جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1252
بررسی تطبیقی سیمای داوود (ع) و سلیمان (ع) در عهدین و روایات فریقین
نویسنده:
ابوالفضل چاووشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کتاب مقدّس، برخی انبیاء را در زمره پادشاهان قرار داده است. از این رومباحثی چون وحی، معجزه،و عصمت را در مورد آنان مطرح نکرده است داوود و سلیمان از جمله این انبیاءاند که ازمنظر کتاب مقدّس نه معصوم اند و نه هیچ یک از شرایط پیامبران را در دارا هستند در مقابل قرآن کریم آنان را در زمره انبیاء قرار داده که در عین نبوّت ،از مقام پادشاهی در دنیا را برخوردار بودند در عین حال برخی از تفاسیر شیعه واهل سنّت با وجود اختلافاتی که در خود دارند در مواردی از کتاب مقدّس بی بهره نبوده اند.و به غلو و بزرگ نمایی در حوادث این دو داستان پرداخته اند. از همین رو اغلب این داستان ها را از وجه حقیقی آن خارج نموده و این دو نبی را متّهم به گناهانی نموده اند. لذاائمه شیعیان با تفاسیری که از منبع وحی الهی نشات گرفتهلغزش های مفسّرانی را که اغلب با رأی خود و یا با بهره گیری از نظریات اهل کتاب به تفسیر قرآن پرداخته اند را آشکار می سازندو از سوی دیگر مطالب غثّ و سمین کتاب مقدّس را به ما می نمایانند.این پایان نامه که به روش کتابخانه ای و با استفاده از منابع و مصادر شیعه و سنّی و کتاب مقدّس و قرآن کریم تدوین شده کوشیده تا حدودی با مقایسه داستان این دو پیامبر ،در این منابع پیوندی منطقی بین منابع مذکور ایجاد نمود و دیدگاه های هریک از پدیدآورندگان این داستان ها را درباره مفهوم عصمت بازشناسی کند.نتایج بدست آمده حاکی از آن است که داوود و سلیمان اگرچه مقام نبوّت را همراه پادشاهی داشته اند اما پادشاهی آن دو موجب طغیان آن ها نگشته است این در حالی است که کتاب مقدّس، آن ها را پادشاه معرّفی نموده و لذا صدور گناهان از جانب آن ها جایز خواهد بود. علاوه بر این، تعاریف هریک از فرقه های اعتقادی شیعه و سنّی از مفهوم عصمت که مهم ترین ویژگی انبیاء را تشکیل می دهد بر باورهای آنان از داود و سلیمان تأثیر داشته است. به عبارت دیگر هرچه قدر مفهوم عصمت در دیدگاه ناقلان این داستان ها گسترده تر باشد به همان میزان بر شناخت آن ها از داود و سلیمان به عنوان چهره ای معصوم تأثیر خواهد داشت.بنابراین آن گونه که از کتاب مقدّس بر می آید داود وسلیمان نه تنها مومن و موحّد نبوده اند بلکه هر دو در آواخر عمراز پرستش خدا روی گردان شده آن هم خدایی که جسمیّت داشته ونیازمند مأوایی برای خود بوده است گذشته از این روایات اهل سنت اتهام بت سازی و جادوگری را به سلیمان و نسبت زنای محصنه را به داود داده است لذا تنها در دیدگاه شیعیان این دو نبی معصوم اند.
