جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 746
فهرست موضوعی آثار ابن سینا اشارات و تنبیهات
نویسنده:
محبوبه چراغی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فهرست نویسی موضوعی ، بررسی تحلیلی یک اثر یا مجموعه آثار یک نویسنده یا یک علم است که اطلاعات سازماندهی شده ای را از آن اثر ارائه می کند و در دست یابی سریع به اطلاعات مطلوب از یک اثر را برای پژوهشگران آسان می سازد. ارزش این فعالیت علمی برای پژوهشگران عرصه های مختلف علمی بسیار روشن است چه این گونه آثار علمی همیشه جزء مراجع مهم پژوهشگران هر علم به شمار می آید. اثر حاضر با توفیقات الهی کوشیده است که فهرست نویسی کتاب ارزشمند اشارات و تنبیهات مرحوم ابن سینا را به جامعه علمی به خصوص پژوهشگران علوم عقلی ارائه نماید . در راستای اجرای این طرح اولین مرحله این بود که جهت درک مطالب وجزئیات ، خود کتاب بطور کامل مطالعه شود که البته این مرحله از کار بیشترین مقدار از زمان اجرای طرح را به خود اختصاص داد. اما با توفیق الهیکتاب نفیس اشارات و تنبیهات مرحوم ابن سینا که شامل ده نهج در علم منطق و ده نمط در علم فلسفه است در حد توان مطالعه و فهم گردید. قدم بعدی پس از درک محتوا اینست که موضوعات و مطالب این کتاب ارزشمند در قالب عناوینی گویا و واژگانی رسا دسته بندی گردد. در مرحله بعد برای نظم بخشیدن به اطلاعات موجود، عناوین و موضوعات استخراج شده در تحت عناوین و موضوعاتی کلی تر دسته بندی شوند. ودر مرحله آخر اصلاح وتکمیل موضوع ها ونظم بخشیدن به موضوعات موجود و یکپارچه سازی موضوعات با در نظر گرفتن این امر مهم که از حرف اول الفبای فارسی یعنی حرف «آ»آغاز وتا حرف «ی»ادامه یابد .
بررسی و نقد تعدد قرائت‌ها از دین
نویسنده:
محمدعلی رستمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بحث تعدد قرائت‌ها از دین یکی از بحث‌های معرفت‌شناختی است که بر زمینه معرفتی مدرن در عالم غربی شکل گرفته و در سایر جوامع بشری نیز گسترش یافته است. هر چند که این بحث حیطه گسترده‌ای را شامل می‌شود، اما یکی از مهم‌ترین بحث‌های آن به کثرت فهم و معرفت‌ها، یعنی تفسیرهایی می‌پردازد که از متون دینی در یک دین خاص حاصل می‌شود. این پایان‌نامه به این بحث از منظر اسلامی و با توجه به سر منشأهای غربی آن می‌پردازد.با توجه به موضع‌گیری‌ها در مورد بحث تعدد قرائت‌ها از دین، چه در جامعه اسلامی و چه جوامع غربی، به نظر می‌رسد که می‌توان یک نگرش غالب که راه میانه‌ای را می‌جوید، یافت که کثرت را در چهارچوبی خاص می‌جوید. در راستای این جستجو نگرش‌های مختلف در جامعه اسلامی را که به طور مستقیم به بحث تعدد قرائت‌ها از دین پرداخته‌اند، بررسی کردیم، تا تلقی‌ها و نگرش‌های مختلف از بحث روشن شود. از این بررسی‌ها مشخص شد که تلقی‌های مختلف از بحث در تایید و انکار اصل تعدد قرائت‌ها از دین تأثیر زیادی داشته است. همچنین به بیان اختلاف‌های فکری در جامعه اسلامی و منشأ شکل‌گیری این اختلاف‌ها پرداختیم. دراین بررسی مشخص شد که ریشه اختلاف‌های فکری به نوعی نسبیت پذیرفته شده در معرفت دینی باز می‌گردد که از طریق نسبیت آموزه‌های دینی، تفسیرپذیری متون دینی، اختلاف مبانی و اصولموثر در معرفت یا تکافو ادله حاصل می‌شود.