جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1668
پیشگیری از بزه‌دیدگی زنان از منظر سیاست جنائی تقنینی اسلام و ایران
نویسنده:
احسان داداش‌خواه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یافته های جرم شناسی و بزه دیده شناسی نشان داده اند که برخی از افراد به دلیل خصوصیات خاص زیست‌شناختی ،روان شناختی واجتماعی بیشتر از سایرین در معرض بزه دیدگی قرار دارند زنان جزء اين دسته از افراد مي باشند.عوامل موثري بر بزه ديده شدن زنان نقش دارند كه مي توان به عوامل شخصيتي بزه ديده،عوامل فرهنگي ،آداب ورسوم نادرست ،فرار دختران وزنان از محيط خانه ،پاره‌اي از تفاسير غلط نسبت به دين، اختلال و انحراف در کانون خانواده، ،خشونت رواني و موارد ديگر اشاره کرد . سياست جنائي تقنيني ايران و اسلام در خصوص پيشگيري از بزه ديدگي زنان راهكارهائي را پيشنهاد مي كند كه از آن جمله تدابير حمايتي غير كيفري و كيفري است .در مورد تدابير حمايتي غير كيفري مي توان از مواردي چون: ترويج ارزش‌هاي ديني و اخلاقي، ترويج حجاب كامل اسلامي ،ایجاد زمینه های استقلال اقتصادی زنان ،اجرای احکام لعان،ازدواج موقت، اصلاح آداب و رسوم اجتماعي،افزايش سطح آگاهي بزه ديده نام برد.اما در خصوص تدابير حمايتي كيفري ، جرم انگاري رفتار هاي آسيب زا نسبت به زنان و تشديد كيفردر مواردي كه زنان موردبزه ديدگي قرار مي گيرند نیز می تواند راهکار مناسبی برای پیشگیری از بزه دیدگی زنان باشد .
عدالت سیاسی اسلام در طراحی الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت
نویسنده:
احسان موذن
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش به دنبال تبین عدالت سیاسی اسلام در طراحی الگوی اسلامی ایرانی پیشرفتمی باشد . بدین منظور الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت ظرف این پژوهش قرار گرفته است. عدالت سیاسی از ارکان و اصول مسلم نظام سیاسی اسلام به شمار می رود.ازآن جهتکه یکی از بهترین طرح ها و راهبردی ترین اندیشه ها در خصوص چگونگیعملیاتی کردن عدالت سیاسی در ایران اسلامی را پس از نص و سیره معصومین می توان از اندیشه سیاسی امام خمینی(ره) استخراج کرد؛ اندیشه سیاسی ایشان مبنا و چارچوباین پژوهش قرار گرفته است.اختلاف دیدگاه در مبانی هستی شناسی و انسان شناسی اسلام با سایر رهیافت ها باعث شده است که هدف درپیشرفت اسلامیکاملا متفاوت و بعضاً متضاد با الگوی های رایج مادیباشد. از همین رولازمه حرکت به سمت مطلوب در هر دو رویکرد دو الگوی متفاوت است.این اصلی ترین دلیل برای طراحی یک الگوی متفاوت از الگوهای توسعه است. با درک صحیح ازمفهوم عدالت در اسلامدر می یابیم که رابطه عدالتبا پیشرفت و توسعه در دو رهیافت اسلامی ومادی نسبت کاملاً متفاوتی دارد. در اسلام عدالت به عنوان عمود خیمه ، یا به تعبیری زیربنای پیشرفت تلقی می گردد . یعنی آزادی ، توسعه اقتصادی و سیاسی ، امنیت سیاسی و اجتماعی ، کمال و سعادت اجتماعیهمه در پرتو تحقق عدالت متجلیخواهد شد. از نظر رتبه نیز عدالت از همه آنها برتر است. در صورتی که رهیافت غربی با نگاه به مبانی مادی خود عدالت را در مرتبه دوم یا سوم قرار می