جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
ارتدوکس و در عین حال مدرن: تصاحب شلایرماخر توسط هرمان باوینک
نویسنده:
Cory Clark Brock
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هرمان باوینک (1854-1921)، شاید برجسته‌ترین جزم‌دان و روشنفکر سنت اصلاح‌طلب هلندی (gereformeerde) در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، خود را متعهد به کاری کرد که او آن را یک وظیفه الهیاتی «اصلاح‌شده» و «کاتولیک» نامید. برای جزم‌دان مدرن، این وظیفه نه بازپس‌گیری و نه کنار گذاشتن سنت اعتراف‌گرایانه‌ی خود است، بلکه به‌دلیل انطباق با شهادت کتاب مقدس، برای تطبیق عقاید «کاتولیک» با دستور زبان چارچوب‌های مفهومی مدرن است. چنین وظیفه ای باوینک را به سمت التقاط خاصی در سبک و منبع سوق داد که برای آن در قرن بیستم برچسب تحقیرآمیز ثنویت را به دست آورد که هم برای شخص و هم محتوای الهیات او به کار می رفت. در رابطه با شخص او، این پایان نامه دو باوینک، روایت زندگی نامه ای از یک دانش آموز و متکلم شکوفا را دنبال می کند که بین ارتدکس و مدرن تقسیم شده است. با توجه به محتوای او، مفسران بین باوینک اسکولاستیک و باوینک، دگماتیک سوبژکتیویست پساکانتی به این سو و آن سو می روند. این مطالعه این تصویر را رنگ‌آمیزی می‌کند و در فراخوان اخیر جیمز اگلینتون برای واژگونی دوگانگی‌های گفته شده در مورد شخص و کار باوینک شرکت می‌کند و با ترسیم مهم‌ترین نمونه از تلاش باوینک برای تکمیل وظیفه جزمی «کاتولیک» خود، یعنی تصاحب فردریش شلایرماخر، شرکت می‌کند. او بر خلاف محیط باوینک، شلایرماخر را شیطانی نمی‌دانست، اما در عین حال که مایل بود جزم‌شناسی مادی شلایرماخر را نقد کند، شلایرماخر را «عمیقاً دچار سوءتفاهم» می‌دانست. دو محل اصلی تخصیص شلایرماخر توسط باوینک شامل (1) مسئله زمینه معرفتی وحدت وجود و تفکر است. (2) دستور زبان دین ذهنی و عینی. در هر دو، باوینک مفاهیم شلایرماخر در مورد «احساس»، «وابستگی مطلق» و «خودآگاهی فوری» را برای تکمیل منطق خود پذیرفته است. درک پذیرش چارچوب مفهومی شلایرماخر توسط باوینک، به‌ویژه مقدمه‌ای از Schleiermacher Der christliche Glaube، نشان می‌دهد که چگونه باوینک تصمیم گرفت تا به عنوان یک الهی‌دان مدرن پس از کانت و در محدوده آزادانه میراث ارتدوکس هلندی خود کار کند. تصاحب او از شلایرماخر نمونه پارادایمی از تعهد او به ارتدوکس بودن ... در عین حال مدرن است.
