جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 488
بررسی و نقد نسبی‌گرایی اخلاقی
نویسنده:
سهیلا پیروزوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نسبی گرائی اخلاقی یکی از مهم ترین مباحث در حوزه فلسفه اخلاق می‌باشد. این بحث تا جایی دارای اهمیت است که رویکرد و موضع شخص در مورد نسبیت یا عدم نسبیت ارزش‌های اخلاقی بر دیدگاه‌ها، جهان بینی و موقعیت قانونی و اجتماعی افراد تاثیر بسزایی دارد و بسیاری از امور انسان و جامعه را تحت الشعاع خود قرار می‌دهد.در این تحقیق بعد از تعریف اجمالی‌نسبی گرایی و نقطه مقابل آن به بررسی انواع نسبی‌گرایی پرداخته ایم. در نسبی‌گرایی توصیفی اشاره کردیم که این نوع از نسبی‌گرایی در مورد درستی یا نادرستی ارزش‌های اخلاقی داوری نمی کند لذا بحثی تحت عنوان نقد و بررسی ادله نسبی‌گرایی بیهوده است. در نسبی‌گرایی هنجاری ابتدا به تعریف نسبی‌گرایی هنجاری و انواع آن پرداخته‌ایم و بعد از بیان تاریخچه نسبی‌گرایی و علل گرایش مردم به نسبی‌گرایی، ادله نسبی‌گرایی هنجاری را بررسی کرده‌ایم؛ عمده‌ترین ادله آنها مبتنی بر تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی و عدم وجود ارزش‌های اخلاقی است. در این‌باره، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و تفاوت‌های فرهنگی و تنوع دیدگاه‌های اخلاقی دلیل بر نسبیت نیست. در نسبی‌گرایی فرااخلاق هم، بعد از تعریف نسبی‌گرایی فرااخلاق، ادله نسبی گرایی فرااخلاق را بررسی کرده‌ایم. این نوع از نسبی‌گرایی، با استفاده از نسبی‌گرایی توصیفی و انکار وجود ارزش‌های اخلاقی و انکار قطعیت ترجمه، نسبی گرایی فرااخلاق را اثبات کرده است. در نقد این ادله، نشان داده‌ایم که ارزش‌های اخلاقی وجود دارند و نمی‌توان نسبی‌گرایی توصیفی و عدم قطعیت ترجمه را دلیل بر نسبیت فرااخلاق دانست.
رابطه دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم
نویسنده:
زهرا میربک سبزه‌واری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در فصل اول؛ این تحقیق به کلیات پرداخته می شود که شامل پروپروزال به صورت بسط یافته تر می باشد، در ادامه به بررسی اصلاحات در جوامع مختلف پرداخته می شود. ضمنا" جایگاه بحث در فلسفه اخلاق را بررسی کرده و این که در پایان این فصل به پیشینه ی تحقیق و منابعی که استفاده شده توجه شده است.در فصل دوم؛ که اشاره ای به پیدایش و ظهور پروتستانتیسم دارد و نقش کلیسا را در آن نشان می دهد، به بررسی اصطلاح «رِفرُم» و کسانی که نقش مهمی در پیدایش این نهضت داشته اند، می پردازد ؛ مانند «مارتین لوتر»، «‍‍‍‍ژان کالون» ، «زوینگلی» ، « جان ویکلیف انگلیسی» و « یان هوس». در ادامه فصل به نقش کلیسا در پروتستانتیسم اشاره شده که چگونه فساد مالی، سیاسی و ابتذال مذهبی در کلیسا، باعث شده موج نهضت اعتراض پروتستانتیسم شکل گیرد .در فصل سوم؛ به دیدگاه پروتستانتیسم درباره ی دین و حقیقت ایمان پرداخته می شود. در ابتدای فصل به نقش دین و فلسفه دین به صورت کلی در جوامع مختلف اشاره دارد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دیدگاه های مختلف پروتستانتیسم و کاتولیک اشاره دارد. بحث اعتقادات در آیین پروتستان که خدا، ایمان و فیض را دربرمی گیرد، در ادامه این فصل قرار دارد. در پایان فصل به عبادت در آیین پروتستان که به صورت گروهی و فردی انجام می گیرد و مراسم خاصیدارد، اشاره می شود.در فصل چهارم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم راجع به اخلاق است، در ابتدا به مسأله اخلاق و جایگاه آن درآیین پروتستان به صورت کلی و نیز به اخلاق عملی در فرقه های آیین پروتستان که شامل کالوینیسم، پیتیسم، متدیسم و فرقه های باپتیست پرداخته می شود. در ادامه نیز به فرهنگ در آیین پروتستان و منابع مربوط به آن ها اشاره دارد.فصل پنجم؛ که دیدگاه پروتستانتیسم پیرامون سیاست را بررسی می کند به طرح مسأله سیاست، نقش مذهب در سیاست، نقش سیاست در مسیحیت می پردازد. در بخش های بعدی این فصل به آیین پروتستان و دموکراسی که دو آموزه انتخاب و انسان را دربرمی گیرد، پرداخته می نشود.فصل ششم؛ به رابطه و مناسبت های بین دین، اخلاق و سیاست در پروتستانتیسم اشاره دارد و درپایان این فصل نتیجه گیری را از کل فصول دربردارد.
