جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 4286
تعـارض اتمیزم فیزیکـی با نظریـۀ ارسطویـی صـورت: نقـد راه‌حـل علامۀ طباطبایی
نویسنده:
علیرضا نوروزی ، مهدی عظیمی ، حسین نجفی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
اتمیان باستان اجسام را مرکّب از ذرّات بسیار ریز، غیر قابل مشاهده و نابسودنی به نام «اتم» می‌انگاشتند که هر جسمی به آنها تجزیه می‌شود. ارسطو در مقابل، تجزیۀ فیزیکی جسم را ردّ کرده، و به‌جای آن قائل به تجزیۀ متافیزیکی از ماده و صورت شد. بیشتر فلاسفه به راه ارسطو رفتند، درحالی‌که که فیزیک جدید با تحقیقات مبتنی بر مشاهده، جانب اتمیزم را می‌گیرد. این نوشتار درصدد صحت‌سنجی راه‌حلی است که علامۀ طباطبایی برای دفع تعارض مذکور بیان نموده است، و اینکه در فرض استحالۀ جمع میان دو نظریه، باید جانب کدام مکتب را گرفت. تحقیق حاضر با روش تحلیل مفهومی، گزاره‌ای و سیستمی به حلّ این مسائل می‌پردازد. به نظر می‌رسد راه‌حل علامه موجب تخریب و ناکارآمدی نظریّۀ «صورت» می‌شود. از نظر ارسطو، صورت، تمام حقیقت نوع است. لازمۀ این سخن آن است که صورت به سطح اتم، قابل فروکاهش نیست؛ زیرا هیچ اتمی به تنهایی تمام حقیقت جسم و بنیاد نوعیّت آن نیست؛ به عنوان مثال اتم یک «انسان» تمام حقیقت انسان را تشکیل نمی‌دهد.
صفحات :
از صفحه 205 تا 223
مقایسه تطبیقی تفسیر عرفانی امام‌خمینی(ره) و تفسیر علامه‌طباطبایی (با رویکرد عرفانی، کلامی و ادبی)
نویسنده:
حسن وهاب‌پور ، محمدحسین صائینی ، فرهاد ادریسی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
با توجه به شخصیت علمی، عرفانی و سیاسی حضرت امام خمینی­(ره) از یک سو و شخصیت علمی و عرفانی علامه طباطبایی از سوی دیگر، برآن شدیم که دیدگاه­های تفسیری این دو بزرگوار را به­صورت روش­شناسانه مورد واکاوی و بررسی قراردهیم. دعوت به قرآن و بازگشت به این کتاب آسمانی ، چیزی است که در تفسیر و دیدگاه­های این مفسران به­خوبی منعکس­شده­است. روش تحقیق مقاله، براساس نوشته­ها و سخنرانی حضرت امام دربارۀ سوره حمد بوده که به­صورت تطبیقی با المیزان، مورد بررسی قرارگرفته­است. با تبیین دیدگاه­های امام خمینی­(ره) و علامه طباطبایی، اولاً جامعیت تفسیری در اقوال ایشان و روش­مندی و قرآن­گرایی ایشان معلوم­گشته و ثانیاً اهمیت قرآن در جهت­دهی به زندگی اجتماعی و فردی این بزرگوارن روشن­می­گردد و در نهایت با اسلوب تفسیری مستنبط از آراء ایشان، می­توان به تفسیر دیگر آیات پرداخت. از دیگر نتایج مقاله می­توان به شناخت منهج، گرایش و صبغه تفسیری امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی اشاره­نمود که در تفسیر امام خمینی گرایش عرفانی به­وضوح دیده­شده ولی در تفسیر المیزان گرایش فلسفی مفسر ظهور و بروز دارد.
