جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 569
تبیین مبانی فلسفی و کلامی موسیقی
نویسنده:
حسین شایسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این رساله با هدف پاسخ به این سوال تدوین شده است که «مبانی فلسفی و کلامی موسیقی چیست؟». در پی تبیین این مبانی، ضمن مفهوم شناسی و بیان تاریخچه ای مختصر از فلسفه موسیقی، روند بررسی فلسفه موسیقی در غرب و تأثیر و انعکاس آن در آراء فلسفی متفکرین اسلامی تبیین شده است.در نگاه هستی شناسانه به موسیقی، نگارنده در نهایت به این نظر رسیده است که ماهیت موسیقی، چیزی نیست جز یک وجود صوتی که محصول خلاقیت و ابداع بشری بوده، متأثر از عواطف زیباشناسانه او است. جنس ادراک موسیقی در قوای ادراکی انسان نیز کاوشی معرفت شناسانه است که در ضمن آن، چنین نتیجه ای به دست آمده است که ادراک موسیقی دارای دو بُعد است؛ یکی بُعد حسی و دیگری بُعد عاطفی و از آن جا که بُعد عاطفی ادراک موسیقی از نوع ادراکات حضوری آدمی است، کاملا بر ادراک حسی غلبه دارد.در نگاهی انسان شناسانه نیز ارتباط موسیقی با سرشت، کمال و غایت وجودی انسان تبیین گردیده و ارتباط دوسویه تأثیر و تأثری بین غرایز و فطریات او با موسیقی مورد بررسی قرار گرفته است. سعی بر این بوده که تفاوت انسان و حیوان در مواجهه با موسیقی به نحوی شفاف مورد توجه قرار گیرد.از زاویه ارزش شناسانه نیز موسیقی به عنوان پدیده ای معرفی شده است که به لحاظ ذاتی نه اقتضای ارزش دارد و نه اقتضای ضدارزش. بلکه ارزشی یا ضد ارزش بودن آن، با تأثیرپذیری شدید از پدیده های ارزشی یا ضدارزشی مقارن با آن رقم می خورد.بررسی مبانی دین شناختی نیز مجموعه ای است از مباحث عرفانی، کلامی، اخلاقی و فقهی. کوششی به عمل آمده است تا از این منظر، ارتباط موسیقی با کشف و شهود، ایمان، معنویت، سعادت و شقاوت و رذایل و فضایل اخلاقی مورد بررسی قرار گیرد. بررسی موسیقی از دیدگاه قرآن کریم، روایات شریفه و فقهای عظام، از دستاوردهای دیگر این کاوش است و نتیجه ای که به دست می دهد، تفاوت حکم موسیقی با تفصیل بین مفهوم غنا و موسیقی است.در پایان نیز به نحوی مختصر، مبانی اسلامی با موسیقی ملی ایران تطبیق داده شده است.
حدود و مراتب شناخت عقلی از خداوند از منظر عقل و نقل
نویسنده:
حورا دری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت عقلی بنابر آن‌که شناختی حصولی و بر پایه ی مفاهیم است ، با محدودیت‌هایی در شناخت خداوند روبه‌روست. برخی مکاتب ( شهود گرایان ، نص گرایان و برخی تجربه گرایان دینی ) با تکیه بر این محدودیت‌ها به انکار شناخت عقلی از خدا روی آورده‌اند. در پژوهش حاضر با نقد این گونه دیدگاه‌ها ، این نتیجه اخذ می شود که علیرغم دشواری دستیابی به شناخت عقلی صحیح از خداوند ، امکان رسیدن به برخی شناخت ها در این زمینه فراهم است .در زمینه شناخت ذات الهی با انتقاد از دیدگاه افراطی اکتناه ذات ، این نظریه تایید می گردد که انسان قادر است برخی مفاهیم را که از جهاتی بر ذات خدا صادق اند ، تعقّل نماید . مفاهیمی چون وحدت ذات ، بساطت ذات ، وجوب وجود و ...در زمینه صفات الهی نیز ابتدا به ترسیم رابطه ذات و صفات پرداخته و با انتقاد از نظریه‌ی نفی صفات بر ذات ، نظریه عینیّت توضیح داده شده است . در ادامه بررسی دیدگاه‌های مختلف درباره فهم عقل از معانی اسماء الهی مورد توجه قرار گرفته است: نظریه تنزیه محض که به دو صورت دیدگاه تفویضی و الهیات سلبی نمود یافته است ، باب عقل را در فهم معانی صفات مسدود دانسته و با توجه به مبانی نادرست قائلین ، مطرود است . دیدگاه تشبیهی که توسط برخی اخباریّون ارائه شده ، نیز از منظر نقل و آموزه‌های عقل نادرست است . لذا نظریه‌ی نهایی که جمع بین تشبیه و تنزیه است مورد توجه قرار می گیرد .طبق این دیدگاه ، عقل می بایست از یک سو مفاهیم مستعمَل در زبان بشری را برای فهم معانی صفات اخذ نماید و از سوی دیگر مصداق آن مفاهیم را بسیار عالی‌تر از حدّ فهم انسانی لحاظ نماید.
