جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1782
نقد مبانی فلسفی روان درمانی وجودی(با محوریت آثار اروین یالوم) براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مهدی خالصی موسی آبادی؛ استاد راهنما:حسن مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
روان درمانی به شیوه هایی گفته می شود که در آن مشکلات روانی و عاطفی از طریق بیان مشکلات به یک درمانگر و گفتگو با او درمان می شود. روان درمانی وجودی یکی از شاخه های روان درمانی است که تحت تأثیر فیلسوفان اگزیستانسیالیست رشد یافت. در بین روان درمانگران وجودی اروین یالوم یکی از مشهورترین افراد در روان درمانی وجودی است. هدف این پژوهش نقد مبانی فلسفی روان درمانی وجودی یالوم براساس حکمت متعالیه است. روش پژوهش براساس یافته های کتابخانه ای است. در این پژهش ابتدا به بررسی مبانی فلسفی اگزیستانسالیسم و حکمت متعالیه پرداخته ایم و سپس به نظر یالوم و ملاصدرا در مورد مساله مرگ، آزادی، تنهایی و معناداری زندگی. در انتها تلاش کردیم که مبانی فلسفی جوابهای یالوم به این مسائل را بر اساس حکمت متعالیه مورد نقد و بررسی قرار دهیم. نتیجه این بود که بر اساس تحلیل اگزیستانس ما نمی توانیم از دایره محدود یک انسان محصور در زمان و مکان خارج شویم در حالیکه بر اساس تحلیل وجود یک انسان در پرتو نظریه وحدت تشکیکی وجود، انسان این امکان را دارد که وجود مادی و تشخص ماهوی خود را فقط بخشی از وجود جامع و نامتناهی خود بداند و محدودیت این وجود مادی موجب احساس ناخوشایند مرگ، جبر، تنهایی و پوچی نشود. بر اساس نظریه وحدت تشکیکی تعارضی بین این چهار حقیقت مربوط به وجود مادی و جاودانگی، آزادی، وحدت و معناداری آن وجود جامع و واحد نیست.
تحلیل و بررسی نظام احسن در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:مریم حسنی نژاد؛ استاد راهنما:محمد حسین گنجی؛ استاد مشاور :مجید طاوسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ملاصدرا نظیر حکمای پیش از خود به مساله «نظام احسن» به عنوان یکی از موضوعات محل بحث در فلسفه خویش پرداخته است. او این بحث را در پیوند با مساله «قضا و قدر» و مساله «شرور» مطرح ساخته است. ملاصدرا علاوه بر بحث عقلی و استدلالی، شواهدی را به عنوان تصریحات آیات و روایات در این خصوص آورده است. به علاوه از طریق طرح مثالهایی از شگفتی های آفرینش تلاش می کند تا احسن بودن نظام خلقت را نشان دهد. در بخش استدلالی، ملاصدرا دو برهان، یکی انّی و دیگری لمّی، اراءه کرده است. برهان انّی که در این بحث از ابداعات او به شمار می آید همواره مورد نقد قرار گرفته و در نهایت در لسان فلاسفه بعدی به این نحو مورد ارزیابی قرار گرفته است که این برهان انّی نهایتا حُسن نظام خلقت را اثبات می کند و نه احسن بودن آن را. ملاصدرا در تنظیم برهان لم]ی تکیه بر مبانی خاص خود در حکمت متعالیه، نظیر اصالت و صرافت وجود، دارد. اتقان صنع عنوان دیگری است که صدرا در خلال آن اثبات می کند که عالم ماده و مجموع عالم به گونه ای ایجاد شده است که کمال در بیشترین موجودات ممکن متحقق شود. ملاصدرا در مسیر این اثبات، از جریان علم عنایی خداوند در قضا و قدر، از بحث شر به عنوان لوازم عالم هستی و فواید شرور و در نهایت از بحث خیریت کلّ نظام بهره می جوید.
