جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 355
تفسير الصافي المجلد 4
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشه‌هاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمه‌اى آغاز مى‌كند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينه‌هاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مى‌گويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشاره‌اى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهل‌بيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مى‌كند، و از تفاسيرى سخن به ميان مى‌آورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كرده‌اند و يادآورى مى‌كند كه اين‌گونه تفاسير نيز از كاستى‌ها و ناهنجارى‌ها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بى‌ارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اين‌ها، در اين‌گونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرت‌زا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعه‌ها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچ‌گونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبسته‌اند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مى‌فرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارى‌ها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافته‌ام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مى‌رود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهل‌بيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهل‌بيت «ع» مى‌باشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونه‌اى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آينده‌اى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمه‌ايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مى‌كند كه به تعبير آيت‌اللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهل‌بيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهل‌بيت «ع» مى‌باشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مى‌دانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مى‌دهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مى‌باشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مى‌فرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مى‌رويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مى‌توانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارى‌ها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مى‌كند. آنها كه خيلى خشك برخورد مى‌كنند و مى‌گويند، اگر در مورد آيه‌اى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمى‌كنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مى‌فهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مى‌كنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مى‌گردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مى‌آوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مى‌كنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مى‌كنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مى‌آوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بى‌توجهند؟ زيرا پاسخ مى‌دهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مى‌آوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيه‌اى را كه مى‌خواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مى‌كنم و اگر كسى چيزى نمى‌گفت، خودم بايد بيان مى‌كردم، پس سخن او را حجت نمى‌دانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مى‌كنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مى‌فرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمى‌گيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مى‌اندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سوره‌ها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مى‌كند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مى‌رود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مى‌دارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مى‌كند. در جلد سوم کتاب به تفسیر بیست سوره از سوره «فرقان» تا سوره «دخان» پرداخته شده است.
مختصر الامثل في تفسير كتاب الله المنزل المجلد 3
نویسنده:
ناصر مكارم شيرازي؛ خلاصه کننده: احمد علی بابایی
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الامام علی بن ابی طالب علیه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مختصر الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل، تلخيص تفسيرالأمثل نوشته آيت‌الله مكارم شيرازى با همكارى جمعى از فضلاء و پژوهشگران قرآن مى‌باشد. تفسير مذكور با اهتمام احمدعلى بابايى در پنج جلد خلاصه شده است. از آنجا كه خواننده مى‌تواند با مراجعه به كتاب‌شناسى كتاب «الأمثل في تفسير كتاب الله المنزل» اطلاعات لازم را درباره اين كتاب مطالعه نمايد، در اين مقاله مطالبى درباره شيوه محقق كتاب ارائه مى‌شود. در جلدهاى پنج‌گانه كتاب به ترتيب سوره‌هاى ذيل آمده است: * سوره‌هاى فاتحه، بقره، آل عمران، نساء و مائده؛ * مشتمل بر 10 سوره از انعام تا حجر؛ * مشتمل بر 15 سوره از نحل تا روم؛ * مشتمل بر 22 سوره از لقمان تا طور؛ * مشتمل بر 62 سوره از نجم تا ناس. آيت‌الله مكارم شيرازى در مقدمه‌اش بر كتاب به درخواست بسيارى از مردم به تلخيص «التفسير الأمثل» اشاره كرده و اينكه شيخ احمدعلى بابايى اين امر مهم را با اشراف ايشان به عهده گرفته است. اين كار از ديدگاه ايشان شرح كاملى از آيات شريفه قرآن از جهتى و تفسير مختصرى است براى كسانى كه خواستار يك مطالعه تفسيرى سريع هستند. احمدعلى بابايى به جهت رعايت امانت، تنها خلاصه «الأمثل» را بدون هرگونه دخل و تصرف و اظهار نظر به خواننده ارائه نموده است. در جلد سوم سوره های نحل، اسراء، کهف، مریم، طه، انبیاء، حج، مؤمنون، نور، فرقان، شعراء، نمل، قصص، عنکبوت و روم تفسیر شده است.
