي دراکه نفس بشر است که همان وجدان توحیدي می باشد. در ادامه به ارتباطوجدان با سه نیروي غریزه و عقل و فطرت پرداختیم که به این نتیجه رسیدیم که که آزادي بدون قید وشرط غرایز، منافی با وجدان اخلاقی است و باید غرائز را با وجدان هم آهنگ کرد، و نیز بین وجدان باعقل رابطه اي دوسویه است، وجدان به کمک عقل، حس و درك اخلاقی انسان را تحریک می کند وموجب عمل اخلاقی می شود. بین وجدان و فطرت نیز رابطه بسیار تنگ است تا حدي که گاهی در قرآنوجدان را نفس تعبیر کرده است. در ادامه به نقش تعیین کننده وجدان در زندگی در حیطه وجود شناسی ومعرفت شناسی پرداختیم؛ در وجودشناسی منشأ احکام و ارزشها، عقل عملی که همان وجدان است میباشد؛ عمده کار مربوط به عقل عملی است و فقط یک کمال و سعادت وجود دارد و آن اراده نیک است کهآن مطیع مطلق بودن در مقابل فرمانهاي وجدان است. در حوزه معرفت شناسی نیز از راه حس اخلاقی کهامري است درونی وجدانی و انسان با علم حضوري کشف می کند که مختار و آزاد است. لازم به ذکراستمطلب بالا و تحلیل مبانی هر یک و نشان دادن سازگاري یا عدم سازگاري آنها با دیدگاه اسلام و بیانجایگاه ساحات وجودي انسان از نظر اسلام از طرفی؛ و اخلاق مقتضی آن به طور منقح؛ و تبیین رابطه هریک از این ساحات با جنبه هاي مختلف اخلاق و وجدان در بینش اسلام از جنبه هاي نوآوري این تحقیقبه شمار می رود. در ادامه مسئله را در نظر اخلاق اسلامی بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که مبنايانسان شناسانه نظریه اخلاقی اسلام چنان است که آدمی از ساحات درونی معرفتی، عاطفی و اراديبرخوردار است و انسان تمام عیار اخلاقی انسانی است که در ساحت معرفتی، حقیقت جو، در ساحتعاطفی، عشق ورز به دیگران و در ساحت ارادي خیرخواه است. بنابراین اسلام فطرت را منشأ فعل می داندو در فطرت نیرویی نهفته است که همان وجدان است و به عبارتی پیروي از وجدان جزئی از دین اسلاماست. در اخلاق اسلامی نیت و عمل بهم پیوسته است و بر این اساس اسلام شرط اساسی خوشبختی وسعادت را پیوند دادن درون و برون و هم آهنگ کردن ایمان معنوي و اعمال ظاهري میداند؛ بنابراین اخلاقدر اسلام مجموعه قول و عمل و نیت است و انسان اخلاقی کسی است که درون و برونش اخلاقی باشد.در پایان لازم به ذکر است که روش ما در این تحقیق روش توصیفی تحلیلی می باشد.