هماهنگی کلی از پیش تعیین شده: مطالعه لایب نیتس در مورد جوهر و وحدت جهان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Gaston Jose Robert Tocornal
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه تحلیلی عمیق از نظریه هارمونی از پیش تثبیت شده لایب نیتس ارائه می دهد که به عنوان توضیحی درباره وحدت همه مواد درک می شود. من با استدلال برای فرمول بندی هماهنگی از پیش تثبیت شده به عنوان شامل هفت جزء، که پیوند آنها شرایط لازم و کافی نظریه را تشکیل می دهد، شروع می کنم (فصل 1). در مرحله بعد، من بر دلایل لایب نیتس برای هر یک از اجزای تفکیک شده در فصل 1 تمرکز می کنم، بنابراین با هدف ارائه شرحی از زمینه های هماهنگی از پیش تعیین شده (فصل 2-4). من روش‌های خاصی را بررسی می‌کنم و به تفصیل بحث می‌کنم که در آن هارمونی از پیش تثبیت شده بر آموزه‌های مربوط به منطق و الهیات فلسفی لایب‌نیتس مبادله می‌شود. در مجموع، بحث‌های این فصل‌ها به‌عنوان یک استدلال واحد علیه این دیدگاه ارائه می‌شوند که هماهنگی از پیش تثبیت‌شده صرفاً نتیجه‌ای از نظریه مفهوم کامل لایب‌نیتس درباره جوهر و نظریه مهار محمولی صدق است که آن نظریه بر آن استوار است. . در نهایت (فصل 5)، بر اساس نتایج به‌دست‌آمده در فصل‌های قبلی، تفسیری از هماهنگی از پیش تثبیت‌شده ارائه می‌دهم که عناصری از متافیزیک طبیعت لایب‌نیتس و الهیات فلسفی را ترکیب می‌کند. استدلال می‌شود که، که به‌عنوان توضیحی از وحدت جهان درک می‌شود، هماهنگی از پیش برقرار شده را می‌توان به‌عنوان بسط یا با قیاس با گزارش لایب‌نیتس از اجسام به‌عنوان مجموعه‌ای از مواد ساده که دارای ادراک هستند، در نظر گرفت. در عین حال، من از این دیدگاه دفاع می کنم و انگیزه می دهم که جهان به عنوان یک نوع مجزا از کل، از نظر لایب نیتس دارای ویژگی خاصی است که به وسیله نیروی ادراکی خدا متحد می شود. همچنین استدلال می‌شود که جهان به‌عنوان یک مجموع، بر خلاف اجسام به‌عنوان مجموع، دارای وحدت و واقعیتی است که در عین رابطه‌ای بودن، نمی‌توان آن را به وحدت و واقعیت جوهره‌های مجهز به ادراک که شامل جهان جدا از هم است تقلیل داد. . در مجموع، تصویری کلی از هماهنگی از پیش تثبیت شده ای که به آن می رسیم، تصویری است که در آن آموزه های منطقی لایب نیتس، الهیات فلسفی و فلسفه طبیعی او در توضیحی غنی از وحدت جهان به مثابه ی متافیزیکی، همدیگر را مطلع و تکمیل می کنند. مجموعه غیر قابل تقلیل که توسط خدا متحد شده است.
هانس اورس ون بالتازار و کنوزیس: مسیر رسیدن به عامل انسان
نویسنده:
Timothy J Yoder
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این پایان نامه بررسی موتیف کنوتیک در الهیات هانس اورس فون بالتاسار، به ویژه با توجه به توجه او به حفاظت از عاملیت انسان است. این پایان‌نامه استدلال می‌کند که بالتاسار تمرین معنوی کنوتیک را راهی برای دستیابی به عاملیت واقعی انسانی می‌داند. این مسیر حرکتی به سمت عاملیت در تقابل با مفهوم بالتاسار از گناه اصلی به عنوان تلاشی از سوی بشر برای دستیابی به عاملیت بر اساس شرایط خود قرار می گیرد. روایت گناه اولیه برای بالتاسار دو نتیجه ممکن را به همراه دارد: یک مسیر معنوی به سمت جذب خود، که منجر به نابودی خود می شود، یا اینکه خودمختاری خود تا حدی تأکید می شود که خودشکوفایی به هدف تبدیل می شود. از سفر معنوی و سایر انسان ها به عنوان موانعی برای خودسازی تلقی می شوند. این پروژه مضامین kenosis را در آموزه تجسم و تثلیث به عنوان راه حلی برای درک عاملیت انسان و به عنوان پاسخی به گناه اصلی در و از طریق تجسم بررسی می کند. شکل مسیحیت و تثلیث تقدس و معنویت در دو فصل پایانی بررسی شده است. برخورد بالتاسار با سنت جان صلیب، سنت ترز لیزیو، و الیزابت تثلیث نمونه هایی از چگونگی آشکار شدن موتیف کنوتیک در زندگی قدیسان است. فصل آخر به معنویت بالتاسار به‌عنوان کاملاً کنوتیکی می‌نگرد و این فعالیت کنوتیک را نمی‌توان در یک الگوی اخلاقی یا معنوی جهانی نظام‌مند کرد. بلکه از طریق تشخیص وضع می شود. این تشخیص بر اساس هنجار انجیل به عنوان «سخنان سخت» و به عنوان «مژده» است. هر انسان منفرد دعوت می شود تا مأموریت منحصر به فردی را به عهده بگیرد، که آنها را به یک فرد الهیات تبدیل می کند، افرادی که حس عمیق و واقعی از عاملیت انسانی را ارائه می دهند. پایان نامه با تعامل نظری اندیشه کنوتیک بالتاسار با سه محقق دیگر، ادیت ویشوگرود، سارا کوکلی، و سالی مک فاگ، به پایان می رسد تا نگاهی اجمالی به بحث های آینده کنوزیس در الهیات معاصر ارائه دهد.
