جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2237
عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم بر مبنای المیزان، المنار، فی ظلال القرآن و الجواهر
نویسنده:
شادی نفیسی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر دوره معاصر سر آغاز مرحله‌ای نوین در تفسیر به شمار می‌آید. تفسیر این دوره دستخوش تحولی عظیم از حیث کمیت و کیفیت شده است . شکی نیست که این تحولات به خودی خود روی نداده‌اند. تحولات سیاسی و اجتماعی، مبارزات ضد استعماری، فعالیتهای مبشران و مستشرقان، ظهور مکاتب جدید اجتماعی - اقتصادی و فلسفی و همچنین آشنایی با کلام جدید مسیحیت و یافته‌های نوین علوم از جمله عوامل مهمی هستند که آگاهی و نگرش اندیشمندان مسلمان را دگرگون کردند و تفسیر آنها را از قرآن، این کتاب جاودانه الهی، دستخوش تغییر ساختند و زمینه را فراهم آوردند تا سبکهای مختلف تفسیری شکل گیرد، روشهای جدید تفسیر ابداع شود، مفاهیم و مباحث قدیم از منظری جدید، دگرباره مطرح گردد و مباحثی نوین بویژه مباحث اجتماعی سیاسی و علمی - به تفسیر راه یابد که این همه را می‌توان در نتیجه اهمیت یافتن عقل و یافته‌های آن دانست . مروری بر تفسیر برجسته‌ترین مفسران این دوره، علامه طباطبایی در المیزان، عبده و رشیدرضا در المنار، طنطاوی در الجواهر و سیدقطب در فی ظلال، از دو موضوع مهم قرآنی - آیاتی که از طبیعت سخن می‌گویند و آیاتی که در بر گیرنده امور غیبی (جن، ملائکه، معجزات ، امور خارق‌العاده، عذابهای الهی) هستند - به خوبی ما را به جایگاه عقل و یافته‌های آن در تفسیر این دوره رهنمون می‌سازد و به ما می‌نمایاند که تا چه اندازه بهره بردن از دانش جدید و اتکاء به مبانی و اصول عقلی می‌تواند ما را در درک کلام خداوند مدد رساند.
سُدّی کبیر و اقوال او در تفسیر براساس تفسیر مجمع البیان و المیزان
نویسنده:
علی تفریحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابو محمد اسماعیل بن عبد الرحمن بن ابی کریمه معروف به سُدّی کبیر، از مفسران امامیّه و از اصحاب سه تن از ائمه اطهار؛ حضرت سجاد، امام محمد باقر و امام جعفر صادق علیهم السلام به شمار می‌رود. سدّی از جمله تابعین و تریبت شدگان مدرسه کوفه است که علاوه بر تفسیر، عالم به حدیث و آشنا به وقایع و حوادث تاریخی بوده است. وی درعلم قرائتنیز صاحب نظر بوده است. او را در تفسیر می‌توان در ردیف مجاهد و قتاده به شمار آورد. توجه فریقین، مخصوصاً مفسّرین اهل سنّتبه تفسیر او، یکی از وجوه برجسته این مفسّر بزرگ شیعی است تا آنجا که سیوطی، تفسیر او را بهترین تفسیر دانسته است. عموم علمای عامه، سدّی را صدوقو موثّق می‌دانند؛ امّا از دیدگاه رجالی شیعه، وی مجهول الحال است. سُدّی در تفسیر خود از روش‌های تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن با سنت، تفسیر قرآن با نظر صحابه، تفسیر قرآن با نظر تابعین و تفسیر قرآن با عقل و اجتهاد خویش بهره برده است. در این تحقیق ابتدا، زندگی و شخصیت سُدّی کبیر و مبانی، اصول و روش تفسیری وی با استفاده از منابع مختلف رجالی، حدیثی و تفسیری مورد کنکاش و تحلیل قرار گرفته و سپس به جمع‌آوری و بررسی آراء تفسیری او که مورد عنایت دو مفسّر بزرگ عالم تشیّع؛ علامه طباطبایی و امین الاسلام طبرسی بوده پرداخته شده است.تحقیق حاضر در یک مقدمه و پنج فصل تنظیم و تدوین گردیده است.