صفحات :
از صفحه 249 تا 266
داستان های قرآنی بین رئالیسم و نمادگرایی بررسی تطبیقی آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله
نویسنده:
پدیدآور: رونق فائق حمید البدراوی استاد راهنما: محمد طاهری استاد راهنما: مواهب صالح مهدی الخطیب
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عنوان تحقیق ما قصص قرآنی بین واقع گرایی و نمادگرایی است، بررسی تطبیقی بین آرای محقق محمد حسین الطباطبایی و محمد احمد خلف الله، سه فصل، فصل اول شامل مقدمه دو محور است که دانشکده ها هستند. و مفاهیم فصل دوم آرای دکتر احمد خلف و آرای علامه طباطبایی در واقع گرایی داستان قرآنی را نشان می دهد. واقع گرایی داستان از دیدگاه احمد خلف این است که قرآن کتاب تاریخ نیست، تاریخ از اهداف آن نیست و اگر به متن قرآنی بپردازیم و آن را یک متن ادبی بدانیم. نه تاریخی، از آنچه ما شبهه می دانیم و آنچه با شبهه است از ما دوری می کند و اگر آن را نوعی هنر و ادبیات بدانیم فارغ از واقعی بودن یا تخیلی بودن داستان ها، اما در استخراج می توان به آن تکیه کرد. ارزش‌های اجتماعی، اخلاقی و روان‌شناختی، آن‌گاه مانند ضرب‌المثلی است که تنظیم شده باشد و مخالف نباشد و به صدق ضرب المثل توجه نشود، اما اهمیت ضرب المثل در خطبه‌ها دیده می‌شود و بر این اساس داستان دینی یکی است. از رنگ‌های داستان‌های ادبی و آنچه برای داستان‌های ادبی اتفاق می‌افتد به دنبال آن است، حتی اگر این رویکرد را دنبال می‌کردیم، در را به روی کسانی که قرآن می‌خواهند و کسانی که آن را به دروغگویی متهم می‌کنند، می‌بستیم. داستان های وارد شده در آن را نباید حقایق و تاریخ پیامبران دانست.احمد خلف داستان ها را به دو دسته تاریخی، نمایشی و اسطوره ای تقسیم کرد.در مورد محقق معتقد است که قرآن کتاب تاریخی یا خیالی نیست. روزنامه عزیز و اینکه داستان قرآنی به دلیل اینکه جزء قرآن کریم است و آیینه واقعیت است درست و واقعی است و طبق موازین و قواعد تفسیری داستان ها را به بازنمودی و تاریخی تقسیم کرد. در مورد فصل سوم، نظر احمد خلف الله و علامه طباطبایی را در مورد نمادگرایی داستان قرآنی نشان دادم که از نظر احمد خلف الله، گفتمان روایی قرآنی با الگوهای هنری مبتنی بر ادبیات ادبی همراه بود. تصویری برای جلب توجه و تخیل گیرنده، اعمال و تجربیات روح انسان را به صورت صحنه های زنده و پر جنب و جوش به تصویر می کشد. هدف اساطیری این است که اهداف را به ذهن ها نزدیک کند که قرآن حاوی اسطوره ها و آنچه در آنها از دروغ است. حوادث خیالی، زیرا محتوای آن را در پرتو ذهنیت خرافی و ذهن بدوی آنها متوجه اعراب می کرد. این داستان ممکن است برای به تصویر کشیدن یک واقعیت روانی ارائه شود و برای مشرکان جنگ اعصاب بود - اینکه متن قرآن حاوی آزادی هنری است که به صداقت ذهنی یا به تصویر کشیدن واقعیات به شیوه ای صادقانه محدود نمی شود. اما متوجه می‌شویم که گاهی قرآن می‌گوید چه اتفاقی نیفتاده است و منابعی که داستان‌های قرآنی بر آن تکیه کرده‌اند، داستان‌هایی است. در مورد حقایق تکوینی مانند داستان آدم علیه السلام چون افسانه ای نیستند یکی از نتایج آن این است که داستان های قرآن را نمی توان در ژانر داستان های ادبی دسته بندی کرد، حتی اگر داستان های آن شامل داستان های ادبی باشد. فرمول های ادبی، چون متنی مقدس است که به دروغ نمی رسد، دارای ویژگی زبانی است که از محدودیت های زمانی و مکانی فراتر می رود.
