جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
بررسی تطبیقی فلسفه نبوت در قرآن و عهدین
نویسنده:
زهرا رشیدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاه به ادیان الهی خصوصاً ادیان ابراهیمی در می یابیم که ادیان متشکل از سه اصل می باشند. این سه اصل عبارت از خدا، معاد و نبوت می باشند.می توان گفت اصلی ترین و حیاتی ترین اصل هر دین نبوت است. اصل نبوت در ادیان الهی از دو منظر اهمیت زیادی دارد، اول اینکه اصولاً اثبات حقانیت دین در گرو اثبات نبی الهی آن دین می باشد. در ثانی متن این ادیان شامل اعتقاد به خدا و معاد و چگونگی آنها بر اساس آموزه های انبیای آن شکل می گیرد، چرا که اصولا دین به عنوان پیام خداوندی بدون نبی غیر قابل شناخت و درک است. به عبارت دیگر حتی سخن گفتن از خدا و معاد نیز در پرتو سخنان و رفتار نبی آن دین است که میسر می شود. بنابراین برای شناخت بهتر ادیان، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد نبوت در آن ادیان می باشد. در این پژوهش نیز به فلسفه نبوت در کتاب مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته ایم.در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام،یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است به این صورت که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان می پردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج می کنیم. تکیه ما در این تحقیق بر قرآن وکتاب مقدس است که اصلی ترین و دست اول ترین کتب مقدس این سه دین به شمار می روند، می باشد. به عبارت دیگر تأکید در این پژوهش، فلسفه نبوت در کتب مقدس این ادیان و نه خود ادیان می باشد. پرسش هایی که مبانی این پژوهش است عبارتند از اینکه آیا تفاوتی بین دیدگاه های این کتبوجود دارد یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا این تفاوت ها ساختاری و اساسی است یا آنکه جزئی و قابل اغماض است؟ ثانیاً بنابر اعتقاد ما که این سه دین، هر سه از جانب خداست و کاملا وحیانی است، در صورت تفاوت های بنیادین چگونه یکی بودن منبع آنها توجیه می شود؟ به عبارت دیگر آیا این تفاوت ریشه ای و عمیق از جانب خداست و یا در طول تاریخ با مصلحت جویی های جامعه بشری چنین تغییراتی در اصول دینی ادیان بوجود آمده است؟در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است. همه ادیان ابراهیمی دارای سه اصل مشترک به نام توحید، نبوت و معاد می باشند و دو اصل توحید و معاد و بطور کلی همه شئونات این ادیان بر اساس تعالیم انبیای آن شناخته می شوند.بر این اساس به تبیین ابعاد مختلف وحی و نبوت در قالب چهار بخش معرفی اجمالی ادیان، نبوت در قرآن، نبوت در عهدین و مقایسه آن ها پرداخته ایم.در این راستا سعی بر آن داریم که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان بپردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج کنیم.در یک نگاه جامع به بحث نبوت، می توان از چرایی ها در ابعاد نبوت سخن به میان آورد. ازجمله آنها که در این تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است می توان به معجزه به عنوان راه عقلی در باب اثبات نبوت، عصمت انبیا، تعالیم انبیا و خاتمیت اشاره کرد. البته می باید در خصوص طرح مباحث در نظر داشت که گرچه اساساً نگاه فلسفی در طرح و پرداختن به موضوعات مورد نظر بوده است، اما برای روشن تر شدن موضوع، به بررسی مباحث کلامی مرتبط با آنها از قبیل معرفی ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام، معنای نبی و وحی در کتب قرآن و عهدین، معرفی و شناخت کتاب مقدس و قرآن نیز می پردازیم. از این بررسی برداشت می گردد که در بعضی از ابعاد وحی و نبوت، مفاهیم تنها دارای اشتراک لفظی است و با توجه به اینکه ما معتقدیم این ادیان دارای ریشه مشترک اند، می توان گفت این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسیحیت و یهودیت در طول قرن های متمادی متأثر از ادیان و سنت های غیر الهی نظیر یونان و روم باستان به صورت امروزی در آمده اند و بر اساس نظر پژوهشگران و محققان، کتب مقدس این ادیان نیز در طول قرن ها دچار تحریف های بسیاری در لفظ و معنا شده است.1- آنچه که از این پژوهش بر می آید آن است که بر اساس قرآن و عهدین فلسفه وجودی انبیا هدایت و نجات انسان هاست، با این تفاوت که در عهد عتیق این نجات محدود به بنی اسراییل می شود اما قرآن نجات کل بشریت را در نظر دارد و نظام الهیات پولسی نجات حقیقی و کامل را فقط در گرو مرگ مسیح و ایمان به او می داند.2- در مسیحیت ضرورت وجود نبی آنگونه که در اسلام و یهودیت وجود دارد، مطرح نمی شود. بلکه فیض الهی است که بطور رایگان به بشر داده شده و انسان برای هدایت چندان نیازی به عقل و اختیار خود ندارد.3- مسیحیت و یهودیت از ابتدا آنگونه که امروزه هست، نبوده و در طول زمان در اثر تماس با ادیان و سنت های غیر الهی به صورت امروزی درآمده اند. کتب مقدس این ادیان نیز در طی نسل های متمادی شکل امروزی را به خود گرفته است. بنابراین با وجود اعتقاد به ریشه مشترک با اسلام، در الهی بودن منشأ این تغییرات تردیدهای بسیاری وجود دارد.
