جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 951
بررسی تفسیر آیات حاوی اسماءالحسنی در تفسیر مخزن العرفان (در شش اسم رزاق، شکور، غفور، رحمان، رحیم، ورود)
نویسنده:
ساره حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیات متعدّدی به صراحت بیان داشته که همه‌ی اسماء الحسنی تنها مخصوص ذات حق است از آن جهت که غیر او هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند دارای کمالی مطلق باشد. خداوند از طریق ذکر این اسماء نیکو، شناخت ذات وصف ناپذیرش را برای انسان‌ها میسّر می‌سازد. عرفا و حکما، آدم را به اعتبار آنکه همه‌ی اسماء را از خداوند آموخت، آیینه‌ی وجود حق و تجلّی اسماء و صفات او می‌شمارند. بنابراین وجود آدم، صورت مجمل عالم و هدف غایی نظام هستی است چرا که با آفرینش او اراده‌ی پروردگار به ایجاد موجودی که نمودگاه کمالات الهی باشد تحقّق یافته است. در داستان آدم آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمّیّت دارد، دو مسأله است: 1- برگزیده شدن آدم به عنوان جانشین خداوند 2- تعلیم اسماء به آدم جهت شایستگی آدم برای خلافت الهی و برتری او نسبت به فرشتگان. مقصود از تعلیم اسماء از این حیث بوده که خداوند انسان را از قوا و حواسّ مختلف خلق کرده تا از طریق آن‌ها مستعد و مهیّا برای شناسایی حقیقت اشیاء و خواص آن‌ها گردد و نحوه‌ی فراگیری و معرفت حقیقی به این علم را از طریق الهام فطری در درون انسان به ودیعه گذارده تا هر انسانی به قدر ظرفیّت وجودی خود از آن بهره مند گردد. بانو امین در معنای اسماء تعلیم داده شده به آدم دو احتمال را پذیرفته است: 1- اسماء نام ملائکه باشد به اعتبار انواع و اشخاص آنها 2- اسم، لفظی دال بر معنا و غیرمقیّد به زمان‌های سه گانه است.اسماء الهی به حسب ازدواج آن‌ها با یکدیگر و توالدی که از این حیث حاصل می‌شود، غیر محصور و بی نهایت است. گرچه برخی آن‌ها را از حیث اصول و امّهات محصور دانسته اند. در این پایان نامه اسماء شش گانه «رحمان»، «رحیم»، «غفور»، «شکور»، «رزّاق» و «ودود» مورد بررسی قرار گرفته است. مخزن العرفان تفسیری ترتیبی، جامع و عصری است که با صبغه‌ی عرفانی تألیف شده است. از منظر بانو امین تجلّی اسماء الحسنای الهی ذیل آیات متناسب با مضمون و هدف آن‌هاست. این تناسب گاه ظاهر و صریح و گاه غیرصریح و باطنی است. ایمان به وحیانیت قرآن؛ تصدیق مصونیت قرآن از تحریف؛ معجزه دانستن قرآن؛ تأکید بر تفسیرپذیری قرآن و تأیید حجّیت ظواهر قرآن از مبانی عام تفسیری مخزن العرفان است. مبانی خاص بانو امین نیز عبارتند از: استناد به روایات؛ بهره گیری از عقل و اجتهاد؛ بهره گیری از دریافت‌های قلبی و شهود عرفانی. ضمن آن که در بهره گیری از دریافت‌ها و الهامات غیبی پیوسته بر چهار بینش: اجتهادی؛ فلسفی- کلامی؛ عرفانی و حدیثی خود متّکی بوده است.
