جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
تحلیل مفهوم دموکراسی غربی و مردم سالاری دینی
نویسنده:
مهدی قربانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني قدس‌سره,
چکیده :
مردم سالاری یکی از مهم ترین بحث های فلسفه سیاسی بوده و برداشت های متعددی از آن صورت گرفته است. بر اساس تحلیل فهم تاریخی از واژه دموکراسی و تبیین عناصر اصلی آن، می توان چنین تعریفی از آن ارائه داد: حکومتی است که در آن مشارکت مردم در مسائل سیاسی، و آزادی و تساوی همه در برابر قانون و رضایت مردم نسبت به نظام سیاسی حاکم به رسمیت شناخته شده است. با بررسی آموزه های اسلامی، به این نتیجه می رسیم که تحقق عناصر موجود در مفهوم مردم سالاری مورد اهتمام اسلام نیز بوده است. همین نکته، زمینه مناسبی را برای ارائه الگویی جدید از مردم سالاری، پیش روی ما قرار می دهد؛ زیرا در طول تاریخ دموکراسی ناب و خالص وجود نداشته است، بلکه تمام دموکراسی ها در چارچوب باورهای مختلفی محدودیت هایی را پذیرفته اند. بر این اساس، راهکارها و سازوکارهای تحقق آن تعریف شده است. بنابراین، می توان دموکراسی ناب را بر اساس آموزه های اسلامی، که مورد اعتقاد و باور مسلمانان است، تحدید کرده و سازوکارهای تحقق آن را مشخص نمود. به این ترتیب، الگوی جدیدی از مردم سالاری را تحت عنوان مردم سالاری دینی ارائه داد. این مقاله با رویکرد نظری به این موضوع می پردازد. روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی می باشد.
صفحات :
از صفحه 103 تا 122
راهکاری برای تحقق «حماسه اقتصادی» (بازخوانی اخلاقی اندیشه ای اقتصادی اسمیت بر اساس الگوی اسلامی - ایرانی پیشرفت)
نویسنده:
شیرزاد پیک حرفه
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریه اقتصادی کلاسیک بیشتر تمایل داشت ادم اسمیت را اقتصاددانی بداند که نیم‌نگاهی به فلسفه اخلاق داشت، نه یک فیلسوف اخلاق جدی با دغدغه‌های سترگ اخلاقی. به همین دلیل، ثروت ملل ادم اسمیت غالباً اثری کاملاً جدا از اثر اخلاقی‌ او ـ‎ نظریه‌ای درباره عواطف اخلاقی‎ ـ دانسته شد و بیش از آن قدر دید. این در حالی است که اسمیت اقتصاد و اخلاق را مکمل هم و این دو اثر را مرتبط به هم می‌دانست. او پیش از آنکه درباره اقتصاد بنویسد، درباره فلسفه اخلاق نوشت و بیش از آنکه اقتصاددان باشد، فیلسوف اخلاق بود. اسمیت، که غالباً پدرخوانده «سرمایه‌داری» دانسته ‎می‌شود، ضمن ارائه اصول کلی آن، بسیاری از آفاتش را پیش‌بینی کرد. از میان آفاتی که وی برای «سرمایه‌داری» برشمرد، می‌توان به «دست‌مزدهای حداقلی»، «بهره‌کشی از نیروی کار در مستعمره‌ها»، «ازخودبیگانگیِ ناشی از تقسیم کار»، «ازبین‎رفتنِ مهارت‌های فرد» و «کاهش استعدادهای انسانی کارگران» اشاره کرد. او کوشید با ارائه تمهیداتی اخلاقی مانند تأکید بر «همدلی»، «عدالت در افزایش سطح دستمزدِ کارگران» و «برخورداری از فرصت برابر برای رقابت در اقتصاد»، از پیدایش آن آفات جلوگیری کند؛ اما خوانش یک‌سویه نظریه اقتصادی کلاسیک از پازل هنجاری اسمیت و بی‌توجهی به تمهیدات اخلاقی او در ثروت ملل و نظریه‌ای درباره عواطف اخلاقی، باعث شد بسیاری از پیش‌بینی‌های اسمیت درباره آفات «سرمایه‌داری» به‎وقوع ‎پیوندند. این مقاله بر آن است با تکیه بر اندیشه‌های اخلاقی ادم اسمیت و بر اساس «الگوی اسلامی ـ ‌ایرانی پیشرفت»، خوانشی جدید از «سرمایه‌داری» ارائه کند که بتوان از آن به‌عنوان راهکاری برای تحقق «حماسه اقتصادی» و پیشبرد «تولید ملی» استفاده کرد.