برهان في تفسير القرآن المجلد 6
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحراني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
چکیده :
تفسير البرهان اثر علامه سيد‌‎هاشم بحرانى از تفاسير بنام شيعه مى‌باشد. مؤلف با چينش سه مقدمه، انگيزه خود را بيان مى‌دارد: * همه بر شرف و بلندمرتبگى شأن قرآن، واقفند و مى‌دانند كه نجات در تمسك به آن است. بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلب‌ها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختى‌هاست. * به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. * ديدم كه مفسرين و علما، به آراء ديگرانى غير از اهل‌بيت عصمت(ع) رو آورده‌اند؛ درحالى‌كه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهل‌بيت(ع)، توقف نمود؛ به همين جهت برای فهم نظرات تفسيرى و بيان اهل‌بيت(ع) در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمع‌آورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم. در دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهى، جلد 1، ص475 درباره شيوه مؤلف آمده: شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مى‌كند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرى‌اند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مى‌نمايد. البرهان مقدمه‌اى دارد در شانزده بخش كه تكامل‌يافته مقدمه «الهادي» است؛ يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست، به‌اضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين برمى‌آيد كه بحرانى باور باطل «تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است. بحرانى در نقل روايات، يك‌دست عمل نمى‌كند؛ در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مى‌كند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مى‌نمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مى‌آورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روى‌هم‌رفته، «البرهان» از نگريستنى‌ترين تفسيرنامه‌هاى روايى شيعه بشمار مى‌رود. بنابراین مصنف بسيارى از روايات اهل‌بيت(ع) را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات به‌عنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مى‌كند، جمع‌آورى نموده است. در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى به‌راحتى مى‌توان ردپايى از اين‌گونه روايات را لابه‌لاى تفسير ايشان مشاهده كرد. در جلد ششم به تفسیر سوره های نمل، قصص، عنکبوت، روم، لقمان، سجده، احزاب، سبأ، فاطر، یس، صافات، ص و زمر پرداخته شده است.
گونه شناسی و بررسی سندی روایات تفسیری سوره عنکبوت و آموزه های تربیتی آن ها
نویسنده:
مرتضی شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در ذیل "بررسی سندی و گونه شناسی روایات تفسیری سوره عنکبوت و آموزه های تربیتی آن ها" که موضوع بحث تحقیق حاضر است، سعی برآن شده که روایات ذکر شده در دو تفسیر البرهان و نورالثقلین مورد بررسی قرار گیرد. تعداد این روایات در مجموع ۱۸۲ مورد بود، که از این تعداد ۹۳ حدیث در تفسیر نورالثقلین و ۸۹ روایت در تفسیر البرهان آمده است، بدیهی است که در این تحقیق از آوردن احادیث تکراری خودداری شده است. در مجموع، تعداد ۱۴۷ روایت مورد بررسی و تحقیق قرار گرفت. می توان گفت، روایات تفسیری ذیل این سوره اکثرا به علت عدم ذکر روات حدیث،و یا مجهول الحال بودن برخی راویان سلسله سند نزد رجال شناسان، ضعیف می‌باشند. اما ذکر این نکته مهم به نظر می‌رسد که نباید از محتوای روایات غافل و صرفا به دلیل ضعف سند، روایت را کنار گذاشت؛ چراکه اکثر این احادیث ضعیف، دارای محتوایی سازگار با آیات قرآن و یا روایات صحیح السند دیگری هستند.در قسمت گونه‌شناسی روایات سوره عنکبوت، ذیل تحقیق حاضر، هفده گونه کلی شناسایی و بررسی شد که می‌توان تمام احادیث ذیل این سوره را در آنها دسته بندی کرد. از جمله اخبار از آیندگان و علائم ظهور، اخبار معاد، استناد به قرآن، ایضاح مفهومی، بیان اختلاف قرائت، بیان حکمت و علت حکم و... . البته برخی احادیث، مشخصات چند گونه را به طور همزمان داشتند، که به این مطلب نیز توجه شده است، و در ذیل بحث گونه‌شناسی آن حدیث تمام آن گونه‌ها قید شده است.این سوره، طبق سنت کلی قرآن که تربیت و بیان نکات تربیتی است؛ دارای نکات و آموزه‌های تربیتی فراوانی است، که در فصل آخر تحقیق به این مهم پرداخته شد. که به صورت آیه به آیه مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت. مهم ترین روش‌های تربیتی این سوره به ترتیب، روش ابتلا و آزمایش، روش قصه و داستان، روش عبرت آموزی استفاده از تمثیل و روش جدل است.
