جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 192
بررسی مشترکات مثنوی و نیمه دوّم غزلیّات شمس
نویسنده:
فاطمه صیامی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مثنوی، اثری تعلیمی و غزلیّات شمس، اثری غنایی است امّا چون این هر دو اثر، در زمانهایی نزدیک به هم یا همزمان از یک ذهن تراوش کرده اند و زمینه های روحی، فکری و عاطفی مشترکی دارند، طبیعی است که با هم مشترکاتی داشته باشند.زبان و محتوای مثنوی نسبت به غزلیّات ، روشن تر و به فهم خواننده نزدیک تر و به لحاظ جنبه تعلیمی اش، منسجم تر است، از این رو در این تحقیق اساس استخراج موضوعات و مدخلهای اصلی قرارگرفته و غزلیّات به تبع آن مطالعه شده است.این پایان نامه، مشترکات اندیشه و عرفان مولانا را در این دو اثر در بر می گیرد.مدخلهای اصلی عبارتند از: اتّحاد جان اولیا، انسان کامل، پیامبر اکرم، تجلّی، جبر و اختیار، خدا و انسان، دل، دنیا، ریاضت، سماع، طلب، عشق، عقل، فقر، قضا، می عشق، نفس، نیستی.مهمترین موضوع مشترک بین مثنوی و غزلیّات شمس، مقوله عشق و خداشناسی می باشد، عشق در این دو اثر عرفانی همه جا حضور دارد از عشق انسانی گرفته تا عشق الهی و تمامی مسائل و موضوعات با محوریّت خدا طرح شده و نهایتاً به او ختم می شود.در واقع هدف مولانا و مطلوب او در این دو اثر عرفانی چیزی جز وصال به عشق حقیقی و عرفان نبوده است، آنهم نه عرفان نظری بلکه عرفان عملی.
بررسی مقایسه‌ای عنصر نور در مثنوی و مهم‌ترین آثار عرفانی ادبیات فارسی (از آغاز تا قرن نهم هجری قمری)
نویسنده:
اختیار بخشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این پایان‌نامه، به بررسی جایگاه عنصر نور در جهان‌بینی عرفانی مولوی و مقایسه آن با مهم‌ترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی پرداخته‌ایم. رویکرد اصلی ما در این رساله رویکرد الگومدار بوده‌است و با این رویکرد جایگاه و نقش الگوهای بصری و نورمدار را در شکل‌گیری جهان‌بینی عرفانی مولوی و صوفیان بزرگ تبیین کرده‌ایم. این رساله به دو فصل تقسیم می‌شود. در فصل اوّل، به بررسی عنصر نور در مثنوی و آثار مولوی پرداخته‌ایم و در دوّمین فصل، جایگاه عنصر نور را در مهمّترین آثار صوفیانه ادبیّات فارسی برکاویده‌ایم. در بخش اوّل از فصل نخست، به بررسی عنصر نور از دیدگاه هستی‌شناسی و در بخشِ دوّم، به بررسی کارکردهای مهمّ آن و در بخشِ سوّم به بررسی جایگاه و نقش این عنصر از منظر معرفت‌شناسی پرداخته‌ایم. در بخشِ هستی‌شناسی نور، به مباحثی مثلِ وحدت نور، پاکی نور، پارادوکسیکال‌بودنِ نور ، بساطت نور، پنهان‌بودن نور، بازگشت نور به اصل خود و جایگاه نور در نظام تبدیل و تکامل معنوی انسان پرداخته‌ایم. دربخشِ کارکردهای نور، مهم‌ترین کارکردهای هستی‌شناختی و معرفت-شناختی عنصر نور را تبیین و تشریح کرده‌ایم. در بخشِ معرفت‌شناسی نور، به بررسی وابسته‌ها و همبسته‌های عنصر نور مثل ِ آیینه، روزن، انعکاس، صیقلی‌کردن آیینه وجود برای انعکاس نقشهای غیبی و حصول معرفت عرفانی و سرشت تابشی- انعکاسی معرفت عرفانی و عناصر مهمّی