جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 161
نگاهی به سیر آرا و عقاید درباره نظریه محاکات
نویسنده:
طاهری محمد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
نظریه محاکات از عصر حکمای یونان باستان تاکنون محل توجه فلاسفه، هنرمندان، شاعران و منتقدان هنری و ادبی بوده است. این نظریه نخست در آرا دوموکریت مطرح گردید. سقراط آن را به شکل جدی وارد مباحث زیبایی شناسی و فلسفه هنر کرد و افلاطون و ارسطو هر یک با دیدگاه خاص خود آن را تفسیر کردند و فلوطین تلفیقی از آرا ایشان را ارائه نمود. در قرون وسطی اگرچه در جهان غرب این بحث از رونق افتاد، اما خوشبختانه حکمای اسلامی مانند فارابی، ابن سینا، ابن رشد و خواجه نصیر با ارائه نظریاتی بدیع و موشکافانه به این نظریه با مقتضیات فرهنگی خاص جوامع اسلامی تداوم بخشیدند. با آغاز عصر رنسانس مجددا منتقدان و نظریه پردازان غربی به لطف ترجمه هایی که از تالیفات مسلمانان انجام شده بود، به این مباحث علاقه مند شده، کتاب ها و مقالات پرشماری در باب تفسیر نظریه محاکات تالیف نمودند. این نظریه از بدو پیدایش تاکنون تحولات گوناگونی را تجربه کرده و زمینه جذابی برای طرح مباحث فلسفی، ادبی و انتقادی فراهم نموده است.
صفحات :
از صفحه 207 تا 226
تاثیر متقابل نقاشی چینی و ایرانی در عصر مغول
نویسنده:
پرغو محمدعلی
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
بعد از استیلای لشکر چنگیز بر بلاد اقوام اویغور و منحل شدن این طایفه در تاتارها، سبک نقاشی مانوی – اویغوری توسط مغولان در چین منتشر و رایج شد و ذوق و سلیقه استادان این سرزمین متمدن که خود نیز به این فن علاقمند و در آن مهارت داشتند، در آن اثر کرد و به تدریج سبک نقاشی ایرانی – مانوی پس از گذشتن از دست هنرمندان اقوام اویغور و مغول، در چین به عنوان سبک خاصی شناخته شد و همین سبک نقاشی است که در عهد ایلخانان مغول توسط هنرمندان چینی با بهره مندی از روش ها و سنت های هنری نقاشی چینی، دوباره در راستای مبادلات فرهنگی و هنری به ایران برگشت و به عنوان «سبک چینی» مشهور گردید. علت عمده این امر نیز عزیمت برخی از هنرمندان چینی به امر ایلخانان، به ایران بود. در نتیجه این امر و رفت و آمد مردم ایران به چین به تدریج نقاشی سبک چینی در ایران انتشار یافت. بر اثر نفوذ هنری نقاشان چین و استفاده از کاغذ، قلم و مرکب چینی و شکل و شیوه رنگ آمیزی و ترکیب خطوط و ترسیم صورت بعضی حیوانات و پدیده های ذی روح که در میان فرهنگ و هنر مسلمین سابقه نداشته، مثل اژدها و بعضی از حیوانات افسانه ای دیگر، به تدریج اجزای و عناصر جدیدی در نقاشی ایرانی داخل شد و در تصاویر خلق شده، نقش صورت های مغولی با چشم های بادامی و گونه های برجسته معمول گردید و این اختلاط و تاثیر و تاثرات سبک نقاشی چینی و ایرانی در یکدیگر، به ویژه در عهد تیموریان در قالب «مکتب هنری هرات» به اوج خود رسید.