مقایسه تحلیلی درباره اندیشه های اقتصادی و اجتماعی محمد حسین طباطبایی و فردریک هایک پیرامون عدالت
نویسنده:
پدیدآور: مهدی براتی؛ استاد راهنما: وحید مقدم
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
عدالت به ساده‌ترین مفهوم یا تعریفی که می‌شود بیان کرد اصلی است که مردم آنچه شایستگی آن را دارند دریافت کنند. عدالت موضوعی است که از مدت‌ها قبل ذهن و تفکر بسیاری از‌اندیشمندان را به خود مشغول کرده است موضوع عدالت در دهه‌ها و سال‌های اخیر به عنوان یک موضوع مهم برای بسیاری از‌اندیشمندان در حوزه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به حساب آمده است به طوری که در سال‌های اخیر‌اندیشه و دیدگاه‌های جدیدی در زمینه عدالت مطرح شده است (داداش پور، 1394). از زمان شکل‌گیری تمدن‌ها، شهر‌ها دارای چالش‌های فراوانی بوده‌اند که از مهمترین آن‌ها می‌توان به ناامنی، استثمار و دادن وعده‌های فرصت آزادی به ساکنان اشاره کرد. در تقابل با این چالش‌ها، بحث عدالت در مفاهیم اجتماعی وارد شد. اساس نظریه‌های عدالت اجتماعی بر این است که نابرابری اقتصادی و اجتماعی جامعه بر همه ارکان‌های جامعه تأثیر زیادی دارد و می‌تواند جامعه را به مرز فروپاشی برساند (هاروی ، 1998). در حال حاضر اصلی‌ترین بحران‌های که در جوامع بشری وجود دارد ریشه در نابرابری اجتماعی و نبود عدالت دارد چنانچه پیامبر اکرم (ص) هم در این مورد می‌فرماید که «ملک و سلطنت با کفر باقی می‌ماند ولی با ظلم پایدار نخواهد بود». اگر تفاوت میان فقیر و غنی زیاد شود در حدی که مردم احساس محرومیت نسبی و یا بی‌عدالت توزیعی نمایند در آن صورت نظام اجتماعی و اقتصادی و حکومتی دیر یا زود دچار انحطاط خواهد شد (رفیع پور، 1377). در دین اسلام هم بحث عدالت از نظر دور نمانده و تعداد 29 آیه از قرآن مستقیماً درباره عدالت نازل شده و حدود 290 آیه دیگر هم در مورد ظلم که ضد عدالت می‌باشد نازل شده است پس حدود یک بیستم از قرآن یا به طور مستقیم یا به طور غیر مستقیم به این بحث اشاره شده است (صیاد نژاد، 1385). قرآن در آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ »(حدید/25) هدف رسالت پیامبران را برپایی عدل و قسط دانسته و همه را به عدل و دادگری فرمان داده است و در آیه « وَلِکُلِّ أُمَّهٍ رَسُولٌ ۖ فَإِذَا جَاءَ رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ »(یونس/ 47) صراحتاً قضاوت عادلانه پیابران میان انسان‌ها را گوشزد می‌کند (فخر زارع، 1398). قرآن عدالت در حوزه اقتصاد و معشیت، را اصلی مهم می‌داند، یکی از بارزترین صورت‌هایش در حوزه مالی و اقتصادی تأکید کرده و با تعابیر مختلفی مانند آیه 85 سوره اعراف بدان امر کرده است. از اموری که از آن روایات فراوان می‌شود پیدا کرد اهمیت عمل به عدالت است و همه امامان به آن امر کرده‌اند. مفهوم واژه عدالت در سخنان و سیره امامان با واژه حق و آبادانی گره خورده است و هر زمان درباره عدالت صحبت کرده‌اند آنرا وسیله رسیدن به سعادت دنیا و آخرت شمرده‌اند. امام علی (ع) نه تنها در گفتار درباره عدالت سخن گفتند بلکه در سیره آن امام هم به وضوح دیده می‌شد که خود گویای اهمیت فراوان عدالت و جایگاه آن در اقتصاد اسلامی است‌ایشان در روایتی عدل را سبب حیات و مایه رفاه و نشاط جوامع می‌داند یا در روایتی دیگر می‌فرماید هیچ چیز همانند عدالت سبب آبادانی شهر‌ها نشد. امام صادق هم در روایتی عدالت را از آبی که انسان تشنه به آن دست می‌یابد شیرین‌تر می‌داند یا در حدیثی دیگر عدالت را از عسل شیرین‌تر، از مسک نرم‌تر، از مشک خوشبو‌تر می‌داند. (یوسفی، 1395). مهم و اساسی بودن عدالت باعث شده که‌اندیشمندان زیادی به این مسأله بپردازند. در دیدگاه شهید صدرعدالت شرط اولیه رشد ارزش‌های دیگر است نظریه عدالت اسلامی، با توسعه منظر ورود به مقوله توزیع، آن را در گستره وسیع توزیع ثروت، از توزیع منابع مادی تولید تا توزیع ثروت‌های تولید شده شامل می‌شود