اما این نسبیت هیچگاه مطلق نیست و در محدوه خاصی رخ می‌دهد. برای شناخت حد و مرز این اختلاف‌ها به بحث ثابت و متغیر در دین اسلام پرداختیم. در این رابطه به بررسی و نقد راه‌کارهای مختلفی پرداختیم که در این باره طرح شده است و طرح تعدد قرائت‌ها از دین در چهارچوب ضروریات دین و روش‌ اجماعی در استنباط آموزه‌های دین را پی ریزی کردیم. در این طرح با توجه به اختلاف‌هایی که در ضروریات دین مطرح است، عناصر ثابتی از ضروریات دین را بررسی کردیم که در آنها اختلافی وجود ندارد و با وجه اختلاف در حدود و ثغور این ضروریات باز هم چهارچوب ثابتی را برای فهم آموزه‌های دینی تشکیل می‌دهد.اما باید توجه داشت که از منظر اندیشه اسلامی، پذیرش محدوده قرائت‌پذیر از دین، به معنای تایید تمام دیدگاه‌های مطرح در این محدوده نیست. هیچ دلیلی بر این وجود ندارد که باید به کثرت گردن نهاد، بلکه می‌توان ادله‌ای را اقامه نمود که وحدت بهتر از کثرت است. بنابراین با توجه به امکان ارزیابی قرائت‌های مختلف، ضرورت بازنگری در اختلاف‌ها و شناسایی راه شکل‌گیری وحدت همواره باید صورت گیرد. اما از آنجا که اصولا قرائت‌های مختلف از اسلام در چهارچوب نظریات مختلف از کل دین به عنوان یک مجموعه مطرح می‌شود، این بررسی‌ها همواره به یک داوری قطعی در باره قرائت‌ها و درستی و نادرستی آنها منجر نمی‌شود. از این جهت ممکن است که هر چند بعضی از ابعاد یک یک قرائت از دین ابطال شود، اما این به معنای طرد کل نظریه و تئوری نیست، راه رتبه‌بندی قرائت‌های مختلف، به معنای نزدیکی یا دوری از آموزه‌های دین فراهم می‌شود.
خاستگاه دین از دیدگاه اریک فروم
نویسنده:
طاهره فشقایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مطرح در فلسفه دین، مسألۀ خاستگاه دین است‎. این مسأله از منظرهای متفاوتی چون جامعه‌شناختی، پدیدار‌شناختی و روانشناختی مورد بحث قرار گرفته است. روان‌شناسي دين به بررسي پديده دينداري از منظر روان‌شناختي مي‌پردازد. ورای حقیقت داشتن یا نداشتن دین، چه انگیزه‌ها و عواملی روانشناختی در طول تاریخ و در حال حاضر، انسان را به سوی پذیرش یک دین و التزام به تعالیم و دستورات آن سوق داده است؟ اریک فروم یکی از مهم‌ترین روانشناسانی است که در این رساله دیدگاه او در باب خاستگاه روانشناختی دین را مورد مطالعه قرار می‌دهیم. اریک فروم روان‌شناس مکتب فرانکفورت و متأثر از فروید و مارکس است. وی قلمرو دین را به کارگردهای سه‌گانه منحصر می‌سازد و می‌گوید: دین برای همه بشریت به مثابۀ تسکین آلام و رنج‌های زندگی است؛ برای غالب افراد، چونان مشوقی برای پذیرش موقعیت طبقات آنها و برای اقلیت مسلط، پناهگاهی است که آنها را از گزند زیردستان دور می‌دارد. به باور وي، دو عامل سبب گرايش به دين است: يکي دستيابي به نگرش مشترک و ديگري يافتن کانون سرسپردگي است. وي اديان را به دو دسته ادیان خود‌کامه و انسان‌گرا تقسيم مي‌کند و در ضمن آن، علت گرايش به هر دو را امري مشترک ميان آن-ها مي‌داند و تأثير اديان انسان‌گرا را در تأمين نيازهايي که به خاطر برآورده ساختن آنها به دين تحقق يافته است، بيشتر مي‌داند و بنابراين نيازمندي انسان به آن‌ها را عميق‌تر مي‌انگارد، اگرچه کاستي‌هاي متعددي را نيز براي آنها يادآوري مي‌کند.