جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
تفسیر و مفسران
>
تفسیر قرآن
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
تعداد رکورد ها : 2253
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 5
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره احقاف ,
سوره اخلاص ,
سوره جاثیه ,
سوره جمعه ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره زلزال ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره مجادله ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره ناس ,
سوره الرحمن ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره حجرات ,
سوره حدید ,
سوره حشر ,
سوره محمد ( ص ) ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره ممتحنه ,
سوره منافقون ,
سوره نازعات ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
سوره انسان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سوره «جاثیه» تا آخر قرآن پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 3
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره ابراهیم ,
سوره کهف ,
سوره نحل ,
سوره نور ,
سوره یوسف ,
سوره اِسراء ,
سوره انبیاء ,
سوره حج ,
سوره حِجر ,
سوره رعد ,
سوره طه ,
سوره مریم ,
سوره مؤمنون ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سیزده سوره از سوره «یوسف» تا سوره «نور» پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 2
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره توبه ,
سوره مائده ,
سوره هود ,
سوره اعراف ,
سوره انعام ,
سوره اَنفال ,
سوره یونس ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد دوم کتاب به تفسیر سوره های مائده، انعام، اعراف، انفال، توبه، یونس و هود پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
الروايات الواردة عن عبد الله بن عباس التي توهم الطعن في رسم المصحف
نویسنده:
منصور بن حمد العيدي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
تفسیر قرآن
چکیده :
هذا البحث يتناول بالدراسة والتحليل الروايات الواردة عن ابن عباس التي يوهم ظاهرها الطعن في رسم المصحف. ويهدف البحث إلى حصر الروايات عن ابن عباس الطاعنة في المصحف، وبيان صحتها أو ضعفها، والإجابة عن المشكل منها، وبيان أنه ليس ثمة ما يطعن في عقيدة المسلمين تجاه سلامة النص القرآني، ومعرفة مواقف العلماء من هذه الآثار ومناقشتها، والخروج بالرأي الراجح. أما المنهج الذي اتبعته هو المنهج الاستقرائي الموصول بالتحليل، المتمثل في استقصاء كل ما ورد عن ابن عباس، والحكم عليه سنداً وتوجيهه متناً، والوقوف على آراء العلماء تجاهها. وخلص البحث إلى بعض النتائج هي: 1 - صريح ما ورد عن ابن عباس من الطعن في رسم المصحف محدود جداً، ولا يتجاوز أربع روايات. 2 - ليس كل ما ورد عن ابن عباس من طعن صريح في الرسم ثابتًا، بل ظهر للباحث أن ما يغلب على الظن صحته روايتان، فقط. 3 - لم يرد عن ابن عباس تنصيص على خطأ زيد بن ثابت، وإنما ورد تخطئة الكاتب، وهي كلمة تحتمل عدة معانٍ. 4 - بيّن الباحث أنه على فرض إرادة ابن عباس لزيد بن ثابت، فإن هذا لا يقدح في سلامة النص القرآني. 5 - ظهر للباحث موافقة ابن عباس لشيخه أبي بن كعب > في القراءة وتأثره بذلك، وأن عدداً من هذه القراءات الشاذة التي ذكرها ابن عباس قد قرأ بها أبي بن كعب >. ويوصي الباحث بما يلي: 1 - توسيع البحث في هذا الموضوع؛ ليشمل ما ورد عن الصحابة والتابعين. 2 - ينبغي للباحث عدم الركون إلى بعض الردود التي وردت على هذه الآثار المشكلة، بل عامتها محل نقاش وبحث، فعلى الباحث إعادة النظر فيها. 3 - ينبغي للباحث أن لا يكون هدفه من بحث هذه المسائل الرد على شبهات الطاعنين في سلامة المصحف، فإن هذا سيحرف بحثه عن الجادّة المستقيمة. 4 - المتصدي لبحث هذا الموضوع، عليه أن يُعالجه من جهة الثبوت، ومن جهة الدلالة، وإغفال أحد الأمرين لن يوصل إلى النتيجة السليمة.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 151 تا 184
