جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 153
امام رضا (ع) و فلسفه الهی
نویسنده:
محمدمهدی محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث درباره واقعیت‌های هستی، ارتباط پدیده‌ها با یکدیگر، نیاز پدیده‌ها به علت هستی بخش ، ذرات ، صفات و افعال علت هستی بخش و ... از اساسی‌ترین مباحث در زندگی بشر بوده، هست و خواهد بود. مجموعه این مباحث که فلسفه الهی را تشکیل می‌دهد به دلیل آنکه نقشی اساسی و زیربنایی را در شناخت امور واقعی از امور غیرواقعی، تحکیم اصول و مبانی جهان‌بینی دینی و تثبیت باورها دارد و با ارائه قویترین و عمیقترین براهین و استدلالهای عقلی می‌تواند از حریم دین و مسائل اساسی آن به بهترین وجه ممکن دفاع کند، مورد توجه ادیان آسمانی بوده و توسط رهبران این ادیان مورد گوشزد قرار گرفته است . دین اسلام نیز که آخرین و کاملترین دین الهی است به این نوع از فلسفه توجه خاصی داشته و در کتاب آسمانی خود و توسط رهبران معصومش به مهمترین مباحث مطرح در این زمینه پرداخته است . در این راستا پیشوای هشتم اسلام، حضرت رضا علیه‌السلام به دلیل شرایط خاص سیاسی و فرهنگی زمان خود و نیز به دلیل شروع نهضت ترجمه در آن دوران و ورود فلسفه یونان به جهان اسلام، بیشترین مباحث را در زمینه فلسفه الهی مطرح کرده‌اند. به همین خاطر از جمله گامهای موثر در آشنایی هر چه بیشتر با فلسفه الهی و مسائل اساسی‌اش این است که بدانیم دیدگاه آن حضرت در این زمینه چیست ؟ و چه نظراتی را در رابطه با مسائل خاص فلسفه الهی ابراز کرده‌اند؟ تا با بهره‌گیری از سخنان گهربار و حکیمانه ایشان که سرچشمه اصلی معارف الهی‌اند، بتوانیم تصویری هر چه صحیحتر و جامعتر از فلسفه الهی داشته باشیم. بر این اساس ، لازم است ابتدا منابع معتبر روائی را که سخنان آن حضرت در آنها ثبت شده است ، شناسایی کرده و پس از استخراج سخنان و نظرات بلند ایشان در زمینه مهمترین و اساسی‌ترین مسائل مربوط به فلسفه الهی به تجزیه و تحلیل و تبیین آنها بپردازیم.
برهان درجات کمال
نویسنده:
حسین اشتر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله مذکور در چهار فصل تدوین گشته است که فصل اول در مورد اثبات و ماهیت آن بحث می‌کند و همینطور رابطه آن با معلومات انسان و تجربه دینی که شکلی از آگاهی است و در فصل دوم به تاریخچه این برهان و تقریزات گوناگون اندیشمندان در مورد آن پراخته می‌شود و سعی شده است در هر دو سنت غربی و شرقی تا حد ممکن از نظر بهره گرفته شود و در فصل سوم یکی از موثرترین و مشکلترین جنبه الهیات طبیعی یعنی مسئله شر و مبارزه آن با اندیشه‌ای یکسره خداوندگار هستی را مطلق و کاملترین می‌داند بیان می‌شود و در این باره به نظرات گوناگون شرقی و غربی در تبیین آن پرداخته می‌شود و در پایان تقویم و ارزیابی این برهان و همینطور بیان نقلی برهان درجات کمالی اشاره می‌شود و می‌دانیم که اگر چه کتابهای آسمانی در این خصوص بنحو مشخص و مستوفا خرید سبیل اندیشه‌های فلسفی بحثی ندارند، بلکه نگارنده در تکاپوی پیدایش ردپایی در این خصوص بوده است تا بتواند توضیحی در این باره داشته باشد و یا تائیدیه‌ای نقلی که بعضی را مزید اطمینان حاصل آید آورده باشد.