جایگاه اخلاق کاربردی در قرآن
نویسنده:
رضوانه کرامتی فرد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شاخه ای از فلسفه اخلاق که به دنبال ارائه باید ها و نباید های کاربردی در مسائل خاص و جزئی زندگیانسان ها است، اخلاق کاربردی نام دارد. پژوهش حاضر در نظر دارد چهارمورد از حوزه های اخلاق کاربردی را از منظر قرآن کریم که حاوی برنامه های جامع اخلاقی برای هدایت انسان هاست، مورد بررسی قرار دهد. قرآن کریم در حوزه اخلاق خانواده بر محبت و ایجاد آرامش در روابط همسران از طریق صداقت، رعایت احترام، عیب پوشی، تغافل وغیره تأکید می کند و نکات اخلاقی را برای تربیت نسلی توحیدی، بیان کرده و به فرزندان در خصوص احسان به پدر و مادر سفارش فراوان کرده است. این کتاب ارزشمند حیاتی، در حوزه اخلاق تعلیم و تعلّم، معلم حقیقی را خداوند می داند و اصول اخلاقی چون، تقدم تهذیب بر تعلیم و تعلّم، عامل بودن به علم، حسن خلق، تربیت در کنار آموزش و اصول کاربردی دیگری که معلم و متعلّم در امر یاددهی و یادگیری باید مدنظر داشته باشند، ارائه می کند. قرآن مبین، دیدگاه توحید محورانه ای را در حوزهاخلاق محیط زیست مطرح کرده و به انساناجازه دخل و تصرف در جهان هستی را می دهد تا بتواند به خدا شناسی برسد، اما در عین حال باید حافظ مخلوقات باشد. این منبع غنی الهی، انسانی را شایسته مقام اشرف مخلوقات بر روی زمین می داند که، از عدالت در رفتار با سایر اجزاء هستی منحرف نگردد.
