جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
تبیین فلسفی عرفانی تسبیح موجودات از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی (ره)
نویسنده:
صدیقه هاشمی پور منشادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کلمه تسبیح به طور کلی دارای دو معنای خاص و عام است که به معنای خاصش در مقابل تحمید و تکبیر و... قرار می گیرد و تنها سبحان الله را شامل می شود و به معنای عامش دربردارنده تمام جلوه های عبودیت نظیر حمد و ستایش و خضوع می باشد که با تأمل در آیات قرآن کریم می توان گفت که معنای عام تسبیح مقصود اصلی آیات نورانی قرآن می باشد . از جمله ملحقات تسبیح می توان به حمد وسجده اشاره کرد. حمد پروردگار یعنی ستایش او به خاطر صفات نیک اختیاری اوست و سجده یعنی اظهار خضوع و خشوع و فروتنی است و سر به خاک نهادن نمادی از سجده است و تنها ذلّت درونی را مجسم می کند .پس با این معنا می توان سجده را به موجودات دیگر نیز نسبت داد , همچنانکه در آیات و روایات از سجده تمامی موجودات سخن به میان آمده است . نکته دیگر در مورد شمول تسبیح است که هم موجودات عالم ملک را دربرمی گیرد و هم عالم ملکوت را . موجودات عالم ماده و عالم ملکوت که وجهه مثالی و عقلی موجودات مادیند , هردو با دو زبان حال و قال تسبیح گوی پروردگار خویشند .تسبیح تکوینی آنها با زبان حدوث ذاتی از قدیم بالذات بودن خدا خبر می دهد , با زبان امکان از وجوب بالذات بودن او و با زبان فقر و نیاز , از غنی بالذات بودن پروردگار خبر می دهد .اما برای تبیین مسأله تسبیح در موجودات می بایست صفاتی را که برای یک فرد تسبیح گو لازم و ضروری است را مورد بررسی قرار داد, صفاتی نظیر حیات , علم و شعور , نطق , اراده و عشق که بدون داشتن این صفات نمی توان خدا را به معنای حقیقی کلمه تسبیح گفت و تنزیه کرد . اولین ویژگی صفت حیات است . این صفت از این جهت حائز اهمّیّت است که تا هستی برای شیء تحقق نداشته باشد نمی تواند مسبِّح پروردگارش باشد .این صفت و دیگر صفات نظیر علم و شعور , اراده و نطق را می توان با استفاده از اصل اساسی تشکیک وجود برای تمامی موجودات به اثبات رساند با این بیان که هستی دارای مراتب متفاوت است که هر درجه و مرتبه عالی تر , از مرتبه پایین تر به شدّت و ضعف و کثرت و قلّت و ... تفاوت دارد و صفات کمالی نظیر علم و قدرت و اراده و حیات و... عین ذات وجودند و به دلیل بساطت وجود این صفات نیز در همه مراتب هستی باآن همراه و ملازم می باشند و این صفات همانند وجود , وحدت تشکیکی داشته و مراتب آنها به شدت و ضعف می باشد و هیچ مرتبه ای از هستی نیست که با رتبه ای از این صفات همراه و قرین نباشد و اینکه این صفات در برخی از موجودات ظاهر و آشکار نمی باشد , به دلیل ضعف وجود و اختلاط با اعدام و ظلمات است ولی دلیل بر نبود آنها نمی باشد .