جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 518
معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و سارتر
نویسنده:
علی عزتی شعار
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از آنجا که زندگی یکی از مسائلی است که هر انسانی با آن سر و کار دارد لذا پرسش از معنای زندگی یکی از مهمترین دغدغه های هر انسان است خصوصاً در عصر حاضر که دوره تکنولوژی و پیشرفت علمی است و با توجه به کاهش روابط انسانی و مدرنیزه شدن کارها و روابط این سئوال بیشتر به ذهن خطور می کند , ونظریات گوناگونی درباره آن داده شده است .مفسّر بزرگ قرآن , علّامه محمد حسین طباطبایی و فیلسوف فرانسوی , ژان پل سارتر از جمله کسانی هستند که دو دیدگاه کاملاً متفاوت درباره معنای زندگی دارند . علّامه طباطبایی معتقد است که زندگی گرانبها ترین چیزی است که هر انسانی دارد چون بستری است برای رسیدن به هدف اصلی خلقت یعنی تقرّب به خدا , لذا ایشان معتقدند که اولاً خداوند متعال حکیم است و کار عبث از او سر نمی زند لذا خلقت و آفرینش جهان و بشر بر اساس حکمت و هدفی است , و هر انسانی باید در زندگی دارای هدفی باشد چون بدون هدف زندگی بی معنا است . به علاوه ایشان معتقدند که تنها عاملی که به زندگی انسان معنا و مفهوم می دهد ایمان به خدا است که لازمه آن دینداری است و این که دین و خدا به زندگی معنا می دهند .بر خلاف دیدگاه علّامه , سارتر خلقت جهان و انسان را بدون هدف و بی دلیل می داند و اساساً معتقد است که انسان خود باید به زندگی معنا و مفهوم ببخشد , وچون ایشان خداوند را قبول ندارد قایل است که انسان در زندگی محکوم به آزادی است و اختیار تام دارد که زندگی را بسازد . و چون نمی داند که به کجا باید برسد و مرگ را پایان کار می داند زندگی را پوچ و بی معنا می داند و دچار نوعی سر در گمی و تهوع در زندگی شده است .در این نوشتار برآنیم که نظرات علّامه و سارتر را در مورد تعریف زندگی , نسبت زندگی با اخلاق , و همچنین نسبت آن با خدا و دین بررسی کنیم و همچنین دلایل آنها را برای مدعاهای خود مورد بررسی قرار دهیم .
رویکرد اخلاق مراقبت به سقط جنین
نویسنده:
میسا هیالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مسائل مهم مطرح در فلسفه اخلاق، سقط‌جنین است. حکم به روا بودن یا نبودن سقط‌جنین از منظر اخلاقی، پیامدهای بسیار مهم و حساسی خواهد داشت؛ کشته شدن مادر یا جنین، به دنیا آمدن کودکان عقب‌مانده ذهنی و جسمی، بچه‌دار شدن بچه‌ها و بسیاری شرایط ناگوار ممکن است در نتیجه تصمیم ما درباره اخلاقی بودن یا نبودن سقط‌جنین روی دهد. به همین دلیل بررسی اخلاقی دقیق و موشکافانه سقط‌جنین لازم و بسیار ضروری است. یکی از نظریه‌های موجود در فلسفه اخلاق، اخلاق مراقبت است که عشق، همدلی، مراقبت و توجه به دیگران را اساس اخلاق قرار داده است. ما در این رساله می‌کوشیم ضمن معرفی این نظریه اخلاقی، نشان دهیم متفکران برجسته آن، چه موضعی در قبال سقط‌جنین اتخاذ می‌کنند. کرول گیلیگان، ویرجینیا هلد، نل نادینگز، انت بَیر و مایکل اسلوت، از متفکران برجسته این نظریه هستند. در این پایان نامه به جهت بررسی آثار این نویسندگان از روش تحلیلی- توصیفی و کتابخانه‌ای بهره برده‌ایم و با نشان دادن استدلال‌های له و علیه سقط‌جنین در نهایت به این مطلب دست یافتیم که آنها با این ایده که زن حق دارد برای بدن خود تصمیم بگیرد و مختار است که به بارداری خود ادامه یا پایان دهد، موافق هستند. پژوهش ما نشان داد این متفکران تصمیم‌گیری درباره ادامه یا پایان دادن به بارداری را بر عهده مادر می‌گذارند و معتقدند چه مادر به بارداری ادامه دهد و چه خیر، در صورتی که دلایل اخلاقی قانع کننده برای خود داشته باشد، عمل اخلاقی انجام داده است؛ در نتیجه اخلاق مراقبت سقط‌جنینی را که مادر با استدلال‌های اخلاقی قانع‌کننده به آن دست بزند، اخلاقی و روا می‌داند.