بررسی ارتباط آیات هر یک از سوره های عنکبوت و روم
نویسنده:
زهرا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ارتباط آیات موضوع مهم در حوزه‌ی تفسیر قرآن کریم است و یکی از مبانی تفسیر به شمار می‌رود که در پیدا کردن هدف سوره، توانمند ساختن مفسر و گشودن دریچه‌های جدید در تفسیر و دستیابی به لطایفی در قرآن، زوایای پنهان و مورد اختلاف مفسران و پاسخ به شبهات و دفاع از حریم قرآن کریم نقش به سزایی دارد. مقصود اصلی این رساله به تصویر کشیدن ارتباط آیات سوره‌های عنکبوت و روم به‌صورت جداگانه است. به همین منظور برای نشان دادن چنین ارتباطی، روشی نوین ارائه‌شده که کانال ورود به آن، استخراج موضوعات هر یک از آیه‌های سوره است؛ سپس با دسته‌بندی آیاتی که اتحاد موضوعی دارند خطوط ارتباطی کشف گردیده که برای سوره‌ی عنکبوت، هشت خط ارتباطی و سوره‌ی روم، هفت‌خط ارتباطی تعریف‌شده است. خطوط ارتباطی سوره عنکبوت عبارت‌اند از: خداوند، بیان حقایق و قوانین تکوینی، نبوت، مخالفان حق، مومنان، معاد، آیات و عذاب، خطوط سوره روم نیز عبارت‌اند از: خداوند، ویژگی‌های انسان، قیامت و معاد، مومنان، آیات الهی، مخالفان حق و قوانین تکوینی. هر خط به‌تنهایی نشان‌دهنده‌ی ارتباط بین آیات است. به این صورت که آیات تشکیل‌دهنده آن پیرامون یک موضوع بحث می‌کنند و باهم مرتبط‌اند. اما به این ارتباط اکتفا نکرده و در بررسی گسترده‌تری به نام شبکه‌ی ارتباطی، ارتباط خطوط با یکدیگر فراهم آمده و در موارد ضروری از نقد و بررسی آراء مفسران استفاده شده است.در ضمن اجرای چنین روشی در یک طرح جامع به‌صورت عملی بر روی دیگر سوره‌های قرآن ادامه دارد. که با تکمیل این طرح، بررسی ارتباط سوره‌ها با یکدیگر میسر می‌گردد.
انسان تک ساحتی
نویسنده:
هربرت مارکوزه؛ محسن مویدی
نوع منبع :
کتاب , ترجمه اثر
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نقد جامعه مدرن از دیدگاه مارکوزه: انسان کالا نیست به باور هربرت مارکوزه (1979- 1898)، مهم‌ترین مشخصه جهان نوین غیر عقلانی بودن عقلانیت است؛ زیرا در آن، صلح از طریق جنگ تضمین می‌‌شود و آزادی انسان‌ها از طریق تباه‌سازی افراد، نیازها و توانایی‌هایشان محقق می‌‌شود و توده مردم، فقیر، ضعیف، سرکوب شده و استثمار شده نگه داشته می‌‌شوند. به‌زعم او عالی‌ترین مظهر عقلانیت رسمی، جلوه ناب غیرعقلانی بودن عقلانیت است. تکنولوژی نوین، که عالم‌گیر‌ترین مؤلفه‌های جوامع نوین و پرچم‌دار پدیده جهانی شدن است، از دید مارکوزه به نوعی یکه‌تازی در جوامع نوین منتهی می‌‌شود که در بردارنده روش‌های مؤثرتر و حتی دلچسب‌تری از کنترل بیرونی افراد است. نتیجه این وضعیت، پیدایش جامعه‌ا‌ی است که مارکوزه آن را جامعه تک‌بعدی(ساحتی) می‌‌خواند. مارکوزه می‌‌گوید: در جامعه صنعتی امروز، عمل تولید نقش ویرانگری را بازی می‌‌کند و پیوسته این بازی، گسترش می‌‌یابد. انسانیت در معرض یک نابودی کامل قرار گرفته، اندیشه و بیم و امید انسان‌ها بازیچه قدرت‌های بزرگ گردیده، فقر و بدبختی در کنار توانگری‌های نوظهور خود‌نمایی می‌‌کند و از این روست که توسعه، تکامل و نظام فکری این جوامع در اساس غیر منطقی به نظر می‌رسد. او همچنین درباره ماهیت سلطه‌آفرین نظام تکنولوژی می‌‌گوید: تکنولوژی در برقراری شکل‌های تازه نظارت و روابط اجتماعی، با اثرات و نتایج روز‌افزون، پیروز شده و تا آن پایه