پس این صفات در تمامی موجودات بنابر مراتب وجودیشان موجود است . در مورد صفت علم نیز باید گفت که در هستی شناسی صدرایی علم نحوه ای از هستی است که در هر مرتبه از هستی به مقتضای آن ظهور می کند وجهان هستی یک واحد یکپارچه از خودآگاهی و شعور است .برای تبیین وجود این صفت مهم در موجودات که عدم آن تسبیح را غیر حقیقی و تکوینی می کند , علاوه بر اصل تشکیک وجود , براهین عقلی و شواهد نقلی و علمی دیگری نیز مطرح شده که توضیح آن در این مقام موجب اطاله کلام می گردد . اما در مورد تبیین صفت نطق در تمامی موجودات , در ابتدا ذکر این نکته لازم است که نطق و کلام در قرآن کریم به معنای اظهار مافی الضمیر به طور مطلق است و اختصاص به انسان ندارد که با توجه به این معنا , پذیرش اطلاق آن به تمام موجودات آسان تر می گردد , زیرا در این صورت نطق تنها به ایجاد صوت و قرع هوا به مخارج صوتی اطلاق نمی گردد تا مختص انسان شود و در واقع معنای نطق در موجودات این است که آنها با نوعی زبان خاص که با احوال تشخّصات فردیّه و تعیّنات وجودیه موجودات سازگاری دارد , خدا را تسبیح می گویند و در تسبیح خود زبان خاص خود را دارا هستند و چون این تسبیح با خودآگاهی صورت می گیرد نطق و تسبیح حقیقی بر آن اطلاق می گردد .صفت دیگری که برای یک فرد تسبیح گو لازم است اراده و اختیار است .اراده در لغت به معنای خواستن و دوست داشتن است که لازمه آن داشتن شعور است و منظور از اختیار رغبت و رضایت داشتن است که این دو صفت نیز در موجودات دارای مراتب و درجاتی است که در واقع با اصل تشکیک وجود می توان آن را در تمامی مراتب وجودی به اثبات رسانید . اهمّیّت وجود این صفت در تسبیح بدین جهت است که تسبیحی که از روی اراده و اختیار صورت نگیرد تسبیحی حقیقی نیست . پس برای اطلاق نام تسبیح نطقی و حقیقی بر هر ذکری, همراه بودن آن با اراده و اختیار لازم و ضروری است .اما آخرین صفت مورد بحث در این مقام صفت عشق است . این صفت نیز در تمامی موجودات وجود دارد , زیرا ماسوی الله همه محتاج و نیازمند به اویند و معلول و مخلوق پروردگارند و هر چه که در او معلولیت بیشتر و وسایط بین او و بین حق محض فراوان تر است , ناقص تر است و هرچه که به حق متعال نزدیک تر است , کامل تر و تمام تر است . پس هیچ موجودی از موجودات خالی از نصیب بخشی از محبّت و عشق الهی و عنایت ربّانی نمی باشد و اگر از این عشق و محبّت لحظه ای خالی بماند , نابود شده و به هلات می افتد . پس هر موجودی عاشق وجود و طالب کمال و گریزان از عدم و نقص است و هر موجودی که عاشق است بالضروره معشوق خود را به صفات کمال می ستاید و از نقص و عیب منزه می دارد و در واقع معشوق خود را که کسی جز پروردگار رب العالمین نیست را مسبح و تسبیح گوست .