رابطه‌ی لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
عمران هاشمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
لذت و سعادت دو تا از اولی ترین و طبیعی ترین تمایلات انسان است. به همین دلیل لذت گرایی و سعادت گرایی دو مکتب مهم فلسفی اخلاقی در طول تاریخ تفکر بوده است. در میان فلاسفه‌ی مسلمان نیز این دو به عنوان عوامل و محرکات فعل اخلاقی مورد توجه بوده است. ملاصدرا به عنوان قله‌ی اوج فلسفه‌ی اسلامی نیز در آثار خود به تشریح به این موضوع پرداخته است. این تحقیق به بررسی رابطه‌ی بین لذت و سعادت از دیدگاه ملاصدرا می‌پردازد با این توضیح که برخی فلاسفه لذت را از سعادت متمایز و جدا دانسته‌اند اما در آثار ملاصدرا تعبیری که در تعریف و تبیین لذت و سعادت به کار رفته است بیانگر رابطه‌ی عینیت و یگانگی این دو است. البته او لذت را دارای مراتب مختلف در موجودات و قوای مختلف می‌داند اما لذت اختصاصی انسان را که لذت عقلی است با سعادت یکی می‌داند که عبارت است از ادراک عالی ترین وجودات که برای انسان ممکن است. ملاصدرا در تعریف لذت و سعادت از مبانی و ابتکارات فلسفی خود کمک می‌گیرد. او عالم وجود را سلسله مراتبی از پست ترین موجودات مثل جمادات تا عالی ترین وجودات یعنی عقول مفارقه و در آخرین مرتبه عقل محض و ذات وجود مطلق باری تعالی می‌داند. از نظر او لذت زمانی حاصله می‌شود که یک موجود یا یک قوه‌ی وجودی آنچه را که مقتضای ذات خود است به نحو کامل ادراک کند. به عنوان مثال لذت قوه‌ی باصره‌ی انسان در دیدن مناظر زیبا و لذت قوه‌ی سامعه در شنیدن صداهای گوش‌نواز است. از نظر او حقیقت انسان که او را از سایر موجودات متمایز می‌کند عقل اوست بنابراین لذت حقیقی و اختصاصی انسان در آن است که این قوه‌ی عاقله متعلَق خود یعنی وجودات عقلی را ادراک نماید. حال به هر میزان این ادراک کامل‌تر صورت گیرد و مدرک نیز متعالی‌تر باشد لذت و سعات حاصل بیشتر خواهد بود. و این حالت زمانی حاصل می‌شود که انسان عقل خود را با تعلیم و تزکیه به صرافت و کمال کامل برساند تا توان ادراک معقولات صرف و محض در آن بوجود بیاید. بنابراین از آنجا که برترین وجودات معقول ذات باری تعالی و اسماء و صفات او می‌باشد لذت و سعادت حقیقی انسان در ادراک خداوند می‌باشد. این حالت همان است که در تعابیر دینی و عرفانی با قرب حق، رضوان و جنت از آن یاد می‌کنند و راه وصول به آن رسیدن به مرتبه‌ی ایمان (کمال عقلی یا عقل بالفعل) از طریق عمل صالح (رفع موانع رشد عقل) می‌باشد.
بررسی وتبیین مسأله‌ی ضعف اخلاقی
نویسنده:
حبیب‌اله نادری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آنچه امروزه تحت عنوان ضعف اخلاقی مورد مطالعه قرار می گیرد ترجمه ای است از لغت یونانی "اکراسیا"که در مورد ضعف اراده نیز به کار می رود.وقتی ما با وجود اذعان به درست بودن عملی آن را انجام نمی دهیم ویابالعکس علی رغم اینکه می دانیم کاری نادرست است وآن را انجام می دهیم در واقع دچار ضعف اخلاقی شده ایم. این امر ظاهرا متناقض نما وناممکن می نُماید.سقراط عمل برخلاف علم خویش را ناممکن می دانست و معتقد بود چنین فردی علم حقیقی به موضوعندارد وبنابراین خلاف علم خویش عمل می کند یعنی علم ودانش او علم حقیقی نیست.در مقابل ارسطو بر خلاف سقراطکه اراده را تابع عقل می دانست می گفت اراده همیشه تابع عقل نیست وانسان می تواند برخلاف علم خویش عمل کند.هرچند درنهایت نظر ارسطو نیز به نظر سقراط نزدیک می شوداما درباب علل ضعف اخلاقی سقراط فقط جهل را دخیل دراین امر می داند این دیدگاه شناخت گرایی نامیده می شود. و ارسطو وغالب فلاسفه بعد از او عوامل انگیزشی مثل شهوات را نیز عاملی اساسی درپیدایش ضعف اخلاقی می دانند.که بیانگر دیدگاه ناشناخت گرایی می باشد.در خصوص اتحاد معرفت وفضیلت غالب وشاید بتوان گفت همه فلاسفه اسلامی نظر ارسطو را می پذیرند که میان معرفت وفضیلت شکافی وجود داردومعرفت به تنهایی نمی تواند به فضیلت منجر شود.از فلاسفه معاصر آر.ام .هیر نیز ضعف اخلاقی را امری ناممکن می داند.در فلسفه تحلیلیضعف اخلاقی نوعی اشتباه یا ضعف در مدیریت شخصی محسوب می شود که علل فردی دارد.در قران کریم علل ضعف اخلاقی به شکل جامع تری مطرح گردیده .برخی راهکارهای غلبه بر ضعف اخلاقی نمایانده شده است.