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير عرائس البيان فی حقائق القرآن - المجلد الثالث (النور - الناس)
نویسنده:
ابو محمد صدرالدین روزبهان بن ابی نصر البقلی؛ تحقیق: احمد فرید المزیدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر عرفانی
,
تفسیر عرفانی
,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
چکیده :
عرائس البيان في حقائق القرآن اثر صدرالدين روزبهان بن أبى نصر بقلى (م606ق)، تفسيرى است عرفانى بر طريقه اهل تصوّف كه شيخ روزبهان به زبان عربى آن را نوشته است. البته اين نام در تمام نسخ يكسان نبوده و با اندكى اختلاف به كار رفته است: 1-عرائس البيان في تفسير حقائق القرآن، 2- عرائس البيان في معاني القرآن، 3- عرائس البيان في حقائق البيان و در برخى متون تاريخى از اين تفسير با عنوان «تفسير عرائس» نام برده شده است. عرائس البيان، قديمىترين تفسيرعرفانى براى قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنى بر تأويلهاى ايشان مىباشد. اين تفسير، به لحاظ تاريخى اهميت دارد؛ چرا كه اين اثر به دنبال ظهور تفاسيرى چون لطايف الإشارات قشيرى كه از اركان مهم تفسير عرفانى محسوب مىشود و نيز در امتداد حركت غزالى در عرفان، ظهور مىيابد. در عرائس البيان، نوعى پيوستگى بين ميراث عرفانى گذشته و آثار صوفيانه بعدى، ملاحظه مىكنيم. روزبهان بقلى در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتى بس بزرگ است. به بيان ديگر مىتوان گفت اين تفسير در حكم نوعى دايرةالمعارف اقوال عرفانى مشايخ اين مكتب است. در يك نگاه كلى تفسير عرائسالبيان، تفسيرى است بر مذاق صوفيان و در تأييد مكتب عرفانى او. از اين نظر تأويلات او متكلفانه و بعيد است و با تأويل در معناى معهود قرآنى آن -كه اجتنابناپذير است- به كلى متفاوت است. خواننده عرائس البيان قبل از آنكه بتواند از آن استفاده تفسيرى ببرد، بايد با اصطلاحات عرفانى، ادبيات استعارى و بيش از حدّ انتزاعى او و تجارب عرفانى روزبهان آشنايى داشته باشد. اين تفسير متضمن تمام سور قرآنى است؛ يعنى از فاتحة الكتاب تا سوره ناس؛ جز آنكه روزبهان در اين تفسير به همه آيات نپرداخته است. بسيارى از آنها را بدون اينكه توجهى داشته باشد، رها ساخته و به همين منوال گاهى در يك آيه، جزئى را به تفصيل شرح كرده و جزء ديگر را ناديده گرفته است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را مىآورد و پس از آن رأى و گفتار خويش را بيان مىكند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه مىپردازد. آثار عرفانى روزبهان بقلى تداعىكننده جهانى پررمز و راز و خيالانگيز است. تصور و استنباطى روشن از چنان جهانى - بهويژه براى اذهانى نامأنوس با آن زبان و ادبيات - به سادگى ميسر نمىباشد؛ زيرا اسلوب بيان و حتى محتواى چنين سخنانى از مقوله حرفهاى معمولى نمىباشد. بنا به سخن نوه او شرفالدين، درك و فهم سخنانى از اين دست، مستلزم استحضار در علوم باطن و [نيز] وقوف بر اصطلاحات ارباب تحقيق مىباشد. سبک او در نوشتن غالباً متكى بر فواصل موسيقى موزون و متقابل مىباشد و از تكرار كلمات يا جملات و عبارات و گاهى فقرات هماندازه، ايقاعاتى جالب و نغز توليد مىكند و غالباً سجعى همانند ريتم موسيقى در اين فواصل به كار میبرد. براى مثال ذيل آيه: و بشّر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أنّ لهم جنات تجري من تحتها الأنهار... (و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جوىها روان است) (بقره، آيه 25) چنين گفته است: «إن لأهل المعرفة، جنات، جنة العبودية و جنة الربوبية و جنة المعرفة و جنة المحبة و جنة القربة...». همچنين روزبهان در اين تفسير قدرت خويش را در ارائه اسلوبى رمزى -ضمن التزام به وحدت موضوع- نمايانده است؛ چنانكه گويى قبل از آنكه وى عالم يا مفسر و يا حتى عارفى باشد؛ او را در چهره هنرمندى مىنگريم كه روح هنر او مدخل عشق و جمال