بررسی تطبیقی نبوت از دیدگاه فارابی و اسپینوزا
نویسنده:
کبری محمدپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باور به نبوت، بعد از اعتقاد به خداوند، مهم‌ترین تکیه‌گاه عقیدتی ادیان ابراهیمی است. از نظر فارابی و اسپینوزا نبوت و وحی حقایقی هستند که از عالم غیب به بشریت افاضه شده و برای اقناع و هدایت و به سعادت رساندن عامه مردم ضروری‌اند؛ زیرا عامه مردم مستعد خیال‌اند و توانایی درک عقلی و فلسفی بسیاری از مسائل را ندارند. کمال تخیل، مهم‌ترین ویژگی انبیاست وزبانِ آن؛ یعنی ‌تمثیل، استعاره و خطابه ‌برای توده‌ها مناسب‌تراست. از طرفی تعلیمات اخلاقی پیامبران موافق عقل سلیم است و از این ‌رو وحی و عقل(دین‌و‌فلسفه) متعارض یکدیگر نیستند. در نظر فارابی نبوت انبیا ناشی از کمال تعقل و تخیل آنان است، بنابراین انبیا هم فیلسوفند و هم نبی. انبیا، هم از راه قوه ناطقه و هم از راه قوه متخیله با مجاری فیض الهی در ارتباط هستند. از نظر اسپینوزا نیز نبوت یا وحی، معرفتی است که خداوند بر انسان نازل کرده‌است. در نبوت، حقیقت در قالب زبانی تخیلی در‌آمده‌است و از این‌ رو کارکرد نبوت مربوط به تخیل است. پیامبران از جهت داشتن قوه خیال شبیه قانونگذاران وسیاست‌مداران هستند. اسپینوزا انبیا را فیلسوف بشمار نمی‌آورد، یعنی انکار می‌کند که آنان واجد توانایی‌های عقلی برجسته‌ای باشند. بنابراین در نظر وی، کتب آسمانی تورات وانجیل را نمی‌توان متونی فلسفی قلمداد کرد. در نظر اسپینوزا انبیا نسبت به همه‌ چیز علم نداشتند، آنها بی‌تردید بشر بودند، با تمامی ویژگی‌ها و لوازم بشریت. و از این حیث علم و آگاهی آنها نسبت به مباحث نظری، حدود و ثغوری داشته‌است. آنچه که موجب تمایز این پیامبران از مردمان معمولی می‌شود، نه برجستگی‌عقلانی آنها، بلکه نیل به مقام دریافت وحی و پاکیزگی و تقوای اخلاقی‌شان است.