بررسی تطبیقی اخلاق فضیلت مدار ارسطو و وظیفه‌گرای کانت
نویسنده:
الهام سلیمانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر، در زمینه‌ی فلسفه اخلاق به تبیین و تطبیق دو گرایش، از تئوری اخلاق هنجاری مبنی بر وظیفه‌گرایی وفضیلت-مداری پرداخته است. دو نماینده اصلی این دو حوزه به ترتیب کانت و ارسطو می‌باشند.مفهوم محوری اخلاق ارسطو، سعادت و کامیابی است. سیر او در اخلاق به سوی مطلوبی است که فی‌نفسه مطلوب باشد، نه آنکه به دلیل چیز دیگر مطلوب باشد؛ به تعبیر دیگر ارسطو، در پی خیر برین است. ارسطو، انسان سعادت‌مند را انسان فضیلت‌مند و راه دستیابی به سعادت را اکتساب فضایل می‌داند؛ اما توجه کانت، بر وظیفه و انجام آن به خاطر خود وظیفه و بدون در نظر گرفتن هر نوع انگیزه و میل و غایت دیگر است؛ به عبارت دیگر کانت، صورت اعتبار ‌دهنده و اخلاقی کننده عمل اخلاقی را امر مطلق عقل می‌داند و پنج صورت از آن ارائه می‌دهد. عمل اخلاقی را عمل بر طبق این پنج صورت معرفی می‌کند.بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا بعد از ذکر کلیاتی در باره‌ی فلسفه اخلاق، به بررسی نظریه اخلاقی ارسطو و سپس به نظریه اخلاقی کانت، پرداخته شده و در نهایت، تطبیقی از این دو گرایش مبنی بر کاربرد آن‌ها در زندگی ارائه شده است.
بررسی نظریه قرآن کریم درباره نسبت دین و اخلاق
نویسنده:
فرهاد زینلی بهزادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بررسی نظریه قرآن‌کریم درباره نسبت دین و اخلاق، به استنباطِ پاسخ قرآن‌کریم به مساله‌ رابطه دین و اخلاق می‌پردازد و روشِ این بررسی تحلیلی است. هدف از این بررسی بهره‌گیری از نتایجِ آن در مطالعاتِ فقهی و تنظیمِ برنامه‌هایِ تربیتی است. مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معناشناختی، رابطه‌ای نزدیک با اخلاق دارد و واژه «الله» به عنوانِ واژه مرکزی در حوزه دین، با مفاهیمِ اخلاقی گره خورده است. همچنین مطالعه شواهدِ قرآنی نشان می‌دهد که دین از منظرِ معرفت‌ شناختی وابسته به اخلاق است و بسیاری از شرایع ریشه در اخلاق دارند اما از منظر غایت شناختی، دین تکمیل کننده اخلاق است. غایتِ نهایی دین تامینِ آرامشِ قلبی انسان است که بدونِ اخلاق ممکن نیست.آیاتِ قرآن‌کریم از وابستگی مفهومی اخلاق به دین دفاع نمی‌کنند و می‌توان مفهومِ اخلاق را با مفهومِ اعتدالِ نفسانی تعریف کرد اما آیاتِ قرآن کریم از وابستگی روان‌شناختی اخلاق به دین دفاع می‌کنند و بدونِ انگیزه‌های دینی نمی‌توان به تمامِ احکامِ اخلاقی عمل کرد.می‌توان از مطالبِ به ظاهر ضداخلاقی در قرآن‌کریم، تحلیل‌هایی ارایه کرد که سازگاری آنها با اخلاق روشن گردد. این تحلیل‌ها به طور عمده مبتنی بر تعریفِ صحیح از مفهومِ عدالت و مصلحت است.