بررسی جایگاه و نقش اختیار در تربیت انسان از نظر علامه طباطبائی
نویسنده:
ناصر قجری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
1-1-کلیات نگاه انسان به آزادی و اختیار ،به روزهای اولیه ی انسان نخستین، یعنی حضرت آدم و حوا بر می گردد .جبر و اختیار به عنوان آموزه ای مهم از نخستین مباحث عقایداسلامی، سهم زیادی از بحث های کلامی را از دانش دینی به خود اختصاص داده است . (قدردان قراملکی ،1384) در اهمیت مساله ی جبر و اختیار، باید در نظر گرفت کهتمام علوم مربوط به موضوع انسان، علوم روانی با اقسام گوناگونش ،علوم اقتصادی ،حقوقی ،اخلاقی ،سیاسی و ...زمانی می توانند خود را برای بهره برداری کامل، آماده کنند که مساله ی آزاد بودن یا مجبور بودن انسان و محدود? ی عمل او بطور نهایی روشن شده باشد .مساله ی جبر و اختیار از دیر گاه مورد توجه فلاسفه و دانشمندان بوده است .تاریخ ابتدای بحث معلوم نیست. از متفکرین گذشته، مشهورترین شخصیت علمی و فلسفی که این مساله را با اهمیت احساس کرده و بطور مفصل و منظم به آن پرداخته است، ارسطواست . پس آن که آفتاب فرهنگ یونانی غروب می کند، این مسأله نیز مانند سایر مسائل علمی و فلسفی، بایگانی می شود تا آنگاه که درخشندگی فرهنگ اسلامی به جوامع بشری می تابد .(جعفری ،1379) این مسأله از یک سو مسئله ای انسانی و از سوی دیگر الهی و یا طبیعی است. از آن جهت که موضوعش انسان است این سوال مطرح است که انسان، مختار است یا مجبور؟به این دلیل که طرف دیگر مسئله خدا یا طبیعت است، این سوال مطرح است که آیا اراده و مشیت (قضا و قدر الهی )و یا عوامل جبری (نظام علت و معلولی)طبیعت انسان را آزاد و یا مجبور نموده است؟ به همین اعتبار این مسئله یکی از عمومی ترین مسائل علمی بشری است. آدمیان همواره با این پرسش روبرو بوده اند که آیا در اعمال و رفتار خویش آزاد و مختار ند یا نه؟ در پاسخ به این پرسش ؛گروهی در ورطه جبر، فرو رفته و در پی انکار هر گونه آزادی عمل برای انسان بر آمده اند. در مقابل، جماعت دیگری بدین اعتقاد روی آورده اند که انسان در افعال و رفتار خویش از آزادی مطلق و بی قیدی برخوردار است. در این میان، گروهی تلاش نموده اند تا به دور از افراط و تفریط، تصویری معقول و خرد پسند از آزادی و اختیار آدمی، ارائه کنند. (سعیدی مهر ،1375) شایان ذکر است مسائل یاده شده با توجه به نقش بنیادین اختیار آدمی در رقم زدن سرنوشت و ساماندهی به زندگی انسان ها سبب شده تا مسأله اختیار آدمی در میان ملل مختلف و دانشمندان رشته های گوناگون علمی و پیروان و اندیشه وران ادیان به عنوان یک مسأله ی مهم و سرنوشت ساز همواره مورد توجه قرار گیرد. حاجت به بیان نیست که بحث جبر و اختیار با توجه به ماهیت آن می تواند مسئله ای نو و چالش برانگیز باقی بماند؛ از همین رو، مجموعه یافته ها و تالیفات تولید شده موید این امر است.1-2- بیان مسئلهتاکنون، کتب و مقالات مختلفی به موضوع تعلیم و تربیت اسلامی از جنبه های گوناگون پرداخته اند. تقریباَ در تمامی این کتب به یک سری از مسائل عمده در تعلیم و تربیت اسلامی اشاره شده است؛ مانند نقش عقل و خرد و اهمیت آن در اسلام، مبانی انسانی شناسی اسلامی، شیوه های تعلیم و تربیت، مراحل آن و از این نمونه ها؛ اما در این حوزه، پاره ای از مسائل اساسی همچنان بی پاسخ مانده است. از جمله این مباحث، می توان به موضوع رابطه و یا به عبارتی نسبت آزادی و تربیت در اسلام اشاره داشت. بنابراین، یکی از سوالات اساسی در حوزه ی تعلیم و تربیت اسلامی می تواند همین رابطه ی تربیت و آزادی باشد.