قضایای تحلیلی و تالیفی از دیدگاه پوزیتیویسم منطقی و کواین
نویسنده:
مهدی دشت بزرگی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله دارای چهار بخش است ، در بخش اول به اختصار از پیشینه تمایز تحلیلیˆتالیفی بحث شده است . لایب‌نیتس دو نوع حقیقت را از هم متمایز می‌کند، حقیقت عقلی و حقیقت واقعی، اما شارحان افکار او این تمایز را که با تمایز مصطلح تحلیلیˆتالیفی منطبق است ، با فلیفه او چندان سازگار نمی‌دانند و معتقدند که در نظام فلسفی لایب ، تمام قضایا، تحلیلی و ضروری‌اند که البته سخنی پذیرفتنی نیست . در اندیشه‌های هیوم نسبتهای میان تصورات (معلومات بدیهی عقلی) و امور واقع (معلومات تجربی مربوط به عالم خارج) مطرح می‌شود که با قضایای تحلیلی و تالیفی منطبق است . کانت ، از اولین فیلسوفانی است که به طور صریح از تمایز تحلیلیˆتالیفی صورتبندی نسبتا دقیقی ارائه داد. با طرح اشکالات مربوط به صورتبندی کانت ، بخش اول به پایان می‌رسد. بخش دوم با معرفی پوزیتیویسم منطقی آغاز می‌شود. سه اصل بنیادی این جنبش عبارتند از: واحد کردن علوم تجربی، حذف ما بعدالطبیعه سنتی و نظریه معنی‌داری، بر اساس نظریه معنی‌داری، تمام قضایای معتبر و با معنی یا تحلیلی‌اند و یا تالیفی، در کنار این اصل، اصل دیگری به نام تحویل‌گرایی قرار دارد که مطابق آن، قضایای تالیفی، قضایایی هستند که هر یک دارای قلمرو واحدی از تجارب تایید کننده یا ابطال کننده هستند. از میان پوزیتیویستهاس منطقی، رودلف کارنپ ، بیش از همه به تببین تمایز تحلیلیˆتالیفی می‌پردازد. او با اذعان به وجود این تمایز در زبانهای طبیعی، برای تبیین آن از یک زبان ساختگی استفاده می‌کند. کارنپ تلاش می‌کند تا در یک نظام زبانی، به طور صوری و غیر صوری و بر اساس "اصول موضوعه معنایی" مفهوم تحلیلی و تمایز آن از مفهوم تالیفی را بیان کند، حتی در زبان طبیعی نیز از طریق موجه نشان دادن مفهوم "معنا" سعی می‌کند از ترادف و تحلیلیت تعریفی ارائه دهد. مفهوم تحلیلیت در مرکز معرفت‌شناسی کارنپ قرار دارد. او اکسیومهای اساسی نظریه معرفت را به عنوان تعاریف ضمنی لحاظ می‌کند. بخش سوم به بیان استدلالهای کواین در رد تمایز مذکور بر اساس تزکل‌گرایی از جمله استدلالهای کواین است . علاوه بر تزکی‌گرایی، دو تز دیگر او، یکی تز رفتاری - طبیعی زبان و دیگری تز عدم قطعیت ترجمه، تمایز تحلیلیˆتالیفی را ابطال می‌کند. در بخش چهارم، در دو محور تبیین تحلیلیت و معرفت‌شناسی، اندیشه‌های کارنپ و کواین مقایسه شده است ، و در پایان از اندیشه‌های کواین در نقض آراء کارنپ جانبداری شده است .
سیر تکاملی نفس انسانی در قوس صعود
نویسنده:
رضا جلالی کوهیخیلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله مشتمل است بر یک مقدمه و سه بخش ، که هر بخش آن دارای فصولی است که بیان اجمالی این به شرح ذیل می‌باشد: بخش اول، تحت عنوان "کلیات در قوس صعود" در دو فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، قوس نزول و صعود و شرح اجمالی از آن و شواهد قرآنی در تایید آن و ضرورت قوس صعود بیان گردیده است . در فصل دوم، احکام کلی در قوس صعود و اصول و مبانی آن و مسیر صعود و کیفیت آن بحث گردیده است . بخش دوم، تحت عنوان "نفس انسانی و احکام آن" در چهار فصل به ترتیب ذیل بیان شده است : در فصل اول، معانی نفس انسانی یا مای شارحه آن بیان گردیده است . در فصل دوم، وجود نفس انسانی یا هل بسیطه آن با ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است در فصل سوم، تعریف نفس انسانی یا ما حقیقیه آن مورد برسی قرار گرفته است در فصل چهارم، اقوال در حقیقت نفس انسانی بیان گردیده است . بخش سوم: تحت عنوان "مراحل استکمالی نفس انسانی" بعنوان محور اصلثی بحث در چهارده فصل به صورت ذیل بیان گردیه است فصل اول، حدوث جسمانی یا نقطه آغاز سیر تکاملی نفس انسانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است در فصل دوم، قوای انسانی - که همان وسائط