بررسی مفهوم عدم از منظر حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:شعله میرسلامی؛ استاد راهنما:روح الله آدینه؛ استاد مشاور :هاشم قربانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
عدم به معنای نیستی‌‌‌‌‌‌، لاوجود و امری بسیط است و تمایزی میان مصادیق عدم راه ندارد‌. ولی عدم عامل تکثر و تنوع در موجودات است‌؛ بنابراین، درک مسئلۀ عدم در جهان هستی ضروری است‌. مفاهیم وجود و عدم در تضایف با یکدیگر ظهور پیدا ‌‌‌می‌کنند‌. در حکمت متعالیه وجود را همان ثبوت می‌دانند و عدم با سلبِ اصلِ وجود‌‌‌‌‌‌، قصور و مراتب موجود را ظهور می‌بخشد‌. عدم جز از ناحیۀ اضافه شدن به غیر متکثر نمی‌شود‌. ملاصدرا بر اساس محوریت حرکت جوهری عالم را حادث زمانی و خداوند را قدیم ذاتی و زمانی می‌داند و فیض حق تعالی را مستمر و غیر منفک از خداوند می‌داند و به دنبال آن‌‌‌‌‌‌، تصور آغازی برای خلقت را رفع می‌گرداند‌. هر معلولی فاقد کمالاتی از علت خود است‌‌‌‌‌‌، زیرا فرض علّیت در کمالات دو شیء مطرح می‌شود‌. پس کثرت مستلزم فقدان کمال است‌. حرکت عالم اجسام و تغییرات ناشی از تفکر و اراده در آدمی نیز واسطۀ فقدان کمال یا همان عدم مضاف است‌. از طرفی دیگر نیز در صورتی که ذهن بعد از دریافت مفاهیم ماهوی و معقولات اولیه آنها را قیاس می‌کند و سپس سلبِ آنها را انجام دهد‌‌‌‌‌‌، عدم درک می‌شود‌. ملاصدرا برای ارائۀ نظریۀ وجود ذهنی و اثبات آن از قضایای عدمی بهره برده است‌؛ زیرا مهمترین دلیل بر وجود ذهنی این است که ما مفهمومی از معدوم‌های خارجی را درک می‌کنیم و بعد از اثبات وجود ذهنی از طریق معدوم‌‌‌‌‌‌، می‌توانیم تصدیق یا اخبار از معدوم را در پرتو وجود ذهنی یا ظل وجود خارجی و یا مرتبه‌‌‌ای از حقیقت واحدۀ موجود که بر انحفاظ ماهیت در ذهن و خارج تأکید می‌کند‌‌‌‌‌‌ را تبیین کنیم‌. مفهوم عدم منشأ ایجاد قاعدۀ مهم امتناع اجتماع و ارتفاع نقیضین است‌. روش تحقیق در پزوهش حاضر توصیفی وتحلیلی بوده و با استفاده از منابع کتابخانه‌ایی مطالعه وبررسی شده است. در این پایان نامه مفهوم عدم از دیدگاه حکمت متعالیه‌‌‌‌‌‌، در ساحت‌های وجود شناختی و معرفت شناختی و تحقق کثرات و اثبات وجود ذهنی و همین طور فنا و بقا و خلق و آفرینش در صدد راه حلی برای رسیدن به یک بینش متعادل حقیقی در جهت حضور و نقش عدم در هستی است.
ظرفیت‌های قالب رمان برای تبیین حکمت صدرایی
نویسنده:
نویسنده:نجمه لب خندق؛ استاد راهنما:مجید صادقی؛ استاد مشاور :محمد مهدی سیار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ملاصدرا فلسفه را علمی برای استکمال همه نفوس انسانی معرفی می‌کند و آن را مختص گروه خاصی نمی‌داند. اما پیچیدگی مسائل فلسفی و دشواری فهم آن به دلیل انتزاعی بودن بر کسی پوشیده نیست. این درحالیست که از نظر ملاصدرا قوه خیال و قدرت سخن، دو موهبت الهی هستند که امکان فهم و انتقال اینگونه مسائل را برای مخاطبین مختلف ایجاد می‌کنند. قوه خیال به کمک تجزیه و ترکیب صور و معانی، مدام در حال ایجاد صور و معانی جدید است و زبان با گستره‌ای که به پهنای خلاقیت ذهن دارد، با تغییرات مداوم در فرم و محتوا، ابزاری در خدمت ذهن گوینده برای انتقال معانی به ذهن مخاطب است. داستان قالبی است که سخنِ خیال انگیزِ منثور، فصل ممیّز آن از سایر متون است. در این پایان نامه با روش توصیفی-تحلیلی درصدد تبیین عناصر داستان از نظر حکمت صدرایی و نیز بررسی ظرفیت‌های داستانی شدن آن هستیم. وجود تمثیلات و نیز قرار گرفتن حکمت صدرایی در چهار سفر، امکان خوانشی داستانی از آن را با بهره‌گیری از کهن الگوی «سفر قهرمان» برای ما فراهم می‌نماید
هستی شناسی وحی در حکمت متعالیه و عرضه آن بر آیات و روایات با تاکید بر دلالت های معرفت شناختی آن
نویسنده:
نویسنده:مهدی منصوری؛ استاد راهنما:احمد واعظی؛ استاد مشاور :محمدمهدی گرجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