دهد و به تعبیری به عنوان یک روبنا تعریف می شود. عدالت در اسلام در تمام شاخه هاو حوزه ها مبانی یکسانی دارد . اما ظهور آنها در هر حوزه نمود هایمختلفی دارد . عدالت سیاسی از آن حیث که مربوط به اجتماع انسانی است ذیل شاخه عدالت اجتماعی قرار می گیرد . در اسلام عدالت سیاسی در کنار حقوق سیاسی معنا پیدا می کند و حقوقی که در حوزه اجتماعو در تعامل بین نظام سیاسی و مردم مطرحمی شوند در قالب عدالت سیاسی قرار می گیرند. لذا مفاهیممشروعیت سیاسی ، مشارکت سیاسی ، گزینش سیاسی،برابری سیاسی، انتقاد ونظارت وامنیت سیاسی همه از مباحث مربوط به عدالت سیاسی محسوب می شوند . عدالت سیاسی اسلام مطابق بینش توحیدی و مبانی فلسفی به دو بخش تقسیم می شود. یکسری شامل حقوقیهستند که خداوند آن را مشخص نموده( امرالله)و دیگر حقوقی که شارع آن را درتوافق مردم قرار داده است(امرالناس) . سازوکاری که در این پژوهش برای تحقق عدالت سیاسی اسلام مطرح می گردد به این صورت است که رعایت استحقاق ها با لحاظ مراتب «امرالله» و «امرالناس» می باشد .یعنی در مرتبه اول امر الله یا حقوق الهی ذکره شده در نص، باید لحاظ گردد. در مرتبه بعد رجوع به آرای مردم و آن هم در صورتی که خلاف امرالله نباشد. از آن حیث که امروزه بیشتر اموری که در نظام سیاسی با آن روبرو هستیمثابت نیستند بنابراین موضوعی که در آن امر خلاف حقوق الهی مشاهده نشود ، توافق عمومی مطرح می شود.
آسیب‌شناسی نقش نخبگان در حکومت اسلامی (در اندیشه امام خمینی «ره» و آیت الله خامنه‌ای)
نویسنده:
علیرضا کریمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در نوشته‌ی حاضر تلاش کردیم تا به پاسخ این پرسش دست یابیم که: از منظر امام خمینی«ره» و مقام معظم رهبری، آسیب‌های نقش نخبگان در حکومت اسلامی چیست؟ این مسأله را در بستر نظریه‌ی ولایت فقیه در باب حکومت بعد از معصوم به افراد خاصی واگذار شده است؛ افرادی که اوصاف و ویژگی‌های خاصی باید داشته باشند. حکومت چنین فردی طبق این نظریه، دارای مشروعیت است و هر فردی به تناسب جایگاه خود در برابر آن وظایفی به عهده دارد. در عین حال هر نوع مخالفت و استادگی در برابر آن شرعاً غیرمجاز محسوب می‌شود. آسیب‌های نقش نخبگان در حکومت اسلامی را به تخطی آنان از نقش‌های مورد انتظار معنا کردیم. بر این اساس، آسیب‌های نقش نخبگان، در سه محور بینشی، اخلاقی و رفتاری به عنوان ره‌آوردهای این تحقیق به شرح زیر بدست آمد:1ـ ساده اندیشی، عوام زدگی، واپسگرایی و تحجر، سطحی نگری، نگرش تک بعدی به اسلام، کج اندیشی، تزلزل ایمانی و معرفی، بی‌بصیرتی، خود باختگی و نقد ناپذیر در قلمرو معرفتی و شناختی.2ـ قدرت طلبی، دنیا طلبی، فزون خواهی، خود محوری، کتمان حقیقت، حق ناپذیر، بی‌انصافی و هراس از رویارویی با دشمن به عنوان آسیب‌های اخلاقی.3ـ اختلاف افکنی، تخطی از قانون، همسویی با دشمن، فراموش کردن مردم و ارزش‌های حقیقی، کوتاهی در حمایت از حق، شایعه سازی و تضعیف نظام اسلامی به عنوان آسیب‌های رفتاری و عملی، نخبگان مطرح شد. ضمنا به این نکته نیز اشاره شد که آسیب‌های شناختی و اخلاقی، در حقیقت پایه‌های آسیب‌های رفتاری به حساب می‌آیند.