بررسی جایگاه منفعت در مکتب سودگرایی و آموزه‌های اخلاقی اسلام‌ (با تأکید برآرای جان استوارت میل و علامه طباطبایی)
نویسنده:
زهره مهشاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سودگرايي اخلاقي يكي از نظريه‌هاي نام‌آشناي حوزه‌ي اخلاق هنجاري به شمار مي‌آيد كه دير زماني است در فهرست مكاتب فلسفي، به عنوان يك نظام اخلاقي تأثيرگذار و كارآمد، خودنمايي مي‌كند و ذائقه‌ي فلسفي بسياري را به خود مجذوب ساخته است. از مفاهيم بنيادين اين نظريه، «مفهوم سود و منفعت» مي‌باشد كه اين تحقيق درصدد برآمده تا با بررسي جايگاه اين اصطلاح در آراي اخلاقي دو فيلسوف برجسته- جان استوارت ميل و علامه محمدحسين طباطبايي- به تبيين وجوه اشتراك و افتراق آن در قالب سئوالات اساسي بپردازد. بر اين اساس، استوارت ميل با تحليلي لذت‌گرايانه از مفهوم منفعت، آن را شالوده‌ي ارزش‌هاي اخلاقي معرفي مي‌كند و معيار فعل اخلاقي را سود و زيان عمومي مي‌داند. در مقابل، علامه طباطبايي با تحليلِ روان‌شناختي- فلسفي، انسان را موجودي «استخدام‌گر» توصيف مي‌دارد و بر اين باور است كه دين و آموزه‌‌هاي آن مي‌تواند رابطه‌ي ميان منفعت شخصي و منفعت اجتماعي را تبيين كند و تعارض آن رااعتدال ‌بخشد.
سعادت در حکمت اشراق و مشاء (مطالعه موردی افلاطون، ارسطو، فارابی، سهروردی)
نویسنده:
اکبر عروتی موفق
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله سعادت به عنوان يکي از مباحث اصلي اخلاق و فلسفة اخلاق، از بنيادي‌ترين و قديمي‌ترين مباحث فلسفي بشر است. تمامي انسان‌هاي صاحب انديشه پيوسته در جستجوي آن بوده و هستند. به همين جهت اکثر فلاسفه و انديشمندان در طول تاريخ سعي نموده‌اند تا در نظام فلسفي خود جايي براي بحث از آن باز نموده و ابعاد و زواياي مختلف آن را از ديدگاه خود مورد بررسي قرار دهند .در اين رساله ديدگاه حکمت اشراق و حکمت مشاء (افلاطون ،ارسطو ، فارابي و سهروردي) در باره سعادت در محدوده سئوالات پژوهشي ارائه شده در اين رساله يعني روش-شناسي بحث از سعادت، ماهيت سعادت، مؤلفه‌هاي دروني وعوامل بيروني سعادت و رابطه عوامل الاهياتي و متافيزيکي با سعادت، مورد بررسي قرار مي‌گيرد. سعادت در هر دو ديدگاه فعاليتي عقلي است اما در باره دخالت عناصر دبگر در چيستي سعادت و نيز در تفسيري که از فعاليت عقلي دارند، داراي اختلاف مي‌باشند.از نظرافلاطون سعادت آدمي در معرفت عقلي و لذت بدني و حسيبي ضرر ، مشروع و معتدل است. ارسطو يودايمونيا (سعادت) را با بهره‌گيري از برهان کارکرد، فعاليت اخلاقي و نظري(تأمل) مي‌داند. البته در باره تفسير نظريه ارسطو دو ديدگاه وجود دارد: جامع که دراين رساله از آن دفاع مي‌شود و غالب(عقل گرايانه)که در اين رساله رد مي‌شود.از نظر فارابي سعادت حقيقي، غايت نهايي انسان بوده و فضيلت‌هاي نظري، فکري، خلقي و صناعات عملي لازمة آن مي‌باشد. فارابي از ديدگاهي در باره سعادت دفاع مي‌کند که امروزه در فلسفة اخلاق معاصر به ديدگاه غايت جامع معروف است. از نگاه سهروردي سعادت حالت و وضعيت خوبي است که در نهايت انسان را به سوي بهشت جاوداني هدايت مي‌کند. از نظر او سعادت قصوي تشبه به مبادي عاليه است و از جمله نتايج آن اتصال عقلي به عالم علوي است.برخلاف ارسطوکه معتقد بود سعادت را در همين جهان بايد جست و جو کرد، از نظر فارابي و سهروردي سعادت قصوي در آخرت متحقق مي‌شود.
  • تعداد رکورد ها : 488