جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 94
تقريب القرآن الى الاذهان المجلد 1
نویسنده:
محمد حسيني شيرازي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار العلوم,
چکیده :
تقريب القرآن إلى الأذهان، اثر سيد محمد شيرازى، به زبان عربى است. اين تفسير، شامل توضيح مختصر و قابل فهم عموم، درباره همه آيات قرآن مى‌باشد. اين تفسير، در 5 مجلد ارائه شده است. تفسير آيات، با شماره مخصوص هركدام از آنها از آيه قبل جدا گرديده و به شكل مزجى ترتيب داده شده است؛ به همين جهت، اين تفسير از عناوين بحث‌ها خالى است. مفسر، در هر سوره، بعد از بيان نام سوره، مكى يا مدنى بودن آن، تعداد آيات، جملگى يا به‌تناوب نازل شدن و وجه تسميه آن، به تفسير و شرح آيات سوره مى‌پردازد. روش اين تفسير، تدبرى، اجتهادى و از جهتى نيز روايى مى‌باشد. مؤلف در توضيح و تبيين آيات، بر معانى لغوى تكيه كرده است. اين تفسير از اطناب و تعقيد و پيچيدگى در عبارات و مفاهيم و تفصيل‌هاى معمول در برخى از تفاسير، به‌دور است. درباره محتوا و ويژگى‌هاى اين اثر، مطالب زير قابل توجه است: * مفسر از ذكر مصادر خود در لابه‌لاى تفسير دورى جسته است و از قصص اسرائيلى و مطالب تاريخى كه ارتباط مستقيمى به تفسير ندارد، اجتناب نموده است. * با تكيه بر شيوه اهل‌بيت(ع) در تفسير، از اخبار و روايات منقول از آنها كه در صدد تفسير آيه باشد، استفاده نموده است؛ افزون بر اين، روايات اسباب النزول را مطرح كرده و در تبيين آيه از آنها بهره برده است. * در مسائل فقهى، احكام را با تعليل و توضيح بيشترى، به شكل وسيع‌تر بيان مى‌كند و طبق معمول مفسرين شيعه، عقايد فقهاى اماميه را بيان مى‌دارد (مثلا ر.ک: ج2، ص11). * برخى مطالب را به شكل سؤال و پاسخ مطرح مى‌نمايد و در اين قالب، هم به توضيح آيه مى‌پردازد و هم شبهه‌اى از شبهات مختلف نسبت به مسائل قرآنى و اسلامى را، پاسخگويى مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص25). * مسائل اعتقادى و كلامى را به‌تناسب آيه، بدون بسط و تعرض به ساير اقوال (اما با اشاره به آنها) مطرح مى‌نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص45). * دفاع از مبانى اسلامى و رد شبهات و ادعاهاى باطل را وظيفه خود مى‌داند و در لابه‌لاى تفسير آيات به آن مى‌پردازد، از جمله در ذيل آيه 28 سوره توبه بحث نجاست كفار و حكمت آن را مطرح مى‌كند. * مفسر سعى نموده است بين قرآن و زندگى انسان در بخش‌هاى مختلف سياسى، اجتماعى، اقتصادى، اخلاقى، تربيتى، خانوادگى و... ارتباط برقرار نمايد و بدين وسيله قرآن را كتاب زندگى معرفى نموده و تلاش كرده تأثيرات آن را در زندگى انسان به‌گونه‌اى ملموس نشان دهد. * مفسر عنايت خاصى به ذكر ارتباط بين سور دارد و سعى نموده انتهاى سوره قبل را با ابتداى سوره بعد از جهت موضوع مرتبط نمايد (مثلا ر.ک: ج2، ص43). * در تفسير آيات، معمولا (در صورت وجود سبب نزول)، ابتدا به نقل شأن نزول و سپس به بيان مفردات مشكل آيه و تفسير دقيق آيات به شكل مزجى و مختصر و با بيانى برگرفته از تدبر در آنها، مى‌پردازد و در مواردى، از توضيح و تفسير فراتر رفته، مخاطبان آيه را نام برده و كلماتى افزون بر توضيح آيه مطرح كرده است كه اين مسائل گاه جنبه اعتقادى و هدايتى داشته و گاه جنبه تاريخى. هر از چند گاهى نيز به مسائل ادبى و اعرابى اشاره دارد (مثلا ر.ک: ج2، ص29). * وى سعى دارد قرآن را به‌صورت يك مجموعه به‌هم‌پيوسته نشان دهد؛ به همين جهت، علاوه بر ربط موضوعى بين سور، به ربط بين معانى آيات نيز مى‌پردازد؛ براى نمونه، آيات 205 تا 254 سوره بقره را كه مسائل مختلفى از قبيل حج، جاهلين و تعصب آنها، منافقين، مجاهدين، حركت انبيا، وعده‌هاى خداوند به مؤمنين، مشركين و سؤال‌هاى آنها، احكام خانواده، بانوان، ولادت، بحث انفاق، موت، قتال و جهاد و... در آنها مطرح است، در سياق واحدى به هم ربط مى‌دهد. * با توجه به جايگاه «بسم الله» در هر سوره، حدود 120 معنا براى آن به‌تناسب سور بيان كرده‌اند و در هر سوره مطلبى اضافه بر معناى معمول ابراز داشته‌اند. * درباره حروف مقطعه، معتقدند برخى از اسرار آن را در آينده، علما، كشف خواهند نمود؛ همچنان‌كه برخى اسرار و علل طبيعت و قوانين حاكم بر آن، رفته‌رفته كشف شد. * در بحث‌هاى اجتماعى، نقشى اساسى براى شورا قائلند و آن را در مقاطع مختلف زندگى اجتماعى از خانواده، محله، روستا، شهر، استان و تا اداره كل جامعه، جارى مى‌دانند و حتى در سطح فقها نيز قائل به شوراى فقها مى‌باشند؛ به همين جهت، در ذيل آيه 39 سوره شورى، به اين بحث مى‌پردازند و ضمن آن، نقدى هم بر شيوه دمكراسى حاكم بر غرب مطرح مى‌كنند. * اين كتاب داراى دو مقدمه طولانى مى‌باشد: مقدمه اول، حدود 70 صفحه از محقق محترم، فاضل الصفار به سال 1423ق، مى‌باشد. در اين مقدمه، در باب اعجاز قرآن و كيفيت اعجاز آن سخن به ميان آمده است. نويسنده، معتقد است قرآن، موسوعه‌اى از اعجازهاست؛ اعجاز در بحث‌هاى اجتماعى، در بحث‌هاى سياسى، در بحث‌هاى اخلاقى، در بحث‌هاى نظامى، در بحث‌هاى اقتصادى، در بحث‌هاى تربيتى، در بحث‌هاى ادبى، اعجاز در بخش تلاوت، در بحث‌هاى معنوى و بركاتى كه براى نفوس انسان‌ها دارد، اعجاز در بيان اخبار گذشتگان و آيندگان، اعجاز در اخبار از ضمائر انسان‌هاى منافق، كافر و مشرك، اعجاز از جهت اشتمال آن بر احسن الآداب، اعجاز از جهت سعه مضامين و كثرت آيات و سوره‌ها، اعجاز از جهت فصاحت و بلاغت، اعجاز از جهت اسلوب و... بلكه قرآن به‌تناسب اولويت‌هاى هر انسان و به عدد افراد بشر اعجاز خاص خود را دارد؛ همان‌گونه كه طرق الهى براى قرب به پروردگار، به عدد نفوس خلايق است. پس از آن به بحث‌هايى مانند، اهتمام شيعه به قرآن، قرآن و اهل‌بيت(ع)، اشاره‌اى به علوم قرآن، مفسرين شيعه، علم تفسير، انواع تفسير، روش‌هاى جديد در تفسير و بحث «القرآن يفسره الزمان» مى‌پردازد. بعد از آن، روش و ويژگى‌هاى تفسير «تقريب الأذهان» و مفسر آن را بيان مى‌دارد. مقدمه دوم، با عنوان «المدخل»، به بحث‌هايى از قبيل قرآن كتاب هر عصر و سرزمين، قابل تطبيق بودن دستورهاى قرآن در هر عصر و زمان، لزوم تطبيق فكر و عمل با قرآن و توضيحى در باب عظمت و والايى قرآن، پرداخته است. اين مقدمه، از كتاب ديگر مفسر، به نام «حول القرآن الكريم»، برگرفته شده است. مفسر خود مقدمه‌اى كوتاه در نيم صفحه، به تاريخ 1383ق بر تفسير خود، نگاشته‌اند و اتمام نگارش تفسير نيز در همين تاريخ در شهر مقدس كربلا مى‌باشد. جلد اول به تفسیر سوره‌های حمد، بقره، آل عمران، نساء و مائده می‌پردازد.