نظریه ادراکات اعتباری و حسن و قبح علامه طباطبایی و تأثیر آن دراندیشه کلامی ایشان
نویسنده:
حمیده مخملیان کاشانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهنظریه ادراکات اعتباری نظریه ای فلسفی و معرفت شناختی است که از آراء خاص و ابتکاری علامه طباطبایی محسوب می شود.در این نظریه،با تمایز ادراکات حقیقی از ادراکات اعتباری،چیستی اعتبار،ویژگی ها و اقسام آن، نحوه ارتباط اعتباریات با حقائق و نحوه حصول این ادراکات معرفی می شود.«حسن و قبح» یکی از اعتبارهای عملی است که علامه در این نظریه به آن پرداخته است.در پرتو نظریه ادراکات اعتباری، ماهیت حسن و قبح و نحوه حصول آن در ذهن انسان معنای تازه ای می یابد.در این راستا حسن و قبح اعتباری نسبت به طبع فاعل معنا می یابد.همچنین در فرآیند صدور فعل، میان مرحله تصور فعل و تحقق فعل، «باید اعتباری» و تصویب حسن فعل، وجود دارد.حسن و قبح اعتباری دارای چهار لازمه کلامی-تفسیری است.اول اینکه علم کلام،علمی اعتباری است.دوم اینکه حسن و قبح عقلی و شرعی،هر دو مردود است.سوم اینکه مصلحت و مفسده اعتباری است که ريشه در امورحقيقى دارد. برای مصون ماندن همه ادراکات از ویژگی تغییر،تغییر به ادراکات اعتباری مستند می شود.بنابراین چهارمین لازمه این است که در جهت پاینبد ماندن به ویژگی تغییر در حسن و قبح به عنوان یک اعتبار و حفظ ثبات برخی حسن و قبح ها، حسن و قبح به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم می شود، چهار اصل اخلاقی عفت، شجاعت، علم، عدالت و فروع آن ثابت، مطلق و دائمی اند و سایر اصول اخلاقی متغیر، نسبی و موقتند.واژگان کلیدیادراکات اعتباری،ادراک حقیقی،حسن و قبح عقلی و شرعی، عقل عملی.
مبانی ارزش شناخت از دیدگاه علامه طباطبایی و استاد مصباح یزدی
نویسنده:
محمد سجادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پژوهش حاضر متشکل از سه بخش کلیات، مبناگرایی اسلامی (علامه طباطبایی و استاد مصباح) و رابطه علم حضوری و مبناگرایی است. در بخش اول به مبادی تصوری مسأله، یعنی تبیین مبانی، ارزش، شناخت، و دیدگاه‌های مختلف درباره معیار و نقد آن‌ها پرداخته شده است و در اخیر به دیدگاه برگزیده که همان مبناگروی عقل‌گرا است پرداخته‌ایم. در بخش دوم مبناگرایی اسلامی را به طور فشرده به رشته تحریر درآورده‌ایم و در آن بداهت و یقین‌آوری قضایای بدیهی منطق کلاسیک بررسی شده است. در بخش سوم رویکرد استاد مصباح و مرحوم علامه را در باب توجیه قضایای بدیهی در حد رساله خود منعکس نموده‌ایم. به نظر ما این دیدگاه که ریشه بدیهیات را در علم حضوری می‌داند به خوبی از عهده تبیین مسأله مطابقت قضایا با واقع، برمی‌آید و هیچ‌گونه تردیدی در باب مطابقت باقی نمی‌گذارد.
اعتباریات در فلسفه اخلاق علامه طباطبایی و مقایسه آن با رویکرد ناشناخت‌گرایی در فرا اخلاق
نویسنده:
لیلی حیدریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فلسفه اخلاق یا فرا اخلاق یا اخلاق تحلیلی رشته‌ای علمی- فلسفی و نوپاست که به صورت مدون در قرن بیستم در دنیای فلسفه مطرح گردید.آنچه در این علم بررسی می‌شود مسائل منطقی، معرفت‌شناسی و معناشناختی‌ای است که در مجموع، مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق را فراهم می‌آورند و معیارهای لازم را برای نقد اخلاق دستوری در اختیار می‌نهند.