است كه در نهايت به سوى حقيقت رهنمون مىگردد. همه اين استعارات و رموز را در بيان خود بهكار مىبندد، اما اين همه، حول محور دل و جان عارف است و بس. در همين مورد، وى ترجيح مىدهد كه مقصود خود را -با همين روش- به استناد آياتى ديگر از قرآن بيان كند تا به هر حال تفسير او از قاعده اساسى (القرآن يفسّر بعضه بعضاً) نيز پيروى كرده باشد. گزارش محتوا: روزبهان در مقدمه عرائس اين نكته را بيان مىدارد كه: «پس از گفتار خويش، سخنان نغز و اشارات دقيق استادانم را تبرکاً يادآور شدم». بر مبناى اين سخن، مىتوانيم بنيان تفسير يا تأويل او را در اين اثر عرفانى به ياد ماندنى، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيرى خود را در ميان سخنان صوفيانى چون: جنيد بغدادى، شبلى، سهل تسترى، ابن عطاء آدمى، ابوبكر واسطى، ابوعبدالرحمن سلمى، ذوالنون مصرى، ابوعثمان معزى و نصرآبادى يافته و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وى در مواردى نيز به سخنان امام على(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده و نام آنها را در تفسير خود آورده است. جايگاه تربيتى- اخلاقى اين تفسير، جنبه مهم ديگر آن است. گرچه مباحث فنى-متافيزيكى فراوانى در اين تفسير عرفانى به چشم مى خورد، اما بهرههاى وافر اخلاقى آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملى و سير و سلوكى يكى از مهمترين متون عرفانى به شمار مىآيد. روزبهان در مقدمه تفسير خويش پس از حمد الهى و بيان مقام قرآن و تبيين ابعاد متناهى آن، خاطرنشان مىسازد كه خداوند محتواى ظاهرى قرآن را به عالمان و حكما واگذار كرده و حقايق و اسرار مخفى آن را به بندگان خالص او بعد از ذكر اين موضوع مىگويد: چون اين نكته را يافتم كه براى كلام ازلى وحى، نهايتى از جنبه ظاهرى و باطنى وجود ندارد و احدى، به كمال و غايت معانى آن نرسيده است -زيرا تحت هر حرف از حروف آن دريايى از اسرار الهى و چشمههايى از چشمههاى انوار او وجود دارد - لذا به دقايق و لطايف و حقايق قرآن از رهگذر عرفان روى آوردم. در نظر شيخ روزبهان مدار و محور تأويل، فهم اشارات الهى در آيات قرآنى است. مستمسك نظريه وى، آيه شريفه: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اَ وَ لَمْ يكف بربك أنّه على كل شىء شهيد» (سوره فصلت، آيه 53) مىباشد. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى روزبهان هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، به جنبه متافيزيكى قرآن اكتفا كرده و در تفسير خود، قرآن را بر يك محور كه قطب اولش فنا از دنيا و آخرت و قطب ديگرش فناى در خداست، تفسير و تأويل كرده است. با چنين نگرشى با آيات الاحكام نيز مواجه مىگردد و از اين قبيل آيات نيز تصويرى عارفانه ارائه كرده و بر تأويل بخشى از يك آيه، چه در آيات الاحكام و غير آن -كه با مبناى فطرى او هماهنگى تام دارد- اكتفا كرده است. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى وى هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، ضمن اعتقاد به مبانى تصوف و عرفان، به اصل مهم حضرات خمس نيز باور دارد. از فروع اين اصل مهم حضرتِ جامعه محمديه است. او اعتقاد خود را با تأويلى از آيه اول سوره نساء نشان مىدهد. سخن روزبهان در تأويل آيهاى در سوره فتح، بيانگر اعتقاد او به اصل وحدت وجود مىباشد. شيخ روزبهان بخش مهمى از تفسير خود را تطبيق و تأويل آيات قرآنى با عرفان عملى قرار داده است. كشف اين مهم با اندك كاوشى در تفسير او حاصل مىگردد. وضعيت كتاب: اين اثر به تحقيق احمد فريد مزيدى در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد يكم شامل سوره فاتحه تا آخر سوره انفال، جلد دوم از سوره توبه تا آخر سوره مؤمنون، جلد سوم از سوره نور تا آخر سوره ناس مىباشد. وى در اين تحقيق به امور زير پرداخته است: آدرس دهى آيات به شيوه درون متنى. استخراج منابع أحاديث در پاورقىها. تعليقههاى توضيحى. فهرست اجمالى مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. اين اثر توسط على بابايى به فارسى ترجمه شده است. مترجم توفيق بسيار در انتقال ادبيات قرن ششم و ادبيات فخيم عرفانى كسب كرده است. منتخبى از اين تفسير به نام «نبذة النفائس في انتخاب العرائس» در الذريعة نام برده شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير عرائس البيان فی حقائق القرآن - المجلد الثانی (التوبة - المؤمنون)