تکامی انسانند - و اقسام آن بیان شده است . در فصل سوم، کیفیت ارتباط نفس انسانی با قوای خویش و اقوال در این مقام و ادله در اثبات قاعده "النفس فی وحدتها کل القوی" بیان گردیده است . در فصل چهارم، احکام کلی علم نفس انسانی و معانی و تعاریف و تقسیمات علم و انواع ادراکات نفس انسانی بیان شده است . در فصل پنجم، کمال نفس انسانی به حسب ادله و براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل ششم، تکامل نفس انسانی، از راه اتحاد و جودی او با مدرکات خود، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده و دیدگاه عرفا نیز در اتحاد علم و عالم و معلوم بیان گردیده است . در فصل هشتم، تجرد عقلی نفس ناطقه انسانی با اقامه براهینی به اثبات رسیده است در فصل نهم، شواهد نقلی - اعم از شواهد قرآنی و روایی - در تائید قول به تجرد نفس انسانی بیان شده است . در فصل دهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل نظری او از مرتبه عقلی هیولانی تا مقام عقل بالمستفاد بیان گردیده است . در فصل یازدهم، اتحاد نفس ناطقه با عقل فعال و کیفیت ارتباط نفس انسانی با او، با اقامه براهین عقلی به اثبات رسیده است . در فصل دوازدهم، مراتب استکمالی نفس انسانی به حسب عقل عملی او از مرتبه تجلیه تا مقاوم فنا فی الله تبیین گردیده است و سرانجام جوهر بودن علم و عمل و این که این دو مقوم و اسنان سازند، بیان شده است . در فصل سیزدهم، نهایت سیر استکمالی نفس انسانی یا غایت وجود او از دیدگاه حکما و عرفا و اختلاف این دو مذهب در نهایت سیر استکمالی انسان کامل بیان گردیده است . در فصل چهارهم، در بیان تکامل نفس انسانی پس از مفارقت از بدن که به جهت فقدان ادله و براهین عقلی در این مقام، تنها به بیان برخی اقوال اکتفا نموده و به جهت محدودیت این مجموعه و غموض و پیچیدگی این بحث ، تحقیق و بررسی عمیق و دقیق آن به اساتید حکمت و فلسفه و محققین در این فن واگذار می‌گردد.
احوال نفس پس از مرگ در آراء افلاطون (تناسخ) و نظر خاص ملاصدرا در باب معاد و مقایسهء دو رای
نویسنده:
علی اصغر صنمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بخش اول این رسالهء، به افلاطون و تبیین تناسخ وی پرداخته‌ایم و سپس در بخش دوم تناسخ و انواع آن را بیان و توسط ملاصدرا رد کرده‌ایم و در بخش سوم نظر ملاصدرا را در زمینهء معاد را بیان داشته‌ایم. در بخش اول به جریان وارد شدن تناسخ در فلسفهء افلاطون و رابطهء آن با مثل افلاطون پرداخته‌ایم و عنوان کرده‌ایم که تناسخ را افلاطون برای پاره‌ای از انسانها می‌داند. و البته فلاسفهء حقیقی از این گردونه نجات یافته و به عالم مثل می‌پیوندند. در بخش دوم تناسخ همهء انواع آن رد می‌شود و ملاصدرا یک معنای ابداعی از تناسخ غیر از معنای مصطلح آن را عنوان می‌کند که بر معاد منطبق است و قول افلاطون و قدما را به همین معنای صحیح حمل می‌کند. آنگاه در بخش پایانی به اقوال مسلمین در زمینهء معاد پرداخته و سپس رای ملاصدرا در این زمینه را مطرح کرده‌ام و آنگاه به چند جزء اساسی نظریهء وی در معاد مستقلا در فصلهای بعدی پرداخته‌ام. من جلمه ادعای ملاصدرا مبنی بر اینکه معادی که او مطرح کرده عینیت نفس و بدن دنیایی و اخروی هر شخص را اثبات کرده، و من خواهم گفت که ملاصدرا چنین نکرده و اصول چنین چیزی ممکن و معقول نیست . و نیز در تجرد خیال که از مبانی اساسی معاد جسمانی ملاصدرا است به آن نیز به عنوان فصل مستقلی در کنار آراء مشائین و مشرقیین در این زمینه پرداخته‌ام و بالاخره ارزیابی از معاد ملاصدرا و مقایسه آن به معادگرایی قرآنی و مقایسه معاد ملاصدرا با رای افلاطون در احوال نفوس مردگان.
بعث اجساد و حشر ارواح از دیدگاه صدرالمتالهین
نویسنده:
محمدباقر بابایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه نگارنده در این رساله آورده است ، بیان عقیده و نظر فیلسوف جهان اسلام و احیاء کننده فلسفه اسلامی، صدرالمتالهین شیرازی در بحث اجساد و حشر ارواح است .