صفات الهی امام از منظر امام رضا (ع)
نویسنده:
نرگس‌السادات بیننده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم کلامی بحث تبیین و تحلیل صفات الهی امام است که موضوع این رساله ‌است. پرسش محوری این رساله این است که از نظرگاه امام رضا(علیه السلام) امام چه اوصاف و ویژگی‌هایی دارد و این صفات در سخنان ایشان چگونه تبیین می‌گردد؟ بررسی روایات نشان می‌دهد که از منظر این بزرگوار، امام همانا حجت خداوند بر روی زمین و واسط? فیض الهی است و حضورش در همه زمانها و اعصار ضرورت دارد. امامت امری است الهی، که در وجود هر آن کس که بخواهد قرار می‌دهد. دریافت و حفظ و رسانیدن احکام و حکمت‌های الهی(هدایت تشریعی) و نیز هدایت تکوینی در دنیا بر عهده امام است. چنین مسئولیتی مستلزم برخورداری از برترین علم و بالاترین قدرت عادلانه وخطاناپذیر است. چنین مقامی با طلب کردن و اکتساب بدست نمی‌آید، بلکه موهبت ویژه الهی است و تنها در این صورت شخص به این مقام نائل می‌گردد؛ زیرا محدودیت‌ بشر در این دنیا به او اجازه رسیدن به این صفات را از راه‌های عادی نمی‌دهد. امام به هرآنچه در هدایت مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم موثر باشد، عالم است. علم امام باید نیاز همه انسانها را در هر سطحی از علم و معنویت و در هر مقام و مرتبه‌ای از درجات قرب الهی در برگیرد تا وی حجت مطلق خداوند بر همه انسانها باشد. عصمت ویژه‌ای که در وجود پیامبران و امامان(علیهم‌السلام) نهاده‌شده، تنها در سایه تأیید خاص الهی امکان پذیر است. امام با توفیق الهی به مرتبه‌ای می‌رسد که با اراده و اختیار خود راه هدایت را بر می‌گزیند و هرگز به خطا درنمی‌افتد. خداوند با اعطاء علم لدنی و نیز تفضل ویژه خود، امام رادر اندیشه و کردار و گفتار در تمام لحظات حیاتش از هر خطا و اشتباهی از روی سهو یا عمد مصون داشته است. برگزیدن امام به دست مردم، نظر به اوصاف و ویژگی‌های تبیین شده، محال است؛ امامت مقامی است که شناخت کنه آن دور از دسترس عقل‌ متعارف انسانهاست و دیگر مردمان با اندیشه‌هایشان به آن راه ندارند. خداوند از راه جعل ویژگی‌های یاد شده در وجود فرد، او را به عنوان امام نصب می‌نماید. این انتصاب الهی از راه نص و نشانه‌های دیگر بر مردم آشکار می‌شود. اما برخلاف رویکرد این نوشتار، برخی شرق شناسان و افراد متاثر از آنان، با بهره‌گیری از نوعی نگاه تاریخی به عقاید شیعه برآنند که اثبات کنند عقاید کنونی شیعیان درباره امامت پشتوانه‌ای در اندیشه رایجِ عصر ائمه (علیهم‌السلام) نداشته‌است و بسیاری از اوصاف و ویژگی‌های الهی امام، مانند علم غیب، عصمت و نصب و نص الهی، در طول تاریخ بر تفکر شیعی افزوده شده و جزء عقاید شیعیان نخستین نبوده ‌است‌ و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز چنین ادعاهایی درباره خود نداشته‌ و حتی با آن به مبارزه پرداخته‌اند. این اندیشه با فروکاهی امامان از مقام و منزلت برتر و قدسی‌شان به دانشمندان مجتهد پرهیزگار، اینگونه می‌نماید که هر ویژگی ماورایی که امام به آن متصف شود، غیر‌بشری است و از طریق غالیان و مفوضه به اندیشه شیعی راه یافته‌است. نگارنده این رساله برآن است که به راستی برخی ویژگی های امام فراتر از بشر عادی است و به همین دلیل است که شایستگی پیشوایی بندگان را دارد. این نوشتار در چهار فصل کلیات، علم امام، عصمت و نصب و نص الهی از منظر امام رضا(علیه‌السلام) تدوین شده‌است. در فصل علم، مباحث ضرورت، گستره و نوع علم امام و شیوه دستیابی او به علم و در فصل عصمت، ضرورت عصمت امام، عصمت در خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، مفهوم و سرچشمى عصمت امام و در آخر در فصل نصب و نص الهی، ضرورت و شیوه انتصاب امام از جانب خداوند عزّوجلّ و راه شناخت و دستیابی مردم به امام طرح شده و هر فصل نیز با بررسی و نقد شبهات مرتبط به پایان رسیده‌است.