بررسی مسأله امامت در تفسیر روح المعانی و المیزان
نویسنده:
امین یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت یکی از مسائل مهمی است که در جهان اسلام بعد از رحلت رسول اکرم (ص) سبب ظهور شکاف میان مسلمین گردید. در خصوص جانشین پیامبر (ص)، و وجوب تعیین امام، بین شیعه و سنی اختلافی نیست، ولی در نوع وجوب و شیوه‌ی تعیین امام، اختلاف نظر وجود دارد. امامیه، امامت را از اصول مهم اعتقادی دانسته و معتقد است که نصب امام بر خداوند متعال واجب است که راه شناخت آن هم با توجه با کتاب و سنت روشن می‌شود و امامت جایگاه رفیعی نزد شیعه دارد که وجود صفاتی چون عصمت را در امام شرط کرده‌اند، اما اهل سنت به ویژه آلوسی، نصب امام را به حکم شرع بر مردم واجب دانسته، ولی وجود صفاتی چون عصمت را در امام لازم نمی‌دانند. مقوله امامت اگر چه در مباحث اعتقادی و کلامی دارای قدمتی دیرینه است، اما همیشه یکی از مهم‌ترین و چالش بر انگیز‌ترین مباحث کلامی در بین متکلمان و مفسران اسلامی است. و چون مهم‌ترین آیات قرآن مورد استناد امامیه در اثبات اصل امامت و جانشینی پیامبر (ص)، آیات ولایت، تبلیغ، اکمال، تطهیر، مودت و مباهله می‌باشند و بیشتر اشکالات از طرف اهل سنت در مورد امامت در رابطه با این آیات وارد شده است، در این پژوهش محقق با مراجعه به منابع تفسیری با روش توصیفی _ تحلیلی سعی می‌نماید که به بررسی مسأله امامت از نظر آلوسی در تفسیر روح المعانی و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پرداخته، دیدگاه‌های این دو مفسر بزرگ از شیعه و اهل سنت را مورد ارزیابی قرار دهد.
تبیین وجوه اشتراک وافتراق المیزان و المنار در بحث اعجاز قرآن و تحلیل مبانی و لوازم آن وجوه
نویسنده:
علی داداش بهمنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از دیدگاه المنار و المیزان قرآن معجزه است و اعجاز قرآن امری درونی و به خاطر استنادش به وحی الهی و به سبب الفاظ و معانی خود قرآن است و اعجاز به خاطر تصرف الهی در قلوب مردم نیست. از دیدگاه هر دو مولف همه سوره‌های قرآن معجزه است؛ اما علامه طباطبایی علاوه برآن، هر کلامی که مشتمل بر غرض مهم و مستقل است را نیز معجزه می‌داند. از نظر هر دو لفظ و معنای قرآن کریم معجزه است. پدیدآورندگان هر دو کتاب وجوه اعجاز قرآن کریم را موارد زیر می‌دانند: 1- اعجاز بیانی قرآن کریم (بلاغت و نظم منحصر به فرد قرآن کریم)؛ 2- اعجاز قرآن در محتوا و معارف، که این وجه شامل اعجاز علمی قرآن کریم نیز می‌شود؛ 3- هماهنگی و عدم تناقض در آیات؛ 4- هماهنگی قرآن کریم با عقل؛ 5- اخبار غیبی قرآن کریم؛ 6- امی بودن پیامبر6. وجوه اعجاز قرآن کریم از دیدگاه آنها در ظاهر یکی است؛ اما تبیین این وجوه از دیدگاه ایشان متفاوت است. تأکید المنار بر وجه بلاغت قرآن است و امی بودن را به عنوان مستقل ذکر نمی‌کند. المیزان مهمترین وجه اعجاز قرآن را که باعث ماندگاری آن به عنوان معجزه همیشگی است، محتوا و معارف والای قرآن کریم می‌داند. از دیدگاه هر دو هماهنگی با علم تجربی قطعی، یکی از وجوه اعجاز قرآن کریم است؛ اما المنار به خاطر علم‌زدگی در بسیاری از موارد درباره معجزات انبیا، تحلیل مادی ارائه می‌دهد. المیزان برای جایی که تفسیر آیه با علم روز سازگار نیست، ملاک بیان می‌کند.