زبدة التفاسير المجلد 1
نویسنده:
فتح الله بن شكرالله شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة المعارف الاسلامیة,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زبدة التفاسير تأليف ملا فتح‌اللّه كاشانى دوره‌ى كامل تفسير قرآن به زبان عربى است، و در حقيقت تفسير متوسط ملا فتح‌اللّه است. بعد از دو تفسير منهج الصادقين و مختصرش، آن را نگاشته و بنابراین حاصل تبحر و تجربه‌ى اوست. در سال 977ق از نگارش آن فارغ شده است و يك سال بعد رحلت نموده است. مقدمه‌ى تحقيق در اين تفسير شامل مباحثى در معناى تفسير از جهت لغت و اصطلاح از ديدگاه، راغب، سيوطى، آيت‌اللّه خويى، شهيد صدر، شيخ طوسى و.... تفاوت تفسير و تأويل، بيان روشهاى تفسيرى، شرايط مفسر و ديدگاه شيعه در تفسيرپذيرى قرآن، زندگی‌نامه و تأليفات مفسر و روش تحقيق مى‌باشد. مقدمه‌ى مفسر نيز در پنج محور تنظيم شده است: 1-عدد آيات قرآن و فايده‌ى شناخت آنها (بيان اعداد كوفى، بصرى، شامى، مكى و انتساب آنها.) مبناى مفسر عدد كوفى آيات است كه منتسب به حضرت على(ع) مى‌باشد؛ 2-اسامى قراء مشهور و راويان آنها؛ 3-جمع و تأليف قرآن در زمان پيامبر اكرم(ص)؛ 4-مصونيت قرآن از تحريف؛ 5-اخبارى در فضل قرآن و اهل آن. مفسر در مقدمه‌ى خود مى‌نويسد: «بعد از تأليف دو تفسير به زبان فارسى، تصميم گرفتم به زبان عربى نيز تفسيرى بنويسم تا اهل اين لغت نيز از آن بهره ببرند، بعد از استخاره تصميم به تأليف آن گرفتم و از چهار كتاب، تفسير كشاف، مجمع البيان، انوار التنزيل بيضاوى و جامع الجوامع، استفاده كردم. در اين تأليف كوشيدم كه لغات و نكات و تركيبات آيات را روشن نمايم، اسباب النزول و ارتباط آنها را ذكر كنم، و به فضائل السور و خواص آيات، قراءات دهگانه متواتر، و توضيح معانى قرآنى بر مبناى مذهب اهل‌بيت(ع)، بپردازم. اشاره‌اى نيز به بطلان عقايد و مذاهب مخالفين و گمراهان، داشته‌ام، مختصرى از قصص و مقدارى از احاديث نبوى و روايات مأثور از ائمه(ع) را نيز يادآور شده‌ام.» تفسير زبده را نمى‌توان در نوع خاصى از شيوه‌هاى تفسيرى محصور كرد، زيرا هم به روش اجتهادى بحث نموده، هم روايات پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) را نقل مى‌نمايد، هم به مسائل ادبى (به معناى عام) پرداخته است، قصص قرآن را بيان مى‌كند، اشاره‌اى نيز به مسائل كلامى دارد، اما به‌طور كلى مى‌توان گفت، وجهه‌ى ادبى آن كاملاً نمايان است و استفاده‌ى مفسر از تفاسير كشاف، بيضاوى، مجمع البيان و جوامع الجامع نيز مؤيد آن است. روش كلى مفسر در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا اطلاعات كلى درباره‌ى سوره را ارائه مى‌دهد، نام سوره، تعداد آيات آن، مكى مدنى بودن با بررسى اقوال مختلف و ذكر قائلين آن سپس به وجه تسميه‌ى سوره و فضل آن از طريق ذكر روايات، مى‌پردازد. ترتيب مباحث در آيات به اين شكل است كه آنها را قسمت به قسمت مطرح مى‌كند، ابتدا دسته آيات را مى‌آورد، سپس فراز آيات را به ترتيب مطرح مى‌كند، در بحث ادبى به صرف، نحو، معانى و بيان اهتمام دارد، در اين مقطع نيز به تبيين لغات و واژه شناسى (در آنجا كه نياز به توضيح است) مى‌پردازد. در اين زمينه از اشعار عرب نيز گاهى استفاده مى‌نمايد. در ذكر اقوال گاهى به نقد آنها تمايل پيدا مى‌كند مانند: ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». استفاده از روش تفسير قرآن به قرآن را در جاى جاى تفسير زبده مى‌توان مشاهده كرد. در تفسير و با تكميل معانى آيات از اين روش بهره مى‌برد. مانند: ج 1 ص 30 و 32 ذيل آيات 6 و 7 سوره‌ى حمد. در تفسير آيات، علاوه بر روش فوق به روايات نيز مى‌پردازد، در اين ميان گاهى به شرح احاديث، اقدام مى‌كند، مانند: ج 1 ص 25 ذيل تفسير الحمدللّه سوره‌ى حمد. توجه به قرائت كلمات و محور قرار دادن قرائت عاصم، ضمن مطرح كردن قرائت‌هاى دهگانه از بخش‌هاى ديگر تفسير زبده است. به شأن نزول آيات نيز توجه دارد و با نقل‌هاى متفاوت اين بخش را نيز پى‌گيرى نموده از اسباب النزول واحدى كمك فراوان مى‌گيرد. مفسر سعى در بيان ارتباط بين دسته آيات دارد، بهمين جهت در موارد فوق بعد از هر دسته آيات، با تعبيراتى كه نشانه‌ى ارتباط مقاطع كلام است مانند «ثم»، «ف»، «لمّا كذا فكذا»، كلام بعدى را آغاز مى‌كند. با اين مبنا بطور طبيعى به ارتباط سور نيز مى‌پردازد و غالباً ابتداى هر سوره به ارتباط آن