بررسی تطبیقی داستان آدم و حوا در قرآن و تورات
نویسنده:
زهرا محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
داستان آدم و حوا از دیرباز مورد توجه تمامی ادیان ، گرایش ها و متفکران غیر دینی بوده است . لذا تحقیق در این مورد می تواند بسیاری از سوالات را در مورد حقیقت و هدف خلقت خداوند از نوع بشر پاسخ دهد و در این پژوهش سعی خواهد شد تصویری تقریبا جامع از مساله خلقت آدم و حوا ، شجره ممنوعه، داستان وسوسه ، عصیان و هبوط و توبه آنان ارائه شود و میزان تطبیق این داستان ها را در قرآن و تورات مورد بررسی قرار داده و در پایان هر فصل نتیجه ای از مباحث ذکر شده در آن فصل ارائه خواهد شد .این پایان نامه پژوهشی تطبیقی درباره داستان آدم و حوا در قرآن و تورات است که در 3بخش به قرار ذیل تنظیم خواهد شد: بخش اول كه شامل کلیات پژوهش نظیر تعریف موضوع و اهمیت آن مي گردد . بخش دوم بحث هاي تحقيقي و محتوايي است و شامل 4 فصل است.در بخش سوم نتيجه گيري نهايي بيان مي شود.در فصل اول ابتدا داستان خلقت در كتاب مقدس ، به ترتيب در عهد عتيق و در تلمود بيان شده و سپس داستان خلقت در قرآن بررسي شده و بعد از داستان آدم و حوا و ابعادي چند از زندگاني حضرت آدم ، آيات مرتبط با آدم(ع) بيان گرديده و نكات آيات ذكرشده است .در مرحله بعدي پژوهش جامع ترين آيات درباره آفرينش آدم، تفسير و توضيح آيات، خلقت انسان با نگاه به تفاسير بيان شده است .سپس آفرينش زن در تورات، قرآن و روايات بررسي شده استو درانتها به نتايجي كه از بررسي تطبيقي خلقت آدم و حوا در تورات و قرآن گرفته ايم، پرداخته ايم . فصل دوم مساله درخت ممنوعه و وسوسه آدم و حوا را در تورات و قرآن بررسي مي كند. بعد از پيش گفتار ، مبحث مذكور در توراتو سپس در قرآن بيان شده و در گام بعدي پژوهش آيات قرآن كه مرتبط با موضوع اين فصل است و ابعاد ديگري از زندگي حضرت آدم(ع)بيان گرديده است . در آخر نتايج بررسي تطبيقي شجره ممنوعه و وسوسه آدم و حوا ذكر شده است . در فصل سوم هبوط و توبه آدم و حوا در تورات و قرآن مورد بررسي واقع شده است. در اين فصل ابتدا هبوط از نظر لغت وعهد و ميثاق خداوند با آدم در تورات و قرآن بيان شده،سپس آثار نافرماني در تورات و قرآن كه عبارتند از آشكار شدن عورات و هبوط مورد بحث واقع شده است . در گام بعدي پژوهش مخاطبان هبوط در قرآن، تكرار هبوط در سوره بقره، توبه در تورات و قرآن، گفتگوي جبرئيل با آدم ، چگونگي توبه آدم و كلمات القا شده برآن حضرت مباحثي هستند كه به آن هاپرداخته ايم.نتيجه گيري از بررسي تطبيقي همان گونه كه در فصول قبل ذكر شد مرحله آخر اين فصل است . در فصل چهارم به مساله عصمت آدم پرداخته ايم . لزوم عصمت انبياء از نظر عقل واز نظر قرآن در اين فصل مورد بحث واقع شده است . سپس به مسائل ناسازگاري ظاهري اوصاف آدم در قرآن، مفهوم عصمت و عصيان ، توجيه هاي تعارض زدا و نقد آن ها در 6 مبحث پرداخته ايم .رابطه عصمت و لغزش ، جمله ي« ظلمنا انفسنا»، توبه و لفظ غفران در رابطه با حضرت آدم(ع)، فرق نافرماني ابليس و آدم و عصمت در دين يهود، مباحثي است كه مورد بررسي واقع شده است . در پايان نكته ها و پيام ها و سپس نتيجه گيري بيان شده است . در پايان اين پژوهش در بخش سوم مسائلي نظير خلافت حضرت آدم،قلمروي خلافت ايشان،زوج بودن در داستان آفرينش و..از جمله وجوه مشترك و مواردي مثل ملاك خلافت، فلسفه خلقت آدم، چگونگي خداوند و.. از جمله اختلافات به دست آمده در اين پژوهش است كه در نتيجه گيري كلي بيان شده اند.