بررسی تفسیر آیات حاوی اسماءالحسنی در تفسیر مخزن العرفان (در شش اسم رزاق، شکور، غفور، رحمان، رحیم، ورود)
نویسنده:
ساره حاجیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
قرآن کریم در آیات متعدّدی به صراحت بیان داشته که همه‌ی اسماء الحسنی تنها مخصوص ذات حق است از آن جهت که غیر او هیچ موجودی از موجودات نمی‌تواند دارای کمالی مطلق باشد. خداوند از طریق ذکر این اسماء نیکو، شناخت ذات وصف ناپذیرش را برای انسان‌ها میسّر می‌سازد. عرفا و حکما، آدم را به اعتبار آنکه همه‌ی اسماء را از خداوند آموخت، آیینه‌ی وجود حق و تجلّی اسماء و صفات او می‌شمارند. بنابراین وجود آدم، صورت مجمل عالم و هدف غایی نظام هستی است چرا که با آفرینش او اراده‌ی پروردگار به ایجاد موجودی که نمودگاه کمالات الهی باشد تحقّق یافته است. در داستان آدم آنچه بیش از هر چیز دیگر اهمّیّت دارد، دو مسأله است: 1- برگزیده شدن آدم به عنوان جانشین خداوند 2- تعلیم اسماء به آدم جهت شایستگی آدم برای خلافت الهی و برتری او نسبت به فرشتگان. مقصود از تعلیم اسماء از این حیث بوده که خداوند انسان را از قوا و حواسّ مختلف خلق کرده تا از طریق آن‌ها مستعد و مهیّا برای شناسایی حقیقت اشیاء و خواص آن‌ها گردد و نحوه‌ی فراگیری و معرفت حقیقی به این علم را از طریق الهام فطری در درون انسان به ودیعه گذارده تا هر انسانی به قدر ظرفیّت وجودی خود از آن بهره مند گردد. بانو امین در معنای اسماء تعلیم داده شده به آدم دو احتمال را پذیرفته است: 1- اسماء نام ملائکه باشد به اعتبار انواع و اشخاص آنها 2- اسم، لفظی دال بر معنا و غیرمقیّد به زمان‌های سه گانه است.اسماء الهی به حسب ازدواج آن‌ها با یکدیگر و توالدی که از این حیث حاصل می‌شود، غیر محصور و بی نهایت است. گرچه برخی آن‌ها را از حیث اصول و امّهات محصور دانسته اند. در این پایان نامه اسماء شش گانه «رحمان»، «رحیم»، «غفور»، «شکور»، «رزّاق» و «ودود» مورد بررسی قرار گرفته است. مخزن العرفان تفسیری ترتیبی، جامع و عصری است که با صبغه‌ی عرفانی تألیف شده است. از منظر بانو امین تجلّی اسماء الحسنای الهی ذیل آیات متناسب با مضمون و هدف آن‌هاست. این تناسب گاه ظاهر و صریح و گاه غیرصریح و باطنی است. ایمان به وحیانیت قرآن؛ تصدیق مصونیت قرآن از تحریف؛ معجزه دانستن قرآن؛ تأکید بر تفسیرپذیری قرآن و تأیید حجّیت ظواهر قرآن از مبانی عام تفسیری مخزن العرفان است. مبانی خاص بانو امین نیز عبارتند از: استناد به روایات؛ بهره گیری از عقل و اجتهاد؛ بهره گیری از دریافت‌های قلبی و شهود عرفانی. ضمن آن که در بهره گیری از دریافت‌ها و الهامات غیبی پیوسته بر چهار بینش: اجتهادی؛ فلسفی- کلامی؛ عرفانی و حدیثی خود متّکی بوده است.