با سوره‌ى قبل، اشاره دارد. مانند: ج 5 ص 6 ابتداى سوره‌ى شعرا. از نكات قابل توجه تفسير «زبده» اين است كه ضمن پرهيز از نكات موهن در قصه‌هاى قرآن، (كه معمولاً اسرائيليات مملو از آن است.) به جزئيات آنها هم همت مى‌ورزد. مانند: ج 6 ذيل سوره‌ى نمل آيات 15 تا 19 ص 80 به بعد، قصه‌ى نطق پرندگان و جزئيات لشكر سليمان(ع)، جزئيات «نمله»، جزئيات پيام‌رسانى هدهد و هديه بلقيس. در بحث‌هاى فقهى در حد اعتدال و با توجه به فضاى تفسير، متعرض آن مى‌شود و بطور طبيعى در مسائل خلافى، ديدگاه شيعى خود را بيان مى‌دارد. علاوه بر بحث‌هاى فقهى، ديدگاه شيعى او را در مواردى نظير آيه‌ى 33 احزاب و تفسير اهل‌بيت(ع) ج 5 ص 370 به بعد، نيز مى‌توان ديد. مباحث كلامى را نيز به تناسب و لابلاى بحث‌هاى تفسيرى، از ياد نمى‌برد و اشاره‌اى به آنها دارد، مانند: بيان اختلاف معانى صفات خداوند و انسان در مواردى كه نام مشترك دارند، بطور نمونه، تفاوت صفت غضب در خداوند و انسان ج 1 ص 34 ذيل «غير المغضوب عليهم». در بررسى كلى تفسير «زبده» و «منهج الصادقين» مى‌توان گفت، كه زبده خلاصه‌اى از منهج الصادقين است. به كلام عربى با توجه بيشتر به مباحث لغوى، ادبى، معانى و بيانى كه براى مخاطبان آشنا به زبان عربى ملموس‌تر است. در مقدمات دو كتاب نيز با اينكه مقدمات منهج بيشتر است امّا مباحثى مانند، جمع قرآن در زمان پيامبر(ص)، قراء مشهور سبعه و عشره، هر دو كتاب يك گونه‌اند. چاپ اول، كتاب به سال 1423ق در شهر مقدس قم، ارائه گرديد و آن را از كنج كتابخانه‌ها به بازار كتاب، كشاند. چاپ فعلى اين تفسير در هفت جلد به قطع وزيرى، انجام گرفته است. در اين چاپ فهرستى آيات به تفكيك سوره، در آخر هر جلد، ذكر شده، متأسفانه به فهرست اعلام، منابع و... پرداخته نشده است. جلد اول کتاب به تفسیر سوره‌های حمد، بقره و آل عمران می‌‎پردازد.
مختصر مجمع البيان في تفسير القرآن المجلد 1
نویسنده:
فضل بن حسن طبرسي؛ خلاصه کننده: محمدباقر ناصری
نوع منبع :
کتاب , خلاصه اثر , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة النشر الاسلامی,
چکیده :
مختصر مجمع البيان في تفسير القرآن خلاصه‌ای از كتاب مجمع البيان طبرسى است كه توسط شيخ محمدباقرناصرى انجام و منتشر شده است. ناصرى در مقدمۀ خود مى‌نويسد: در حوزۀ علميۀ شهر ناصريه به تدريس تفسير قرآن مشغول بودم، احساس كردم به تفسيرى نياز است كه شامل آيات الاحكام، اسباب نزول، بيان مفردات و مطرح كردن برخى مطالب قرآنى بر اساس ديدگاه شيعه و روايات اهل‌بيت(ع) باشد، بعد از مشورت فراوان به اين نتيجه رسيدم كه تفسير مجمع البيان را خلاصه نمايم. ناصرى در مقدمه مى‌نويسد: «سعى كردم از چارچوب تفسير مجمع البيان خارج نشوم، بدين جهت اغلب از تعابير، جملات و كلمات آن استفاده كردم. قصص، احكام و آراء مختصر و كوتاه برگزيدم و بخش‌هاى بيان آيات، احكام و اسباب نزول را بيشتر مورد توجه قرار دادم. از خوض در ادبيات و لغت پرهيز نموده، مطالب اين بخش را كنار گذاشتم. از اخبار و روايات و آراء به آنچه غرض را مى‌رساند اكتفا نمودم.» بنابر اين سير ورود و خروج ايشان به بحث به اين ترتيب است كه، در هر سوره ابتدا كلياتى دربارۀ سوره از قبيل نام، مكى مدنى بودن و تعداد آيات مطرح مى‌كند سپس به بيان معنا و توضيح آيه مى‌پردازد، در اين ميان، اشاره‌اى نيز به معناى برخى لغات و وجوه و احتمالات در معناى آن خواهد داشت، به همين جهت مطالعه كننده اثرى از عناوين النزول، فضلها (سوره)، التوضيح، اللغة، الاعراب، القراءة، الحجة، و المعنى و عنوانهاى موضوعى مانند: فصل فى التقوى و المتقى، كه براى تفكيك مطالب و نظم بيشتر از طرف مرحوم طبرسى انتخاب شده بود نخواهيد ديد لذا اين مختصر بيشتر، مختصر بخش «توضيح» و «المعنى» خواهد بود، با اين وصف رويكردى اجتهادى، روايى به خود گرفته است كه جنبۀ تربيتى و هدايتى نيز خواهد داشت. چينش فعلى مختصر مجمع بنا به گفتۀ ناصرى، 8 سال زمان به خود اختصاص داد و در سال 1400ق پايان يافت. مقدمه‌اى كوتاه از ناصرى در ابتداى تفسير به چشم مى‌خورد كه شامل مطالبى در فضل قرآن و عظمت آن، علم تفسير و جايگاه آن، جايگاه قرآن، اهل‌بيت(ع) و قرآن، جايگاه تفسير مجمع البيان و مؤلف آن، انگيزۀ خود از تلخيص مجمع البيان و شيوۀ آن مى‌باشد. جلد اول به تفسیر سوره‌های حمد، بقره، آل عمران، نساء مائده، انعام، اعراف، انفال و توبه می پردازد.
