جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1249
سیره فرهنگی امام علی (ع) در نهج‌البلاغه
نویسنده:
طاهره یاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیره فرهنگی امام علی (ع) به معنای، تحلیل و بررسی سیره و سنت ورهنمودهای امام علی (ع) است که موجب کشف شیوه زندگی و عملکرد این انسان کامل و الگوگیری در ابعاد فرهنگی در همه زمینه ها( فرهنگی، اجتماعی ، سیاسی) می‏شود. بهره‏گیری از نهج‏البلاغه به عنوان کارسازترین شیوه و روش جهت آشکار نمودن سیره فرهنگی آن امام است. بخش اعظم بیانات و خطب امام(ع) در نهج البلاغه وغیر آن، پند واندرز وتوجه دادن به ارزشهای فرهنگی واخلاقی در جهت انسان سازی است . امام(ع) در زمینه فرهنگ قرآنی درجامعه تلاش زیادی کرد.ومردم را در زمینه آموزش به قرائت وهم در زمینه آموزش به عمل کردن به کلام الهی قرآن وتدبر در آن تشویق وترغیب می نمود. در سیره فرهنگی امام(ع)یکی از بحثهای مهم بحث تربیتی آن است که اصولی را مورد نظر گرفته است که با جهت گیری به سمت آن، تربیت به بهترین وجه حاصل می شود . وزمینه‏ی رشد و تعالی فرد و جامعه را فراهم می کند وشیوه هایی را که به کار می برد استعدادها رادر جهت کمال شکوفا می گرداند. امام علی (ع) درحوزه اجتماع با رفتار و با گفتار خود فرهنگ سازی کرد.بحث ارزشهاو معاشرتها... را مطرح کرده است. که قوام، استحکام و انسجام اجتماعی در هر جامعه ای بسته به آن است .در حوزه سیاست، فرهنگ مدیریتی واصول حاکم بر نگرش مدیر را می توان متأثر از نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه دانست. در نتیجه می بینیم آن حضرت، همان قدر که به علم و فن در مدیریت اهمیت داده، به جنبه فرهنگی و توصیه های دینی و رعایت آن نیز توجه داشته است.یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی بنیادی امام ، اصلاح جامعه وتصحیح اندیشه ها وباورهای منحرف ونادرست است که با شیوه ای مخصوص به خود وتلاشی بی وقفه پیوسته بدین امر مهم همت گماشت ونتیجه آن فرهنگ انسانی وپربار علوی است.آن حضرت،در سراسر زندگی، خودرا موظف به احیای فرهنگ قرآنی وسنت رسول خدا(ص) وبه اجرا درآوردن رهنمودها ودستورات آن ها در صحنهاجتماع می دانست. در نتیجه در اثر چنین تلاش مهم ورسالت سنگینی است که اسلام اصیل وحقیقی تا امروز پایدار مانده است.
راه‌های رسیدن به آرامش در کلام امام علی (علیه السلام)
نویسنده:
اکرم کاظمی‌نژاد
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
آرامش اکسیر گمشدۀ بشر امروز است و او تلاش می‌کند تا به این اکسیر دست یابد، اما به دلیل شناخت ناقصی که از خود دارد، نمی‌تواند نسخۀ کاملی از راه‌های رسیدن به این مهم را ارائه دهد. در اندیشۀ دینی، با توجه به شناخت کاملی که خداوند از ابعاد مختلف وجودی انسان دارد، راه درست رسیدن انسان به آرامش را به بشر شناسانده است. امام علی (علیه السلام) نیز به عنوان انسان کامل و وارث علم بی‌پایان نبوی، راه‌های رشد، کمال و در نتیجه راه نیل انسان به سعادت و در نتیجه آرامش حقیقی را در کلامش بیان نموده‌ است. برای رسیدن به آرامش، ابتدا انسان باید عوامل مختلف فردی و غیر فردیِ برهم زنندۀ آرامش را بشناسد و درصدد رفع آنها برآید، که از جملۀ عوامل فردی می‌توان به مواردی همچون بی‌صبری و حرص اشاره نمود. در این مورد از جمله عواملی که در کلام امام علی (علیه السلام) باعث آرامش روحی و روانی انسان معرفی شده، صفات صبر و قناعت است. همچنین از عوامل غیر فردی می‌توان به عوامل اجتماعی مخلّ آرامش اشاره کرد که از جمله بدبینی، حسادت، بخل، تکبر وغیره می‌باشد و در مقابل آن می‌توان به صفاتی چون خوش‌بینی، خیرخواهی، سخاوت، تواضع و غیره اشاره کرد.از عواملی که نقش بسیار مهمی در رسیدن انسان به آرامش حقیقی دارد عوامل معنوی، مانند ایمان به خدا، راضی بودن به قضای الهی، توکل، انس با خدا، ذکر خدا، دوری از شیطان و نفس امّاره می‌باشد. همچنین از بحران‌هایی که در این مسیر ضد آرامش محسوب شده، بی‌ایمانی، خدافراموشی، نداشتن توکل، غفلت از یاد خدا، و غیره است.
تبیین فلسفی و کلامی توحید افعالی در نهج البلاغه
نویسنده:
مریم گوهری نوید
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
رساله ی حاضر ، پژوهشی در راستای تبیین و اثبات توحید افعالی از منظر نهج البلاغه است که بر اسا آن ، فاعلیت تام الهی و تاثیر گذاری مطلق باری تعالی در جهان هستی ثابت می گردد .در فصل اول و دوم پس از طرح مباحثی پیرامون شناخت خداوند و صفات او ، اصل توحید و توحید ذاتی و صفاتی باری تعالی به اختصار مورد بحث قرار می گیرد . در باب توحید افعالی مباحث این رساله در سه محور عمده طرح می شود :محور اول : تبیین و اثبات توحید افعالی ؛ ضمن بیان مسئله و مباحث مرتبط با آن یعنی خالقیت ، ربوبیت و فاعلیت واجب تعالی ، چهار برهان مهم در این زمینه که عبارتند از : براهین «تمانع» ، «وحدت اله عالم» ، «لاموثر فی الوجود الا الله» و «شمول اراده ی الهی نسبت به افعال» با تاکید بر کلام امام علی (ع) در نهج البلاغه ، همراه با نقطه نظرات متکلمین و فلاسفه ارائه می گردد .محور دوم : بیان برخی شبهات مطرح شده در پذیرش توحید افعالی است . فاعلیت انسان ، قضا و قدر ، وقوع شر در عالم و اصل علیت از جمله مسائلی است که گویی با توحید افعالی در تضاد و تناقض است . در این نوشتار سعی شده ، ضمن طرح آن ها با بهره گیری از تعالیم و آموزه های نهج البلاغه ، پاسخ های متقن و مستدل نسبت به رفع آن شبهات فراهم گردد .محور سوم : تاثیر پذیرش توحید افعالی در زندگی انسان از دو حیث نظری و عملی است . رهایی انسان از تعلق های نفسانی و قیود دنیوی و رسیدن به مقام حریت و عبودیت و پرهیز از رذائل اخلاقی از جمله تاثیرات این اعتقاد است . امام علی (ع) به عنوان انسان کامل و مظهر ولایت نامه الهی ، مصداق تمام و کمال توحید افعالی است که در انجام این تحقیق از کلام گوهر بار ایشان ، در راستای تبیین این اصل مهم اعتقادی بهره مند گشته ایم .
معرفت نفس از نظر علامه حسن زاده آملی
نویسنده:
حسین حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پژوهش حاضر کوششی درزمینه معرفت نفس با توجه به نظرات استاد حسن‌زاده آملی است، نفس شناسی، یکی از بحث‌های مهم فلسفه و کلام اسلامی به شمار می‌رود که فهم برخی آیات و روایات، وابسته به شناخت نفس انسانی است، در میان حکمای اسلامی معاصر، کمتر کسی است که به‌مانند استاد حسن‌زاده آملی در زمینه معرفت نفس آثاری به جای گذاشته باشد، ازاین‌رو درصدد آنیم که، مهم‌ترین مباحث مورد اشاره استاد در این جستار فراهم آید. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناساندن ماهیت و کمالات بالفعل و بالقوه نفس، رابطه نفس با پروردگار، کل نظام خلقت، معلومات، ملکات اعمال و بدن است. در این پژوهش علاوه بر روش فلسفی از روش عرفانی نیز استفاده شده است. در نظر استاد، نفس جوهری است که به علت بی‌حدوحصر بودن سعه وجودی آن، تعریف بردار نیست، ملکات اعمال و ادراکات در نفس انسان افزون بر تأثیر در ذات، موجب اتحاد آن‌ها با ذات انسان می‌گردد، تا آنجا که در سرای آخرت هر نفس انسانی، یک نوع خواهد بود تحت جنس، نه فرد که تحت نوع است؛ ازاین‌رو در سرای آخرت تمام درجات بهشت و درکات دوزخ، همه برخواسته از نفوس انسان‌ها است، یکی از ادراکاتی که با نفس انسان متحد می‌گردد اسماء و صفات الهی است که از آن، تعبیر به تجلی اسماء و صفات الهی می‌کنند. علاوه بر این نفس انسان، توانایی تعلق به اجسام را دارد؛ ازاین‌رو نفوس پاک، می‌توانند به اذن الهی تصرف در کائنات داشته باشند، هم‌چنین توسط قدرت خیال که واسطه عقل و حس انسان است، توانایی خلق امور را خواهند داشت.
گوهر و صدف دین از منظر روایات اهل البیت (علیه السلام)
نویسنده:
محمدرضا ملایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
دین حقیقتی است انکار ناپذیر که بر همه ابعاد انسانی سایه افکنده و حضور خود را همواره در همه چیز نمایانده است کسانی که با این حقیقت زندگی و آنرا لمس می کنند چونان هوای پیرامون آنرا تجربه می کنند بی آنکه در آن تامل کنند و نظری مستقل به آن بیفکنند در این میان سوال و پرسش از گوهر و صدف دین سوالی بجا و قابل تامل است چرا که فهم صحیح و دقیق که خود زیربنای شناخت صحیح دین است می تواند منشا دینداری و در نتیجه رسیدن به حقیقت باشد
بررسی نقش فلسفه در فهم متون دینی در بخش اعتقادات
نویسنده:
محمدعلی کمالی نیا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
پس از شکل گیری فلسفه در میان مسلمانان به عنوان دانشی که با روشی برهانی از احکام کلی هستی سخن می‌گوید، هماره این سوال مطرح بوده است که چنین دانشی آیا رابطه‌ای با حوزه اعتقادی دین دارد یا خیر؟ در این تحقیق سعی گردیده است با روشی تحلیلی-عقلی، ضمن واکاوی این مسئله، به این نتیجه برسد که این دانش به جهت نظری، در فرایندِ فهمِ حداقل بخشی از مهمترین گزاره های اعتقادی دین که همان گزاره‌های پیشینی است نقشی محوری داشته و در سایر اعتقادات،‌ می تواند در تعمیق و تحکیم اعتقاد و فهم و اذعان،‌ موثر باشد و این به آن جهت است که گزاره‌های بنیادین دین اسلام، محتوایی هستی شناختی دارند و تحصیل معرفت به این دست از اعتقادات اساسی نیز عقلا و نقلا ضروری است، پس تنها راهِ پیشِ رو جهت تحصیل معرفت و اعتقاد،بکارگیری فلسفه خواهد بودکه در محتوا، هستی شناختی و در روش، برهانی است.در بخش دیگر پایان‌نامه به شکل عملی و کاربردی، نقش فلسفه را در فهم گزاره‌های بنیادین در حوزه توحید و نبوت و امامت و معاد بررسی نمودیم و به این نتیجه رسیدیم که دانش فلسفه در فهم گزاره‌های بینادین توحیدی و برخی گزاره‌های مربوط به نبوت و تحصیل اعتقاد نسبت به آن، نقش بی بدیل و ضروری داشته آنچنانکه در سایرگزاره‌های مربوط به نبوت و گزاره‌های مربوط به امامت و معاد، فلسفه بیشتر، جنبه توضیحی و تفسیری خواهد داشت. یعنی فلسفه با تکیه بر آموزه های قطعی خود، به تفسیر و تبیین آموزه‌های دینی در این حوزه‌ها می پردازد. در این میان به نظر می رسد همچنان بحث از نقش فلسفه در فهم گزاره‌های رفتاری، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی دین و همچنین نقش دین در توسعه دانش فلسفه نیازمند تحقیق عمیقتری است.
رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا و ابن تیمیه
نویسنده:
مدینه کرمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
رابطه عقل و دین از دیرینه ترین مباحث تفکر بشری است ، به طوری که در تاریخ تفکر اسلامی و در ارتباط با تبیین نسبت بین عقل و دین اختلاف نظر وجود دارد ، هر گروه یا فرقه ای به نوعی با دین برخورد دارند ؛ بعضی به ظاهرآیات و روایات اکتفا می کنند و مخالف دخالت عقل در دین هستند و بعضی عقل را در دین دخیل می دانند، در این میان بررسی دیدگاه ملاصدرا و إبن تیمیه قابل توجه می باشد . در این پژوهش کوشش شده بررسی تطبیقی رابطه عقل و دین در پنج فصل پرداخته شود .پس از بیان مقدماتی در باره دیدگاه هایی که در خصوص رابطه، عقل و دین وجود دارد ، به بررسی رابطه عقل و دین از دیدگاه ملاصدرا پرداخته می شود ، در ادامه از دیدگاه ابن تیمیه بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هردو متفکر پرداخته شده است.می توان گفت ملاصدرا جمع میان این دو مقوله را ممکن دانسته و این دو را نیازمند به هم معرفی می کند و به هنگام بروز تعارض ، قطعیات عقلی را بر ظواهر دینی مقدم نموده و راه تأویل نصوص دینی را پیش گرفته اند. اما ابن تیمیه با اعتقاد به اصل پیروی از سلف و با تکیه بر ظواهر آیات و روایات ، شرع را وابسته به عقل نمی داند و به هنگام بروز تعارض ، نقل را بر عقل مقدم نموده و این جمود بر ظواهر او را تا مرحله اعتقاد به جسمانیت حق تعالی تنزل داده است.
بررسی و نقد نظریه امامت از دیدگاه متکلمان اشعری
نویسنده:
مریم علی اکبریان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله امامت از مهمترین مسائل عقیدتی اسلامی و جنجالی‌ترین مسأله مورد اختلاف فرق و مذاهب اسلامی است. همچنین مطالعه در حقیقت و حقانیت امامت سابقه‌ای بسیار طولانی در تاریخ اندیشه اسلامی دارد.آثار گوناگون به ویژه رساله های مستقل در امامت و مسائل فرعی آن، نشانگر اهمیت مسأله نزد دانشمندان مسلمان است.دانشمندان شیعه و اهل سنت در آثار تفسیری و کلامی خود به بحث از امامت پرداخته اند، البته با رویکردهای متعدد و مختلف، به عنوان نمونه، امامت و خلافت را شاخه‌ای از مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‌دانند و معتقدند چون اجرای این اصل نیاز به وجود امام دارد، باید امت امامی را برای اداره امور انتخاب کند، تا بتواند به این اصل، جامه عمل بپوشاند.در حالی که بر اساس مبانی شیعه، امامت یکی از اصول مهم اعتقادی دانسته می شود و یک مقام و منصب الهی است، همانطور که مقام نبوت، اینگونه است و خداوند متعال باید نبی و پیامبر را تعیین کند.رساله حاضر، پژوهشی است که با نگاهی نقادانه بر اساس مبانی شیعه به مسائل مختلف مربوط به امامت از نگاه متکلمان معروف اشعری، پرداخته است.مهمترین هدف این تحقیق ارائه تحلیلی دقیق و نسبتاً جامع از نظریه امامت در مکتب اهل سنت و مقایسه اجمالی دیدگاه های متکلمان شیعه و اهل سنت در خصوص امامت است.این پژوهش، مبتنی بر هشت فصل است که در هر فصل مسائل مختلفی بیان و نقد آن به رشته تحریر در آمده است.فصل اول، کلیات تحقیق، شامل مقدمه، طرح مسئله ، انگیزه و اهداف پژوهش، سوال های و فرضیه های تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق و پیشینه و روش پژوهش که در واقع خلاصه از پژوهش به شمار می آید.فصل دوم با موضوع امامت در حقیقت به تعریف امامت و چیستی و حقیقت امامت می پردازد. فصل سوم، نگارنده به اثبات ضرورت امامت پرداخته است و دیدگاه متکلمان اشعری را در خصوص این موضوع بیان می کند.فصل چهارم، اوصاف و ویژگی‌های شخصیتی امام مدنظر است.فصل پنجم، فرآیند تعیین امام از دیدگاه متکلمان اشعری مورد بررسی قرار می‌گیرد.فصل ششم، نگاهی به مسئله جانشینی و تعیین امام بر حق بعد از پیامبر(ص) دارد.در فصل هفتم، محقق دلایل متکلمان اشعری برای خلافت خلفای سه گانه (ابوبکر، عمر، عثمان) را نقد و بررسی می‌کند.و در فصل هشتم که آخرین فصل رساله است، دیدگاه انتقادی اشاعره در مورد امامت و افضلیت امام علی(ع)، مورد بحث قرار می گیرد.و در آخر رساله نتیجه ای کلی از این پژوهش، ارائه می‌شود.
نسبت معرفت و سعادت در فلسفه مدنی فارابی
نویسنده:
نوشین صبوری دارابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
فارابی،شارح ارسطو و معلم ثانی است. او دغدغه سعادت دنیوی و اخروی انسان هارا داشته و بدین منظور به طرح مدینه فاضله پرداخته است تا همگان رابا هدایت فیلسوف-نبی ،بهسوی فضیلت فرا خواند و به انجام آن تشویق نماید. فلسفه مدنی فارابی، بر دو پایه فقه و فلسفه که دو جزء علم مدنیند استوار است و به اعتبار آن، با توجه به شرایط زمان، فقها و فلاسفه، زمام امور جامعه را برعهده دارند.در اندیشه او، رئیس فاضله، از ابزار و مقدماتی برای رسانیدن انسان ها به سعادت، بهره می جوید که یکی از آنها فضیلت است.ابونصر به فضایل چهارگانه (نظری،فکری،خلقی و عملی)معتقد است.فضایل نظری را از سنخ ادراک عقلی و یقینی موجودات می داند که نفس به وسیله آنها حقیقت را می شناسد. و فضایل فکری را اموری می داند که معلوم می سازد چه چیز برای نیل به غایات فاضله سودمندتر است و فضایل خلقی هرکس را به اندازه قوه فکری او می داند که اگر غایت فاضلی اختیار نمود،فضایل اخلاقی او نیز چنین خواهد بود.فضایل عملی،تحقق فضایل در افعال ظاهره است.عقل نیز یکی از مسائل مطرح در فلسفه اوست،که درجاتی دارد،فروترین آن عقل مادی،یا هیولانی یا عقل بالقوه است و این عقل برای عقل بالفعل به منزله مادهو در درجه دوم عقل بالفعل است که نسبت به عقل هیولانی در حکم صورت است و نسبت به عقل مستفاد در حکم ماده. عقل بالفعل آنگاه که در صورت عادت و تکرار ملکه گردید به عقل بالملکه تبدیل می شود.بالاترین درجه، عقل مستفاد است و آن نسبت به عقل بالفعل به منزله صورت است ، و نسبت به عقل دیگری که انسانی نیست،یعنی عقل فعال ،در حکم ماده است. عقل مستفاد، به مرتبه ای رسیده است که می تواند به طور مستقیم، معقولات را از عقل فعال بگیرد و از ماده بی نیاز باشد و به فنای آن فانی نشود و الهی گردد.در این هنگام است کهانسان به کمال وجودی خود دست می یابد. در نیل به سعادت، انسان ها از معارفی برخوردار می شوند که عبارتند از معرفت حسی،معرفت فطری،معرفت اشراقی و معرفت عقلانی. معرفت حسی و معرفت فطری در همه انسان ها مشترک است و اما معرفت اشراقی که خاص نبی بوده و توسط آن به اتصال به عقل فعال نائل می آید. و معرفت عقلانی که مختص فیلسوف بوده و به واسطه آن به عقل فعال متصل می گردد. بنابراین، هریک با روش های جداگانه به یک هدف و غایت کهعبارت از خیر و کمال و سعادت است، دست می یابند.
نقد و بررسی عرفان پائولو کوئیلو
نویسنده:
معصومه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات)
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
باتوجه به حساسیت و عنایت انسان از گذشته تا امروز به مباحث مرتبط با روح و فطرت و مباحث معنوی، نویسندگان مختلفی با قلم گویا به بیان چنین موضوعاتی می‌پردازند و مورد استقبال قشر عظیمی از مردم قرار می گیرند. عامه مردم ناآگاهانه تحت تأثیر اندیشه‌های انحرافی که در قالب هنری زیبا ارائه می‌شوند قرار می‌گیرند. لذا لازم است نقد و تبیین آثار نویسندگان این چنینی مورد مداقه محققان قرار گیرد. در این پژوهش یکی از مهم‌ترین این جریانات موسوم به عرفان پائولو کوئیلو مورد نقد و بررسی قرار گرفته است که پس از ارائه زندگی‌نامه و ویژگی‌های شخصیتی پائولوکوئیلو مهمترین آثار، اصول فکری او بیان شده است. همچنین با سبک‌شناسی و بررسی علل جذابیت آثار، اندیشه‌های انحرافی او پرداخته است. بدین‌منظور از روش کتابخانه‌ای و مطالعه آثار، یادداشت برداری و تحلیل استفاده شد و تأثیرگذارترین اندیشه‌های عرفانی پائولوکوئیلو نقد و بررسی گردید که برخی از آنها عبارتند از: ترویج اندیشه‌های لیبرالیستی، ترویج اندیشه‌های پلورالیستی، شباهت و جایگزینی سکس و عرفان، ترویج اندیشه‌های نهیلیستی، تقدس بی‌عفتی و روابط خارج از چارچوب خانواده، ترویج لذت‌جویی و شهوت‌پرستی،ترویج اندیشه‌های فردگرایانه و تجربه دینی، تقابل خرد و عرفان، ترویج ومعرفی اعتقاد به خدای خطاکار و ...کلمات کلیدی: پائولو کوئیلو، عرفان، انحراف‌های فکری
  • تعداد رکورد ها : 1249