نویسنده:
ابو محمد صدرالدین روزبهان بن ابی نصر البقلی؛ تحقیق: احمد فرید المزیدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران عرفانی
,
مفسران اشاری
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اشاری
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر عرفانی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر عرفانی
,
تفسیر کامل قرآن
,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
چکیده :
عرائس البيان في حقائق القرآن اثر صدرالدين روزبهان بن أبى نصر بقلى (م606ق)، تفسيرى است عرفانى بر طريقه اهل تصوّف كه شيخ روزبهان به زبان عربى آن را نوشته است. البته اين نام در تمام نسخ يكسان نبوده و با اندكى اختلاف به كار رفته است: 1-عرائس البيان في تفسير حقائق القرآن، 2- عرائس البيان في معاني القرآن، 3- عرائس البيان في حقائق البيان[۱] و در برخى متون تاريخى از اين تفسير با عنوان «تفسير عرائس» نام برده شده است. عرائس البيان، قديمىترين تفسيرعرفانى براى قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنى بر تأويلهاى ايشان مىباشد. اين تفسير، به لحاظ تاريخى اهميت دارد؛ چرا كه اين اثر به دنبال ظهور تفاسيرى چون لطايف الإشارات قشيرى كه از اركان مهم تفسير عرفانى محسوب مىشود و نيز در امتداد حركت غزالى در عرفان، ظهور مىيابد. در عرائس البيان، نوعى پيوستگى بين ميراث عرفانى گذشته و آثار صوفيانه بعدى، ملاحظه مىكنيم. روزبهان بقلى در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتى بس بزرگ است. به بيان ديگر مىتوان گفت اين تفسير در حكم نوعى دايرةالمعارف اقوال عرفانى مشايخ اين مكتب است. در يك نگاه كلى تفسير عرائسالبيان، تفسيرى است بر مذاق صوفيان و در تأييد مكتب عرفانى او. از اين نظر تأويلات او متكلفانه و بعيد است و با تأويل در معناى معهود قرآنى آن -كه اجتنابناپذير است- به كلى متفاوت است. خواننده عرائس البيان قبل از آنكه بتواند از آن استفاده تفسيرى ببرد، بايد با اصطلاحات عرفانى، ادبيات استعارى و بيش از حدّ انتزاعى او و تجارب عرفانى روزبهان آشنايى داشته باشد. اين تفسير متضمن تمام سور قرآنى است؛ يعنى از فاتحة الكتاب تا سوره ناس؛ جز آنكه روزبهان در اين تفسير به همه آيات نپرداخته است. بسيارى از آنها را بدون اينكه توجهى داشته باشد، رها ساخته و به همين منوال گاهى در يك آيه، جزئى را به تفصيل شرح كرده و جزء ديگر را ناديده گرفته است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را مىآورد و پس از آن رأى و گفتار خويش را بيان مىكند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه مىپردازد. آثار عرفانى روزبهان بقلى تداعىكننده جهانى پررمز و راز و خيالانگيز است. تصور و استنباطى روشن از چنان جهانى - بهويژه براى اذهانى نامأنوس با آن زبان و ادبيات - به سادگى ميسر نمىباشد؛ زيرا اسلوب بيان و حتى محتواى چنين سخنانى از مقوله حرفهاى معمولى نمىباشد. بنا به سخن نوه او شرفالدين، درك و فهم سخنانى از اين دست، مستلزم استحضار در علوم باطن و [نيز] وقوف بر اصطلاحات ارباب تحقيق مىباشد. سبک او در نوشتن غالباً متكى بر فواصل موسيقى موزون و متقابل مىباشد و از تكرار كلمات يا جملات و عبارات و گاهى فقرات هماندازه، ايقاعاتى جالب و نغز توليد مىكند و غالباً سجعى همانند ريتم موسيقى در اين فواصل به كار میبرد. براى مثال ذيل آيه: و بشّر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أنّ لهم جنات تجري من تحتها الأنهار... (و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جوىها