صفات الهی امام از منظر امام رضا (ع)
نویسنده:
نرگس‌السادات بیننده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم کلامی بحث تبیین و تحلیل صفات الهی امام است که موضوع این رساله ‌است. پرسش محوری این رساله این است که از نظرگاه امام رضا(علیه السلام) امام چه اوصاف و ویژگی‌هایی دارد و این صفات در سخنان ایشان چگونه تبیین می‌گردد؟ بررسی روایات نشان می‌دهد که از منظر این بزرگوار، امام همانا حجت خداوند بر روی زمین و واسط? فیض الهی است و حضورش در همه زمانها و اعصار ضرورت دارد. امامت امری است الهی، که در وجود هر آن کس که بخواهد قرار می‌دهد. دریافت و حفظ و رسانیدن احکام و حکمت‌های الهی(هدایت تشریعی) و نیز هدایت تکوینی در دنیا بر عهده امام است. چنین مسئولیتی مستلزم برخورداری از برترین علم و بالاترین قدرت عادلانه وخطاناپذیر است. چنین مقامی با طلب کردن و اکتساب بدست نمی‌آید، بلکه موهبت ویژه الهی است و تنها در این صورت شخص به این مقام نائل می‌گردد؛ زیرا محدودیت‌ بشر در این دنیا به او اجازه رسیدن به این صفات را از راه‌های عادی نمی‌دهد. امام به هرآنچه در هدایت مردم به طور مستقیم یا غیر مستقیم موثر باشد، عالم است. علم امام باید نیاز همه انسانها را در هر سطحی از علم و معنویت و در هر مقام و مرتبه‌ای از درجات قرب الهی در برگیرد تا وی حجت مطلق خداوند بر همه انسانها باشد. عصمت ویژه‌ای که در وجود پیامبران و امامان(علیهم‌السلام) نهاده‌شده، تنها در سایه تأیید خاص الهی امکان پذیر است. امام با توفیق الهی به مرتبه‌ای می‌رسد که با اراده و اختیار خود راه هدایت را بر می‌گزیند و هرگز به خطا درنمی‌افتد. خداوند با اعطاء علم لدنی و نیز تفضل ویژه خود، امام رادر اندیشه و کردار و گفتار در تمام لحظات حیاتش از هر خطا و اشتباهی از روی سهو یا عمد مصون داشته است. برگزیدن امام به دست مردم، نظر به اوصاف و ویژگی‌های تبیین شده، محال است؛ امامت مقامی است که شناخت کنه آن دور از دسترس عقل‌ متعارف انسانهاست و دیگر مردمان با اندیشه‌هایشان به آن راه ندارند. خداوند از راه جعل ویژگی‌های یاد شده در وجود فرد، او را به عنوان امام نصب می‌نماید. این انتصاب الهی از راه نص و نشانه‌های دیگر بر مردم آشکار می‌شود. اما برخلاف رویکرد این نوشتار، برخی شرق شناسان و افراد متاثر از آنان، با بهره‌گیری از نوعی نگاه تاریخی به عقاید شیعه برآنند که اثبات کنند عقاید کنونی شیعیان درباره امامت پشتوانه‌ای در اندیشه رایجِ عصر ائمه (علیهم‌السلام) نداشته‌است و بسیاری از اوصاف و ویژگی‌های الهی امام، مانند علم غیب، عصمت و نصب و نص الهی، در طول تاریخ بر تفکر شیعی افزوده شده و جزء عقاید شیعیان نخستین نبوده ‌است‌ و ائمه اطهار(علیهم‌السلام) نیز چنین ادعاهایی درباره خود نداشته‌ و حتی با آن به مبارزه پرداخته‌اند. این اندیشه با فروکاهی امامان از مقام و منزلت برتر و قدسی‌شان به دانشمندان مجتهد پرهیزگار، اینگونه می‌نماید که هر ویژگی ماورایی که امام به آن متصف شود، غیر‌بشری است و از طریق غالیان و مفوضه به اندیشه شیعی راه یافته‌است. نگارنده این رساله برآن است که به راستی برخی ویژگی های امام فراتر از بشر عادی است و به همین دلیل است که شایستگی پیشوایی بندگان را دارد. این نوشتار در چهار فصل کلیات، علم امام، عصمت و نصب و نص الهی