بررسی تطبیقی چهره‌های دین از منظر سنت‌گرایان و نواندیشان
نویسنده:
علی‌رضا فرهنگ قهفرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رشد تجددگرایی در چند سده‌ گذشته موجب ایجاد دو جریان «تجدد‌گرایی دینی» و «سنت‌گرایی» در کنار دو رویکرد اصلی «تجددگرایی» و «بنیادگرایی» شده است. سنت‌گرایان، با همت گنون، شوان و شاگردان آنان تعالیم‌ منسجمیمبتنی بر اصول متافیزیکی و بر سیاق حکمت نوافلاطونی ارایه می‌کنند؛ نواندیشان دینی تجددگرایی را به عنوان یک واقعیت و یک فرصت پذیرفته، سعی دارند با بهره‌گیری از عقل و به‌کارگیری علوم جدید، دین را با شرایط انسانِ جدید انطباق دهند. نگرش سنت‌گرایان به دین در سه چهره یا مرتبه قابل تفکیک است که در پژوهش حاضر ابتدا دیدگاه سنت‌گرایان و سپس نواندیشان دینی معاصر ایران در این خصوص مطرح و نهایتاً مقایسه شده‌اند. اولین چهره‌ی دین، ذات و مثال اعلای ادیان است که حاوی ویژگی‌های کلی و مشترک ادیان بوده نزد سنت‌گرایان با نام «دین جاویدان» شناخته شده، مبیّن حقانیت و نجات‌بخشی همه‌ی ادیان است. دیدگاه نواندیشان دینی متمایل به «پلورالیسم دینی» است که در زمینه‌ی باور به حقانیت همه‌ی ادیان، مشابه سنت‌گرایان است لیکن این نگرش حقیقت کل را، جمع حقایق ادیان می‌داند و به خدای واحد ادیان بیشتر نگاهی عقلی دارد تا عینی. دومین چهره‌ی دین، دین وحیانی است که معمولاً حاوی متون مقدس، سنت بنیانگذار و مناسک مدونی است که شالوده و نظام یک دین را پایه‌ریزی می‌کنند. در نظر سنت‌گرایان این چهره از دین، الهی، مقدس و مقدّر است. اما نواندیشان دینی این چهره را امری سپنجی و به عنوان نهال دین تلقی می‌کنند که نگرش بنیانگذارِ دین به جهان را می‌نمایاند و پس از او رشد و تکامل می‌یابد. آخرین چهره‌ی دین، حاصل تعامل دین وحیانی با فرهنگ‌های جوامع دین‌ورز است. در منظر سنت‌گرایان، این وجه از دین حاوی بُعدی انسانی است؛ در تعاملِ گریزناپذیرِ الوهیت و بشریت، مهمترین موضوع حفظ روح قدسی و انسجام صوری دین است که ضامن اثربخشی و درست‌آیینی می‌باشد. اما نواندیشان دینی، اولاً بین دین و معرفت دینی تمایز قائل می‌شوند و دین را منحصر به دوران بنیانگذار دانسته توسعه‌ی آن را معرفت دینی قلمداد می‌کنند که امری کاملاً بشری، متکامل و عقلانی است و ثانیاًٌ به ضرورت تغییرات گسترده یا «اجتهاد در اصول» برای حفظ کارآیی دین در طول تاریخ قایل‌اند؛ در این تغییرات، تنها حفظروح دین مورد توجه قرار می‌گیرد نه حفظ صورت یا انسجام صوری دین.