صفحات :
از صفحه 25 تا 42
هنر سنتی و مناسبات نسلی
نویسنده:
طبسی محسن, رازانی اسد
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از بحث های مهم جامعه امروز ما، گسست نسل ها است. مشکلات و آسیب های اجتماعی ناشی از این پدیده آن قدر واضح است که در ضرورت پرداختن به این مساله هیچ تردیدی وجود ندارد. هنر یکی از جنبه های قابل بررسی در پدیده گسست نسل ها است. هنر چه نقشی در فرآیند گسست نسل ها داشته است؟ آیا اساسا هنر می تواند در کاهش شکاف موجود میان نسل ها، نقشی بر عهده گیرد یا خیر؟ و اگر می تواند، چگونه؟اگر بپذیریم که سنت، یکی از ارکان مناسبات نسلی است؛ به تبع آن هنر سنتی نیز می تواند یکی از عوامل ارتباط میان نسل ها تلقی گردد. در این مقاله منظور از هنر سنتی، هنری با سیمای امروزی است که فقط ریشه در گذشته داشته باشد. محققان بسیاری در باب سنت و هنر سنتی مطالبی نوشته اند، اما تقریبا هیچ کدام از آنها به هنر سنتی به عنوان عامل ارتباط میان نسل های امروز و دیروز اشارتی نداشته اند.در مقاله حاضر، ضمن مرور مفاهیم هنر، سنت، و هنر سنتی و یادآوری لزوم بازنگری و اصلاح تعاریف؛ به چگونگی تاثیر هنر سنتی، به شرط اصلاح تعریف، در کاستن از شکاف میان نسل ها، و چه بسا پیش گیری از آن می پردازد، و برای این منظور راهکارهایی نیز عرضه می کند.
صفحات :
از صفحه 141 تا 158
انسجام درونی و مستحکم آثار موریس بارس زیر قالبی متناقض نما
نویسنده:
کریمیان فرزانه
نوع منبع :
کتابخانه عمومی , نمایه مقاله
چکیده :
روی برچسب هایی که بر اطلاعات ما چسبانده شده اند، در کتب برگزیده های ادبی، گاهی از بارس به عنوان فردگرای خودستا سخن به میان می آید، و گاهی از او در مقام استاد مکتب گرا، نویسنده و فعال سیاسی یاد می شود. هر کارتحلیلی یا هر نقدی که به آثار وی ارتباط می یابد با چنین تصورهای نسنجیده و نادرستی سرو کار پیدا می کند.در این مقاله برآنیم تا به ویژه به وحدت عمیق و ریشه دار میان نوشته های گوناگون او بپردازیم و تعیین کنیم چگونه و در چه قسمت هایی، زندگی و درون نویسنده به علاوه کلیه تاملاتش با فعالیت های سیاسی وی می آمیزند و با مسوولیت هایش به عنوان یک هنرمند متعهد سازگاری می یابند. برای اثبات این مدعا، بیشتر بر نظریات خود بارس تکیه خواهیم کرد. عقاید و اظهارات یک استاد صاحب فن در آینه آثارش: متونی که حکم خودتفسیری را به عهده دارند تا روند دوگانه نوشتار و افکارش، و دل گسستگی ها و دل مشغولی های متعهدانه وی را از طریق «هنر کامل و جامع» نمایان سازند.
صفحات :
از صفحه 123 تا 136
درآمدی بر ماهیت فلسفه فیلم (سینمایی)
نویسنده:
ایمان امیرتیمور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیقی است، با هدف بررسی امکان فلسفه ای مستقل زیر عنوان فلسفه فیلم. گام ضروری اول برای این هدف، تلاشی نظری برای نشان دادن نحوه هایی از ارتباط بین فلسفه وفیلم است، که امکان وجود فلسفه‌ای مجزا با عنوان فلسفه فیلم را تأیید میکند. پس از مباحثه درباب خود ایده فلسفه فیلم، سه حوزهکلاسیک عمده فلسفه، هستی‌شناسی، اخلاق و زیبایی یا هنر و نسبت آنها را با فیلم بررسی خواهیم کرد. دلیل اینکار، در وهله اول، نشان دادن نسبت بین فیلمها، با توجه به ماهیتشان و این حوزه های کلان فلسفه است که به نوبه خود ما را در هدفمان یعنی اثبات ارتباط بین فیلم و فلسفه یاری خواهد کرد. و در مرحله بعد، پاره ای از قابلیتهای فیلم دربرانگیختن پرسشهای جدی و تازه در این حوزه هاست. گام بعدی این تحقیق، ملاحظه فیلم در نسبت با مسئله آگاهی و نظریه شناختی، دو حوزه پر رونق فلسفه ذهن معاصر، است که میکوشد توانایی فیلمها در آگاهی بخشی و واکنشها و کارکردهای ذهنی مخاطبان در مواجهه با فیلمها را بررسی کند. پس از این گام، به بررسی مابعدنظریه (پست ـ تئوری ) در اندیشه دو نظریه پرداز و فیلسوف فیلم مهم معاصر و نقد آن از سنت کلاسیک نظریه سینمایی و راهکارهای جایگزینش برای این سنت خواهیم پرداخت. در انتها، ترجمه یکی از گفتارهای کارگشا درباب حدود قابلیت فلسفی فیلمها از یکی از فیلسوفان فیلم مطرح معاصر را ارائه خواهیم کرد.
