جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
جایگاه حدیث در تفسیرالفرقان و نقد دیدگاه‌های خاص مفسر
نویسنده:
زهره نریمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت و کشف مبانی روش جدید و متفاوت تفسیری در میان مفسران شیعه، خدمتی به علم تفسیر بوده که در ‏آن، اصول سبک نوین معرفی و مورد ارزیابی و نقد واقع گشته، تا دیگران در صورت الگوپذیری از این تفسیر، ‏خطا و کاستیهای آن را جبران بنمایند. در این میان، الفرقان به سبب رویکردهای خاص تفسیری و روائی که ‏حاصل آن به طور عملی، دادن اصالت به قرآن و البته عدم نفی حجیت سنت، است می‌تواند نمونه خوبی برای ‏معرفی ارتباط قرآن و سنت باشد. ما در این پژوهش با مطالعه و استخراج تمامی روایات الفرقان و ارزیابی آنها ‏به کشف مبانی حدیثی الفرقان پرداخته و به نقد و بررسی آنها پرداخته‌ایم.‏الفرقان در دو حوزه فقه الحدیث و نقد الحدیث، در ضمن تفسیرآیات به خوبی از روایات بهره برده است. ‏وی بر خلاف سنت مرسوم و متداول تفسیر قرآن با سنت که در الفرقان نیز شاهد آن هستیم، گاه از قرآن برای ‏تفسیر سنت بهره برده و ابهام روایات را براساس آیات برطرف نموده است. این امر خود می‌تواند آغازگر راه ‏نوینی در ارتباط سنت و قرآن قلمداد شود.‏در نقد احادیث و معیار قرآن، آقای صادقی در روایت غیر معارض با قرآن، کسب موافقت و وجود شبیه، ‏شاهد و مصداق از قرآن و در مرحله دوم مخالفت نداشتن با قرآن را کافی دانسته است.‏‎ ‎برخلاف روایات معارض ‏که ضرورتاً موافقت در یکی از روایات متعارضین باید لحاظ شود. ‏ظاهر قرآن بر نص حدیث صحیح، ترجیح دارد و هنگام تعارض باید ظاهر قرآن را اخذ نمود. وی ‏تخصیص یا تقیید قرآن در بعد نص و ظاهر، با روایتی که سنت قطعیه باشد، نپذیرفته است. ‏در الفرقان، سنت پیامبر اکرم9 از حروف مقطعه قرآن گرفته شده یعنی به گونه ای بر قرآن استوار و از ‏کتاب خدا گرفته شده است. یک بُعد وحی، همان معانی است که در حروف رمزی حروف مقطعه بر پیامبر9 ‏نازل شده است و از اختصاصات غیبی رسول خدا9 بوده که به ائمه معصومین: پس از ایشان نیز تفویض ‏شده است.‏آقای صادقی سیادت عقل را بر دیگر ادّله شرعیه پذیرفته زیرا عقل سلیم حکم به عصمت قرآن و برتری ‏و تقدم آن بر دیگر امور می‌دهد.‏دیدگاه ایشان نسبت به روایات اسباب نزول کاملاً تاریخی و یا حتی اجتهادی بوده است.‏در فقه و اصول فقه نیز چهار اصل کلی اتخاذ نموده که آرای فقهی بعد نیز بر همین محور می‌باشند:‏تفکر متفاوت مفسر در اصول فقه سبب شده در500 فتوای فقهی با دیگر فقیهان اختلاف نظر داشته ‏باشد. از آن جمله نماز قصر، زکات و... است. ‏کارائی سند صرفاً برای اطمینان صدور است نه تعیین ارزش و صحت حدیث. سند به تنهایی در الفرقان ‏نه دلیل رد روایت و نه عامل پذیرش آن است.‏براساس تمام آنچه آمد می‌توان نتیجه گرفت آقای صادقی در زمره قرآن محوران سنت مدار است که به ‏اصالت قرآن و حجیت حدیث قائل هستند و با قرآنیون تفاوت فکری و منشی بسیار دارد.‏در هر یک از مبانی و روش‌های آمده نقدهایی بر آنها وارد است.‏
تاثیر روایات امام صادق علیه‌السلام بر اندیشه‌های شهرستانی در تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار
نویسنده:
اسما ایرانمنش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امام صادق علیه السلام به عنوان صاحب مکتب جعفری احادیث بسیاری را از خود بر جای نهاده‌اند که در میان روایات تفسیری مفسران اهل سنت نمودی خاص یافته است. این احادیث به اشکال مختلفی در آثار آنان دیده می‌شوند. یکی از بزرگترین مفسرین اهل سنت شهرستانی است که در تفسیر خود از روایات اهل بیت علیهم‌السلام به ویژه امام صادق علیه‌السلام استفاده نموده و تاثیر زیادی از روایات ایشان گرفته است؛ و این موضوع اهمیت بررسی روایات ایشان را در تفسیر شهرستانی دو چندان می‌کند.نوشته حاضر به روش تحلیلیبا تتبع در تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرارِ شهرستانی به بررسی اصول و مبانی شهرستانی در مباحث فهم‌پذیری، تفسیر و علوم قرآنی می‌پردازد و استخراج و گونه‌شناسی روایات امام صادق علیه‌السلام را در پی دارد. از جمله مباحثی که ذیل این عناوین پرداخته می‌شود: امکان فهم و جواز تفسیر قرآن، حجیت سیره اهل بیت علیهم‌السلام، چند سطحی بودن، تحریف ناپذیری قرآن و بررسی علم تفسیر و تأویل و ممنوعیت تفسیر به رأی می‌باشد و از میان زوج های زبانی که پایه های تفسیر و تأویل شهرستانی هستند سه زوج مفروغ و مستانف، تضاد و ترتب و خلق و امر را معرفی می‌کند و نظر او را در مورد کیفیت جمع قرآن، مباحث ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و عام و خاص می‌آورد. همچنین به شیوه‌های بهره‌وری شهرستانی از روایات امام صادق علیه‌السلام می‌پردازد و نتیجه می‌گیرد شهرستانی علم قرآن را مختص به اهل بیت علیهم‌السلام می‌داند، آنان را حافظ و نگهبان واقعی قرآن می‌شناسد و در مبانی و اصول از امام صادق علیه‌السلام و روایات ایشان بسیار تاثیر پذیرفته است، و به شیوه‌های متفاوتی از این روایات بهره‌وری کرده که گاهی این بهره‌وری ترجیحی است، در آن سخن معصوم بر سایر اقوال ترجیح داده می شود و زمانی بهره‌وری تاییدی است که یا تایید صحت کلام امام است با روایات دیگر یا تایید کلام خود و دیگران است با روایت امام، در پاره‌ای موارد این بهره‌وری ضمنی، و زمانی مبنایی و عرفانی است که نوشته حاضر به آن می‌پردازد.
بررسی مقایسه‌ای و نقد آراء ابن‌تیمیه در توحید در اسماء و صفات با استفاده از نهج البلاغه
نویسنده:
الهه شاهزیدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن‌تیمیه در توحید و اسماء و صفات الهی، آراء و بیان‌های خاص دارد. سلفیون امروز آراء و اندیشه‌های او را زیر بنای عقائد قرار داده‌اند. روایات ما به طور خاص در این مسئله وارد شده و جوانب امر را به تفصیل و مشروح بیان کرده‌اند. گفتار امیرمومنان (علیه‌السلام) در این میان سهم ویژه دارد. بررسی این دو دیدگاه و عرضه آرای ابن‌تیمیه به آنچه در روایات ما و بویژه کلام علی (علیه‌السلام) آمده است، معیارهایی در تکمیل و پالایش عقاید به دست می‌دهد. ابن‌تیمیه معتقد است: خدا دست و پا و چشم صورت و سمع و بصر به صورت حقیقی دارد.علی (علیه‌السلام) معتقد است: که این صفات عین ذات و ازلی است و در عین حال این صفات در مورد خداوند، متصف به خلق نیست و تأویلی مطابق با شأنیت ذات اقدس الهی دارد.ابن‌تیمیه معتقد است: رویت خداوند در قیامت امکان پذیر است در این دنیا هم مانع بر دیدگان هست. علی (علیه‌السلام) معتقد است: چشمها او را آشکار درک نمى‏کند، لکن دلها بوسیله حقائق ایمان او را درک مى‏نمایند.ابن‌تیمیه معتقد است: خداوند در جهت فوق و مکان او در عرش است؛ و با علم خود با اشیاء است.علی (علیه‌السلام) معتقد است: مکان مستلزم جسمانیت است و نیز مخلوق خداوند است که خالق در مخلوق محاط نمی‌شود. در ضمن خداوند در همه جا هست و موجودات قائم به اویند. ابن‌تیمیه معتقد است: خداوند در ثلث سوم شب از عرش به آسمان دنیا می‌آید. علی (علیه‌السلام) معتقد است: نزول و حرکت و سکون از جمله خصوصیات جسم است که در خداوند راه ندارد و تأویل را جایز می‌دانند.آنچه از کلام علی (علیه‌السلام) استفاده می‌شود اثبات صفات بدون تشبیه و تعطیل است، که با مدرکات واضح عقل و تصریحات نقل هماهنگ است، و تعمق در کلام ابن‌تیمیه حقائقی جز امر پیش گفته آشکار می‌کند؛ که گاه خلاف مسلمات عقل و محکمات قرآن است.