بررسی مبانی و عوامل تکامل و انحطاط جوامع در تفسیر المیزان
نویسنده:
ایوب امرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جامعه و زندگی اجتماعی انسان موضوعی دارای ابعاد و زوایای گوناگون است که عوامل تکامل و انحطاط آن جوامع از جمله موضوعات مهم و مبتلا به آنها بوده، و اهمیت ویژه آن بدیهی و بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست. به جهت اهمیت این موضوع، پژوهش حاضر به بررسی آن در تفسیر گرانقدر المیزان می پردازد. از آن جا که آیات فراوانی از قرآن کریم به موضوع «اجتماع» و احکام و سنن مربوط به آن ها پرداخته و متذکر حال و سرگذشت اقوام مختلف گردیده است از این رو می توان نظرات مهمی ذیل آیات مربوطه در تفسیر المیزان درباره عوامل تکامل و انحطاط جوامع یافت.این پژوهش ابتدا مفاهیمی را که در حوزه این موضوع قابل توجه هستند از قبیل «تکامل» ،«انحطاط» و «جامعه» را مورد بررسی قرار داده و پس از آن به موضوع «امکان و قابلیت قانونمند سازی تکامل و انحطاط جوامع» بر اساس دیدگاه های اجتماعی و تاریخی و قرآنی موجود می‌پردازد. به علاوه از آن جا که دستیابی به دیدگاه‌های علامه طباطبایی در خصوص این موضوع نیازمند تبیین مبانی نظری ایشان است در فصل سوم این نوشتار مبانی نظری علامه در باره موضوع تکامل و انحطاط جوامع در قالب چهار زیر مجموعه «هستی شناسی»، « انسان شناسی» ، «جامعه‌شناسی» و «فلسفه تاریخ» مورد بررسی قرار گرفته است.پس بررسی مجموع مقدمات طرح این موضوع، در فصل چهارم عوامل تکامل و انحطاط جوامع به تفکیک و تفصیل در تفسیر المیزان مورد بررسی واقع شده است که در نتیجه می توان گفت: «قانون مداری دین محور» و « وحدت» زیربنایی ترین معیار های تکامل در هر جامعه ای به شمار می‌آیند. علاوه بر آن عواملی مانند: «دین»، «حکومت»، «قانون»، «اقتصاد» و «اخلاق» به عنوان مهم‌ترین عوامل تکامل، و زمینه هایی مانند :«انحرافات اعتقادی و عملی در دین»، «حکومت غیر دینی»، «انحرافات اقتصادی» و «تفرقه و اختلاف» به عنوان عوامل انحطاط جوامع در المیزان معرفی شده اند. کلید واژه‌ها: «تکامل»،«انحطاط»، «جامعه»، «تفسیرالمیزان»، «قرآن کریم»، «فلسفه تاریخ»
نقدوبررسی مستندات روایی تفسیر المیزان (نیمه ی نخست جزءدوم قران مجید)
نویسنده:
جواد علیخانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تفسیر المیزان تالیف علامه سید محمدحسین طباطبایی ازجمله تفاسیر ارزشمند قرآن درقرن چهاردهم هجری است که مولف آن درکنارروش تفسیر قرآن به قرآن وارائه بحث های متنوع اعتقادی، اخلاقی و اجتماعی و...از روایات وارده درمنابع حدیثی شیعه وسنی استفاده وافر کرده است. باآن که علامه طباطبایی معتقد به استقلال قرآن دردلالت برمفاهیم خود بوده و به دفعات براستغنای قرآن ازغیرخود ازجمله روایات تاکید می کند، با این وجود وی کوشیده است تا به نحو معقول بین «تفسیر قرآن به قرآن» و«بهره‌گیری روایات در تفسیر قرآن» جمع کند. شیوه تفسیر المیزان چنین است که پس از تفسیر دسته‌ای از آیات، بابی با عنوان «بحث روایی» باز می‌شود و در آنجا تعدادی از روایات مرتبط با برخی از آن آیات یا موضوعات مطرح در آنها آورده و گاهی به نقد و بررسی آنها پرداخته می‌شود.