وی پوچی و بیهودگی و از خودبیگانگی انسان و بی‌معنا داشتن جهان در اثر فروپاشی دین و جای‌گزینی روان‌کاوی به جای دین از سوی فروید را مورد نقد قرار می‌دهد. فروم به بیگانگی انسان از خود تأکید می‌ورزد و می‌گوید: آنچه واقعاً اصول دینی را تهدید می‌کند، نه روان‌شناسی است و نه هیچ علم دیگر؛ بلکه بیگانگی و بی‌تفاوتی وی نسبت به خویشتن و اطرافیان است که ریشه‌های آن در تمامی فرهنگ غیر دینی ما قرار دارد. اریک فروم دین را سبب رستگاری و بالاترین هدف زندگی بیان می کند؛ اما نه این که خداوند به صورت «مدیر عامل کاینات» درآید و تنها نمایش زندگی را اداره کند و هرگز او را نبینیم، ولی به رهبری او ایمان آوریم. خلاصه سخن آن که فروم با نگرش کارکرد‌گرایانه، گستره دین را در امید بخشی، معناداری زندگی و مانند آن خلاصه می‌کند. اما دیدگاه وی در باب روانشناسی دین و خاستگاه آن جای نقد دارد. اولاً اریک فروم تنها به بخشی از کارکردهای دین توجه نموده و از کارکردهای دیگر فردی و اجتماعی دین غفلت کرده است. در بیانی که داشته است در حقیقت به بخشی از آثار دین اشاره کرده و مطلب را کامل نکرده و به جواب نهایی نرسیده است. فرضيه‌‌های فروم براي تبيين عوامل پيدايش دين و گرايش به آن نارسايي‌‌هاي بسيار دارند، چرا ‌كه هيچ دليل قابل پذيرشي ندارند و گمانه‌‌هايي غير مدلّلند. مسؤوليت‌گريزي عامل گرايش به دين نيست بلكه عامل دين‌گريزي است؛ زيرا دين خود مسؤوليت‌آور است. انسان، آزادي‌گريز نيست بلكه آزادي‌طلب است. اشکال دیگر این که، دین‌شناسی فروم، همان‌گونه که در کتاب جزم‌اندیشی مسیحی او هویداست منحصر به دین مسیحیت است.
وحدت شخصی وجود و وحدت سنخی وجود از دیدگاه سید حیدر آملی و صدر المتألهین
نویسنده:
گلستان میرزایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مهمترین و بنیادی ترین نظریه های عرفانی و فلسفی « نظریه وحدت شخصی وجود » است . این واژه خلاصه عرفان نظری است .در این پژوهش سعی و تلاش بر آن بود که در تاریخ اندیشه ایرانی ، در دوره اسلامی ، نظریه وحدت شخصی وجود از دیدگاه دو متفکر حکمت شیعی ، سیدحیدرآملی و صدر المتألهین شیرازی که در واقع دارای اندیشه ای جامع و کاملمسلک حکمای الهی و مشرب عرفا را می باشند ، مطرح گردد .سیدحیدرآملی از حکمای نخستین حکمت شیعی است که نظریه وحدت شخصی وجود در باب توحید وجودی و باطنی که همان وحدت وجود اولیاء الهی است را در آثار خود تقریر نموده است .وی معتقد است که موجودات ، وجود اعتباری دارند و آنچه حقیقتا از وجود حقیقی بر خوردار است ، وجود حق تعالی است که از جمیع جهات واحد شخصی است .از نظر سیدحیدر غایت تشیع ، تصوف و حکمت عبارت از وصول به مقام « توحید وجودی » که همان وحدت شخصی وجود است که بالاتر و برتر از غایت جمیع علوم می باشد .