از منظر امام رضا(علیه‌السلام) تدوین شده‌است. در فصل علم، مباحث ضرورت، گستره و نوع علم امام و شیوه دستیابی او به علم و در فصل عصمت، ضرورت عصمت امام، عصمت در خاندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، مفهوم و سرچشمى عصمت امام و در آخر در فصل نصب و نص الهی، ضرورت و شیوه انتصاب امام از جانب خداوند عزّوجلّ و راه شناخت و دستیابی مردم به امام طرح شده و هر فصل نیز با بررسی و نقد شبهات مرتبط به پایان رسیده‌است.
نقش هدایتی و تربیتی بحث اسماء و صفات الهی در نهج البلاغه
نویسنده:
ابراهیم همتی مرادآبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بر اساس آیات مختلف قرآن مجید همچون:اعراف/180،اسراء/110،طه/8 ،حشر/24 و نیز سخنان گهربار پیشوای متقین علی (ع) مانند خطبه 65 نهج البلاغه ،خداوند متعال دارای اسماء و صفاتی است که در تقسیم بندی کلی به دو دسته: صفات ثبوتی و صفات سلبی تقسیم میشوند،صفات ثبوتی:آن دسته از صفاتی هستند که آنها را برای حق تعالی اثبات نموده و به او نسبت میدهیم و نیز صفات سلبی :صفاتی هستند که ذات پاک احدیت از آنها منزه ومبرّا می باشد.آنچه از مجموع این پژوهش حاصل می شود اینکه :سعادت و کمال حقیقی انسانها جز در سایه معرفت و آگاهی از این اوصاف حاصل نمی شود، چه اینکه:تنها با شناخت این اسماء و صفات و نیز تلاش در جهت تخلق و اتصاف به آنهاست که انسانها شایستگی تقرب به درگاه حق تعالی را پیدا نموده و مشمول هدایت و تربیت الهی میشوند.اهمیّت معرفت و وقوف به اسماء و صفات الهی تا به این اندازه است که مرتبه و میزان هدایت و تربیت یافتگی انسانها به میزان شناخت و آگاهی آنها از این اسماء و صفات بستگی داشته و با آن رابطه مستقیم دارد و چه بسا عدم شناخت و آگاهی از برخی از این اسماء و صفات ،انسان را تا ظلمات شقاوت و گمراهی و منتهی درجه تیره روزی و بدبختی سوق دهد.آنچه در این مسیر باید مورد توجه ویژه قرار گیرد اینکه:برای تحقق چنین هدفی یعنی شناخت صحیح اسماء و صفات الهی باید به مرجع مطمئن و قابل اعتمادی متمسّک شد که در این راستا سخنان ارزشمند علی (ع) در کتاب گرانسنگ نهج البلاغه راهنما و راهگشای مطمئن و دقیقی برای طالبین کمال و مشتاقین هدایت میباشد
ملاک اعطای ثواب بر اعمال از منظر تفاسیر فریقین
نویسنده:
محسن خوش فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ثواب و پاداش اعمال از مسائل مطرح شده در قران و دیگر متون دینی می‌باشد که اگر چه در بسیاری از علوم اسلامی از آن بحث می‌شود، ولی تحقیق مستقلی در مورد آن که مبتنی بر دیدگاههای قران باشد صورت نگرفته است.یکی از موضوعات مهم مباحث ثواب الاعمال، ملاکهای اعطای ثواب بر اعمال می‌باشد که با در نظر گرفتن آیات مختلفی که در این زمینه در قران موجود است، قابل اصطیاد می‌باشد.مفسران فریقین نیز در تفاسیر خود در ضمن تفسیر آیات مربوطه، به بحث در این مورد پرداخته‌اند. اینکه از دیدگاه قران و از منظر این تفاسیر ثواب چیست و چه گونه‌هایی دارد و چه کسانی و به واسطه چه عواملی و موجباتی، مستحق دریافت ثواب شده و چه کسانی و به چه دلیل و یا چه موانعی از اعطای ثواب محروم خواهند شد از مطالب مطرح شده در این اثر می‌باشد.اختلاف و یا عدم اختلاف مبنایی مفسران فریقین در بحث ملاکهای اعطای ثواب نیز از مطالبی است که در نتیجه بررسیِ تفاسیر آنان در این موضوع کشف می‌گردد.