حیات طیبه از دیدگاه المیزان
نویسنده:
غلام محمد فخرالدین
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع رساله «حیات طیبه از دیدگاه المیزان»‌ است مسئله حیات طیبه برای انسان از نظر قرآن دارای اهمیت فوق العاده‌ای می‌باشد این پژوهش عهده دار بررسی موضوع فوق از دیدگاه تفسیر شریف المیزان می‌باشد که در پنج فصل مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول بعد از طرح مسأله به بیان کلیات و مفاهیم کلیدی و معرفی اجمالی مرحوم علامه طباطبایی و المیزان پرداخته شده است در توضیح مفاهیم کلیدی واژگان حیات، طیب و حیات طیب مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل دوم نظر علامه طباطباییدر باره حقیقت حیات طیبه و ویژگیها و آثار آن مورد بررسی قرار گرفت. مرحوم علامه مدعی است که انسان مومن بوسیله ایمان و انجام عمل صالح در همین دنیا به حیاتی جدید و برتر می‌رسد که آن حیات متفاوت با زندگی عمومی انسانهای دیگر است مرتبه آن حیات جدیدبالاتر و قوی‌تر است نایل شدگان به این مرحله از حیات حقیقت اشیاء را چنانکه هست درک و مشاهده می‌کنند و دیگران این توانایی را ندارد. علامه طباطباییدرباره ویژگی هایاین مرحله از حیات می‌فرماید:‌ چنین انسانی در نفس خود نور و کمال وقوت و عزت و لذت و سروری درک می‌کند که نمی‌توان اندازه‌اش را معین کرد.در فصل سوم راجع به راه دستیابی به حیات طیبه و راهکارهای حفظ و تداوم آن از دیدگاه المیزان سخن گفته شده است مرحوم علامه به پیروی از آیا ت قرآن برای رشد تعالی معنوی انسان دو چیز را لازم می‌داند که عبارت است از ایمان و عمل صالح.در فصل چهارم راجع به آثار حیات طیبه در حیات دنیوی مانند سعادت و خوشبختی، آرامش روحی، امنیت جامعه، تعاون و همکاری، فراوانی نعمتها و اخروی مانند آسانی حساب و کتاب و حشر با نیکان و غیره بحث شده است و برای هرکدام شواهدی از کلام علامه طباطباییارائه شده است.فصل پنجم به شناخت موانع حیات طیبه اختصاص یافته که شامل دو بخش است؛ یکی: موانع پیدایش حیات طیبه؛ مانند: کفر و نفاق، هوا پرستی، آرزوهای طولانی، معاشرت با ناپاکان و غیره. دومی:‌ موانع استمرار حیات طیبه؛ مانند انحراف قلب از هدایت، غفلت از یاد خدا، محیط فاسد.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 14
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
تفسیر الفخر الرازی المجلد 15
نویسنده:
محمد الرازی فخرالدین ابن العلامه ضیاء الدین عمرالشهیر بخطیب الرینفع الله به المسلمین
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ب‍ی‍روت‌: دارالفکر,
چکیده :
تفسير فخر رازی، تفسيرى كلامى، نوشتهء فخرالدين رازى، متكلم و مفسر اشعرى قرن ششم و هفتم هجرى است. تفسير كبير مهم‏ترين و جامع‏ترين اثر فخر رازى و يكى از چند تفسير مهم و برجستهء قرآن كريم به زبان عربى است. اين كتاب به سبب حجم بسيارش به تفسير كبير مشهور شده، ولى نام اصلى آن مفاتيح الغيب است. فخر رازى، بر خلاف زمخشرى، كه هدف از تفسيرش دفاع از آموزه‏هاى معتزلى است، به صراحت به انگيزه و هدف خود در نگارش اين تفسير اشاره‏اى نكرده، ولى عملا در جاى جاى آن، به دفاع از مذهب كلامى ابوالحسن اشعرى(متوفى ٣٣۴) و رد آراى مخالفان وى، به ويژه معتزله، پرداخته است. يكى از دلايل شهرت و اعتبار تفسير كبير، تأثير آن بر تفاسير بعدى است. برخى از مفسرانى كه از محتواى تفسير كبير و روش آن