دوران تفکر فلسفی صدر المتألهین شامل دو دوره می باشد : 1 ـ صدر المتألهین متقدم : شامل نظریه تشکیک وجود یا وحدت سنخی وجود است . او معتقد است که وجود واحد حقیقی است که دارای مراتب اشدیت ، اولویت ، اوّلیت و اقدمیت می باشد .2 ـ صدر المتألهین متأخر : همان رأی نهایی وی است که قائل به وحدت شخصی وجود است . از نظر او وجود واحد حقیقی شخصی است و به تجلی و تحول در صور مختلف ظهور پیدا می کند .حکیم ملاصدر ، وحدت شخصی وجود و موجود را به اثبات رسانده و آن را مذهب اولیا ، عرفا و بزرگان اهل کشف و یقین می داند و برای آن دو ادلّه اقامه می نماید : 1 ـ بسیط الحقیقه کل الاشیاء . 2 ـ برهان علیت و معلولیت که نتیجه آن تجلی و ظهور حقیقت واحد شخصی بر ماهیات و ممکنات است .
بررسی دیدگاه‌های فایده‌ باوران کلاسیک و ابن‌حزم اندلسی
نویسنده:
امیرحسین تقی‌پور جاوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پایان‌نامه به بررسی دیدگاه‌های فایده‌باوران کلاسیک (جرمی‌بنتام و جان استوارت میل) و ابن حزم می‌پردازد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های مهم و مشهور در حوزه‌ی فلسفه اخلاق و اخلاق هنجاری است. فایده‌گرایی بر اصل فایده و سود مبتنی است و مقصودش از فایده و سود، لذت وشادکامی است، و بر همین مبنا، مدعی است : تنها عمل و قاعده‌ای درست و الزامی است که بالاترین و بیشترین شادکامی و سعادت را برای بیشترین افراد جامعه ذی‌ربط در پی داشته باشد. فایده‌گرایی یکی از نظریه‌های غایت-گرایانه و پیامدگرایانه در زمینه اخلاق هنجاری است که از این نظر، رقیب نظریه‌های وظیفه‌گرایانه و اخلاق فضیلت مدار به شمار می‌‌آید.فایده‌گرایی تاریخی دیرینه دارد اما فایده‌گرایی کلاسیک در اوائل قرن هجدهم مطرح گردید، و جرمی بنتام و جان استوارت میل مهم‌ترین طرفداران این نظریه فلسفی بوده‌اند. فایده‌گرایی در معنی اصطلاحی آن به دسته‌ای از نظریه‌های اخلاقی و خصوصا نظریه اخلاقی و سیاسی جرمی بنتام و جان استوارت میل- دو فایده‌گرای سرشناس سنتی در اوائل قرن هجدهم- اطلاق می‌شود و در واقع نظریه غایت‌گرایانه-ای است که مبتنی بر اصل بیشترین شادکامی و فایده و سود است. همچنین آنها معتقدند که لذت و الم قابل اندازه‌گیری و ارزیابی است. جرمی بنتام آنجا که کوشیده است تا نوعی محاسب? لذت‌گرایانه از لذات و آلام را با استفاد? از هفت بعد شدت، دوام، قطعیت یا عدم قطعیت، قرابت یا دوری، باوری ، خلوص، گستردگی عملی سازد این معنا را به روشنترین وجه تصدیق می‌کند. جان استوارت میل تا حدی در واکنش به این دیدگاه و برای پاسخگویی به ایرادهایی که مخالفین برعلیه این نظریه ارائه دادند، کوشیده علاوه برکمیت، کیفیت را نیز در ارزشیابی لذت‌ها وارد کند. فایده‌گرایی در قرن نوزدهم و بیستم مورد توجه بوده و در فلسفه اخلاق قرن حاضر نیز تاثیر فراوان داشته و پیروان بسیاری دارد. فایده‌گرایی اخلاقی تقریرهای مختلف و نیز شاخه‌های متنوعی از قبیل فایده‌گرایی لذت‌گرایانه، آرمانی، ترجیحی، سکولار و الهیاتی دارد و نیز به دو قسم مشهور عمل محور و قاعده محور تقسیم می‌شود. فایده‌گرایی در معرض بسیاری از انتقادات و اشکالات از جمله ناکارآمدی در ارزیابی لذت‌ها و آلام و