در یک کلام، فلسفه اخلاق، منطق اخلاق است. در فرا اخلاق نظریات متفاوتی در باب تبیین و تحلیل مفاهیم و واژه‌های اخلاقی وجود دارد که می‌توان آن را به نظریات 1- طبیعت‌گرا (تعریف‌گرا)،2- شهودگرا (ناطبیعت‌گرا) و 3- ناشناخت‌گرا (غیرتوصیفی) تقسیم کرد.1- طبیعت‌گرایی معتقد است که: اصطلاحات اخلاقی برحسب اصطلاحات غیر اخلاقی قابل تعریف است و احکام اخلاقی زیرمجموعه‌ای از احکام تجربی‌اند و برای اوصاف طبیعی محض وضع شده‌اند.2- شهودگرایی معتقد است که: بعضی از اوصاف اخلاقی بدیهی، شهودی، تعریف‌ناپذیر و بسیط هستند، آنان معتقدند که حداقل یکی از مفاهیم اخلاقی که باید به عنوان پایه قرار بگیرد باید دارای این اوصاف باشد و تنها از راه شهود است که می‌توان احکام و مفاهیم اخلاقی را شناخت نه از طریق مشاهده تجربی و یا استدلال فلسفی.3- ناشناخت‌گرایی معتقد است که: مفاهیم اخلاقی بی‌معنا و غیرقابل تعریفند. ایشان اصولاً برای مفاهیم اخلاقی، حیثیت شناختی قائل نبوده و آنها را ناظر به واقع نمی‌دانند و صرفاً این مفاهیم را، مفاهیمی احساسی، عاطفی و توصیه‌ای می‌پندارند که از عواطف و تمایلات و انگیزه‌های آدمی نشأت گرفته‌اند. از طرفی در سنت فلسفه اسلامی علامه طباطبایی در حوزه احکام و گزاره‌های اخلاقی، نظریه‌ای یگانه و خاص بعنوان ادراکات اعتباری مطرح نمودند.علامه طباطبایی بر این باور است که قضایای حکمت عملی، اعتباری هستند؛ به این ترتیب که موجود زنده در انجام هر فعلی غایتی را دنبال می‌کند، این غایت که صرفاً نوعی اعتبار است مطابقی جز در ظرف وهم ندارد. از نظر ایشان توجیه قضایای حکمت عملی نیز با توجه به این غایت اعتباری صورت می‌گیرد. اصولاً در حکمت عملی، بحث صدق و کذب مطرح نیست بلکه مباحث با محوریت خوب و بد (حُسن و قُبح) یا باید و نباید شکل می‌گیرند.در این نوشتار، نظریه اعتباریات علامه طباطبایی و نظریه ناشناخت‌گرایی مورد مقایسه و بررسی قرار گرفته و قابلیت‌های هر یک در مقام تبیین، ثبات و جاودانگی ارزش‌های اخلاقی بررسی شده است.
تحلیل انتقادی مدخل شر در دایره المعارف های دینی انگلیسی با تاکید بر آراء علامه طباطبایی
نویسنده:
محمد اله دادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیدهیکی از پرچالش ترین موضوعاتیکه از ابتدای شکل گیری علم کلام اسلامی تا کنون، گاه به شکل مستقل و گاه در خلال مباحث دیگر مطرح شده، بحث درباره مسئله شر است. در دو سده اخیر توجه دین پژوهان برجسته در زمینه مطالعات دینی و فلسفه دین به اصل و زوایای این موضوع در نگاه عالمان ادیان جلب شده که نشان از اهمیت فراوان این موضوع در این زمینه مطالعاتی دارد. این اهمیت در مدخل شر دایره المعارف هایی که خارج از جهان اسلام تدوین شدهاند، به وضوح قابل ردیابی است. این پژوهشبرآن است که با رویکردی کلامی و مستدل به بررسی و مقایسه ادلّه و آراء علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته و آزاداندیش معاصر در جهان اسلام و مطالبی که در مدخل شر ازدایره المعارف های بزرگ حوزه دین مانند دایره المعارف دین، اسلام و قرآن آمده، بپردازد و در موارد اختلاف با ارائه دلایل روشن به موضع گیری صحیح دست پیدا کرده و نتیجه مناسب بگیرد. در این نوشته پس از ارائه گزارشی از متن دایره المعارف ها در مدخل ها و مقاله های مرتبط با مسئله شر و همچنین بیان دیدگاه های علامه طباطباییره درباره موضوع شر از آثار مختلف ایشان، به بررسی دلایل هر یک از اطراف مقایسه و در صورت لزوم نقد آن پرداخته شده است.