علم خداوند به جزئیات از دیدگاه حکمت متعالیه و بررسی آن در آیات و روایات
نویسنده:
زهرا رسولی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهمی که در بحث خداشناسی از جایگاه ویژه ای برخوردار است مسأله علم خداوند به جزئيات عالم هستي (ماديات) قبل از آفرینش و در مقام ذات و همینطور بعد از خلقت و در مقام فعل می باشد. در این پژوهش به بررسي علم خداوند به جزئيات از ديدگاه حكمت متعاليه و آیات و روایات پرداخته شده است.در ابتدا،مبادی تصوري و تصديقي مسأله علم مانند ماهيت و اقسام علم بیان شد و معلوم گردید که ماهیت و حقیقت علم از نگاه فیلسوفان حكمت متعاليه،از سنخ وجود است و از مقولات ماهوی نیست و از آنجا كه نظريه حكمت متعاليه تكامل يافته و مبتنی بر حكمت مشاء و اشراق است، لذا در ادامه به تبيين ديدگاه ابن‌سينا و شيخ اشراق پرداخته شد.از نگاه ابن سینا،علم الهی به جزئیات به وسیله صور مرتسمه و به نحو کلی است و از نظر شيخ اشراق، علم خداوند به موجودات مادی به وجود عینی آنها تعلق می گیرد. پس از بررسي و ارزيابي اين دو ديدگاه توسط صدرالمتألهين، ديدگاه وي كه علم اجمالي خداوند در عين كشف تفصيلي در مقام ذات است مطرح گرديد، ايشان اين نظريه را به دو طريق تبيين و اثبات مي‌كند: يكي شيوه‌ي فلاسفه است كه در آن از قاعده‌ي «بسيط الحقيقه كل الاشياء» استفاده كرده است و ديگري طريقه عرفاست، كه علم پيشين الهي را در مقام ذات به نحو تفصيلي تبيين و مبرهن مي‌سازد.سپس رأي نهايي صدرالمتألهين در ارتباط با علم خداوند به موجودات در مقام فعل بيان گردید.در محتوای آیات قرآن و روایات ائمه علیهم السلام تصریح به علم خداوند به جزئيات قبل و بعد از آفرینش شده ولی تبیینی که مبتنی بر اصولی مانند اصول فلاسفه باشد،دیده نشد اما در ارتباط با ویژگیهای علم الهی،وجوه مشترک زیادی همچون ذاتی بودن،حضوری بودن، اکتسابی نبودن،مطلق و نامتناهی بودن،عدم شباهت میان علم خدا و موجودات و... میان نظرات فیلسوفان حكمت متعاليه و محتوای آیات و روایات وجود دارد. کلید واژه ها:علم خداوند، جزئيات، علم حضوری، قاعده «بسيط الحقيقه كل الاشياء»، حکمت متعالیه، علم الهی در آیات، علم الهی در روایات.
زبان دین از دیدگاه پل تیلیش و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه فرح‌بخش
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث درباره‌ی زبان دین به معنای خاص آن ( چگونگی اتصاف خداوند به صفات و افعال) از دیرباز مورد توجه متفکران مسلمان و غیرمسلمان بوده است. ارائه‌ی رویکردهایی متفاوت هم‌چون رویکرد تمثیلی، سلبی، تأویلی و نمادین به گزاره‌هایی که صفاتی انسان‌وار از خداوند ارائه می‌دهند گواه بر این مطلب است.از این میان پل تیلیش فیلسوف و متکلم معاصر آلمانی زبان دین را تماما نمادین دانسته و قائل به تحویل‌ناپذیری نماد است به این معنا که نمادها قابل ترجمه به زبان حقیقی نیستند و تنها مواجه‌ی انسان با امر مطلق را امکان‌پذیر می‌سازند. در مقابل علامه طباطبایی فیلسوف واندیشمند مسلمان زبان دین را ترکیبی از تمثیل، تشبیه، کنایه و نوعا رمز می‌داند که این زبان قابل ترجمه به زبان حقیقی است به این معنی که این صفات بین انسان و خداوند به نحو مشترک معنوی هستند و انسان می‌تواند در حد توان خود این صفات را بفهمد . در مقایسه‌ی این دو دیدگاه روشن می‌شود که نظریه‌ی نمادین دانستن زبان دین راه شناخت خدا را بر انسان می‌بندد و به تعطیل عقل منجر می‌شود در حالی که اشتراک معنوی صفات بین خدا و انسان می‌تواند، هرچندبه میران کم، ما را در شناخت خداوند یاری کند.