صفحات :
از صفحه 1 تا 14
چگونگی بازتولید فلسفه‌های علوم انسانی با تکیه بر فلسفه اسلامی
نویسنده:
حسین سوزنچی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
چکیده :
امروزه اثبات اینکه بسیاری از آموزه‌های علوم انسانی مدرن، با آموزه‌های اسلامی ناسازگار است و تحول در این علوم، امری ضروری است، کار دشواری نیست. آنچه دشوار است تبیین این نکته است که چگونه می‌توان این تحول را، نه با نگاه خام و گذاشتن چند آیه و روایت در کنار متون جدید، بلکه با استمداد از علوم و اندیشه‌های اسلامی‌ای که حاصل قرن‌ها تلاش علمی اندیشمندان مسلمان بوده و در تعاملی پویا با اندیشه‌های معاصر، رقم زد. اگرچه این تحول‌بخشی نیازمند استمداد از بسیاری از دانش‌های سنتی مسلمانان است، اما هدف مقاله حاضر، این است که فقط شیوه و میزان کمک «فلسفه اسلامی موجود» به تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن را مورد بحث قرار دهد. در طبقه‌بندی‌های سنتی علوم، به دلیل پذیرش ماهیت سلسله ‌مراتبی دانش‌ها، «فلسفه اولی» ‌مادر علوم شمرده می‌شد، و به لحاظ معرفت‌شناختی، شایستگی این را دارد که پشتوانه تمام علوم دیگر قرار گیرد. با انحطاط مابعدالطبیعه در دوران جدید و القای بن‌بست در عرصه وجودشناسی، فلسفه به مثابه علم وجودشناسی رسما کنار زده شد، و تقدم فلسفه بر سایر علوم زیر سؤال رفت؛ اما در پس پرده، وجودشناسی ماتریالیستی زیربنای علوم گردید و با غلبه یافتن پیش‌فرض‌هایی همچون مادی و متباین دانستن وجود انسان‌ها و کنار گذاشتن مبحث علیت غایی در تحلیل واقعیات انسانی، استقلال و اصالت فلسفی بسیاری از مباحث علوم انسانی زیر سؤال رفت و فضای قراردادانگاری و تبعیت از اعتباریاتِ بی‌ضابطه غلبه یافت و مباحث این دسته از علوم، به یک سلسله مباحث حسی و قراردادی آمیخته با پیش‌داوری‌های ماتریالیستی در باب ماهیت انسان، فروکاسته شد. این مقاله می‌کوشد با تبیین الگوی مطالعه وجودشناختی در بررسی امور خاص، نشان ‌دهد که چگونه «وجودشناسی مضاف» می‌تواند الگوی موجهی برای تحقیق در عرصه «فلسفه‌های مضاف» (فلسفه روان‌شناسی، فلسفه اقتصاد، و...) باشد؛ و نیز اینکه چگونه تحول‌آفرینی در علوم انسانی مدرن، نیازمند بهره‌مندی از چنین «فلسفه‌های مضاف»‌ی است. همچنین با نشان دادن مصادیقی از تحقق یافتن چنین وجودشناسی‌های مضافی در تاریخ اندیشه اسلامی، و ارائه مصادیقی از ورود این گونه مباحث در نقد و اصلاح علوم انسانی جدید، امکان عملی چنین الگویی را آشکارتر سازد.
صفحات :
از صفحه 69 تا 118
وضع نظریۀ اخلاق در عصر مدرن؛ واکاوی نظریۀ اخلاق اصالت چارلز تیلور
نویسنده:
حسن بوژمهرانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پوهشگاه علوم وحیانی معارج,
چکیده :
در تاریخ اندیشۀ مدرن، دو نقطۀ عطف وجود دارد. اولی، انقلاب فلسفی- معرفتی دکارت است. ظهور و بسط فلسفۀ دکارت، به‌معنای زوال جهان‌بینی قرون وسطی، تولد سوژۀ انسانی و تغییرات اساسی در مباحث و موضوعات شاخه‌های گوناگون علمی بود. فلسفۀ او بر اندیشه‌های عصر جدید، مانند لیبرالیسم، دموکراسی، حقوق بشر، عقلانیت علمی و قانون‌گرایی روابط و نهادهای اجتماعی جدید مبتنی بود. بر همین‌ اساس، هنجارها و داوری‌های اخلاقی دچار تغییرات بی‌سابقه‌ای شد. نقطۀ عطف دوم، در نیمۀ قرن بیستم رخ داد و بسیاری از اندیشه‌های عصر روشنگری را به افسانه و سراب تبدیل کرد. چارلز تیلور، یکی از نمایندگان چرخش فلسفی معاصر، معتقد است که معرفت‌شناسی طبیعت‌گرای دکارتی باعث غلبۀ تفسیر نسبی‌گرایانه، لذت‌گرایانه، اتمیستی و پوچ‌گرایانه از کنش اخلاقی و انحراف از آرمان اصالت اخلاقی مدرن شده است. وی افزون‌بر دفاع قاطع از ضرورت خودشکوفایی فردی و صداقت با خویشتن، دنبال فهم غنی‌تری از زندگی در چارچوب خیر‌های گریزناپذیر اخلاقی است. هدف از این پژوهش، ژرف‌اندیشی دربارۀ انسجام و کفایت اندیشۀ اخلاقی یکی از اندیشمندان برجستۀ فلسفۀ اخلاق معاصر است. این پژوهش نشان می دهد بازگشت نظریۀ اخلاقی تیلور به سنت رمانتیسیسم برای احیای تعالی اخلاقی نارساست و به فضیلت‌گرایی دینی بسیار نزدیک‌تر است تا آرمان اصالت مدرن. همچنین کمک گرفتن از منابع مختلف توجیه اخلاق اصالت، به ابهام‌ها و تعارض‌های نظریۀ وی افزوده است. چون تیلور فیلسوفی تحلیلی است، روش‌شناسی این پژوهش، تحلیلی- انتقادی است.
صفحات :
از صفحه 129 تا 160