از دیدگاه قران ثواب، هر آن‌چیزی است که محبوب انسانها می‌باشد و در انجام اعمال خود به دنبال دستیابی به آن می‌باشند و به انواع متعددی همچون تکوینی و تشریعی، فردی و جمعی و دنیوی و اخروی تقسیم می‌شود.اهم موجباتی که برای اعطای ثواب در قران ذکر شده است ایمان، عمل صالح، تقوی، توبه، استضعاف، غفران، شفاعت و عفو الهی می‌باشد که در صورت وجود این عوامل و نبود موانعی که اهم آنها کفر، شرک، و نفاق و عصیان خدا و رسول می‌باشد، مستوجب بهره‌مندی از ثواب اخروی الهی می‌گردند.مفسران فریقین نیز در بحث ملاکهای اعطای ثواب، اختلاف چندانی با هم ندارند، اگرچه که اختلاف معتزله و خوارج با دیگر فرق در بحث گناهان کبیره که از صدر اسلام میان این گروهها وجود داشته است، در بحث تفسیر آنان نیز اثر گذار بوده و فهم آنان از ملاکهای اعطای ثواب را مختلف کرده است.این تحقیق با محوریت آیات قران صورت پذیرفته است، اما برای دستیابی به ملاکهای اعطای ثواب در نظر خداوند تحقیق دیگری با محوریت احادیث ضروری می‌نماید تا در پرتو دستیابی به این دو تحقیق، نظر نهایی در این مورد ارائه گردد.
تقریرهای مختلف ملاصدرا از توحید افعالی و لوازم آن
نویسنده:
حسن خسروانی شیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
مسأله توحید افعالی یکی از مسائل مهم در حوزه افعال الهی است که همواره ذهن انسانها را به خود مشغول داشته است؛ در این میان از امامیه و اشاعره به عنوان طرفداران توحید افعالی و از معتزله و قدریه به عنوان مخالفان توحید افعالی یاد شده است. بر این اساس ملاصدرا نیز به عنوان یکی از برجسته‌ترین فیلسوفان مسلمان، طرفدار توحید افعالی دانسته شده است. نگارنده در این پژوهش با جستجو در آثار ملاصدرا، به این نتیجه رسیده است که توحید افعالی در اندیشه ملاصدرا تقریرهای متعددی دارد و تلاش کرده است تا تقریرهای متعدد وی را جمع‌بندی کرده و نشان دهد که خداوند به عنوان مرتبه عالی هستی، در عین بساطت، واجد کمالات همه اشیاء و امور است و همه چیز از جمله افعال اختیاری انسان را در بر می گیرد. ملاصدرا بر اساس رابطه علیت ثابت کرد، که علل متوسطه چون خودشان معلول خدای متعال هستند هیچگونه استقلالی ندارند و اساساً افاضه وجود بمعنای دقیق کلمه مختص به خدای متعال می باشد و سایر علتها بمنزله مجاری فیض هستند که با اختلاف مراتبی دارند نقش وسایط را بین سرچشمه اصلی وجود و دیگر مخلوقات ایفا می کنند. بنابراین معنای عبارت معروف «لا موثر فی الوجود الاّ الله» این خواهد بود که تأثیر استقلالی و افاضه وجود مخصوص به خدای متعال است. وی با استناد به آیات و روایات اهل بیت(علیهم السلام) توانست با تحلیل عقلی، فلسفی،کلامی و عرفانی اثبات کند که واجب تعالی علت همه موجودات و به اصطلاح «علهالعلل» است، و همگی علتها و معلولها نسبت به خدای متعال، عین فقر و وابستگی و نیاز هستند و هیچگونه استقلالی ندارند از این رو خالیقیت حقیقی و استقلالی منحصر به خدای متعال است و همه موجودات در همه شوون خودشان و در همه احوال و زمانها نیازمند به وی می باشند و محال است که موجودی در یکی از شوون هستی اش بی نیاز از وی گردد و بتواند مستقلاً کاری انجام دهد و حتی افعال اختیاری انسان به اذن و مشیت و اراده و تقدیر و قضای الهی انجام می شود.