بررسی تطبیقی فرشته شناسی از دیدگاه سهروردی و آکویناس
نویسنده:
زهرا دبیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فرشته‌شناسی یا علم به مجردات قدسی از جمله معارفی است که هرچند به دلیل در پرده‌ی غیب واقع شدن موضوعش مبنایی وحیانی دارد، همّت عقل در رسیدن به آن هرگز کوتاهی ندارد، تا آن جا که فلاسفه‌ی متدین همواره درصدد ارائه‌ی شناختی عقلانی از ماهیت و اوصاف این موجودات شریف برآمده، و ضرورت وجودشان را توجیه کرده‌اند.پایان‌نامه‌ی حاضر که بررسی تطبیقی فرشته‌شناسی از دیدگاه سهروردی حکیم برجسته‌ی مسلمان و توماس فیلسوف بزرگ مسیحی قرون وسطی است، با به بحث گذاشتن مسائلی از قبیل راه‌های اثبات فرشتگان، اوصاف و اقسام و کارکرد و تعداد و نحوه‌ی پیدایش ایشان، چگونگی نسبتشان با انسان و تعیین فراتری یا فروتری آنان، با روشی توصیفی- تحلیلی به مقایسه‌ی دو نظام فلسفی- ایمانی مذکور پرداخته و در خلال مباحث، بر سازگاری عقل و دین تأکید ورزیده و بلکه نزدیکیشان را آشکار ساخته است.از یافته های این پژوهش، اشتراک نظر هر دو فیلسوف در روش استدلال بر وجود فرشتگان، بیان ماهیت و وظایف ایشان، رابطه‌ی آنان با انسان و قول به کثرت غیر قابل شمارشان و نیز اختلاف نظر در کیفیت ایجاد فرشتگان، شیوه‌ی دسته بندی آنان، نحوه‌ی تحلیل علم ملکی به ذات و غیر ذات، حقیقت تمثل فرشتگان، مسئله‌ی وحدت یا تباین نوعیشان هم چنین برتری فرشته یا انسان می‌باشد که امید است راه را برای کنکاش‌های ذهنی عمیق‌تر و بررسی مقایسه‌ای دیگر، گشوده باشد.
بررسی تطبیقی عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین
نویسنده:
احمدرضا مرادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از موضوعاتی که همواره مورد بحث و تضارب آراء و اندیشه ها بوده، مساله عقل و وحی و رابطه بین آن دو بوده است. ما در این تحقیق رابطه بین عقل و وحی از نظر ملاصدرا و آگوستین را بررسی کرده ایم. ملاصدرا معتقد است بین عقل و وحی رابطه و هماهنگی عجیبی وجود دارد و این دو مکمل یکدیگر هستند و هیچ گونه تعارضی میان آموزه های قطعی وحی و گزاره های قطعی عقل وجود ندارد و نفرین بر فلسفه ای می فرستد که قوانین آن مطابق کتاب و سنت نباشد. صدرا می گوید عقل اساس علوم است در هر دو قسم تصوری و تصدیقی، و حجت باطنی است در اعتقادات، همان طوری که انبیاء و ائمه حجت ظاهری در دین خدا هستند.صدرا می گوید عقل حجیت مطلق و نامحدود ندارد بلکه دارای حجیت محدود است و در برخی موارد اساساً حجیتی ندارد. وی می گوید اصل توحید و ایمان نمی تواند مستند به شرع گردد چون دور پیش می آید و اینجا قلمرو عقل است ولی در بعضی از موارد عقل هرگز راه به جایی نمی برد مثل معاد جسمانی یا معراج روحانی و جسمانی پیامبر که باید از طریق عصای وحی پیش برود.از نظر آگوستین نور عقل بشر، انعکاسی از نور وحی و کاملاً فرع بر آن است. حکم حقیقی و حقیقت راستین، هر دو از آن خداست و به قلمرو وحی تعلق دارد و حکمی که از سوی عقل بشر صادر می شود و حقیقتی که در می یابد، هر دو عاریتی است. بنابراین اشراق و افاضه الهی مقدم بر فعالیت عقل بشراست و عقل تازمانی که به نور ایمان منّور نشود چندان روشنایی از خود ندارد و به عبارتی فهم پاداش ایمان است. جمله معروف وی این است «ایمان بیاور تا بفهمی».آگوستین معتقد است بشر هر گز نمی تواند به مدد ابزار ها و امکانات خود، به فهم اسرار الهی نائل گردد، بنابر این به مرجعی همچون کتاب مقدّس نیاز دارد و عقل بعد از ایمان آوردن می تواند ما را در فهم متون مقدس یاری کند.البته در تفسیر عقلی از متون مقدس هر کجا که کمترین تعارضی میان آموزه های دینی و عقل می نماید اعلام می کند که این جا خارج از محدوده عقل است و فقط باید ایمان آورد.