اعجاز البیان فی تفسیر ام القرآن
نویسنده:
محمد بن اسحاق صدرالدين قونوي؛ مصحح: جلال الدین آشتیانی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مؤسسة بوستان کتاب قم,
چکیده :
«اعجاز البیان فی تفسیر‌ام القرآن»، اثر صدر الدین قونوی است که به بیان جوانب اعجازی یکی از سوره‌های قرآن کریم؛ یعنی فاتحه یا «ام القرآن»، به زبان عربی می‌پردازد. این کتاب هم در ذیل کتاب‌های اعجازشناسی قرار می‌گیرد و هم در ذیل کتابهای تفسیر، تفاوت و تمایزی که این تفسیر با غالب تفاسیر دیگر دارد، در این نکته است که این کتاب بر اساس روش «تاویلی» به نگارش در آمده است و مؤلف آن در زمره مفسرانی است که قرآن را «ذوبطون» می‌دانند و معتقدند تنها روش دستیابی به این بطون و لایه‌های تو در تو «تاویل» است. تاویل که مهمترین ویژگی دیدگاه متصوفه و عرفا نیز هست، با تاویلی که به معنای تفسیر است و همه مفسران آن را پذیرفته‌اند، تفاوت دارد. قونوی کمتر به نقل اقاویل و نظرات مفسران و قرآن شناسان پرداخته است و غالب گفته‌های او درباره سوره فاتحه از قلب صیقلی او فیضان می‌کند، چیزی که آن را «علم لدنی» گفته‌اند و آن را در برابر «علم اکتسابی یا کسبی» قرار داده‌اند. این کتاب بر اساس روش «تاویلی»، به نگارش درآمده است و مؤلف آن، در زمره مفسرانی است که قرآن را «ذو بطون» می‌دانند و معتقدند که تنها روش دست یابی به این بطون و لایه‌های تو در تو، «تاویل» است. تاویل که مهم‌ترین ویژگی دیدگاه متصوفه و عرفا نیز هست، با تاویلی که به معنای تفسیر است و همه مفسران آن را پذیرفته‌اند، تفاوت دارد. قونوی کمتر به نقل اقاویل و نظرات مفسران و قرآن شناسان پرداخته است و غالب گفته‌های او در باره سوره فاتحه، از قلب صیقلی او فیضان می‌کند؛ چیزی که آن را «علم لدنی» گفته‌اند و در برابر «علم اکتسابی یا کسبی» قرار داده‌اند. وی، بعد از مقدمات، وارد تفسیر سوره حمد، به شکل کلمه به کلمه و آیه به آیه می‌شود و چون سوره حمد به ۳ قسم تقسیم شده: قسمت اول، تا «یوم الدین»؛ قسمت دوم، «ایاک نعبد و ایاک نستعین» و قسمت سوم، «اهدنا الصراط المستقیم» تا آخر سوره، تفسیر آن را نیز بر سه قسم تقسیم نموده است و بر حسب حدیث مشهور «لکل آیة ظهر و بطن و حد و مطلع»، هر کلمه و آیه را ابتدا با زبان ظاهر، سپس باطن و بعد از آن، به ماوراء باطن که همان لسان حد و مطلع است، تفسیر می‌نماید. بعد از مقدمات وارد تفسیر سوره حمد، به شکل کلمه به کلمه و آیه به آیه می‌شود. چون سوره حمد به ۳ قسم تقسیم شده (بنا به تقسیم الهی و تعریف نبوی)، قسمت اول تا «یوم الدین»، قسمت دوم «ایاک نعبد و ایاک نستعین» و قسمت سوم «اهدنا الصراط المستقیم» تا آخر سوره، تفسیر آن را نیز بر سه قسم تقسیم نموده است، و بر حسب حدیث مشهور «لکل آیه ظهر و بطن و حد و مطلع» هر کلمه و آیه را ابتدا با زبان ظاهر سپس باطن و بعد از آن به ماوراء باطن که همان لسان حد و مطلع است، تفسیر می‌نماید. قونوی پیش از آغاز به تفسیر فاتحه، مقدماتی را قاعده وار عنوان می‌فرماید و سپس در تفسیر از آنها- به اضافه برخی مطالب واردی و کشفی- استفاده کرده و آنها را در ضمن تفسیر استطراد می‌نماید. نخست، پس از خطبه، چکیده‌ای از بیان حال را بیان می‌دارد و سپس ارکان کلام غیبی را مطرح کرده و پس از مقدمه‌ای طریق بحث را ضمن قواعدی کلی که تعلق به اصول حقایق و علوم الهی دارد بیان می‌دارد و دلایل نظری را از جهت وصول به غایت رد کرده و سپس قانون فکری را که نزد صاحبان نظر مطلوب است، عنوان می‌کند که این هم در نزد برخی نتیجه بخش است و در نزد برخی دیگر، عقیم و اینکه آیا نیازی به قانون هست و یا اینکه فطرت سالم در اکتساب علوم، کافی بوده و بی نیاز از قانون است، بحث می‌کند.
جدید فی تفسیر القرآن المجید المجلد 1
نویسنده:
محمد سبزواري
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: دار التعارف للمطبوعات,
چکیده :
الجدید فی تفسیر القرآن المجید تالیف شیخ محمد سبزواری نجفی (۱۳۱۸-۱۴۰۹ق) است. نام كامل آن الجديد فى تفسير القرآن المجيد مى‌باشد. اين تفسير به زبان عربى و سبك آن تحليلى و توضيحى است كه تمام قرآن را از ابتدا تا انتها به روش ترتيبى در بردارد. هدف، ارائه توضيح پيام قرآن با كمك قرآن و روايات اهل بيت« عليهم السلام» و پرهيز از بحثهاى فنى و استدلال و ذكر وجوه و احتمالات است. روش مفسر توضيح جمله‌ها، كل كلام و تبيين پيام آيه است، نه مفردات، اعراب يا لغت، مگر در جاهايى كه لغات مشكل و غريب قرآن مطرح باشد. به عنوان نمونه بيان معناى« اميّون» ذيل آيه 78 بقره ج 1 ص 98 و قرائت و وزن و مراد جبرائيل ذيل آيه 97 سوره بقره ج 1 ص 116). سبزوارى تلاش دارد با عبارات مختصر و ساده، مطالب تفسيرى را بيان نمايد و خواننده آشنا با زبان عربى را به نكات اصلى و مهم آيه راهنمايى كند. روش كلى ايشان در ابتداى سوره‌ها به اين ترتيب است كه ابتدا با ذكر نام سوره به ذكر فضائل آن و بيان حديث در اين مورد مى‌پردازد. نزول سوره از جهت مكى و مدنى بودن آن و بيان ترتيب نزول به اين شكل كه اين سوره بعد از چه سوره‌اى واقع شده به همراه تعداد آيات از اطلاعاتى است كه مفسر محترم به خواننده خود ارائه مى‌دهد، در اين بين سعى دارد كه به اسماء سور و وجه تسميه آنها نيز بپردازد، و اسماء سور را امرى تعبدى مى‌داند. روند كلى مفسر بعد از ارائه مشخصات سوره‌ها با اشاره و توضيح مفردات آيات و فرازهاى آن ادامه پيدا مى‌كند، مانند توضيح اسم، الله، الرحمن و الرحيم در ج 1 ص 13. مفسر با مطرح نمودن جايگاه كلمات و جمله و عملكرد هر يك از آنها، بحثهاى معمول اعراب را دنبال مى‌نمايد مانند ج 1 ص 109 ذيل آيه 90 سوره بقره. نكات مربوط به بعد فصاحت و بلاغت قرآن كه به طور معمول در قالب بحثهاى معانى و بيانى مطرح مى‌شود، از امورى است كه مفسر از آن غفلت نورزيده و در مقاطع مناسب به آن مى‌پردازد مانند بحث تكرار ضمير، عدول از غيبت به خطاب و بحثهاى ادبى ديگر از جمله در ج 1 ص 29 ارائه شده است. در كنار مطالب فوق، بعد تفسيرى