بررسی اندازه راهیابی تفسیر عقلی به کتاب التفسیر صحیح بخاری و تحلیلی از آن
نویسنده:
علیرضا پوربرات
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر قرآن – در دوره هایی که بر آن گذشته- با گرایش ها و روش های گوناگون رخ نموده است. تفسیر عقلی ( اجتهادی) یکی از دو نوع عمدۀ تفسیر قرآن است که زمان دقیق آغاز شدنش را نمی توان باز گفت. در این مسیر، در سدۀ سوم هجری، محمد بن اسماعیل بخاری، روایات تفسیری سلف را در بخشی از جامع حدیثی نامدار خود، به نام « کتاب التفسیر» جای داد و افزون برا ین ، برخی واژگان و جنبه های گوناگون آیات را بدون استناد به سخن پیشینیان، تفسیر کرد که باید آن را « تفسیر عقلی» نامید. بررسی میزان این رویکرد تفسیری و تحلیلی از چگونگی راهیابی آن به « کتاب التفسیر» وجهۀ همت و کوشش ما در این پژوهش خواهد بود.در این پایان نامه می کوشیم که پس از گفته هایی درباره ی تفسیر اثری و عقلی و مرحله گذار از اثر به عقل، گزارشی از شیوه ی کارکرد بخاری و میزان کاربرد خرد- با آوردن نمونه هایی از آن- را در این کتاب بیان و در پایان، زمینه ها و بستر هایی را ارزیابی کنیم که موجب شد بخاری همراه آوردن روایات، برای شرح و تفسیر آنها، خرد خود را به کار گیرد و تفسیر اثری اش را با آن در آمیزد.در این پژوهش برای دقیق تر شدن کیفیت کار ، افزون بر بهره گیری از روش کتابخانه ای و میدانی، از نقشه های جغرافیایی ، جدول ، اعداد و ارقام نیز سود جسته ایم.در پایان باید گفت که این تفسیر با آن که در سده های نخستین اسلامی نوشته شده، با برکناری از رویکرد اثریِ صرفِ تفسیر های اندک آن دوران ، گوشه ها( چشمه ها)یی از به کارگیری خرد را در تفسیر، به صورت ساده و بیشتر در حد معنی کردن کلمات ، با رویکرد ادبی، نشان داده است که ریشه ی چنین رویکرد نوآمدی را در اندیشۀ بخاری ، می توان در ایرانی بودن و تاثیر گذاری زمینه ها و بستر های عقل گرایی بر مردم خراسان بزرگ چون گذر جادۀ ابریشم ، رواج فقه حنفی ، سر برآوردن فرقه معتزله ، نهضت ترجمه و پیدایش علوم جدید ، جستجو کرد.