بازپژوهی آرای فقهی در باب کتب ضلال (چالشها، مفاهیم، مصادیق، احکام)
نویسنده:
احسان علی اکبری بابوکانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله‌ی حاضر به بررسی یکی از چالشهای مهم فقه شیعه و دنیای معاصر یعنی حرمت تکسّب به واسطه‌ی حفظ کتب ضلال و دیگر متعلّقات حکم کتب ضلال، می‌پردازد. نگارنده ابتدا، به معناشناسی ضلال در آیات و روایات و رابطه‌‌ی آن با مفاهیم مشابه پرداخته و ضلال را هر انحرافی از مطلوب دین اسلام که قدر میقّن آن ضروریات است، می‌دانند که در صدق عنوان آن میان خطاء و عمد تفاوتی نیست. سپس نگره‌ی اسلام را نسبت به آزادی بیان و عقیده تبیین می‌نماید. و به بازخوانی آرای مشهور فقیهان امامیه به عنوان یک چالش مهم مسئله آزادی بیان و اطلاع‌رسانی می‌پردازد. و پس از بیان سیر تاریخی مسئله و موضوع‌شناسی کتب ضلال، احکام تکلیفی کتب ضلال را در دو مرحله‌ی پس از تولید و مرحله تولید و سپس احکام وضعی آن را مورد مطالعه قرار می‌دهد. گرچه تا حدود چندین قرن موضوع کتب ضلال در اندیشه‌ی فقیهان بیان نشده و این مطلب باعث دیدگاه‌های متفاوت در مسئله در قرن‌های بعدی شده‌است، لکنّ نگارنده در متن پیش رو فارغ از بیان احکام، موضوع کتب ضلال را هر کتابی که مشتمل بر ضلال باشد، می‌داند. و ادلّه‌ی دیدگاه مشهور در حکم تکلیفی حفظ، نسخه‌برداری، مطالعه کتب ضلال را قاصر از اثبات مدعای ایشان می‌داند. نگارنده بر آن است ‌که: حفظ و نسخه‌برداری و مطالعه و تدریس کتب ضلال بدون قصد اضلال، جائز می‌باشد و همراه با قصد اضلال و اغوای دیگران عنوان تجرّی بر آن صادق است (و در فرض وقوع اضلال و اغوا در خارج است که فرد حرام مرتکب شده است). و حتی با این وجود از بین بردن و انعدام این کتب ضلال واجب نیست. و در واقع حرمت اغواء و اضلال از مخصّصات اطلاقات حاکی از آزادی بیان می‌باشد. در مسئله انتشار و تعلیم و تولید کتب ضلال، علاوه بر عدم قصد اغواء و اضلال، وجود قرائنی که دلالت بر ضلال بودن محتوا و عدم اعتقاد فرد دارد، شرط جواز می‌باشد؛ در غیر این‌صورت با محظور اغرای به جهل و انتشار اکاذیب مواجّه است. و ادلّه‌ی این مسئله صرفاً حکایت از شخصی بودن احکام دارد و از آنها رویه‌ای عمومی برای سلب آزادی شهروندان حکومت اسلامی، بدست نمی‌آید. البته وجود قصد اغواء و اضلال در فرض ایراد ضرر به اشخاص مسئولیّت کیفری و حقوقی نیز به دنبال خواهد داشت.