نیز عدالت توزیعی است. در جهان اسلام نیز ابن حزم اندلسی دارای گرایشات و نگاهی فایده‌گرایانه بوده و در کتاب خویش با عنوان «الاخلاق و السیر» بارها بر اصل منفعت و زیان تکیه کرده و از عبارت‌های «لافائده فیه» و «لامنفعه فیه» استفاده کرده است. مقصود وی از فایده «دور کردن غم و اندوه» می‌باشد و بر این باور است که تمام انسان‌ها در همه‌ی افعالی که انجام می‌دهند هدفی جز دور کردن غم و اندوه ندارند. از این رودر برخی از جنبه‌ها با دیدگاه فایده‌باوران کلاسیک سازگاری دارد.
بررسی تطبیقی "عصمت" از منظر فخر رازی و علامه مجلسی
نویسنده:
مصطفی روح الامینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
چکیده: یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه ی تفکر کلامی مسأله ی عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه ی خود، به این امر مهم پرداخته اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیینآیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره ی این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه ی بشری معرفی نموده اند.این نوشتار با روشی توصیفی – تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای درچهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه "عصمت" پرداخته است.درفصل اول به بیان مسأله تحقیق پرداخته شده وپس ازبیان اهداف وسوالات تحقیق، عصمت ازنظرلغت واصطلاحموردبررسی قرارگرفته،سپس مباحثِ مراحل وابعادعصمت،بحث عصمت واختیار،شبهات پیرامون عصمت انبیاء وتاریخچه پیدایش بحث عصمت مطرح گردیده است.درفصل دوم وسومآراء امام فخر رازی و علامه مجلسیمورد واکاوی قرار داده است. این دو دانشمند اشعری و شیعی، به تحلیل معنا و مفهوم عصمت و ابعاد و مراحل آن پرداخته و حیطه ی اعتقادات، تبلیغ رسالت، احکام و فتوا و افعال و سیره را از جمله مواضع اختلافی، میان متکلمان در باب عصمت انبیاء، معرفی نموده اند. ایشان ضمن اینکه عصمت را با اختیار هم آهنگ می دانند، دلایلی بر ضرورت عصمت انبیاء اقامه نموده اند. امام فخر رازی، عصمت را، پس از نبوت ضروری دانسته، اما علامه مجلسی، معصومین (ع) را در تمام طول عمر، از گناه، اشتباه، سهو و نسیان، مصون و معصوم، می داند. اختلاف ایشان، در بحث عصمت امام، سهم ویژه ای از این تحقیق را به خود اختصاص داده ونگارنده به نقدوپاسخگویی به شبهات امام فخررازی برعصمت امام پرداخته وبیان می کند که چگونه علمای شیعه ازجمله علامه مجلسی با دلایلی عقلی ونقلی به دفاع ازحریم عصمت ائمه اطهارعلیهم السلام پرداخته وایشان رابرخلاف دیدگاه رازی مصداق حقیقی اولی الامردانسته اند..سپس دیدگاه این دو دانشمند درباره ایات موهم صدورگناه ازپیامبرمورد بررسی قرار گرفته داست.درفصل اخر، بابررسی تطبیقی به تحلیل دیدگاههای رازی ومجلسی وبیان نقاط تشابه وتفاوت اراء این دو دانشمنددر چهار محور مبانی فکری ومفاهیم ،براهین ارائه شده وتبیین ایات موهم صدور گناه پرداخته شده است.کلید واژه ها:1- عصمت 2- انبیاء 3- معاصی 4- علامه مجلسی 5- فخر رازی 6- دلایل عقلی و نقلی 7- عصمت و اختیار 8- عصمت و لطف.