در گرایش توتالیتاریستی خود پیش رفته که حتی کشورهای توسعه نیافته و غیر‌صنعتی را مبتلا کرده است. از رهگذر تکنولوژی، فرآیندهای فرهنگ، سیاست و اقتصاد درهم می‌‌آمیزد و سیستمی را به وجود می‌‌آورد که با دخالت در تمام شئون زندگیشان انسان‌ها را می‌‌بلعد و هر جهشی را وا‌پس می‌‌زند. به نظر مارکوزه، نقد مهمترین تفکر فلسفی است. بنابراین او در کتاب «انسان تک ساحتی» آسیب‌هایی را که جامعه سرمایه‌داری صنعتی بر توانایی نقد یا عامل رهایی وارد کرده است بررسی می‌‌کند. به نظر مارکوزه نیروهای رهایی بخش در جامعه صنعتی مدرن به نحو فزاینده‌ای در حال نابودی هستند. دیگر چندان نیروی مخالفی باقی نمانده است. یکی از علل این تحول، گسترش رفاه و بهبودی مادی است که جامعه پیشرفته را در برگرفته است. اما این رفاه کاذب تنها در خدمت برآوردن نیازها و خواست‌های کاذب افراد است. این نیازها، نیازهایی هستند که طبقه حاکم به عنوان خواسته‌‌های واقعی توده از طریق ایدئولوژی کاذب بر آنها تحمیل می‌کنند. در جامعه موجود افراد دیگر توان تشخیص مصالح راستین خود را از دست داده و کاملا مسخ شده‌اند. یکی از مهمترین نقدهای مارکوزه بر جامعه نوین، تک ساحتی ساختن رفتار انسان است. یکی از پدیده‌های مهم که باعث به وجود آمدن رفتار تک ساحتی می‌شود، وسایل ارتباط جمعی و صنایع سرگرم‌کننده و وقت پرکن و همچنین آموزش و پرورشی است که خلاقیت و اندیشه فردی را از میان می‌برد. پیامد چنین وضعی از نظر مارکوزه، سیاست‌زدایی جامعه و حذف مسائل سیاسی و اخلاقی از زندگی اجتماعی است. مارکوزه در مقاله «در باب تساهل در جوامع صنعتی معاصر» تحمل و تساهل رایج در این جوامع را در واقع فریب‌گرانه و سرکوب‌گر آزادی واقعی توصیف کرده است. بیان عقاید مخالف در این جوامع آزاد است اما آزادی بیان عقیده در مقابل سلطه همه‌گیر اثری ندارد. او بر این باور است که تکنولوژی در قرن بیستم (که آن را تکنولوژی دیرهنگام می‌نامد) شاید باعث افزایش تولید شود. اما در واقع وابستگی جدی برای فرد به وجود می‌آورد و انسان را بدل به ضمیمه‌ای برای ماشین می‌کند. هرچه این تکنیکی شدن ادامه یابد ساحت‌های بیشتری از حیات اجتماعی تابع منطق این تکنیکی شدن می‌شوند و در نهایت مدیران فن‌ سالار و بوروکرات قدرت بیشتری در دست می‌گیرند و در نهایت به سلطه خود شکل می‌دهند. به اعتقاد مارکوزه انسان قادر به خروج از شرایطی که سرمایه‌داری و جامعه مصرف برایش ایجاد کرده، نیست. او می‌‌نویسد: جامعه بورژوازی چون قطاری است که با سرعت در حرکت است و راننده خود را از پنجره بیرون انداخته و هر لحظه امکان سقوط به دره آن‌را تهدید می‌‌کند. یکی از مفاهیم دیگر در اندیشه مارکوزه «فرهنگ بسته‌بندی» شده است. در مفهوم فرهنگ بسته‌بندی شده، مارکوزه بر نقش تشدید‌کننده رسانه‌های جمعی و غرق شدن سنت‌های فرهنگی طبقات پایین جامعه، تاکید می‌کند. برپایه این نظر، وسایل ارتباط جمعی نوین، در پاسخ به ضرورت‌های تبلیغات و افزایش مصرف شکل گرفته‌اند و نوعی از آگاهی کاذب به وجود می‌آورند. در این وضعیت مردم، منافع واقعی خود را درک نکرده و به نظم اجتماعی یکپارچه، سرکوب‌گر و نالایق خو می‌گیرند. همچنان که قبلا اشاره شد مارکوزه با تفکیک خواست‌های راستین بشر از خواست‌های کاذب، نقش وسایل ارتباط جمعی را پس زدن خواست‌های راستین به ضمیر ناخودآگاه و دامن زدن به خواست‌های کاذب می‌داند. از