پایگاه اجتماعی زنان در خانواده (مقایسه اسلام و فمینیسم)
نویسنده:
نفیسه‌السادات کریمیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش «پایگاه اجتماعی زن در خانواده» با عنایت به مقایسه رویکرد اسلام و فمینیسم، به بررسی و تحلیل جایگاهی که به لحاظ اجتماعی زنان در خانواده و به دنبال آن در جامعه اشغال می‌کنند می‌پردازد و با توصیفی از وضعیت گذشته و کنونی آنان و ظلم‌ها و ستم‌هایی که در طول تاریخ بر آن‌ها روا شده، در صدد بررسی علل ظهور جنبش‌های جدید در زمینه دفاع از حقوق زنان می‌باشد، این‌که این جنبش‌های نوظهور و فعالیت‌های آن‌ها در چه زمینه‌هایی صورت گرفته و چه دستاوردها و پیامدهایی را برای زنان، خانواده و جامعه در پی داشته است. پژوهش حاضر با روش کیفی و رویکرد توصیفی ـ تحلیلی که حاصل مطالعات کتابخانه‌ای و فیش برداری از منابع موجود بوده است، به مقایسه پایگاه اجتماعی زن در خانواده، از دو منظر اسلام و فمینیسم پرداخته است و به این نتیجه رسیده است که گرچه فمینیسم در خاستگاه‌های اولیه خود، بعضاً نظریه‌ها و خواسته‌های قابل تأمل و قابل دفاعی داشته امّا به مرور زمان با ابزار انتقام از جنس مذکر با شیوه‌های ناکارآمد، تحقیر ویژگی‌ها و خصوصیات طبیعی زنان، انکار تفاوت‌های میان زن و مرد و در نظر گرفتن خانواده و نهاد ازدواج به عنوان عوامل بدبختی و ستم بر زنان در طول تاریخ، بیشتر تلاش خود را در جهت متزلزل ساختن بنیان‌های خانواده و نابودی کامل آن به کار بسته است. دین اسلام، با توجه به تفاوت‌ها و خصوصیات زن و مرد به حمایت از نهاد خانواده پرداخته و با تبیین جایگاه والا و انسانی برای زن در نقش‌های منحصر به فرد مادری و همسری، به تحکیم پایه‌های خانواده و به تبع آن جامعه می‌پردازد. اسلام، به عنوان مجموعه‌ای پیوسته و سیستماتیک که تمامی اجزا و قوانین موجود در آن با یکدیگر پیوستگی دارد در نظر گرفته می‌شود. سیستمی که هر یک از اجزای آن در ارتباط منطقی با سایر اجزا قابل تحلیل و بررسی می‌باشد. بررسی و تحلیل هر یک از اجزاء در خلاء و بدون در نظر گرفتن ارتباط آن با سایر اجزا ممکن است به نتایجی متفاوت از تحلیل نقش آن در ارتباط با کل سیستم منجر شود. براساس نگرش سیستمی، تمامی اجزای یک سیستم برای رسیدن به هدفی واحد، عمل می‌کنند و از آنجا که بنا بر جهان بینی اسلام، انسان جزئی از یک نظام هماهنگ و حکیمانه است لذا تفاوت‌های میان زن و مرد نیز که ناشی از این نظام هماهنگ است، نه تنها ستم آمیز نیست بلکه کاملاً حکیمانه است. بنابراین عناصر گوناگون در نظام حقوقی زن در اسلام مانند مهریه، نفقه، دیه، ارث و... که مورد انتقاد طرفداران حقوق زن می‌باشد، در درجه اول باید در نگرشی سیستمی در ارتباط با سایر اجزا تفسیر گردد و سپس در ارتباط با اهداف نظام خانواده، جامعه و غایت خلقت مورد بازبینی و بررسی و تحلیل قرار گیرد.
آداب غذایی ایرانیان و تاثیر اسلام بر آن (قرن دوم تا هفتم هجری)
نویسنده:
کبری نودهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
خوراک وآداب مربوط به آن یکی از مهمترین وجوه فرهنگی هر سرزمین را تشکیل می دهد که خود به دو بخش مواد غذایی وآداب غذایی تقسیم می شود .دین از مولفه های موثر بر این بخش بوده است.در ایران باستان آئین زرتشتی ودر ایران دوره اسلامی ،دین اسلام تاثیر بسیاری بر آداب غذایی ایرانیان به جاگذاشته اند.با ورود اسلام هم در نوع مواد غذایی وهم آداب غذایی تغییراتی بوجود آمد.با توجه به اینکه ایرانیان به گواهی تاریخ انسان هایی دین مدار بوده اند،این تغییرات وتعالیم اسلام در این باره در زندگی آنان نمود بارزی پیدا کرد.برخوردهایی که اسلام با این مولفه ی حیات اجتماعی- فرهنگی ایران انجام داد به یک گونه نبود؛گاه برخورد سلبی،گاه ایجابی وگاهی هم به صورت سومی یعنی عدم مداخله برخورد داشته است. در این پایان نامه تلاش خواهد شد به بررسی موارد ذکر شده پرداخته شود.