قاعده‌ی لطف و مبانی کلامی آن
نویسنده:
اقدس حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه قاعده‌ی لطف است که پس از قاعده‌ی حسن و قبح عقلی مهمترین قاعده‌ی کلامی به شمار می‌رود. رتبه‌ی منطقی و جایگاه این قاعده بعد از آن است که بدانیم برای هر انسانی اعم از مومن و کافر تکلیفی وجود دارد و این تکلیف برای هر دو گروه نیکو و حسن است. همانگونه که متکلمین و فلاسفه بر این امر متفقند و حسن بودن آن را به وجهی تبیین و توجیه می‌کنند. قاعده‌ی لطف میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیرباز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای اعتقادی قرار گرفته است. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت، وجوب عصمت، وجوب امامت و... از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده‌اند. لطف در اصطلاح متکلمان از صفات فعل الهی است و آن چیزی است که نزدیک می کند مکلف را به سوی طاعت و دور می‌کند او را از انجام معصیت به شرطی که به حد الجاء و اضطرار نرسد یعنی اختیار مکلف باقی بماند. اکثر متکلمان شیعه از طرفداران قاعده‌ی لطف به شمار می‌روند و آن را به عنوان قاعده‌ی عقلی- کلامی پذیرفته‌اند. اما گروهی از متکلمان معتزلی و متکلمان اشعری به دلیل نفی کردن حکم عقل و عدم پذیرش حسن و قبح عقلی این قاعده را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده‌اند. دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات این قاعده وجود دارد، مهم‌ترین دلیل این است که عقل با توجه به اصل حکمت خداوندی بر لزوم لطف به عنوان یکی از صفات فعلی حکم می‌کند و ترک آن را بر خداوند قبیح و ناروا می‌داند.در قرآن و روایات هم پیرامون لطف مطالبی بیان شده‌است و لطیف بودن یکی از صفات الهی به شمار می‌رود. شبهاتی از طرف مخالفان به ویژه در مسئله‌ی امامت وارد شده است که در متن رساله برخی از شبهات و پاسخ آنها بیان شده است.