استفاده كرده يا تأثير پذيرفته‏اند، عبارت‏اند از: نيشابورى در غرائب القرآن، بيضاوى در انوار التنزيل، آلوسى در روح المعانى، قاسمى در محاسن التأويل، طباطبائى در الميزان و رشيدرضا كه عالمى سلفى و پيرو ابن تيميّه است، در المنار از شيوهء استدلال و محتواى تفسير كبير بسيار استفاده كرده و طنطاوى نيز در الجواهر، قرآن را به همان شيوهء فخر رازى تفسير كرده است. اين اثر شامل سى و دو جلد مى‏باشد. هر چند فخر رازى در ابتداى تفسير كبير گفته است كه آن را در مقدمه و ابوابى تنظيم كرده و مقدمه نيز شامل ابواب و فصولى است، عملا در همان فصل اول از مقدمه، به تفسير {/«اعوذ باللّه من الشيطان الرجيم»/} پرداخته است. او تفسير هر سوره را با ذكر نام آن، محل نزول، تعداد آيات و اقوال مربوط به آن آغاز كرده، سپس با ذكر يك يا دو يا چند آيه از آن سوره، توضيح كوتاهى دربارهء مناسبت آنها با آيات قبلى داده است. اين ويژگى از امتيازات بارز اين تفسير است. سپس، چنانچه روايت يا حديثى از پيامبر اكرم(ص)، صحابه يا تابعين دربارهء آيه يا آيات وجود داشته، آنها را بررسى كرده، يا به ذكر مسائلى چون ناسخ و منسوخ يا شرح مصطلحات حديثى(مانند متواتر و آحاد و جرح و تعديل) پرداخته، آنگاه آيه يا آيات مورد نظر را به كوچكترين اجزاى مفهومى، تجزيه كرده و تحت عناوينى؛ چون مسئله، سؤال، وجه، اقوال، امور و غيره، از ابعاد مختلف كلامى و فلسفى و لغوى و ادبى و فقهى و مانند اين‏ها به بررسى و تفسير آنها پرداخته و در پايان، نظر خود را بيان نموده است. اين بحث‏هاى تفصيلى و پرداختن به ابعاد گوناگون يك مسئله، از ويژگى‏هاى بارز و منحصر به فرد تفسير كبير است. تفسير كبير را از نظر روش، در شمار تفاسير عقلى و كلامى آورده‏اند. ذهبى آن را از نوع تفسير به رأى جائز دانسته است. علامه طباطبائى نيز از طرفى اين تفسير را تفسيرى كلامى ذكر كرده و از طرف ديگر، تفسير متكلمان را تطبيق ناميده و رد كرده است. هر چند تفسير فخر رازى پر از مباحث كلامى و عقلى است، ظاهرا خود او لزوما به دنبال نگارش تفسيرى كلامى يا فلسفى يا تفسير به رأى، چه ممدوح چه مذموم، نبوده است، زيرا در تفسير خود به اين نكته اشاره‏اى نكرده و در وصيتنامه‏اش مى‏نويسد كه هيچ يك از اين روش‏هاى فلسفى و كلامى در كنار روش قرآنى ارج و ارزشى ندارند. با توجه به اين كه محور غالب مباحث كلامى، آيات قرآن كريم بوده است، در تفسير كبير كه صبغه‏اى كلامى دارد، مى‏توان مجموعهء نسبتا كاملى را از آراى كلامى اشاعره، معتزله، كراميه و برخى فرق ديگر ملاحظه كرد و به يك دورهء كامل از مباحث كلامى دست يافت. برخى از مباحث كلامى - فلسفى كه فخر رازى به آنها پرداخته عبارت‏اند از: معرفت خداوند و اين كه آيا در شناخت او نظر و استدلال جائز است يا نه، ايمان و اسلام، تفاوت ميان اين دو و اركان ايمان، كلام الهى و بحث از حدوث و قدم آن، رؤيت خداوند، عدل الهى، جبر و اختيار و قضا و قدر، حدوث و قدم عالم، اعجاز قرآن، ارادهء خداوند، مفهوم استواى خداوند بر عرش، تجسيم، تثليث، عصمت انبيا، شفاعت پيامبر اكرم،عقيدهء شيعه در امامت معصوم و احتمال صحت آن، بيان لزوم وجود معصوم در هر زمانى با اين توضيح كه بر خلاف نظر شيعه و بنابر اعتقاد اشاعره و خود فخر رازى، مجموع امت معصوم است نه يك تن، و بحث معاد. در ميان مفسران، فخر رازى بيش از همه در تبيين آيات باران كوشيده است. از آراى خاص تفسيرى رازى، اعتقاد