جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
رابطه دین با فلسفه بر پایه مبانی حکمت صدرالمتألهین و علامه طباطبایی
نویسنده:
زهیر انصاریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رابطه دین و فلسفه به عنوان دو منظومه معرفتی و بررسی تعاملات آن دو، پیوسته از مسائل بسیار مهم اندیشه دینی و فلسفی بوده است که نتایج آن در تبیین معنای فلسفه دینی نقش شگرفی دارد. فیلسوفان اسلامی جملگی بر اهمیت این مسأله واقف بوده و درباره نقش آموزه‌های دینی در بالندگی اندیشه فلسفی نظریه‌پردازی کرده‌اند. دیدگاه فیلسوفان اسلامی در این مسأله در الگویی واحد قابل بررسی است که بر اساس آن هر فیلسوفی مبتنی بر دیدگاه خود درباره نسبت دین و فلسفه در مقام پدیداری، به کیفیت انتقال آموزه‌های دینی به فلسفه به عنوان دانشی با قواعد خاص می‌پردازد. صدرالمتألهین و علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنی نیستند. دیدگاه صدرالمتألهین درباره پیوند دین و فلسفه در دو مقام پدیداری و مقام فهم قابل رهگیری می‌باشد. نسبت دین و فلسفه در مقام تنزیل و پدیداری از حیثیات مختلفی نظیر منشأ، فاعل‌شناسا، روش، مسائل، زبان و زمان مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه دین و فلسفه در اصل روش و مسائل متحد هستند لکن از جهت مرتبه نسبت به یکدیگر تفاضل دارند. نتیجه این تفاضل، در نسبت زبانی و زمانی دین و فلسفه نمایان می‌شود؛ به طوری که زبان دین علاوه بر اشتمال زبان حکمی، از زبانی تنزیلی بهره می‌برد که رقیقه‌ای از زیان حکمت محسوب می‌شود؛ همچنین با عنایت به تفاضل معرفتی دین نسبت به فلسفه، فیلسوفان برای نیل به حقیقت باید از آموزه‌های انبیاء اقتباس نمایند و لذا فلسفه زماناً از دین متأخر است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی و باطنی برای نیل به معنای معتبری که الفاظ متون دینی از آنها حکایت می‌کنند. بهره‌گیری از این روش‌ها، فلسفه را در جایگاهی قرار می‌دهد که با اقتباسی روشمند از آموزه‌های دینی، در عین حفظ گوهر تفلسف می‌توان آن را به دینی بودن متصف نمود. دیدگاه علامه طباطبایی نیز همانند ملاصدرا در همین الگو مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این نظریه به جهت مرموز و مجهول دانستن روش وحیانی امکان تبیین نسبت روشی دین و فلسفه وجود ندارد. متون دینی در تبیین معارف عالی خود از همان زبان مرسوم میان انسان‌ها بهره می‌برد که از جمله اعتباریات محسوب می‌شود و نسبت آن با حقایق محاکی از آن نسبت مثل به ممثل است. همچنین اوج دین از دیدگاه علامه طباطبایی زماناً متأخر از اوج فلسفه حادث شده است. مناسبات دین و فلسفه در مقام فهم نیز عبارت است از روش‌هایی زبانی مبتنی بر تفسیر قرآن به قرآن که دانش فلسفه را با فهم صحیح از متون دینی به جایگاهی می‌رساند که کمال آن در فلسفه‌ای دینی متجلی می‌شود که در آن همه قضایای نظری و عملی بالتحلیل به اصل توحید بازگشت داشته باشد.