رئالیسم و فیزیک کوانتومی
نویسنده:
سعید شاهرخ وند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
تحلیل تطبیقی مساله حمل در فلسفه اسلامی و معرفت شناسی کانت
نویسنده:
مرتضی میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مساله شناخت یا بحث معرفت در مقایسه با سایر مباحث فلسفی از اهمیت بسزائی برخوردار است . با عنایت به ضرورت تلاش عقلی و فلسفی برای حل مسائل مربوط به شناخت هستی و با توجه به جایگاه ویژه مساله حمل در شناخت عقلانی انسان نسبت به جهان خارج، حمل یکی از مسائل مهم انتولوژی در فلسفه به شمار می‌آید زیرا حمل به معنای این همانی در "استی" و "هستی" است و ما به وسیله حمل است که رابطه میان ذهن و عین و علم و معلوم و موضوع و محمول را تبیین می‌نماییم. این موضوع در حوزه فلسفه نظری کانت و در قسمت تحلیل استعلایی و در بخش تقسیم احکام و قضایا مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . کانت در یک تقسیم‌بندی کلی، احکام و قضایا را به دو دسته تحلیلی و ترکیبی تقسیم می‌نماید، این تقسیم‌بندی همانند تفکیکی است که فلاسفه اسلامی کاملا با حکم تحلیلی نزد کانت منطبق است ، همچنین بر حسب تعریف حمل شایع صناعی مساوی با احکام ترکیبی است . وجه مشابهتی که بین احکام ترکیبی و حمل شایع وجود دارد این است که چون موضوع و محمول در آنها مغایرت ماهوی با یکدیگر دارند، برای اینکه با یکدیگر متحد شوند به یک امر ثالثی نیاز دارند. این امر ثالث گاهی به گونه‌ای است که رابطه محمول با موضوع را ضروری می‌گرداند و گاهی غیرضروری. در فلسفه کانت قضایای ضروری را تالیفی ماتقدم و در فلسفه اسلامی حمل شایع بالذات می‌نامند. هر دو فلسفه احکام و قضایای علمی را از اینگونه قضایا به شمار می‌آورند. کانت سر امکان این قضایا و یا به تعبیر دیگر امر ثالثی که باعث ایجاد رابطه ضروری بین محمول و موضوع می‌گردد را با توسل به ویژگیهای دستگاه فاهمه آدمی یعنی شهود حسی و مقولات فاهمه توجیه می‌نماید در حالی که فلاسفه اسلامی با تمایز بین مقومات موضوع و عوارض ذاتی موضوع و تفکیک بین ذاتی باب ایساغوجی و ذاتی باب برهان ثابت می‌کنند که عقل می‌تواند با مقایسه و سنجش بین مفاهیم موجود در ذهن - که می‌توانند حاکی از امور واقعی باشند - به نسبت ضرورت و قطعیت بین موضوع و محمول پی ببرد. گاهی این مقایسه‌ها مستقیم و ساده انجام می‌شود و گاه با تشکیل قیاسات و براهین عقلی تواءم می‌گردد. از دیگر موارد قابل بررسی در باب احکام و قضایای وجودی است : یعنی قضایایی که محمول آنها "موجود" می‌باشد. از شعارهای معروف فلسفه کانت انکار وجود محمولی و انحصار وجود، در "وجود رابط" است . فلاسفه اسلامی هر چند همانند کانت به وجود روابط قائل هستند اما برخلاف وی تماما به وجود محمولی اذعان داشته و آن را یکی از امهات مسائل فلسفی به شمار می‌آورند.