به نبودن واژه‏هاى دخيل و غير عربى در قرآن است، همچنين وى به نقل روايات اسباب نزول و ذكر قرائت‏هاى مختلف اهتمام فراوانى داشته است. غلبهء صبغهء كلامى - عقلى در تفسير كبير مانع از اين نشده است كه فخر رازى در مواردى، از شيوهء قرآن به قرآن، در تفسير آيات كريمه استفاده كند؛ ولى با وجود اشاراتى كه به احاديث پيامبر اكرم و امامان شيعه كرده و رواياتى كه از صحابه و تابعين آورده، در تفسير خود اعتماد اندكى به احاديث داشته است. گفته مى‏شود كه او در نقل احاديث به شيوه‏اى كه در عصر او معمول بوده، سلسله سند حديث را ذكر نكرده و نيز احاديثى را كه بسيارى از مفسران، حتى عقلى مشربانى چون زمخشرى و طبرسى،در فضائل سوره‏ها و ثواب قرائت آنها نقل مى‏كنند، نياورده است. در تفسير كبير استفاده از رواياتى كه از اسرائيليات شمرده مى‏شوند، بسيار اندك است. براى نمونه ذيل آيهء «ن» در سورهء قلم، «ن» را به معناى نهنگى كه زمين بر پشت آن قرار دارد، دانسته است. فخر رازى هر چند اين روايت را در تفسير آيهء مذكور آورده، آن را نه به سبب مخالفت با عقل يا اشكال در سلسله روايت يا محتواى حديث يا از اسرائيليات بودن رد كرده، بلكه از جنبهء ادبى و نحوى مردود دانسته اس. تفسير فخر رازى با وجود صبغهء كلامى، از اشارات صوفيانه خالى نيست و در تفسير برخى آيات به ذكر طريق و شيوهء عارفان در تفسير آيات نيز پرداخته است. از ويژگى‏هاى بارز روش فخررازى در تفسير كبير، اهتمام جدّى او به بيان مناسبات ميان آيات و سور قرآن كريم است. وى تنها به ذكر يك مناسبت اكتفا نمى‏كند، بلكه در بيشتر مواقع به بيان چند مناسبت مى‏پردازد. عنايت به نكات ادبى و بلاغى، از جمله استشهاد به شواهد شعرى دورهء جاهليت در مباحث لغوى و نحوى و بلاغى، از ديگر ويژگى‏هاى روش تفسيرى فخر رازى محسوب مى‏شود. وى در اين خصوص، بيشترين استفاده را از كشاف زمخشرى برده است. توجه به مباحث فقهى نيز از جمله خصايص روش فخر رازى در تفسير كبير است. فخر رازى در برخورد با آيات احكام، ابتدا آراى مكاتب و مذاهب مختلف فقهى را در خصوص آنها مطرح مى‏كند و سپس به تفصيل به بيان گرايش فقهى خود، يعنى مذهب فقهى شافعى، مى‏پردازد و بر صحت آن استدلال مى‏كند. تفسير كبير به دليل مهارت فخر رازى در علوم مختلف، سرشار از مباحث كلامى، فلسفى، منطقى، فقهى، ادبى و غيره است و همين ويژگى آن را دايرةالمعارف گونه كرده است. اين گستردگى و اطناب تفسير فخر رازى مى‏تواند از آن جهت باشد كه وى آن را براى عموم ننوشته است. به نظر برخى از علماى تفسير، اشتمال تفسير فخر رازى بر اين حجم مطالب متنوع، از اهميت تفسيرى آن كاسته است. به گفتهء ابوحيّان غرناطى، (مفسر قرن هفتم و هشتم)، در تفسير فخر رازى مطالبى هست كه در عالم تفسير نيازى به آنها نيست. ابن تيميّه نيز آن را تفسيرى دانسته كه در آن، جز تفسير از هر موضوعى سخنى يافت مى‏شود. به عقيدهء سيوطى، اين تفسير مملو از سخنان حكما و فلاسفه است و بحث‏هاى تفسيرى‏اش بى‏ارتباط با آيات است. ابن خلّكان نيز مى‏گويد كه در آن مطالب غريب و نا آشناى فراوانى آمده است. عده‏اى نيز بر محتواى آن خرده گرفته‏اند و معتقدند كه تفسير كبير از اين جهت عيوب فراوانى دارد، از جمله ابوشامه مقدسى (متوفى ۶۶۵) معتقد است كه فخر رازى در تفسير خود شبهات جدّى مخالفان اسلام و اهل سنّت را به بهترين شكل مطرح كرده، ولى از حل آنها در نهايت عجز و ناتوانى فرومانده است.