تحلیل و بررسی اعتبار معرفت‌شناختی کشف و شهود از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
نویسنده:
سهیلا رنجبر نقدعلی علیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بررسی تاریخ فلسفه نشان می‌دهد که معرفت شناسی همواره ذهن فیلسوفان را به خود مشغول ساخته است. افلاطون معرفت را باور صادق موجه می‌دانست تعریفی که هنوز از اقبال برخوردار است. یکی ازراه‌های شناخت بنابر عرفان‌اسلامی، کشف وشهود است. مکاتب مهم مشائی و حکمت متعالیه هم دارای گرایشات و آراء‌ عرفانی هستند که مکتب مشاء سهم کمتری را نسبت به حکمت متعالیه دارا می‌باشد. از این رو تلاش و باز خوانی آراء ونظرات آنها به ویژه به لحاظ اعتبار معرفتی اهمیت ویژه‌ای دارد. در این راستا، ملاصدرا عمده‌ی اصول مهم فلسفی خود راحاصل مکاشفات عرفانی و فیوضات اشراقی می‌داند. تجربه‌ی عرفانی از دیدگاه وی نوعی ادراک حضوری است که متعلق این ادراک علاوه بر مظاهر ملکوتی و مثالی نهایتاً به نحوی مشاهده حق تعالی است که با فنای انّیت محقق می‌شود.در همین زمینه دیدگاه ابن سینا مبتنی بر اتصال به مبادی بالاست که در آن سالک بر اثر استکمال عملی و علمی از طریق ریاضت به آن می‌رسد. در مورد اینکهتا چه میزان می‌توان کشف و شهود عارفانه را وسیله معرفت برای غیر عارف دانست و تا چه حد چنین معرفتی حجّیت خواهد داشت. شواهد حاکی از آن است که فیلسوفان اسلامی مبناگرا می باشد. در این راستا ملاصدرا تلاش کرده تا با ارتقاء علیت به تشأن وبر اساس قاعده بسیط الحقیقه وحدت شخصی وجود را مبرهن سازد و بدین ترتیب ما را به وحدت وجود نزدیک می‌کندو ابن سینا نیز بر اساس قاعده مشهور الواحد در پی اثبات وحدت وجود بر آمده است. در این راستا دیدگاه‌های ملاصدرا وابن سینا بر اساس نظریات توجیه در مباحث معرفت شناسی منطبق بر دیدگاه مبنا گروی است.
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
سهیلا پیروزوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی گرائی اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه فلسفه اخلاق می‌باشد. این بحث تا جایی دارای اهمیت است که رویکرد و موضع شخص در مورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش‌های اخلاقی بر دیدگاه‌ها، جهان بینی و موقعیت قانونی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی دارد و بسیاری از امور انسان و جامعه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.در این تحقیق بعد از تعریف اجمالی‌نسبی گرایی و نقطه مقابل آن به بررسی انواع نسبی‌گرایی پرداخته ایم. در نسبی‌گرایی توصیفی اشاره کردیم که این نوع از نسبی‌گرایی در مورد درستی یا نادرستی ارزش‌های اخلاقی داوری نمی کند لذا بحثی تحت عنوان نقد و بررسی ادله نسبی‌گرایی بیهوده است. در نسبی‌گرایی هنجاری ابتدا به تعریف نسبی‌گرایی هنجاری و انواع آن پرداخته‌ایم و بعد از بیان تاریخچه نسبی‌گرایی و علل گرایش مردم به نسبی‌گرایی، ادله نسبی‌گرایی هنجاری را بررسی کرده‌ایم؛ عمده‌ترین ادله آنها مبتنی بر تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی و عدم وجود ارزش‌های اخلاقی است. در این‌باره، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی دلیل بر نسبیت نیست. در نسبی‌گرایی فرااخلاق هم، بعد از تعریف نسبی‌گرایی فرااخلاق، ادله نسبی گرایی فرااخلاق را بررسی کرده‌ایم. این نوع از نسبی‌گرایی، با استفاده از نسبی‌گرایی توصیفی و انکار وجود ارزش‌های اخلاقی و انکار قطعیت ترجمه، نسبی گرایی فرااخلاق را اثبات کرده است. در نقد این ادله، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و نمی‌توان نسبی‌گرایی توصیفی و عدم قطعیت ترجمه را دلیل بر نسبیت فرااخلاق دانست.