دید او، شیوه بیان ابزارهای تبلیغاتی، سودجویانه است. جامعه در سایه این گونه تبلیغات پیوسته اندیشه متعالی و انتقادی را سرکوب می‌کند. در زمان تبلیغاتی، تفاوت فعل و فاعل، حقیقت و واقعیت، هستی و چیستی بازگفته نمی‌شود. در این جهان، واژه‌ها و معانی خود را در یکدیگر می‌‌پوشانند و درونمایه اندیشه، چیزی جز مفاهیم قالبی نیست. از واژه‌ها جز آنچه تبلیغات یکنواخت القا می‌کند، چیزی به ذهن نمی‌رسد. آگهی‌های تبلیغاتی از هر سو مانع تکامل حقیقی معنای واژه‌ها شده است. واژه‌هایی چون خوشبختی، رفاه، رشد، توسعه، آزادی، برابری و دموکراسی با واقعیت‌ها همخوانی ندارد. مارکوزه در کتاب انسان تک ساحتی(1964)که در حقیقت کیفرخواستی در برابر جوامع صنعتی و رو به رشد سرمایه‌داری به ویژه ایالات متحده آمریکا به عنوان سردمدار جوامع صنعتی است، می‌‌گوید: حقوق و آزاد‌ی‌های فردی از مسائل بنیادی نظام صنعتی پیشرفته دموکراتیک غربی است که مفهوم خود را از دست داده و از مفهوم سنتی خود کاملا جدا شده است؛ آزادی تفکر و انتقاد که از ویژگی‌های جامعه آزاد است به زندگی مادی و حساب‌گر تبدیل شده است. ارزش آزادی با قدرت اقتصادی افراد سنجیده می‌شود، به همان مقدار که تولید کالا افزایش یافته و رفاه نسبی و ظاهری ایجاد کرده است، لیکن وابستگی افراد به مشاغل چنان افزایش یافته که معنای واقعی آزادی دیگر قابل احساس و تفسیر نیست. تولید و مصرف زیاد، باعث شده است تا انسان‌ها به وابستگان کالا تبدیل شده و این مشخصه جامعه تکنولوژیک و سرمایه‌داری نوین است که حتی انسان‌ها را تبدیل به کالا کرده است. در این حالت انسان‌ها متأثر از تبلیغات کالایی، رستگاری خود را از خرید و مصرف بیشتر می‌دانند که نتیجه آن کار بیشتر است و در نتیجه حالتی از خود بیگانگی در جامعه پدید آمده و منجر به انسان‌های تک ساحتی شده است. مارکوزه عقیده دارد که در جامعه غیرصنعتی به صورت امروزی قلمرو حیات افراد از قلمرو نظام سیاسی جامعه جدا بوده و بدین ترتیب افراد، زندگی خصوصی داشته‌اند درحالی که امروزه جامعه قلمرو حیات خصوصی را از انسان‌ها گرفته و در نتیجه آنان را به تقلید کورکورانه تشویق کرده و موجودی مصرفی و وابسته به کالا بار آورده است. نتیجه این که آنها بی‌تفاوت و از خود و جامعه بیگانه شده‌اند. کشورهای دموکراتیک فوق صنعتی امروزی چنان در افراد و جامعه رسوخ نموده‌اند که حتی دانشمندان و فلاسفه را نیز پیرو خود ساخته به طوری که هرگونه مخالفت واقعی از نظام را محکوم می‌سازند. عقل نظری به سود عقل عملی کنار رفته است. پس برداشت‌های انسان‌ها از واقعیت دور می‌شود. امروزه کارگر صنعت برده مادی و معنوی تکنولوژی شده است، زیرا ماشین کارایی بیشتری از خلاقیت کارگر پیدا کرده است. از نظر مارکوزه علم نه تنها در تئوری بلکه در عمل رمز مجذوب تکنولوژی امروزین شده است. جوامع صنعتی پیشرفته به کمک تکنولوژی رو به رشد، رفاه آدمیان را بالا برده و آنها را با زندگی ماشینی و رفاه اقتصادی هماهنگ کرده است ولی در عین حال روح آزادی و پرخاشگری و انتقادی را از افراد سلب کرده که مارکوزه ادعا می‌کند هر آن کس که در فکر زندگی آزاد فردا باشد، از نظر حکومت و صاحب‌نفوذان اقتصادی به عنوان دشمن جامعه سرمایه‌داری و رفاه مصرفی معرفی شده، زیرا بیداری انسان‌ها از خواب نظام سرمایه‌داری و تکنولوژیک، مانع بهره‌وری و منافع صاحبان صنعت خواهد شد.