(شمشیری ،2:1385 ).منظور از تربیت و عمل تربیتی در نظام چهارچوب آموزشی و پرورشی، فرایندی است که رکن اصلی آن، برنامه ریزی برای نیل به هدف تربیتی است. طبق این تعریف، می توان عمل تربیتی را عملی هدفدار دانست و عناصر آگاهی و اراده را در آن دخیل کرد. اگر عملی بدون برنامه ریزی و قصد قبلی، اثر تربیتی به جا بگذارد، نمی توان آن را عملی تربیتی شمرد. (اعرافی،110:1376).انسان در گستره هستی، تنها موجودی است که باید به مدد عناصری همچون عقل، دانایی و اختیار و آزادی در جولانگاه دنیا به تنظیم و تبویب امور خود بپردازد. میزان ارزش و اصالت اعمال او، بسته به آگاهی و بینش و انتخاب هایی است که در میان چند راهی ها از خود بروز و ظهور می دهد .در همه ی مکاتب و نحله های عقیدتی و فکری، خصوصاَ مکتب وحیانی اسلام، آن عملی مأجور و مثاب است که با مهندسی عقلانی و توأم با خواست واراده فرد باشد؛ بنابراین، عملی که از سر اتفاق و اکراه صورت پذیرد، فاقد هرگونه ارزش و توجهی است. در این میان، بدیهی است، تربیت که جوهره ی آن طلب و خواست فرد است، دارای اهمیت مضاعف است. درآموزه های شرع مقدس اسلام، شرط بهره مندی از حیات پاکیزه و پاداش کثیر و رسیدن به مقام رضا و قرب الهی ایمان (نیت، انگیزه) و عمل صالح یاد شده است .درحال حاضر، میان جامعه ی علمی کشور، اندیشمندان زیادی به بحث پیرامون اختیار و ارتباط آن با تربیت پرداخته اند؛ اما با بررسی و تحقیقی که از سوی نگارنده این پایان نامه به عمل آمده تاکنون پژوهشی پیرامون بررسی جایگاه و نقش اختیار در تربیت انسان از دیدگاه علامه طباطبائی صورت نگرفته است؛ از همین رو، موضوع از یک سوبا عنایت به اهمیت و حساسیت امر تربیت و نقش آن در سعادت انسان با بهره گیری از عنصر آگاهی و اراده، و از سوی دیگر، شخصیت کم نظیر علامه در جهان اسلام، محقق را برآن داشته است تا این موضوع رادر نظرگاه و اندیشه های علامه محمدحسین طباطبائی (ره)بررسی و جلوه های افکار او رادراین زمینه، برای جامعه ی تعلیم و تربیت روشن نماید.1-3-اهداف تحقیقهدف از انجام این تحقیق، بررسی و شناخت موضع و نظرگاه علامه طباطبائی (ره)در رابطه با نقش ، جایگاه و سهم اختیار و قدرت انتخاب در امر تربیت انسان است. محقّق بر آن است تا با بررسی آراء و نظرات علامه در حوز? ی جبر و اختیار، زمینه را برای درک بهتر اندیشه‌های وی در این خصوص، فراهم‌ نموده و در نهایت به ارائه‌ی چارچوبی مفهومی از تربیت انسان، در استناد به نقش و جایگاه مفاهیم جبر و اختیار بپردازد.هدف اصلیارائه چارچوبی مفهومی از تربیت از منظر علامه با ملاحظه ی نقش اختیار و قدرت انتخابگری انسان در زندگی.اهداف فرعی1.
بررسی جایگاه انسان درنظام هستی از نگاه  قرآن و انجیل
نویسنده:
نبی اله مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعیین جایگاه و منزلت انسان در نظام هستی، موضوع مهمی است که باید به آن توجه شود. هدف از انجام این تحقیق بیان جایگاه خاص انسان در نظام آفرینش بوده است که در اینجا با تکیه بر دو منبع ارزشمند آسمانی قرآن کریم و انجیل جایگاه واقعی انسان در نظام هستی به طور مقایسه ای تبیین گردیده. کتاب مقدس و قرآن هر دوآفرینش انسان را تجلی رحمت خداوند می دانند و او را خلیفه و جانشین خدا می دانند. در انجیلانسان آمیزه‌ای از روح و جسم می‌باشد و از خلقتی مادی و الهی بهره‌مند است. وقتی آدم گناه کرد ماهیت انسان خراب شد به طوری که اینک همه انسانها با ماهیتی