جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
ذات باوری از دیدگاه کریپکی و ارزیابی آراء ابن سینا بر اساس آن (گرایش حکمت متعالیه)
نویسنده:
محمدصادق زاهدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فرایند حصول شناخت آدمی در فلسفه صدرالمتألهین شیرازی
نویسنده:
محمدرضا بلانیان، مرتضی حاج حسینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
آیا با حذف عقل فعال به عنوان علت حقیقی افاضه صور ادراکی در فلسفه صدر‌المتألهین شیرازی امکان یافتن راهکار دیگری برای تبیین فرایند حصول شناخت انسانی بر اساس مبانی موجود در این فلسفه وجود دارد؟ این مقاله نشان می‌دهد که علی‌رغم اختصاص صفحات زیادی از آثار صدرا به مسئله کیفیت حصول معرفت آدمی نسبت به موجودات جهان با محوریت واهب‌الصور به عنوان علت حقیقی این امر، اصول و مبانی خاص حکمت متعالیه ما را از آن تحلیل معیوب بی‌نیاز ساخته، و راهکار قابل قبول‌تر و ساده‌تری در اختیار ما می‌گذارد. این راهکار مبتنی بر اصول و نکته‌‌نظرهای ابتکاری این فیلسوف هم‌چون؛ اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، نوع هویت وجودی انسان در حکمت متعالیه، اتحاد عالم و معلوم و نتایج آن و تقسیم علم به بسیط و مرکب است. ما نشان خواهیم داد که این مبانی ضمن این‌که گشودگی مراتب هستی را بر روی یک‌دیگر قابل دفاع می‌سازد، با تکیه بر حرکت اشتدادی وجودی انسان، فرایند حصول شناخت آدمی را به نحو موجهی تبیین می‌کند.
صفحات :
از صفحه 1 تا 24
بررسی و تحلیل نظریه عدمیت شر از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
سید حسن بطحایی,محمدرضا ضمیری,عبدالحمید فلاح نژاد,محمدجواد طالبی چاری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
خیر و شر از موضوعات بسیار مهم و پردامنه در قلمرو فلسفه، کلام و فلسـفه دیـن اسـت. «عدمی بودن شرور» نظریه ای است که برخی از فیلسوفان غربـی و اکثـر فلاسـفۀ مسـلمان برای تثبیت اصل توحید و پرهیـز از ثنویـت، بـه آن معتقـد شـده انـد . ملاصـدرا وپیـروان حکمت متعالیه نیز برای اثبات نظریۀ عدمیت شرور، ابتدا شر را به عدم ذات یا عدم کمال ذاتی تعریف کرده و سپس به سه دلیل که عبارت از: اصل بداهت، برهـان عقلـی، برهـان مستفاد، از اثبات اصالت وجود و استقراء ناقص به عنوان مؤید، جهت اثبات عدمی بـودن شرور، تمسک جسته اند. در این مقاله با بررسی و تحلیل تعریف و دلایـل آن، بیـان شـده است که اصل بداهت عدمی بودن شرور، دارای تبیین موجهی نبوده و برهان عقلی نیز بـه نوعی مستلزم دور و مصادره به مطلوب است. در نهایت به نظر مـی رسـد کـه بهتـر اسـت، فلاسفه مسلمان با توجه بیشتر به مبانی، درصدد رفع شبهات وارده و یا ارائۀ تبیین و براهین جدید تلاش نمایند.