روان است) (بقره، آيه 25) چنين گفته است: «إن لأهل المعرفة، جنات، جنة العبودية و جنة الربوبية و جنة المعرفة و جنة المحبة و جنة القربة...». همچنين روزبهان در اين تفسير قدرت خويش را در ارائه اسلوبى رمزى -ضمن التزام به وحدت موضوع- نمايانده است؛ چنانكه گويى قبل از آنكه وى عالم يا مفسر و يا حتى عارفى باشد؛ او را در چهره هنرمندى مىنگريم كه روح هنر او مدخل عشق و جمال است كه در نهايت به سوى حقيقت رهنمون مىگردد. همه اين استعارات و رموز را در بيان خود بهكار مىبندد، اما اين همه، حول محور دل و جان عارف است و بس. در همين مورد، وى ترجيح مىدهد كه مقصود خود را -با همين روش- به استناد آياتى ديگر از قرآن بيان كند تا به هر حال تفسير او از قاعده اساسى (القرآن يفسّر بعضه بعضاً) نيز پيروى كرده باشد. گزارش محتوا: روزبهان در مقدمه عرائس اين نكته را بيان مىدارد كه: «پس از گفتار خويش، سخنان نغز و اشارات دقيق استادانم را تبرکاً يادآور شدم». بر مبناى اين سخن، مىتوانيم بنيان تفسير يا تأويل او را در اين اثر عرفانى به ياد ماندنى، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيرى خود را در ميان سخنان صوفيانى چون: جنيد بغدادى، شبلى، سهل تسترى، ابن عطاء آدمى، ابوبكر واسطى، ابوعبدالرحمن سلمى، ذوالنون مصرى، ابوعثمان معزى و نصرآبادى يافته و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وى در مواردى نيز به سخنان امام على(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده و نام آنها را در تفسير خود آورده است. جايگاه تربيتى- اخلاقى اين تفسير، جنبه مهم ديگر آن است. گرچه مباحث فنى-متافيزيكى فراوانى در اين تفسير عرفانى به چشم مى خورد، اما بهرههاى وافر اخلاقى آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملى و سير و سلوكى يكى از مهمترين متون عرفانى به شمار مىآيد. روزبهان در مقدمه تفسير خويش پس از حمد الهى و بيان مقام قرآن و تبيين ابعاد متناهى آن، خاطرنشان مىسازد كه خداوند محتواى ظاهرى قرآن را به عالمان و حكما واگذار كرده و حقايق و اسرار مخفى آن را به بندگان خالص او بعد از ذكر اين موضوع مىگويد: چون اين نكته را يافتم كه براى كلام ازلى وحى، نهايتى از جنبه ظاهرى و باطنى وجود ندارد و احدى، به كمال و غايت معانى آن نرسيده است -زيرا تحت هر حرف از حروف آن دريايى از اسرار الهى و چشمههايى از چشمههاى انوار او وجود دارد - لذا به دقايق و لطايف و حقايق قرآن از رهگذر عرفان روى آوردم. در نظر شيخ روزبهان مدار و محور تأويل، فهم اشارات الهى در آيات قرآنى است. مستمسك نظريه وى، آيه شريفه: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اَ وَ لَمْ يكف بربك أنّه على كل شىء شهيد» (سوره فصلت، آيه 53) مىباشد. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى روزبهان هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، به جنبه متافيزيكى قرآن اكتفا كرده و در تفسير خود، قرآن را بر يك محور كه قطب اولش فنا از دنيا و آخرت و قطب ديگرش فناى در خداست، تفسير و تأويل كرده است. با چنين نگرشى با آيات الاحكام نيز مواجه مىگردد و از اين قبيل آيات نيز تصويرى عارفانه ارائه كرده و بر تأويل بخشى از يك آيه، چه در آيات الاحكام و غير آن -كه با مبناى فطرى او هماهنگى تام دارد- اكتفا كرده است. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى وى هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، ضمن اعتقاد به مبانى تصوف و عرفان، به اصل مهم حضرات خمس نيز باور دارد. از فروع اين اصل مهم حضرتِ جامعه محمديه است. او اعتقاد خود را با تأويلى از آيه اول سوره نساء نشان مىدهد. سخن روزبهان در تأويل آيهاى در سوره فتح، بيانگر اعتقاد او به اصل وحدت وجود مىباشد. شيخ روزبهان بخش مهمى از تفسير خود را تطبيق و تأويل آيات قرآنى با عرفان عملى قرار داده است. كشف اين مهم با اندك كاوشى در تفسير او حاصل مىگردد. وضعيت كتاب: اين اثر به