رابطه علم و دین از دیدگاه علامه طباطبایى
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
دائرة المعارف اسلامی طهور,
پیوستگی گزاره‌های دستوری و اثباتی قرآن در حوزه اقتصاد
نویسنده:
مفید حسینی کوهساری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
خراسان رضوی: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم شعبه خراسان رضوی مرکز پژوهشهای علوم اسلامی و انسانی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیر زمانى است که رسم جامعه علمى بر این بوده است که حوزه دانش ها را از یکدیگر جدا سازد تا دانش پیراسته از داورى ها و انگاره هاى پیشینى و شخصیتى مقبولیت عام یافته، پیشرفت شتابان ترى بیابد. در اقتصاد هم مدت هاست که این تقسیم بندى، در قالب اقتصادى اثباتى Positive Economic و اقتصاد دستورى Normative Economic یا علم و مکتب رخ نماینده است. این تفکیک موجب گشته است تا بسیارى از باورهاى ارزش در قالب هاى نوین مورد بى مهرى واقع گردند و این دو جانب جداى از هم حرکت کنند و از تعامل سازنده محروم گردند. در این نوشتار به دو حوزه یاد شده تحت عنوان گزاره هاى اثباتى و دستورى پرداخته شده است. مقصود از گزاره هاى اثباتى، هر جمله قابل صدق و کذب و رد و اثبات ناظر بر واقعیت خارجى است. به عبارت دیگر گزاره هاى اثباتى حاکى از هست ها و نیست ها و گویاى واقعیت خارجى است. در مقابل، گزاره هاى دستورى از بایدها و نبایدها و ارزش ها حکایت مى کند. اندیشمندان اسلامى در خصوص گزاره هاى دستورى اسلام، یعنى احکام اسلامى، قائل به پیوستگى آن ها با گزاره هاى اثباتى شده اند که تحت عنوان مصلحت و مفسده ذاتى احکام در بحث هاى اصولى و کلامى بدان پرداخته شده است. این تحقیق بر آن است که در جاهایى که قرآن به صراحت از واقعیات خارجى در روابط على و معلولى و یا از هست ها در حوزه مسائل اقتصادى، چه در فلسفه احکام و چه در طرح استقلالى آن ها سخن مى گوید به کاوش پرداخته، و آن ها را استخراج نماید. این گزاره ها در 4 گروه گزاره هاى حاکى از تأثیر عوامل اقتصادى بر دیگر حوزه هاى فردى و اجتماعى، گزاره هاى حاکى از تأثیرات عوامل مؤثر بر مسائل اقتصادى، گزاره هاى حاکى از فتارهاى اقتصادى و گزاره هاى حاکى از سنت ها و قوانین عام الهى که بر مسائل اقتصادى نیز حکومت مى کنند، دسته بندى شده است.
صفحات :
از صفحه 48 تا 89
تکثر گرایی و مشارکت سیاسی در جامعه مدنی و دولت اسلامی
نویسنده:
داوود فیرحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تکثرگرایی و مشارکت سیاسی هر چند به شکل کنونی آن متعلق به عصر جدید است، اما جلوه های گوناگون آن را در فرهنگ های تمدن زای گذشته نیز می توان دید. برخی از نویسندگان متاخر غرب حتی عقیده دارند که مشارکت سیاسی در یونان باستان، به دلایلی مهم تر از غرب جدید بوده و به لحاظ عناصر ویژه ای که داشت، ذاتا ضد توتالیتر بوده است. این دسته از نویسندگان که یونان باستان را ایده آل زندگی سیاسی تلقی می کنند، ضمن انتقاد از روند کنونی تجربه غرب در حوزه فرهنگ و سیاست، به طور ناامید کننده ای از "مسئله انحطاط" در عقلانیت غرب سخن می گویند.
صفحات :
از صفحه 76 تا 91
فلسفة الحضارة عند هربرت ماركيوز
نویسنده:
إيمان حميدان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 355