تایید واگرایی: خوانش دلوز از لایب نیتس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Alex Tissandier
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این تز استدلال می کند که جنبه های کلیدی فلسفه دلوز را می توان با نگاهی دقیق به رابطه او با لایب نیتس توضیح داد. با محدود کردن خود به زمینه و مجموعه اصطلاحات خاصی که فلسفه لایب نیتس ارائه می کند، امیدوار است از بسیاری از خطرات تفسیر یا بازسازی کلی تر و لزوماً انتزاعی تر از فلسفه دلوز اجتناب کند. من در طول حرفه دلوز سه تعامل مهم و متمایز را با لایب نیتس شناسایی می کنم. من استدلال می کنم که در هر یک از اینها، دلوز لایب نیتس را شخصیتی مبهم معرفی می کند که جایی بین دو گرایش متضاد گرفتار شده است. از یک سو، دلوز فلسفه لایب نیتس را آخرین تلاش الهیات برای پایه‌گذاری جهانی منظم توصیف می‌کند که با مشغله او به مسائل هماهنگی و دلیل کافی و همچنین اصرار او بر اینکه به هر نوع مشکلی باید به یک اصل عقلانی پاسخ داد، نشان داده می‌شود. (اصل عدم تناقض، اصل هویت غیرمشخصات و ...). اما از سوی دیگر، در زیر این احساسات محافظه‌کارانه و الهیاتی، دلوز خطوط مبهم فلسفه‌ای را که با پویایی به تصویر کشیده شده است، تشخیص می‌دهد که «آفرینش سرگیجه‌آور» آن از اصول و پیچیدگی باروک، تصویری جایگزین و رادیکالیزه از لایب‌نیتس را آشکار می‌کند.
آگاهی از قوانین طبیعی در الهیات ژان کالون و توماس آکویناس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Aaron Mansfield
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه با مطالعه دقیق متون اولیه به این سوال پاسخ می دهد که آیا جان کالوین و توماس آکویناس نظریه مشترکی درباره قانون طبیعی دارند یا خیر. کالوین و آکویناس هر دو از واژگان مشترک قانون طبیعی استفاده می کنند که از دوران باستان به ارث رسیده است. آنها هر دو از نظم طبیعی هنجاری اخلاقی صحبت می کنند و هنگام بحث در مورد سؤالات عملی به طبیعت به عنوان یک معیار ارزشی اخلاقی متوسل می شوند. در حالی که آنها واژگان مشترکی از قانون طبیعی دارند، با این حال، مشخص نیست که آیا این موضوع توسط مجموعه ای از مفروضات الهیات مشترک وجود دارد یا اینکه آیا کالوین و آکویناس دیدگاه های متفاوتی از قانون طبیعی دارند که منعکس کننده تفاوت های الهیات عمده بین مسیحیت اصلاح شده و مسیحیت کاتولیک رومی است. . ادبیات موجود سوالاتی را در مورد سازگاری اندیشه کالوین درباره قانون طبیعی با اندیشه آکویناس مطرح می کند، اما به اندازه کافی کاوش نمی کند. در حال حاضر هیچ مطالعه