جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 569
حقیقت نفس و نحوه ی ارتباط آن با بدن از نظر سهروردی و فخر رازی
نویسنده:
سمیه عباسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نفس‌شناسی اساس و بنیاد همه‌ی معارف بشری می‌باشد. انسان علاوه بر بدن مادی دارای نفس روحانی و ملکوتی نیز می‌باشد. شناخت ماهیت نفس و درک حقیقت آن همواره مورد توجه فیلسوفان و متکلمان اسلامی بوده است. اکثر فیلسوفان اسلامی به پیروی از ارسطو نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی، تعریف کرده‌اند. سهروردی با توجه به نظام فلسفی و طبقه‌بندی خاصی که از موجودات عالم انجام می‌دهد، نفس را نوری از انوار حق تعالی می‌داند. ایشان نفس را به جوهری نورانی و قائم به ذات که ورای جسم است، تعریف می‌کند. فخر رازی همانند ابن‌سینا، نفس را به کمال اول برای جسم طبیعی آلی تعریف می‌کند. یکی از مسائلی که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی تجرد نفس است. در رابطه با این مسئله همواره دو دیدگاه وجود دارد. عده‌ای منکر این نظریه هستند مثل گروهی از متکلمان و مادی گرایان، و عده‌ای به وجود نفس به عنوان موجودی مجرد اذعان دارند که اکثریت فلاسفه‌ی اسلامی در این دسته قرار دارند. سهروردی نفس را جوهری مجرد می‌داند که هر کسی با گفتن ضمیر «من» به آن اشاره می‌کند، نفس مغایر با اعضای بدن است و با تغیییر اعضای بدن تغییر نمی‌کند. او برای اثبات تجرد نفس، از دلایل ابن‌سینا البته با توجه به نگرش خاص خود و با تکیه بر نظریه‌ی علم حضوری، بهره می‌گیرد. فخر رازی گاهی همانند فلاسفه‌ی اسلامی، نفس را جوهری مجرد می‌داند و برای اثبات تجرد آن به دلایل و براهین ابن‌سینا تکیه می‌کند، و گاهی همانند متکلمان اسلامی نفس را جسمی لطیف می‌داند که به قدرت خداوند متعال در بدن تصرف می‌کند. یکی از مسائل دیگری که در زمینه‌ی نفس‌شناسی مطرح می‌شود مسئله‌ی رابطه‌ی نفس و بدن است. سهروردی رابطه ی نفس و بدن را بر اساس نظریه‌ی قهر عالی نسبت سافل و محبت سافل به عالی، بررسی می‌کند و رابطه‌ی آنها را تدبیری و شوقی می‌داند، که نفس به واسطه‌ی روح حیوانی، به تدبیر آن می‌پردازد. فخر رازی در این رابطه نیز نظری دوگانه دارد، آنجا که هم‌رأی با فلاسفه می‌شود رابطه‌ی نفس و بدن را همانند رابطه‌ی عاشق و معشوقی می‌داند و معتقد است زمانی که بدن، استعداد لازم را کسب کند نفس به واسطه‌ی روح بخاری در آن تصرف کرده و به تدبیر آن می‌پردازد. و آنجا که هم رأی با متکلمان می‌شود معتقد است که نفس به خواست خداوند در بدن تصرف کرده و از اول تا پایان باقی است.
بررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه‌گرای کانت
نویسنده:
الهام سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در زمینه‌ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه‌گرایی وفضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می‌باشند.مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی‌نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت‌مند را انسان فضیلت‌مند و راه دستیابی به سعادت را اکتساب فضایل می‌داند؛ اما توجه کانت، بر وظیفه و انجام آن به خاطر خود وظیفه و بدون در نظر گرفتن هر نوع انگیزه و میل و غایت دیگر است؛ به عبارت دیگر کانت، صورت اعتبار ‌دهنده و اخلاقی کننده عمل اخلاقی را امر مطلق عقل می‌داند و پنج صورت از آن ارائه می‌دهد. عمل اخلاقی را عمل بر طبق این پنج صورت معرفی می‌کند.بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا بعد از ذکر کلیاتی در باره‌ی فلسفه اخلاق، به بررسی نظریه اخلاقی ارسطو و سپس به نظریه اخلاقی کانت، پرداخته شده و در نهایت، تطبیقی از این دو گرایش مبنی بر کاربرد آن‌ها در زندگی ارائه شده است.