وحی، مقولهای است که امکان تحلیل و تبیین را از جهات گوناگونی دارد؛ از جمله آن جهات، تحلیل و تبیین هستیشناسانه و معرفتشناسانه میباشد. در این رساله با محوریت مبانی و نظرات صدرالمتألهین، در ابتداء به طور هستیشناسانه و پس از آن معرفتشناسانه به تحلیل و تبیین مقولۀ وحی پرداخته میشود و به جهت سنجش چنین تحلیل و تبیینی، به آیات و روایات عرضه میشود و نشان داده میشود که عقالنیت صدرایی در مورد وحی، چه میزان به عقالنیت برخاسته از آیات و روایات دربارۀ وحی نزدیک میباشد. در این رساله به خوبی مشهود است که نگاه خوشبینانهای مبنی بر تقرّب عقالنیت صدرایی در مورد وحی در نسبت به عقالنیت قرآنی و روایی در مورد وحی وجود دارد و میتوان از جملۀ بهترین تحلیل و تبیینها در مورد وحی که خود را به آیات و روایات نزدیک نموده است، دانست. در بخش هستیشناسانه، به چهار بحث پرداخته میشود؛ اول: چیستی وحی و الهام که در این بخش نشان داده میشود که جهت تمثّلی و تخیّلی و صوری، وجهی موثِّر در وحی میباشد و همین از جمله تفاوتهای اصلی میان وحی و الهام میباشد؛ دوم، قابل و فاعل وحی؛ که در این مبحث معلوم میشود که قابل وحی جهت قابلیّت، از چه شرایطی میبایست برخوردار باشد و فاعل وحی، فاعلیت موهبتی است. سوم، کیفیت نزول وحی است که در این مبحث نشان داده میشود که وحی از مراحلی برخوردار است که عبارت است از: وحی بی واسطه، وحی عقلی، وحی مثالی، وحی طبیعی و حسّی برای نبی، وحی طبیعی حسّی برای مردم عادّی. چهارم، تحلیل و بررسی رویکرد تجربی به وحی است که در نهایت نشان داده میشود وحی را نباید به تجربه تقلیل بخشید. در بخش داللتهای معرفتشناسانۀ وحی، به معرفتی بودن وحی و داللتهای آن و طبقه بندی معرفت وحیانی اشاره میگردد و نشان داده میشود که از چه ویژگی هایی برخوردار میباشد.
مراتب علم الهی در حکمت متعالیه با تکیه بر آثار آیت الله مصباح یزدی
نویسنده:
نویسنده:زهرا رشیدی؛ استاد راهنما:جمال سروش؛ استاد مشاور :مهین کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علم الهی یکی از مهم‌ترین مباحث فلسفه می‌باشد. اینکه این علم دارای چه جزئیاتی است و کیفیت آن چگونه است را هرگز انسانِ مادیِ محدود نمی‌تواند آنگونه که باید درک کند. تنها می‌توان با استناد به آیات قرآن کریم و کتب شاخص و برگزیده مانند نهج البلاغه، صحیفه‌ی سجادیه و آثاری از این قبیل و نیز از طریق احادیث و روایات معتبر، به حدودی از این علم، درخور فهم و ذهن مادیِ انسان دست یافت. همچنین این دستیابی را می-توان با دقت و تأمل در جهان آفرینش و نشانه‌های بسیاری که در خود انسان و همچنین محیط اطراف وجود دارد، یافت. در پژوهش حاضر کیفیت و چگونگی تعلّق علم الهی و به ماسوا و مراتب این علم به روش توصیفی - تحلیلی از دیدگاه حکیم صدرالمتألهین بررسی گردیده و سپس به تبیین دیدگاه آیت‌الله مصباح درباره‌ی علم الهی در بیان حکمت متعالیه پرداخته شده است. در پایان آنچه حاصل گشته بیانگر آن است که حق‌تعالی در تمامی مراحل آفرینش - قبل و بعد از ایجاد - به موجودات علم داشته و همچنان خواهد داشت. هیچ زمانی نیست که واجب-تعالی به آفریده‌های خود علم نداشته باشد. همچنین در این پژوهش، مراتبی که فلاسفه و حکما برای علم الهی بیان نموده‌اند مورد بررسی قرار گرفته که شامل: عنایت الهی، لوح و قلم، قضا و قَدَر می‌باشد. این مراتب نیز همگی حاکی از همین تعلّق علم الهی به ماسوا می‌باشد که همه‌ی جزئیّاتِ موجودات را در بر می‌گیرد و هیچ چیز بر او پوشیده نیست. البته مراتبی که ذکر گردید تنها برای تقریب به ذهن محدود بنی‌آدم و درک بهتر موضوع است وگرنه واجب‌تعالی در علم خود نیازمند هیچ‌گونه دسته‌بندی و یا زمان‌بندی نمی‌باشد بلکه از پیش به همه چیز آگاه است. کلید‌واژه‌ها: علم الهی، مراتب علم الهی، قضا، قَدَر، حکمت متعالیه، صدرالمتألهین، آیت‌الله محمدتقی مصباح یزدی.