ادله توحید ذاتی
نویسنده:
مصطفی ابوطالب‌ دخت‌شورکی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید دارای اقسام و مراتبی می‌باشد که مهم‌ترین آنها توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی می‌باشند. در این میان توحید ذاتی، اولین و شاید عالی‌ترین مرتبه از مراتب توحید، و نیز زیربنای تمام مراتب توحید می‌باشد که مراتب دیگر همگی به نوعی از آن مشتق می‌شوند. خود توحید ذات شامل دو مقام می‌باشد: یکی واحدیت ذات یعنی اینکه خدا یکی است و مانند و شبیه و همتا و جایگزین ندارد و در اصطلاح خداوند واحد است، البته وحدت خداوند از سنخ وحدت عددی نیست بلکه او دارای وحدت حقه حقیقیه می‌باشد یعنی خدای تعالی به این معنا واحد است که از جهت وجود طوری است که محدود به حدی نمی‏شود تا بتوان برون از آن حد فرد دومی برایش تصور کرد؛ و دیگری احدیت ذات یعنی اینکه ذات خدا بسیط است و در آن کثرت و ترکیب نیست و در اصطلاح خداوند علاوه بر واحد، احد نیز می‌باشد. هدف این رساله اثبات توحید ذات در هر دو مقام آن و از دیدگاه فلاسفه و متکلمین می‌باشد و البته قبل از پرداختن به این مهم، ظرفیت و کشش ادله اثبات وجود واجب نسبت به اثبات توحید ذات را بررسی می‌کند تا جایگاه بحث و نیز اهمیت و ضرورت آن بیشتر مشخص شود. و بعد از آن به بررسی ادله هر دو مقام توحید ذات از منظر فلاسفه حکمت مشاء و حکمت متعالیه می‌پردازد، تا عقلانیت و حقانیت توحید ذاتی را مبرهن سازد و در ضمن از مقایسه ادله مشائین با ادله حکمت متعالیه، سیر تکاملی فلسفه اسلامی بخصوص در مسئله توحید ذات و نیز تطورات معنای توحید حتی المقدور نشان داده شود. و در پایان نمونه‌هایی از ادله توحید در آیات و روایات بیان می‌شود تا غنای دین مبین اسلام و نیز میزان تأثیرگذاری آن بر فلاسفه مسلمان مشخص شود.
بررسی امکان ایجاد علم دینی از دیدگاه فلسفه و معرفت شناسی
نویسنده:
محمدعلی رمضانی‌ فرانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع علم دینی، که مراد از آن، «علوم انسانی تجربی اسلامی» است، به لحاظ نظری، در حوزه مباحث مربوط به روابط میان علم و دین مطرح است و از نظر کاربردی، از جمله نیازهای ضروری هر جامعه دینی است که خواستار تحقق حاکمیت دین بر امور سیاسی و اجتماعی خود(حکومت دینی) است.«علم دینی، در این تحقیق، عبارت است از: نوعی رشته علمی تجربی(معرفتِ محکوم به حکم تجربه حسی)، درباره طبیعت یا انسان است که از نظر مبانی و مفروضات فلسفی، اهداف، ارزشها، کارکردها و... از سامانه معرفت دینی و معرفتهای فلسفی هماهنگ با دین، تأثیر پذیرفته یا الهام گرفته باشد و هیچ گونه ناسازگاری با آموزه های قطعی و مسلم دینی نداشته باشد».با توجه به این تعریف، امکان نظری(عقلانیت) علم دینی و مطلوبیت آن، از جمله نخستین چالشهای عقلی فراروی مدعیان و مدافعان چنین علمی است. بنابراین سوالات اصلی تحقیق عبارتند از:1-آیا علوم انسانی(تجربی) دینی، امکان دارد؟ (امکان علم دینی، به لحاظ نظری)2-آیا ایجاد علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است؟ (مطلوبیت علم دینی)و بر همین اساس، فرضیه های اصلی نیز بدین قرار خواهد بود:1-علوم انسانی(تجربی) دینی، از دیدگاه فلسفی و نظری، موجه و قابل دفاع است. (امکان دارد).2- علوم انسانی(تجربی) دینی، دارای مطلوبیت است. ( به ویژه برای مسلمانان).3-علوم تجربی، بر مبانی نظری، از جمله مبانی فلسفی، اتکا دارند و از این لحاظ چنانچه در دینی از ادیان به تعداد کافی گزاره های فلسفی وجود داشته باشد و مبنای نظریه پردازی علمی قرار گیرد، علم به دست آمده را می توان علم دینی نامید.روش این تحقیق، به تبع ماهیت فلسفی بحث، همان روش جاری پذیرفته شده در فلسفه یعنی روش عقلی است(بر اساس منطق صوری سنتی و جدید).نقد علوم تجربی رایج و عدم رضایت از آنها، به خاطر مبتنی بودن بر مبانی و مفروضات فلسفی مادی و غیر الهی و دستاوردهای نامطلوب و بحرانزا، از جمله زمینه های بحث علم دینی است.در این رساله، رویکردهای مختلف مطرح درباره علم دینی(یعنی رویکردهای تهذیبی، استنباطی افراطی و ملایم و دیدگاه سنت گرایان) مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در نهایت،نوعی دیدگاه تأسیسی، که از نظر مبانی معرفت شناختی، الگوی مورد نظر و برخی ویژگیها(در تحقیق، 20 ویژگی بیان شده است)، با دیدگاه دیگر مدافعان این رویکرد، متفاوت است، مورد پذیرش قرارگرفته است. در این تحقیق، علم دینی از نظر مکاتب علم شناسی، مورد بررسی قرار گرفته است و از این زاویه، مخالفان علم دینی یعنی تجربه گرایی افراطی، در قالب دو مکتب «پوزیتیویسم منطقی» و «عملگرایی»، مورد نقد قرار گرفته اند و مکاتب روش شناسی مابعد اثباتگرا، به عنوان مکاتبی که منطقاً باید موافق آن باشند، معرفی شده اند. در رساله، همچنین مبانی عقلانیت علم دینی از دیدگاه فلسفه اسلامی نیز مورد تحلیل و بررسی بوده و امکان و عقلانیت آن محرز شده است.این تحقیق با پیشنهاد 13 موضوع مطالعاتی و اقدام لازم در زمینه پیشبرد بحث علم دینی، پایان یافته است.
رابطه اخلاق و سیاست بر اساس آراء ماکیاولی و نقد آن بر اساس منابع اسلامی
نویسنده:
مرضیه عبدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
يكى از كهن‏ترين و در عين حال جدى‏ترين مسايل فلسفه سياسى، بيان رابطه اخلاق با سياست است. مسئله نسبت اخلاق با سياست، به دوره خاص يا تمدن معينى منحصر نبوده و در همه تمدن‏ها كسانى به اين مسئله پرداخته و كوشيده‏اند درباره امكان سازگارى يا ناسازگارى آن دو موضعى را اتخاذ كنند. یکی از کسانی که در این زمینه نظریاتی ارائه داده، ماکیاولی می‌باشد. ماکیاولی علاوه بر توصیه‌های گوناگون برای حفظ قدرت، استفاده از ابزارها و لوازمی را نیز برای این امر ضروری می‌داند و شهریار را به رعایت این مسائل سفارش می‌کند. در دین مبین اسلام نیز آیات و روایات فراوانی در این باب بیان شده است. موضوع مطمح نظر در این پایان‌نامه، رابطه اخلاق و سیاست براساس آراء ماکیاولی و نقد آن براساس منابع اسلام است. روش به کار رفته در این تحقیق، تحلیلی می‌باشد. هدف در این تحقیق، مقایسه‌ای اجمالی بین آراء ماکیاولی و دین مبین اسلام درباره رابطه اخلاق و سیاست می‌باشد تا بتوانیم دیدگاه‌های غیراخلاقیماکیاولی را در ضمن تطبیق با اسلام به بوته نقد بگذاریم. چنان‌که مهم-ترین نتیجه‌ای که در پایان این پژوهش به دست می‌آید این است که هرچند ماکیاولی به طور کامل مسائل اخلاقی را نادیده نمی‌گیرد ولی در عین حال به شهریار توصیه می-کند برای حفظ قدرت در مواقع مورد نیاز می‌تواند قواعد اخلاقی را نیز زیر پا بگذارد، در حالی که اسلام پایبندی به اصول اخلاقی را در هر شرایطی ضروری می‌داند.