تا بدین جهت با نگرش فرایندی و فعال به دستگاه توزیع، ریشه نابرابری را به شکل بنیادین بزداید. شهید مطهری عدالت را به معنی ایجاد امکانات مساوی، موزون بودن، رعایت حقوق افراد و دادن حق ذی حق به او و رعایت استحقاق‌ها در افاضه وجود می‌داند با بررسی آثار شهید مطهری می‌بینیم که‌ایشان برای عدالت منشآ اخلاقی و فطری قائل هستند. در میان متفکران و اندیشمندان اسلامی بی گمان علامه طباطبایی نقش وجایگاه برجسته ای و مهمی داشته است. اثر ارزشمند و گران بهای ایشان به نام المیزان فی تفسیر القرآن طیف وسیع تلاش های فکری او در موضوعات و علوم مختلفی هم چون فلسفه، تفسیر، منطق و عرفان، ما را با فردی روبرو می کند که به ادعای بسیاری جامع علوم زمان خویش بوده است علامه طباطبایی عدالت را به عنوان یک فیلسوف مسلمان حد واسط زیاده کاری و کم کاری می داند (طباطبایی، 1371). و این امر بدان معناست که به هر موردی از امور همان چیزی داده شود که سزاوار آن است، نه کمتر و نه بیشتر (حسنی فر، 1396). ایشان چنین عدالتی را از جمله مبانی اخلاق برتر می داند همچنین می توان گفت که علامه عدالت اجتماعی را در یکسان بودن انسان ها از جهت استفاده از یکدیگر، برابری انسان ها در مقابل قوانین اجتماعی و رعایت مصلحت اجتماعی و وجود محدویت های متقابل تعریف میکند (طباطبایی، 1371). نقش عدالت از نگاه علامه آن است که به طور مداوم هر توانی را به همان عملی وا میدارد که شایسته آن است . از دیدگاه علامه طباطبایی عدالت اجتماعی نجات دهنده انسان از اسارت استخدام و استثمار است و مهم ترین چیزی است که اجتماع انسانی را استوار و برقرار می کند چون سعادت شخص انسان بر صلاح ظرف اجتماعی که در آن زندگی می کند مبتنی است، بسیار سخت و دشوار است که فردی در جامعه فاسد، سعادتمند و رستگار شود بدین معنی که عدالت اجتماعی به برقراری و استواری جامعه می انجامد و استواری و اصلاح جامعه شرایط لازم را برای سعادت انسان فراهم می کند (طباطبایی، 1371).
مطالعه تطبیقی عصمت انبیاء و گستره آن در تفسیر المیزان طباطبایی و تفسیر فخر رازی
نویسنده:
پدیدآور: الهام رومیانی استاد راهنما: فاطمه قلاوند استاد مشاور: زهرا قلاوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
یکی از مسائل مهم و بنیادی در حوزه تفکر کلامی مسئله عصمت انبیاء و ائمه (ع) بوده که علمای اسلامی هر یک به نوبه خود، به این امر مهم پرداخته‌اند، و با رفع شبهات وارده بر عصمت انبیاء وتبیین آیاتی که مبین صدور سهو و گناه از پیامبر است، وحی و گفتار و سیره این پیشوایان الهی را استوارترین راه هدایت، برای جامعه بشری معرفی نموده‌اند. این نوشتار با روشی توصیفی-تحلیلی و استفاده از منابع کتابخآن‌های در چهار فصل به بررسی مباحث مختلف در حوزه عصمت پرداخته است. علّامه طباطبائی معتقد است که «عصمت» ریشه در علم دارد و علم صورت حاصل در نفس است، حال آن که در مذهب شیعه و بر اساس آموزه‌های دینی، «عصمت» گستره وسیعی دارد و حجت الهی از بدو ولادت معصوم است و علاوه بر گناه و خطا، از سهو و نسیان نیز مصون است. در نتیجه به نظر می‌رسد سخن علّامه طباطبائی رحمه‌الله، با عقیده شیعه امامییه درباره عصمت قابل جمع نیست و سخن ایشان سهو و نسیان را در بر نمی‌گیرد. از نظر فخر رازی، ضروری است که پیامبران بعد از بعثت معصوم باشند. در عین حال، او عصمت قبل از بعثت را برای پیامبران لازم نمی‌داند. او معتقد است که پیامبران به صورت عمد گناه کبیره انجام نمی‌دهند، اما صدور گناه کبیره از آنان به صورت سهوی امکان دارد. او گستره عصمت انبیا را در چهار مسئله اعتقاد، تبلیغ و رسالت، احکام و فتاوی و افعال و سیرت می‌داند. او با تکیه بر برخی مبانی، مثل جبرانگاری عصمت؛ دلایل عقلی، مثل بداهت عقل؛ و دلایل نقلی، مثل آیه 23 سوره جن، عصمت انبیا را اثبات کرده است. همچنین او به شبهاتی که در این خصوص با توجه به برخی از آیات قرآن مثل آیه 87 سوره انبیا جلوه کرده پاسخ داده است.