گناه‏آلود به دنیا می‏آیند و نسل آدم همه وارث این گناه‏اند،ولی از نگاه قرآن انسان موجودى است که از یک سو فطرتى الهى و از سوى دیگر، طبیعتى مادى دارد، فطرت او را به سمت معارف بلند، معنویات، و خیرات دعوت مى کند و طبیعت او را به حضیض مادیّت، شهوات و شرور فرا مى خواند. در کتاب مقدس، روح‌القدس، مترادف جبرئیل یا فرشته‏ای از فرشتگان خدا و آفریده‏ای از آفریدگان او نیست، او در حقیقت خود خدا است که در قلوب مردم و جهان جای دارد و به عمل اشتغال دارددر حالی که موارد استعمال روح در قرآن بسیار متنوع است.از منظر انجیل، خداوند براى نجات و رستگارى انسان گناهکار چاره اى ندید جز آنکه خود را به صورت عیسى مسیح مجسم کند تا بتواند مستقیماً به هدایت و ارشاد آن ها همت گمارددر حالی که در قرآن خداوند به حکم قضاى حتمى خود، دو مسیر متفاوت جلوى پاى آن دو و فرزندانشان نهاد: مسیرى که به سعادت و رستگارى آدمیان منجر مى شد و مسیرى که به شقاوت و بدبختى آن ها مى انجامید.و این انسان است که با اختیار خود می تواند یکی از این دو مسر را برگزیند. در انجیل و قرآن انسان دارای کرامت است. در انجیل، فیض ازلی خداوندمی‌توانند رستگاری انسان را رقم بزنند.اما در قرآن انسان شخصیتی است دارای اختیار که قدرت تشخیص راه سعادت خود را دارد، ولی برای ادامه راه، نیازمند راهنماست.در انجیل ، ایمان و عشق به خدا، مهم‌ترین اصل اخلاقی و برترین فضیلت دینی دانسته شده است. درقرآن هم، ریش? ارزش‌های اخلاقی، ایمان است واعمال صالحه ثمرات ایمان هستند.
ویژگی‌های فرشتگان و نقش آنان در نظام آفرینش و زندگی انسان از منظر نهج‌البلاغه
نویسنده:
سیدمحمد غضنفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع فرشتگان، که در قرآن کریم بارها مطرح و ایمان به آن برای هر مسلمانی واجب شمرده شده، در نهج البلاغه شریف هم مورد تأکید ویژه‌ای قرار گرفته است و حضرت علی × به این موجودات الهی توجه ویژه‌ای کرده‌اند. در این تحقیق ـ به کوتاهی ـ مفهوم و جایگاه فرشتگان از نظر دین اسلام و قرآن کریم مشخص شده ‌است. آن‌گاه از منظر نهج البلاغه به چگونگی خلقت، پیدایش، صورت و شکل، صفات و ویژگی‌های فرشتگان و امکان دیده شدن و سخن گفتنشان پرداخته‌ایم. در سخنان زیبا و شگرف حضرت امیر مؤمنان × فرشتگان به صفات والا و متعالی، و نداشتن هر گونه صفات پست و رذیلۀ اخلاقی، متّصفند. مقام و جایگاه فرشتگان در مقایسه با انسان ـ به عنوان اشرف مخلوقات ـ پس از دستور خداوند به فرشتگان، مبنی بر سجده بر آدم، دیدگاه‌های متفاوتی را در بین دانشمندان اسلامی موجب شده است. در نهج البلاغه در این خصوص و تمرّد ابلیس، اشاراتی درخور هست. در ادامۀ این پژوهش نقش فرشتگان در سه بعد بررسی شده است: الف) نقش فرشتگان در عالم ملکوت و عرش الهی و فرشتگان بهشت و دوزخ؛ ب) نقش فرشتگان در جهان مادی و واسطه بودن ایشان در نزول نعمت‌های الهی (به وظایف و مقام والای فرشتگان بزرگ خداوند به نام‌های: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و عزرائیل هم اشاره شده است.)؛ ج) نقش فرشتگان در ارتباط با انسان. فرشتگانی که حافظ و نگهبان انسان و ثبت کنندۀ تمامی اعمال او هستند. همچنین فرشتگانی که در خدمت انسان‌های مؤمن و مدد رسان او هستند، برایشان دعا و استغفار می‌کنند، و در نزد خدای متعال شفاعت کننده‌اند. آثار زیادی در اثر توجه و شناخت فرشتگان ممکن است نصیب انسان گردد، که معرفت به آن‌ها باعث تعالی روح و ترک گناهان و معاصی خواهد شد. ان شاء الله.