بررسی تطبیقی مباحث اخلاقی دو شرح معاصر نهج البلاغه: «ترجمه و شرح نهج البلاغه» علامه محمدتقی جعفری و «پيام امام اميرالمؤمنين» آیه الله مکارم شیرازی
نویسنده:
فرشته محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه محمدتقی جعفری و آیت‌الله مکارم شیرازی با نگاهی هوشمندانه به جایگاه دین اسلام و تشیع در جهان معاصر، به شرح نهج‌البلاغه پرداخته‌اند؛ تأکید بر ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی در این دو شرح، به همراه ویژگی‌های عام آن دو،مدنظر پژوهش پیش‌رو است.بر این اساس می‌توان گفت شرح علامه بر نهج‌البلاغه دارای مباحث استطرادی و موضوعی متنوع است و صبغه فلسفی دارد. علاوه بر این مولف آراء و اندیشه‌های دانشمندان معاصر را در خدمت معارف نهج‌البلاغه درآورده و با نگرشی نقادانه از این آراء برای تقویت بنیان اندیشه دینی بکار برده است و مخاطبان این اثر، بیشتر فرهیختگان فرهنگی جامعه هستند تا مخاطبان عام.شرح آیه الله مکارم شیرازی مختصر و موجز است و اطلاعات اجمالی از طریق پرداختن به سیاق کلام و جغرافیای متن به خواننده عرضه می‌نمایدو این اثر برای عموم مردم به نگارش درآمده است.همچنین دو شارح ضمن توجه به اخلاق فردی و اجتماعی در نهج‌البلاغه، از علوم انسانی و نوآوری و نواندیشی در شرح مباحث استفاده نموده‌اند؛ علامه با عنایت به مباحث حقوق بشر و نیز اصول روان‌شناسی و فلسفی به تبیین معارف اخلاقی پرداخته و آیه الله مکارم شیرازی با تکیه بر اخلاق روایی و توجه به بعد تاریخی و جامعه‌شناسی به بازگشایی مطالب می‌پردازد.
تحلیل مقایسه ای چیستی وحی،از دیدگاه علامه طباطبایی(ره) و دکتر سروش(نظریه کلام محمد(ص))
نویسنده:
روح‌الله عباسی کجانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اصطلاح تجربه‌ی دینی در دو قرن اخیر، اصطلاح رایج در بحث‌های فلسفه‌ی دین و کلام جدید است. این اصطلاح برای اولین بار توسط شلایر ماخر، فیلسوف آلمانی در سال 1832 میلادی مطرح گردید. علی‌رغم اختلافاتی که بین اندیشمندان غربی راجع به حقیقت تجربه‌ی دینی مشاهده می گردد برخی از روشنفکران دینی این اصطلاح را معادل و مترادف با وحی دانستهو تجربه‌های دینی را با تجربه‌های پیامبرانه یکی می‌دانند. علامه‌ی طباطبایی (ره) به مانند سایر مفسرین سنتی، وحی را امری بیرونی دانسته که منشأ آن خداوند است و گزاره های قرآنی را خطا ناپذیر دانستهو مسأله‌ی خاتمیت را نیز امری درون دینی شمرده است که از آیات قرآنقابل استنباط است.امادکتر سروش علی‌رغم اینکه تجربه‌های دینی را متفاوت از تجربه‌های پیامبرانه می‌داند در نهایت این دو را به گونه‌ای به یکدیگر نزدیک می‌کند که تمایز و تفاوتی را که خود ایشان هم بدان قائل شده است به ورطه‌ی فراموشی می‌سپارد و با تسامح و تساهل، آن دو را یکسان می داندو نتایجی را بر آن مترتب می سازد.در نظر وی وحی یا تجربه‌ی دینی- علی‌رغم تشتت آرای ایشان در این زمینه- امری درونی قلمداد می‌شود و به دنبال آن بحث از خطاپذیری قرآن مطرح می گردد اما این خطا پذیری در حیطه‌‌ی گزاره‌های تاریخی و طبیعی است نه گزاره‌های ماورای طبیعی که این تفکیک نیز بر طبق مبانی ایشان درست نیست و در نهایت ارتباط کیفیت و نوع تلقی از وحی با مسأله‌ی خاتمیت مطرح گردیده است. تبیین، تحلیل و مقایسه‌ی این دو دیدگاهراجع به مسائل مذکور، محتوای این رساله را رقم زده است.
بررسی عقاید ماتریدی و اشعری و مقایسه این دو
نویسنده:
محبوبه اعظمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابومنصور ماتریدی موسس مکتب ماتریدیه، مذهب حنفی داشته است و رواج عقاید او هم در بین حنفیه بوده است. ابوالحسن اشعری موسس مکتب اشاعره، مذهب شافعی داشته است و رواج عقاید او هم در بین شافعی ها بوده است. ساختار و بدنه اصلی رساله حاضر دارای 6 فصل می باشد. فصل اول:کلیات که مشتمل بر 1- تعریف علم کلام 2- تاریخچه پیدایش فرقه ها و گروه های کلامی 3- شرح حال اشعری و ماتریدی 4- تاریخچه مکتب اشعری و ماتریدی 5- مشاهیر ماتریدی از قرن 4 الی 14 6- مشاهیر متکلمان اشعری است، فصل دوم: اثبات وجود الله تعالی،فصل سوم:اثبات توحید الله تعالی، فصل چهارم:صفات الله تعالی، فصل پنجم:افعال الله تعالی و فصل ششم هم اثبات نبوت می باشد.