بررسی تاثیر هنر بیزانس در بازنمایی پیکره انسانی در نگاره های مقامات حریری و جامع التواریخ
نویسنده:
ساناز سهرابی جهرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
چکیده پیدایش پیکرنگاری در نگارگری اسلامی با مکتب عباسی آغاز و در مکتب ایلخانی با توجه به مصلحت سیاسی و تسامح به مذهب،همچون مسیحیت شرقی نقش برجسته تری به خود گرفت. پیکره های انسانی در هنر عباسی و ایلخانی در فرم های هنری تحقق یافته ی خود بازتاب شرایط اجتماعی و مذهبی در زمانه خاص تاریخی خودشان می باشند. مراوده با ملل گوناگون وتاثیرپذیری از فرهنگ های همجوار، بستری مناسب را در خصوص زمینه های هنری این مکاتب ایجاد کرد. بیان ویژگی ها و نشانه های بارز تصویری در بازنمایی پیکره انسانی، اهمییت و نقش پیکره ها در تصاویر مذکور، وجود مولفه های مشترک در نظام مذهبی وسیاسی از جمله اهدافی است که این رساله دنبال کرده است. بازنمایی پیکره انسانی در هنر بیزانس، ما را با مجموعه ای از قراردادهای تصویری با بیان وفرم انتزاعی که به سطح دو بعدی سوق داده و گرایش به طبیعت گرایی که مقدمه ای به سوی انسانی شدن می باشد، روبرو می سازد و پایداری این نشانه های تصویری در پیکره ها، علاوه بر تداوم تاریخی، استمرار کارکردهای دینی را به دنبال داشته که مولفه های شکل دهنده این آثار عمدتاً از طریق دین تحقق یافته ودر نتیجه هنر یکی از طرق تجلی آن بوده است. بازنمایی پیکره مسیح وروایت زندگی آن، محور اصلی بسیاری از تصاویر در هنر تجسمی قرون وسطی شد و نگارگران اسلامی با تاثیر از این پیکرنگاری در بازنمایی پیکره پیامبر الهی و نمایش پیکره های دیگر در خصوص روایت آموزه های دینی شدند و مسائل دینی با تکیه بر تأییدات الهی از جمله مضامین مورد توجه هنرمندان در نمایش پیکره انسانی بود. پژوهش حاضر به روش توصیفی ـ تحلیلی، سعی در آشکار سازی نگاه مشابه وبینش هنری این آثار در هنر بیزانس و دو مکتب نگارگری مذکور دارد.کلید واژگان: مکتب عباسی، مقامات حریری، پیکره انسان، هنر بیزانس، مکتب ایلخانی، جامع التواریخ، جهان بینی مسیحی، یونان وروم
بررسی عوامل کاهش وجه کاربردی صنایع دستی در زندگی کنونی از منظر تئوری کارکردگرایی
نویسنده:
ریحانه سدره نشین
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آثار صنایع دستی علاوه بر جنبه ی تزئینی‌شان، همواره دارای وجه کاربردی در زندگی روزمره بودهو به عنوان یکی از بخش های نظام اجتماعی در حوزه های مختلف آن نظیر: فرهنگ، هنر، دین، آیین و اقتصاد و... دارای نقش و کارکرد می باشند. لذا، به نظر می رسد در زندگی کنونی، عواملی توانسته اند منجر به تغییر کارکردها و کاهش وجه کاربردی این محصولات شوند. بنابراینبا توجه به تئوری کارکردگرایی که یکی از نظریه های مهم جامعه شناسی در تبیین ارتباط انسان با محیط و چگونگی ساز و کار نظام اجتماعی است، به ارزیابی ماهیت و وجوه صنایع دستی در حوزه‌های مختلف زندگی اجتماعی در جهت شناسایی کارکردها ی آن پرداخته شده است. روش این پژوهش توصیفی است و مطالب به شیوه کتابخانه ای و استفاده از منابع مکتوب گردآوری و از روش نظریه سنجی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. در این پژوهش حیات صنایع دستی وابسته به کارکردها و وجه بومی بودن آن نشان داده شده که با توجه به تغییرات سبک زندگی، موجب عدم مطابقت این محصولات بانیازهای زندگی کنونی و در نهایت کاهش وجه کاربردی آن شده است.
طراحی مرکز هستی شناسی درزمینه هنر
نویسنده:
مریم عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سبقت ویرانگر معرفت شناسی برهستی شناسی که خود سبب ایجاد معظلات پیچیده وکاذبی درقرن اخیر شده است مارابرآن داشت تاهستی که تادیروز خویشاوندی ونزدیکی قریبی باانسان داشت واکنون به عنوان موجودی بیگانه با وی درآمده است،دراین پروژه،بصورتی پررنگ وآنچه درخور وشایسته آن است مطرح شود.چراکه آنچه سبب جاودانگی وماندگاری هرچیزی می شود وجه ؛هستی ؛آن است وبس وتنها ازاین طریق می توان خط بطلان برتمام ایسم های مختلفی کشید که دردوران اخیر سبب سردرگمی بشریت شده است.هدف این پروژه طراحی مرکزی به عنوان مرکز هستی شناسی می باشد تادر آن به هستی شناسی که لزوم حضور آن درقرن کاملا محسوس می باشد.به گونه ای شایسته وبایسته پرداخته شود.برای نیل به این هدف،ابتدادرمبحث مطالعات بانگاهی جدید به دومساله معرفت شناسی وهستی شناسی درمکتب حکیم عالی قدر صدرالمتالهین پرداخته شده است وسپس بانیم نگاهی به معمارانی که روح معنویت درآثار آنها تابانیده شده وبا استعانت ازپهنه مراتب وجود حکمت صدرایی،ازاین منظر،سخن رابه انجام رسانیده است.درنهایت با علم به مطالب نظری فرایندطراحی این پروژه ،خود به عنوان نمونه ومصداقی از آن،مورد بررسی قرارگرفته وسرانجام طرح معماری به عنوان صورت جزئی مثال ارائه شده است.
بودن-در-جهان معماری "تفسیر زمانمند معماری"
نویسنده:
رضا دهقانی رنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده ندارد.
مقایسه رمزشناسی خوشنویسی اسلامی با شمایل نگاری مسیحی( با تأکید بر مسجد امام اصفهان و کلیسای وانک)
نویسنده:
فاطمه وسیعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از رویکردهایی که در یک قرن گذشته در زمینه یمطالعات تطبیقی هنر ادیان در جهان غرب و بعد از آن در مشرق زمین شکل گرفت، مکتب سنت گرایان(1) است. در این رویکرد به هنر ادیان از جهت حقیقت معنوی و جنبه ی متافیزیکی آن ها توجه شده است. این مسئله در مقایسه ی هنر قدسی در اسلام و مسیحیتنیز قابل توجه است. یکی از محوری ترین اعتقادات مسیحیان، اعتقاد به تجسداست که ماهیت هنر مسیحی را تشکیل می دهد. در مسیحیت، حقیقت الهی متجسد شده و بر اساس اصل تجسد، عیسی مسیحمی تواند مانند انسان کامل تلقی گردد. امادر اسلام، خوشنویسی هنری مقدس است و نقشی همانند شمایل نگاریدر هنر مسیحی دارد،‌ زیرا خوشنویسی نیز نمودار جسم مرئی کلام الهی است. از این رو در بررسی تطبیقی هنر قدسی چندان نمی توان شمایل های مسیحی را با نگارگری اسلامی تطبیق داد، ولی به خوبی می توان آن را با خوشنویسی اسلامی مقایسه کرد.به همان نسبت که در دین شناسی تطبیقی نمی توان در مسئله ی وحی، ‌قرآن را با کتاب مقدس مقایسه کرد، بلکه باید آن را با تجسد کلمه ی خداوند در جسم عیسای ناصری مورد مقایسه قرار داد، در بررسی تطبیقی هنر مقدس نیزنمی توان به مقایسه ی شمایل های مسیحی با نگارگری اسلامی پرداخت، بلکه از این منظر باید به خوشنویسی اسلامی توجه کرد( نصری 1388، 12). در اسلام، هنر قدسی هنری است که از گوهر وحی اسلامی بیرون آمده باشد. از میان هنرهای اسلامی، خوشنویسی نزدیک ترین رابطه را با کلام وحی دارد و شریف ترین هنر بصری در اسلام به شمار می رود. این هنر با حقیقت معنوی اسلام یک تناسب ذاتی دارد و به همین جهت از خوشنویسی برای تزیین مساجد نیز استفاده می شود. در مسیحیت نیز هنر شمایل نگاری نسبتی با خود مسیحیت دارد. بنابراین در کلیساها فقط شمایل نگاری جایز شمرده می شود. خطدر بناهای مذهبی اسلامی، همان نقشی را بر عهده دارد که شمایل ها در کلیساهای مسیحی ایفا می کنند.