بررسی مكتب حديثي بصره تا پايان سدۀ پنجم هجري
نویسنده:
ابراهیم محبی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت و بررسی مکاتب حدیثی شیعه از جمله مباحث مهم دانش تاریخ حدیث است. در ميان این مکاتب حدیثی، بصره مركز تضارب انديشه ها و پيدايش نحله‌های مختلف بوده است. شناخت چگونگي فعالیت راویان شیعی در آن و بررسي ابعاد گوناگون این فعالیتها و نيز شناخت صبغه حدیثی غالب در اين منطقه، كمك شاياني در روشن شدن ابعادي از تاريخ حديث شيعه در اين شهر و تاثیر پذیریاين مكتب از ديگر مكاتب حديثي شيعهو اثر گذاری آن بر دیگر حوزه های حدیثی خواهد كرد. شیعیان بصره از همان دوران آغازین بنای بصره در این شهر حضور داشتند، ولی به دلیل گرایش بیشتر مردم بصره به مذهب تسنن که ریشه در عوامل تاریخی مانند جنگ جمل و خونخواهی عثمان داشتتا پایان حکومت اموی بیشتر تحت فشارهای سیاسی و غیره بوده و فعالیت حدیثی مسنجمی نداشتند. در دوره امام صادق (علیه السلام) با انقراض حکومت اموی و با اوج گیری فعالیت مکتب حدیثی کوفه و ازدیاد رفت و آمد راویان کوفی به بصره، در نهایت، مکتب حدیثی بصره، با اثر پذیری از کوفه، شکل می گیرد. به دلیل موقعیت خاص دوره امام صادق (علیه السلام) تعداد راویان بصره در آن دوره، افزایش چشمگیری پیدا می‌کند. حضور سه تن از اصحاب اجماع (فضیل بن یسار، ابان بن عثمان و حماد بن عیسی) در بصره، توجه خاص به نقل روایات فقهی و تالیفات فقهی از بارز ترین مشخصه های این مکتب در این دوره به شمار می‌رود. بعد از دوره امام صادق (علیه السلام) با گسترش فعالیت حدیثی راویان شیعه بصره و تعامل روز افزون راویان کوفه و بصره به تدریج فعالیت آنان از حوزه فقهی، وارد حوزه های غیر‌فقهی می‌شود. و به تدریج در قرن سوم فعالیت حدیثی آنان در زمینه تاریخ و ادبیات به اوج خود می رسد. اما از قرن چهارم به بعد با ظهور و رشد مکتب ری و بغداد و تمرکز فعالیت شیعیان در آن دو حوزه مکتب حدیثی بصره افول پیدا می کند.بر اساس گزارشهای رجالی، از میان 218 راوی گزارش شده در حوزه بصره، 64 راوی، صاحب تألیف بودند که نگارش های آنان، بیشتر به فقه، تاریخ و ادبیات و کمتر به کلام، علوم قرآن و تفسیر و علوم حدیث مربوط می شود.کوفه به دلیلِ نزدیکی به بصره بیشترین تأثیر را بر مکتب بصره گذاشته است. از سوی دیگر با توجه به اهتمام فراوان شیخ کلینی و شیخ صدوق به نقل روایات راویان بصری و در اختیار داشتن برخی تألیفات آنان به جرأت می توان گفت که در میان حوزه های حدیثی دیگر، حوزه ری بیشترین اثر پذیری را از مکتب حدیثی بصره داشته است.فراوانی روایات فقهی، گرایش خاص به نقل روایات معرفتی، اهتمام به ادبیات و تاریخ نگاری از جمله ویژگی‌های شاخص این مکتب حدیثی به شمار می رود. این ویژگی های با قوت و ضعف در دوره های مختلف حیات این مکتب دیده می شود.