تحقيق احمد فريد مزيدى در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد يكم شامل سوره فاتحه تا آخر سوره انفال، جلد دوم از سوره توبه تا آخر سوره مؤمنون، جلد سوم از سوره نور تا آخر سوره ناس مىباشد. وى در اين تحقيق به امور زير پرداخته است: آدرس دهى آيات به شيوه درون متنى. استخراج منابع أحاديث در پاورقىها. تعليقههاى توضيحى. فهرست اجمالى مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. اين اثر توسط على بابايى به فارسى ترجمه شده است. مترجم توفيق بسيار در انتقال ادبيات قرن ششم و ادبيات فخيم عرفانى كسب كرده است. منتخبى از اين تفسير به نام «نبذة النفائس في انتخاب العرائس» در الذريعة نام برده شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير عرائس البيان فی حقائق القرآن - المجلد الاول (الفاتحة - الانفال)
نویسنده:
ابو محمد صدرالدین روزبهان بن ابی نصر البقلی؛ تحقیق: احمد فرید المزیدی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
مفسران عرفانی
,
مفسران اشاری
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران متصوفه
,
مفسران شافعیه
,
تفسیر اشاری
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر عرفانی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر عرفانی
,
تفسیر کامل قرآن
,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
چکیده :
عرائس البيان في حقائق القرآن اثر صدرالدين روزبهان بن أبى نصر بقلى (م606ق)، تفسيرى است عرفانى بر طريقه اهل تصوّف كه شيخ روزبهان به زبان عربى آن را نوشته است. البته اين نام در تمام نسخ يكسان نبوده و با اندكى اختلاف به كار رفته است: 1-عرائس البيان في تفسير حقائق القرآن، 2- عرائس البيان في معاني القرآن، 3- عرائس البيان في حقائق البيان و در برخى متون تاريخى از اين تفسير با عنوان «تفسير عرائس» نام برده شده است. عرائس البيان، قديمىترين تفسيرعرفانى براى قرآن است كه مطابق عقايد صوفيان و مبتنى بر تأويلهاى ايشان مىباشد. اين تفسير، به لحاظ تاريخى اهميت دارد؛ چرا كه اين اثر به دنبال ظهور تفاسيرى چون لطايف الإشارات قشيرى كه از اركان مهم تفسير عرفانى محسوب مىشود و نيز در امتداد حركت غزالى در عرفان، ظهور مىيابد. در عرائس البيان، نوعى پيوستگى بين ميراث عرفانى گذشته و آثار صوفيانه بعدى، ملاحظه مىكنيم. روزبهان بقلى در تفسير خود اقوال و نظريات مشايخ عرفان را تا زمان خود جمع و ضبط كرده است و اين خود خدمتى بس بزرگ است. به بيان ديگر مىتوان گفت اين تفسير در حكم نوعى دايرةالمعارف اقوال عرفانى مشايخ اين مكتب است. در يك نگاه كلى تفسير عرائسالبيان، تفسيرى است بر مذاق صوفيان و در تأييد مكتب عرفانى او. از اين نظر تأويلات او متكلفانه و بعيد است و با تأويل در معناى معهود قرآنى آن -كه اجتنابناپذير است- به كلى متفاوت است. خواننده عرائس البيان قبل از آنكه بتواند از آن استفاده تفسيرى ببرد، بايد با اصطلاحات عرفانى، ادبيات استعارى و بيش از حدّ انتزاعى او و تجارب عرفانى روزبهان آشنايى داشته باشد. اين تفسير متضمن تمام سور قرآنى است؛ يعنى از فاتحة الكتاب تا سوره ناس؛ جز آنكه روزبهان در اين تفسير به همه آيات نپرداخته است. بسيارى از آنها را بدون اينكه توجهى داشته باشد، رها ساخته و به همين منوال گاهى در يك آيه، جزئى را به تفصيل شرح كرده و جزء ديگر را ناديده گرفته است. روش روزبهان در اين كتاب چنان است كه نخست آيه را مىآورد و پس از آن رأى و گفتار خويش را بيان مىكند و سپس به نقل گفتار بزرگان صوفيه مىپردازد. آثار عرفانى روزبهان بقلى تداعىكننده جهانى پررمز و راز و خيالانگيز است. تصور و استنباطى روشن از چنان جهانى - بهويژه براى اذهانى نامأنوس با آن زبان و ادبيات - به سادگى ميسر نمىباشد؛ زيرا اسلوب بيان و حتى محتواى چنين سخنانى از مقوله حرفهاى معمولى نمىباشد. بنا به سخن نوه او شرفالدين، درك و فهم سخنانى از اين دست، مستلزم استحضار در علوم باطن و [نيز] وقوف بر اصطلاحات