مطالعه تطبیقی نظریه طراحی هوشمند و مسئله آفرینش در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:محبوبه عادلی؛ استاد راهنما:سید محمد مظفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله آفرینش همواره ابهاماتی برای بشر داشته و به همین دلیل تلاش های بسیاری برای حل این معمای تاریخی صورت گرفته است. گروهی با تکیه بر مبانی دینی، برخی با استفاده از استدلالات عقلی و عده ای نیز از راه تجربه پاسخ هایی به این مسئله داده اند. نظریه طراحی هوشمند یکی از نوین ترین کوشش هایی است که از سوی اندیشمندان علوم تجربی در این باره انجام شده است که از طریق توجه به پیچیدگی ها و ظرافت های موجود در طبیعت، توانسته دیدگاه متفاوتی نسبت به نظریه فرگشت که تفکر غالب در این زمینه بوده ، ارائه دهد و آن را به چالش بکشد. این نظریه با استناد به دلایل علمی، جریان آفرینش را طراحی شده و آگاهانه معرفی می کند و تصادفی بودن آن را زیر سؤال می برد. از آن جایی که مطالعه فلسفی نظریه های علمی نقش مؤثری در تحکیم، تأیید و یا تضعیف آن ها ایفا می کند، در این پژوهش با به کارگیری روش کتابخانه ای و توصیفی، نظریه طراحی هوشمند نیز از زاویه نگاه مکتب فلسفی حکمت متعالیه مورد کنکاش قرار می گیرد، تا نقاط ضعف و قوت آن را بررسی شود. حکمت متعالیه که بر مبنای اصول ملاصدرا از جمله، اصالت وجود، وحدت تشکیکی وجود، حرکت جوهری و... پایه ریزی شده است، مسئله آفرینش را بر اساس نظام فیض تبیین کرده و آن را به مبدأ واحد و آگاه متصل می داند. بنابراین انکار تصادف و وجود طراح متفکر و هوشمند از جمله نقاط وفاق، و تفاوت هویت و مصداق مبدأ آفرینش از نقاط خلاف میان این دو تفکر می باشد.