قواعد فهم قرآن کریم از منظر روایات تفسیر نورالثقلین
نویسنده:
زهره کاوه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دست یابی به مفاهیم والای قرآن کریم،ازدیرباز تاکنون موردتوجّه واهتمام مسلمانان قرارگرفته است. والبته،حاصل این تلاش ها زمانی مفید خواهدبودکه،فهم قرآن کریم باکاربردقواعد واصول صحیح صورت گیرد.در پی بهره مندی از منابع واصول معتبر، بدیهی است قواعد نیز باید برپایه هایی استوار باشد که با زبان این کتاب الهی منطبق بوده ومعارف والای آن را نیز در برگیرد. ،هنگامی که به روایات به عنوان یک منبع مهم وراه گشا در راستای تشریح وتبیین مقاصد والای الهی،نگریسته می شود،می توان شاهد کاربرداصول وضوابطی بود که،اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام)در پرتوآن هابه بیان معارف ومفاهیم قرآن کریم پرداخته اند.توجه به ویژگی های قرآن کریم وکسب معرفت نسبت به خصوصیات آن که شامل ظاهر وباطن،ناسخ ومنسوخ،حوادث گذشته وآینده وموافقت آن با نظرات سایرادیان و.. است،وتوجه به محدود? موردنیاز آیات قرآن کریم جهت تفسیر،استفاده از علم خاص اهل بیت (علیهم السلام) در تفسیر قرآن کریم، وهمچنین استفاده وتوجه به کاربرد عقل،شأن وسبب نزول آیات،تأویلات ،مصادیق،وجوه مختلف آیات واجماع مسلمین،توجه به اصول کلی مانند:استناد به سنت های الهی وصفات وکیفیت افعال الهی ازجمله اصولی است که مفسر همراه با شرایطی مانند:علم،معرفت،صفای ذهن وسلامت روح،پرهیز از قیاس وتفسیر به رأی و..می تواندباعنایت وکاربست آن ها به کشف مراد الهی همت گمارد.نتایج حاصل از بررسی این قواعددر لسان روایات نیزحاکی از این مطلب است که،بخشی از این اصول وقواعدمویدمنبع بودن مواردی مانند:خودآیات قرآن کریم،روایات معتبروعقل سلیم است وبخش دیگری نیزبیان گراصول وضوابطی است که بایددرتفسیرقرآن کریم به آن توجه نمود ونمی توان بدون در نظر گرفتن آن ها به این کار اقدام کرد.به علاوه،استخراج مفاهیم قرآن کریم کاری بس ظریف ودشوار است که علاوه بریاری اهل بیت عصمت وطهارت(علیهم السلام)،نیازمندمقدمات وایصال به دانشی است که اصول وقواعدفهم آیات الهی نیزدر آن باشد.
نقد متن احادیث صحیحین در پرتو مطالعات تاریخی
نویسنده:
حسین علی کیخا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اولین کسانی که در حوزه حدیثی اهل سنّت اقدام به گردآوری احادیث صحیح و تدوین جامع صحیح حدیثی نمودند، محمد بن اسماعیل بخاری (194- 256 ق) و پس از او مسلم بن حجّاج نیشابوری (204- 261 ق) بودند. این دو جامع صحیح از معتبرترین کتاب‌هایی است که به اعتقاد بیشتر محدّثان اهل سنّت تمام روایات موجود در آن دو هم به لحاظ متن و هم به لحاظ سند غیر قابل نقد است. و پس از قرآن کریم، از صحیح‌ترین کتاب‌ها می‌باشند. حتّی برخی از آنها در رفع مشکلات و بر آورده شدن حاجات به آن دو متوسّل می‌شوند. نگارنده بر اساس سیره نبوی، تاریخ اسلام، شأن نزول آیات قرآن و دیگر منابع معتبر و مقبول اهل سنت، به بررسی متن برخی از روایات تاریخی پرداخته است و با استفاده از واقعیات و مسلّمات تاریخی که محدّثان فریقین به عنوان یکی از معیارهای سنجش متن حدیث جعلی از غیر جعلی و صحیح از سقیم، پذیرفته‌اند، به این نتیجه رسیده است که بعضی از روایات موجود در آنها مانند: فضیلت ابوسفیان، خواستگاری علی (علیه السلام) از دختر ابوجهل، ایمان ابوطالب، حدیث سدوا الابواب و . . . به لحاظ متن، با تاریخ ناسازگاری دارند. بنابراین، این دو جامع حدیثی، همانند دیگر کتاب‌های حدیثی، قابل نقد و بررسی است و علاوه بر احادیث صحیح، احادیث غیر صحیح هم در آن دو، به چشم می‌خورد.