ترجمه و ارزیابی فصل 5 و6 کتاب درآمدی بر فلسفه دین نوشته مایکل جی‌موری و مایکل سی‌رآ (براهین خداباوری و خداناباوری)
نویسنده:
یاسر دانیالی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آن چه در این نوشتار ملاحظه می کنید، مسأله وجود خداست. یعنی ما در پی آن هستیم که ببینیم آیا براهین اثبات وجود خدا برحقند یا ادله نافی وجود خدا. با توجه به این که این پایان نامه ترجمه و ارزیابی بخشی از کتاب درآمدی بر فلسفه دین است، براهینی که از آن ها در این کتاب بحث می شود عبارتند از:براهین خداباوری شامل: 1-
بررسی معرفت‌‌شناختی قضایای اخلاقی در اندیشه اسلامی
نویسنده:
مجید ابوالقاسم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت‌شناسی اخلاق به عنوان یکی از مسائل فرا اخلاق و نوعی از معرفت‌شناسی مقید یا مضاف با نگاهی عقلی و از بیرون، مفاهیم و قضایای اخلاقی را مورد بررسی معرفت‌شناختی قرار می‌دهد. مسائل معرفت‌شناختی متعددی از قضایای اخلاقی می‌توان ارائه کرد که مهم‌ترین آنها توجیه یا معیار اثباتی صدق آنهاست. این رساله که نظریه بداهت قضایای اخلاقی را دنبال نموده است، با روشی کاملاً عقلی و معرفت‌شناختی ابتدا عقلی بودن و سپس یقینی بودن قضایای اخلاقی را اثبات کرده و در نهایت برخی از قضایای اخلاقی را از بدیهیات شمرده است. با فحص نسبتاً کاملی که در آثار و آراء حکمای اسلامی به ویژه قائلان به بداهت انجام گرفت، این نتیجه به دست آمد که دو قضیه «عدل حسن است» و «ظلم قبیح است» از سنخ اوّلیات است که بر اساس نظریه «مبناگرایی»، همه معرفت‌های نظری اخلاق به این دو قضیه پایه مبتنی می‌گردند. همچنین انسان برخی مصادیق این دو قضیه را به طور حضوری در خود می‌یابد. از این رو، برخی قضایای اخلاقی از قبیل وجدانیات نیز به شمار می‌روند. این قضایا در هر دو صورت خودْ موجّه و دارای صدق ذاتی است و نیاز به اثبات ندارد. با تقریر خاصی که از نظریه بداهت ارائه شده، می‌توان به خوبی از این نظریه دفاع کرد و به دیدگاه‌های مخالفان آن؛ یعنی قائلان به شرعی بودن، مشهوری بودن و نظری بودن قضایای اخلاقی پاسخ داد. همچنین برخی قضایای اخلاقی تحت هر شرایطی ثابت و مطلق هستند. لکنبرخی دیگر متناسب با تغییر شرایط، تغییر می‌کنند اما چون این شرایطْ واقعی‌ هستند از این رو موجب نسبیت‌گرایی نمی‌شود.