فلسفه نقادی کانت رابطه قوا ژیل دولوز
نویسنده:
اصغر واعظی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ما در این بحث برآنیم تا ضمن طرح تفسیر دولوز از مساله رابطه قوا در کانت ، این تفسیر را با تفسیر برخی از شارحین کانت ، یعنی کورنر، کاسیررویاسپرس مقایسه کنیم. دولوز ابتدا میان دو معنای واژه "قوه" فرق می‌گذارد. قوه در معنای نخست خود بر روابط مختلف "تصور به طور کلی" دلالت می‌کند و بر این اساس سه قوه تشخیص داده می‌شود: (1) قوه شناخت ، (2) قوه میل، (3) قوه احساس لذت و الم. از طرفی هر یک از سه قوه فوق دارای دو صورت است : 1 - صورت برتر، 2 - صورت دانی، صورت برتر هر قوه هنگامی پدید می‌آید که آن قوه عملکرد خود را در خودش بیابد، یعنی "خودآئین" باشد، یعنی اگر قانون عملکرد خود را از بیرون کسب کند، آن قوه در صورت دانی خود قرار داد. به عنوان مثال، قوه شناخت تا زمانی که قانون عملکرد خود را از تجزیه کسب کند در صورتی دانی خود قرار داد، زیرا وابسته به تجربه است . اما وقتی قانون عملکرد خود را در خودش و به طور پیشین، یعنی مستقل از هر گونه تجربه، بیابد در صورت برتر خود قرار دارد. نقد عقل محض با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه شناخت وجود دارد؟ نقد عقل عملی با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر قوه میل وجود دارد؟ نقد عقل حکم با این سوال آغاز می‌کند که آیا صورت برتر احساس لذت و الم وجود دارد؟ اما قوه، در معنای دوم خود، بر منشاء خاص تصورات دلالت دارد. بنابراین اگر تصور را به لحاظ منشاء پدید آمدنش مورد بررسی قرار دهیم. در می‌یابیم که در ایجاد تصور یک قوه منفعل یعنی شهود حسی یا حساسیت و سه قوه فعال یعنی فاهمه، تخیل و عقل مشارکت دارند. رابطه میان دو معنای واژه قوه را می‌توان این گونه تبیین کرد که همانطور که پیش‌تر نیز اشاره کردیم، قوه (به معنای نخست) در صورت برترش "خودآئین" و قانونگذار است و بدیهی است که قانونگذاری مستلزم وجود مرجعی به عنوان قانونگذار است و همچنین آشکار است که وظیفه قانونگذاری را صرفا یکی از سه قوه (به معنای دوم) فعال آدمی یعنی فاهمه، تخیل یا عقل، به عهده خواهد داشت . از این رو، به محض آنکه صورت برتر هر قوه (به معنای نخست) را در نظر می‌گیریم، می‌بایست به دنبال قوه‌ای (به معنای دوم) که نقش قانونگذاری را دارد، بگردیم. پس هر نقد بر آن است تا به دو سوال اساسی پاسخ دهد:1 - در صورت برتر هر قوه به معنای نخست (قوه شناخت ، قوه میل، قوه احساس لذت و الم) کدامیک از قوای فعال به معنای دوم آن (فاهمه، تخیل، عقل) نقش قانونگذاری را به عهده دارد؟ 2 - در هر قوه به معنای نخست چه رابطه‌ای میان قوا به معنای دوم آن وجود دارد؟ بدین معنا که در هر نقد، فاهمه، تخیل و عقل، تحت ریاست یکی از این قوا، در روابطی گوناگون با یکدیگر داخل می‌شوند و قوه قانونگذار وظایف دیگر قوا را نیز تعیین می‌نماید. نقد اول وظیفه پاسخگوئی به این دو سوال اساسی را در قوه شناخت ، نقد دوم در قوه میل، و نقد سوم در قوه احساس لذت و الم، دارد. پس صورت برتر هر قوه از هماهنگی میان قوای فعال تحت ریاست یکی از آنها به وجود می‌آید. این هماهنگی منشاء حس مشترک در هر سه قوه شناخت ، میل، و احساس لذت و الم است . پس در هر یک از این سه قوه، قوای فعال ما در چارچوب یکی از علائق عقل (علاقه نظری در قوه شناخت ، علاقه عملی در قوه میل و علاقه زیباشناختی در قوه احساس لذت و الم) و برای فعلیت بخشیدن به آن، در روابطی خاص داخل می‌شوند، به گونه‌ای که از هماهنگی پیشین این قوا در قوه شناخت حس مشترک نظری، در قوه میل حس مشترک اخلاقی و در قوه احساس لذت و الم، حس مشترک زیباشناختی پدید می‌آید.
الاشارات و التنبیهات ، اثر حجه‌الحق ابن‌سینا، شرح خواجه نصیرالدین‌طوسی
نویسنده:
محمدعلی جوان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رساله حاضر مشتمل است بر ترجمه و تفسیر متن و شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر کتاب اشارات و تنبیهات شیخ‌الرئیس ابوعلی‌سینا که هر دو از استوانه‌های حکمت مشا و از نوابغ روزگار خود بوده‌اند ابن‌سینا شارح بزرگ سخنان و آرا ارسطو و رئیس حکمای مشا است او موسس بسیاری از اصول و قوانین محکم و متقن فلسفه و مرجع مطلق علم طب و فلسفه و حکمت است خواجه‌نصیر را نیز استاد بشر و عقل حادی عشر نام نهاده‌اند او در تمام علوم و بخصوص فلسفه، کلام، ریاضیات ، هیات و نجوم ملجا و مرجع علما و دانشمندان معاصر خود بوده است .
  • تعداد رکورد ها : 153