بررسی مبانی اخلاق فضیلت مدار مسکویه و نراقی از منظر قرآن کریم
نویسنده:
محمد مصطفائی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
کلیدواژه‌های اصلی :
03. انسان شناسی Human nature , قرآن , رفتار اخلاقی , نگرش , جهت گیری ارزشی , اصطلاحنامه علوم قرآنی , قرآن , اصطلاحنامه اخلاق اسلامی , فضایل اخلاقی , جهت‌گیری ارزشی , انسان‌شناسی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , فلسفه یونان باستان , هنر و علوم انسانی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , شان انسانی , ابن مسکویه، احمدبن محمد , آموزه فلسفی , آموزه فلسفی , شان انسانی , فلسفه یونان باستان , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , هنر و علوم انسانی , هنر و علوم انسانی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , آموزه فلسفی , نراقی، محمدمهدی‌بن ابی‌ذر , ابن‌ مسکویه، احمدبن‌ محمد
چکیده :
با آغاز نهضت ترجمه در جهان اسلام، اخلاق فلسفیِ یونان باستان که یکسره اخلاقی «فضیلت‌مدار» بود، به ویژه با تبیین افلاطونی-ارسطویی آن، در میان حکیمان مسلمان رواج یافت. مسکویه(م 421 ق.) و ملا مهدی نراقی(م 1209 ق.) که از مهمترین پیروان این اخلاق هستند، به ترتیب، کتاب‌های «تهذیب الاخلاق و تطهیر الاعراق»، و «جامع السعادات» را با این رویکرد تألیف کردند. نظام اخلاق فضیلت، بر انسان‌شناسی فلسفی و عقل‌گرایی آن، استوار است. لذا، فصل ممیز انسان «عقل» او تعیین می‌شود و فضیلت برتر «حکمت» است و سعادت قصوی هم، سعادتی عقلانی است. در این اخلاق، فضیلتِ هر یک از قوای سه‌گانه نفس(عاقله، غضبیه، شهویه)، در حالتی میانه‌ی افراط و تفریط حاصل می‌شود؛ بنابراین معیار فضیلت، «حد وسط» است. در همین راستا، پرسش اصلی رساله، بررسی مقدار انطباق دستاورد اخلاق فلسفی مسکویه و نراقی، با دیدگاه قرآن کریم است، چراکه به‌نظر می‌رسد طبق آیات، «روح الهی» انسان، فصل ممیز اوست، و با توجه به «کرامت»و گرایش اصیل این روح به «ایمان»، به‌جای تأکید بر حکمتِ نظری، «تقوا» که ناظر به حیث اراده و انتخابگری «عاقلانه» انسان است، اولویت می‌یابد و سعادت قصوی هم، منحصر در بُعد معرفتی انسان نمی‌شود. ضمناً، معیار فضیلت بر اساس تقابل بنیادین و دوقطبی حق و باطل(ایمان و کفر) در قرآن، «عدل» و ادای حق، طبق موازین شرعی و عقلی است. نتیجه آن‌که: مبانی مورد پذیرش این دو حکیم از اخلاق فضیلت‌مدار، قالب جامع و بی‌نقصی برای اخلاق قرآنی تشکیل نمی‌دهند؛ بلکه برای تدوین اخلاق اسلامی باید چارچوب آن نیز، از منابع اصیل دین(قرآن و حدیث) استخراج گردد.