بررسی تطبیقی روش تربیتی و اجتماعی در تفسیر نمونه و احسن الحدیث
نویسنده:
مجید سعادتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با هدف مقایسه‌ی روش تفسیر تربیتی و روش تفسیر اجتماعی در دو تفسیر احسن الحدیث و نمونه سامان یافته است. برای انجام این مقایسه، پانزده موضوع تربیتی و پانزده موضوع اجتماعی انتخاب نمودیم، و برای هر موضوع آیاتی از قرآن را برگزیدیم. سرانجام، مقایسه میان مطالب دو تفسیر، ذیل آیات منتخب صورت گرفت. این مقایسه در دو بُعد محتوا و روش انجام گرفت. در بُعد روش، کوشش مولفان دو اثر را بر پایه‌ی سه شاخص أ. تکیه بر بافت آیات (خود متن)، ب. تکیه بر شأن نزول آیات (زمینه‌ی تاریخی متن)، و ج. تکیه بر گزارشهای تاریخی و روایات (داده‌های فرامتنی) مقایسه نمودیم. در بُعد محتوا، این مقایسه با تکیه بر سه شاخص، أ. میزان پوشش موضوع، ب. قابل فهم بودن مطالب برای مخاطب عام، و ج. آشنا بودن مطالب بیان شده با ذهن و زبان مخاطب صورت پذیرفت.مقایسه‌ی صورت گرفته نشان داد که تفسیر نمونه، چه در بُعد تربیتی و چه در بُعد اجتماعی، رویکردی جامع‌گرا و کل‌نگر به آیات دارد و ضمن پوشش وسیع‌تر ابعاد پیام آیات، به استخراج اصول و قواعدی کلی در حین تفسیر دست می‌زند؛ حال آنکه این وجه در تفسیر احسن الحدیث کمرنگتر به چشم می‌خورد. نیز در تفسیر نمونه بیش از تفسیر احسن الحدیث بر شأن نزول آیات تکیه شده بود. در مورد سایر شاخص‌ها اختلاف معناداری میان دو تفسیر مشاهده نشد.
بررسی تطبیقی فلسفه نبوت در قرآن و عهدین
نویسنده:
زهرا رشیدی‌فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاه به ادیان الهی خصوصاً ادیان ابراهیمی در می یابیم که ادیان متشکل از سه اصل می باشند. این سه اصل عبارت از خدا، معاد و نبوت می باشند.می توان گفت اصلی ترین و حیاتی ترین اصل هر دین نبوت است. اصل نبوت در ادیان الهی از دو منظر اهمیت زیادی دارد، اول اینکه اصولاً اثبات حقانیت دین در گرو اثبات نبی الهی آن دین می باشد. در ثانی متن این ادیان شامل اعتقاد به خدا و معاد و چگونگی آنها بر اساس آموزه های انبیای آن شکل می گیرد، چرا که اصولا دین به عنوان پیام خداوندی بدون نبی غیر قابل شناخت و درک است. به عبارت دیگر حتی سخن گفتن از خدا و معاد نیز در پرتو سخنان و رفتار نبی آن دین است که میسر می شود. بنابراین برای شناخت بهتر ادیان، اولین چیزی که باید مورد توجه قرار گیرد نبوت در آن ادیان می باشد. در این پژوهش نیز به فلسفه نبوت در کتاب مقدس سه دین بزرگ ابراهیمی اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته ایم.در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام،یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است به این صورت که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان می پردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج می کنیم. تکیه ما در این تحقیق بر قرآن وکتاب مقدس است که اصلی ترین و دست اول ترین کتب مقدس این سه دین به شمار می روند، می باشد. به عبارت دیگر تأکید در این پژوهش، فلسفه نبوت در کتب مقدس این ادیان و نه خود ادیان می باشد. پرسش هایی که مبانی این پژوهش است عبارتند از اینکه آیا تفاوتی بین دیدگاه های این کتبوجود دارد یا خیر؟ در صورت پاسخ مثبت، آیا این تفاوت ها ساختاری و اساسی است یا آنکه جزئی و قابل اغماض است؟ ثانیاً بنابر اعتقاد ما که این سه دین، هر سه از جانب خداست و کاملا وحیانی است، در صورت تفاوت های بنیادین چگونه یکی بودن منبع آنها توجیه می شود؟ به عبارت دیگر آیا این تفاوت ریشه ای و عمیق از جانب خداست و یا در طول تاریخ با مصلحت جویی های جامعه بشری چنین تغییراتی در اصول دینی ادیان بوجود آمده است؟در این تحقیق به بررسی فلسفی موضوع وحی و نبوت از دیدگاه قرآن و کتاب مقدس در ادیان اسلام، یهودیت و مسیحیت پرداخته شده است. همه ادیان ابراهیمی دارای سه اصل مشترک به نام توحید، نبوت و معاد می باشند و دو اصل توحید و معاد و بطور کلی همه شئونات این ادیان بر اساس تعالیم انبیای آن شناخته می شوند.بر این اساس به تبیین ابعاد مختلف وحی و نبوت در قالب چهار بخش معرفی اجمالی ادیان، نبوت در قرآن، نبوت در عهدین و مقایسه آن ها پرداخته ایم.در این راستا سعی بر آن داریم که ابتدا به جایگاه فلسفی نبوت در این ادیان بپردازیم و با تحلیل و بررسی موضوعات پیرامون آن، اشتراکات و تفاوت های این مفهوم را استخراج کنیم.در یک نگاه جامع به بحث نبوت، می توان از چرایی ها در ابعاد نبوت سخن به میان آورد. ازجمله آنها که در این تحقیق نیز مورد توجه قرار گرفته است می توان به معجزه به عنوان راه عقلی در باب اثبات نبوت، عصمت انبیا، تعالیم انبیا و خاتمیت اشاره کرد. البته می باید در خصوص طرح مباحث در نظر داشت که گرچه اساساً نگاه فلسفی در طرح و پرداختن به موضوعات مورد نظر بوده است، اما برای روشن تر شدن موضوع، به بررسی مباحث کلامی مرتبط با آنها از قبیل معرفی ادیان مسیحیت، یهودیت و اسلام، معنای نبی و وحی در کتب قرآن و عهدین، معرفی و شناخت کتاب مقدس و قرآن نیز می پردازیم. از این بررسی برداشت می گردد که در بعضی از ابعاد وحی و نبوت، مفاهیم تنها دارای اشتراک لفظی است و با توجه به اینکه ما معتقدیم این ادیان دارای ریشه مشترک اند، می توان گفت این اختلافات از آنجا ناشی می شود که مسیحیت و یهودیت در طول قرن های متمادی متأثر از ادیان و سنت های غیر الهی نظیر یونان و روم باستان به صورت امروزی در آمده اند و بر اساس نظر پژوهشگران و محققان، کتب مقدس این ادیان نیز در طول قرن ها دچار تحریف های بسیاری در لفظ و معنا شده است.1- آنچه که از این پژوهش بر می آید آن است که بر اساس قرآن و عهدین فلسفه وجودی انبیا هدایت و نجات انسان هاست، با این تفاوت که در عهد عتیق این نجات محدود به بنی اسراییل می شود اما قرآن نجات کل بشریت را در نظر دارد و نظام الهیات پولسی نجات حقیقی و کامل را فقط در گرو مرگ مسیح و ایمان به او می داند.2- در مسیحیت ضرورت وجود نبی آنگونه که در اسلام و یهودیت وجود دارد، مطرح نمی شود. بلکه فیض الهی است که بطور رایگان به بشر داده شده و انسان برای هدایت چندان نیازی به عقل و اختیار خود ندارد.3- مسیحیت و یهودیت از ابتدا آنگونه که امروزه هست، نبوده و در طول زمان در اثر تماس با ادیان و سنت های غیر الهی به صورت امروزی درآمده اند. کتب مقدس این ادیان نیز در طی نسل های متمادی شکل امروزی را به خود گرفته است. بنابراین با وجود اعتقاد به ریشه مشترک با اسلام، در الهی بودن منشأ این تغییرات تردیدهای بسیاری وجود دارد.