معرفت نفس و ارتباط آن با شناخت خداوند از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
فهیمه همت‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه طباطبایی معرفت نفس را نزدیک‌ترین و کامل‌ترین طریق در معرفت خداوند به شمار می‌آورد. وی معرفت حصولی نفس را معرفتی حقیقی نمی‌داند بلکه معرفت نفس ناب را معرفتی حضوری و شهودی می‌داند. معرفت حصولی نفس لزوماً همراه با شناخت خداوند نیست ولی معرفت شهودی نفس تهی از معرفت حق تعالی نخواهد بود و هر کس به اندازه ظرفیت وجودی خویش از شهود خداوند سبحان بهره می‌برد. علامه طباطبایی بر مبنای وحدت شخصی وجود و تجلی ظهور خداوند در موجودات، تقریری نو از معرفت نفس ارائه می‌دهد. بنا بر نظر علامه ممکنات در واقع موجودات مقید و محدودند و تنها واقعیت مطلق خداوند است که هیچ قید و تعینی ندارد. هر اندازه حد و تعین موجودی بیشتر باشد، از آن حقیقت مطلق دورتر خواهد بود. این انسان است که در فرآیند معرفت نفس از عالم مادی و اشتغال به لذایذ مادی وحسی جدا شده و پا را فراتر از عالم ماده گذاشته و از قیود و تعینات عالم ماده رها می‌شود و به مرتبه‌ی مثالی می‌رسد و سپس وارد عالم عقل و در نهایت به مقام فنا نایل می‌شود؛ این مقام خود شامل سه مرتبه‌ی فنای ذاتی و صفاتی و افعالی است. از بیانات علامه چنین برداشت می‌شود که در نگاهی عمیق‌ به معرفت نفس، انسان اولاً و بالذات حقیقت مطلق خداوند را ادراک و شهود می‌کند و به تبع این معرفت، خود را که ظهوری از آن حقیقت است مشاهده می‌کند؛ زیرا هر ظاهری دارای باطنی است و هر باطنی باطنی دارد و همین‌طور ادامه می‌یابد تا به حقیقت الحقایق که باطن همه‌ی باطن‌هاست، منتهی شود. از طرفی هر انسانی علم حضوری به «من» خویش دارد و از آنجا که هر ویژگی وجودی متعلق به ظاهر در واقعاولاً و بالذات متعلق به باطن است و به عرض و تبع آن به ظاهر اسناد داده می‌شود بنابراین معرفت حضوری نفس اولاً و بالذات متعلق به ادراک شهودی نفس نسبت به حق تعالی است.
بررسی نسبت خداباوری و نظریه تکامل از دیدگاه علامه طباطبایی، شهید مطهری و کیث وارد
نویسنده:
فائزه زارعیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
از مهم‌ترین نمونه‌های تعارض علم و دین در قرن‌های اخیر، نظریه تکامل داروین است. عمده‌ترین چالش‌هایی که این نظریه برای عقاید دینی به وجود آورده است عبارتند از: 1- تعارض نظریه تکامل با برخی از آموزه‌های کتاب‌های مقدس 2- تعارض نظریه تکامل با پاره‌ای از اصول اخلاقی3- تعارض نظریه تکامل با هدفمندی جهان آفرینشنوشتار کنونی در صدد است تا این چالش‌ها را از دیدگاه علامه طباطبایی، شهید مطهری و کیث وارد بررسی نماید و با تحلیل دیدگاه آن‌ها، رهیافتی جدید پیرامون حل تعارض نظریه تکامل و عقاید دینی به ویژه خدا‌باوری ارایه دهد.روش علامه طباطبایی پیرامون رفع تعارض نظریه تکامل با آیات قرآنی، انکار قاطع طرح تحولی انواع است. همچنین او ضمن رد ارتباط مضامین آیات قرآنی با انتخاب اصلح و تنازع بقا، وقوع این دو اصل را فقط در رابطه علت و معلولی می‌پذیرد.در خصوص ناسازگاری میان نظریه تکامل با آیات قرآنی، شهید مطهری با تاکید بر تفکیک زبان دینی و زبان علمی، بر این باور است که داستان قرآن در زمینه خلقت نخستین انسان، دارای مضامین نمادین است. در مورد رفع تعارض نظریه تکامل با برهان نظم، معتقد است که در صورت اثبات عدم کافیت اصول نظریه تکامل برای تبیین نظام خلقت، نه تنها نظریه تکامل با خداباوری در تعارض قرار نمی‌گیرد بلکه به عنوان یکی از برهان‌های خداشناسی خواهد شد.کیث وارد با تاویل آیات کتاب مقدس پیرامون نحوه خلقت، تعارض نظریه تکامل با کتاب مقدس را حل می‌نماید. او ناسازگاری نظریه تکامل و برهان نظم را در مساله "علت غایی" می‌داند و ضمن اثبات هدفمندی آفرینش از طریق برهان "خود‌آگاهی"، تعارض مفروض را بر طرف می‌کند.