مبانی انسان‬شناختی نظریه ‬های روابط بین‬ الملل (واقع‬گرایی و لیبرالیسم) و اسلام
نویسنده:
علیرضا فروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیده:یکی از عناصری که موجب جهت‬گیری‬های متفاوت نظریه‬ها در علوم سیاسی و روابط بین‬الملل می‬گردد، انسان‬شناسی آن‬ها است. نوع نگاه هر نظریه به انسان موجب برجسته شدن مفاهیم خاصی در آن نظریه می‬شود. در این پژوهش دیدگاه‬های واقع‬گرایی، لیبرالیسم و اسلام در مورد انسان و تأثیر این دیدگاه‬ها بر فهم آن‬ها از پدیده‬های بین‬المللی بر اساس روش هرمونتیک کوئنتین اسکینر مورد بررسی قرار گرفت. در واقع‬گرایی به بررسی نظریه‬های هانس. جی مورگنتا و کنث والتز به عنوان دو نظریه‬پرداز مطرح واقع‬گرایی پرداخته شد. در لیبرالیسم رابرت کئوهن و جوزف نای مورد بررسی قرار گرفت. در مورد اسلام نیز دیدگاه آیت‬الله جوادی آملی به عنوان اندیشمند مطرح مسلمان شیعه در دوران معاصر مورد بحث قرار گرفت. آن‬چه که از این بررسی‬های به‬دست آمد، این است که نگاه واقع‬گراها و لیبرال‬ها به انسان یک‬وجهی و مادی‬انگارانه است؛ با این تفاوت که واقع‬گرایی سرشت انسان را بد می‬داند و در نتیجه پدیده‬های بین‬المللی را حاصل منازعه و جنگ بر سر قدرت می‬داند و لیبرالیسم نگاه خوش‬بینانه به انسان دارد و بیشتر بر صلح و همکاری در روابط بین‬الملل تأکید می‬کند؛ اما نگاه اسلام به انسان چندوجهی است و معتقد است که انسان علاوه بر ویژگی‬های طبیعی و مادی، دارای جنبه‬های ملکوتی و روحانی نیز است؛ چنان‬چه بر اساس غریزه و طبیعت خویش عمل کند و از فطرت و سرشت خود دور شود، جنگو نزاع قطعی خواهد بود و اگر بر اساس فطرت خود رفتار نماید، روابط بر اساس همکاری و صلح برقرار خواهد شد.واژگان کلیدی: انسان‬شناسی، روابط بین‬ الملل واقع‬گرایی، لیبرالیسم، اسلام.
گفتمان دموکراسی و اسلام سیاسی در افغانستان پساکمونیسم
نویسنده:
احمدعلی رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
افغانستان به لحاظ فرهنگی، سنتی و به لحاظ ساختاری اقتصادی و اجتماعی، توسعه نیافته است. قرایت که از اسلام در این جامعه وجود دارد حداکثری، بنیادگرایانه و نوبنیادگرایانه است. گفتمان اسلامی سیاسی (با خرده گفتمان های بنیادگرایانه مجاهدین و نوبنیاد گرایانه طالبان) به لحاظ هستی شناسی ، معرفت شناسی و انسان شناسی تفاوت های بنیادی با گفتمان دموکراسی دارد و هویت خویش را در غیریت سازی و طرد گفتمان دموکراسی به عنوان گفتمان رقیب معرفی کرده است. هر کدام از گفتمان های یاد شده، نظام معنایی و مفصل بندی های خاص خودشان را با بازنمایی دال ها و نشانه ها دارند و سعی کرده اند آنها را به عنوان رژیم حقیقت بر سوژه ها و عاملان سیاسی- اجتماعی تحمیل کنند. گفتمان مجاهدین هویت خویش را در نفی گفتمان کمونیستی و گفتمان طالبان هویت خود را در طرد گفتمان مجاهدین معرفی کرده اند و هر کدام برای مدتی توانستند به هژمونی دست یابند. بعد از معاهده بن، گفتمان دموکراسی تحت تأثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی مطرح گردید. برای مدت کوتاهی، گفتمان طالبان به عنوان گفتمان رقیب تنها به لحاظ سخت افزاری در حاشیه قرار گرفت اما به زودی این گفتمان توانست خودش را تحت عنوان طالبان جدید بازسازی کرده و به صحنه سیاسی – اجتماعی بازگردد. مدت یک دهه است ک از عمر گفتمان دموکراسی در افغانستان می گذرد اما هرگز نتوانسته است در جامعه سنتی و توسعه نیافته افغانستان به گفتمان هژمون (در برابر گفتمان اسلام سیاسی) تبدیل گردد.