سعادت و شقاوت انسان از دیدگاه تفسیر المیزان
نویسنده:
زهرا ملاآقائیان بهنمیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله سعادت و شقاوت از مباحث بسیار مهم انسانی است که از دیرباز فکر بشر را به خود مشغول داشته است. مفسران، محدثان، فیلسوفان و متکلمان، هر کدام به مناسبتی به این مبحث پرداخته‌اند. انسان دارای ساحت‌های وجودی و ابعاد وجودی مختلفی است. ساحت فطرت، ساحت ادراک، ساحت اراده، ساحت عمل از دیدگاه علامه طباطبایی، فعلیت یابی جنبه‌های وجودی با انجام فعل خاص خود، مایه آرامش و راه‌یابی انسان به کمال و سعادت است و عدم فعلیت قوا و شئون نفس، عامل از هم پاشیدن حیات انسانی و شقاوت. سعادت هر چیزی عبارت است؛ از رسیدن خیر وجودی آن‌چیز، تا به‌وسیله آن کمال خود را یافته و در نتیجه متلذذ شود. سعادت در انسان که موجودی است مرکب از روح و بدن؛ عبارت است از رسیدن به خیرات جسمانی و روحانی. مولفه‌های سعادت عبارت است از خیر، لذت، هدایت، کمال. مولفه‌های شقاوت عبارت است از؛ شر، ألم، ضلالت، نقص. عوامل سعادت به سه بخش عمده، بینشی، اخلاقی و رفتاری تقسیم می‌شود که ایمان، تفوا، تزکیه، عمل صالح ذیل آنها بحث می‌شود. نقطه مقابل یعنی عوامل شقاوت اموری هم‌چون؛ اعراض از یاد خدا، جهل و گناه می‌باشد. انسان در تمام کارهای ارادی‌اش، مختار و آزاد است. خداوند او را مختار آفریده و اراده کرده که او سعادت و شقاوت خویش را به دست خود رقم زند، اما آیاتی در قرآن هست که به ظاهر، آزادی و اختیار انسان را نفی می‌کند و تمام امور را به مشیت و اراده الهی موکول می‌داند. از نظر علامه طباطبایی، سعادت و شقاوت، اکتسابی است نه ذاتی. حکمت خداوند اقتضاء می‌کند که سعادت و شقاوت بشر بر اساس اختیار باشد. خدا راه اطاعت را که منتهی به سعادت بشر می‌شود و راه شقاوت را که منتهی به بدبختی او می‌گردد، برای او بیانکرد.