بررسی تطبیقی محاسبه در قیامت از دیدگاه شیعه، معتزله و اشاعره
نویسنده:
صفیه مشیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده پایان نامه : موقف حساب در قیامت، یکی از مسائل معاد است که همه ی فرق و مذاهب اسلامی بر اصل آن اتفاق نظر دارند اگرچهدر فروع و جزئیات آن اختلافاتی میان آن ها وجود دارد. پژوهش پیش رو بر آن است که به بررسی تطبیقی ـ تحلیلی محاسبه در قیامت از دیدگاه سه فرقه ی شیعه، معتزله و اشاعره بپردازد.در این رساله، پس از بررسی معنایی واژه ی حساب در فصل اوّل، فصل دوّم به تبیین چگونگی و کیفیت محاسبه ی اخروی اختصاص یافته است؛ دراین فصل با توجه به نظرات ارائه شده در کیفیت حسابرسی به این مطلب می رسیم که تمام اعمال خوب و بد انسان در دنیا، دارای اثری متناسب با آن عمل است که این اثر به صورت ملکه در آمده و با هیأت خاصی در نفس باقی می ماند. این آثار نفسانی در دنیا به دلیل وجود حجاب های دنیایی قابل مشاهده نیست لیکن با مرگ و برداشته شدن حجاب های دنیوی برای هر شخصی ظاهر و آشکار می گردد. این حقیقت که با عنوان تجسّم اعمال مطرح شده است، محاسبه ی قیامت را در واقع مترتب شدن آثار و نتایج عینی بر اعمال می داند. فصل سوّم به ارکان حسابرسی در قیامت می پردازد و اموری مانند: مکلّفان، متصدّیان حسابرسی، امور مورد محاسبه و ابزار سنجش و حسابرسی مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. در فصل چهارم از اوصاف و ویژگی های حسابرسی همچون سرعت، سهولت، سختی و دشواری، و علل آن بحث شده است. فصل آخر رساله به مسائلی چون شفاعت، احباط و تکفیر و موازنه و ارتباط و نقش آن ها در حسابرسی قیامت اختصاص داده شده است.
شفاعت از دیدگاه فرق مختلف اسلامی (معتزله، اشاعره، وهابیت و شیعه)
نویسنده:
سعیده دربان جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دریافت معنای شفاعت مبنی بر وساطت انبیاء و اولیای الهی به اذن خدا برای نجات گناهکارانی که در عین گناهکار بودن رابطه ایمانی خود را با اولیاء خدا قطع نکرده اند و با بررسی آراء بزرگان فرق مختلف اسلامی بویژه کنکاش در اعتقادات فرقه ضالّه وهابیت که با شبهه افکنی و متهم ساختن مسلمانان به شرک ، آنهم به واسطه اعتقادشان به اموری همچون توسل ، شفاعت، تبرک و زیارت قبور مطهر پیامبر(ص) و سایر اولیاء ( علیهم السلام )، دانسته می شود که در مورد اصل اعتقاد به شفاعت در بین همه فرق اسلامی اتفاق نظر وجود دارد و حتی وهابیها نیز طلب شفاعت در دنیا و در حال حیات پیامبر (ص) و یا سایر شافعان را مجاز می دانند و آنچه که مورد انکار آنان است ، درخواست شفاعت از شافعان در دنیا و پس از مرگشان می باشد ، آنهم بطور مستقیم از خود آنها ،چرا که معتقدند که طلب شفاعت ،(که از جمله افعالی است که تنها خداوند قادر بر انجام آن است )، از غیر خدا عین شرک است و اعتقاد به الوهیت غیر را به دنبال خواهد داشت که البته تمامی استدلالهای آنها در این رابطه واهی و بی اساس است . همچنین محدثان اشاعره و امامیه ضمن اتفاق نظر در مورد امکان شفاعت ، آن را برای مسلمانان اهل کبیره می دانند که باعث رفع عقاب آنها می شود ، اما معتزله معتقدند شفاعت برای ازدیاد ثواب مومنانی است که مستحق بهشت هستند نه مرتکبان کبیره.نهایتأ شیعیان با استناد به روایات و آیات قرآنی و بهره گیری از دلایل عقلی، معتقدند که پذیرفتن اصل شفاعت در دنیا و پس از مرگ شافعان مأذون از جانب خدا هیچ ارتباطی با شرک نداشته و عین توحید است و پیراستن این مسئله از شبهات و اعتقاد به آن آثار مهم اجتماعی و تربیتی به همراه خواهد داشت
  • تعداد رکورد ها : 569