تأثیر مثال‌های قرآنی درهدایت انسان
نویسنده:
ناهیدالسادات امامزاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از مباحث شیرین و زیبای قرآن مثل‌های وارد در سوره‌های مختلف آن است. از آن جا که انسان با امور محسوس و ملموس، انس بیشتری دارد، هرگاه یک رشته مفاهیم عقلی و معارف الهی، در قالب مسائل حسی ریخته شود، برای نوع مخاطبان، روشن‌تر جلوه می‌کند. بنابراین فلسفه مثل‌های قرآن، تنزل مسایل بلند و عمیق و بیان آنها در افق فکر مردم است.در واقع مثل با زبانی ساده و بیانی دلچسب، افراد یک جامعه را به فراگرفتن آداب و صفات پسندیده و فروگذاردن عادات و افعال نکوهیده دعوت می‌کند. به علاوه هر شنونده‌ای از زیبایی و خوش‌آهنگی مثلها لذت می-برد. همچنین باید گفت منظور حق تعالی از ذکر مثل آن است که بندگانش را به اندیشه کردن در امور زندگی و طبیعت وادار نماید تا هیچ گاه مسائل اجتماعی را تعبّدی قبول ننمایند؛ بلکه از روی فکر و عقل و استدلال پذیرای آن گردند و در این صورت است که می‌توان گفت شخص به ایمان واقعی دست می‌یابد؛چنانکه خداوند متعال در آیات متعدد علت ذکر امثال قرآنی را هدایت مردم، عبرت گرفتن انسان‌ها و اتمام حجت با مردم بیان فرموده است تا جای هیچ بهانه‌ای برای انسان‌ها باقی نماند.این امثال، طیف وسیعی از موضوعات متعدد را دربرمی‌گیرد؛ از گیاهان و نباتات گرفته تا حیوانات، حشرات، آدم‌های خوب و بد ،شهرها، پیامبران، زنان خوب و بد و حتی سنگها و ... تا از این طریق انسانها را تحت تأثیر جاذبه شگفت خود قرار داده و آنها را به صحنه عمل آورده و تحوّلی شگرف در نهاد آنها بیافریند.
بررسی عشق در آثار عین القضات همدانی
نویسنده:
سیدقاسم محمدی هریکندیی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در عرفان والاترین صفت خدا عشق است. عشق عظیم‌ترین و ماورائی‌ترین نیرو در همه‌ی کائنات است و صفات الهی از مجرای عشق ظهور می یابند. درنظر عاشق، هر چیز نشانی از معشوق دارد که درگفتار عاشق با آن چیز، تجلّی می کند و نمودار می شود. عشق از منظر ارباب معرفت، مهم ترین رکن وپایه ی طریقت و مبنای وصول به بارگاه حقیقت باری تعالی است. برای وصول به مقام قرب و شهود جمال حضرت دوست، عقل پای بند است؛ ولی عشق؛ حلقه ی اتّصال عاشق و معشوق بوده و تنها توشه ی عاشق در سفرِ شهود و دیدار با معشوق به شمار می آید. عاشقِ حق، سنگلاخ طلب را با پای خسته می پیماید و سرانجام در بیابان حیرت، در حسرت یافتن قطره ای از چشمه ازلی حق، به تمام، محو و فنا می گردد: که وصال یار هم اینست.عین القضات همدانی، عارف قرن ششم، در میان ارباب معرفت، ویژگی های خاص دارد. از نگاه او این عشق است که انسان را به خدا می رساند و برای رسیدن به چنین مقامی، باید مجنون بود تا به جانب لیلی نظری افکند. طبق دیدگاه وی، عشق که جز به راز، نمی توان از آن سخن گفت، بر سه نوع است: عشق کبیر، صغیر ومیانه. عشق مجازی نیز در نظام فکری او –همچون بسیاری دیگر از عرفا – اهمیّت خاصّی دارد. عین القضات همدانی چون دیگر عُرفا، علاوه بر بیان عشق خدا به انسان و انسان به خدا، از عشق دیگری نیز پرده بر می دارد. امّا آن را به رمز گفته و نتیجه ی آن را به خواننده و اهل دل، واگذار کرده است. بعضی آن را «عشق حق به خود» تفسیر کرده اند. چرا که خود نیز فرموده، محبّت خدا با مصطفی از برای مصطفی نبود، بلکه این محبّت از بهرِ خود است.بدین ترتیب، نتیجه ی کلی به دست آمده، از این تحقیق نشان می دهد که عشق مورد نظر عین القضات، عشقی است که منجر به کمال اتّحاد و یگانگی می شود. روح انسان بعد از سپری شدن دوره هایی، به اصل خود برگشت می کند و به خدا وصل می شود و خودِ خدا می شود؛ زیرا روح انسان، از روح خداست.