ارزش عقل و ادراکات آن از نظر ابن عربی و علامه طباطبایی
نویسنده:
هاجر پران‌سعدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن عربی بر نقش دوگانه عقل که دارای دو حکم متفاوت است تأکید می‌ورزد. او معتقد است عقل از جنبه «فعل» متناهی و از جنبه «قبول» نامتناهی است. ابن عربی، میان عقل به عنوان ابزار شناخت و عقل به معنای منبع شناخت که وی آن را در معنای اخیر، «فکر» می‌نامد؛ تفاوت می‌نهد. به اعتقاد او، عقل در مقام فعل، از قلمرو محدود و معینی برخوردار است که درک بیش از آن برایش مقدور نیست و خود عقل مفکر به این عجز، اقرار دارد. عقل یا فکر، در این معنی در کنار حس و شهود و وحی یکی از منابع شناخت آدمی است اما عقل در مقام قبول، حد و مرزی ندارد و می‌تواند در پرتو قلب و وحی، منوّر گردد و حقایق را دریافت نماید. عقل در این وجه مقلد و تابع وحی و قلب است. او محصول نظر فکری را «علم العقل» و محصول چشیدن و ذوق حقایق را «علم الاحوال» می‌نامد و محصول دریافت موهبت‌های رحمانی از طریق روح القدس را که مختص نبی و ولی است «علم الاسرار».از دیدگاه علامه طباطبایی، عقل یکی از شریف‌ترین نیروهای انسان است که می‌تواند کلیات و حقایق را ادراک کند. اما ایشان عقل را به تنهایی قادر به تحصیل و درک همه حقایق نمی‌داند بلکه عقل را به عنوان ابزار معرفتی انسان، دارای قلمرو مشخص می‌داند. عقل انسان نیازمند وحی است تا به معارفی که خارج از دسترس اوست، راه یابد. عقل، نه آن مقدار ناتوان است که از فهم کتاب و سنت به نحو کلی عاجز باشد و نه آن مقدار توانمند است که بدون هیچ گونه محدودیتی بتواند به شناخت خداوند و حقایق، نایل گردد. از طرفی عقل دارای جایگاه والایی است. زیرا اعتبار و اصالت دین و معارف دینی بر پایه عقل استوار است. از نظر علامه، بین معارف وحیانی و ادراکات عقلی هماهنگی است و هیچ یک با دیگری در تضاد و تخالف نیست. به همین دلیل دین، هرگز به بی‌اعتباری عقل و احکام قطعی آن حکم صادر نمی‌کند. عقل و ادراکات آن ارزشمند است بدین معنا که می‌توان برای شناخت گزاره‌های وحیانی از آن بهره جست.