ارباب تحقيق مىباشد. سبک او در نوشتن غالباً متكى بر فواصل موسيقى موزون و متقابل مىباشد و از تكرار كلمات يا جملات و عبارات و گاهى فقرات هماندازه، ايقاعاتى جالب و نغز توليد مىكند و غالباً سجعى همانند ريتم موسيقى در اين فواصل به كار میبرد. براى مثال ذيل آيه: و بشّر الذين آمنوا و عملوا الصالحات أنّ لهم جنات تجري من تحتها الأنهار... (و كسانى را كه ايمان آوردهاند و كارهاى شايسته انجام دادهاند مژده ده كه ايشان را باغهايى خواهد بود كه از زير [درختان] آنها جوىها روان است) (بقره، آيه 25) چنين گفته است: «إن لأهل المعرفة، جنات، جنة العبودية و جنة الربوبية و جنة المعرفة و جنة المحبة و جنة القربة...». همچنين روزبهان در اين تفسير قدرت خويش را در ارائه اسلوبى رمزى -ضمن التزام به وحدت موضوع- نمايانده است؛ چنانكه گويى قبل از آنكه وى عالم يا مفسر و يا حتى عارفى باشد؛ او را در چهره هنرمندى مىنگريم كه روح هنر او مدخل عشق و جمال است كه در نهايت به سوى حقيقت رهنمون مىگردد. همه اين استعارات و رموز را در بيان خود بهكار مىبندد، اما اين همه، حول محور دل و جان عارف است و بس. در همين مورد، وى ترجيح مىدهد كه مقصود خود را -با همين روش- به استناد آياتى ديگر از قرآن بيان كند تا به هر حال تفسير او از قاعده اساسى (القرآن يفسّر بعضه بعضاً) نيز پيروى كرده باشد. گزارش محتوا: روزبهان در مقدمه عرائس اين نكته را بيان مىدارد كه: «پس از گفتار خويش، سخنان نغز و اشارات دقيق استادانم را تبرکاً يادآور شدم». بر مبناى اين سخن، مىتوانيم بنيان تفسير يا تأويل او را در اين اثر عرفانى به ياد ماندنى، طريقه صوفيه و اقوال عارفان محسوب داريم. روزبهان آبشخور يا شواهد تفسيرى خود را در ميان سخنان صوفيانى چون: جنيد بغدادى، شبلى، سهل تسترى، ابن عطاء آدمى، ابوبكر واسطى، ابوعبدالرحمن سلمى، ذوالنون مصرى، ابوعثمان معزى و نصرآبادى يافته و از اين بزرگان فراوان ياد كرده است. وى در مواردى نيز به سخنان امام على(ع)، امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نيز استناد كرده و نام آنها را در تفسير خود آورده است. جايگاه تربيتى- اخلاقى اين تفسير، جنبه مهم ديگر آن است. گرچه مباحث فنى-متافيزيكى فراوانى در اين تفسير عرفانى به چشم مى خورد، اما بهرههاى وافر اخلاقى آن نيز كم نيست. به ديگر سخن، اين تفسير از جنبه عملى و سير و سلوكى يكى از مهمترين متون عرفانى به شمار مىآيد. روزبهان در مقدمه تفسير خويش پس از حمد الهى و بيان مقام قرآن و تبيين ابعاد متناهى آن، خاطرنشان مىسازد كه خداوند محتواى ظاهرى قرآن را به عالمان و حكما واگذار كرده و حقايق و اسرار مخفى آن را به بندگان خالص او بعد از ذكر اين موضوع مىگويد: چون اين نكته را يافتم كه براى كلام ازلى وحى، نهايتى از جنبه ظاهرى و باطنى وجود ندارد و احدى، به كمال و غايت معانى آن نرسيده است -زيرا تحت هر حرف از حروف آن دريايى از اسرار الهى و چشمههايى از چشمههاى انوار او وجود دارد - لذا به دقايق و لطايف و حقايق قرآن از رهگذر عرفان روى آوردم. در نظر شيخ روزبهان مدار و محور تأويل، فهم اشارات الهى در آيات قرآنى است. مستمسك نظريه وى، آيه شريفه: «سنريهم آياتنا في الآفاق و في أنفسهم حتى يتبين لهم انه الحق اَ وَ لَمْ يكف بربك أنّه على كل شىء شهيد» (سوره فصلت، آيه 53) مىباشد. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى روزبهان هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، به جنبه متافيزيكى قرآن اكتفا كرده و در تفسير خود، قرآن را بر يك محور كه قطب اولش فنا از دنيا و آخرت و قطب ديگرش فناى در خداست، تفسير و تأويل كرده است. با چنين نگرشى با آيات الاحكام نيز مواجه مىگردد و از اين قبيل آيات نيز تصويرى عارفانه ارائه كرده و بر تأويل بخشى از يك آيه، چه در آيات الاحكام و غير آن -كه با مبناى فطرى او هماهنگى تام دارد- اكتفا كرده است. بارى، اين روش يا قاعده، در تمام تفسير او جريان دارد. تأويلهاى وى هم شامل