آيات و فرازهاى آن، رخ مى‌نمايد، كه معمولا با ذكر شماره آيه به آن مى‌پردازد. در اين بخش شيوه عمده مفسر، تفسير تحليلى و اجتهادى است كه گاهى با نقل اقوال و نقد آنها همراه مى‌باشد، ايشان تفسير آيه به آيه را با كمك نقل روايات پيامبر( ص) و اهل بيت عليهم السلام دنبال مى‌كنند، مانند ج 1 ص 81 ذيل آيه 58 بقره، و ص 23 با نقل اقوال در تفسير غير المغضوب عليهم و نقد آنها در ج 1 ص 62. مفسر در ارائه مطالب گوناگون از روش مزجى استفاده فراوان برده، بدين جهت موارد اشاره شده را با عناوين، از هم جدا نكرده‌اند و تلاش نموده‌اند، ضمن مراعات ترتيب، بدون انفصال، نكات مختلف را بيان كنند، البته، به گونه‌اى نيست كه همه عنوانها را ذيل فراز يا آيه‌اى، لازم به ذكر ديده باشند بلكه بنا به مقطع مطرح شده، مباحث را بيان كرده‌اند. شأن نزول از نكاتى است كه مفسر محترم هر از چندى، به آن مى‌پردازند و با بيان آن، در توضيح آيه، تلاشى را مضاعف مى‌نمايند، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 سوره بقره. در كنار همه اين مباحث، گاهى به قرائت و اختلاف آن در يك كلمه يا مقطعى از آيه، مى‌پردازد و تبحر خود را در اين قسمت نيز نشان مى‌دهد، مانند ج 1 ص 116 ذيل آيه 97 بقره. مفسر بندرت عنوانى را به نام« إلفات نظر» بعد از تفسير و بحثهاى متفاوت مطرح مى‌نمايد كه در آن، مطلبى را كه بطور مستقيم به تفسير آيه مربوط نمى‌شود توضيح مى‌دهند مانند ج 1 ص 67 ذيل آيه 37 سوره بقره، با اين سؤال كه هل كان تلقين الله الكلمات لآدم فى السماء أم فى الارض؟ آيا تلقين كلمات كه توسط خداوند به آدم انجام گرفت در آسمان بوده يا در زمين انجام گرفته است؟ تفسير ترتيبى قرآن، مفسر را از اشارات به بحثهاى موضوعى غافل نكرده است، بر اين اساس و بطور موردى، مطالبى مطرح مى‌كنند، مانند ج 1 ص 20 ذيل آيه«اهدنا الصراط المستقيم»،بحث اصناف هدايت را با استفاده از آيات و روايات عنوان مى‌نمايند. مفسر محترم سعى نموده اساس بيانات خود را بر محور تفسير آيات پى‌ريزى كند و مطالب گوناگون را براى تبيين بيشتر، استفاده مى‌نمايد، در اين روش نيز تا حدود زيادى موفق بوده‌اند. با اين حال در آيات فقهى به نظر مى‌رسد، توضيح بيشترى را كه كمى فراتر از تفسير است، ارائه مى‌دهند و با توجه به تحصيلات حوزوى ايشان كه فقه، بخش مهمى از آن را تشكيل مى‌دهد، اين امر، طبيعى به نظر مى‌رسد. مانند ج 1 ص 260 به بعد ذيل آيه 219 بقره و آيات پس از آن، كه توضيحاتى در مورد خمر، نكاح، طلاق و... ارائه مى‌دهد. مشرب ايشان در مسائل فقهى، مشرب معمول و مشهور علماى شيعه مى‌باشد، و برخى ديدگاههاى خود را با دقت و تيزبينى از آيات استخراج مى‌نمايد، از جمله اعتقاد به طهارت ذاتى اهل كتاب كه با استفاده از آيه 5 سوره مائده:«اليوم احلّ لكم الطيبات و طعام»...و روايات اهل بيت عليهم السلام، آن را برداشت مى‌نمايد، و نيز جواز نكاح اهل كتاب كه از همين آيه استنباط مى‌نمايد. ج 2 ص 422 و ص 425. در بحث خمس ذيل آيه خمس در سوره انفال نيز طبق اعتقاد شيعه نظر مى‌دهند. ايشان در بحثهاى عقايدى نيز گاهى دقتها و توضيحاتى اينچنين بيان مى‌دارند و فراتر از معانى ظاهر و صريح آيه، اشاراتى را دارند، مانند اشاره به استدلال بر توحيد افعالى، توحيد صفاتى و توحيد ذاتى، ذيل آيه 164 سوره بقره، ج 1 ص 186:«ان فى خلق السموات و الارض و اختلاف الليل و النهار و»...و استنباط عدم جواز تقليد در اصول عقايد، و وجوب تحصيل علم در آنها، از براهين مطرح شده در اين آيات است. مفسر تفكر ولايى و شيعى خود را در افضليت اهل بيت( ع) بدون تعرض به ديگران و با استفاده از روايات، ذيل آيات مختلف مورد بحث قرار مى‌دهد و با اجمال، ملايمت و صريح آن را بيان مى‌دارد، براى نمونه ذيل آيه 253 سوره بقره در ج 1 ص 319«تلك الرسل فضّلنا بعضهم على بعض...آنجا كه فضل پيامبر( ص) را بر ساير انبياء الهى( ع) اثبات مى‌كند، فضل اهل بيت« عليهم السلام» را نيز بر انبياء ديگر با استفاده از روايات مطرح مى‌نمايد. ايشان در نزول آيه تطهير( 33 احزاب) در ج 5 ص 436 به صراحت بيان مى‌دارد كه اين آيه در حق ائمه اهل بيت عليهم السلام، پنج تن آل عبا نازل شده است و معتقد است كه روايات فراوانى از فريقين براى مطلب، وارد شده است. در مورد مصونيت قرآن از تحريف ذيل آيه 9 سوره حجر«انّا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون»در جلد 4 ص 172 مى‌فرمايد: قرآن از تحريف به تغيير، زياده و نقصان، مصون مانده است. ايشان در مورد بسم الله الرحمن الرحيم در ابتداى سوره حمد ج 1 ص 12 مى‌فرمايد: بسمله جزء هر سوره بلكه آيه‌اى از هر سوره مى‌باشد و اين قول را اجماع شيعه مى‌داند كه اهل سنت برخى موافق و برخى مخالف آنند. مبناى معمول ايشان در دلالت قرآن اين است كه ظاهر آيات حجيت دارد و بدون معارض قوى نمى‌توان از آن دست برداشت، بر اين اساس در آيه 24 سوره بقره«اعدت للكافرين»ج 1 ص 52 مى‌فرمايد ظاهر آيه بر خلقت فعلى جهنم دلالت دارد، نه اينكه، در آينده خلق مى‌شود، مگر گفته شود ماضى كنايه از وقوع حتمى است. يكى از نقصهاى تفسير« الجديد» عدم ذكر منابع اقوال و بيانات و توضيحات لغوى، قرائتى، تفسيرى و... مى‌باشد و در بسيارى موارد، روايات را بدون ذكر منبع نقل مى‌كند. با اين وصف بطور پراكنده منبع برخى مطالب، يا قائل بعضى اقوال را بيان كرده است، ابن عباس، ابن مسعود، مجاهد، سدى، مقاتل از جمله مفسرينى هستند كه از آنها نقل نموده است. ميان تفاسير شيعه در روايات از تفسير قمى، عياشى، تفسير امام حسن عسكرى( ع) و مجمع البيان، استفاده فراوان كرده است. در كنار آن از كتب روايى شيعه مانند كافى، توحيد صدوق، علل الشرايع، من لا يحضره الفقيه، امالى شيخ، محاسن برقى، اكمال الدين، بصائر الدرجات، ثواب الاعمال و عيون الاخبار، نقل روايت مى‌نمايد. از ميان اهل سنت نيز تفسير ثعلبى و كشاف مورد توجه او قرار داشته و از آنها مطلب ذكر مى‌كند، و گاهى از صحيح بخارى روايت نقل مى‌كند. در جلد اول سوره فاتحه و سوره بقره تفسیر شده است.