مفهوم فرجام‌شناسی از دیدگاه ابن‌میمون و تاثیرپذیری او از متفکران مسلمان سده3و4
نویسنده:
فاطمه حاجی‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موسی بن میمون(1135-1204م/530-601ق) یکی از متفکران بزرگ‌ یهودی به شمار می رود و نخستین کسی است که اقدام به تدوین نظام نامه‌ی اعتقادی کرد. او صورت بندیِ متفاوتی از پیشینیان را عرضه کرد که ماخوذ از اندیشه‌های فلسفی است. از طرفی او پایبند شریعت یهود بود و مفسر تلمودی به شمار می‌رفت و از طرف دیگر در فضایی اسلامی رشد یافته و به فلسفه نیز آشنایی داشت وبر همین اساس، به تبیین آراء می‌پرداخت. در این پژوهش به بررسی مفهوم فرجام شناسی و موضوعات مربوط از قبیل نفس شناسی، معاد شناسی و جاودانگی از دیدگاه ابن میمون و اندیشمندان مسلمان دو سده‌‌ی 3و4 هجری قمری پرداخته شده است. تبیین تاثیر آراء متفکران مسلمان بر ابن میمون و مقایسه‌ی دیدگاههای آنها در زمینه‌ی مباحث فرجام شناسی مستلزم بازخوانی متون دینی یهودی(تورات و تلمود) و مطالعه در آثار ابن میمون و شناخت اندیشه‌هایمتفکران مسلمان می‌باشد. به رغم اینکه ابن میمون و متفکران مسلمان به وجوب معاد اعتقاد داشتند، اما درخصوص معاد جسمانی و روحانی اختلافاتی دیده می‌شود. در میان متفکران، فارابی و ابن سینا تاثیرات قابل توجهی در اندیشه‌ی انسان شناسانه و فرجام شناسانه‌ی ابن میمون‌ داشته‌اند و با وجود شباهت‌هایی که میان آنها دیده می‌شود؛ تفاوتهایی جزئی نیز در آرا آنها قابل طرح و بررسی است.
بررسی تطبیقی حقیقت رؤیا از منظر ابن‌سینا و سهروردی
نویسنده:
زینب ابوالفتحی اصل
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اسرارآمیزترین موضوعاتی که همواره ذهن انسان را به خود مشغول کرده و انسان را برآن داشته که به بررسی عجایب آن برآید، رؤیاست. رؤیا مسأله‌ای است که هر فردی هم در خود آن را تجربه کرده است و هم از دیگران شنیده که چنین تجربه‌ای داشته‌اند و در رؤیا به عالمی راه یافته‌اند که ورود به آن با چشم برهم نهادنی ممکن می‌شود. حالت خواب زمینه‌ی تحقق رؤیاست و نعمت بزرگی است که خداوند به انسان بخشیده است که در این حالت (نفس)انسان از عالم مادی جدا شده و تعلقی به این عالم ندارد؛ بنابراین، وقتی انسان چشم‌هایش را می‌بندد، گاهی قدم به دنیایی می‌گذارد و چیزهایی را می‌بیند و یا می‌شنود، و تا زمانی که در خواب هست گمان می‌کند که آن ها اموری واقعی هستند(مثل چیزهایی در عالم مادی می‌بیند)ولی به محض باز کردن چشم‌هایش از آن عالم دور شده و آن‌ها را نمی‌یابد و فقط چیز‌هایی را به یاد می‌آورد. حال سؤالی که مطرح می‌شود این است که این اصوات و صور از کجا ناشی می‌شوند؟ خواب و رؤیا یکی از مسائل مورد توجه دانشمندان و روانشناسان و فیلسوفان بوده است و آنان را برآن داشته که در باب کم و کیف آن به تحقیق بپردازند. در فلسفه موضوع خواب و رؤیا نیز مطرح بوده و هر فیلسوفی با توجه به نظام فکری خود به توجیه و تفسیر آن پرداخته است. از میان فیلسوفان یونان ارسطو به این مسأله توجه خاصی داشته و رؤیا را حاصل خیال و عمل ذهن می‌داند. در میان فلاسفه‌ی اسلامی، فارابی و ابن سینا و همچنین شیخ اشراق به بررسی خواب و رؤیا پرداخته‌اند و ما در این تحقیق نظرات این فیلسوفان را در باب رؤیا و چگونگی تحقق آن را بر اساس مباني فلسفي آنها بیان خواهیم کرد؛ فارابی(259ق/339ق) خواب را حالتی می‌دانست که در آن تمام حواس از فعالیت باز می‌ایستند و در آن حالت با فعالیت قوه‌ی متخیله و همچنین ارتباط نفس با ملائکه‌ی سماوی رؤیا تحقق می‌یابد. ابن سینا(370ق/428ق) نفس را موجود مجردی می‌داند که توانایی ارتباط با عالم غیب را هم در بیداری و هم در حالت خواب دارد و می‌تواند معارفی را از آن عالم کسب کند که اگر این ارتباط در حالت بیداری باشد «وحی» تحقق می‌یابد ولی اگر این ارتباط در حالت خواب رخ دهد، «رؤیا» محقق می‌شود، البته وی تحقق رؤیا را نتیجه‌ی سه حالتِ فعالیت قوه‌ی متخیله و ارتباط نفس با نفوس سماوی و همچنین افاضه‌ی عقل فعال بر نفس می‌داند و براي رو يا انواعي قائل است كه عبارتند از روياي صادقه و روياي كاذبه، همچنين خواب از نظر وی حالتی است که در آن ارتباط با جهان مادی به کلی قطع می‌شود ولی با این وجود انسان صوری را می‌بیند یا اصواتی را می‌شنود که همان حالت رؤیاست، و از نظر ابن سینا قوه‌ای که در حالت خواب بیشترین نقش یا به عبارت بهتر نقش اصلی را دارد، قوه‌ی متخیله می‌باشد. سهروردی(549ق/587ق) نیز رؤیا را صوری می‌داند که در حالت خواب مشاهده می‌شوند،و نفس با اتصال به نفوس فلكي به حقايقي دست مي‌يابد با این تفاوت که وی در بحث رؤیا نظریه‌ی عالم مثال را مطرح کرده و با این مسأله به تبیین رؤیا پرداخته است
بررسی نظریه قرآن کریم درباره نسبت دین و اخلاق
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی نظریه قرآن‌کریم درباره نسبت دین و اخلاق، به استنباطِ پاسخ قرآن‌کریم به مساله‌ رابطه دین و اخلاق می‌پردازد و روشِ این بررسی تحلیلی است. هدف از این بررسی بهره‌گیری از نتایجِ آن در مطالعاتِ فقهی و تنظیمِ برنامه‌هایِ تربیتی است. مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معناشناختی، رابطه‌ای نزدیک با اخلاق دارد و واژه «الله» به عنوانِ واژه مرکزی در حوزه دین، با مفاهیمِ اخلاقی گره خورده است. همچنین مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معرفت‌ شناختی وابسته به اخلاق است و بسیاری از شرایع ریشه در اخلاق دارند اما از منظر غایت شناختی، دین تکمیل کننده اخلاق است. غایتِ نهایی دین تامینِ آرامشِ قلبی انسان است که بدونِ اخلاق ممکن نیست.آیاتِ قرآن‌کریم از وابستگی مفهومی اخلاق به دین دفاع نمی‌کنند و می‌توان مفهومِ اخلاق را با مفهومِ اعتدالِ نفسانی تعریف کرد اما آیاتِ قرآن کریم از وابستگی روان‌شناختی اخلاق به دین دفاع می‌کنند و بدونِ انگیزه‌های دینی نمی‌توان به تمامِ احکامِ اخلاقی عمل کرد.می‌توان از مطالبِ به ظاهر ضداخلاقی در قرآن‌کریم، تحلیل‌هایی ارایه کرد که سازگاری آنها با اخلاق روشن گردد. این تحلیل‌ها به طور عمده مبتنی بر تعریفِ صحیح از مفهومِ عدالت و مصلحت است.