فاعلیت خدا در نظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد حکاک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
چکیده :
يكی از اصلی ترين مسائل خداشناسی، مسئله فاعليت خداست. فاعليت خدا- هماننـد فاعليـت هـر فاعل ديگری- ربطی كامل به علم او به فعلش دارد كه آن نيز يكی ديگر از اساسـی تـرين مسـائل الهيات است. مسئله فاعليت خدا از آغاز تكون فلسفه اسلامی مورد توجه فيلسوفان مسـلمان بـوده است. يكی از نظريه های غالب در اين باب، نظريه فاعليت بالعنايه است. ابن سينا قائل به اين نظريه اســت و صــدرالدين محمــد شــيرازی (ملاصــدرا) آن را پذيرفتــه و تغييراتــی درآن داده اســت. نظريه ای ديگر در اين مبحث نظريه عرفاست. از نظر عرفا خدا فاعل بالتجلی است: فعل او ظهور اوست. حكيم ملاصدرا ايـن نظريـه را نيـز پذيرفته است و بين آن با نظريه فاعليت بالعنايه تعارضی نمی بيند. علامه طباطبايی نيز هر دو نظريـه را قبــول دارد، نهايــت آنكــه در نظريــه فاعليــت بالعنايــه مــورد قبــول او اراده خــدا بــه علــم او بر نمی گردد، بلكه از صفات فعل او محسوب اسـت و ايـن، بـارزترين تفـاوت بـين رأی او و رأی ملاصدرا در اين باب است.
صفحات :
از صفحه 109 تا 128
حقیقت سعادت از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه موسوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم) , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر میکوشد تا حقیقت سعادت را از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی بررسی کند. تبیین نظریه سعادت علامه طباطبایی با توجه به مبانی نظری فلسفهی او و اثبات نوآوریهای علامه در این مسئله از مهمترین فصلهای این پژوهش به شمار میرود. ما در ابتدا به بیان ارتباط سعادت با عناصر اصلی حکمت متعالیهی ملاصدرا و علامه طباطبایی و توضیح نقش این مبانی بر سعادت حقیقی از دیدگاه آنها میپردازیم. پس با در کنار هم قرار دادن این عناصر میکوشیم تا حقیقت سعادت از نگاه آنان را ترسیم کنیم.در طی این مراحل با اشاره به تفاوتهای مبنایی ملاصدرا با حکمای پیشین از جمله فارابی، ابن سینا و سهروردی به طرح جدید و نوی ملاصدرا در ترسیم سعادت حقیقی میرسیم؛ و البته در عین حال با وجود آن که برخی اندیشمندان معاصر معتقدند علامه طباطبایی بر روی خطوط فکری ملاصدرا حرکت میکند، طرح نوی علامه را اثبات می‌کنیم. ملاصدرا سعادت را رسیدن به ساحت وجود بر محور معرفت و حکمت نظری می‌داند و از قرب الهی نیز در همین پارادایم صحبت می‌کند. علامه طباطبایی سعادت را قرب الهی می‌داند. وی عمل انسان را در کنار معرفت و ایمان راه رسیدن به سعادت می‌داند. در این پژوهش سعی می‌کنیم تا به طور مستدل اثبات کنیم که علامه طباطبایی در این مسئله، طرح ملاصدرا از حقیقت سعادت را با توجه به مبانی خویش تغییر میدهد؛ و این تفاوت نگرش با بازگشت به عناصر اصلی فلسفهی این دو فیلسوف بزرگ روشن میشود. پس از تبیین حقیقت سعادت، در ادامه به عوامل رسیدن به سعادت و موانع آن از دیدگاه این دو فیلسوف می‌پردازیم و با بررسی تطبیقی آن، امتیازات و نقایص هر یک از آن‌ها را بیان می‌‌کنیم. در نهایت در این تحقیق به چارچوب اصلی مسئلهی سعادت حقیقی و چگونگی دستیابی به آن پرداخته شده است. با توجه به روشن شدن حقیقت سعادت انعکاس آن در بخشهای دیگر و لوازم فلسفی آن نیز قابل بررسی خواهد بود.
ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نو صدرایی (علامه طباطبایی، استاد مطهری، استاد جوادی آملی)
نویسنده:
صباح توکلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش که با عنوان «ضرورت دین از دیدگاه فلاسفه نوصدرایی» می باشد، این مسئله مطرح است که انسان چه نیازی به دین دارد و نقش دین در زندگی انسان چگونه است؟آیا حضور دین در زندگی انسان ضروری است یا خیر؟هر چند در این مسئله، دیدگاه ها و رویکردهای گوناگونی وجود دارد، ولی در این پژوهش، این بحث را از دیدگاه نظریه پردازان معاصر در حوزه ی دین شناسی، خصوصاً علامه طباطبایی، استاد مطهری و آیت الله جوادی آملی بررسی و تحلیل نموده ایم.در ابتدا به تبیین موضوع و اهمیت پژوهش در این مسئله پرداخته ایم؛ سپس، معناشناسی دین، دلایل ضرورت دین، پاسخهای ارائه گردیده به شبهات ناظر بر ضرورت دین و در نهایت اهداف و فواید دین از دیدگاه هر یک از فلاسفه نوصدرایی را بیان نموده ایم.علامه طباطبایی انسان را خواستار سعادت، کمال و خیر می داند، زندگی اجتماعی را یک ضرورت و وجود قانون آن را گزیرناپذیر می خواند. وی معتقد است قانونی می تواند تأمین کننده ی عدالت و سعادت باشد که با نظام تکوین هماهنگی حاصل کند، این امر زندگی اخروی را نیز شامل می شود. ایشان موفقیت دین با چنین جامعیتی را از طریق بحث عقلی و نیز آزمون تاریخی قابل ارزیابی می دانند.استاد مطهری بر این باورند که دستگاه های شناسایی بشر توانایی شناسایی و پاسخ کامل به مهم ترین و سرنوشت سازترین پرسش های بشر را ندارند و تنها دین چنین توانایی را دارد و در این کار خود رقیب ندارد. بنابراین انسان برای حل حیاتی ترین مشکلات خود، باید متواضعانه خود را در اختیار دین قرار دهد.آیت الله جوادی آملی هدایت انسان را در تحصیل سعادت، ضروری می دانند و معتقدند که هدایت نوع انسان بدون وحی و بدون رهبر وحی شناس و عامل به آن میسّر نیست و می فرمایند: عقل انسان برای تأمین ضرورت هدایت وی مستقل نبوده و در بسیاری از مسایل نارسا است. در هدایت انسان عقل چون چراغ و وحی مانند راه راست است که با نور عقل ضرورت وحی و راه آن شناخته می شود.
ملاصدرا و معناشناسی
نویسنده:
حسن همتائی، علی اکبر احمدی افرمجانی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: موسسه فرهنگی تحقیقاتی إسراء,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
صدرا یک‌بار اشاره می‌کند که آنچه عارفان بدان اسم می‌گویند، نزد فیلسوفان به نام مشتق شناخته می‌شود. اما در مواضع دیگری، خود از واژه‌ی اسم استفاده می‌کند و حتی تقسیم‌بندی ظریفی میان اسم، صفت و ذات را معرفی می‌نماید. در باب معنای اسم، او در موضعی به‌صراحت اعلام می‌کند که اسم‌ها به ازای معانی کلی عقلی هستند و نه به ازای هویات عینی، و حتی برای نام‌ها در عالم اسماء، به موازات اشیاء، قائل به جنس و فصل می‌گردد. اما در موضع دیگری بیان می‌کند که اینطور نیست که تنها ماهیت‌های کلی دارای نام باشند، بلکه اشخاص و معقولات ثانی هم می‌توانند موضوع‌له نام باشند. گویی برداشت صدرا از معنا گاهی بسیار تنگ و گاهی وسیع‌تر بوده است. این وسعت نظر هنگامی که او درباره‌ی نام‌های بی مسما و مسماهای بدون نام سخن می‌گوید بیشتر به چشم می‌آید و در هنگام بحث از امکان و چگونگی نامیدن خداوند به اوج می‌رسد. در اسفار، نام خداوند را نامی برای همه‌ی اشیاء و مسمای نام خداوند را مسمایی برای همه‌ی نام‌ها می شمرد. چنین قبض و بسطی در اشاره‌های صدرا به معنا، است که تلاش نویسندگانی چون سجاد رضوی را در تطبیق نظر صدرا بر [گوشه‌هایی از] نظریات معناشناسی معاصر نامطلوب می‌سازد. در واقع نظر به بنیادهای به‌کلی دیگرگون فلسفه‌ی اصالت وجود، ظهور هرگونه شباهت ظاهری میان معناشناسی معاصر و معناشناسی صدرایی را باید به دیده‌ی تردید نگریست.