تفسير ست سور من القرآن الكريم
نویسنده:
حبيب الله بن علي مدد شريف كاشاني
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: مؤسسة شمس الضحی الثقافیة,
چکیده :
تفسير ست سور من القرآن الكريم اثر ملا حبيب‌الله شريف كاشانى (1262ق-1340ق) از علماى شيعه به زبان عربى است. كتاب دربردارنده تفسير شش سوره از قرآن در يك جلد مى‌باشد كه در محرم 1327ق به پايان رسيده است. در ابتداى كتاب شرح حال مختصرى از مؤلف بيان شده سپس متن كتاب آمده است. متن كتاب شامل شش بخش يا فصل به ترتيب سوره فاتحه، فتح، جمعه، ملك، كوثر و توحيد است. ذيل برخى از سوره‌ها نيز زير مجموعه‌هايى است كه توضيح آن مى‌آيد. اولين بخش كتاب درباره سوره فاتحه و تفسير آن است مؤلف اسم اين بخش از كتاب را به «الانوار السانحة في تفسير سوره الفاتحة» نام‌گذارى كرده است. اين بخش شامل مقدمه‌اى در فضيلت قرآن به‌خصوص سوره حمد و هشت فصل است. و هر كدام از فصول نيز داراى زير مجموعه‌هايى به‌نام‌هاى «جنه»، «مقام»، «مقاله» و... مى‌باشد. مؤلف ذيل هر بخش از آيه بحث‌هاى لغوى، اصطلاحى، ادبى، نحوى، شأن نزول، و در برخى از آيات فايده‌اى كه حاوى نظرات مختلف مفسرين درباره آيه مذكور و نظر انتخابى خود است، مى‌آورد. ساير بخش‌هاس كتاب، كه شامل پنج بخش می‌باشد ابتدا آيه مورد نظر را آورده سپس مواردى كه در ذيل سوره حمد ذكر شد مى‌آيد. مؤلف ابتداى برخى از سورها مقدمه‌اى درباره آن سوره مى‌آورد. ايشان در تفسيرش از اشعار عربى نيز از نظرات بسيارى از مفسرين و محدثين استفاده برده است.
من هدى القرآن المجلد 1
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسش‌هاى جديد عصر توجه داشته و به‌گونه‌اى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مى‌گويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش داده‌اند كه همان تفسير قرآن به‌وسيله خود قرآن مى‌باشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشته‌ام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيت‌هاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزنده‌اى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مى‌كند». در ادامه، مفسر محترم مى‌نويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را به‌صورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مى‌كوشم كه تنها بينش‌ها و بصيرت‌هايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافته‌ام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، به‌طور دسته‌بندى ارائه شده و كمتر به بحث‌هاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سوره‌ها آغاز مى‌گردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اين‌گونه است كه نخست مجموعه‌اى از آيات را ذكر مى‌كند، آن‌گاه معانى واژه‌ها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مى‌دارد. آن‌گاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديف‌هاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مى‌دهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوان‌گذارى شده است. به جنبه‌هاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجه‌گيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستان‌ها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مى‌شود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمى‌دهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مى‌كند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ به‌عنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دست‌ها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مى‌نمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، به‌طور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مى‌دهند، مانند بحث هدف‌ها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و به‌طور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مى‌كند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظه‌اى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات به‌قدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابه‌لاى مطالب، به شرح برخى احاديث مى‌پردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحث‌هاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و به‌اختصار مسائل را مطرح مى‌نمايد. در جلد اول سوره های فاتحه، بقره و آل عمران تفسیر شده است.
تفسير المنسوب الى الإمام ابی محمد الحسن بن علي العسكري علیهم السلام
نویسنده:
حسن بن علی عسکری؛ ناظر: محمدباقر موحد ابطحی؛ محقق: مدرسة الامام المهدي علیه السلام
نوع منبع :
کتاب , آثار منسوب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: مدرسة الامام المهدي علیه السلام,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
التفسير المنسوب إلى الإمام أبي‌محمد الحسن بن علي العسكري عليهم‌السلام از تفاسير روايى اماميه، متعلق به قرن سوم. متن اين تفسير تا پایان آيۀ 282 سورۀ بقره موجود است. اين تفسير با بيان رواياتى راجع به فضائل قرآن و تأويل و آداب قرائت قرآن آغاز شده و با ذكر احاديثى مشتمل بر فضائل اهل‌بيت. و مثالب دشمنان اهل‌بيت. ادامه يافته است. بحثهاى متعددى نيز دربارۀ سيرۀ نبوى، بخصوص راجع به مناسبات پيامبر و يهوديان، مطرح شده است. در مجموع، در اين تفسير 379 حديث آمده است. بيشتر روايات طولانى و مفصّل است، به طورى كه گاه يك روايت چندين صفحه را در بر مى‌گيرد. و به همين جهت، در برخى موارد ساختار روايى از بين رفته است. در برخى روايات نيز آشفتگى وجود دارد. در اين تفسير برخى آيات تأويل شده و بيشتر تأويلها دربارۀ معجزات پيامبر و امامان است. در اين تفسير به اسباب نزول آيات كمتر توجه شده، گر چه به مصاديق آيات اشاره شده است. مباحث صرفى و نحوى و بلاغى نيز در اين تفسير وجود ندارد. سلسلۀ سند روايت كتاب نشان مى‌دهد كه نقل اين تفسير در ميان محدّثان و فقهاى قم در قرن چهارم و پنجم متداول بوده است. مطالب تفسير را محمد بن قاسم استرآبادى خطيب، مشهور به مفسر جرجانى، كه شايد تدوين كنندۀ تفسير نيز باشد، از دو راوى آن، يعنى ابوالحسن على بن محمد بن سيار و ابويعقوب يوسف بن محمد بن زياد، نقل كرده است. در مقدمۀ كوتاه اين دو بر تفسير آمده است كه بعد از به قدرت رسيدن حسن بن زيد آنان مجبور به مهاجرت از وطن خود شدند. از آنجا كه آنها از آمدن خود نزد امام حسن عسكری‌ عليه‌السلام سخن گفته‌اند، تاريخ ورودشان به سامرا مى‌بايست بعد از 254 بوده باشد، زيرا اين سال، زمان آغاز امامت امام عسكری‌ عليه‌السلام بوده است. در ادامه گفته‌اند كه متن كل تفسير