بررسی حرکت‌پذیری مجردات
نویسنده:
محمدرضا طالبیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين‌ تحقيق‌، «حركت‌ پذيري‌» و وجود حركت‌ در مجردات‌ مورد بررسي‌ قرار داده‌ و مي‌كوشد تا به‌ اين‌مسأله‌ پاسخ‌ روشن‌ و مستدلي‌ بدهد. هدف‌ واپسين‌ نگارنده‌ آنست‌ كه‌ نشان‌ دهد حركت‌ و تغيّر در امورمجرد، به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ و عقلي‌ امري‌ پذيرفتني‌ و قابل‌ قبول‌ است‌ و از ديگر سو، تعارض‌ و ناسازگاري‌اي‌ كه‌در نظر ابتداي‌ ميان‌ متون‌ ديني‌ و يافته‌هاي‌ عقل‌ فلسفي‌ به‌ نظر مي‌رسد زدودني‌ است‌. براي‌ دستيابي‌ به‌ اين‌هدف‌ ابتدا در يك‌ فصل‌ سير بحث‌ حركت‌ در نقاط‌ اوليه‌ فكر فلسفي‌ دنبال‌ شده‌ سپس‌ در فصلي‌ ديگر به‌ايضاح‌ معناي‌ لغوي‌ و اصطلاحي‌ حركت‌ پرداخته‌ شده‌ است‌. تبيين‌ اقسام‌ و احكام‌ مربوط‌ به‌ حركت‌ هم‌بخشي‌ از تلاش‌هاي‌ مقدماتي‌ رساله‌ بوده‌ است‌. و اما بنياد اين‌ رساله‌ و محور و كانون‌ آن‌ توجه‌ به‌ ادله‌ ومباني‌ فلسفي‌اي‌ است‌ كه‌ حركت‌ در امور مجرد را ناممكن‌ و ناشدني‌ مي‌نمايانند به‌ لحاظ‌ فلسفي‌ دو برهان‌اساسي‌ در اين‌ باره‌ موجود است‌: برهان‌ فصل‌ و وصل‌ و برهان‌ قوه‌ و فعل‌. در اين‌ رساله‌ با مراجعه‌ به‌ متون‌دست‌ اول‌ فلسفي‌ در طي‌ يك‌ فصل‌ تبييني‌ كامل‌ و وافي‌ از اين‌ دو برهان‌ كه‌ سنگ‌ بناي‌ قول‌ به‌حركت‌ناپذيري‌ مجردات‌اند ارائه‌ شده‌ و آنگاه‌ براهين‌ ديگري‌ هم‌ كه‌ ممكن‌ است‌ در اين‌ راستا به‌ آنهاتمسك‌ شود طرح‌ و بيان‌ شده‌اند. سپس‌ در فصلي‌ جداگانه‌ تمامي‌ اين‌ براهين‌ و ادله‌ نقد شده‌ و سستي‌ وكاستي‌ و تردامني‌ آنها نمايان‌ گشته‌ است‌. نيز نگاهي‌ درون‌ ديني‌ به‌ بحث‌ شده‌ و دو افق‌ ديگر به‌ آن‌ افزوده‌گشته‌ است‌. اول‌ بحثي‌ در باب‌ تكامل‌ برزخي‌ انسان‌ كه‌ در آن‌ هم‌ از برهان‌ عقلي‌ و هم‌ از دلايل‌ نقلي‌ بهره‌گرفته‌ شده‌ است‌. دوم‌ بحثي‌ در دلايل‌ درون‌ ديني‌ تغيّر در مجردات‌ با تكيه‌ بر آيات‌ و روايات‌. بنابراين‌نوشتار حاضر در سه‌ فصل‌ به‌ همراه‌ يك‌ مقدمه‌ و پيشگفتار سامان‌ يافته‌ است‌.