چون فراست ایمانی، معرفت حسّی عرفانی با حواسِّ باطنی و تمییز و مراتب و درجات آن پرداخته‌ایم. در فصل دوّم، این عنصر را در آثاری چون کشف‌المحجوب علی هجویری، تمهیدات عین‌القضات همدانی، گلشن راز شیخ محمود شبستری، کتاب الانسان الکامل عزیزالدّین نسفی، مرصادالعباد نجم‌الدّین رازی، حدیقه‌الحقیقه سنایی، اسرارنامه عطّار نیشابوری ، کشف‌الاسرار و عُدّه‌الابرار رشیدالدّین میبدی و مشکاه لانوار امام محمّد غزّالی بررسی کرده و وجوه تشابه و تفاوت آرای این عرفا را با مولوی تبیین کرده‌ایم.نتیجه کار نشان می‌دهد که مولوی بیشتر به جنبه‌های معرفت‌شناختی نورتوجّه می‌کند. او نورِ خدا را ذاتِ بصیرت و معرفتِ عرفانی و عامل اصلی تبدیل و تکاملِ معنوی انسان می‌شمارد. تکرار بیش از هفتصد بار کلمه نور و مشتقّات آن در مثنوی نشان می‌دهد که جایگاه نور در عرفان او در مقایسه با صوفیان دیگر محوری‌تر است. عنصر نور در کانون توجّه مولوی بوده-است و علاوه بر بهره‌گیری از این عنصر در تشریح چگونگی فنای صوفیانه، همچنین از آن در توصیفِ ماهیّت و درجات بصیرت و معرفت عرفانی و مباحثِ مربوط به آن بهره‌برده‌است. مولوی در اشعار و جملات متعدّدی در مثنوی، دیوان شمس تبریزی، فیه ما فیه و مکتوباتش به جایگاه و نقشهای عنصر نور در خداشناسی، هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی معنوی پرداخته‌است.
تعلیم و تربیت فرزند در ادب فارسی تا قرن ششم هجری
نویسنده:
رضا ابراهیمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از موضوعات کلیدی در اشعار و نوشته های بعضی از شعرا و نویسندگان،بحث تربیت فرزند می باشد،که از کهن ترین متون ادبی مثل درخت آسوریک به این موضوع توجه شده و بیشتر تمرکزاین گونه شعراونویسندگان به علم اندوزی،دینداری و پرورش قوای بدنی کودک منحصر بوده است. تربیت فرزند تا آنجا ارزش و اهمیت دارد که بدانیم؛ عامل سقوط و انحطاط برخی ازجوامع را مربیان و معلمان آن جامعه می دانندوعامل انتقال میراث فرهنگی و احیای مبانی عقیدتی را معلم دانسته اند.توجّه به دانش،امانت داری،پرهیز از اسراف و تبذیر،نگهداری میراث پدر و دوری کردن از دوستان ناباب و مهارتهای ورزشی و بدنی از اهم تعالیمی است که مربیان و پدران به دانش آموزان و فرزندان خود آموخته اند.این نویسندگان ، به فرزند خویش راه و رسم زندگی را خوب آموخته اند ونیکو سخنی را کلید در گنج حکمت می دانند .و به فرزند توصیه می کنند که از این سرمایه ی عظیم بهره گیرد،زیرا خودشان برای کسب و بدست آوردن آن زحمات فراوانی کشیده اندودر صورت بهره گیری از گنج حکمت ،مورد تحقیر دنیا قرار نمی گیرند. آنان ،به صراحت به فرزند خود گوشزد میکنند که به دنبال علم دین و طب بروند.و بدنبال کار و تلاش باشند زیرا نژاد سودی ندارد و دشمن دانا را بهتر از دوست نادان می پندارند.. در نصیحتهای آنهانکات برجسته زیر دیده می شود:1- خداشناسی 2- هنر آموزی 3- بلند همتی
تحلیل مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسرو
نویسنده:
لطیف درویشی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دیوان اشعار ناصرخسرو از جمله آثاری است که همه ی ابعاد آن به تمامی پژوهش نگردیده است ؛ از جمله موضوعهایی که مورد بررسی قرار نگرفته یا بگونه ای محدود وگذرا مطرح شده است ، موضوع « مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسرو »است ، بنابراین هدف این تحقیق ارائه تصویری جامعاز مضامین اخلاقی دیوان ناصر خسرو است . به عنوان درآمدی بر مباحث تحقیق ابتدا در فصل اول به اختصار در خصوص مبانی علم اخلاق و مفاهیم کلی آن و عمده مکاتب اخلاقی ، اهمیت، اهداف ، پیشینه و روش تحقیق توضیحاتی ارائه شده است . سپس در فصل دوم به منابع اخلاقی ناصرخسروکه عبارتند از افکار و احوال بزرگان ایران باستان ، اقوال فلاسفه و حکما ، متون دینی ، روش صوفیه و زهاد اسلام و تعالیم مذهب اسماعیلیه اشاره شده است .ودر فصل سوم فلسفه اخلاقی او و اصول آن که شامل خودشناسی ، خداشناسی ، دانایی محوری ، خردگرایی، معاد شناسی ، دنیا شناسی ، و ... بیان گردیده است . در فصل چهارم استفاده از آیات قرآنی و مفاهیم مذهبی، بیاناستدلالی ، بیان انتقادی ، بهره گیری از آرایه های ادبی چون تشبیه ، تلمیح ، انواع جناس، تضاد، توازن، ارسال مثل و مراعات النظیر ،استفاده ار روشمقایسه ، بیان رزمی و استفهام به عنوان روش ناصرخسرو در بیان آموزه های اخلاقی شمرده شده است .در فصل پنجم به تحلیل مضامین اخلاقی در دیوان ناصرخسروو ذکر شواهدی از هر مضمون اقدام شده است . و در فصل ششم (نتیجه گیری) بیان گردیده که ناصرخسروبه عنوان مبلغ اسماعیلیه یکی از روشهای اصلاح جامعه خود را آگاهی بخشی و تبیین فضایل و رذایل اخلاقی می داند ، و به همین منظور در اکثر قصاید خود ضمن تاکید بر دانش اندوزوی و خردگرایی مخاطب را به کسب فضایل و دوری از رذایل تشویق و ترغیب نموده است .
بررسی ارکان جهان‌بینی تصوف در کشف‌المحجوب هجویری و رساله‌ی قشیریه
نویسنده:
اکرم نیکوکار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
از آن جایی که متون عرفانی در ادبیات ما جایگاه ویژه ای دارند و در این میان آثار ارزشمندی چونرساله ی قشیریّه و کشف المحجوب هجویری ، از مهم ترین متون قرن چهارم و پنجم هجری به شمار می آیند. به خصوص رساله ی قشیریّه که منبع مهمّی در تدوین سایر کتب از جمله کشف المحجوب هجویری بوده است. بنابراین، این پژوهش به«بررسی ارکان جهان بینی تصوّف در کشف المحجوب هجویری و ترجمه ی رساله ی قشیریّه» اختصاص یافت . در این پژوهش نخست به معرفی مولّفان این دو اثر پرداخته ایم ، سپس در فصل دوم به صورت اجمالی به بررسی عرفان و تصوّف اشاره ای کرده ایم و در نهایت در فصل آخر به بررسی ارکان تصوّف در این دو اثر پرداخته و آن ها را با یکدیگر مقایسه کرده ایم.هجویری و قشیری هر دو به جنبه های عرفان عملی پرداخته و کمتر به عرفان نظری توجّه داشته اند. هجویری در کشف المحجوب به مسائل عرفانی بیش تر از قشیری اشاره نموده، حتّی در برخی موارد به نقد نظریّات سایرین نیز همّت گماشته است. در حالی که قشیری اکثراً تنها به نقل قول سایر عرفا بسنده کرده و تحلیل های او در این اثر کمتر به چشم می خورد.
بازتاب گفتار و کردار مشایخ صوفیه در مثنوی و آثار منثور مولانا
نویسنده:
مرجان نوروزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
متون عرفانی از ارکان ادبیات فارسی است که مبخش عمده ای از ادبیات فارسی را به خود اختصاص داده‌ است. مولانا یکی از درخشان‌ترین چهره‌های ادب عرفانی است و در مسیر رسیدن به این مرتبه، وامدار افکار وگفتار مندرج در آثار عرفانی پیش از خود است. هر شاعر یا عارف متأخر در بطن یک سنت فکری اثر خود را می‌آفریند و به نوعی وارد گفت‌گوی منطقی با گذشتگان می‌شود. متونی که از ابزار شناخت عرفانی بهره می‌گیرند به هم نزدیک‌اند. آثار مولانا نیز از متونی است که بر گفتمان‌های عرفانی بنا شده است؛ حجم زیاد تلمیحات و اشارات داستانی، آیات و احادیث، سخنان مشایخ صوفیه، مضامین و درون مایه و حتی تصاویر شعری گرفته‌شده از ادب فارسی و عربی و...همه حاکی از تعاملات چشمگیر بینامتنی در آثار مولاناست. در این پژوهش اقوال و کرداری که در مثنوی و آثار منثور مولانا بازتاب داشته‌اند در سه حوزه انسان شناسی، معرفت شناسی و خداشناسی دسته بندی و تحلیل شده و به ریشه‌های تأثیر پذیری و شیوه‌های بهره‌گیری مولانا ازکلام مشایخ اشاره گردیده است. همچنین تفاوت نگرش مولانا نسبت به مشایخ قبل از خود دربرخورد با اندیشه های واحد تحلیل شدهکه در آثار عارفان قبل از او نمود داشته بیان می شود. دسته بندی و بررسی گفتار و کردار مشایخ در این سه حوزه خود به نتایج جدیدی منجر گردید؛ از جمله این‌که بیشترین حجم استفاده مولانا از اقوال و افعال دیگر صوفیان در حوزه انسان شناسی قرار می‌گیرد. همچنین بررسی شیوه‌های بهره‌گیری مولانا از اقوال و افعال نشان داده می شود. بسامد نوع استفاده از اقوال و افعال در هر اثر متفاوت است و مولانا در مثنوی نسبت به کتب منثورش در افزودن اندیشه‌های خود به گفتار و کردار مشایخ و گرفتن نتایج خاصی که مورد نظرش بوده موفق‌تر بوده است. به نظر می‌رسد ریشه این تفاوت، تأخر زمان سرایش مثنوی نسبت به آثار منثور، نیز تفاوت در نوع کلام این آثار است؛ یعنی ظرفیت‌های زبانی شعر بستر مناسب‌تری نسبت به نثر، برای خلق نگرش‌های خاص مولانا فراهم آورده است.
نگرش و جهان‌بینی نظامی گنجه‌ای در مخزن الاسرار و اسکندرنامه
نویسنده:
مینا مردانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
چکیدهآنچه نظامی گنجه‌ای را به عنوان شاعر گران‌پایه در میان اندیشمندان نشان می‌دهد، گذشته از آفرینش‌های شاعرانه‌اش که در اوج کمال است، بسط و تجسّم اندیشه‌ای است که در بستر شعر و قصّه و حکایات او موج می‌زند و تأمّل و انکشاف آن، در این زندگانی تکراری و غم‌انگیز، به بودن انسان معنا می‌بخشد.نوعی جهان‌بینی الهی و عرفانی، تعالیم اخلاقی و دقایق حکمت نظری و عملی و فنّ سیاست به صورت زمینه‌ای کم و بیش قابل توجه، در هر مناسبتی که شعر و قصّه این گونه تأمّلات را تداعی می‌کند، در آثار او مجال ظهور یافته است.در پژوهش پیش ‌رو، نگرش و دیدگاه‌های نظامی در چهار حوزه؛ جهان‌بینی توحیدی، عرفانی، اخلاقی، سیاسی- اجتماعی با تکیه بر دو اثر گرانقدر او، یعنی مخزن‌الاسرار و اسکندرنامه واکاوی شده است. بعد از ذکر کلیات در فصل نخست، در فصل دوم به تشریح و تعریف جهان‌بینی‌های مذکور از نگاه اندیشمندان و صاحب نظران پرداختیم تا محدوده کار پژوهش ما روشن گردد. سپس در فصل سوم شرح مختصری از احوال و افکار نظامی ارائه شده است.پس از آن یافته‌های اصلی پژوهش در فصل چهارم در چهار بخش، تقسیم شده است که هر بخش به یکی از دیدگاه‌های مورد بررسی اختصاص یافته است و آنچه که درخور توجه می‌باشد، این است که نظامی سعی کرده تا نظریات خویش را در باب خداشناسی، عرفان و اخلاق و فنّ سیاست و... به علاوه‌ی همه تجربه‌های شخصی خود، متناسب با رویدادهای مختلف در این دو اثر منعکس سازد.
بررسی جهان‌بینی ابن یمین و مقایسه‌ی آن با جهان‌بینی با پروین اعتصامی
نویسنده:
مکرم شکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابن یمین وپروین اعتصامی از شعرایی هستند که در طرح مسائل اخلاقی وزمینه هاي تعلیمی و تربیتی، بسیاري از راهها را آزموده وصادقانه و بدون پروا، موضوع آزادي حقوق بشر، حمایت از ستمدیدگان و ارتباط فرهنگی ومناسبات میان افراد را با بیان احساسی که از شناخت هستی وناپایداري دنیا داشتهاند،از طریق تذکار ونصیحت وهشدار مطرح ساختهاند؛ باتاکید براین نکته که:در برابر فشارهاي پنهان و آشکار باید از خرد پیروي ودر جهت کسب علم و عمل صالح کوشید.ازآنجایی که این دو شاعر به دلیل روحیه ي مردم دوستی، ارتباط تنگاتنگی با جامعه ونابسامانی هایش داشته اند، واقع گرایی در اشعارشان موج می زند،تا جایی که می توان مدعی شد با مطالعه ي اشعار این دو شاعر بسیاري از ابهامات و پیچیدگی هاي دورانی که در آن به سر می برده اندتا حدود زیادي می تواند،روشن شود.شگفتا با این که قرون متمادي بین این دو شاعر فاصله انداخته،اما ارتباط فکري شان در سرودن موضوعات مشترك آنچنان نزدیک است که گویا در یک عصر زیسته اند،البته بسامد وحجم موضوعاتی که ابن یمین مورد بررسی قرار داده، نسبت به پروین بیشتر و گسترده تر است.قابل ذکر است که هر دو به بیان موضوعاتی از قبیل؛ ظلم- ستیزي، علم آموزي، قضا وقدر، تلاش وکوشش، خداشناسی وعرفان و چندین موضوع دیگر یکسان نگریسته اند.
بررسی و تحلیل ساختار ادبی مدح و معراج پیامبر (ص) در متون منظوم فارسی تا پایان قرن ششم (با تأکید بر آثار سنایی، جمال‌الدین اصفهانی، خاقانی، نظامی و عطار)
نویسنده:
علیرضا جوهرچی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مدح و معراج پیامبر(ص)، از موضوعات کهن در ادبیات فارسی است. برخی از شاعران پارسی‌گو، در کنار پرداختن به موضوع توحید و خداشناسی، به بعد دیگر اصول دین یعنی نبوت پیامبر(ص) توجه کرده‌اند. آنان با برشمردن برخی از صفات و ویژگی‌های والای آن حضرت، به مدح و گاهی به وقایع معراج پرداخته‌اند. این نوشتار، به رویکرد شاعرانی چون سنایی، جمال‌الدین، خاقانی، نظامی و عطار در این زمینه می‌پردازد و ضمن بررسی و تحلیل ساختارهای ادبی مورد استفاده آن‌ها، به حجم و کاربرد این ساختارها در آثار آنان اشاره می‌کند. بدیهی است میزان اطلاعات قرآنی، روایی و تاریخی و نیز محبت و ارادت هر یک از این شاعران را از تعداد ابیاتی می‌توان دریافت که به موضوع مدح و معراج پیامبر(ص) اختصاص داده‌اند. گفتنی است تا اوایل قرن ششم قمری، شاعران یاد شده از لحاظ خلاقیت و هنر شعری در زمینه مدح و معراج پیامبر(ص)، سرآمد شاعران دیگر به شمار می‌آیند. براساس این پژوهش، خاقانی و نظامی بیش‌تر به ساختار ادبی معراج توجه کرده‌اند، در حالی که شاعران دیگر به ویژه عطار، به جنبه‌های تاریخی و روایی مدح و معراج، بیش از جنبه ادبی آن پرداخته‌اند.
سیمای خدا در مثنوی مولانا
نویسنده:
آسیه مهدوی‌منش
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر با عنوان «سیمای خدا در مثنوی» به بررسی و معرفی اسما و صفات خداوند در اثر سترگ مولانا جلال‌الدین محمد بلخی می‌پردازد، که در یک بخش اصلی، با مقدماتی در ابتدا و دو پیوست در انتهای کار تنظیم شده است. مقدمات پژوهش به مباحث نظری مربوط به اسماء و صفات از منظر مولانا در مثنوی اختصاص یافته، و بخش عمده تحقیق با عنوان «اسماء و صفات خداوند در مثنوی»، توضیح و شرح و تبیین اسماء و صفات الهی در مثنوی است که با استفاده از قرآن، ادعیه و آرای صاحب‌نظران تدوین شده است. پیوست‌های پژوهش نیز به اسامی کم‌کاربرد و اسماء و اوصاف الهی با کاربرد خاص مولانا اختصاص دارد. نگارنده در پژوهش حاضر اساس و مبنای دسته‌بندی اسماء را بر نود و نه اسمی قرار داده که به وسیله شیعه و اهل سنت از پیامبر(ص) روایت شده است. این پایان‌نامه نشان می‌دهد که مثنوی یک خدانامه است چرا که مولانا در این کتاب خداوند را هم بسیار یاد کرده و هم به نام‌ها و اوصاف گوناگون و متنوعی(از اسمای مروی از پیامبر(ص) گرفته تا نام‌های موجود در ادعیه و یا نام‌هایی که کاربرد آن‌ها مخصوص خود اوست) خوانده است. مولانا هستی را مظاهر و تجلیات خداوند و یاد و نام او می‌داند و اسماء و صفات خداوند را با ذات او یگانه می‌شمارد، در نگاه او ، وصف و درک حقیقت اسماء و صفات الهی نیز با شناخت ذات خداوند برابری می‌کند. او ابزارهای حسی و عقل را برای درک حقیقت کافی نمی‌داند.از نظر مولانا تهذیب درون و متخلق شدن به حقیقت اسماء و صفات الهی می‌تواند راه‌گشای سالکان در کسب معرفت و رسیدن به حقیقت و فنای در او باشد. مولانا با توصیف و تعریف چند جانبه اسماء و صفات خداوند در مثنوی به تبیین و معرفی زیبا و ظریفی از سیمای خداوند پرداخته است.
  • تعداد رکورد ها : 192