توحید احدی و واحدی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
احمدعلی مظلوم‌زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دیدگاه نهایی علامه طباطبایی درباره حقیقت توحید، توحید حقیقت وجود است. بر این اساس خداوند متعال تنها مصداق حقیقی وجود است و همه کثرت‌ها، به کثرت در ظهور و تجلیِ همان حقیقت واحد بازمی‌گردد. در این دیدگاه مقام ذات الهیمنزه از هرگونه تعین مفهومی‌‌ و مصداقی و فوق هر اسم و حکمی حتی همین تنزه و اطلاق است. ایشان نخستین تعین ذات الهی را اطلاق و صرافت آن می‌دانند که همان مقام احدیت است و همه تعینات را به سلب تحصیلی از ذات الهی نفی می‌کند. از دیدگاه ایشان سپس تعین هویت و بعدازآن مقام واحدیت است که مشتمل بر ظهور تفصیلی اسماء الهی است؛ ایشان اسماء حسنی و صفات الهی را اگرچه داراى مفاهیم متعددى هستند، اما فقط دارای یک مصداق که همان ذات اقدس الهی است می‌دانند. مقام احدیت جنبه بطون و مقام واحدیت جنبه ظهور وحدت حقه حقیقیه است.در این پایان‌نامه ابتدا دیدگاه عرفانی ایشان درباره توحید خداوند در مقام احدیت و واحدیت تبیین شده است. سپس دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید بر مبنای تشکیک وجود از طریق براهین صرف الوجود، بسیط الحقیقه، عدم‌تناهی و صدیقین مورد بحث قرار گرفته است و نشان داده شده است که این مبنا توحید واحدی را اثبات می‌نماید؛ اما توانایی اثبات توحید احدی را ندارد. آنگاه دیدگاه ایشان در تبیین و اثبات عقلی توحید احدی و واحدی بر مبنای وحدت شخصی وجود از طریق براهین فوق مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به آیات و روایاتی پرداخته شده است که از دیدگاه ایشان بیان‌گر توحید احدی و واحدی‌اند یا ایشان این دیدگاه را در تبیین و تفسیر آن‌ها به‌کاربرده‌اند. ضمناً در این پایان‌نامه با روش مطالعه کتابخانه‌ای و رویکرد توصیفی تحلیلی عقلی با تکیه‌بر آموزه‌های وحیانی، به تبیین دیدگاه علامه طباطبایی در این زمینه پرداخته شده است.
نسبت میان عقل و ایمان از دیدگاه پلنتینگا و علامه طباطبایی
نویسنده:
فاطمه‌ شریف‌زاده خاوری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی مسئله نسبت میان عقل و ایمان از دیرینه ترین دغدغه های بشر است. در این رساله بر آنیم که دو دیدگاه فیلسوف مسیحی آمریکایی آلوین پلنتینگا و فیلسوف مسلمان شیعه علامه سید محمد حسین طباطبایی را در این موضوع مورد بررسی قرار دهیم.سوالاتی که در پی پاسخ آنها هستیم اینست که دیدگاه این دو فیلسوف درباره نسبت میان عقل و ایمان چیست؟ از عقل و ایمان چه معنایی مورد نظر ایشان است و چه نقاط اشتراک و افتراقی میان این دو دیدگاه وجود دارد؟ آیا میان عقل و ایمان در این دو دیدگاه تعارضی وجود دارد؟!پلنتینگا معتقد است اگر باور دینی صادق باشد، موجه و یا به بیان بهتر، به لحاظ معرفتی تضمین شده خواهد بود. او با انتقاد از قرینه گرایان که قائلند برای توجیه باور دینی استدلال لازم است معتقد است که مومنان را با اثبات و استدلال کاری نیست، اما اعتقاد به خداوند اعتقاد پایه و اساسی است و این ایمان نامعقول و خلاف عقلی نیست.علامه طباطبایی زیر بنای ایمان را عقل، فهم و استدلال می داند و تصدیق و ایمان از نتیجه دلیل حاصل می شود و ایمان هنگامی کامل است که بر اساس دلایل عقلی بنا شده باشد. او روش برهانی را، از همه ی روش ها برتر دانسته است.بر مدل معرفتی پلنتینگا اشکالات چندی وارد است، از جمله: نسبی گرایی، برون گرایی، دوری بودن و ... پلنتینگا را باید جزو ایمان گرایان محسوب کرد، اما نه ایمان گرایی افراطی که به تحقیر عقل پرداخته اند، بلکه او میان عقل و ایمان تعارضی نمی داند و معتقد است که ایمان به خداوند در زمره احکام عقل است. با توجه به اینکه از نظر او اعتقاد به خدا با اینکه معقول است، لیکن به استدلال و قرینه احتیاجی ندارد. دیدگاه پلنتینگا که در برابر ملحدین از دین و اعتقاد به خداوند دفاع می کند، ارزشمند است، لیکن نظر علامه طباطبایی چون به استدلال عقلی برای ایمان دینی پایبند است، پسندیده تر می باشد.
