جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1276
راههای رسیدن به توحید عملی در اندیشه های امام سجاد (علیه السلام)
نویسنده:
نسرین کریمی اسبویی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
اصل توحید، یک امر الهی است‌ که خداوند، توسط همه‌ی پیامبران خود، بشر را به یگانگی و پرستش خود فراخوانده است. توحید عملی یکی از مهم‌ترین نتایج خداشناسی محسوب می‌گردد در واقع، یکی از مهم‌ترین اهداف پیامبران، رساندن انسان به توحید عملی است. توحید در عمل، آثار و برآیندی بر انسان و جامعه دارد و در دنیا و آخرت بروز و ظهور می-کند. درسخنان امام سجاد(علیه‌السلام)، به ویژه صحیفه سجادیه، جملات فراوانی وجود داردکه راه‌های رسیدن به توحید را در عمل نشان‌ می‌دهد. امام‌ علی‌‌بن‌الحسین(علیه‌السلام) بسیاری از نکات و آموزه‌های مهم توحیدی را در شکل و قواره‌ی دعا مطرح فرموده است. این پژوهش با روش توصیفی _ تحلیلی و با رویکرد کتابخانه ای _ اسنادی به بررسی راه‌های رسیدن به توحید عملی در آثار امام سجاد (علیه السلام) پرداخته است. راه‌های بدست آمده عبارتند از: شکرگذاری از خداوند، شمارش نعمت‌های الهی، اظهار نیاز به خداوند و چشم‌پوشی از خلق، یگانه دانستن خداوند ، نیت خالص و اعمال ‌صالح،ایمان و یقین، امیدواری به خدا، اطاعت و بندگی خداوند، دوری از گناه و رعایت تقوا، توبه به درگاه خداوند، دعا و ذکر خداوند متعال، ترس از خداوند و خضوع در برابر او، پناه بردن به خدا، طلب یاری از خداوند و طلب خشنودی خداوند.
بررسی ابعاد زبانی و فکری سخنان شیخ ابوالحسن خرقانی
نویسنده:
سکینه شاعری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
ابوالحسن علی بن احمد خرقانی (352-425 ه.ق.)، از صوفیان قرن چهارم و پنجم هجری است. وی فردی امّی و نانویسا بوده، که در بیان سخنان خود متأثر از زبان محاوره و گویش منطقه‌ی خود (قومس) بوده است. به گفته‌ی خود تمام تعلیماتش را از خداوند می‌گرفته است. از نظر فکری می‌توان او را دنباله‌رو افکار عارفان بزرگ منطقه‌اش به ویژه، ابوالعباس قصاب (م. نیمه‌ی دوم قرن چهارم.) و بایزید بسطامی (م. 261 ه.ق.) دانست. این پژوهش که با توجه به سخنان خرقانی زبان و اندیشه‌ی وی را بررسی و تحلیل می‌کند، در چهار فصل انجام شده است؛ در ابتدا شرح احوالی از خرقانی، اوضاع سیاسی- مذهبی زمان وی، هم‌چنین کلیاتی درباره‌ی ویژگی‌های زبانی و فکری او آورده شده است و در فصل‌های بعد دیدگاه‌های عرفانی او با محوریت دو اصل زبان و فکر به عنوان اساس مباحث و موضوعاتی چون خداشناسی، رابطه‌ی انسان با خدا، شطحیات و کرامات عرفا، جوان‌مردان در نگرش عرفانی، دنیا، مرگ و جهان پس از آن، شفاعت و...، موضوع‌بندی و بررسی شده است، سپس نگرش خرقانی به اجتماع اطراف به ویژه، طبیعت، گل‌ها و گیاهان، رنگ‌ها، شغل، خانواده و مردم آمده است. ویژگی‌های آوایی، واژگانی و نحوی کلام وی نیز در سطح زبانی تحلیل گردیده است.در بُعد زبان و سه سطح موسیقایی، واژگانی و نحوی، پیروی از زبان محاوره، آرایه‌ی سجع و موازنه، تکرار، به ویژه، تکرار حروف، هم‌چنین استفاده از واژه‌های کهنه و مهجور، کاربرد برخی واژه‌ها و ترکیبات عربی، پیشوندهایی که بعدها به پیشوندهای مرده‌ی زبان تبدیل می‌شوند و نیز استفاده از حذف، تقدیم و تأخیر نقش‌های مختلف دستوری و کاربرد حروف در معانی مختلف، از ویژگی‌های بارز سخنان خرقانی به شمار می‌رود.در بُعد فکری، خرقانی عقل را در شناخت حق نارسا و عشق حقیقی را بر آن پیروز می‌داند. او به مرگ ارادی (فناء فی الله) معتقد است و از نظر او نفس سرکش را با مبارزه‌ی همیشگی می‌توان مهار کرد. وی هم‌چنین در سخن خود به بیان شطحیاتی می‌پردازد که عوام از درک آن ناتوانند. از جلوه‌های طبیعی نظیر آتش و آب و باد و حتی رنگ‌ها و پرندگان در سخن خرقانی می‌توان برداشت‌های عرفانی و رمز گونه کرد. وی جوان‌مردان را انسان‌های کامل معرفی می‌کند و خود به اصول آنان بسیار پایبند است.
روش‌شناسی مباحث خداشناسی با تکیه بر قرآن و روایات تفسیری آن
نویسنده:
معصومه احمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه روش‌شناسی به عنوان موضوع جدید و تازه وارد در عرصۀ علوم اسلامی مطرح گردیده است و هر علمی با روش‌شناسی آن علم مطرح می‌گردد، لذا در حوزۀ خداشناسی نیز جایگاه این مسئله روشن می‌گردد.این رساله به این مسئله در حیطۀ آیات و روایات پرداخته است تا به تدوین روش‌شناسی منقح و منظمی جهت کشف آموزه‌های خداشناسی منجر شود، همچنین از دیگر نتایج این تحقیق، کاهش نزاع ها و چالش‌های میان متکلمان اسلامی در راستای تعیین روش‌های صحیح از طریق این پژوهه می‌باشد.در این رساله، نخست در بخش کلیات به بررسی موضوع و اهمیت آن و تعاریف ارائه شده در این زمینه پرداخته شده و نظرات علما و بزرگان در زمینه راه‌های خداشناسی به اعتبارات مختلف طرح گردیده است تا پیش زمینه‌ای ذهنی در مخاطب برای ورود به فصول بعدی ارائه گردد.سپس در فصول دیگر به تفصیل روش‌های خداشناسی به ترتیب روش عقلی، روش تجربی، روش جدلی، روش وجدانی و روش نقلی در این زمینه پرداخته شده است.
تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت‌های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی
نویسنده:
محمود شرفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
در این رساله به تبیین دیدگاه مارتین بوبر و نقد دلالت های آن در تربیت اخلاقی بر اساس دیدگاه سهروردی پرداخته ایم. ابتدا روند تحول فکری بوبر به سه دوره عرفانی، فلسفه تحقق بخشی و فلسفه گفتگویی تقسیم شده است. با بررسی و مقایسه مراحل سه گانه "عرفانی"، "فلسفه تحقق بخشی" و" فلسفه گفتگویی" در اندیشه بوبر به نظر می رسد که در مرحله" عرفانی" رابطه" من و تو" در تفکر بوبر ظاهرمی گردد. اما این رابطه غیر از آن رابطه ای است که بعداً در کتاب " من و تو" مطرح شده است و آن رابطه ای است که در آن طرفین با یکدیگر "وحدت" پیدا نمی کنند، بلکه پس از رابطه هم مستقل باقی می مانند. اما در مرحله دومیعنی رابطه "من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" از رابطه " من و تو" ی مربوط به مرحله "عرفانی" متفاوت است زیرا رابطه "تحقق بخشی" نه در لحظه مجزای جذبه عرفانی و جدای از اشیاء، بلکه در"کلیت زندگی" تحقق پیدا می کند و از جهتی نیز با رابطه " من و تو"ی مربوط به مرحله "فلسفه گفتگویی" که در کتاب "من و تو" بیان می شود نیز متفاوت است. زیرا رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله "تحقق بخشی" مانند رابطه" من و تو"ی مربوط به مرحله" عرفانی" در قلمرو "ذهنیت" ، یعنی در"درون فرد" رخمی دهد و نه" بین انسان و دیگری" اما رابطه "من و تو"ی مبتنی برگفتگو در" بین" موجودی با موجود دیگر رخ می دهد.در نهایت این که با توجه به مبانی فلسفی ( وجود شناسی، انسان شناسی، خداشناسی، معرفت شناسی و ارزش شناسی) در اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی به عنوان هدف غایی، فراهم سازی فرصت برای انتخابی آزاد و اخلاقی ، خودآگاهی و شناخت هویت فردی، رشد و تکامل احساس مسئولیت اخلاقی، برقراری رابطه مطلوب و عبور از پوچ انگاری، به عنوان هدف واسطه ای تربیت اخلاقی از منظر بوبر اشاره شده است، مطابق با اندیشه بوبر، پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی، با تحقق اصل آزادی در اندیشه و عمل، با روش تربیتی زمینه سازی برای فعالیت های خود انگیخته، اصل تحقق خود با روش تربیتی تدریس مبتنی برگفتگوی اصیل، اصل مسئولیت پذیری باروش تربیتی مواجهه مداوم با خود، اصل تعامل موثر اجتماعی با روش تربیتی خود ارزیابی مبتنیبر تعامل، اصل تأثیر متقابل با روش تربیتی تأیید رفتار مطلوب، اصل بهبود موقعیت با روش تربیتی تمهیدی و روش تربیتی الهام گیری از شخصیت های برجسته امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی در اندیشه سهروردی و تأکید او بر نفس انسانبه عنوان جوهری ملکوتی و معرفت حضوری به عنوان معرفت حقیقی می توان قرب به حق را تحت عنوان هدف غایی تربیت اخلاقی و خودشناسی را به عنوان هدف واسطه ای از نظر سهروردی در نظر گرفت، مطابق با آثار سهروردی رسیدن به قرب الهی با تحقق اصل تفکر با روش تربیتی درون نگری ،اصل تهذیب نفس (تلطیف سر) با روش تربیتی ریاضت و دوری ار تعلقات دنیوی، اصل مداومت و محافظت بر عمل با روش تربیتی محاسبه نفس، اصل اعتدال با روش تربیتی ضد امکان پذیر است. با توجه به مبانی فلسفی و تربیت اخلاقی سهروردی، می توان گفت: پرورش انسان آزادیخواه اخلاقی با ویژگی های اخلاقی نظیر آزاد منشی، احساس مسئولیت نسبت به انسان های دیگر و برقراری ارتباط همراه با تواضع از نقاط قوت تربیت اخلاقی بوبر می باشد. همچنین تأکید او بر آزادی انتخاب انسان در موقعیت های گوناگون، توجه به علایق و آزادی فردی و موقعیت های اخلاقی منعطف، تأکید بر انتخاب های اصیل و آگاهانه از دیگر نقاط قوت تربیت اخلاقی اوست. بدیهی است سهروردی، منبع تمام ارزشهای اخلاقی را خداوند متعال می داند. لذا با این حال دیدگاه بوبر در باب تربیت اخلاقی همان دیدگاه نسبیت گرایی اخلاقی است،. لذا مسئله نسبیت در اخلاق از دیدگاه سهروردی مردود است و در واقع طرح مسئله نسبیت در مباحث اخلاقی از منظر سهروردی مساوی با نفی اخلاق است، بنابراین عدم توجه به ارزشهای سنتی، تاکید صرف بر انتخاب شخصی در موقعیت های گوناگون، عدم ارائه معیارهای مطلق در تربیت اخلاقی، عدم ارائه الگوهای اخلاقیدر دستیابی انسان به کمال اخلاقی از نقاط ضعف تربیت اخلاقی مورد نظر بوبر می باشد.
خداشناسی در دعاهای معصومین
نویسنده:
علی دسترنج
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار، که مشتمل بر یکپیشگفتار و هشتگفتار است ، قطره‌ای از دریای بیکران معرفتمعصومین استکه در پی اندکی جستجو، از شاگردی بی‌بضاعتفراهم آمده است .پیشگفتار ضمن اشاره‌ای اجمالی به اهمیتو شرافتخداشناسی و طریق تحصیل آن، چند نکته را در خصوصمطالباین رساله متذکر میشود.در گفتار اول نقشپیشوایان معصوم در تحصیل شناختمورد بررسی قرار گرفته است .پساز آن فواید و آثار خداشناسی و ویژگیهای عارفان از دیدگاه دعاها در قالبگفتار دوم بیان شده است .برای پاسخ به این سوال که خداشناسی چه ضرورتی دارد؟ گفتار سوم گشوده شده استو ضمن اشاره به ادله کلامی مساله، بر روی حسحقیقت‌جویی و فطری بودن خداجویی تاکید شده استو به همین مناسببحثفطرتطرح و در ضمن آن اشاره‌ای به بحثیقین شده استدر پایان گفتارسوم، شناختخدا به عنوان هدفخلقتمعرفی شده است .گفتار چهارم معنای معرفتو تفاوتآن با علم را مطرح کرده استو گفتار پنجم در پی پاسخی مناسببه این سوال اساسی استکه آیا اصولا شناختخدا امری ممکن است ؟ پساز بحثامکان شناختخدا، این سوال مطرح استکه آیا معرفتامری اختیاری استو انسان میتواند آن را تحصیل کند؟ برای پاسخ به این سوال گفتار ششم منعقد شده است .گفتار هفتم آغاز خداشناسی استکه بحثاثباتوجود خدا را از سه دیدگاه قران، فلسفه و دعاها مطرح میکند.و بالاخره گفتار هشتم مهمترین ویژگی خداوند یعنی یگانگی او را باز سه دیدگاه قرآن، حکمتو دعاها مورد بررسی قرار میدهد و بیستتعبیر مختلفاز دعاها را در بیان جنبه‌های توحید برمی‌شمرد.
کانت و خداشناسی نظری
نویسنده:
فرخ رستمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
کانت در نقد عقل محضتحلیلِ ماهیتِ مابعدالطبیعه را سرلوحه ی کارخود قرارمی دهد.او تأکید می کند که مابعدالطبیعه محصول بلندپروازی های عقل محض بشری است وگرچه این بلند پروازی ریشه در طبیعت عقل دارد، اما انسان هیچ گاه از این طریق نمی تواند به معرفتی دست یابد.پس در نتیجه برای موضوعاتی که مابعدالطبیعه همواره خود را به آن مشغول کرده است مانند:نفس، جهان و خدا نمی توان مصداق عینی فرض نمود.و هرگونه تلاش برای اثبات عینی این تصورات افتادن در دام مغالطه است.ودر نتیجه هر گونه خداشناسی و جهان شناسی و روانشناسی در ساحت عقل محض غیر ممکن است.او برای نشان دادن امتناعِ خداشناسیِ نظری،انواع براهین ممکن اثبات وجود خداوند را که به زعم وی بر اساس حصر عقلی سه دسته اند را بررسی می کند و به این نتیجه می رسد،که برهان وجودی بی اعتبار است و براهین جهان شناختی و طبیعی _ کلامی هم که مبتنی بر برهان وجودی می باشند، فاقد اعتبارند پس در نتیجه هر نوع کوشش برای تأسیس نوعی خداشناسی نظری غیر ممکن است.
بررسی تطبیقی مفاهیم دینی و عرفانی بگودگیتا با مثنوی مولوی
نویسنده:
جمیله پورحسن حدادان
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
بی‌تردید «بگودگیتا» و «مثنوی معنوی» نه تنها یکی از مهم ترین آثار عرفانی و ادبی آیین برهمنی و عرفان اسلامی بلکه جهان بشری به شمار می روند. آن دو علیرغم اینکه هر کدام به حوزه ی دینی، فکری، فرهنگی، قومی و جغرافیایی خاصی تعلق دارند، از آنجا که از حقیقتی واحد سخن می‌گویند از بسیاری شباهتها و موازنه‌های مفهومی یکسان و شگفت‌انگیزی برخوردارند، هرچند اختلافها و تفاوتهای قابل توجهی هم به چشم می خورد. نظر به اهمیت هر دو اثر و تأثیرگذاری غیرقابل انکار آن دو بر تفکرات دینی و عرفانی بشری به ویژه سرزمین پهناور هند و ایران، این رساله بحث و بررسی و در نهایت مقارنه و تطبیق مباحث مطرح شده در این دو میراث عظیم جهانی را بر اساس کارکرد و شباهتهای قابل قیاس، موضوع پژوهش خود قرار می‌دهد. بر این اساس این رساله در سه فصل تنظیم و تدوین گردیده است: بدین معنی که در فصل اول بعد از مقدّمه‌ای بر هندوئیسم و عرفان هندی و معرّفی اجمالی بگودگیتا، مفاهیم و موضوعات مندرج در گیتا در سه بخش مستقل خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی با زیربخشهای خاص خود مورد بحث و بررسی قرار می‌گیرد. در فصل دوّم تحقیقی از همین نوع در باب عرفان اسلامی و عرفان مولانا در مثنوی معنوی صورت پذیرفته و همچون گیتا آراء و دیدگاههای مولانا در سه بخش مستقل خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی با زیربخشهای خود به تفصیل مورد بحث و بررسی و امعان نظر واقع می‌شود.در نهایت فصل سوم به مقارنه و مقایسه‌ی مفاهیم مورد اشاره در دو فصل پیشین اختصاص می‌یابد بدینگونه که در بخش اول به مقایسه‌ی کلی دو منظومه‌ی موضوع پژوهش می‌پردازد و بخش دوم بر اساس دو فصل نخستِ رساله در سه زیربخش خداشناسی، جهان‌شناسی و انسان‌شناسی به مقایسه و تطبیق و بیان موارد تشابه و احیاناً موارد اختلاف این دو اثر عظیم و ارزشمند انسانی دست می‌یازد و زمینه‌های درک دقیق و فهم عمیق مطالب و مفاهیم مندرج در آنها را فراهم می‌آورد.
تأثیر عوامل غیر معرفتی در معرفت دینی از منظر صدرالمتألهین
نویسنده:
لیلا شایسته‎رخ
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معرفت، به معنای باور صادق موجّه و به تعبیر صدرالمتألّهین، صورت علمی حاکی از حقیقت خارجی و مطابق با آن است. معرفت دینی که از مباحث مهم معرفت‌شناسی به شمار می‌آید، معرفتی برگرفته از دین و در مورد دین است که از مسائل بنیادین این نوع از معرفت، مسأله مبدأ و معاد است. یکی از مباحث اساسی در حوزه معرفت دینی، سوال از تأثیر یا عدم تأثیر عوامل غیرمعرفتی در این نوع معرفت و چگونگی تأثیر آن عوامل، بر فرض وجود چنین عواملی است. آگاهی از این عوامل غیرمعرفتی و مکانیسم تأثیر آن‌ها بر شناخت انسان از دین و مسائل بنیادین آن، نقش به‌سزایی در دست-یابی به معرفت دینی صادق نیز در نیل انسان به کمال حقیقی خویش ایفا می‌کند.براساس آراء صدرا، این عوامل به دو قسم مفید یا موثر و منفی یا بازدارنده تقسیم می‌گردد. عوامل غیرمعرفتی موثر بر معرفت که از آن‌ها به فضائل و کمالات اخلاقی و عبادی یاد می‌شود، عبارتند از: تصفیه و جهاد با نفس، ریاضت، حسن خلق، تقوا، خوف و خشیّت، همراهی علم و عمل- عمل صالح، نماز، عبادت، طاعت و اخلاص.عوامل مذکور، باعث ایجاد و رشد و بالندگی معرفت می‌گردد و حجب میان نفس و حقیقت را برطرف نموده، قلب را مهیّای دریافت معارف حقّه می‌سازد. در مقابل، عوامل غیرمعرفتی منفی، که همان معاصی و رذائل اخلاقی است، نظیر گناه، جهل و غفلت، حبّ دنیا، عجب و کبر، حسد، کینه و عشق، پیروی از هوای نفس، ریا، شرک، نفاق، حبّ جاه و مقام، تقلید، حیا و کفر، آرزوهای طولانی و وسوسه، قلب را مکدّر می‌کند و در نتیجه، آن را از تابش نور معرفت محروم می‌گردانند؛ چرا که تنها قلب عاری از هرگونه آلودگی، قابلیّت دریافت نور معرفت را دارد.
بررسی مبانی معرفت‌شناختی و روش شناختی علم دینی از منظر آیت‌الله مصباح یزدی
نویسنده:
آسیه گنج خانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با پیشرفت روزافزون علوم طبیعی و علوم انسانی، مسئله چگونگی مواجهه دین با این علوم مطرح می‌شود. در اثبات، نفی و انکار رابطه علم و دین و علم دینی، دیدگاه-ها مختلف است. با توجه به اهتمام ویژه حضرت علامه مصباح یزدی به علوم انسانی اسلامی و ویژگی خاص دیدگاه ایشان در پرداختن به مبانی فلسفی علوم انسانی و علم دینی، تحقیق پیش‌رو با بکارگیری روش تحلیلی و توصیفی به بررسی نظریات حضرت استاد در رابطه با علم دینی و مبانی معرفت شناختی و روش شناختی آن -پرداخته و از منظر ایشان، به برخی ابهامات پاسخ می‌دهد.از دیدگاه ایشان، دین وظیفه‌ای در قبال کشف روابط علّی میان پدیده‌‌ها ندارد. آنچه برای دین ضرورت دارد، شناخت و بیان تأثیر پدیده‌‌ها در سعادت و شقاوت انسان است. این امر در بسیاری موارد با عمل اختیاری انسان در ارتباط است. با توجه به بررسی کنش‌های ارادی و آگاهانه انسانی و احکام، آثار و پیامدهای آن در علوم انسانی، علم دینی در گستره علوم انسانی اسلامی محقق خواهد بود. از دیدگاه علامه مصباح، آنچه به علوم انسانی موجود، صبغه الحادی می‌دهد، مبانی فلسفی و بخصوص مبانی معرفت‌شناختی است. اثبات امکان علم به واقع، بررسی موانع معرفت صحیح، رد مبانی تجربه گرایی و لزوم یقین معرفت شناختی در استناد نتایج بدست آمده به دین، از ویژگی‌های دیدگاه حضرت استاد است. در علم دینی روش و منبع، شرط نیست. بلکه نظریه‌های بدست آمده از وحی، عقل و... باید در راستای کمال حقیقی انسان در حوزه باورها و ارزش‌ها و با متدولوژی صحیح –روش فقاهتی- باشد. در این نظریه، "مراجعه به وحی"، یک روش در گردآوری و تولید نظریه‌های علمی بوده، ارزش معرفتی یقین حاصل از آن، کمتر از معرفت‌های یقینی دیگر نیست.
حاجت یا عدم حاجت اثبات وجود خدا به استدلال از نظر : الوین پلانتینجا ، جورج ماوردس ، نیکولاس ولترستوف ، سید محمدحسین طباطبائی ، شیخ مجتبی قزوینی
نویسنده:
مجتبی جعفری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هرگاه با این مطلب مواجه می‌شویم که برخی فلاسفه امروز دنیا معتقدند شناخت خدا نیازمند استدلال نیست اولین مطلبی که به ذهن خطور می کند اینست که این اعتقاد با دیدگاه اسلام در مورد خداشناسی فطری منطبق است. از طرفی اختلاف اندیشمندان در تعریف و کیفیت فطرت این سوال را ایجاد می کند که منظور فلاسفه جدید با کدام یک از تفاسیری که از فطرت مطرح شده است انطباق دارد اما این تنها فلاسفه غربی نیستند که خدا را بی نیاز از استدلال می‌دانند، بلکه در عالم اسلام نیز گروهی که تحت عنوان مکتب تفکیک شناخته می شوند همین اعتقاد را دارند این مطالب را در کنار این سخن علامه طباطباثی که قرار دهیم که معتقد است قرآن وجود خدا را بدیهی می داند ولی در عین حال وی برای اثبات او ادله ای را مطرح می کند موجب این سوال می شود که اولا اگر وجود خداوند نیازمند استدلال نیست چرا اندیشمندان مسلمان از جمله خود آقای طباطبائی اقدام به استدلال کرده‌اند وثانیا آیا منظور این سه دسته از فطری بودن خدا یکی است یا نه ؟ این واقعیت منشأ اصلی این تحقیق بوده است. نتیجه کار این بود که بین این سه دیدگاه تفاوت فراوانی است و این سه گروه با یکدیگر اختلاف مبنایی از قبیل اختلاف معرفت شناختی و منطقی دارند و برای حل مشکل ناچار باید به مبانی آنان پرداخت. پس ار بررسی معلوم شد اشکال فلاسفه مکتب معرفت‌شناسی اصلاح شده این است که در معرفت شناسی برونگرا هستند. در واقع لازمه معرفت شناسی برونگرا این است که علم یقینی وجود ندارد و باید به احتمال و تخمین بسنده کرد اما اشکال مکتب تفکیک این است که اصلا معرفت شناسی مدونی ندارد و به همین دلیل سخن آنان از انسجام لازم برخوردار نیست در این میان بهترین دیدگاه از آن علامه طباطبائی است که هم به هستی شناسی پرداخته و هم به معرفت شناسی و نیز خداشناسی فطری را با خدا شناسی عقلی جمع نموده است و هر یک را در جای خود ضروری و لازم دانسته است. اما از خلال مطالب فوق روش این تحقیق نیز روشن شد در این تحقیق از روش مقایسه‌ای بهره‌مند شده‌ایم و در این راستا به تحلیل منطقی و ارزیابی دیدگاه‌های مختلف پرداخته‌ایم.
  • تعداد رکورد ها : 1276