عوامل خطای انسان از دیدگاه قرآن کریم
نویسنده:
حمید فیروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ازجمله مسائل مورد تحقیق از نگاه قرآن کریم ، عوامل خطاست.خطا یعنی اشتباه، خلاف، تقصیر، غلط، نادرست ، ناراست ، سهوو فعلی است که بدون اراده از مکلف صادر شود که به آن بازخواست نمی شود.عوامل خطای انسان از نگاه قرآن به معرفتی ، اخلاقی ، روانی و روش شناختی قابل تقسیم است.1 - عوامل معرفتی : مجاری معرفتی انسان عبارتند از: حس، عقل ودل که تمام آنها به نحوی خطا پذیر هستند .حس به دلیل جزئی ومحدود بودنش، شناخت را سطحی می کند و یقینبا آن حاصل نمی شود.عقل نیز به دلیل محدودیت آن به درکامور کلی، نمی تواند به تمام حقایق دست یابد. گاهی نیز به سبب نشستن غبارهایی برروی آن دچار خطا می شود.خطا پذیری دل نیز به دلیل نشستن غبارهایی از جمله هوی نفس برروی آن است.2- عوامل اخلاقی: برخی رذایل اخلاقی همچون تکبر پرده‏اى ظلمانى بر فکرانسان مى‏اندازد و قدرت تشخیص را از او مى‏گیرد، قلبش همچون یک ظرف مهر شده، مى‏گردد. ونیزپیروی از هوای نفس ، مانع به کارگیری صحیح قوای درک کننده انسان می شود. غفلت هم عارض برقوای ادراکی انسان شده و آن را مختل نموده ،کارایی آن را از بین می برد و راه را برای نفوذ شیطان باز می نماید.3 – عوامل روانی : عجله یکی از عوامل روانی خطاست که مراد از آن انجام کار به مجردخطور آن به ذهن و بدون تامل است. عجله موجب می شود که انسان نتواند میان خیر و شر فرق‏گذارد. همچنین مانع قضاوت صحیح می گردد. وابستگی مفرط به دنیا جزعوامل روانی است که سبب عدم تشخیص راه درست می شود. آرزوی طولانی واشتغال بیش از حد بدان ، سبب ازدسترفتن قوه تشخیصو قرین شدن با شیطان است. تعصب که وابستگی غیرمنطقی به شخص یا عقیده خاصی است و حجاب ضخیمى بر دیده عقل انسان مى افکند و سبب محروم شدن از درک حقایق می گردد. تقلید بی دلیل ازدیگران وپذیرفتن رأى آنان بدون درخواست برهان، از دیگر عوامل روانی خطا است. زنجیرى که اندیشه انسان را به بند مى کشد و به آدمى اجازه نمى دهد که درباره عقاید خود بیاندیشد. شخصیت گرایی یعنی پذیرش بی چون و چرای بعضی از اندیشه ها بدون مبنای علمی و عقلی، نیزسبب دربند کشاندن اندیشه ، اراده و زوال قدرت بصیرت و باز داشتن از حق گرایی می گردد. سیطره عوامل محیطی نیز بر انسان قدرت درست فکر کردن وگزینش راه درست را از وی سلب می کند. اثر پذیری ازشیطان که با سلاح وسوسه انجام می گیرد،درمقوله روانی می گنجد.این امر، سبب تصرف اندیشه و خیال انسان و مختل ساختن قوه تشخیص اومی گردد.4- عوامل روش شناختی : اعتماد به جهل درتقابل با علم وعقل ، سبب عدم تشخیص ارزش ها از ضد ارزش ها درانسان می گردد. اعتماد به ظن، موجب از دست دادن قدرت بصیرت، دوری از علم می شود. اعتماد به شک نیز، سبب مشتبه شدن در امور، مانع ادراک صحیح و تفکر، فقدان بصیرت و نفوذ شیطان درانسان است.
  • تعداد رکورد ها : 1264