روشهای مواجهه قرآن کریم با منکران معاد
نویسنده:
شهزاد کاویانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول اعتقادی اسلام، ایمان به معاد و روز رستا خیز و زندگی پس از مرگ است .از لحظه ها ی آ غازین طلوع خورشید پر فروغ اسلام و نزول آیا ت قرآن کریم ، پیا مبر اسلام در ابلاغ رسا لت خود در کنار دعوت به یکتاپرستی و دوری از شرک و کفر ، موضوع آمدن رستاخیز و قطعی بودن جها ن پس از مرگ را نیز برای مردم بیا ن می کرد. توجّه بهمسئله ی معاد همواره در تمام ادیان یان ها و در تمام قرون و اعصار وجود داشته منتها هرکس با تفکراتی گوناگون با این مسئله مهم و سرنوشت ساز روبه رو بوده است . وهم چنین وجود حدود 1500آیه درباره ی معاد در قرآن مجید که قریب به یک سوم از آیات قرآن را تشکیل می دهد. و در جای جای قرآن مجید بعد از موضوع ایمان به خدا ، ایمان به جهان دیگر آمده و تقریبا ًدر 30 آیه این دو موضوع را قرین هم قرار داده است . بنا براین آیات معادخود به چند دسته مختلف تقسیم می شوند: یک دسته از آیات جواب منکران رستا خیز را می دهد، کسانی که اصلاًمعاد را منکر هستند. و دسته دیگر ، شکّا کان هستند که می پرسند ، چگونه بعد از این که مردیم و خاک شدیم دوباره تمام اعضاء و جوارح ما به همان شکل اولیّه ی خود باز خواهد گشت.منکران معاد کسانی هستند که برای ادعای خودهیچ دلیلی ندارند بلکه از سر جهل و عدم آگاهی چنین تفکراتی دارند و در آیات متعدد قرآن این گونه تفکرات با منطق و برهان پاسخ داده شده است قرآن کریم در مقابل کسانی که یکتایی خداوند را منکرند استدلالهای فراوانی آورده است از جمله ، برهان نظم، برهان تغییر و حرکت ، برهان وجوب و امکان ، برهان علت و معلول، و غیره از جمله براهینی است که برای اثبات توحید در قرآن کریم آمده است . دسته دیگر از آیات ، مربوط به نعمت های بهشتی و نهرهای عسل و غیره می باشد و نعمات آن دنیا را مطرح می کند . و دسته ی دیگر از آیات ، دور نمایی از جهنّم ، مظهر قهر الهی و آتش جهنّم و غل و زنجیر ، میزان وعالم برزخ را به تصویر می کشد. پس با این وجود در آیاتی از قرآ ن،مستقیم یا غیر مستقیم مسئله معاد ورستاخیز، محشر، بهشت و جهنم گوشزد شده است .پس می توان نتیجه گیری کرد که بحث معاد و بازگشت دوباره ی تمامی مخلوقات و انسان ها در پیشگاه خداوند در روزی که نه چندان دور و قابل تصّور است به وقوع خواهد پیوست . از این رو با توجّه به نقش اسا سی عقل آدمی الزام می کند که در چند و چون حیا ت اخروی خویش تأ مل نما ید و با استفا ده از منا بعی که در اختیا ر دارد در جو انب مختلف این مسئله به تحقیق بپردازد
حوزه معنایی ربّ در نهج البلاغه و تطبیق آن با قرآن
نویسنده:
احمد فعال اصفهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اسماء و صفات الهی همواره مورد بحث و نظر توسط اندیشمندان در حوزه دین قرار گرفته است و بر همین اساس مکاتب مختلف فکری شکل گرفته است. در این میان برخی از صفات و اسماء الهی هم تنها ترجمه‌ای ساده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است .«ربّ» از جمله همین اسماء و صفات الهی است که کمتر در قرون گذشته مورد بحث واقع شده است. در حیطه لغت نیز این واژه به گونه‌های مختلف ترجمه شده است. همچنین در تفاسیرنیز کمتر به آن پرداخته شده است. در این میان علمای علم کلام در حیطه اسماء و صفات الهی بحثهای زیادی کرده‌اند اما بصورت مصداقی کمتر به ربوبیت الهی به معنای صاحب اختیار مطلق پرداخته‌اند. کشف معنای واژه از استعمالات به کار رفته در متون کهن و خصوصاً متون دینی همچون قرآن ما را در رسیدن به محدوده معنایی واژه و روابط معنایی آن با دیگر اسماء و صفات الهی یاری می‌رساند. هم از این رو با رجوع به قرآن درمی‌یابیم این واژه نقشی کلیدی در تثبیت معنای «الله» و اثبات اختیارات نامحدود و مطلق او در عالم وجود، دارد. از طرفی با مراجعه به تاریخ درمی‌یابیم مخالفان اسلام ناب اساساً همین اختیار مطلق الهی را هدف گرفته‌اند و برخی از آنها همچون حق حاکمیت اجتماعی و سیاسی را از خداوند سلب نموده‌اند و آن را در حوزه اختیارات انسانها قرار داده‌اندوتحت عنوان اهل حلّ و عقد و یا خرد جمعیحاکمیت انسان را جایگزین حاکمیت الله در تشریع قوانین اجتماعی و سیاسی نموده اند . لذا بزرگان دینی ما سعی در احیاء تراث وحیانی پیامبر اسلام نموده و قرآن را محور عقاید اسلامی و تنها معیار حقانیت این اعتقادات معرفی نموده‌اند .دراین میان حضرت امام علی علیه السلام به دلیل حضور در هنگامه انزال وحی و پس از آن که دوره شکل گیری و نهادینه شدن انحراف است دارای جایگاه ویژه ای است .هم از این رو رجوع به منابع اصیل اسلامی همچون قرآن و نهج البلاغه مارا به کشف حقیقت و اثبات حوزه اختیارات مطلق الهی نزدیک تر می سازد.این تحقیق انکشاف حوزه معنایی «ربّ» در قرآن و نهج‌‌البلاغهو اثبات وحدت ادبیات دینی در این دو حوزه را در ضمن اثبات اختیارات مطلق برای خدا به عهده خواهد داشت.