را به مدت هفت سال نزد امام فراگرفته‌اند. حال آنكه از وفات امام در 260 سخنى به ميان نيامده است و ظاهرا پس از درگذشت امام، آن دو به موطن خود بازگشته‌اند. با وجود قدمت اين تفسير، وثاقت آن در بين علماى اماميه از گذشته مورد بحث بوده است. محمد بن على بن بابويه، معروف به شيخ صدوق (متوفى 381)، نخستين عالم امامى است كه از اين تفسير مطالب فراوانى در كتب خود نقل كرده، گر چه دربارۀ وثاقت يا عدم اعتبار آن سخنى نگفته است. ابن بابويه متن تفسير را مستقيما از استرآبادى دريافت نموده است. وى در آغاز كتاب فتوايى خود، من‌ لا‌يحضره‌ الفقيه. ضمن اشاره به اين نكته كه آنچه در اين اثر فراهم آمده از نظر خودش صحيح است، بيان داشته كه روايات كتاب را از متون معتبر و مشهور گرفته است. همو در باب تلبيه، از استرآبادى حديثى نقل كرده و در پایان گفته است كه باقى آن را در كتاب تفسير آورده است. بر اين اساس، اگر شيخ صدوق خود تدوين كنندۀ تفسير نبوده، احتمالا تهذيب كنندۀ آن بوده است. مؤيد صحت اين احتمال، سخن نجاشى (متوفى 450؛ است كه در ذيل آثار شيخ صدوق به دو اثر تفسيرى، تفسير القرآن و مختصر تفسير القرآن، اشاره كرده است. شاهد ديگر بر اين نظر، ذكر روايتى با همين سند در كتاب التوحيد. شيخ صدوق است. در آخر آن روايت نيز شيخ صدوق بيان داشته كه متن كامل حديث را در تفسيرش آورده است. نخستين منتقد وثاقت تفسير، احمد بن حسین بن عبيداللّه غضائرى، معروف به ابن غضائرى، بود كه در الضعفاء خود، محمد بن قاسم استرآبادى را فردى ضعيف و كذّاب معرفى كرده و دو فرد مذكور در سلسلۀ سند را-كه تفسير را، به نقل از پدرانشان، از امام حسن عسکری(ع) روايت كرده‌اند-مجهول خوانده است. ابن غضائرى تفسير را «موضوع» دانسته و جاعل آن را سهل بن احمد بن عبداللّه ديباجى (متوفى 380) معرفى كرده است. معتقدان به وثاقت متن تفسير در نقد كلام ابن غضائرى دلايلى آورده‌اند، از جمله گفته‌اند كه در انتساب متن كتاب الضعفاء به ابن غضائرى ترديد وجود دارد. و بر اساس متن تفسير، ابن سيار و ابويعقوب متن را بدون واسطه از امام روايت كرده‌اند. همچنين در تفسير تصريح شده است كه پدران اين دو بعد از مدتى سكونت در سامرا به شهر خود بازگشتند. و در اسناد روايت كتاب ذكرى از پدران آن دو نيست. بنابراین، ذكر نام آنها در برخى روايات ديگر، سهو كاتب است. اما اين مطلب پذيرفتنى نيست، زيرا نام پدران ابن سيار و ابويعقوب در تمام روايات منقول از اين تفسير در آثار متعدد شيخ صدوق آمده است. دربارۀ سهل بن احمد هم نجاشى. ضمن معرفى او، وى را از جمله كسانى دانسته كه بر آنها خرده‌اى نيست. خطيب بغدادى. تنها به تشيع سهل بن احمد و نمازگزاردن شيخ مفيد (متوفى 413) بر جنازۀ وى اشاره كرده است كه اين مطلب بر جلالت مكان وى در بين اماميه دلالت دارد. نكتۀ جالب توجه ديگر قرار داشتن پدر ابن غضائرى در طريق روايت تفسير با همين سلسله سند متداول است. برخى گفته‌اند كه طريق شيخ صدوق در روايت اين تفسير، متعدد است، زيرا در مواردى به جاى محمد بن قاسم استرآبادى از محمد بن على استرآبادى، در طريق خود از دو راوى تفسير، ياد كرده است. بعيد نيست كه اين دو، يكى بوده باشند، زيرا ذكر نام جد به جاى پدر متداول بوده است. همچنين ذكر شده كه حسن بن خالد برقى تفسيرى در 120 جزء به املاى امام حسن عسکری(ع) نگاشته است. اما شيخ طوسى. حسن بن خالد برقى را جزو كسانى دانسته كه ائمه را درك نكرده و از آنان به طور غير مستقيم روايت كرده‌اند. محدّث نورى (متوفى 1320؛ج 5، ص188)، با استناد به گفتۀ ابن شهر آشوب (متوفى 588)، قاطعانه تفسير برقى را طريق ديگر روايت متن تفسير امام عسكرى دانسته است، اما مشكل پذيرش اين قول اين است كه هيچ روايتى از اين تفسير وجود ندارد كه نام برقى در آن ذكر شده باشد. همچنين آقا بزرگ طهرانى. اشاره كرده كه مراد از عسكرى در قول ابن شهر آشوب، امام هادی‌ عليه‌السلام است و حسن بن خالد نمى‌تواند از راويان امام حسن عسکری(ع) باشد. در فهرست نسخه‌هاى عكسى و ريز فيلمهاى كتابخانۀ سيد‌‎عبدالعزيز طباطبائى (متوفى بهمن 1374) در قم، سه نسخه با عنوان تفسير نگاشتۀ ابوعلى حسن بن خالد برقى معرفى شده است. اما با مراجعۀ نويسندۀ مقاله و رؤيت نسخه‌ها مشخص شد كه آنها همين تفسير منسوب به امام حسن عسکری(ع) و با همين سلسله سند متداول‌اند و دليلى برای انتساب اين نسخه‌ها به برقى، حداقل در اين نسخه‌ها، وجود ندارد. پس از شيخ صدوق، ابومنصور احمد بن على طبرسى در كتاب احتجاج ضمن معرفى منابع خود از تفسير امام حسن عسکری(ع) ياد كرده، اما به عدم اشتهار آن اشاره نموده و به اين دليل، سند روايت كتاب را به طور كامل آورده است. سعيد بن هبة اللّه قطب راوندى. نيز از اين تفسير، بدون اشاره به نام آن، مطلبى نقل كرده است. ابن شهر آشوب نيز از اين تفسير، با تصريح به نام آن ولى بدون ذكر سند، مطلبى آورده است. عبدالجليل قزوينى، كه در حدود 560 كتاب نقض را مى‌نوشته، از جمله تفاسير مشهور امامى به تفسيرى با عنوان تفسير امام حسن عسکری(ع) اشاره كرده، اما چون از اين تفسير مطلبى نقل نكرده است، نمى‌توان به طور حتم مقصود وى را همين تفسير موجود دانست. محقق كركى (متوفى 940) و شهيد ثانى زين‌الدين بن على عاملى (متوفى 965) در اجازات خود، در شمار كتبى كه اجازۀ روايت آن را داده‌اند، حديثى را از اين تفسير با ذكر طريق خود به آن آورده‌اند. در ميان فقهاى معاصر امامى، شيخ محمد جواد بلاغى (متوفى 1352 ش) ضمن رساله‌اى از نادرستى انتساب اين تفسير به امام حسن عسكری‌ عليه‌السلام سخن گفته و متن را مجعول دانسته است. آيت‌اللّه خوئى و شيخ محمدتقى تسترى نيز با او هم رأى‌اند. با اين حال، مطالبى در اين تفسير وجود دارد كه معمولا فقها آن را پذيرفته‌اند. برای نمونه مى‌توان به حديث مشهور در بيان اوصاف فقهایى كه مى‌توان از آنها تقليد كرد اشاره نمود. گزارش تقريبا كاملى از اقوال علماى اماميه دربارۀ اين تفسير را استادى آورده است. نسخه‌هاى خطى متعددى از اين تفسير موجود است. متن تفسير به فارسی ترجمه شده است. قديمترين ترجمۀ فارسی موجود آن، آثار الاخيار نام دارد كه ترجمۀ ابوالحسن على بن حسن زواره‌اى (متوفى 984) و ترجمۀ تمام متن موجود است. قدرت اللّه حسینى شاهمرادى نيز سورۀ فاتحۀ اين تفسير را با عنوان تفسير فاتحة الكتاب از امام حسن عسکری(ع) سلام اللّه عليه و پژوهشى پيرامون آن (تهران 1404) با مقدمه‌اى مبسوط در اثبات و ثاقت تفسير، ترجمه و منتشر كرده است. سيد‌‎حسين بهريلوى (بريلوى؛ متوفى 1361) اين تفسير را به زبان اردو ترجمه كرد و با عنوان آثار حيدرى به چاپ رساند. متن عربى تفسير چند بار چاپ شده است. اين كتاب، بر اساس شش نسخۀ خطى و به كوشش سيد‌‎محمدباقرابطحى، در 1409 در قم چاپ انتقادى شد.