صفحات :
از صفحه 119 تا 142
صادر اول از دیدگاه پروکلس و صدر المتالهین
نویسنده:
سعید رحیمیان، زهرا اسکندری
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین مسائل فلسفی برای همه مکاتب، از جمله مکاتبی که قائل به مبدئی الهی و واحد برای عالم هستند، تبیین کیفیت پیدایش عالم و چگونگی صادر شدن کثرات از واحد است. در این میان، فلاسفه مسلمان با توجه به اصل توحید، همچنین لزوم سنخیت میان علت و معلول و بر اساس قاعده الواحد به بحث درباره صادر اول پرداخته‌اند. صدرالمتالهین یکی از فلاسفه مسلمان است که برای نخستین بار صادر اول را وجود می‌داند. در میان فلاسفه غرب نیز برای نوافلاطونیان دغدغه اصلی، چگونگی کثیر شدن واحد است. پروکلس (ابرقلس- بروقلس. 410-485م) یکی از مهمترین نوافلاطونیانی است که در قرن پنجم پس از میلاد می‌زیسته است. وی که مهمترین شخصیت نوافلاطونی پس از فلوطین است، سالیان دراز ریاست حوزه آتن را بر عهده داشته است. پروکلس نخستین نوافلاطونی است که مشخصاً صادر اول را وجود می‌داند. این نوشتار مقایسه‌ای است میان دیدگاه ملاصدرا و پروکلس در باب صادر اول.
صفحات :
از صفحه 41 تا 50
نقدی بر نظریه حرکت جوهری ملاصدرا و تأثیر آن در فهم او از آیات قرآن
نویسنده:
علی ارشد ریاحی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این مقاله ابتدا مهم‌ترین دلیل‌های اثبات حرکت جوهری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. دو دلیل از پنج دلیل حرکت جوهری به کمک نقادی برخی از معاصران و سایر دلیل‌ها با استدلال‌هایی جدید و ابتکاری ابطال شده‌اند. سپس تفسیرهایی که صدرا با توجه به نظریه حرکت جوهری ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. به این منظور، کلیه آیاتی را که صدرا تحت تأثیر این نظریه، بر خلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع‌آوری شده و با توجه به سایر آیات، روایات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و خصوصیاتی که در فلسفه برای حرکت جوهری بیان شده است، صحت و سقم انطباق آیات با حرکت جوهری معین شده و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت‌های صدرا (تحت تأثیر نظریه حرکت جوهری) از آیات قرآن، درست نیست.
صفحات :
از صفحه 13 تا 31
روی آورد بین رشته ای و هویت معرفتی فلسفۀ صدرایی
نویسنده:
احد فرامرز قراملکی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصالت تفکر فلسفی ملاصدرا و تبیین تعین معرفتی فلسفه او از مسایل بحث برانگیز است. صدراشناسان معاصر دیدگاههای گوناگون در این خصوص ادامه کرده اند. منکران اصالت تفکر فلسفی ملاصدرا او را به التقاط متهم کرده اند و قائلان به اصالت این فلسفه در تبیین آن، دیدگاه های مختلف ابزار داشته اند؛ عده ای آن را حکمت تلفیقی دانسته اند که در نظام و ساختار معرفتی ابتکاری است و عده ای ملاصدرا را ابن سینای اشراقی به سبک سهروردی دانسته اند و برخی فلسفه او را اصالتا «کلام» تلقی کرده اند و گروهی بر زبان و منطق برتر در حکمت متعالیه تاکید کرده اند. «تنوع ابزار در مقام گردآوری» و «هندسه نوین معرفتی» دو دیدگاه دیگر در تبیین هویت معرفتی فلسفه صدرایی هستند. مطالعه بین رشته ای تبیین روشنی از فلسفه صدرا است که در پرتو توجه به آفات حصرگرای روش شناختی قابل حصول است. اخذ روی آورده های گوناگون در تبیین پدیدارها نوعی کثرت گرایی روشی شناختی است که بر نظریه ذومراتب بودن حقیقت استوار است، نظریه ای که تمایز فلسفه متعارف و متعالیه را توضیح می دهد.