نظریه ابداعی علامه طباطبائی (ره) در اثبات وجود حق در مقایسه با ملاصدرا و قیصری
نویسنده:
زهرا ربیعی هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اثبات وجود خدا همواره از مهمترین دغدغه های اندیشمندان بوده است. بدین منظور براهین متعددی با نگاه های متفاوت اقامه گردیده است. هر یک از براهین مطرح شده دارای نقاط قوت و ضعفی می باشند. از میان براهین اثبات وجود خدا موثق ترین و محکم ترین آنها برهانی است که وجود خدا را تنها از طریق خود او اثبات می کند و این همان راه صدیقین است که شواهد دینی فراوانی موید آن است. فلاسفه و عرفا تقریرات متفاوتی از برهان صدیقین ارائه داده اند. در این میان تقریر بدیع علامه طباطبائی(ره) از ویژگی هایی برخوردار است که در مقایسه با براهین فلاسفه پیشین نمود خاصی یافته است و هدف از تحقیق حاضر بیان و بررسی برهان علامه و مقایسه آن با سایر براهین اثبات خدا بویژه برهان های ملاصدرا و قیصری است، تا از این رهگذر زوایای نو و امتیازهای برهان علامه بر سایر براهین بیش از پیش نمایانده شود. در راستای این هدف دریافتیم که برهان ایشان برخلاف برهان ابن سینا که متکی بر تمایز وجود و ماهیت و تقسیم موجود به واجب و ممکن است و برهان سهروردی که متکی بر تقسیم شیء به نور و ظلمت و تشکیک در ماهیت است به هیچ مبدأ تصدیقی غیر بدیهی نیاز ندارد و همچون برهان های قیصری مبتلا به خلط مفهوم و مصداق نمی باشد. همچنین در مقایسه با برهان ملاصدرا که متأخر از دو اصل اساسی اصالت وجود و وحدت تشکیکی وجود و مسئله وجود رابط می باشد برهان علامه می تواند به عنوان اولین مسئله فلسفی مطرح شود؛ حتی نسبت به برهان سبزواری که با کوتاه کردن مقدمات و تنها با اتکاء بر اصالت وجود در اثبات وجود خدا گامی جلوتر نهاده است باز هم برهان علامه یک قدم فراتر نهاده و خود را از قید اصالت وجود نیز رها کرده است.علاوه بر اینکه رسالت ناتمام فلسفه در قبال عرفان در اثبات موضوع آن را که همان وجود لابشرط مقسمی بدون هیچ تعینی است، به اتمام رسانده است و بدین ترتیب توانسته است به آیات و روایاتی که دال بر تقدم شناخت خدا بر هر شناختی است جامه عمل بپوشاند.
بررسی تطبیقی مباحث اخلاقی دو شرح معاصر نهج البلاغه: «ترجمه و شرح نهج البلاغه» علامه محمدتقی جعفری و «پيام امام اميرالمؤمنين» آیه الله مکارم شیرازی
نویسنده:
فرشته محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , ترجمه اثر , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
علامه محمدتقی جعفری و آیت‌الله مکارم شیرازی با نگاهی هوشمندانه به جایگاه دین اسلام و تشیع در جهان معاصر، به شرح نهج‌البلاغه پرداخته‌اند؛ تأکید بر ویژگی‌های اخلاقی و تربیتی در این دو شرح، به همراه ویژگی‌های عام آن دو،مدنظر پژوهش پیش‌رو است.بر این اساس می‌توان گفت شرح علامه بر نهج‌البلاغه دارای مباحث استطرادی و موضوعی متنوع است و صبغه فلسفی دارد. علاوه بر این مولف آراء و اندیشه‌های دانشمندان معاصر را در خدمت معارف نهج‌البلاغه درآورده و با نگرشی نقادانه از این آراء برای تقویت بنیان اندیشه دینی بکار برده است و مخاطبان این اثر، بیشتر فرهیختگان فرهنگی جامعه هستند تا مخاطبان عام.شرح آیه الله مکارم شیرازی مختصر و موجز است و اطلاعات اجمالی از طریق پرداختن به سیاق کلام و جغرافیای متن به خواننده عرضه می‌نمایدو این اثر برای عموم مردم به نگارش درآمده است.همچنین دو شارح ضمن توجه به اخلاق فردی و اجتماعی در نهج‌البلاغه، از علوم انسانی و نوآوری و نواندیشی در شرح مباحث استفاده نموده‌اند؛ علامه با عنایت به مباحث حقوق بشر و نیز اصول روان‌شناسی و فلسفی به تبیین معارف اخلاقی پرداخته و آیه الله مکارم شیرازی با تکیه بر اخلاق روایی و توجه به بعد تاریخی و جامعه‌شناسی به بازگشایی مطالب می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 1252