صفحات :
از صفحه 189 تا 208
نقش انگاره«حقیقت و رقیقت» در تحکیم و تبیین باورهای دینی
نویسنده:
محمدرضا ارشادی نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
همسویی مقاصد فلسفی با معارف وحیـانی، آرمـان متعـالی صـدرا در پـی ریـزی حکمـت متعالیه است. در این راستا آموزه «حقیقت و رقیقت»، تـأثیر شـگرف و شـاملی دارد. ایـن آموزه پر تأثیر در سراسر پردازش های عـالی صـدرایی و پیـروان حکمـت متعالیـه حضـور نیرومند دارد. پردازش جهان بینی و باورهای دینی بر اساس این انگاره، یکی از عمده ترین ویژگی هـای فلسفه صدرایی است که می تواند ما را به ضمیر متمایز فلسفه صدرایی رهنمون کند. صدرا نقطه عزیمت افتراق فلسفه خود را بر محور چنین انگـاره هـای فـرازین بنـا مـی نهـد تـا بـه ناکامی های فلسفه های پیشین دچار نگردد. ابتکارات روشی و محتوایی صدرا، توجـه وی را به مطالب بلند عرفانی و اسـتمداد از منـابع وحیـانی معطـوف مـی سـازد تـا در پـرداز ش نظریات برهانی گوهرهای بدیعی را به ارمغان آورد و رخنه هـای بـه جـا مانـده از مکاتـب سنتی را ترمیم نماید. کاربرد این انگاره، موضعی و محدود بـه چنـد مسـئله و موضـوع خـاص نیسـت ؛ عرفـای زبردست در عرفان نظری در وهلۀ نخست به کاربرد این انگاره در الاهیات استناد جسـتند و در منطق خود سخن از حمل «حقیقـت و رقیقـت » را بـرای حکمـای محقـق بـه میـراث نهادند. صدرا و پیروان متعالی او بیش و پیش از همه، سویه های استفاده از این انگاره را در الاهیات دنبال کردند و دامنۀ بسیار گسترده آن را در حل مسائل به طور عینی ذکر کردند؛ در منطق متداول در آثار متعـالی از حمـل «حقیقـت و رقیقـت » بـرای نسـبت دادن برخـی موضوع و محمول های به ظاهر کاملا متباین به این انگـاره اسـتناد شـده، چنانکـه در حـل مسائل الاهی بسیار کارساز و در ترسیم جهان بینی و تبیین باورها و ربط وحدت و کثرت و نسبت علت و معلول و ارتباط پدیده های هستی به آفریدگار نقش ویژه دارد. با همۀ اهمیت و نقش گسترده این آموزه به صورت مستقل به ابعاد آن پرداخته نشـده تـا حدود و ثغور و ظرافت و تأثیر آن آشکار شود. واکاوی کاربرد پر تـأثیر آن در الاهیـات، به ویژه در ترسیم و تحکیم باورهای توحیدی و بهره های اعتقادی، بـا اسـتناد بـه فرا زهـای حکمای متعالی ما را با نگرش جدید نسبت به حکمت متعالیه رو به رو خواهد ساخت.
صفحات :
از صفحه 97 تا 128
دیدگاه هیوم و جی. ال. مکی در مسئله شر و تطبیق آن با حکمت متعالیه
نویسنده:
زهره توازیانی,معصومه عامری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملحدان معاصر، وجود شر در جهان را انتقادی قوی بر اعتقـادات دينـی دانسـته انـد. ايشـان مدعی اند ميان وجود شر و اعتقاد به خدايی بـا قـدرت بـی نهايـت و خيـرمحـض، تنـاقض وجود دارد و نمی توان هم به خدا و هم به وجود شر اعتقاد داشـت. مسـئله منطقـی شـر بـه شكل ساده چنين است: خدا قادر مطلق است؛ خدا خيرمطلق است؛ شر وجود دارد. «جی. ال. مكی» معتقد است كه اين مجموعه با هم ناسازگارند؛ ازاينرو نبايـد بـه چنـين خـدايی اعتقاد داشت. «هيوم» نيز با اينكه فردی معتقـد بـه ديـن مسـيحيت اسـت، در عقلانـی بـودن اعتقاد به خدا ـ به خاطر وجود شرور ـ تشكيك می كند؛ چرا كه او حساب علم و فلسفه را از دين، مذهب و ايمان جدا می داند. در حكمت متعاليه نيز چنين باور می شـود كـه شـرور ماهيتی عدمی داشته و فاقد هر گونه هستی مستقل هستند و هر آنچـه وجهـه وجـودی دارد، خير و مطلوب مدلّل می شود. با اين نگرش، تحليل فيلسوفانی چـون هيـوم و مكـی از شـر، غيرمعمول جلوه می كند. بدين سبب كه آنها وجوه و حيثيات را از يكديگرتفكيك نكرده و ابعاد گوناگون پديـدهای را كـه شـر جلـوه مـی كنـد در ويژگـی شـر بـودن آن منحصـر كرده اند؛ درحاليكه يكی از اركـان تحليـل فلسـفی، بازشناسـی ودر نيـاميختن حيثيـات بـا يكديگراست.