کاملی از اندیشه کالوین در مورد قانون طبیعی وجود ندارد، اما با مقایسه کالوین با آکویناس، به جای مطالعه او به تنهایی، امیدوارم بتوان ویژگی های رویکرد او را راحت تر شناسایی کرد. استدلال این تز این است که کالوین و آکویناس یک دیدگاه مشترک از قانون طبیعی دارند. برای اثبات این نتیجه، من زمینه‌های اختلاف نظر آشکار بین آکویناس و کالوین را که با مرور ادبیات تطبیقی ​​موجود شناسایی کرده‌ام، بررسی می‌کنم. این اختلاف نظرها به نقشی که قانون طبیعی در الهیات سیستماتیک ایفا می کند، رابطه بین قانون طبیعی و وجدان، رابطه بین قانون طبیعی و دکالوگ، تأثیرات ناخوشایند گناه، و وضعیت اخلاقی تمایلات طبیعی مربوط می شود. من استدلال می‌کنم که در هر مورد، تفاوت‌های ظاهری توافق عمیق‌تری را بین آکویناس و کالوین پنهان می‌کنند که زمانی واضح‌تر می‌شود که طیف وسیع‌تری از متون اولیه تحت بررسی دقیق‌تری نسبت به آنچه تاکنون بوده است، شود.
لحظه جدید پل: پذیرش افکار از پل در آثار آلن بدیو، تری ایگلتون، اسلاوی ژیژک
نویسنده:
Simon Cuff
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه «لحظه جدید» را در دریافت پولین در نوشته های آلن بدیو، تری ایگلتون و اسلاوی ژیژک دنبال می کند. این کتاب چگونگی خواندن رساله های پولس را بررسی می کند و در اندیشه آنها نقش می بندد. پاسخ به این سوال، "چرا پل؟" باعث تأمل در مورد خواندن و درک رسول می شود. یک مقدمه نویسندگان این «لحظه جدید» [یعقوب تاوبس، جورجیو آگامبن، استانیسلاس برتون، و همچنین بدیو، ایگلتون و ژیژک] را قبل از جداسازی چهره‌های این مطالعه معرفی می‌کند. دریافت این «لحظه» توسط جریان اصلی مطالعات عهد جدید، و همراه با آن اتهام «تخصیص» در نظر گرفته شده است. مفهوم «تخصیص» مورد بررسی قرار می‌گیرد و به منظور ارزیابی قرائتی که در ادامه به کشف آنها خواهیم پرداخت، به تعریفی رسید. به عنوان بخشی از این مفهوم «اختصاص»، چرخش به گادامر در مطالعه اخیر عهد جدید بررسی شده است. ما یک رویکرد هرمنوتیکی بالقوه دیگری را پیشنهاد می‌کنیم که از گادامر نشأت می‌گیرد. بنابراین، هدف این مطالعه هم نمونه ای از و هم ابزاری برای نقد درک عهد جدید Wirkungsgeschichte است. سپس هر یک از متفکران ما به نوبه خود مورد بررسی قرار می گیرند. طرح کلی هر فصل یکسان است. مقدمه‌ای کوتاه بر این شخصیت با پیشینه‌ی کتاب‌شناختی که در خوانش پولینی او برجسته است، پیش از چند نمونه متنی نشان‌دهنده آن خوانش است. سپس به تحلیل نحوه خوانش و برخی مشکلات مفهومی که در جریان نامزدی با پولس آشکار می شود، می پردازیم.