الآثار التربویه للقول بالمعاد من منظور العلامه الطباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: کاظم وحید خلف وطیفی استاد راهنما: محسن داودآبادی فراهانی استاد مشاور: محسن داودابادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
«باور به معاد» یکی از مهمترین باورهای دینی پس از اعتقاد به توحید می باشد. باور به زندگی در جهانی پس از این دنیا و حیات دوباره فطری بوده و در تعالیم انبیاء و ائمه معصمومین(ع) قرار داشته است. باور به معاد و معادباوری تاثیراتی بر تربیت فردی و اجتماعی هر انسانی دارد. باور به این امر دینی تاثیرات سازنده و مثبت در زندگی فردی و اجتماعی ایجاد می کند و باعث فراهم سازی تربیتی سازنده می شود. علامه طباطبایی بیانات بسیاری پیرامون معاد و معادباوری نگارش نموده اند و از ایشان در این زمینه کتاب های زیادی چاپ شده است. هدف از این تحقیق بررسی آثار تربیتی معادباوری از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) با تاکید بر تفسیر المیزان می باشد که تاثیرات تربیتی معاد در ساحتهای مختلف عبادی، اقتصادی و سیاسی- اجتماعی تشریح شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که آثار اعتقاد به معاد در ساحت تربیت عبادی شامل مواردی مثل افزایش تقوا، جلوگیری از غفلت و ... و در ساحت تربیت اقتصادی شامل کمک به فقرا و عدم حرص و ... و نیز در ساحت تربیت اجتماعی- سیاسی شامل عدالت اجتماعی و مسئولیت پذیری و ... می شود.
بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی و متولی الشعراوی
نویسنده:
پدیدآور: کوثر المحنه استاد راهنما: روح الله محمدی استاد مشاور: روح الله محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
تشریح ابعاد مسأله، بیان ضرورت، کاربرد و هدف آن) علوم قرآنی، علومی است برای فهمیدن و شناخت هرچه بیشتر و دقیق‌تر قرآن، از این جهت می توان ضرورت وفایده بحث در علوم قرانی را مطرح کرد که تا این مسئله به طور کامل شناخته نشود وکلام الهی بودن قران اثبات نگردد پیگیری محتوای این معجزه الهی خالی از اشکال نیست. به همین خاطر شناخت دقیق این علوم برای هر مفسر ومحقق قرانی لازم است. باید به این نکته اشاره کرد که از همان ابتدای نزول قران بحث درباره قرآن کریم و شناخت مسایل مختلف پیرامون آن در طول تاریخ توسط بزرگان و دانش پژوهان مطرح بوده که ثمره ی انها اثار گران بهایی است که به یادگار مانده است. این موضوع توجه ویژه قران پژوهان فریقین -اعم از دانشمندان علوم قرانی ومفسران -را به خود معطوف داشته واز جهات مختلف دارای اهمیت واعتبار است. به طوری که از قرون اولیه اسلامی ،مفسران ودانشمندان مسلمان به تحقیق در وجه اعجاز قران همت گمارده و وجوه مختلفی را با مصادیق وشواهد قرانی ذکر کرده اند .بعضی از این وجوه بر جنبه های لفظی وبلاغی تاکید دارد همانند: فصاحت وبلاغت ،اسلوب ونظم وبرخی دیگر به جنبه های معنوی همچون : اشتمال بر معارف وحقایق عالی وهدایت وراهبری بشر. از انجا که در مساله وجوه اعجاز قران آراء ونظرات گوناگونی وجود دارد تا آنجا که برخی تنها یک وجه را پذیرفتند وبرخی دیگر تا هشتاد ویک وجه ذکر کرده اند در این میان می توان به دو اندیشمند بزرگ ومعاصر شیعه علامه طباطبایی که تفسیر المیزان ایشان از جمله مهمترین منابع پژوهشگران عرصه دین و به گفته ی برخی دایره المعارف بزرگ شیعه وحتی اسلام است. و دیگری سنی اشعری مذهب متولی الشعراوی که در پرتو ارائه بحث های توضیحی قران، به مباحث ادبی ولغوی مانند بقیه تفاسیر نمی پردازد، اشاره کرد. هر یک از این دو بزرگوار مفصل در این بحث دامنه دار وکهن قرآنی قلم زده و ارائه نظر داشتند. علامه مفصل ذیل آیات مربوط به اعجاز در تفسیر المیزان و شعراوی علاوه ذیل آیات در تفسیرش، کتابی مستقل در باب اعجاز با عنوان معجزه القرآن در 10 جلد بحث کرده اند. البته بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی با تکیه بر نظرات علامه در تفسیر المیزان کتابی با عنوان اعجاز قرآن به رشته تحریر درآورده است. از این رو می توان گفت که هر یک کتابی مستقل در بحث اعجاز قرآن نگاشته اند که حاوی نظرات ایشان درباره ابعاد مختلف اعجاز قرآن است. علامه طباطبایی به عنوان دانشمند و مفسر نوگرا که بنای استوار تقسیر قرآن به قرآن را احیا و بازسازی کرد و دیگری متولی الشعراوی در اهل سنت که در تفسیر ساده و روان قرآن سرآمد است. این گزینش شاید بتواند از دید دو مفسر با گرایش های متفاوت اعجاز را تشریح نماید. با توجه به این که هنگام بررسی اراء اندیشمندان تطبیق و مقایسه، کاری بس ارزشمند و سود بخش است واز انجا که در برخی نقاط افتراق ودر برخی نقاط اشتراک سبب شناسایی گزاره های جدید می گردد. از این رو، این پژوهش در پی آن است که با رویکرد مقایسه ای به بررسی تطبیقی وجوه اعجاز قران از دیدگاه این دو مفسر بپردازد.