بررسی مسئله فطرت و ابعاد معرفتی آن از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
الهام پاشایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله فطرت یکی از مباحث مهم و بنیادی در فلسفه وکلام است. از این رو این نظریه را ام المسائل یا به تعبیردیگر اصل مادر خوانده‌اند. بر اساس این نظریه انسان در متن آفرینش قبل از آنکه عوامل اجتماعی و روانی در او تاثیر بگذارد، یک سلسله اقتضاهای انسانی به حسب اصل فطرت در او هست که مشترک بین همه انسانهاست مانند: خداشناسی و حقیقت‌جویی و... و در اصطلاح، توان معرفتى انسان است که از جانب خدا در سرشت او نهاده شده‏ است. در چند قرن اخیر به دلیل پیدایش مکتب های الحادی از یک سو و پیشرفت علم روانشناسی از سوی دیگر بحث فطرت وابعاد آن مورد توجه اندیشمندان و متألهین واقع شده است. مرحوم علامه طباطبایی، از جمله اندیشمندان اسلامی، نظریه فطرت را ساده ترین و روشنترین راه برای اثبات و موجه ساختن بسیاری از مسائل مهم و مبنایی مانند؛ مباحث خداشناسی، اخلاق، تربیت، دین شناسی، انسانشناسی و ... می داند. و بر این عقیده است: همه این مباحث در خاصیت و تاثیرگذاری خود وام دار مسأله فطرت است. از این رو این تحقیق با جهت گیری توصیفی و تحلیلی به بررسی ابعاد معرفتی نظریه فطرت از دیدگاه علامه طباطبایی میپردازد و برآیند آن ابتناء خداشناسی، دین‌شناسی، انسان‌شناسی، اخلاق‌ورزی انسان یه فطرت است و این مهمترین یافته این پژوهش است.
بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
سکینه نصیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نام خانوادگی: نصیری نام: سکینهعنوان:بررسی تطبیقی حسن و قبح عقلی از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهریاستاد راهنما: دکتر ناصر فروهیاستاد مشاور: دکتر قربانعلی کریم‌زاده قراملکیمقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: الهیاتگرایش: فلسفه و کلام اسلامیدانشگاه: تبریزدانشکده: الهیات و علوم اسلامی
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی با رویکرد قرآن کریم
نویسنده:
مملکت عسکری برواتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده در این رساله سعی شده است، تا به بررسی یکی از دغدغه های اصلی بشر امروز، یعنی پاسخ به این پرسش که «آیا زندگی معنادار است؟»پرداخته شود. در این خصوص دیدگاه علامه طباطبایی با توجه به رویکرد قرآن کریم مورد بررسی قرار گرفته است. التزام به باورهای دینی و در رأس آنها اعتقاد به وجود خدا و جهان آخرت، زمینه ساز معنا داری زندگی از نگاه علامه، بوده و ایشان بر این باورند که انسان در صورتی به سعادت می‌رسد که هدفی که خداوند برای وی مقرر داشته را هدف خود قرار داده و در جهت نیل بدان، زندگی خود را حرکت دهد. به بیان دیگر از دیدگاه ایشان، غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود، مراتب وجود بسوی خداوند را سیر می‌کند و زندگی خویش را معنا دار می‌کند. در مقابل، فقدان ایده آل معنوی در زندگی یا غفلت از حضور غیب و ذات باری و در یک کلام جدا شدن از وحی و ایمان دینی، به اعتقاد ایشان، نا امیدی و پوچ گرایی را موجب شده و بحران های جدی ای را به دنبال خود خواهد داشت.از نگاه علامه ،زندگی در علم و آگاهی،پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی،مسئولیت پذیری در پرتوتعالیم دینی ودر خدا باوری و روح توحیدی،معنا پیدا می کند وهمه بی معنایی و پوچی زندگی درخود فراموشی،تفکر دنیوی،عدم درک جایگاه انسانی،دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری است که ارمغان تمدن غرب است. واژگان کلیدی: زندگی، هدف، معنا، علامه طباطبایی، قرآن کریم،خداباوری،روح توحیدی،
معرفت شناسی ادراکات اعتباری از نظر علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
زهرا حسینی مهرابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی سرشت ادراکات اعتباری و تفاوت‌های آن با ادراکات حقیقی، بحث جدیدی در معرفت‌شناسی اسلامی است که اول بار توسط مرحوم علامه طباطبایی(ره) مطرح شد. علامه طباطبایی با ابداع تفکیک مفاهیم حقیقی از مفاهیم اعتباری، گام بزرگی در جهت شناخت امور اعتباری و به تبع آن علوم قراردادی برداشت و حوزه اعتباریات را به مباحث انسان‌شناسی، علم اخلاق، فلسفه اخلاق، جامعه‌شناسی و غیره گسترش داد و نتایج توجه برانگیزی را از آن برگرفت. اما با توجه به اینکه مسأله ادراکات اعتباری جزئی از معرفت شناسی علامه طباطبایی است و علامه در خلال مباحث معرفتی خود به آن دست یافت، مهم‌ترین هدفی که از طرح این مطلب داشته مسلماً هدفی در حوزه معرفت‌ و معرفت‌شناسی بوده است. علامه با طرح این مبحث یک نوع رئالیسم جدید را معرفی کرد، چرا که اعتباریات صرفاً ساخته ذهن نیستند بلکه متکی بر حقایق بوده و آثاری واقعی به دنبال دارند؛ لذا واقعیت دارند اما نحوه واقعیت و هستی‌شان متفاوت از حقایق است. بر این اساس می‌توان گفت: عالم واقع دو لایه دارد: یک لایه حقیقی و یک لایه اعتباری، که بر این مبنا ادراکات هم دو دسته می‌شوند: حقیقی و اعتباری. رئالیسم علامه براساس مبحث اعتباریات، از مسائل مهمی است که در این پژوهش مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. به علاوه هم‌چنان که در مقدمه کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم آمده، علامه با طرح مباحث این کتاب، و از جمله بحث اعتباریات، قصد پاسخ‌گویی به مکتب مارکسیسم را داشت. اینکه علامه با طرح این بحث چگونه توانست به این جریان نسبی‌گرا پاسخ دهد و نسبیت و تغییر در افکار را رد نماید، یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این رساله است. در کنار این مباحث، بحث رابطه تولیدی بین حقایق و اعتباریات، احکام جاری در اعتباریات و طریق سلوک فکری در اعتباریات، از جمله مباحث دیگری است که از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری به آن خواهیم پرداخت.واژگان کلیدی: ادراکات حقیقی، ادراکات اعتباری، اعتبار، حقیقت، عالم واقع.
معرفت شناسی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
علیرضا رفعت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این پایان نامه از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات بحث مطرح می شود و با اشاره ای گذرا به سیر تاریخ معرفت شناسی در فلسفه غرب و فلسفه اسلامی نیتجه گرفته می شود که سیر معرفت شناسی در فلسفه غرب به سوی شکاکیت و نسبی گرایی بوده ولی در فلسفه اسلامی بنای معرفت شناسی بر اساس معرفت یقینی و انکار شکاکیت بوده است. در فصل دوم بحث امکان معرفت مطرح می شود و مکتب سوفسطایی و شک گرایی از دیدگاه علامه طباطبایی و شهید مطهری بررسی می گردد و در نهایت امکان بلکه وقوع معرفت حقیقی اثبات می شود. در فصل سوم ابزار معرفت از دیدگاه این دو حکیم فرزانه تبیین می گردد. در فصل چهارم ارزش معلومات از دیدگاه شهید مطهری و علامه دنبال می گردد.
  • تعداد رکورد ها : 1494