ابداعات فلسفی ملاعلی مدرس طهرانی در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:زهرا اصلی بیگی؛ استاد راهنما:روح الله آدینه؛ استاد مشاور :هادی فنایی نعمت سرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
آقا علی مدرس طهرانی یکی از پنج چهرۀ شاخص حکمت متعالیه است. وی فردی سلیم النفس و زاهد بود و از لحاظ علمی کم نظیر و صاحب ابتکارات و نوآوری هایی بود. اواز شارحان چیره دست مبانی حکمت متعالیه بود و در فهم رموز، مسائل و مبانی ملاصدرا نسبت به دیگران کامل تر بود. از آقا علی آثار مشهور و مهمی به جا مانده که مهم ترین اثر وی بدایع الحکم است. این کتاب بعد از اسفار مهم ترین کتاب در حکمت متعالیه است و از مهم ترین و بهترین کتب در زمینۀ حکمت متعالیه به زبان فارسی است. برخی کتاب بدایع الحکم آقا علی را اولین کتاب در مقایسۀ تفکرات شرق وغرب در ایران می دانند و برخی هم معتقدند که فلسفه تطبیقی در اسلام با حکیم مؤسس و کتاب بدایع الحکم آغاز شده است. ملاعلی در فلسفه ابتکارات و امتیازات مهمی داشت. از جمله ابداعات و تقریری در باب معادجسمانی، اعتبارات ماهیت، وجود رابط، اصالت وجود، تشکیک وجود، بساطت وجود، حرکت جوهری، حرکت روح در آخرت و اتحاد قوس صعودی با قوس نزولی، که ما در این پایان نامه به آن ها پرداخته‌ایم. این پایان نامه با روش توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و نرم افزارهای علمی انجام گرفته است و نتایجی هم از ابداعات ملاعلی طهرانی گرفته شده است. ملاعلی در رسالۀ سبیل الرشاد به اثبات معاد جسمانی پرداخته است و از طریق برهان عقلی مسئلۀ معاد را اثبات کرده است. در باب معاد جسمانی بین حکما و عالمان مسلمان اختلاف علمی وجود دارد. متکلمین معاد جسمانی را پذیرفته و از آن دفاع می کنند و حکیمان مسلمان به معاد جسمانی و روحانی باور دارند. از نظر حکیم مؤسس بدن برای بار دوم در آخرت به نفس تعلق می گیرد. با ارتقا و تکامل یافتن به سوی بدن حرکت می کند و بدن واقف است. در باب وجود هم ملاعلی در رسالۀ وجود رابط به دفاع از اصالت وجود پرداخته و اصالت ماهیت را طرد کرده اند و بساطت وجود یکی دیگر از ابداعات ملاعلی در این رساله است. وجود را امری بسیط می داند که فی ذاته جوهر و عرض نیست او علم را هم مانند حقیقت وجود امری واحد و بسیط اما ذومراتب می داند. ملاعلی در تشکیک و مسئلۀ اشتراک وجودی نظری مبتنی بر اصالت وجود دارد. در باب حرکت جوهری ملاعلی معتقد است که حرکت در تمام عالم جریان دارد و هر جزء دنیایی متناسب با آخرت خود در حرکت است و تمام موجودات به سمت غایت و کمال خود در حرکت هستند تا هویت آنها کامل شود و این حرکات ریشه در طبیعت موجودات دارد و از درون آنها آغاز می شود.
تجرد نفس در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:محمدرضا نورمحمدی؛ استاد راهنما:عبدالرسول عبودیت؛ استاد مشاور :مرتضی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تقسیمات هستی‌شناختی موجودات، بخش مهمی از مباحث فلسفۀ ‌اسلامی را به خود اختصاص داده است. در این میان، تقسیم موجودات به مادّی و مجرّد توسط عموم فیلسوفان مسلمان پذیرفته‌شده است. پایه‌های این بحث در فلسفۀ مشاء و بر اساس آموزۀ هیولی استوار گشت. بعدها، گرچه درمجموع، به مدد قوّت شهودی سهروردی، بر اهمیت این مرزبندی افزوده شد، امّا به سبب نقد آموزۀ هیولی از سویی، و معرفی موجودات مثالی از سوی دیگر، مرزبندی مشایی مادّی و مجرّد به لحاظ مفهومی و مصداقی به چالش کشیده شد. حقیقت این است که عمدۀ ادبیات مادّی و مجرّد در آثار فیلسوفان پیش از صدرالمتألهین دارای دو ویژگی است: 1) مبتنی بر آموزه هیولای مشایی است و 2) تنها درصدد مرزبندی مادّیات از عقول است و در آن عالم مثال نادیده گرفته‌شده است. مسئله این رساله، تحلیل و بررسی آموزه مادّی و مجرّد در چارچوب حکمت متعالیه و با تمرکز بر نفس انسان است. بدین منظور، ابتدا به معناشناسی مادی و مجرد پرداخته، و با تشخیص معنای دقیق تجرّد نفس و انحای آن، ادلۀ تجرّد نفس انسان ارائه‌شده است. تحقیق پیش‌رو که با روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی سامان‌یافته، حاکی از آن است که در بخش معناشناسی، 1) آراء حکمت‌متعالیه با مبانی مشایی تقسیم‌بندی موجودات به مادّی و مجرّد سازگار نیست و 2) بر اساس مبانی اختصاصی حکمت متعالیه، می‌توان طرح جدیدی در سه سطح: عام، خاص و اخص ارائه کرد. درمجموع، بر اساس تأکید حکمت‌متعالیه بر تقسیم انحاء تجرّد نفس به مثالی و عقلی، می‌توان بر تجرّد مثالی نفس برهان اقامه کرد، حال‌آن‌که ادلّۀ اثبات تجرّد عقلی نفس به‌ویژه با تفسیر صدرالمتألهین از ادراک عقلی، خواه از نظر او و خواه از نظر فیلسوفان معاصر با چالش‌هایی روبه‌رو است.