تفسير بيان السعادة في مقامات العبادة المجلد 1
نویسنده:
سلطان محمد گنابادی
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
بيان السعادة في مقامات العبادة، تفسير عرفانى و شيعى قرآن به عربى، تأليف حاج ملا سلطان محمد گنابادى (1251 - 1327)، ملقب به سلطان‌على‌شاه و مشهور به سلطان‌على گنابادى، از اقطاب متأخر سلسله نعمت‌اللهى است. مؤلف، آن را به نام مرشد خود، حاج محمد كاظم اصفهانى ملقب به سعادت‌على‌شاه نوشته است. سبب نگارش اين تفسير، چنان‌كه در مقدمۀ آن آمده، جمع‌آورى لطايف و نكات نغزى بوده كه در اشارات قرآن و تلويحات اخبار يافته و پيش از آن، نه در كتابى ديده و نه از كسى شنيده بوده است. عده‌اى از علما، از جمله آقا محسن مجتهد عراقى و آخوند ملا محمد كاشانى، در مورد اين تفسير چنين فرموده‌اند: «تفسير السلطان، سلطان التفاسير». هم‌چنين اديب نيشابورى، شاگردان خود را به مطالعه آن تشويق مى‌كرد. كتاب، با مقدمه‌اى در حقيقت علم و علائم آن و جهل مركب و ملازمت علم و عمل آغاز گرديده، سپس مؤلف، مطالب جامعى را درباره قرآن و فضيلت آن، تفسير، تنزيل و تأويل قرآن و ديگر مقدمات لازم براى تفسير قرآن بيان كرده و آن‌گاه به ترتيب آيات، به تفسير تمام آنها همت نهاده است، البته گاه نيز، در ضمن تفسير، به تناسب موضوع، مقالات مستقلى (غالبا عرفانى) تحت عنوان «تحقيق» نوشته است. مدار اين تفسير، بر حول مفهوم ولايت به معناى عرفانى و شئون و جوانب مختلف آن است؛ چنان‌كه در آن، آيات راجع به كفر و ايمان، به كفر و ايمان نسبت به مقام ولايت تفسير شده است. هم‌چنين، مؤلف براى كلمه «رب» دو تعبير به دست مى‌دهد: يكى، «رب مطلق» كه مقام الوهيت است؛ ديگرى، «رب مضاف» كه منظور از آن، مقام ولايت است كه ظهور رب مطلق مى‌باشد. از آنجا كه مفسر، اساس مذهب شيعه را پيروى از همين اصل مى‌داند و به اتحاد ذاتى تصوف حقيقى و تشيع به معناى وَلَوى آن قائل است، كسانى را كه از بُعد عرفانى تشيع غافلند، درباره گرايش اين تفسير، دچار ترديد مى‌كند؛ چنان‌كه صاحب «التفسير و المفسرون» در اينكه «بيان السعادة» را در شمار تفاسير صوفيه ذكر كند يا تفاسير شيعه، مردد است. «بيان السعادة»، علاوه بر جنبه‌هاى عرفانى، جنبه‌هاى روايى، فقهى، فلسفى، كلامى و ادبى نيز دارد. از جنبه نقلى و روايى و بحث درباره شأن نزول آيات، مباحث مستوفايى دارد و عمده اقوال و مطالب منقول در آن، مستند به احاديث و اخبار مروى از پيامبر اكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) است. در نقل احاديث، از تفسير صافى فيض كاشانى و تفسير برهان سيد هاشم بحرانى، استفاده كرده است. سلطان‌على‌شاه، در خصوص اخبار مختلفى كه در تفسير آيات نقل كرده، مانند اخبار وارده درباره شجره منهيه در قصه آدم، به جمع و تطبيق ميان آنها مبادرت نموده است؛ به‌گونه‌اى كه همه اقوال در مقام و مرتبه خود با يك‌ديگر سازگارند، مگر در موارد نادرى كه صحت اخبار، مخدوش باشد. با اينكه اساس اين تفسير، اخبار ائمه اطهار(ع) و عرفان مبتنى بر آن است، مشتمل بر اصطلاحات و مباحث فلسفى و حكمى نيز هست، مانند تحقيق در مراتب وجود و تشكيك در حقيقت آن كه غالبا به روش استاد خود، حاج ملا هادى سبزوارى و بر اساس آرا و اقوال ملا صدرا است و از اين حيث، به تفاسير ملا صدرا بر قرآن شباهت دارد. وى آراى فلسفى را با لطايف عرفانى و عقايد كلامى در هم آميخته و در مسائلى از قبيل معراج، جبر و اختيار و بداء كه فلاسفه و متكلمان در آنها اختلاف نظر دارند، به جمع و تطبيق آرا پرداخته است. «بيان السعادة»، متضمن مباحث ادبى نيز هست و در آن، ضمن تفسير، نكات ادبى آيات و تركيب لغات هم، به تناسب موضوع، مطرح شده است؛ براى مثال، در وجوه محتمل معانى حروف آغازين برخى سوره‌ها، مثل «الم» در بقره، بحث‌هاى مفصلى آمده است. از ديگر ويژگى‌هاى اين تفسير، آن است كه مؤلف آن با وجود اعتقاد به اينكه جمع‌آورى آيات، به ترتيب نزول آنها صورت نگرفته، چون معتقد به ارتباط معنوى ميان آنها بوده، با توجه به ترتيب موجود ميان آيات و كلمات، به بيان ارتباط معنوى ميان آنها پرداخته است. گرچه، مؤلف، مجتهد بوده، در اين تفسير كمتر به مسائل فقهى پرداخته، مگر در موارد معدودى كه نظر شخصى خود را، نه به‌صورت فتوا، اظهار كرده است، از جمله در تفسير «و يسئلونك عن الخمر و الميسر»، به حرمت استعمال ترياك رأى داده است. در جلد اول، سوره‌هاى فاتحه، بقره و آل عمران تفسیر شده است.
  • تعداد رکورد ها : 94