اکنون کشور، عرصه منازغه گفتمانی میان اسلام سیاسی و دموکراسی است بدون آنکه هیچ کدام حالت هژمونیک داشته باشد. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه اسلام سیاسی در افغانستان مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی می شود؟ فرضیه اصلی که در پاسخ به آن مطرح شده چنین است که گفتمان اسلام سیاسی در افغانستان با توجه به دو مفهوم "قابلیت اعتبار" و " در دسترس بودن" ، از طریق ایجاد یک رابطه خصمانه و منازعه آمیز، مانع هژمونیک شدن گفتمان دموکراسی شده و آن را به عنوان "دگر" خویش غیریت سازی وطرد می کند. پژوهش حاضر سعی کرده است فرضیه فوق را به آزمون بگذارد.
پیدایش و روند شکل‌گیری حمام‌های ایرانی-اسلامی (از اوایل اسلام تا سلجوقی)
نویسنده:
وحید لطفی‌وند وحید
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش در پی روشن نمودن سیر تحول معماری حمام های عمومی ایرانی- اسلامی از اوایل اسلام تا دوره سلجوقی است که برای این منظور در این پژوهش کارکردها و آداب و احکام حمام و استحمام بررسی شده است. نظافت و تطهیر از کارکردهای اصلی حمام هستند که هر دو عملی آیینی هستند و در اینجا بیشتر تطهیر مورد توجه است. از آنجا که مقوله‌ی تطهیر در بسیاری از فرهنگ ها بازنمود آیینی خود را دارد و به عقیده ی پژوهشگران آیین تطهیر جزو آیین های گذاردسته بندی می شود، می کوشیم در بررسی تاریخی خود در ایران نیز سیر تحولات این پدیده را از لحاظ آیینی با رویکردی پدیدارشناختی توضیح دهیم. آیین های گذار دارای سه مرحله کلی هستند: 1- مرگ نمادین 2- حالت جنینی 3- باززایش که در آداب استحمام نمود یافته است و آداب استحمام نیز دارای سه مرحله برهنگی، شستشو و غسل است. از آنجا که کالبد بنا در ارتباط با آداب استفاده از بنا است ساختار حمام‌های ایرانی- اسلامی نیز دارای ساختار سه گانه ی رختکن و سربینه، گرمخانه و خزینه است که همانا الگوی اساسی حمام های اسلامی است. در این پژوهش تاریخی، الگوی سه بخشی و تحولات آن آز آغاز اسلام تا دوران سلجوقی بررسی شده است. در دوران پیش از اسلام در ایران برای تطهیر و نظافت از آب استفاده نمی‌شده است و این بیشتر به خاطر تقدس آب و آیین های آناهیتا بوده است. حال آنکه در قرن دوم میلادی برخلاف ایران در امپراطوری روم گرمابه های وسیع و مجللی ساخته می شدند. چنین وضعی در امپراطوری بیزانس نیز ادامه داشته است و شواهد باستان شناسی نشان می دهد که تا ظهور اسلام نیز این گرمابه‌ها در سوریه وجود داشته است. به احتمال زیاد چنین حمام هایی مرجعی برای معماران اسلامی در اوایل اسلام بودند که با پایتخت قرار دادن دمشق توسط امویان این تاثیرپذیری پررنگ تر شد. با وجود اینکه از حمام های دوره عباسی تا دوره سلجوقی شواهد باستان شناسی زیادی بر جای نمانده است، ولی با استفاده از همین آثار محدود و نیز مستندات متنی روشن می شود حمام هایی که در این دوران ساخته شده اند نیز از الگوی سه بخشی پیروی می کنند. این پژوهش، پژوهشی تاریخی است و برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای- ترکیبی استفاده شده است و از آنجا که داده های استفاده شده، داده‌هایی کیفی هستند از روش تجزیه و تحلیل کیفی برای بررسی الگوی سه بخشی مورد نظر در دوران مختلف استفاده شده است.