انگیزش اخلاقی از نگاه سید محمدحسین طباطبایی
نویسنده:
پدیدآور: امیرحسین کافی کنگ استاد راهنما: علی اکبر عبدل آبادی استاد مشاور: محسن جاهد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در فلسفه اخلاق یکی از مسائل مهمی که مطرح شده است انگیزش اخلاقی (moral motivation) است که از مسائل جدید اخلاقی است . انگیزش اخلاقی به فرآیند شکل‌گیری انگیزه و عوامل و موانع آن برای برانگیختگی به فعل اخلاقی می‌پردازد و جایگاه هر یک از آن عوامل و موانع را در شکل گیری انگیزش اخلاقی معین می‌کند . (نصیری، منصور"جستارهایی در روانشناسی اخلاق" 1384، صص 28 و 29) انگیزش اخلاقی، از مسائل اساسی درباره اخلاق است که با مسائلی از قبیل قصد، میل، باور، اراده، فضیلت، خصوصیات منشی و استقلال اراده پیوند خورده است و به اینچنین مسائلی که با انگیزش اخلاقی ارتباط دارند عمدتا در روانشناسی اخلاق و گاهی هم در اخلاق هنجاری پرداخته می‌شود (رحمتی، سجاد ، کاوندی، سحر ، جاهد، محسن " انگیزش اخلاقی از دیدگاه فخر الدین رازی"1399، ص 2) . در جهان اسلام نیز متفکران سرشناسی به مسأله انگیزش اخلاقی پرداخته‌اند که از جمله آنان سیّد محمّدحسین طباطبایی بوده است . ایشان به عوامل بسیاری در موضوع انگیزش اخلاقی قائل‌اند که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم . ما در این پژوهش قصد داریم علاوه بر بررسی عوامل و موانع انگیزش اخلاقی به ساختار و مدل انگیزش اخلاقی از منظر علامه طباطبایی نیز بپردازیم . در این باره می‌توان پرسید که آیا مولفه‌های انگیزش اخلاقی صرفا درونی اند یا بیرونی یا اینکه ترکیبی از مولفه های درونی و بیرونی اند ؟ آیا طباطبایی در ساختار انگیزش اخلاقی فقط به مولفه های شناختی توجه کرده است و معتقد است که باور های اخلاقی شرط لازم و کافی برای انگیزش اخلاقی هستند ؟ آیا ساختار انگیزش اخلاقی از نظر او صرفاً یک ساختار معرفتی است یا اینکه دارای یک ساختار غیر معرفتی مربوط به احساسات، عواطف و هیجانات است ؟ آیا صرف میل به عمل اخلاقی به انگیزش اخلاقی منجر می‌شود ؟ آیا از نظر طباطبایی ساختار غیر معرفتی انگیزش اخلاقی معطوف به خواسته‌ها و نیازها (مولفه‌ های ارادی) است یا اینکه وی ساختار انگیزش اخلاقی را مرکب از مولفه‌ های معرفتی و غیر معرفتی می‌داند؟ پس از مشخص شدن ساختار به عوامل و موانع انگیزش اخلاقی می‌پردازیم که در این راستا به پاسخ های احتمالی نیز رسیده ایم و عوامل و موانعی را برشمردیم . -1-یکی از عوامل انگیزش اخلاقی که طباطبایی به آن پرداخته است، مقبولیت و تایید اجتماعی است . این عامل در نظر علامه طباطبایی دارای ارزش کمتری نسبت به بقیه عوامل است اما آن را کمک کننده به عمل اخلاقی نیز می‌داند . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 2-عامل دوم از نظر طباطبایی وصول به آسایش اخروی است . انسان می‌تواند با داشتن امید برای رسیدن به پاداش بهشت یا بیم از عذاب دوزخ، روی به سوی عمل اخلاقی بیاورد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 3-یکی دیگر از عوامل، امیال طبیعی و لذت ناشی از ارضای این امیال است. به عقیده علامه انسان به طور طبیعی(فطری) به سوی اعمال اخلاقی میل دارد و انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد و این خود برانگیزاننده انسان به سوی عمل اخلاقی است . (طباطبایی، محمدحسین"اصول فلسفه و روش رئالیسم" جلد دوم، ص185 ) به نقل از مقاله (دهقان، رحیم" بررسی تطبیقی ابعاد انگیزش اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و فینیس" 1396 ص 4) 4-عامل دیگری که علامه طباطبایی به آن می‌پردازد و آن را با ارزش تر از سایر عوامل میداند، جلب محبت(رضایت) الهی است . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، ص 184 ) 5-از جمله عوامل دیگر، کمال‌گرایی، خداگرایی، شخصیت و منش تقوا محور و الگوهای درست اجتماعی را می‌توان نام برد . (وجدانی، فاطمه، همان منبع، صص 183 و 185 ) موانع انگیزش اخلاقی در نظر علامه طباطبایی به شرح زیر است . 1_از مهم‌ترین موانع جهل است که یکی از شایع ترین موانع انگیزش اخلاقی است . جهل انسان نسبت به عمل اخلاقی میتواند مانع از برانگیختگی وی به عمل اخلاقی گردد . (شمسی، محمد‌مهدی و همکاران"تبیین علل ضعف‌های اخلاقی در اندیشه علامه طباطبایی و مک ناتن" 1399، صص 5 و 6 ) 2-مانع دیگر انگیزش اخلاقی، لذت است که گویا این مورد هم مانع و هم عامل در انگیزش اخلاقی است بدین معنا که، انسان از ارضای امیال خویش لذت میبرد اما همیشه ارضای امیال انسان اخلاقی نیست و این عقل است که باید معیاری برای آن بیاورد تا به سوی عمل اخلاقی برانگیخته شود و علامه این معیار را رضایت خداوند مطرح می‌کند . ( دهقان، رحیم، همان منبع صص3_6 ) 3_مانع سومی که در آثار علامه دیده می‌شود ضعف ایمان است، ایشان ایمان را یک عمل ارادی و معرفتی می‌داند که با تسلیم قلبی در برابر خدا، خضوع و محبت همراه است. در واقع ایمان شامل همه مولفه‌های زیست اخلاقی از قبیل معرفت، اراده، عواطف و ملکات است . بنابراین ضعف در ایمان به خدا را نیز می‌توان مانعی برای انگیزش اخلاقی دانست . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 8 و 9 ) 4_از جمله موانع دیگر، هوای نفس، ضعف اراده وحب دنیا را می‌توان نام برد که علامه طباطبایی مفصلا به آنها پرداخته است . ( شمسی، محمد‌مهدی و همکاران، همان منبع، صص 7 و 8 ) بعد از روشن شدن ساختار و عوامل و موانع انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی، ما می‌توانیم به تناسب مدل های انگیزش اخلاقی موجود، نوع مدل انگیزش اخلاقی از نظر او را نیز مشخص کنیم . 1-مدل انگیزش اخلاقی معرفت‌گرایانه 2-مدل انگیزش اخلاقی احساس‌گرایانه 3-مدل انگیزش اخلاقی ابزار‌گرایانه 4-مدل انگیزش اخلاقی شخصیت‌گرایانه Doris, John . M" The Moral Psychology Handbook" 2010, P.74.75.76.77) ) که پاسخ احتمالی ما در رابطه با مدل انگیزش اخلاقی از نظر طبطبایی، مدل شخصیت گرایانه است . دلایل ما برای انجام این پژوهش بدین گونه است، 1- در پژوهش های موجود، پژوهشی درباره انگیزش اخلاقی از نظر طباطبایی که جامعیت داشته باشد، موجود نیست 2-پرکننده شکاف میان نظر و عمل، مبحث انگیزش است . و ما تصمیم گرفتیم پژوهش خود را به موضوع انگیزش اخلاقی از نگاه طباطبایی اختصاص دهیم .