مردم شناسی فلسفی و تفسیر کتاب مقدس در الهیات بدن جان پل دوم [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Shawn Conoboy
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : ژان پل دوم در الهیات بدن، از طریق مجموعه ای از رساله های چهارشنبه سوری، درکی بزرگ از آیین ازدواج و ازدواج و اخلاق خانوادگی ارائه می دهد. در همان زمان، ژان پل دوم یک انسان شناسی الهیاتی را ارائه می دهد که مبنایی برای تعلیم مجیستری است. انسان شناسی الهیات او از طریق تفسیر متون منتخب کتاب مقدس، به ویژه پیدایش 1-3 و افسسیان 5، و از طریق استفاده از یک انسان شناسی فلسفی که توسط کارول ویتیلا بیان شده است، توسعه یافته است. این پایان نامه ارتباط بین انسان شناسی فلسفی ویتیلا را مشخص می کند، به ویژه که در آثار اصلی او، عشق و مسئولیت و شخص و عمل، و انسان شناسی الهیاتی ارائه شده در مرد و زنی که او آنها را آفرید، بیان شده است. در نهایت، نقش شاعر، استاد و کشیش بر نوشته‌های فلسفی و کلامی ووتیلا تأثیر گذاشت. بینش کلیدی او این است که ادغام شخص در اعمال انسانی، اساس انسان شناسی و اخلاق فلسفی است. درک انسان به عنوان آفریده شده در تصویر خدا و فراخوانده شده به اجتماع افراد، اساس انسان شناسی الهیاتی ژان پل دوم است.
مسیح برای همه: به سوی الهیات لوتری ادیان [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
James Keller
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : لوتریان از نخستین روزهای جنبش، نگرانی انجیلی خود را نسبت به همه انسانها اعم از مسیحی و غیر مسیحی ابراز داشته اند. مارتین لوتر ارتباط چندانی با مذاهب نداشت و هیچ الهیات منظمی از ادیان ارائه نکرد، اما نوشته‌های فراوان او در مورد قدرت تبدیل انجیل نشان می‌دهد که او عمیقاً به مأموریت به خاطر آوردن همه افراد به مسیح علاقه داشت. میراث لوتر همچنان به اطلاع رسانی لوتریان در یک محیط مذهبی که با آگاهی بین مذهبی قابل توجه مشخص می شود، ادامه می دهد. متأسفانه، لوتری ها در طول تاریخ 500 ساله خود در زمینه های نسبتاً همگن مسیحی وجود داشته اند، به این معنی که تا دهه های اخیر هیچ ضرورت عملی برای نشخوار ادیان و اعتقادات و اعمال متمایز آنها وجود نداشته است. چیزی که به هیچ وجه روشن نیست، میزان شهادت مسیحی مورد نیاز است تا رستگاری در میان سنت های غیر مسیحی ممکن است تجربه شود. از آنجایی که هر سنت دینی دارای الهیات ادیان اعم از ضمنی یا صریح است، وظیفه این رساله توسعه و بیان الهیات لوتری ادیان با استفاده از مقولات لوتری (الاهیات طبیعی و ماوراء طبیعی، نظریه کفاره و الهیات ادیان) است. مقدماتی (sola gratia، sola Scriptura، sola fide، sola Christus، قانون و انجیل) برای ارزیابی ارزش نسبی ادیان. یک الهیات مسیحی ادیان باید نه تنها به انجیل که موعظه می شود، بلکه به پیامدهای زندگی به عنوان پیروان مسیح در دنیای متکثر دینی نیز توجه داشته باشد. برای این منظور، لوتریان، به موجب تعهدشان به اعتراف گرایی و کلیسای شناسی، می توانند نقشی را که مسیحیت باید در گفتگوی بین ادیان ایفا کند، رنگ و تعریفی ارائه دهند. موضعی که لوتریان اعتراف در رابطه با ادیان دارند، یک «انحصارگرایی نرم» است، تأکیدی مسیح محور که شامل گرایی و کثرت گرایی را به عنوان تقلیل گرایانه با توجه به مسیح و انجیل، و نسبی گرایی با توجه به سنت های غیر مسیحی رد می کند. تنها زمانی که مسیح ناجی منحصر به فرد و منحصر به فرد است، که توسط روح مکشوف و مورد تصدیق قرار گرفته است، انجیل، فیض و عدالت خدا اولویت دارند و ایمان را ایجاد می کنند. یک الهیات لوتری در مورد ادیان مستلزم ایمان است، اما نباید شیوه ارائه آن یا دست خدا را در حفظ آن محدود کند. کلیسای نهادی وسیله معمولی برای انتشار وسایل فیض است، اما فیض نجات بخش می تواند در خارج از او وجود داشته باشد و به دستور و صلاحدید روح القدس به دست آید. بنابراین، قربانی مسیح، عدالت الهی به نمایندگی از عدالت انسانی، می تواند پیامدهای جهانی (جانشینی و مشارکتی) داشته باشد که عشق بی پایان الهی را نشان می دهد. این جوهر الهیات لوتری ادیان است.