نقش ملی گرایی و اسلام در ایجاد هویت مشترک ملت سازی در دوره پهلوی  و جمهوری اسلامی ایران
نویسنده:
اصغر پرتوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ملت سازی و ایجاد هویت سیاسی مشترک از موضوعات حائز اهمیت در جامعه شناسی سیاسی و نظریات توسعه است که برای جوامع در حال توسعه و از جمله برای ایران قرن بیستم از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. حل بحران هویت و ایجاد حس ملی واحد، اولین گام در توسعه اجتماعی و سیاسی و حرکت در جهت حل بحرانهای مشروعیت و مشارکت محسوب می شود. از آنجا که جامعه حال حاضر ایران دچار چنین چالشهایی است. به دنبال پاسخ به این سوال اصلی می باشیم که: ((هویت مشترک سیاسی و وفاق ملی ایران از مشروطیت به این سو چگونه شکل گرفته و چرا در برهه هایی از تاریخ معاصر دچار بحران شده است؟))مفروض ما این است که هویت ایرانی از دوره ساسانی و با توسل به مولفه هایی از قبیل سرزمین و مفهوم فرشاهی و ایرانشهر، اقوام همخونی ایرانی، زبان و دین مشترک توسط حاکمان ساسانی و به یاری مویدان زرتشتی پایه گذاری شد و تا دوره معاصر (نهضت مشروطیت) با فراز و نشیبهای بسیار و با تغییرات و جابجائیهایی در مولفه های متشکله آن، پیش آمد. پس از نهضت مشروطیت و به خصوص در دوره پهلوی تحت تاثیر شرایط خاص داخلی و بین المللی و در طی فرایند مدرنیزاسیون و سکولاریسم، ((ملت سازی)) با تکیه بر ناسیونالیسم متکی بر نژاد آریایی، زبان فارسی و تاریخ ایران باستان همراه با دین زدایی از جامعه، اولویت یافت. رسالتهای دوره پهلوی در سه محور شبه مدرنیسم، سکولاریسم و ناسیونالیسم خلاصه شد و براین اساس پایه دینی هویت ایرانی متزلزل گشت و ((ایرانیت)) در مقابل ((اسلامیت)) قرار گرفت. یکسو نگری در تبیین هویت ملی ایران وفاق اجتماعی را بر هم زد و دین زدایی از جامعه سبب واکنش طرفداران هویت دینی شد که در نهایت به صورت انقلاب اسلامی ظهور یافت. از سوی دیگر در دهه اولپس از انقلاب، تحت تاثیر ذهنیت شکل گرفته در دوره پهلوی و افراط گری های انقلابی، پایه ((ایرانیت)) جامعه تا حدی به سستی گرایید و منافع و افتخارات ملی (ایرانی) تحت الشعاع آرمانهای دینی قرار گرفت که این وضعیت نیز به دلیل یکسونگرانه بودن، وفاق اجتماعی را متزلزل ساخت. لکن از دهه دوم انقلاب به تدریج افراط گری های دین مدارانه رو به تعدیل نهاده و فرایندی شکل گرفته که درطی آن(ایرانیت) و (اسلامیت) به موازات هم مطرح می گردد و نوعی هویت ایرانی - اسلامی شکل می گیرد. لذا علت اصلی پدیداری بحران هویت در سطوح مختلف زندگی جمعی و تزلزل وفاق اجتماعی و ملی در برهه هایی از تاریخ معاصر ایران، اتخاذ راه حلهای یکسونگر در تبیین هویت ملی بوده است.
  • تعداد رکورد ها : 1668