جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 274
تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت
نویسنده:
نرجس غلام رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با هدف تبیین رویکرد تکثرگرایی معرفتی و نقد دلالت‌های آن در تعلیم و تربیت انجام گرفته‌است، که به روش توصیفی تحلیلی انجام شد.در این پژوهش ابتدا به تعریف و تبیین معرفت و شناخت، روش‌های کسب معرفت، منابع شناخت، رویکردهای مختلف شناختی و از میان آن‌ها به طور دقیق به نسبی‌گرایی معرفت-شناختی و سپس به بررسی و تحلیل تکثرگرایی معرفتی پرداخته شد. در نهایت ضمن استنتاج دلالت‌های تربیتی منتج از این رویکرد، به نقد و تحلیل این دلالت‌ها، طبق مبانی و اصول جهان-بینی اسلامی و آراء و نظرات صاحب‌نظران این عرصه پرداخته‌ شد. با توجه به این‌که تکثرگرایی معرفتی نقش ریشه‌ای و مبنایی برای انواع دیگر تکثرگرایی و همین‌طور بعضی از رویکردهای فلسفی عصر حاضر دارد، پذیرش و عدم پذیرش تکثرگرایی معرفتی، می‌تواند فرد را به دیگر رویکردهای تکثرگرایی رهنمون سازد.. بنابراین دلالت‌های تربیتی بدست آمده از تکثرگرایی معرفتی، کم وبیش می‌تواند منتج از همه این رویکردهاباشد. در این‌جا، ضرورت و اهمیت پرداختن به این تکثرگرایی معرفتی، در عرصه تعلیم و تربیت و ارزیابی تأثیرات آن درنظام تعلیم و تربیت، احساس می‌شود. طبق نظر اسلام و متفکران عرصه تعلیم و تربیت، برخی از اصول این رویکرد، مانند نسبیت گرایی در مبانی و اصول تعلیم وتربیت، نفی الگو ومعیارصحیح، تأکید بیش از حد به تفاوت‌ها و تأکید بر بی‌ثباتی و بی‌هویتی فرد و جامعه از جمله مواردی است که در نظام تعلیم و تربیت خلل ایجاد خواهدکرد و می‌توان گفت این دلالت‌ها ناقض اصول تعلیم و تربیت است.
مطالعه و مقایسه آرای تربیتی کانت و فارابی
نویسنده:
شهلا حق‌وردی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
تعلیم‌ و تربیت فعالیّتی است که ریشه در تاریخ آفرینش بشر دارد. مسأله‌ی تربیت به عنوان فرایندی هدفمند که پیشرفت نسل بشر را عهده‌دار است مستلزم نظریه‌ای است که بتواند بر اساس آن آرمانها، اصول و روشهای خود را به خوبی تبیین و تربیت را در عمل هدایت نماید. در تحقیق حاضر با توجّه به احساس خلأ چنین نظریه‌ای در تربیت تلاش گردیده با استفاده از روش مقایسه‌ای - تحلیلی از روش بردی و مطالعه مبانی فلسفی- تربیتی دو فیلسوف بزرگ؛ کانت و فارابی، به پاسخ سوالات تحقیق که عبارتند از: الف- سوال اصلی: کانت و فارابی در نظریات تربیتی چه وجه ‌اشتراک و افتراقی دارند؟ ب- سوالات ویژه: 1- اصول، روشها و اهداف تربیت از نظر کانت و فارابی چیست؟ 2- دیدگاه کانت و فارابی در مورد مفاهیم اساسی تربیت چیست؟ 3- آیا دو متفکّر بزرگ غرب و شرق (کانت و فارابی) دو برداشت متفاوتی از تربیت دارند؟ از روی آثار به جا مانده از این دو فیلسوف و آثار غیرمستقیم که توسط محققین داخل و خارج کشور در این زمینه نگاشته شده، استخراج شود. در بررسی آرای تربیتی این دو فیلسوف به این نتیجه رسیدیم که هر کدام بنابر دانش و بینش و جهان‌بینی و تفکرات فلسفی خود اصول و اهدافی و روشهایی را برای تعلیم و تربیت در نظر گرفته‌اند و اندیشه‌های معیّنی درباره‌ی تعلیم و تربیت بیان کرده‌اند.نگاه کانت به تربیت در تمام جوانب، نگاهی حاکی از سیطره دید انسانی و طبیعی به دور از هرگونه تصور متعالی و توجّه الهی است. بنابراین تربیت نه تنها در روشها بلکه در اهداف و برنامه‌های خود نیز محتاج به دین و توجّه متعالی نیست. ولی فارابی به دنبال آن است که ‌از راه تعلیم و تربیت، انسان را به خدا برساند و در این راه ‌از تمام علوم و معارف بشری استفاده می‌کند. وجه ممتاز اندیشه فارابی نسبت به کانت این است که آراء ایشان رنگ دینی دارد و دین سازنده تفکرات و مبنای اصلی تعلیم و تربیت اوست. این مبنای اصلی به عنوان چتری بر اصول، اهداف، برنامه، روش و ... تعلیم و تربیت او سایه ‌افکنده ‌است و آنها را هدایت و راهنمایی می‌کند.اگر چه این دو فیلسوف بزرگ، در دو سوی خط فکری فلسفی قرار دارند؛ کانت نه تنها تعقّل را اصل می‌داند، بلکه غیر آن را جز در مواردی اندک، فاقد اعتبار می‌داند ولی فارابی، بهرهوری از کلیه منابع معرفت همچون حس، عقل و شهود را لازم می‌داند. با این حال با نگاهی به فلسفه‌ی این دو فیلسوف بزرگ، موضوعات مشترکی (به ویژه در اساسی‌ترین مسأله فلسفی؛ هستی‌‌شناسی) را می‌توان بین این دو فضای متفاوت یافت و مقایسه کرد.