هستی و آفرینش در الهیات جان اسکاتوس اریوگنا: رویکردی به شیوه جدید تفکر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Sergei N Sushkov
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : هدف این کار نشان دادن این است که در مرکز رویکرد اریوجنا به الهیات مسیحی، یک علاقه عمیق فلسفی به ضرورت تغییر اساسی در پارادایم‌های تفکر نهفته است - یعنی از متافیزیکی به دیالکتیکی، که باعث شهرت او می‌شود. از «هگل قرن نهم»، همانطور که محققان در آلمان پس از هگل او را نامیدند. دغدغه اصلی گفتمان اریوجنا این است که ثابت کند پذیرش واقعی حقیقت نجات دهنده مکاشفه مسیح در مورد پسر بودن همه انسان ها برای خدا (که منجر به بازگشت آنها به اتحاد با او می شود) مستقیماً به روشی که به طور مداوم به حقیقت یگانگی خدا اندیشیده می شود بستگی دارد. از. این دقیقاً دیالکتیک امر کلی و جزئی است که به اریوجنا اجازه می دهد هم به دوگانگی بین هستی و نیستی بپردازد (که او آن را تقسیم بنیادی می نامد) و هم به سمت طرح این سؤال حرکت کند که چگونه می توان به کلیت وجود خدا نزدیک شد. تا به او اجازه دهیم تا دیدگاهی عمدتا متافیزیکی از آفرینش را که به طور سنتی بر آن تکیه می‌کند، بازنگری کند. با توجه به درک دیالکتیکی وحدت (با توسل شدید به یک برخورد دیالکتیکی منسجم از تضاد) که اریوجنا به آن پایبند است، واقعیت آفرینش را نمی توان تصور کرد، و بنابراین شناخت، به غیر از راه جدایی ناپذیر بودن از امر جهانی. اصل همه. این همان اصل است که هیچ چیز رها نمی شود، مگر اینکه ذهن فاسد شده توسط حواس به گونه ای دیگر فکر کند و با پیروی از الگوی متافیزیکی دوگانگی (به عنوان تقسیم بندی اساسی)، خلقت و اصل آن را به طور نادرست از هم جدا کند. بازگرداندن ذهن به حرکت عقلانی مناسب نسبت راست (عقل صحیح) رها شده، همانطور که اریوجنا استدلال می کند، از دستورات حواس رها شده است، بنابراین راهی برای پیشرفت معرفتی به کل نامحدود و بازگشت عملی (reditus) از جهان می شود. چیزهای محدود (ساخت ذهن فاسد) برای زندگی در واقعیت الهی خلقت. استدلال این اثر بر فرض قرابت نزدیک بین گفتمان اریوجنا و گفتمان معاصران اسلامی او (الاف، النظام، الکندی و دیگران) استوار است که عقاید دیالکتیکی خود را در سنت معتزله از نظر فلسفی منضبط شده است. نزدیک شدن به حقیقت یگانگی خداوند. به طور خاص، به نظر می رسد که درگیر شدن النظام با پریفیسون پارمنیدس و مقاومت او در برابر خطر تفسیر دوگانه از هستی شناسی آن، رویکرد نوآورانه اریوجنا به الهیات مسیحی را با دیدگاه پیشنهاد شیوه ای برای غلبه بر ثنویت به عنوان مانع اصلی بر سر راه برانگیخته است..