معناشناسی سمع در قرآن کریم
نویسنده:
فاطمه شرکت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«سمع» در وصف خداوند، از صفات ذات الهى و به معناى علم او به شنيدنى ها و حضور همه عالم در محضر اوست، و در وصف انسان از جمله ابزار ادراکی وی به شمار می رود که بسیاری از ادراکات، لذت ها، محسوسات و معرفت ها از این طریق و به واسطه نعمت گوش دریافت می گردد. این رساله با هدف تبیین آیات بسیاری از قرآن که حاکی از آن است که خداوند متعال نه تنها سخن بندگان را مى‏شنود بلکه نسبت به همه چیز شنواست و این که او از سر رحمت و محبت خود، انسان را به سمع همراه با دیگر وسايل و ابزار ادراکی مجهز كرد تا با استفاده از آن ها، با جهان خارج ارتباط برقرار نماید و حوادث و وقايع اطراف و همچنين عالم درون خود و تغييرات حاصل در آن را ادراك كند، نگارش گردیده است. در این راستا، از آن جا كه مطالعات معناشناسی از كارآمد ترین روش های فهم معنا در قرآن به شمار می آید، در این پژوهش، برای مطالعه و استخراج مفهوم قرآنی سمع با استفاده از این دانش کوشش گردیده تا نقش و اهمیت آن مورد بررسی قرار گیرد. لذا فصل اول آن به کلیاتی در زمینه موضوع معناشناسی سمع پرداخته و در فصل دوم روش معناشناسی نظری و مفاهیم مطرح در آن از جمله روابط همنشینی و حوزه معنایی معرفی شده است. در فصل سوم پس از واژه شناسی سمع، به اهمیت آن و عوامل بازدارنده در آن اشاره گردیده و به دنبال آن مراتب سمع در انسان ها و آثار و عوارض آن تییین شده است. سپس در فصل چهارم همنشین های سمع در دو حوزه معنایی ابزار ادراکی انسان و اسمای الهی مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل پنجم با ترسیم حوزه معنایی سمع، به تبیین جایگاه آن در حوزه های معنایی اساسی ایمان و کفر در قرآن پرداخته شده و سپس ارتباط سمع با مفاهیم اصلی و واحدهای هم حوزه آن مشخص گردیده است. در این سیر پس از تبیین ساز و کار معنایی سمع در قرآن مشخص گردید که آیات قرآن سمع را به عنوان یک ابزار ادراکی همراه بصر، در کنار قلب و فواد و جلد معرفی می نماید که دارای نقشی مهم در ادراک و یادگیری و دریافت است. انسان که بر اساس حکمت الهی موجودی مختار است، نسبت به این ابزار توانایی کنترل دارد و چنانچه از این مجاری ادراکی به گونه ای مناسب و درست بهره ببرد، در پرتو شکوفایی آن به سعادت و رستگاری می رسد؛ و اگر آن را اسیر امیال و هواهای نفسانی خود نماید، پایانی جز ضلالت و شقاوت نخواهد داشت. بنابراین سمع در میان دیگر ابزار ادراکی و در ارتباط با آن ها دارای ارزش و مقامی خاص، و در همنشینی با آن ها شامل مراتبی بوده و در حوزه های معنایی قرآن از جایگاهی ویژه برخوردار است.
جایگاه عفاف در سبک زندگی اسلامی
نویسنده:
زهره سادات رنجبر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
عفاف یکی از فضائل مهم اخلاقی است که موجب کرامت انسان می‌شود و اسلام آن رامانند تقوا، بسیار مورد توجه قرار داده است. این موضوع چنان دارای اهمیت است که رعایت نکردن عفت زیربنای روابط فردی و اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند. بنابر این شناخت این ارزش و پایبندی به آن می‌تواند آسیب‌هایی که دامن‌گیر روابط می‌شود را برطرف نماید. لذا شناخت جایگاه عفت در زندگی انسان اهمیت زیادی دارد. هدف از این پژوهش تبیین جایگاهو نقش عفاف در تنظیم روابط افراد و نشان دادن سبک زندگی عفیفانه از نظر اسلام است تا با ارائه آن، انسان‌ها با این شیوه‌ی زندگی آشنا شوند و خانواده‌ها و مراکز مسئول تربیت انسان‌ها، نسلی عفیف را تربیت نمایند و جامعه اسلامی از آلودگی و انحراف مصون بماند. روش این تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است و با استفاده از آیات و روایات و تحلیل آنها، سبک زندگی بر اساس الگوی عفت و حیا ارائه می‌گردد. از نتایج پژوهش این است که عفاف ریشه در حیا دارد و صفتی در وجود انسان است که او را از گناه و زشتی دور می‌کند. عفت فراتر از حجاب است و همه رفتارهای انسان اعم از نگاه، کلام، معاشرت، اقتصاد و ... را شامل می‌شود. جایگاه عفت در سبک روابط انسان در دو سطحِ خانواده و جامعه، با توجه به آموزه‌های دینی و سیره اهل بیت: مطرح می‌گردد. در سطح خانواده، سبک روابط عفیفانه بین همسران، والدین و فرزندان، خویشان و غیرخویشان و همچنین در سطح جامعه سبک روابط عفیفانه با نامحرم، محیط کار و تحصیل، تفریح و اوقات فراغت مطرح می‌شود تا به واسطه آنها سبک روابط اجتماعی بر اساس آموزه عفاف تبیین گردد.