اصل تعمیم‌پذیری در فلسفه اخلاق کانت و هیر
نویسنده:
کورش مولایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل تعمیم‌پذیری، که ما را ملزم می‌دارد تا در وضعیت‌های مشابه، داوری‌های مشابه داشته باشیم، به عنوان یک اصل مهم در فلسفه اخلاق مطرح است؛ اصل تعمیم‌پذیری جایگاه ویژه‌ای در فلسفه‌ی اخلاق کانت دارد، کانت با بیان امرمطلق و صورت‌های مختلف آن، معیاری برای اخلاقی بودن یک عمل به دست می‌دهد، وی معتقد است تعمیم‌پذیری مهم‌ترین بعد اخلاقی بودن یک عمل است و در واقع تعمیم‌پذیری به عنوان یک معیار گزینش احکام اخلاقی، تعبیری از امرمطلق کانت است که در صورت‌بندی قانون کلی تجلی می‌یابد. ریچارد مروین هیر نیز از فیلسوفانی است که تعمیم‌پذیری نقش کلیدی در فلسفه‌ی اخلاق وی دارد و آن را از ویژگی‌های حکم اخلاقی می‌داند؛ هیر معتقد به توصیه‌گرایی است و به باور وی، تفاوت بین توصیه‌های اخلاقی و غیر‌اخلاقی یا اوامر، در تعمیم‌پذیر بودن توصیه‌های اخلاقی است؛ هیر با ورود اصل تعمیم‌پذیری به فلسفه‌ی اخلاق، استدلال اخلاقی را موجه و راه ورود عقل به حوزه‌ی اخلاق را هموار می‌سازد و هم اینکه سهمی برای آزادی در نظر می‌گیرد. این دو فیلسوف احکام اخلاقی را تعمیم‌پذیر می‌دانند، اگرچه در روش و مبانی فلسفه اخلاق خود متفاوتند، هیر ناشناخت‌گرا و کانت شناخت‌گراست؛ هر دو تکلیف‌نگر و غیرواقع‌گرا هستند. روش کانت نقد شناخت و توانایی و کاربرد آن و پی‌افکندن اخلاقی فارغ از هرگونه اتکا به تجربه است و روشی که هیر به کار می برد تحلیل زبان است.
بررسی اندیشه سیاسی در آثار فلاسفه مسلمان (از فارابی تا ابن سینا)
نویسنده:
علی موسوی عمادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه سیاسی یونانی که بر مبنای تأمل نظری در بنیاد شهر و مدینه یونانی تأسیس و تدوین گشته بود، مفاهیم بنیادینی هم چون: حکومت قانون، مصلحت عمومی، رابطه شهروندی، سعادت و نقادی نظام مبتنی برخودکامگی را دارا بود. بحث جدی درباره فلسفه مدنی در دوره اسلامی که با فارابی آغاز شد، به طور عمده افلاطونی بود، چرا که از یک سو، کتاب سیاست ارسطوـ که اخلاق نیکوماخسی، مقدمه ای بر آن بود ـ به عربی ترجمه نشده بود و ازسوی دیگر، این کتاب ، با مبانی شریعت اسلامی و مدینه ای که با توجه به آن ایجاد شده بود، متعارض بود. غفلت فارابی از ضابطه (مصلحت عمومی) به عنوان ضابطه سنجش و تمیز شیوه فرمانروایی خوب از بد، که در کانون فلسفه سیاسی یونانی قرار داشت، باعث شد که نه بتواند در تمیز میان نظام های مدینه فاضله و مدینه های تغلب، به اندیشه یونانی اقتدا کند و نه بتواند ضابطه یونانیان در تمیز میان نظام های سیاسی مطلوب و منحرف را در فلسفه مدنی خود وارد کند. ازسوی دیگر، با تفسیر فلسفی از نبوت و وارد کردن مفهوم شاهی آرمانی که در کانون نظریه سیاسی ایرانشهری قرار دارد، و مفهوم بنیادین آن، رئیس مدینه و کانون تحلیل آن رأس هرم قدرت سیاسی بود، از فلسفه سیاسی یونانی فاصله می گیرد. با ابوالحسن عامری و سپس ابن مسکویه، گذار از فلسفه سیاسی به سیاست ایرانشهری، با شدت بیشتری دنبال شد، تا این که ابن سینا با انحلال اندیشه سیاسی در الهیات شفاء و تأکید بر تمایز دو وجه حکمت(نظری و عملی)، اقدامی انجام داد که منجر به جدایی نظر وعمل، و در نتیجه، بی معنایی کامل حکمت عملی شد و بدین ترتیب، دوره شکوفایی فلسفه سیاسی با مرگ ابن سینا به پایان رسید.