صفحات :
از صفحه 103 تا 116
تناسخ در معادشناسی ملاصدرا
نویسنده:
محمدحسین دهقانی محمودآبادی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در بيشتر مكاتب، مانند هندوئيسم و بوديسم و مكتبهای فكری يونان باستان، مانند مكتب سعادت گرای سقراط و افلاطون، باور بـه تناسـخ ديـده مـی شـود. دوگانـه انگـاران دربـاره حقيقت انسان كه روح مجرد و ماندگار را برای آدمی پذيرفته اند، بـا ا يـن پرسـش بنيـادين مواجه اند كه در هنگامـه مـرگ و زمـان مفارقـت كامـل روح از بـدن، بقـای روح در چـه عالمی و به چه صورتی است؟ عده ای بقای روح را به گونه تناسخ و انتقال آن از كالبـدی به كالبد ديگر در عالم دنيا مطرح كرده اند. دست های ديگر همان باور اديـان الهـی مبنی بـر معاد و انتقال روح به عالم ماورای طبيعت را پذيرفته اند. باوربه تناسخ، درگير با باور به معاد مطرح در اديان الهی و نافی آن است؛ بدين سبب دین بـاوران و قائلان به معاد، به ويژه متكلمان و فلاسفه الهی جهت دفاع از اصل معاد و شـفاف سـازی آن بـه تبيين و ابطال تناسخ مشهور پرداخته اند. ملاصدرا در معادشناسی خويش بـه صـورت مبسـوط از طريق ارائه ادله عقلی متعدد، از جمله براهين قوه و فعل و بـه ويـژه برهـان حركـت اشـتدادی كـه مبنای آن اصل حركت جوهری است، در قالـب مقـدمات پـی درپـی در راسـتای ابطـال تناسـخ پرداخته است. وی بر اين باور است كه قرائت های مختلـف از تناسـخ و نيـز انـواع تناسـخ مطلـق اعم از صعودی و نزولی آن قابل دفاع عقلانی نيستند؛ اما به نظر می رسد برخـی از ادلـه عقلـی بـر ابطال تناسخ نيز خدشه پذيرند. البته ابطال تناسخ از طريق دليل های نقلی نيـز انجـام مـی گيـرد كـه اين دسته از ادله مورد توجه اين نوشتار نيستند.
صفحات :
از صفحه 107 تا 128
سنخیت از دیدگاه ابن سینا و غزالی
نویسنده:
مرتضی حسینی شاهرودی، تکتم مشهدی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
چکیده :
غزالی با استناد و نقض برخی از دیدگاه‌های حکما در باب صانع بودن خداوند اصل سنخیت میان خدای متعال و مخلوقات را نقض می‌کند، زیرا وی معتقد است بر اساس این استدلال‌ها و تحلیلی که وی از علیت و ضرورت علی مطرح می‌کند عالم نمی‌تواند ساخته خدا باشد. وی این امتناع را از جهت فعل، فاعل و جهت مشترک بین فعل و فاعل مورد بررسی قرار می‌دهد. در دیدگاه ابن‌سینا نیز با توجه به این‌که استدلال وی بر قاعده الواحد مبتنی بر اصل سنخیت است می‌توان گفت که او این اصل را به عنوان قاعده عقلی در ضمن قاعده الواحد می‌پذیرد، اما با توجه به دیدگاه وی درباره تباین وجودات نمی‌توان وی را قائل به سنخیت میان خالق و مخلوق دانست.
صفحات :
از صفحه 75 تا 98
امکان معرفت عینی به عالم خارج در فلسفه ابن سینا و صدرالمتألهین
نویسنده:
مجتبی جلیلی مقدم، حسین معصوم
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه باقرالعلوم,
چکیده :
مکتب‌های فلسفیِ مشاء و متعالیه، هر چند به طور مستقل و خاص به مباحث معرفت شناختی ـ آن‌گونه که در فلسفه غربی در دوره جدید مطرح شده ـ نپرداخته‌اند، هر کدام ضمنِ مباحث هستی‌شناسانه خود به آن نظر دارند و برای تبیین چگونگیِ حصول معرفت به عالم خارج می‌کوشند. نمایندگان بزرگ این دو مکتب بزرگ یعنی ابن‌سینا و صدرالمتألهین، به فراخور هستی‌شناسیِ خویش، دیدگاه‌های بدیعی در باب متعلَق شناخت، فاعل شناسا و نیز چیستیِ علم ارائه کرده‌اند. ابن‌سینا علم به عالم خارج را از سنخ انتزاع می‌داند و، بر این اساس، با قایل شدن به وجود کلی طبیعی در عالم خارج و نیز با اعتقاد به قوای بیرونی و درونی برای نفس آدمی، که در نهایت از عقل فعال مستفیض می‌شود، به تبیین درک عینی عالم خارج می‌پردازد. اما صدرالمتألهین با نگاه اصالت وجودی خویش راه دیگری برای این تبیین می‌پیماید. در این دیدگاه، آنچه عالم خارج را تشکیل داده امری غیرماهوی و از جنس وجود است و وجودِ کلی طبیعی را برنمی‌تابد؛ نفس نیز از جنس وجود می‌باشد و قوای آن مراتب و شئون آن هستند؛ علمِ به واقعیات خارجی نیز نه از جنس انتزاع بلکه وجودِ برترِ آنها در مراتب مختلف است. این وجود برتر راهگشای عینیت معرفت به عالم خارج در دیدگاه صدرایی است. در این نوشتار در پیِ‌ آنیم که چگونگیِ امکان کسب معرفت عینی به عالم خارج را در فلسفه ابن‌سینا و صدرالمتألهین تبیین کرده، پایه‌های تشکیل‌دهنده این عینیت را با یکدیگر مقایسه کنیم.