بررسی و تطبیق ابزارهای شناخت در نهج‌البلاغه با فلسفه
نویسنده:
خدیجه آبادی وایقان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
انسان از ابزارهایی چون حس، خیال، قلب و عقل برای شناخت خود و اطرافش برخوردار است و البتّه از دیدگاه فلسفه آن معلوماتی دارای ارزش هستند که از ادراکات عقلی نشات گرفته‌باشند. علم فلسفه یا حقیقت جویی، هنر فکر کردن به وجود خود و موجودات اطراف است که برای یافتن دلایل وجودی آنها تلاش می‌کند و ابزار اصلی و اساسی آن قوّ? تعقّل و عقل است. عقل و خرد در معرفت‌شناسی عبارت است از نیروی ویژه‌ای که اساسی‌ترین کار آن درک مفاهیم کلّی است بر خلاف حواس و خیال کهوظیف? آن‌ها درک امور جزئی است و قلب که به درک احساسات و معانی مجرد می‌پردازد. در متون فلسفی، اجتماعی و دینی ویژگی‌هایی را برای عقل برشمرده‌اند و وجود مقدس حضرت علی (علیه السلام) نیز در نهج البلاغه خصوصیاتی را برای این ابزار شناخت بیان داشته‌اند. حضرت علی (علیه السلام) در بعضی موارد عقل را به عنوان راهبر و هادی معرفی نموده و فرموده‌اند: « کفاک مِنْ عَقلِک ما أَوْضَحَ لک سُبُلَ غَیّک مِنْ رُشدک ؛ از خرد، تو را این باید که راه گمراهی‌ات را از راه رستگاریت نماید». (حکمت 421) آن حضرت کسی را که از این نعمت بی‌بهره است زیانکار و شقی معرفی کرده و فرموده‌اند: « فَإنَّ الشَقىّ مَنْ حَرُمَ نَفعَ ما أُتِىَ مِنَ الْعَقلِ والتّجربه ؛بدبخت کسی است که از عقل و تجربه‌ای که نصیب او شده محروم ماند». (نامه 78)به نظر می‌رسد عقل و خرد از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) جزو ابزارهای اصلی معرفت شناختی است و واجدین آن از نعمت ارزشمندی برخوردارند که نفس انسان و موجودات پیرامون و به طور کلی هستی را معنا و مفهوم می‌بخشد. از بررسی بیانات و خطب و نامه‌های موجود در نهج البلاغه چنین برمی‌آید که وجود نورانی حضرت علی (علیه السلام) علاوه بر عقل و خرد، ابزارهای شناخت دیگری همچون وهم، قلب را نیز برشمرده و ویژگی های آنها را در شناخت وجود، خداشناسی،‌ دین شناسی، امام شناسی، معاد شناسی و... توضیح و تبیین نموده‌اند.در مباحث فلسفی از شناخت و ابزارهای آن بسیار سخن به میان آمده‌استولی جای چنین بحث و بررسی و تفحّص در خصوص نهج البلاغه خالی بوده و علاقه‌مندان و شیفتگان آن امام همام از این منظر به بیانات نورانی آن وجود مقدس نگاه گسترده‌ای نداشته‌اند. در این نوشتار سعی بر این است که ابزارهای شناخت فلسفی با ابزارهای شناخت در نهج البلاغه با توجه به خطب، نامه‌ها و حکمت‌ها مورد مقایسه و تطبیق بیشتر قرار گیرد. بنابراین هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی ابزارهای معرفت و شناخت در نهج البلاغه و همچنین تبیین ارتباط این ابزارها با ابزارهای مشابه در فلسفه می‌باشد.از بررسی بیانات و خطب آن حضرت در نهج البلاغه و متون مرتبط چنین بر می‌آید که تعداد، دامنه و وسعت ابزارهای شناخت در نهج البلاغه گسترده‌بوده و این کتاب اثر بی‌بدیل و ارزشمندی دربار? وجودو به طور کلی عالم هستی است.
تحلیل و بررسی سودگرایی و نقد آن از منظر اخلاق اسلامی
نویسنده:
محمد تقدیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع این پایان نامه تحلیل وبررسی سودگرایی از منظر اخلاق اسلامی میباشد که بر اصل واحد در تعیین روایی وناروایی افعال معتقد است فلسفه اخلاق در تقسیم بندی اوّلی به اخلاق کاربردی و اخلاق هنجاری و فرا اخلاق تقسیم می شود و اخلاق هنجاری در یک تقسیم بندی دیگر به اخلاق نتیجه گرا، وظیفه گرا و فضیلت گرا تقسیم می شود. نتیجه گرایان معتقد هستند که درستی و نادرستی یک فعل وابسته است به نتایج حاصل از آن فعل است که منجر به افزایش لذّت و خیر می شود. ایشان در جواب سئوال »سود و لذات چه کسانی را باید در نظر گرفت؟» جوابهای متفاوات ارائه کرده اند و موجب بوجود آمدن سه مکتب متفاوت در نتیجه گرایی گردیده است. عدّه ای معتقد هستند که سود و زیان فاعل اخلاقی را در نظر گرفت اینها به خود گرایان وعده ای به سود افراد دیگر به غیر از سود فاعل اخلاقی معتقد هستند که به دیگر گرایان، وعده ای به سود و خوشبختی سایر افراد و هم سود فاعل اخلاقی اهمیّت می دهند که به سود گرایان معروف هستند. سود گرایان در تعیین مراد از مفهوم اخلاقی خوب به سودگرایی سعادت محور مرادشان از خوب سعادت است و لذّت محور که مراد از خوب لذّت است تقسیم می شوند اپیکوریان و بنتامیان از پیروان دسته اول و طرفداران ج.