صفحات :
از صفحه 125 تا 136
فرضیه خداباوری در استدلال استفان هاوکینگ، ملاصدرا، ابن سینا و کیث وارد
نویسنده:
فائزه زارعیان، سیدمهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دانشمندان گستره کیهان‌شناسی نوین، با پشتیبانی از ماده‌گرایی، هر گونه ایده خداباوری را پیرامون توضیح جهان غیر ضروری و دارای ساختار غیر عقلانی می‌دانند. استفان هاوکینگ، به عنوان دانشمند سرشناس این حوزه، با طرح استدلالی بر مبنای فرضیه انفجار بزرگ، در تلاش است با انکار نظریه وجود خداوند نشان دهد جهان در اثر اتفاق یا ضرورت به وجود آمده است. با توجه به ابعاد متافزیکی این گفتمان، تلاش بر آن است تا با استفاده از اصول نظام فلسفی سینوی و کیث وارد، ضمن ابطال استدلال هاوکینگ، نظریه خداوند اثبات گردد. در این راستا، هستی‌شناسی حکمت متعالیه نه تنها وجود خداوند را با فرضیه‌های علمی مانند انفجار بزرگ ناسازگار نمی‌داند، بلکه رابطه‌ای پویا میان خداوند و جهان اثبات می‌نماید. بدین ترتیب، ملاحظه می‌گردد که نظام فلسفی ابن‌سینا و حکمت متعالیه هر کدام به نوعی می‌توانند برای چالش‌های نوین عرصه خداباوری چاره‌اندیشی نمایند. هدف این پژوهش پرداختن به چالش جدید کیهان‌شناسی و خداباوری در نظام فلسفی ابن‌سینا و به ویژه ملاصدرا و پویا نمایی آنها با توجه به آرا کیث وارد است. تحلیل و نقد استدلال هاوکینگ بر مبنای سینوی و صدرایی، ورود این دو نظام فلسفی در تبیین مسائل روز، و ارائه راه‌حل‌های فلسفی برای چالش‌های دنیا معاصر و تطبیق این دو نظام فلسفی با آرا کیث وارد را می‌توان از نتایج این پژوهش محسوب کرد.
صفحات :
از صفحه 153 تا 178
زیبایی شناسی فلسفی و تحلیل نظریه «اصالت زیبایی» در حکمت مطهر
نویسنده:
مهدی گنجور، مهدی امامی جمعه
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تأمل در زیبایی و جمال، همچون دیگر مقوله های فلسفه و علوم انسانی، بیش از دو هزار سال قدمـت دارد، چنان که یونانیان باستان، آن گونه که از رسالات هیپاس بزرگ افلاطون و بوطیقای ارسطو برمی آید، سهم عمده ای در تکوین آن داشته اند. البته اطلاق لفظ زیبایی شناسی به این نوشته ها، خالی از تسامح نیست. اما نمی توان آثار و تأملات متفکران بشر را در مقوله زیبایی، انکار کرد و دیدگاه ها و نظریه های متنوع و ژرف ایشان را نادیده گرفت. در این نوشتار، سعی بر این است که از جنبه های گوناگون به بررسی این مقوله پرداخته شود . برای این منظور، ابتدا با رویکردی فلسفی– عرفانی به تعریف و تبیین زیبایی و تلازم معرفتی آن با عشق پرداخته شده و در پی آن مکتب «اصالت زیبایی» مورد تحلیل قرار گرفته است. دیدگاه حکمت متعالیه صدرایی پیرامون نقش زیبایی در عشق آفرینی، مسأله ای دیگر است که در این نوشتار مورد پژوهش واقع می شود. زیبایی شناسی در پرتو عقل، که بیانگر موضوعیت و مرجعیت عقل در مقوله زیبایی شناسی اخلاقی و فلسفی است، یکی از موضوعات محوری بحث حاضر به حساب می آید. این پژوهش، در نهایت، مدعی نقش زیبایی در ایجاد محبت و آفرینش عشق با رویکردی تجربی – عرفانی شد و با استناد به برخی آراء و نظریه ها به اثبات این ادعا پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 125 تا 146
  • تعداد رکورد ها : 1782