بررسی انتقادی ادله تجرد و جوهریت نفس ناطقه در حکمت متعالیه با توجه به پیشینه آن
نویسنده:
سمانه سمنانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تلاش در جهت کسب معرفت نفس چه در اندیشه بشری و چه در اندیشه دینی از ارزش و اهمیّت والایی برخوردار است، در نگاه بشر، انسان شناسی و علم به احوال روح و روان انسانی در تبیین مفاهیم اخلاقی و معنادار بودن زندگی بسیار موْثر و سودمند می‌باشد و در نگاه دین: شناخت و دریافت حقیقی نفس علاوه بر تقویت و اصلاح قوه‌ی نظر و عمل در انسان سعادت و رستگاری او را رقم می‌زند. لذا به دلیل اهمیّت بسیار این موضوع، آیات و روایات پیوسته به این مهم پرداخته و توجه به آن‌ را لازمه‌ی رستگاری بشر دانسته‌اند. چنان‌که خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: « قسم به نفس ناطقه و آن‌که او را نیکو (به حد کمال) بیافرید و به او شر و خیر او را الهام کرد، که هرکس خود را از گناه پاک سازد، رستگار خواهد بود » (الشمس، آیه‌7ـ10). بنابراین، این مسئله نزد فلاسفه اسلامی، همواره از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است چنان‌که کمتر فیلسوفی یافت می‌شود که علم‌النفس را در صدر مباحث خود قرار نداده باشد. در این میان ملاصدرا همچون دیگر فلاسفه به اهمیّت موضوع واقف بوده و معرفت نفس را هم در شناخت مبدأ و اوصاف و افعال او نردبان ترقی دانسته که بدون پیمودن مدارج آن نیل به معارف الهی میسور نیست، و هم آن را در شناخت معاد و شئون آن کلید گشایش می‌شمارد که استمداد از آن، آشنایی به درون گنجینه قیامت شناسی مقدور نخواهد بود. اما در بحث معرفت نفس یکی از اهم مباحث ، مسئله جوهریت و تجرد نفس ناطقه می‌باشد که در این رساله تلاش شده است ابتدا با بیان کلیاتی در خصوص نفس یعنی اثبات وجود آن ، تعریف نفس ، تعریف تجرد و مراتب تجرد وارد بحث اصلی گشته و ضمن بیان ادله جوهریت و تجرد نفس ناطقه آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم .با نگاهی به گذشته و گذاری به آثار فیلسوف مشائی یعنی ابن سینا در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد وی ، امری «روحانیه الحدوث و روحانیه البقا» است که در جهت اثبات تجرد نفس با این ویژگی به بیان ادله و براهینی در این رابطه پرداخته است . اما با گذر از فلسفه ابن‌سینا و رسیدن به حکمت متعالیه در می‌یابیم که حقیقت نفس در نزد صدرالمتاًلهین ،امری است که «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا» می‌باشد و بر خلاف ابن‌سینا آن را از ابتدا مجرد و روحانی ندانسته بلکه قائل به این مطلب است که نفس با حرکت جوهری خود و نیز به علت ذومراتب بودن امر مجرد مرحله به مرحله از ماده و مادیات دور گشته تا اینکه سرانجام به تجرد محض دست می‌یابد .ملاصدرا در جهت اثبات تجرد نفس ناطقه آن هم تجرد در مراتب گوناگون ، تجرد برزخی ، تجرد تام عقلی ، فوق تجرد ، به بیان ادله و براهین می‌پردازد ، اما بیشتر این براهین وام دار از فلسفه ابن سینا می‌باشد و علی‌رغم تفاوت مبنای این دو فیلسوف درباب حقیقت نفس ، ملاصدرا به استناد همان ادله به اثبات تجرد نفس ناطقه بر اساس مبنای خود پرداخته است ، که البته این سبب گشته است که برخی از براهین از اثبات تجرد همه نفوس انسانی ناتوان بوده و فقط به اثبات تجرد تام عقلی دسته‌ای از نفوس بپردازد یا اینکه علاوه بر تجرد تام عقلی ،تجرد نفس در مرتبه خیال را نیز ثابت کنند . بدین ترتیب در این رساله تلاش شده ضمن بیان هر دلیل از کتاب نفس اسفار و توجه به پیشینه آن در فلسفه ابن‌سینا، اینکه آیا آن دلیل مورد استناد شیخ‌الرئیس بوده یا خیر، به بررسی حدود انطباق هر دلیل با مبانی ملاصدرا می‌پردازد.
  • تعداد رکورد ها : 746