شهود و کارکرد فلسفی آن در حکمت متعالیه
نویسنده:
نویسنده:سیدهادی رضائیان مقدم؛ استاد راهنما:محمدرضا اسدی؛ استاد مشاور :عبدالله نصری,سید صدراالدین طاهری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
شهود در کاربرد اصطلاحی آن، روش ادراک معانی و حقایق عینی بصورت حضوری است. این روش اصالتا متعلق به ساحت عرفان است. در سنت فلسفه اسلامی، روش شهودی اولین بار توسط شیخ اشراق مطرح شد. پس از شیخ اشراق، ملاصدرا نیز شهود را بعنوان روشی معتبر در ادراک حقایق پذیرفت. تحقیق حاضر درصدد بررسی شهود از دیدگاه ملاصدرا است. این بررسی در دو گام صورت می‌گیرد: گام اول تبیین نظری شهود از منظر ملاصدرا در قالب مهم‌ترین محورهای مرتبط با آن از جمله تعریف و ماهیت شهود، فرآیند ادراک شهودی، جایگاه شهود، حقانیت و حجیت معرفت شهودی و... در گام دوم بررسی میدانی کارکرد شهود در نظریه‌پردازی او که از رهگذر طرح برخی از مهم‌ترین نظرات فلسفی او و بررسی فرآیند تکوین و شکل‌گیری هر یک از این نظریات صورت می‌پذیرد تا از در خلال این بررسی کیفیت حضور در آراء فلسفی ملاصدرا معلوم شود. ملاصدرا معرفت شهودی را معرفتی حضوری می‌داند که نفس بر اثر تکامل و ارتقاء وجودی قابلیت ادراک حضوری معانی و حقایق عینی را بدست می‌آورد. از منظر ملاصدرا معرفت شهودی یقینی‌تر از معرفت برهانی است و حیطه‌ی ادراک آن وسیع‌تر از عقل است. برخی از عبارات ملاصدرا بگونه‌ای است که گویا شهود در عرض برهان در فلسفه بکار می‌رود اما در برخی عبارات دیگرش مبنا را در بحث نظری برهان می‌داند. به هر روی اگر شهود در عرض برهان بکار رود باید در فرآیند و مراحل نظرورزی ملاصدرا همپای برهان حضور داشته باشد. براساس بررسی‌ای که نسبت به برخی از مهم‌ترین آراء ملاصدرا صورت پذیرفت معلوم شد که در هیچ یک از این نظریات شهود بعنوان یک روش در مقام اثبات و داوری و آزمون صدق و کذب گزاره‌های فلسفی بکار نرفته است. کارکرد شهود در آراء ملاصدرا بصورت جدی صرفا در مقام ایده‌پردازی و تعمیق معارف برهانی قابل مشاهده است و ارجاعات ملاصدرا به دستاوردهای معرفتی عرفا نیز نوعا استشهادی است. بنابر نتایج حاصله از این رساله، شهود در حکمت متعالیه بعنوان یک روش در اثبات گزاره‌های هستی‌شناسانه فلسفی بکار نرفته است فلذا عبارت‌های ملاصدرا در خصوص همسانی برهان با شهود را باید به تایید شهود بعنوان مشرب فیلسوف تفسیر کرد و نه روش نظرورزی او. بدین معنا که فیلسوف باید نسبت به همه‌ی مشرب‌های فکری آغوشی گشوده داشته باشد و در اخذ ایده و فرضیه‌ها خود را به تاملات عقلی و بحث‌های نظری محدود نکند ولی هر ایده و فرضیه‌ای برای اینکه رنگ و اعتبار فلسفی بگیرد باید با محک برهان سنجیده شود. نیتیجه آنکه ملاصدرا در عمل همچنان فلسفه را هستی شناسی عقلی و برهانی می‌داند.
  • تعداد رکورد ها : 1782