بررسی و نقد نظریه "قبض و بسط تئوریک شریعت" و نظریه‌های رقیب
نویسنده:
ساره صحراییان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت شناسی دینی، شاخه ای از معرفت شناسی است که با نگاهی پسینی وتاریخ مند معارف دینی را به عنوان یک واقعیت بشری، مورد بررسی و پژوهش قرار می دهد. بشر در مواجهه بادین، درک و فهمی از آن کسب می کند و می تواند آن را مانند سایر نظام های معرفتی اش، موضوع معرفت پردازی نظام مند قرار دهد. نظریه "قبض وبسط تئوریک شریعت"، با نگرشی معرفت شناسانه نسبت به معرفت دینی بشر در طول تاریخ، به مباحثی پیرامون تحول وتکامل معرفت دینی و نسبت آن با معارف غیر دینی می پردازد. بر اساس این نظریه،فهم انسان از شریعت همواره مسبوق به معارف برون دینی است و چون معارف برون دینی همواره در حال تغییر و تحول اند، این تغییر و تحولات به واسطه ارتباط تنگاتنگی که میان معارف بشری وجود دارد به معارف دینی سرایت می کند و آن ها را نیز متحول می سازد. ما دراین رساله می کوشیم تا با تحلیل و بررسی اصول، ارکان و ادله نظریه فوق، نقا ط ضعف و قوت آن را آشکارکنیم و معتقدیم که هر چند میان معارف بشری ارتباط برقرار است، اما این ارتباط به شکل عام و همه جانبه نیست، یعنی این گونه نیست که تحول در یک معرفت بتواند همه معارف دیگر انسان را متحول کند، بلکه تحول معارف به شکل محدود و نسبت به برخی از آن ها و تنها از کانال های خاصی قابل انتقال است.
تعیین مبانی معرفت شناسی و دلالت‌های تربیتی آن از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
مهناز حسنی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
بررسی حکم زیباشناسی کانت در نقد سوم و ارزیابی هگل از آن
نویسنده:
بابک زرین‌کوب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ایمانوئل کانت بنیانگذار فلسفه نقدی در سومین کتاب از سه گانه نقادانه خود-نقد قوه حکم - به پیوند دو نقد قبلی خود کوشد. در این راه او قدم در وادی احساس می نهد که بخشی از نتایج آن به درک زیبایی و حکم زیبا شناسانه منجر میشود. زیبا شناسی کانت همچون معرفت شناسی وی پایه ای برای این موضوع در فلسفه مدرن میگردد چنانچه بعدها در فلسفه پسامدرن رنگ و روی دیگری به خود میگیرد. کانت حکم زبیاشناسی را نتیجه مشارکت متخلیه و فاهمه در وضعیتی میداند که فاهمه به قصد مفهوم سازی در آن مداخله ننماید و تنها وظیفه ای تنظیمی بر عهده گیرد چه همین نوع وظیفه است که سبب میگردد از سوی آدمی به لذتی از تأمل دست یابد و از سوی دیگر توان و قابلیت انتقال این نوع درک از یک عین را که درک زیبایی آن به دست آورد. در این راه کانت اصل بسیار پر اهمیت را پیش زمینه صدور احکام زیبا شناسانه قرار میدهد که هم استعلایی است و مدعی کلیت و ضرورت و هم کارکرد تجربی و زمینی دارد آنچنانچه اساسأ پیشرفت علم مدیون این اصل میگردد ووی آن را اصل استعلایی غایتمندی طبیعت نام میدهد. در این رساله سعی بر آن بوده است که ضمن تحلیل عقاید کانت در این زمینه دانسته شود که حکم زیباشناسانه کانتی در تفکر هگل چگونه نمود یافته است و آیا اساسأ حرکت هگل در مسیر پیش ساخته کانت بود و یا او با توجه به نوع ویژه فلسفه خود مجبور به انتقاد و نهایتأ کنار نهادن نظرات کانت شده است.