صفحات :
از صفحه 41 تا 64
خاندان فیض کاشانی
نویسنده:
احمد باقری
نوع منبع :
مقاله , مدخل اعلام(دانشنامه اعلام) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار در واقع به منظور تجلیل از مقام علمی، فرهنگی، آموزشی و پژوهشی جناب آقای دکتر علیرضا فیض، استاد بلند مرتبه و مدیر گروه آموزشی فقه و حقوق اسلامی دانشگاه تهران، که پس از 43 سال خدمات با ارزش آموزشی و پژوهشی، در آغاز سال جاری به افتخار بزرگ بازنشستگی نائل آمده اند، تهیه گردیده است. بخشی از آن به خامه مبارک استاد و بخشی از آن برپایه بیانات شفاهی ایشان بخشهای دیگر به همت جناب آقای دکتر باقری، از شاگردان و همکاران معظم له در گروه فقه، تألیف و تدوین شده است. امید می رود این مختصر، چون آثار ارزشمند و زندگی پربرکت استاد برای همه مفید افتد؛ همچنانکه انتظار می رود که از وجود پرفیض ایشان همچون گذشته بهره ها نصیب جامعه علم و ادب و فرهنگ گردد.
صفحات :
از صفحه 13 تا 22
مسئله تشخص از منظر خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی
نویسنده:
عباس ذهبی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی,
چکیده :
پرسش از تشخص در فلسفه اسلامی بر خلاف فلسفه مسیحی، در بستری کاملا فلسفی جوانه زد و آهسته آهسته رشد کرد. شکل ساده آن در آثار فارابی و ابن سینا دیده می‌شود و شکل کامل‌شده آن در نوشته بهمنیار. در ادامه، سهروردی با رویکردی کاملا متفاوت به آن نگریست و در مبنا و دلیل، از مشائیان فاصله گرفت. پس از سهروردی، مسئله تشخص، بیش از همه، در ذهن و زبان خواجه طوسی و ملاصدرای شیرازی بروز و نمود پیدا کرد. در بحث تشخص، اختلافات ملاصدرا و خواجه طوسی، بیش از مشترکات آن‌هاست. مجموعه مباحث تشخص را در چهار بحث زیر می‌توان جای داد: مبادی تصوری تشخص، مبادی تصدیقی تشخص، ملاک تشخص، و توجیه این ملاک. هرچند خواجه نصیر و صدرالمتألهین در مبادی تصدیقی، تقریبا دیدگاهی مشترک دارند، در یکی از مبادی تصوری بحث تشخص، یعنی معقولات ثانوی، اختلافشان جدی است. در ملاک تشخص، خواجه به سه ملاک اشاره می‌کند و ملاصدرا آن سه را به پنج مورد افزایش می‌دهد؛ در میان سه ملاک مشترک بین خواجه و صدرالدین شیرازی، یک ملاک محل نزاع این دو حکیم را مبرهن می‌کند و آن ملاک، «ماهیت» است. بر مبنای نظر خواجه، ماهیت شایستگی آن را دارد که ملاک تشخص باشد، ولی به نظر ملاصدرا، این شأنیت از آن وجود است نه ماهیت.
صفحات :
از صفحه 81 تا 100
  • تعداد رکورد ها : 1782