درک تراژدی بدون از دست دادن امید: رئالیسم اخلاقی دونالد مک کینون
نویسنده:
Andrew Derek Bowyer
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : دونالد مک کینون (1913-1994) مسلماً یکی از تأثیرگذارترین متکلمان انگلیسی در زمینه بریتانیا در نیمه دوم قرن بیستم است. نوشته‌های او متفکری ناآرام و غیرسیستماتیک را نشان می‌دهد، اما دلیل خوبی وجود دارد که یک سری سؤالات تکراری - «وسواس‌ها» ممکن است بهتر با خلق و خوی مک‌کینون همخوانی داشته باشد - در سرتاسر آن ظاهر می‌شوند. اینها به خواسته‌های رئالیسم اخلاقی، تنش‌های بین مواضع فلسفی رئالیسم و ​​ایده‌آلیسم به طور کلی، و حضور دائماً مخرب مسیح مربوط می‌شوند، که اهمیت رستگاری‌اش را نمی‌توان به‌طور کامل جدا از یک انتساب غم‌انگیز درک کرد. فصل اول لنز جدیدی را پیشنهاد می کند که از طریق آن می توان پروژه مک کینون را مشاهده کرد. این کار او را به‌عنوان شکلی از فلسفه «درمانی» توصیف می‌کند که فراخوانی برای درون‌گرایی شدید و واقع‌گرایی اخلاقی را ترکیب می‌کند، به‌گونه‌ای که این مفاهیم را درگیر و تقویت‌کننده متقابل می‌داند. با پیشروی این فصل، میزان نهفته شدن کانت در پشت بسیاری از زبان درمانی مک کینون یعنی «تطهیر» و «اشراق» مشخص خواهد شد. همچنین این واقعیت که رئالیسم اخلاقی برای مک کینون هم به پایان یک رشته درمانی معین و هم به تعهدی تبدیل می شود که تعامل او با فلسفه و الهیات را در هر سطحی شکل می دهد. این یک "شکل زندگی" را مشخص می کند. مک‌کینون هرگز دفاع منظمی از رئالیسم اخلاقی ارائه نمی‌کند و نه به خاطر اصرارش بر این که تنش بین ایده‌آلیسم و ​​رئالیسم در آن واحد است. در نیاز مستمر به زبان متافیزیک. با این حال، این ایده ها بارها و بارها در سراسر مجموعه او رخ می دهد. آنها به عنوان ناگزیرهای فلسفی از درون وظیفه توصیف مداوم و بازتوصیف تجربه بشری با تمام ویژگی های تاریخی آن ظاهر می شوند. بررسی تأثیرات کلیدی روی مک‌کینون در فصل 2 دنبال می‌شود، و در اینجاست که می‌توانیم یکی از منابع ناآرامی مک‌کینون را شناسایی کنیم، زیرا او به دنبال جذب بینش‌هایی از الهیات معذرت‌خواهی اخلاقی مطمئن نسل قبل است، در عین حال به آن احترام می‌گذارد. روش هایی که چرخش تحلیلی غیرممکن بودن چنین پروژه هایی را برجسته کرده بود. بقیه پایان نامه به بررسی حوزه های مختلفی می پردازد که در آنها رئالیسم اخلاقی درمانی مک کینون به منصه ظهور می رسد. اینها عبارتند از درک او از مسیح (فصل 3)، اعتقادات او در مورد ضروری بودن ادبیات خوب برای فلسفه اخلاق (فصل 4) و پاسخ او به ویتگنشتاین در حالی که او به دنبال بیان اعتقادات اخلاقی و الهیات متمایز خود بود (فصل 5). این پایان نامه با کلمات تأیید و انتقاد به پایان می رسد، و نشان می دهد که مک کینون یک صدای قانع کننده در حمایت از اومانیسم کاتولیک است که تا قرن بیست و یکم تحریک کننده باقی می ماند.
  • تعداد رکورد ها : 1276