بررسی جنبه های معرفتی ادعیه معصومین و تأثیر آن بر متون عرفانی
نویسنده:
اسما نیک فرجام
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از راه‌های بسیار موثر نشر معرفت، فرهنگ و اخلاق والای انسانی، دعا و متون دعایی است. دعا به آن اندازه و با آن کیفیت بسیار متعالی که در اسلام مطرح شده و ابزار حرکت "تعلیم و تربیت" قرار گرفته در ادیان و مکاتب دیگر مطرح نشده است؛ از آنجا که این همه حقایق و معارف تربیتی و علوم عالی الهی و تعالیم متعالی انسانی در جای دیگری جز اسلام وجود نداشته است و ندارد پس می‎توان "مکتب دعا" را، یک حرکت تربیتی موثر و یک مدرسه روحانی تکامل یافته و والا به شمار آورد. بی‌گمان با یک بررسی اجمالی در شیوه زندگی پیامبر عظیم الشأن اسلام (ص) وائمه معصومین(ع) به این نکته پی می‌بریم که حیاط این انسان‌های برگزیده الهی همواره با ریسمان محکم یاد خدا و نیایش و دعا به مبدأ حقیقی عالم متصل بوده است. ائمه معصومین(ع) به پیروی از پیامبر گرامـی اسلام و با آگاهی از اهمیّت دعـا و مناجات همواره به راز و نیاز با خدا مشغول بوده‌اند. دعاهای مأثوره از جمله دعای سـمات، جوشـن کبیر، ابوحمزه ثمالی، کمیل، صحیفه سجّادیهو مناجات خمس عشره صرف نظر از فصـاحت و بلاغت در بالاترین درجه از راز و نیاز و سوز و گداز عارفانه است. این نیایش‌ها دستورالعمل‌های اخلاقی، دینی، خانوادگی، اجتماعی و حتی نظامی و سیاسی را نیز دربر دارد. با اینگونه نیایش‌های عارفانه در آثار شاعران و نویسندگان عارف مسلک نیز برمی-خوریم که بی‌گمان به لحاظ معرفتی متأثر از این ادعیه مأثوره می‌باشند. سوزوگدازی عاشقانه با اندیشه‌ای بلند عارفانه و حسن انتخاب کلمات که در مناجات‌های خواجه عبدالله انصاری وجود دارد روح انسان را از عالم خاک به جهان پاک می کشاند. به‌همین ترتیب با بررسی ادعیه و نیایش‌های موجود در حدیقه سنایی، الهی نامه، اسرارنامه و مصیبت نامه عطار و همچنین مثنوی مولوی می‌توان به موارد متعدّد این تأثّر از ادعیه معصومین برخورد. در این تحقیق مفهوم دعا و جایگاه آن در عرفان اسلامی، تأثیرپذیری عرفا در مناجات‌های خویش از ادعیه و نکات مشترک موجود میان ادعیه و متون عرفانی، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
بررسی دلالتهای تربیتی آراء فلسفی ملاصدرا به عنوان فیلسوف مکتب اصفهان
نویسنده:
علیرضا صمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حکمت متعالیه ملاصدرا از مهمترین نظامهای فلسفی است که با دقت به تبیین امور اساسی انسان شناختی پرداخته و می‌تواند به عنوان مبنای نظریات تربیتی در نظر گرفته شود. این پژوهش در زمره پژوهش های کیفی قرار می‌گیرد که در آن با استفاده ازروشتوصیفی _ تحلیلی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و انسان شناسی دلالت های تربیتی ملاصدرا بررسی قرار گرفته است. بر اساس مبحث مطرح شده در فلسفه ملاصدرا تربیت باید بسیار هوشیارانه و هماهنگ با شتاب واقعی تحول صورت پذیرد. نظام تعلیم و تربیت باید جریانی مستمر و بالنده و همچنین نظامی جامع و شامل تمامی جنبه های وجودی انسان اعم از حس، تخیل و عقل باشد. بر اساس معرفت شناسی ملا صدرا نفس آدمی صرفاً منفعل و پذیرنده صورت عقلیه نیست؛ این نکته باید در تعلیم و تربیت در نظر گرفته شود .بر اساستطور وسع آدمیان و تفاوتهای فردی اهمیت است و با در نظر گرفتن این اصول می‌توان انسان را در مسیر ویژه‌اش به سوی غایت هدایت نمود.