کارکردهای اجتماعی دین از نظر علامه طباطبائی و اریک فروم
نویسنده:
حسن اناری مومن‌آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
دین در عرصه اجتماعی دارای کارکردهای زیادی است. اثبات این فرضیه هدف اصلی این پژوهش است. البته کارکرد دین غیر از عملکرد جوامع دینی است. چون در این جوامع به آموزه‌های دینی عمل نمی‌شود و لذا عملکرد آنها نمی‌تواند کارکرد دین باشد. بین علامه طباطبائی‌و اریک فروم در مورد کارکردهای دین اشتراک نظرهای زیادی است اگرچه رویکرد یا رهیافت‌ها یکسان نیست؛ فروم دین را درمانگر خوشیفتگی می‌داند و علامه خودشیفتگی را نتیجه عمل نکردن به دستورات دینی دانسته است. کارکرد دوم دین به عقیده اریک فروم و علامه طباطبائی عدالت است؛ عدالت به عقیده هر دو امری دقیق‌تر و ظریف‌تر از تساوی است چون در عدالت هم تساوی لحاظ می‌شود و هم تمایز. سومین کارکرد دین در اجتماع مبارزه با بت‌پرستی است؛ علامه طباطبائی به تفصیل از بت‌پرستی بحث کرده اما انرا کارکرد اجتماعی قرار نداده زیرا بت پرستی نقطه مقابل دین است ونمیتوان مبارزه با انراکارکرد دین قرار داد. چهارمین کارکرد دین، ضمانت اجرائی قوانین است؛ به نظر فروم دین قدرتی ما فوق قدرت بشری را در درون انسان نهادینه می‌کند بنام وجدان و وجدان امری درونی و ناظر بر حسن اجرای قوانین است اما به نظر علامه، دین با دستوراتی که بیان کرده از یک طرف و اعتقاد شخص از طرف دیگر، ملکاتی در وجود انسان پدید می‌آورد که انسان قوانین را به طور منظم انجام می‌دهد.پنجمین کارکرد دین آزادی است؛ آزادی در نظر هردو‌ اندیشمند معنای یکسانی دارد یعنی رهائی از قید و بندهای هوای نفس. ایجاد ارزشهای اخلاقی در جامعه کارکرد دیگر دین است که به عقیده فروم پایبندی به دین، این ارزشها را ایجاد می‌کند و به عقیده علامه ایجاد ارزشهای اخلاقی و رهین دو امر است؛ یکی اعتقاد و دیگری عمل. اعتقاد، انگیزه بر عمل ایجاد می‌کند و عمل ملکه اخلاقی می‌آفریند. هفتمین کارکرد دین، احساس مسئولیت است که به گفته فروم، این کارکرد به شدت با اهداف جامعه صنعتی در تضاد است. علامه نیز در مورد این کارکرد با فروم هم عقیده است. وحدت هم هشتمین کارکرد دین است، تفاوتی که در این مورد بین فروم و علامه وجود دارد این است که فروم، دین را ظرف اتحاد می‌داند و علامه آن را علت و موجب اتحاد جامعه دانسته است.در مجموع می‌توان گفت که این تحقیق جواب سئوال اصلی خود را به تفصیل یافته است و دین دارای کارکردهای اجتماعی زیادی است. در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که فروم تلاش زیادی در جهت اثبات امکان دینی بودن جامعه به عمل آورده است اما علامه طباطبائی در صدد بیان اجتماعی بودن دین بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 1287