در زمینه ی هنرهای شنیداری، هنر تلاوت قرآن و در زمینه ی هنرهای تجسمی، هنر خوشنویسی، قدسی ترین هنرها در جهان اسلام هستند که ریشه در نخستین آیات وحی الهی دارند ( العلق، 5- 1). در مسیحیت نیز هنر سرودخوانی دینی هنری مقدس به شمار می رود، اما شمایل نگاری مهم ترین شکل هنر قدسی است. در این تحقیق سعی بر آن است که رمز و نمادهای هنر خوشنویسی در اسلام به عنوان هنری قدسی که به الفاظ، صورت بصری می دهد، با رمزهای شمایل نگاری در مسیحیت به عنوانتجسم کلمه ی الهی، مورد بررسی تطبیقی قرار گیرند.وجه مشترک هنرهای دینی، جنبه ی سمبلیک آن هاست. زبان نمادین، زبانی است که هنردینی، مفاهیم درونی خود را در قالب آن بیان می‌کند. مفاهیمی که به زبان مستقیم قابل بیان نیستند، قالبی نمادین به خود می‌گیرند تا بتوانند خود را بیان کنند. در واقع رمز، چیزی از جهان شناخته شده و قابل دریافت است که به چیزی از جهان ناشناخته و غیر محسوس یا به مفهومی، جز مفهوم مستقیم و متعارف خود اشاره می کند. هنر دینی خوشنویسی و شمایل نگاری نیز که به طور خاص هنر قدسی محسوب می شوند، برای بیان خود از زبان نمادین استفاده می کنند. نمادها ی به کار رفته در هر کدام از این دو هنر با توجه به مبانی آن ها متفاوت است. هر رمز یا نماد به حقیقتی ورای خودش اشاره دارد که این معانی جز با این سمبل ها به بیان نمی آیند. همان گونه که قرآن و دیگر کتب آسمانی همچون عهد عتیق و عهد جدید برای بیان حقایق معنوی به زبان رمز و اشاره سخن می گویند، هنر مقدس نیز رمز است و به چیزی بیش از آن چه نشان می دهد، دلالت دارد. در اسلام، می توان خوشنویسی را به صورت کتیبه های تزیینی با معماری ارتباط داد، اما هنر خوشنویسی، یک هنر فرعی نیست و بدین علت که برای نوشتن قرآن کریم به کار می رود، در هنرهای اسلامی از بالاترین مقام برخوردار است. هر چند کتیبه هاییکه دارای نوشته های تاریخی هستند و به عنوان اسناد و احکام اجتماعی می باشند در تزیین مساجد استفاده می شوند، اما اکثریت نوشته ها ارزش دینی و جنبه ی مذهبی و نیایشی دارند. از این میان نوشتن آیات قرآنی در همه جا برتری دارد. مهم ترین خصلت کتیبه ها ایجاد حضور الهی و معنویت در فضایی همچون مسجد است.در شمایل نگاری، تصویر،‌ حقیقت وحی الهی را بیان و برای این کار از زبان نمادین استفاده می کند. این نمادگرایی چیزی را نشان می دهد که نمی توان به صورت مستقیم نشان داد. به وسیله ی نمادگرایی وحی از جهان بالا به پایین آورده شده و در قالب ماده بیان می شود. در نظر آبای کلیسا، امور الوهی از حیث بیانی قابل توصیف نیستند و بهترین شیوه برای بیان آن ها، ‌استفاده از نمادهاست. و چون کتاب مقدس، مجموعه ای از نصوص داستانی و تاریخی است که به صورت تصویر بیان می شود، بنابراین تمامی نمادها نیز در ارتباط با تصاویر شکل می گیرند.
  • تعداد رکورد ها : 161