نظریه عدل الهی پویشی در مقایسه با عدل الهی شهید مطهری
نویسنده:
زهرا صداقت زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث عدل و مباحث پیوسته آن از اهمیت و جایگاه والایی در معارف اسلامی‌ برخوردار بوده است و بیان کننده رابطه حق با جهان و انسان است. استاد مطهری به عنوان یکی از حکیمان متأله در سنت فلسفه اسلامی‌ و وایتهد به عنوان فیلسوف خداباور در ساحت تفکر فلسفه غربی، هر کدام با مبانی و تئوری خاصی به تحقیق و تدقیق ژرف در رابطه عدل الهی با مسأله مهم شرور پرداختند. استاد مطهری با استفاده از مبانی اصالت و خیربودن وجود، عالم بودن، قادر و حکیم بودن خداوند و احسن بودن نظام هستی و راه حل‌های عدمی ‌بودن شرّ و تفکیک ناپذیری شرور از خیرات در نظام عالم و غلبه خیرات بر شرور و آثار و فواید شرور در مسأله شرّ، مشکل شرور را حل می‌کند. استاد مطهری با شیوه شیوا و سهلِ همیشگی خویش در این مسأله ژرف کاوی کرده است و از مثال های زنده ای برای تفهیم این بحث باریک استفاده می‌کند. اگر چه امهات مسائل را از دیگران بویژه ملاصدرا می گیرد، شرح و بسطی که به آن می دهد هوشمندانه و ابتکاری است. همچنین از آثار ابتکاری استاد شهید که سایر حکما و متکلمان از این نکته غافل بوده اند و آن را مطرح نکرده اند در باره نقش و مسئولیت انسان در جهت کاستن کژی ها و پیراستن جهان از بدی ها است که این مورد را می‌توان به عنوان نقطه اشتراکی در دیدگاه دو فیلسوف بیان کرد.وایتهد بر اساس برخی مبانی الهیاتی و انسان شناسی مسیحی و با استفاده از توصیف جهان ممکن بر اساس اصل پویش و جاری کردن آن در صفات خداوند از جمله قدرت او به توجیه وجود شرور در عالم پرداخته است.
بررسی تطبیقی علم الهی از منظر حکمت اشراق و حکمت متعالیه
نویسنده:
زینب مشایخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پژوهش تلاش شده تا دو نظریه حکمت اشراق و حکمت متعالیه در باب علم الهی تبیین و تطبیق گردد. درست است که بخشی از موضوع رساله مربوط به حکمت متعالیه است ولی از آنجا که ملاصدرا موسس حکمت متعالیه است و دیدگاه شخصی وی مبین نظریات حکمت متعالیه است دیدگاه این دو بزرگوار یعنی شیخ اشراق و ملاصدرا مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول این رساله، به مبادی تصوریه و تصدیقیه بحث علم خداوند پرداختیم مطالبی همچون: تعریف علم، اقسام علم و... .فصل دوم به دیدگاه شیخ اشراق اختصاص یافته است. شیخ اشراق بر این باور است که علم واجب به اشیاء، غیر از حضور اشیاء در حضور واجب ،معنای دیگری ندارد علم در واقع همان حضور شیء نزد شیء دیگر است، بنابراین تمام موجودات در محضر حق تعالی حاضرند. دیدگاه شیخ اشراق به علم حضوری علم واجب به اشیاء شهرت دارد. که در انتهای این فصل اعتراضات شیخ اشراق بر نظر ابن سینا در این رابطه مطرح می‌شود که ملاصدرا به پاسخ آن اعتراضات پرداخته و به نوعی از نظریه مشاء دفاع می‌کند.