وعظ و ارشاد در احکام مطرح شده در سوره نور؛ مطالعه تطبیقی در تفسیر علامه طباطبایی و فخرالدین رازی
نویسنده:
پدیدآور: زینب علی اسماعیل اسماعیل ؛ استاد راهنما: محمد مرادی ؛ استاد مشاور: علی عباس آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
سوره مبارکه نور، بیست و چهارمین سوره قرآن کریم و یکی از سوره های مدنی است و در جزء هجدهم قرآن کریم قرار گرفته است. وجه تسمیه این سوره به دلیل تکرار کلمه نور(هفت مرتبه) و ذکر آیه نور در این سوره می باشد. بسیاری از آیات شریفه در سوره مبارکه نور با هدف بیان احکام شرعی با لسان موعظه و ارشاد بیان شده است و به همین دلیل می توان سوره مبارکه نور را یکی از سوره های مهم در این زمینه دانست. اگر به سوره نور رجوع کنیم، می بینیم که وعظ و ارشاد در آن سبک خاصی به خود گرفته است، بدان صورت که از طریق آیاتی که احکام شرعی را در زمینه های مختلف ارائه می دهد تجلی یافته است و در تبیین مفاد آن احکام و توضیح آنها نقش بسزایی داشته است. هر بیننده ای که به قرآن به شکل عام و به سوره نور به شکل خاص بنگرد میتواند مفهوم موعظه، اهمیت آن، فواید آن و اسباب اقامه آن بر هدایت کامل که به منظور تبیین احکام شرعی موجود در این سوره گنجانده شده را درک کند. بر این اساس در این پایان نامه حول محور دلالت آیات وعظ و ارشاد در تبیین احکام موجود در سوره نور با تمرکز بر تفسیر علامه طباطبایی ره و فخرالدین رازی بحث میشود. اهمیت پژوهش حاضر در آن است که به موضوعی بسیار حساس و مهم می پردازد چرا که مانند تار مویی در مرز ایمان و کفر می باشد و به موضوعی مهم و ضروری از نظر دینی و اجتماعی در زندگی ما، به ویژه در عصر حاضر که عمل بر اساس آیات قرآن کمرنگ شده تبدیل شده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی استقرایی و سپس رویکرد تحلیلی قیاسی با بررسی دلالت الفاظ و سیاق، معانی، مفاهیم و گفته های صاحب نظران و مفسران انجام شده است. از مهم ترین نتایجی که در پژوهش حاضر بدان رسیدیم این است که همه مردم شایستگی تبلیغ و ارشاد جامعه را ندارند، بلکه این امر منحصر به گروهی از علما است و حق واعظ این است که برای خردمندان فرصتی داشته باشد تا از آنها نقل کرده و از ایشان بهره مند شود و فرصتی برای عوام داشته باشد، تا از آن فرصت برای یاد گرفتن از او استفاده کنند. از دیگر نتایج رساله آن است که اشاعه کارهای زشت انواع گوناگونی دارد مانند نشر اکاذیب، تهمت و تکرار آن، ایجاد مراکز یا وسایلی برای به وجود آوردن فساد و ترویج آن، همچنین نابود سازی حیا از راه ارتکاب گناهان در اماکن و انظار عمومی.
بحث تطبیقی حقیقت نفس و روح از دیدگاه علامه طباطبایی و ابن قیم جوزی و پیامد های اعتقادی آن
نویسنده:
پدیدآور: محمد علی کامران استاد راهنما: مصطفی عزیزی علویجه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت نفس بر دانش و تلاش عملی انسان مقدم است. در روایات معصومین(ع) معرفت نفس انسان را به شناخت خداوند متعال می رساند. ما در این تحقیق متواضع نشان می دهیم که تعریف نفس چیست و روح چگونه است و فلاسفه در این باره چه گفته اند و جایگاه و نظر علامه طباطبایی و ابن قیم جوزیه را می شناسیم. و اینکه ابن قیم جوزیه به عنوان یکی از پیشگامان سلفیه او نفس را تعریف می کند که روح انسان جسمی لطیف است که اعضای آن در تمام اجزای بدن وجود دارد. ابن قیم از نظر روش شناسی بر روش شناسی نقل و نیز بر فهم سلف صالح تکیه دارد. او به نقد استدلال های فلاسفه درباره تجرد نفس می پردازد و دلایلی برای تجسم روح ارائه می کند. و اینکه علامه طباطبایی از پیشگامان حکمت متعالیه است و دیدگاه ایشان دیدگاه مکتب جعفری را ارائه می کند. و خداوند انسان را چون آفرید مرکب از دو جزء و مرکب از دو جوهر یک جوهر جسمانی و یک جوهر مجرّد که نفس و روح است آفرید و تا زمانی که دنیوی است غیر قابل تفکیک و همراه هستند. زندگی ادامه دارد، سپس بدن می میرد و روح زنده از آن جدا می شود.
  • تعداد رکورد ها : 4286