نجات پیروان ادیان دیگر از دیدگاه قران
نویسنده:
مهرناز گلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
درباره آموزه نجات و تنوع ادیان سه دیدگاه متفاوت مطرح است. انحصارگرایی، شمولگرایی وکثرت گرایی. بسیاری از مسیحیان از جمله: کارل‌بارت (1968-1886م) متأله پروتستان به انحصارگرایی مسیحی گرایش دارند. متألهانی هم‌چون کارل رانر (1984-1904م) شمول‌گرایی دینی را پذیرفته‌اند و فیلسوفان دینی مانند: جان هیک (1922م) پلورالیسم‌ دینی‌ نجات‌بخش را تقویت کرده اند. مدعای انحصارگرایی مسیحیت، یعنی تجلی میثاقی منحصر به فرد خداوند در عیسی و فدیه حضرت مسیح(ع) که هدیه خداوند به بشریت و تنها راه نجات است با هیچ دلیل عقلی و منطقی حمایت نمی‌شود، و تنها مبتنی بر آموزه‌های دینی مسیحیت است که دارای صبغه‌ای کلامی‌اند و تا پیش‌فرض‌های الهیاتی آن ثابت نگردد، کارآمد نیست. این دیدگاه بیشتر به یک پیشنهاد اخلاقی شبیه است تا نظریه‌ای کلامی. به علاوه این دیدگاه گرفتار پارادوکس نجات‌بخشی می‌باشد، زیرا با این‌که مسیحیان می‌گویند خداوند همه انسان‌ها را آفریده و پدر آسمانی نجات و رستگاری همه آنان را خواستار است، هم‌چنین ادعا می‌کنند که تنها راه رستگاری و نجات مسیحیت است. در برابر این نگرش انحصارگرایانه، ‌کثرت‌گرایی دینی نجات‌بخش جان هیک مطرح است که مدعی است تنها یک دین، راه واقعی رستگاری و نجات را به دست نمی‏دهد، بلکه همه‏ی ادیان راهی به سوی نجات عرضه می‏کنند و معیار نجات ، تحول از «خود محوری» به «خدا محوری» است. چنین نگرشی نسبت به ادیان، دور از واقعیت و کاملاً سطحی است؛ چرا که ادیان مختلف دیدگاه‏های گوناگونی نسبت به خدامحوری دارند، و لذا تطبیق چنین آموزه‏ای بر ادیان متعدد بسیار مشکل است این دیدگاه متضمن نوعی شکاکیت افراطی در مسأله نجات‌بخشی است و منشأ آن نیز خلط بین ملاحظات اخلاقی و ملاحظات معرفت شناختی است. به علاوه کثرت‌گرایی نجات بخش جان هیک مفهومی بسیار عام و پر ابهام است. به نظر می‌رسد هر دو نگرش در دنیای مسیحیت در باب «نجات» از نوعی نابهنجاری تفریطی و افراطی به شدت رنج می‌برند.از منظر اسلام مفهوم نجات به طور خاص انحصاری نیست؛ یعنی چنین نیست که فقط مسلمانان بتوانند به نجات و رستگاری دست یابند، بلکه کسانی که با حقیقت عناد نورزند، و از روی قصور به اعتقادات حق دست نیافته باشند، به ندای فطرت‏شان پاسخ مثبت دهند و به نیک و بدی که به طور فطری درک می‏کنند، پایبند باشند، مشمول رحمت واسعه‏ی خداوند خواهند بود و در نهایت رستگار خواهند گردید
  • تعداد رکورد ها : 2237