ا. میل وا استیون تولمین، ج.ا. مور و ... از طرفداران نظریه دوّم هستند و به سعادت و خوشبختی سر جمع افراد جامعه اهمیت می دهند در این میان نظریه اخلاقی اسلام نظریه ای غایت گرا و سعادت محور است و به تأثیر عمل در رسیدن به سعادت و التذاذ پایدار تأکید دارد و غایت فی نفسه در این نظریه اخلاقی قُرب و رضوان الهی است و هر عملی در این راستا متصف به خوب و بد می شوند و از آنجا که در این نظریه بعضی افعال جدای از نتایج سودمند و زیانبارش به حسن و قبح منسوب اند به وظیفه گرایی شبیه و از لحاظ واجب الطاعه بودن امر خدا بدون توجه به نتایج آن به نظریه امر الهی و از نظر تأثیر فضایل در انجام افعال فضیلت مندانه به فضیلت گرایان شبیه هست در مجموع نظریه اخلاقی اسلام منحصر به فرد و شباهت بیشتری با سود گرایی دارد زیرا احکام شرعی پای در مصلحت و مفسده و واقعیات دارند و دستورات الهی از منبعی حکیمانه سرچشمه می گیرند.
بررسی علیت یا فاعلیت خداوند در هستی از منظر آیات و روایات
نویسنده:
مهدی نصرتیان اهور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
علت عبارت است از آنچه که وجودش، سبب پیدایش و نبودش، موجب نیستی چیزی می‌گردد. فاعل به معنای تأثیرگذار در شی دیگر است. هر یک از این دو واژه، دارای تقسیمات مختلفی هستند. در این پایان نامه به دو نظریه اشاره می‌شود: نظریه علیت و نظریه فاعلیت. نظریه علیت، علم الهی را سبب تام در تحقق موجودات می‌داند. مطابق این نظریه قدرت، اراده و مشیت الهی تابع علم و از جمله صفات ذاتی خواهند شد. علم پیشین الهی در این مکتب، با اختلافاتی رو به روست؛ به طوری که مکتب مشاء، علم حصولی پیشین خداوند را سبب تحقق عالم هستی می‌داند؛ در حالی که مکتب اشراق، وجود چنین علمی را انکار کرده، علم اجمالی خداوند به ذات فعّالش را سبب این امر معرفی می‌کند. مکتب حکمت متعالیه نیز رأی هر دو گروه را اشتباه دانسته، وجود مرتبه موجودات به وحدت جمعی و علم خداوند به آن را سبب تحقق اشیاء قلمداد می‌کند. اختلاف در تلقی از علم خداوند به دیدگاه آنها از فاعلیت خداوند نیز سرایت نمود؛ به نحوی که مشائیون، خداوند را فاعل بالعنایه، اشراقیون وی را فاعل بالرضا و پیروان مکتب حکمت متعالیه او را فاعل بالتجلی شمرده اند. نظریه علیت لوازم و آثاری همچون: نظام احسن بودن این جهان، وجود رابطه سنخیت میان تمام علت ها و معلول ها، فراگیر بودن تلقی صدور معلول از علت، پذیرش قاعده الواحد و وجود داشتن رابطه ضرورت علّی میان تمام علت ها و معلول ها را در پی دارد. این لوازم ذکر شده با اشکالات عدیده ایرو به رو هستند، به همین جهت نمی‌توان به نظریه مذکور پایبند گشت.نظریه فاعلیت نیز علاوه بر علم، بر دخیل بودن اموری همچون: مشیت و اراده الهی پافشاری می‌کند. مطابق این نظریه، اراده و مشیت از جمله صفات فعل هستند. انکار قاعده الواحد، عمومیت نداشتن تلقی صدور معلول از علت و کلیت نداشتن رابطه سنخیت میان علت و معلول از جمله لوازم نظریه فاعلیت است. مهمترین اشکال رو به روی این نظریه، راه یابی امکان به ذات خداوند است که می‌توان به آن پاسخ گفت.بهترین نظریه ای که بتواند چگونگی رابطه خداوند و موجودات دیگر را توجیه کند، همین نظریه فاعلیت است؛ زیرا با آیات و روایات هماهنگی و تناسب بیشتری دارد.
  • تعداد رکورد ها : 518