تحلیل دستوری – بلاغی حصر و قصر در غزل سعدی
نویسنده:
طیبه رزاقی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی طرق قصر نشان داد که روش عطف به وسیله ادات "لیک، لیکن، اما و ولی" کاربردی در زبان فارسی ندارد. روش "نفی و استثنا" به وسیله ادات استثنای "جز، مگر، و الا" نیز جامع و کامل نیست؛ زیرا برخی از نمونه های قصر به وسیله ادات، در حالی صورت می‌گیرد که از فعل منفی و یا واژه نفی(نه) استفاده نشده است. به همین دلیل بهتر است به جای عنوان "نفی و استثنا" از عنوان "ادات قصر" که جامع‌تر است استفاده نماییم. علاوه بر ادات قصر، کلماتی چون "هم" درصورتی‌که مفید قطعیت باشد، و "تا" درصورتی‌که همراه با شرط باشد نیز به مثابه ادات قصر عمل می‌کند. ممکن است در متن یا سروده‌ای از ادات قصر استفاده شده باشد، اما از فحوای کلام معنای انحصار دریافت نشود؛ در نتیجه توجه به معنی و مفهوم جملات اهمیت ویژه‌ای دارد. با بررسی ساختار‌های دستوری، ساخت‌هایی را می‌یابیم که هرچند از ادات قصر "بس" و "تنها" استفاده کرده‌اند؛ اما نه تنها سبب انحصار نشده‌اند، بلکه به جمله معنای عمومیت‌داشتن نیز بخشیده‌اند. در این ساختارها ابتدا واژه نفی و سپس ادات "بس" یا "تنها" می‌آید که تاکید زیادی بر عدم انحصار دارد.استفاده از ادات حصر و قصر ساده‌ترین و آشکارترین شیوه حصر و قصر است. برخی معتقدند درصورتی‌که از ادات قصر استفاده نکنیم، مبالغه و تاکید بیشتر است. اما از 394 نمونه از ابیات شامل حصر و قصر در غزل سعدی 182 نمونه بدون ادات قصر، و 212 نمونه با ادات قصر بودند. با توجه به اینکه کاربرد ادات، بسیار فراوان است و شاعران بزرگی چون سعدی، از آن بسیار بهره برده‌اند، و حتی نمونه‌های بسیار زیبا و خیال‌انگیزِ قصر، با کمک ادات قصر ساخته شده‌اند، می‌توان گفت این سخن صحیح نیست. بررسی ادات قصر نشان داد که ادات "جز" با بیشترین کاربرد 93 مرتبه تکرار شده و پس از آن ادات "مگر" با بسامد 56 و ادات "الا" با بسامد 43 بالاترین فراوانی را داشتند.غرض‌های ثانوی جملات شامل حصر و قصر در غزل سعدی: 1- آرزو و تمنی 2- استرحام 3- پند و نصیحت 4- تحقیر غیرمقصور 5- مفاخره و خودستایی 6- تواضع و فروتنی 7- تعظیم 8- مبالغه و بزرگنمایی 9- حسرت و اندوه 10- حیرت و تعجب 11- عجز و ناتوانی 12- دعا 13- ادعا 14- عرض شکایت و گله‌مندی 15- تحقیر 16- بیان کم و کیف، است که در کتب بلاغت مغفول مانده است.
  • تعداد رکورد ها : 1287