جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1287
تبیین دیدگاه ارزش‌شناسی علامه طباطبائی و دلالت‌های آن برای تربیت اخلاقی
نویسنده:
ناهید سرایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
در حوزه فلسفه اخلاق علامه طباطبایی نظریه ارزش شناسی مبتنی بر پذیرش حقیقت اخلاقی و توجیه فضایای اخلاقی بر اساس امور واقع ارائه داده اندایشان در زمینه مباحث اخلاقی به دو تحلیل روانشناختی-فلسفی و معرفت شناختی پرداخته اندایشان ادراکات انسان را دو قسم می دانند: حقیقی و اعتباری. و معتقدند ارزش های اخلاقی جز مورد اخیر است. و قضایای اخلاقی، اخباری هستند و در امور حقیقی و واقعی ریشه دارندعلامه اعتقاد دارند "حسن" و "قبح" ریشه تکوینی دارد و حسن همواره امری وجودی و قبح همیشه امری عدمی است. ایشان معتقد به وجود حسن و قبح مطلق هستند. در عین حال می فرمایند حسن و قبح برخی از افعال تغییر می یابددر تببین دلالت های تربیتی دیدگاه ارزشی خود معتقدند که اخلاق در پیدایش و بقای خود با اعتقاد و عمل ارتباط خاصی دارد. و روح توحید در اخلاق و اعمال جلوه گر است و تربیت اخلاقی در دو سطح عام و خاص مطرح می شود که هدف نظام تربیتی اسلامی تربیت در سطح خاص (تربیت توحیدی قرآنی) می باشد
مقایسه حضرت ابراهیم (ع) و حضرت محمد (ص) در قرآن
نویسنده:
نسرین سادات عاملی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
نوشته پیش رو با عنوان "مقایسه حضرت ابراهیم‌(علیه‌السلام) و حضرت محمد(صلی‌ الله علیه و آله)" در قرآنبا محور قرار دادن آیه 68 سوره مبارکه آل عمران و بررسی جنبه‌های معنوی ـ الهی آن دو پیامبر، در پی اثبات آن است که پیامبر گرامی اسلام و کسانی که با جان و دل و با معرفتی کامل دعوت پیامبر را پذیرفته‌اند نزدیکترین افراد به ابراهیم‌(علیه‌السلام) می‌باشند و سخن آن دسته از افرادی که خود را به جهت نسب به او نزدیکتر می‌دانند ادعایی بیش نیست بلکه ملاک نزدیک بودن به شخص، پیوند روحی و مکتبی و هم خوانی عقیده که استوارترین پیوندهاست می‌باشد. تحقیق حاضر شامل مقدمه و چهار فصل است: در فصل اول دورنمایی از موضوع تحقیق، تحت عنوان کلیات، اهداف تحقیق،‌ اهمیت و ضرورت تحقیق، فرضیات و روش تحقیق، و در نهایت واژه شناسی آمده است. فصل دوم که اختصاص به بررسی دعاها و نیایش‌های دو پیامبر اسوه در قرآن دارد،‌ شامل دو بخشمی‌باشد که در ابتدا جهت ورود به بحث، در زمینه لغوی و معنوی دعا توضیحی مختصر داده شده است. در بخش اولاین فصل، با عنوان «ابراهیم‌(علیه‌السلام ) آموزگار دعا» به بررسی یکی از بارزترین جلوه‌های زندگیابراهیم‌(علیه‌السلام) یعنی دعاهای قرآنی آن حضرت که از طلب امنیت و آبادانی شروع و به طلب غفران و آمرزش الهی ختم می‌گردد پرداخته و در بخش دوم با عنوان «پیامبرگرامی اسلام الگوی عینی دعا» به دعاهای پیامبر (صلی الله علیه و آله) در قرآن توجه و پاره‌ای نکات نغز و ارزشمند و حکمت از خلال ادعیه آن بزرگوار برداشت شده است. فصل سوم با عنوان «محمد(صلی‌ الله علیه و آله) و ابراهیم‌(علیه‌السلام): اسوه، امام و مظهر تام صفات الهی» می‌باشد. در این فصل سعی شده عنوان انتخابی تا حدی گویای مطالب مطرح شده در فصل باشد. این فصل شامل سه بخش است: در بخش اول به مقام الگویی آن دو بزرگوار و به روش الگوگزینی در قرآن توجه شده و در بخش دوم مقام امامت به عنوان یکی از وجوه مشترک شخصیتی ایشان مورد بررسی قرار گرفتهو در بخش سوم عناوین و سرانجام اوصاف مشترک همچنین تمایزات روحی و خلقی این دو پیامبر بزرگ بررسی گردیده است. در فصل آخر که فصل نتیجه‌گیری و ارائه پیشنهادات و راهکارها می‌باشد سعی بر آن است که علاوه بر پاسخگویی به سوالات و قبول فرضیه‌های طرح شده در تحقیق، به منظور کاربردی کردن هر چه بیشتر مطالب گرآوری شده، راهکارها و پیشنهادهایی را برای مراکز، ارگانها و سازمان‌های فرهنگی مربوطهارائه دهیم.
قاعده‌ی لطف و مبانی کلامی آن
نویسنده:
اقدس حاجی آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از اصول و قواعد مهم در کلام عدلیه قاعده‌ی لطف است که پس از قاعده‌ی حسن و قبح عقلی مهمترین قاعده‌ی کلامی به شمار می‌رود. رتبه‌ی منطقی و جایگاه این قاعده بعد از آن است که بدانیم برای هر انسانی اعم از مومن و کافر تکلیفی وجود دارد و این تکلیف برای هر دو گروه نیکو و حسن است. همانگونه که متکلمین و فلاسفه بر این امر متفقند و حسن بودن آن را به وجهی تبیین و توجیه می‌کنند. قاعده‌ی لطف میان متکلمان و اندیشمندان اسلامی از دیرباز مطرح بوده و خاستگاه بسیاری از باورهای اعتقادی قرار گرفته است. وجوب تکالیف دینی، لزوم بعثت، وجوب عصمت، وجوب امامت و... از جمله مسائلی است که بر این قاعده استوار گردیده‌اند. لطف در اصطلاح متکلمان از صفات فعل الهی است و آن چیزی است که نزدیک می کند مکلف را به سوی طاعت و دور می‌کند او را از انجام معصیت به شرطی که به حد الجاء و اضطرار نرسد یعنی اختیار مکلف باقی بماند. اکثر متکلمان شیعه از طرفداران قاعده‌ی لطف به شمار می‌روند و آن را به عنوان قاعده‌ی عقلی- کلامی پذیرفته‌اند. اما گروهی از متکلمان معتزلی و متکلمان اشعری به دلیل نفی کردن حکم عقل و عدم پذیرش حسن و قبح عقلی این قاعده را نپذیرفته و با آن مخالفت کرده‌اند. دلایل عقلی و نقلی زیادی برای اثبات این قاعده وجود دارد، مهم‌ترین دلیل این است که عقل با توجه به اصل حکمت خداوندی بر لزوم لطف به عنوان یکی از صفات فعلی حکم می‌کند و ترک آن را بر خداوند قبیح و ناروا می‌داند.در قرآن و روایات هم پیرامون لطف مطالبی بیان شده‌است و لطیف بودن یکی از صفات الهی به شمار می‌رود. شبهاتی از طرف مخالفان به ویژه در مسئله‌ی امامت وارد شده است که در متن رساله برخی از شبهات و پاسخ آنها بیان شده است.
ضرروت وجود حجت در نهج‌البلاغه
نویسنده:
اصغر رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با تحلیل مفهوم حجت از منظر لغت و عبارت‌های نهج البلاغه مشخص شد این واژه در همان معنای لغوی‌اش یعنی برهان و استدلال بکار رفته است. در ذیلِ عباراتی که به بیان مصادیق حجت پرداخته، مشخص شد از منظر نهج‌البلاغه عقل، قرآن، پیامبران، ائمه، عمر انسان و وجود هر یک از مخلوقات حجت‌های الهی هستند که بیشترین تأکید چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی بر دو مصداق از مصادیق حجت یعنی پیامبر و ائمه? گردیده است. البته حجیت پیامبران و امامان به اعتبار عصمت آن دو است که این مطلب برآمده از حکم عقل و نیز سخنان حضرت است. حجت از نگاه حضرت از دو منظر تکوینی و تشریعی ضرورت دارد. از نظر تکوین آنچه را که فلسفه و عرفان بیان می‌دارد مبنی بر این که خداوند در مقام غیب مطلق برای ظهور نیازمند واسطه‌ای است که ظرفیت تجلی تمام اسماء و صفات الهی را دارا باشد حضرت در کلام خود از جمله در این عبارت «فَإِنَّا صَنَائِعُ رَبِّنَا وَ النَّاسُ بَعْدُ صَنَائِعُ لَنَا» «همانا ما دست‌پرورده و ساخته پروردگار خویشیم و مردم تربیت شدگان و پرورده‌های مایند.» بدان تصریح می‌نمایند از آنجا که خداوند به طور مستمر هر یوم در شأنی است و این شأن به افاضه‌ای از وجود اوست پس وجود واسطه‌ی فیض برای همیشه و به طور مستمر ضروری است. از نظر تشریع شأن حجت بیان اوامر و نواهی الهی است که در قالب هدایت تشریعی انجام می‌پذیرد، غیر از بیان اوامر و نواهی توسط امام، شأن حکومت برای امام امری عقلی و تشریعی است که این شأن منوط به خواست مردم است که امام (ع) با عبارت «لَوْ لَا حُضُورُ الْحَاضِرِ وَ قِیَامُ الْحُجَّهِ بِوُجُودِ النَّاصِرِ وَ مَا أَخَذَ اللَّهُ عَلَى الْعُلَمَاءِ أَلَّا یُقَارُّوا عَلَى کِظَّهِ ظَالِمٍ وَ لَا سَغَبِ مَظْلُومٍ لَأَلْقَیْتُ حَبْلَهَا عَلَى غَارِبِهَا» بدان تأکید می‌کنند.یکی از مباحث مهم درباره‌ی حجت از منظر نهج البلاغه ویژگی‌های ائمه به عنوان حجج الهی است که مباحث مطرح در نهج البلاغه ذیل این عناوین مطرح شده است:هدایت‌گری، الگو بودن، نگاهدارندگانِ تعادل دین، درهای معرفت الهی، عامل عبادت خدا، مرجعیت علمی و غایت انسان بودن. ذیل این عناوین روشن می‌‌شود در ائمه خصلت‌ها و ویژگی‌هایی از طرف خداوند به ودیعه گذاشته شده که انسان‌ها برای سیر تکاملی بدان نیازمندند، یعنی تنها با مراجعه به امام است که می‌توان این خصوصیات را کسب کرد.
نقش اخلاق در معناداری زندگی براساس حکمت متعالیه
نویسنده:
فریده محمدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
سیر تکاملی حکمت نظری و حکمت عملی در فلسفه ملاصدرا بر پایه اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری میباشد؛ که مقدمه نحوه زندگی انسان، با تزکیه و تهذیب قوای نفسانی، و شناخت نظام آفرینش و معرفت به خود، و اخذ الهامات و صفات الهی را تشکیل میدهد. ملاصدرا با توجه به مبانی نظری فلسفه خود، مسئله اخلاق یا حکمت عملی را بر اساس ایمان، اطاعت و بندگی، تقوا، تحول و استکمال روح با تشبّه به اخلاق الهی که از عوامل معناداری زندگیست، منتج به امید و رضایتمندی و عشق و بخشندگی در زندگی میشوند، تبیین کرده است. زندگی سیری تکوینی و تحول در استکمال روح آدمی به معنای واقعی است. معناداری زندگی برای انسان در صورتی امکان پذیر است که با تزکیه و تهذیب نفس، استکمال وجودیش را با استکمال فضایل اخلاقی یکی کرده، و شخص با بر خورداری از فضائل وجودی به مراتب سعه عقل انسانی و قدسی به مقام متعالی به سمت کمال در زندگی نائل گردد. در این پژوهش توصیفی و تحلیلی به تبیین نقش اخلاق در معناداری زندگی بر اساس حکمت متعالیه که بر حاکمیت عقل انسانی و به فعلیت در آوردن فضائل و صفات اخلاقی از وجود انسان به هدایت وحی و انسان کامل، و توجه به استکمال روح مجرد و جاودان، و بهره مندی از زندگی متعال توصیه شده، ارائه می نمایم. حقیقت هستی خداوند است. انسان برای بدست آوردن زندگی متعالی و حیات طیّبه‌ی انسانی میتواند با طرحی جامع و کامل از آموزه های اخلاق اسلامی به معناداری زندگی برسد.
اخلاق هنجاری از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پوریا برزعلی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با توجه به دادههای تاریخی بدون شک حضرت امیرالمومنین)ع( انسانی نبودند که به جهان یک بعدی نگریسته و درنتیجه تنها یک راه را برای خود و دیگران در اخلاق توصیه نمایند، البته اگر چنین میشد کار را برای بسیاری از محققان علوم انسانی و تربیتی راحتتر میکردند اما از آنجایی که جهان ما دو بُعد مادی)این جهانی( و اُخروی)آن جهانی( دارد بدون شک با یک نگاه یک بعدی به سراغ آن رفتن انسان را در جایی از یکی از این دو جهان متضرر می کند، یا باید همچون مادی گرایان صرف به جهان ماده دل بست یا همچون برخی تارکان دنیا دست از اصلاح امور دنیا و بندگان خدا کشید و تنها در انتظار مرگ و زندگی پس از آن بود. بدون تردید بین غایتگروی خاص ایشان که با نوعی خودگروی اما با توجه به سنجش غایت در جهان آخرت همراه است و رضایت الهی را به دنبال دارد با وظیفه گروی و فضیلت گرایی ایشان ارتباط معناداری وجود دارد. اما این ارتباط از سوی هیچ یک از دانشمندان علم اخلاق به روشنی مورد اشاره و بررسی واقع نشده و در نهایت هر یک از محققین ایشان را در یکی از مکاتب اخلاقی جای داده اند. ایشان غایت را در نزد خداوند و در جهان پس از مرگ می دانستند و تکلیف خویش را انجام وظیفه در رابطه با وظایف معلوم شده از سوی خداوند، و فضیلت را استوار کردن و ملکه کردن صفات اخلاقی مورد پسند خدا می دانستند.با توجه به همه موارد ذکر شده میبینیم که همه آنها در یک مورد داری مخرج مشترکی به نام الله یا خدا هستند کهنگاه ویژه آن حضرت)ع(‌ به خداوند، فرامین الهی و قرب الهی را نشان میدهد.همچنین داشتن و حفظ این نگاه غایت گروی که غایت هرچیز در نزد خدا و رضایت الهی است خود نوعی فضیلت محسوب میشود، چرا که در تعریف فضیلت این طور میگوییم که فضایل را صفات و ملکات ثابت اخلاقی میدانیم که در شرایط سختی صاحب آنها آن صفات را ترک نمیکند؛ درنتیجه حفظ این دیدگاه که: نتیجه هر چیز باید رضایت الهی و قرب را به همراه داشته باشد، شاید از یک منظر غایت گروانه باشد اما حفظ همین دیدگاه در تمامی احوالات و شرایط زندگی خود نوعی فضیلت است.فضیلت نیازمند به هنجارها و کدهای اخلاقی است و مرجع این دستورات اخلاقی در دین مبین اسلام خداوند متعال است که خالق انسان است و درنتیجه بهترین شیوه زندگی را میتواند برای انسان تدبیر ببیند، اما این هنجارها به تنهایی راهگشای یک زندگی با سعادت نخواهند بود و بعد از این مرحله که هنجارها و باید و نبایدهای اخلاقی معلوم از سوی مرجع الهی معلوم شد باید در افراد بشری درونی شوند یعنی بصورت فضیلت و ملکه و خوی آنها درآیند.همچنین پذیرش و وفاداری نسبت به وظایف تعیین شده از سوی خداوند در تمامی احوالات زندگی، نیز خود نوعی فضیلت محسوب می شود، چرا که نشان از صفات و ملکاتی همچون اراده، وفای به عهد، همت و تلاش و... می باشد و بدون این فضائل پایداری به وظیفهگرایی بیمعنا خواهد بود.پس شاید بتوان با جمع بندی این امور به نتیجه ای جامع رسید که حضرت امیرالمومنین)ع(شخصیتی با فضیلت بود و اصلیترین فضائل ایشان در همواره متعهد بودن و تلاش کردن در بدست آوردن غایت که قرب و رضای الهی بود از راه استمرار فرامین الهی آمده از سوی حق بود؛ و نامی که از نظر نگارنده این سطور باید بر نگاه اخلاقی آن حضرت)ع( گذاشت »فضیلتگرای خودگرای آخرت اندیش «می باشد.
معاد از دیدگاه مولانا جلال‌الدین محمد و ملاصدرا
نویسنده:
ملیحه محمودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث از معاد و جاودانگی انسان یکی از مباحث مهم و بنیادین در تاریخ تفکر آدمی به شمار می‌آید. این مساله با رویکردهای فلسفی، کلامی، عرفانی، قرآنی مورد توجه اندیشمندان علی‌الخصوص عالمان و عارفان مسلمان واقع شده است. که در نهایت موضع صدرالمتألّهین شیرازی، مبدع حکمت متعالیه در این باب، فصل الخطاب است. با توجه به این‌که حکمت متعالیه‌ی صدرایی بی‌ارتباط با عرفان اسلامی نبوده و در ساختار کلی‌اش بخشی را وامدار اندیشه های عرفانی است، این پژوهش درصدد برآمده است تا اندیشه‌ی ملاصدرا، حکیم مسلمان را در باب معاد، خصوصاً در بخش چالش برانگیز آن یعنی معاد جسمانی و همچنین در باب شیوه‌ی ثواب و عقاب و خلود در عذاب، با آراء و افکار مولوی، عارف شهیر و نامی جهان اسلام مقابل و برابر گذارد. و آن‌چه در این پژوهش به شیوه‌ی تحلیلی، توصیفی معلوم شده است، این است که غالب معتقَداتی که ملاصدرا در این باره، بنابر مشربی فلسفی، آن‌ها را در قالب استدلالات برهانی تصویر می‌کند، دارای سابقه‌ی قبلی و صورتی لطیف و متمثّل و متخیَّل در قالب اشعاری عالى، در آثار مولانا هستند. والبته در این میان بعضاً مواضع مخالف نیز وجود دارد که در خلال متن بدان اشاره خواهد شد.
وجودشناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی
نویسنده:
مریم باروتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
فیلسوفان و متکلمان اسلامی از دیرباز به بحث از صفات الهی، پرداخته اند. می‌توان مباحث مربوط به صفات خداوند را در دو مرحله ی کلی بررسی کرد؛ کلیات صفات الهی که به احکام و مسایل عمومی و مشترک صفات می پردازد، بدون آن که نظر به صفت خاصی داشته باشد و مباحث خاص مربوط به هریک از صفات چون علم، قدرت و... یکی از اقسام مباحث کلیات صفات الهی، وجود شناسی صفات الهی است. در مرحله ی وجود شناسی صفات الهی، ابتدا همه ی صفات کمالی (صفات حقیقی ذاتی) به نحو عام برای ذات باری تعالی به اثبات می‌رسد، سپس نحوه ی اتصاف ذات باری تعالی به صفات کمالی تبیین می‌گردد. در این رساله، مباحث وجود شناسی صفات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی، تبیین و تحلیل شده است. اولین گام در وجود شناسی صفات الهی، اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی است. علامه طباطبایی سه برهان برای این منظور اقامه می‌سازد؛ اثبات تمام صفات کمالی برای ذات باری تعالی بر مبنای برهان صدیقین، برهان مبتنی بر قاعده ی "بسیط الحقیقه" و برهان مبتنی بر قاعده ی " واجب الوجود بالذات واجب من جمیع جهات ". در گام بعد، می‌توان از ارتباط ذات الهی با صفات کمالی سخن گفت. علامه طباطبایی بر اساس صرافت وجود، بساطت حقیقی و وحدت حقه الهی، اثبات می‌کند که صفات کمالی عین یکدیگر و عین ذات اند. او همچنین بر مبنای اعتباری بودن مفاهیم صفات کمالی (تبیین فلسفی) و نیز مبرا بودن مقام ذات خداوند از تعین مفهومی صفات (تبیین عرفانی)، نحوه ی جمع کثرت صفات کمالی و وحدت ذات باری تعالی را تبیین می‌نماید. او تنها این دیدگاه را با توحید صفاتی سازگار می‌داند و دیدگاه های مخالف را نقد می‌کند و برهان علیه آن ها اقامه می‌نماید. اما علاوه بر صفات حقیقی ذاتی، صفات فعل به اعتبار اصلی که در ذات باری تعالی دارند، عین ذات خداوند هستند و کمال برای ذات او به حساب می‌آیند. اما در سایر اعتبارات، صفات فعل زائد بر ذات اند و کمالی برای ذات خداوند، شمرده نمی‌شوند
معناشناسی سمع در قرآن کریم
نویسنده:
فاطمه شرکت
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
«سمع» در وصف خداوند، از صفات ذات الهى و به معناى علم او به شنيدنى ها و حضور همه عالم در محضر اوست، و در وصف انسان از جمله ابزار ادراکی وی به شمار می رود که بسیاری از ادراکات، لذت ها، محسوسات و معرفت ها از این طریق و به واسطه نعمت گوش دریافت می گردد. این رساله با هدف تبیین آیات بسیاری از قرآن که حاکی از آن است که خداوند متعال نه تنها سخن بندگان را مى‏شنود بلکه نسبت به همه چیز شنواست و این که او از سر رحمت و محبت خود، انسان را به سمع همراه با دیگر وسايل و ابزار ادراکی مجهز كرد تا با استفاده از آن ها، با جهان خارج ارتباط برقرار نماید و حوادث و وقايع اطراف و همچنين عالم درون خود و تغييرات حاصل در آن را ادراك كند، نگارش گردیده است. در این راستا، از آن جا كه مطالعات معناشناسی از كارآمد ترین روش های فهم معنا در قرآن به شمار می آید، در این پژوهش، برای مطالعه و استخراج مفهوم قرآنی سمع با استفاده از این دانش کوشش گردیده تا نقش و اهمیت آن مورد بررسی قرار گیرد. لذا فصل اول آن به کلیاتی در زمینه موضوع معناشناسی سمع پرداخته و در فصل دوم روش معناشناسی نظری و مفاهیم مطرح در آن از جمله روابط همنشینی و حوزه معنایی معرفی شده است. در فصل سوم پس از واژه شناسی سمع، به اهمیت آن و عوامل بازدارنده در آن اشاره گردیده و به دنبال آن مراتب سمع در انسان ها و آثار و عوارض آن تییین شده است. سپس در فصل چهارم همنشین های سمع در دو حوزه معنایی ابزار ادراکی انسان و اسمای الهی مورد مطالعه قرار گرفته و در فصل پنجم با ترسیم حوزه معنایی سمع، به تبیین جایگاه آن در حوزه های معنایی اساسی ایمان و کفر در قرآن پرداخته شده و سپس ارتباط سمع با مفاهیم اصلی و واحدهای هم حوزه آن مشخص گردیده است. در این سیر پس از تبیین ساز و کار معنایی سمع در قرآن مشخص گردید که آیات قرآن سمع را به عنوان یک ابزار ادراکی همراه بصر، در کنار قلب و فواد و جلد معرفی می نماید که دارای نقشی مهم در ادراک و یادگیری و دریافت است. انسان که بر اساس حکمت الهی موجودی مختار است، نسبت به این ابزار توانایی کنترل دارد و چنانچه از این مجاری ادراکی به گونه ای مناسب و درست بهره ببرد، در پرتو شکوفایی آن به سعادت و رستگاری می رسد؛ و اگر آن را اسیر امیال و هواهای نفسانی خود نماید، پایانی جز ضلالت و شقاوت نخواهد داشت. بنابراین سمع در میان دیگر ابزار ادراکی و در ارتباط با آن ها دارای ارزش و مقامی خاص، و در همنشینی با آن ها شامل مراتبی بوده و در حوزه های معنایی قرآن از جایگاهی ویژه برخوردار است.
ارتباط اسماء و صفات الهی مذکور در پایان آیات با محتوای آیات (سوره‌های حج، مومنون و نور)
نویسنده:
مریم عبودپیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این تحقیق در مورد ارتباط اسماء الهی مذکور در انتهای آیات با محتوای آیات در سه سوره حج، مومنون و نور است. با اینکه اغلب اسماء الهی معنایی نزدیک به هم و مشترک دارند اما این دلیل باعث نشده است که در این تحقیق ترادف معنایی پذیرفته شود. اسماء الهی از طریق معنا با محتوای آیات در ارتباط هستند، که در بیشتر موارد سیاق شاهد بر این ارتباط معنایی است. زیرا سیاق در این زمینه اهمیت بالایی دارد، و بر اساس سیاق کلام است که می توان به مقصود گوینده پی برد. اسماء و صفات الهی با محتوای خود آیه، یا با مضمون آیه قبل یا با محتوای آیه بعد و به ندرت هم با محتوای چند آیه ارتباط دارند و این ارتباط اغلب به صورت تاکید، تعلیل یا تفسیر مطرح شده است. ارتباط اسماء الهی با محتوای خود آیه در سوره های حج، مومنون، نور به صورت پیوند با صدر، میانه، ذیل یا با محتوای کلی آیه وجود دارد و در ارتباط با آیه قبل یا آیه بعد نیز موارد مذکور، صدق می کند.
  • تعداد رکورد ها : 1287