دلالت‌هاي تربيتي از ديدگاه شهيد مطهري مطالعه موردي: آثار و افكار
نویسنده:
حمید رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اين مطالعه در صدد است كه به تعليم و تربيت اسلامي از منظر مطهري بنگردو دلالتهاي تربيتي را در قالب عناصر اهداف، محتوا و روش از ديدگاه متفكر شهيد تبیین نمايد. برای این منظور چهار سوال پژوهشی طراحیو تدوین شد: سوال اول پژوهشي: شهید مطهری، ماهیت انسان را از دیدگاه خود چگونه تبیین نموده است؟سوال دوم پژوهشي: شهید مطهری، هدف تعلیم و تربیت را از دیدگاه خود چگونه تبیین نموده است؟سوال سوم پژوهشي: شهید مطهری، محتوای تعلیم و تربیت را از دیدگاه خود چگونه تبیین نموده است؟سوال چهارم پژوهشي: شهید مطهری، روش تعلیم و تربیت را از دیدگاه خود چگونه تبیین نموده است؟نتایج این مطالعه نشان داد که شهید مطهری ماهیت انسان را دو بعدی شامل جسم وروح می داند؛ و هدف تعلیم و تربیت را آمادگی انسان ها برای زندگی در آینده می داندو محتواهایی که این مهارتهای زندگی را تقویت می نمایدرا پیشنهاد نموده است؛ نتایج تجزیه و تحلیل سوال سوم پژوهشي مبنی بر محتوای تعلیم و تربیت از دیدگاهشهید مطهری نشان داد که نظر اسلام منحصراً علوم دینی نیست ، اگر مقصود علم خاص می بود، پیغمبر به همان علم تصریح می کرد، مقصود هر علم مفید و سودمندی است که بکار می خورد. شهید مرتضی مطهری محتوای تربیتی زیر برای تعیین محتوا پیشنهادنموده است: تقویت اراده،نیایش و پرستش، مراقبه و محاسبه، تفکر، هم‏نشینی با صالحان، ازدواج، جهاد،کار. نتایج تجزیه و تحلیل سوال چهارم پژوهشي مبتنی بر روش تعلیم و تربیت از دیدگاه شهید مطهری نشان می دهد که رويكرد اساسي در تعليم و تربيت شهید مطهری خدايي شدن، با خدابودن، روبه سوي او داشتن است، رويكردي كه بر عشق و دل متكي و مبتني بر پرورش و تقويت احساس حضور الهي و براساس هدايت الهي است.
تبیین جایگاه زن از منظر ابن‌عربی و جلال‌الدّین محمّد مولوی (با تکیه بر مثنوی)
نویسنده:
زهرا گنجی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نگاه به زن در جوامع اسلامی، علیرغم بن مایه‌های غنی فرهنگی در سنت اسلامی در این خصوص، همچنان نگاه جنس دومی باقی مانده است. پژوهش حاضر با طرح مساله جایگاه زن نزد دو تن از عارفان بزرگ جهان اسلام در پی یافتن این پاسخ است که محی‌الدین‌عربی و مولوی چه نگاهی به زن داشته و به لحاظ وجودی و معرفتی او را چگونه ارزیابی نموده اند؟ دستاوردهای پژوهش نشان می‌دهد که این دو شخصیت بزرگ عرفانی، با وجود تفاوت‌هایی در نگرش نسبت به زنان، آنان را واجد فضایل وجودی نظیر ظهور جلوه جمال حق در ایشان، مقام پذیرنگی جهت آفرینش انسان(خلیفه الله) و پاکدامنی ذاتی و مقامات معرفتی نظیر شایستگی کسب مقامات معنوی و خلافت الهی و کاملترین مظهر حب خداوندی دانسته، در ارائه تصویر خداگونه از ایشان اتفاق نظر دارند و با بهره‌گیری از اشارات ظریف و الهامات ربانی، طالبان و سالکان طریق حقیقت را به شناخت مقام الهی زنان و نیز رعایت حدود و حقوق آنان، که نماد جمالیت حق متعال معرفی شده‌اند، دعوت می‌نمایند.
  • تعداد رکورد ها : 274