در فصل سوم ،اختصاصاً نظریه ملاصدرا در باب علم ازلی واجب به خود و ماسوا مطرح شده است. ملاصدرا برای تبیین علم واجب به ماعدا ،دوروش را طی می‌کند: اول ،روش حکما و دوم، روش عرفا. در این بخش ،روش برهانی به این نحو بیان شده است که با مقدمات برهانی، علم واجب به ماسوا را در مقام ذات واجب اثبات می‌کند و کمبود دیدگاه مشاء و اشراق را در این می‌داند که علم واجب را در مقام ذات اثبات نمی‌کنند و این موجب نقص ذات واجب می‌شود. در روش عرفانی با بیان چند مقدمه، به این نتیجه می‌رسیم که واجب در مقام ذات، علم به ذات و صفات و لوازم ذات و صفات داشته و هیچ کدام خارج از ذات نمی‌باشد.در فصل چهارم ،علم فعلی واجب تعالی به مادیات از نظر ملاصدرا بیان شده است. ملاصدرا با به کار بردن مبنای اصالت وجود و لوازم آن یعنی :بساطت و وحدت تشکیکی وجود به منظور اثبات مساوقت علم و وجود به بیان کیفیت علم فعلی واجب به مادیات می‌پردازد و این که تغییر در علم فعلی واجب تعالی به مرتبه مادیات، موجب اثبات هیچ نقصی برای وی نمی‌باشد.فصل پنجم نیز نگاهی انتقادی و تطبیقی به هر دو دیدگاه داشته که محوریت این پایان‌نامه را تشکیل می‌دهد.
بررسی اندازه راهیابی تفسیر عقلی به کتاب التفسیر صحیح بخاری و تحلیلی از آن
نویسنده:
علیرضا پوربرات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر قرآن – در دوره هایی که بر آن گذشته- با گرایش ها و روش های گوناگون رخ نموده است. تفسیر عقلی ( اجتهادی) یکی از دو نوع عمدۀ تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. در این مسیر، در سدۀ سوم هجری، محمد بن اسماعیل بخاری، روایات تفسیری سلف را در بخشی از جامع حدیثی نامدار خود، به نام « کتاب التفسیر» جای داد و افزون برا ین ، برخی واژگان و جنبه های گوناگون آیات را بدون استناد به سخن پیشینیان، تفسیر کرد که باید آن را « تفسیر عقلی» نامید. بررسی میزان این رویکرد تفسیری و تحلیلی از چگونگی راهیابی آن به « کتاب التفسیر» وجهۀ همت و کوشش ما در این پژوهش خواهد بود.در این پایان نامه می کوشیم که پس از گفته هایی درباره ی تفسیر اثری و عقلی و مرحله گذار از اثر به عقل، گزارشی از شیوه ی کارکرد بخاری و میزان کاربرد خرد- با آوردن نمونه هایی از آن- را در این کتاب بیان و در پایان، زمینه ها و بستر هایی را ارزیابی کنیم که موجب شد بخاری همراه آوردن روایات، برای شرح و تفسیر آنها، خرد خود را به کار گیرد و تفسیر اثری اش را با آن در آمیزد.در این پژوهش برای دقیق تر شدن کیفیت کار ، افزون بر بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی، از نقشه های جغرافیایی ، جدول ، اعداد و ارقام نیز سود جسته ایم.در پایان باید گفت که این تفسیر با آن که در سده های نخستین اسلامی نوشته شده، با برکناری از رویکرد اثریِ صرفِ تفسیر های اندک آن دوران ، گوشه ها( چشمه ها)یی از به کارگیری خرد را در تفسیر، به صورت ساده و بیشتر در حد معنی کردن کلمات ، با رویکرد ادبی، نشان داده است که ریشه ی چنین رویکرد نوآمدی را در اندیشۀ بخاری ، می توان در ایرانی بودن و تاثیر گذاری زمینه ها و بستر های عقل گرایی بر مردم خراسان بزرگ چون گذر جادۀ ابریشم ، رواج فقه حنفی ، سر برآوردن فرقه معتزله ، نهضت ترجمه و پیدایش علوم جدید ، جستجو کرد.
  • تعداد رکورد ها : 951