مباحث عرفان نظرى و هم متضمن مباحث عرفان عملى و سير و سلوك مىشود. شيخ، ضمن اعتقاد به مبانى تصوف و عرفان، به اصل مهم حضرات خمس نيز باور دارد. از فروع اين اصل مهم حضرتِ جامعه محمديه است. او اعتقاد خود را با تأويلى از آيه اول سوره نساء نشان مىدهد. سخن روزبهان در تأويل آيهاى در سوره فتح، بيانگر اعتقاد او به اصل وحدت وجود مىباشد. شيخ روزبهان بخش مهمى از تفسير خود را تطبيق و تأويل آيات قرآنى با عرفان عملى قرار داده است. كشف اين مهم با اندك كاوشى در تفسير او حاصل مىگردد. وضعيت كتاب: اين اثر به تحقيق احمد فريد مزيدى در سه جلد به چاپ رسيده است. جلد يكم شامل سوره فاتحه تا آخر سوره انفال، جلد دوم از سوره توبه تا آخر سوره مؤمنون، جلد سوم از سوره نور تا آخر سوره ناس مىباشد. وى در اين تحقيق به امور زير پرداخته است: آدرس دهى آيات به شيوه درون متنى. استخراج منابع أحاديث در پاورقىها. تعليقههاى توضيحى. فهرست اجمالى مطالب هر جلد در انتهاى آن آمده است. اين اثر توسط على بابايى به فارسى ترجمه شده است. مترجم توفيق بسيار در انتقال ادبيات قرن ششم و ادبيات فخيم عرفانى كسب كرده است. منتخبى از اين تفسير به نام «نبذة النفائس في انتخاب العرائس» در الذريعة نام برده شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
عرائس البيان في حقائق القرأن - هامشه: تفسير محیی الدین ابن عربي - الجزء الاول (الفاتحة - الکهف)
نویسنده:
ابی محمد روزبهان ابن ابی النصر البقلی؛ هامشه: محمد بن علی الطائی الاندلسی المالکی
نوع منبع :
کتاب , آثار مخطوط(خطی) و طبع قدیم , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
لکهنو - هند: المطبع العالي (نولكشور =منشی نول کشور),
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
تفسیر قرآن
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر عرفانی
,
تفسیر عرفانی
,
عرفان نظری
,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
کتب تفاسیر عرفانی اهل سنت ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
حاشية محي الدين شيخ زاده على تفسير القاضي البيضاوي - الجزء الاول (الفاتحة - البقرة: 39)
نویسنده:
محي الدين شيخ زاده محمد بن مصلح الدین مصطفی القوجوی الحنفی؛ ضبطه وصححه وخرج آیاته: محمد عبد القادر شاهین
نوع منبع :
کتاب , حاشیه،پاورقی وتعلیق , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
بیروت - لبنان: دارالکتب العلمیة,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران حنفیه
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
تفسیر کامل قرآن
,
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الراغب الاصفهاني - من سورة النساء آية ( 114 ) و حتى نهاية سورة المائدة
نویسنده:
الحسین بن محمد الراغب الاصفهانی؛ دراسة و تحقيق: هند بنت محمد بن زاهد سردار ؛ اشراف: محمد الخضر الناجي
نوع منبع :
کتاب , رساله تحصیلی , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
وضعیت نشر :
مکه - عربستان: كلية الدعوة وأصول الدين - جامعة أم القرى ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اهل سنت (مذاهب کلامی)
,
تفسیر قرآن
,
مفسران قرآن
,
مفسران قرن پنجم
,
مفسران ادبی
,
مفسران اهل سنت
,
مفسران شافعیه
,
مفسران معتزله
,
تفسیر اهل سنت
,
تفسیر ترتیبی
,
تفسیر معتزله
,
3- اهل سنت Sunnism (فرق اسلامی)
,
کتب تفسیر اهل سنت
,
کتب تفسیر ادبی اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
کتب اهل سنت ,
کتب تفسیر ,
کتب تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
محقق در معرفی راغب اصفهانی وی را سلفی می داند و اظهار می دارد: «... وأنه شافعي المذهب سلفي العقيدة إلا أنه يؤول بعض الصفات، وهذا لا يقلل من أهمية الراغب ومكانته العلمية...» ////
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
تعداد رکورد ها : 2253
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید