جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 381
برون گرایی در معرفت شناسی آلوین گلدمن - گزارشی از سه مقاله
نویسنده:
محمد علی مبینی
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قم: دانشگاه قم ,
چکیده :
یکی از رویکردهای مهم به مسئله معرفت و توجیه، در معرفت‌شناسی معاصر رویکرد برون‌گرایانه است که در آن بر نقش شرایط علی مناسب در تولید معرفت و باور موجه تأکید می‌شود. اعتمادگرایان که دسته‌ای از برون‌گرایان را تشکیل می‌دهند، معتقدند که اگر یک باور از مجاری قابل اعتماد سرچشمه گرفته باشد می‌تواند باوری موجه باشد، حتی اگر فرد باورکننده از نحوه توجیه باور خود آگاه نباشد و نتواند وجه توجیه باور خود را بیان کند. دیدگاه‌های آلوین گلدمن را می‌توان سرآغازی برای این رویکرد دانست. در اینجا، با مروری بر سه مقاله او، سیر اندیشه وی را به‌سوی اعتمادگرایی مشاهده خواهیم کرد.
صفحات :
از صفحه 82 تا 115
تحلیل مفهوم معرفت از نظر ابن‎ سینا بر اساس معرفت شناسی معاصر
نویسنده:
محمد سعیدی مهر، داوود حسینی، نرگس کریمی واقف
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تعریف سنتی مفهوم معرفت عبارت است از «باور صادق ‎موجه». مفهوم «تصدیق یقینی» که در عبارات ابن‎سینا معادل علم تصدیقی دانسته شده است، مؤلفه‎های تقریباً مشابهی با مفهوم معرفت گزاره‎ای دارد. از نظر ابن‎سینا تصدیق یقینی یا همان علم تصدیقی عبارت است از تصدیق یک قضیه به سبب علم به علت موجبه صدق آن قضیه. علت صدق قضایای یقینی بدیهی درون این قضایا، و علت صدق قضایای یقینی نظری بیرون از این قضایا است. همچنین در این تعریف ابن‎سینا تقریر ویژه‎ای از شرط توجیه دارد. توجیه در تحلیل او نوعی از خطاناپذیری است؛ به‎گونه‎ای که باورهای موجّه کاذب امکان ورود به مصداق‎های علم تصدیقی را ندارند.
صفحات :
از صفحه 2 تا 21
معرفت شناسی و حکمت متعالیه ‏
نویسنده:
علی شیروانی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
ساختار منطقی معرفت شناسی افلاطون
نویسنده:
محمد انتظام
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
معرفت‏شناسى همواره یکى از مهمترین مباحث فلسفى به شمار رفته است. توجه فیلسوفان از آغاز تدوین فلسفه تاکنون به معرفت‏شناسى متفاوت بوده است، در این میان افلاطون یکى از برجسته‏ترین شخصیتهایى است که معرفت‏شناسى دغدغه اصلى و اساسى او بوده است. و اندیشه‏هاى بدیع و ژرفى را از طریق روش «دیالکتیک‏» پیرامون چیستى معرفت و ویژگیها و واقع نمایى آن ارائه نموده. اما با توجه به این که افلاطون مباحث گوناگونى را در معرفت‏شناسى مطرح نموده ابتدا باید عناصر و سازه‏هاى مختلف تفکر افلاطونى را در هر یک از مباحث فلسفى به دست آورد و سپس، با ترکیب آنها ساختمان فکرى او را در آن خصوص نشان داد. براساس این روش، سازه‏هاى معرفت‏شناسى افلاطون به ترتیب عبارتند از: 1- ادراک حسى و نقد آن 2- عقیده و پندار 3- ریاضیات 4- شناخت ایده‏ها و نیز آثار آنها و بیان روابط آنها با یکدیگر و با اشیاء محسوس 5- یادآورى 6- دیالکتیک. در این مقاله پیوند منطقى بین این مراحل در گذر از هر مرحله به مرحله بعدى آشکار گردیده است
معرفت شناسی از دیدگاه ریچارد رورتی
نویسنده:
کوکب سعیده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
چکیده (فارسی): ه فارسی رساله حاضر نظریا ت معرفت شناختی رورتی را مورد بررسی قرار می دهد. این نظریات در دو محور اصلی مطرح می شود: نظریات سلبی که بیان کننده نظریات انتقادی رورتی است و نظریات ایجابی که بیانگر رویکرد پراگماتیستی او به شناخت است. در بخش اول نظریات انتقادی رورتی مطرح می شود.رورتی فرض های موجود در پس فلسفه مدرن را مورد تردید قرار می دهد و نشان می دهد که این فرض ها انتخابی است و می تواند کنار گذاشته شود. از نظر او فلسفه سنتی کوششی برای فرار از تاریخ یعنی کوششی برای یافتن شرایط غیرتاریخی هر تحول تاریخی ممکن است.او متذکر می شود که تحقیق درباره مبانی شناخت، اخلاق،زبان و جامعه، کوششهایی در جهت سرمدی کردن یک بازی زبانی یا عمل اجتماعی خاصی است. رورتی با کنارگذاشتن فلسفه مبناگرایانه،پیام اصلی خود را تاریخی گرایی می داند. به همین جهت او مفاهیم ذهن، شناخت و فلسفه را از دیدگاه تاریخی مورد بررسی قرار می دهد.او در این بررسی تاریخی،اشتباهات و خلط های فلاسفه را نشان می دهد. او نهایتاً به این نتیجه می رسد که مفهوم شناخت به عنوان تلفیقی از بازنمایی های دقیق،مفهومی انتخابی است و می تواند جای خود را به تلقی پراگماتیستی از شناخت بدهد. در بخش دوم نظریات ایجابی رورتی در مورد شناخت و نتایج پراگماتیستی چنین نظریاتی بیان می شود.در چنین رویکرد پراگماتیستی ای، مواجهه با اشیاء جای خود را به گفتگو می دهد. لذا توجیه مستلزم ارتباط خاص بین تصورات ( یا کلمات ) و اشیاء نیست، بلکه مستلزم گفتگو، یعنی مستلزم فعالیت اجتماعی است. توجیه مبتنی بر گفتگو نیز طبیعتاً کل گرایانه است. از نظر رورتی، هنگامی که گفتگو جای مواجهه را بگیرد، مفهوم ذهن به عنوان آیینه طبیعت می تواند کنارگذاشته شود. در این صورت مفهوم فلسفه به عنوان حوزه ای که در جستجوی مبانی شناخت است، نامعقول می گردد. رورتی دیدگاه خود در باب شناخت را رفتارگرایی معرفت شناختی می نامد. رفتارگرایی معرفت شناختی یعنی تبیین عقلانیت و مرجعیت معرفتی به وسیله ارجاع به آنچه جامعه جواز بیان آن را می دهد. در بخش سوم رساله، آراء سه تن از منتقدان رورتی _ یورگن هابرماس، دونالد دیویدسون و سایمن تامپسون _ در باب حقیقت، توجیه و عقلانیت بیان می شود و در نهایت نظرات انتقادی نگارنده مطرح می گردد.0
بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی ملاصدرا و جان لاک
نویسنده:
محسن مهدی دخت
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده ندارد.
بررسی مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم از دیدگاه جان لاک و نسبت آن با مبانی معرفت شناسی اسلامی از دیدگاه شهید مطهری
نویسنده:
عبدالبصیر نبی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نوشتار حاضر به بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی غرب و اسلامی از منظر جان لاک و استاد شهید مرتضی مطهری می‌پردازد، که هر یک از این دو فیلسوف در حوزه جغرافیایی و زمانی خویش، افرادی تأثیرگذار در حیطه فرهنگ و اندیشه محسوب شده، ومبانی فکری و سیاسی آنان نقشی تعیین کننده در پیشبرد اهداف جامعه آنان داشته است. نویسنده در قالب پنج فصل به دنبال پاسخ مناسبی برای این پرسش اساسی است که: چه نسبتی میان مبانی معرفت شناسی غربی جان لاک و مبانی معرفتی اسلام از دیدگاه شهید مطهری برقرار است؟ وی در یک یک فصل های پژوهش خود ضمن بیان مولفه‌های معرفت شناسی غرب و اسلام، به تشریح تفاوت‌ها و اشتراک های فکری جان لاک و شهید مطهری در این زمینه می‌پردازد. در فصل اول ابتدا به بیان مفاهیم کلیدی تحقیق، مانند لیبرالیسم، معرفت شناسی، پیشینه تاریخی لیبرالیسم، عرصه‌های مختلف فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی لیبرالیسم، فرآیند تاریخی و گونه‌های لیبرالیسم و مبانی فکری آن همچون: اومانیسم، فرد گرایی، تجربه گرایی، نسبی گرایی اخلاقی، عقلانیت و آزادی پرداخته، سپس مفهوم معرفت شناسی، گونه‌های معرفت شناسی، پیشینه تاریخی آن، تطور مفهوم معرفت شناسی و مبانی آن، یعنی: حس و ادراک حسی، عقل، دل (الهام و اشراق) را شرح می‌دهد. نگارنده در فصل دوم ضمن واکاوی مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم کلاسیک، دیدگاه جان لاک، اسپینوزا، هابز، هیوم، دکارت، ولایبنیتس را درباره عقل گرایی و تجربه گرایی، که مبانی معرفت شناسی لیبرالیسم غرب را منعکس ساخته، و سایر مبانی آن، مانند اومانیسم، فرد گرایی، اصالت سود و نسبت گرایی اخلاقی را تبیین می‌نماید. در فصل سوم ضمن تحلیل اجمالی زندگانی و افکار جان لاک، مبانی معرفت شناسی وی را بررسیده و دیدگاه‌هایش در زمینه تصور، ادراک، افکار، ادراکات و تصورات فطری، اقسام تصورات، نسبت بین تصورات و کیفیات، مفاهیم کلی، گستره و قلمرو معرفت و رابطه میان مبانی معرفت شناسی و لیبرالیسم جان لاک را شرح می‌دهد. در فصل چهارم به مبانی معرفت شناسی اسلامی از منظرشهید مطهری پرداخته و اندیشه سیاسی و اجتماعی و مبانی معرفتی وی، مانند مراحل ادراک و مراتب و فرآیند آن، اقسام معرفت حصولی و حضوری، منشأ و منبع معرفت، انواع مفاهیم عقل و میزان اعتبار آن و ویژگی‌های معرفت عقلی و حسی و کارکردهای آن از دیدگاه ایشان بررسی گردیده است. فصل پنجم به مقایسه نظریات شهید مطهری و جان لاک در مبانی معرفت شناسی و نیز بیان تناقض های اندیشه معرفتی جان لاک اختصاص دارد.
مقایسه معرفت شناسی دکارت و جان لاک و نقد آن
نویسنده:
عبدالله رزمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
در این پژوهش معرفت شناسی دکارت و لاک مقایسه شده است٬ که یکی از حوزه عقل گرایان و دیگری از حوزه تجربی مذهبان می باشد. به طور کلی درباره معرفت دو دیدگاه عمده وجود دارد٬ عقلانی و تجربی٬ اساس و مبنای معرفت را امور ثابت و پایدار می پنداشتند و معرفت عقلانی را قطعی و یقینی می دانستند آنها ادراک حسی را نارسا و ناکافی و دارای خطا و اشتباه می دانستند و قائلند معرفتی که می خواهد هستی را تفسیر کند٬ باید عقلانی باشد. باید عقلانی باشد. دکارت به پیروی از فلاسفه سلف همچون افلاطون قائل به تقدم معرفت عقلانی بر معرفت تجربی شد. او برای اینکه زیر بنای محکمی برای فلسفه خود بگذرد٬ ابتدا در همه امور شک و تردید کرد٬ تا آنچه را که از وضوح و تمایز کلی برخوردار نیست از حوزه معرفت خارج کند. دکارت در وهله اول معرفت ریاضی را یقینی ترین معرفت معرفی کرد و قائل شد که بقیه علوم اگر می خواهند به یقینی غیر قابل تردید برسند٬ باید همپایه ریاضیات شوند.
بررسی آراء ویلیام جیمز در عرصه معرفت شناسی دینی و نقد آن بر مبنای علامه طباطبایی و شهید مطهری
نویسنده:
عباس حاج زین العابدینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در این رساله رهیافت جیمز برای توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. برای این منظور ابتدا تحلیل وی نسبت به چگونگی تکون باور به طور عام و باور دینی بطور خاص ارائه میگردد، آنگاه آموزه اراده معطوف به باور او و نیز آموزه تجربه دینی وی در جهت توجیه باور دینی مورد بررسی قرار میگیرد. در آخرین فصل آراء جیمز در این حوزه براساس آراء علامه طباطبایی و استاد مطهری مورد بررسی و نقد قرار میگیرد
معرفت‌ شناسی اختلافِ‌ نظر و شواهدِ مرتبه بالاتر
نویسنده:
امید کریم زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
این مقاله نقش یا کارکرد شواهد مرتبه بالاتر را در بحث اختلافِ‌نظر معرفتی بررسی ‌می‌کند. پس از ارائه تعریفی از شواهد مرتبه اول و شواهد مرتبه بالاتر و تأکید بر تمایز میان آنها، به نفعِ این دیدگاه استدلال ‌می‌کنم که شواهد مرتبه بالاتر مستقل از شواهد مرتبه اول، شاهد به شمار نمی‌آیند. سپس از طریق مثال داروی اختلال یکی از مشهورترین دیدگاه‌های معرفت‌شناسان معاصر، یعنی دیدگاه دیوید کریستن‌سن را درباره شواهد مرتبه بالاتر و نقش آنها در اختلاف‌نظر توضیح می‌دهم و آن را نقد ‌می‌کنم. در ادامه استدلال تامس کِلی را درباره تأثیرنداشتن شواهد مرتبه بالاتر شرح می‌دهم و به نقد آن می‌پردازم. در این بخش چگونگی کارکرد استدلال اصلی کِلی علیه تأثیر شواهد مرتبه بالاتر را نشان می‌دهم و در عین حال، به این انتقاد واردشده بر استدلال کِلی پاسخ می‌دهم که تأثیر شواهد مرتبه بالاترلزوماً مؤید دیدگاه وزن‌دهی برابر است.
صفحات :
از صفحه 81 تا 108
  • تعداد رکورد ها : 381