عقلانیت در اندیشه فلسفی ابن سینا
نویسنده:
معصومه اسماعیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پایان‌نامه‌ی حاضر در چهار فصل به بررسی عقلانیت در اندیشه‌ی فلسفی ابن سینا پرداخته و روش عقلی ایشان را مورد بررسی قرار می‌دهد. جناب بوعلی به عنوان رئیس المشائین بزرگ‌ترین مفسّر فلسفه‌ی مشائی و ارسطوئی بوده و خود نیز در این زمینه صاحب نظری به نام است. گرایش جناب بوعلی به عقلانیت اشراقی در دورن متأخر زندگی و سوال بر سر گذر ایشان از معبر عقلانیت بحثی به سمت روش اشراقی و اختلافات اهل نظر در این رابطه، مهم‌ترین دلیل نگارش این رساله بود.بخش اول از رساله با عنوان مبانی بحث به بررسی فلسفه‌ی مشاء، جایگاه بوعلی در فلسفه‌ی مشاء و توضیحی راجع به زندگی و آثار بوعلی اختصاص یافته و کلیات این مباحث به قلم تحلیل و بررسی بیان می‌شود.بخش دوم از رساله با عنوان عقلانیت بحثی، مفاد عقلانیت بحثی اعم از ارسطوگرایی، اهمیت به منطق و برهان و بنیاد قرار دادن اولیات را مطرح کرده و اهمیت برهان و منطق را درفلسفه‌ی بوعلی به تصویر می‌کشد. در این بخش با بررسی ادراک و مراحل آن از منظر بوعلی به جایگاه و نقش ادراک عقلی پرداخته شده و این نوع ادراک را به عنوان مهم‌ترین نوع از شناخت مورد بررسی قرار می‌دهد. بخش سوم از این رساله با عنوان عقلانیت اشراقی به بیان گرایش جناب بوعلی به عقل اشراقی اختصاص یافته و مصادر اشراقی تفکر بوعلی از جمله مصدر افلاطونی، مصدر افلوطینی، مصدر هرمسی، مصدر شریعت و عرفان با توضیحی راجع به چگونگی تأثیر هر مصدر در تفکر اشراقی بوعلی شمرده شده است. در این بخش که شامل چند فصل می‌باشد مولفه‌های عقل اشراقی نیز بیان شده و جوانب اشراقی در رسائل عرفانی ابن سینا و سه نمط آخر اشارات مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. بخش اخر در سه فصل به نتیجه‌گیری از کل تحقیق اختصاص دارد.ابتدا عقل دوره‌ی اسلامی مورد بررسی قرار گرفته و در فصل دوم اشراق در فلسفه‌ی بوعلی بیان شود و در آخرین فصل، مولفه‌های عقل بحثی و عقل اشراقی جمع‌بندی شده و مورد بحث بررسی اجمالیقرار می‌گیرد. به طور خلاصه بررسی کرده که به عنوان نتیجه‌ی بخش سوم قلمداد می‌شود.این اثر با استفاده از کتب و رسائل بوعلی چون اشارات و تنبیهات، شفا، مبدأ و معاد، تعلیقات، حی‌بن یقظان، رساله الطیر، رساله العشق نگاشته شده و تمام رساله جز نقل قول‌های مستقیم با پردازش قلم نویسنده بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 569