جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1494
رابطه حکمت و صلح از منظر خواجه نصیر طوسی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:روح‌الله مدامی؛ استاد راهنما:موسی ملایری؛ استاد مشاور :مهدی نجفی افرا
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
در پرتو صلح ، امکانهای لازم برای زندگی مسا لمت آمیز و سعادت انسان فراهم می شود. حق حیات ، مهمترین بخش از حقوق انسان است که در تحقق و حفظ آن ، وجود صلح نقش تعیین کننده ای دارد. بویژه در عصر کنونی، با نظر به مجهز شدن قدرتهای سیاسی دنیا به سلاح های کشتار جمعی ، مساله صلح نسبت به هر زمان دیگری به عنوان یک ضرورت در اولویت قراردارد.عوامل متعددی در ایجاد صلح موثر هستند. اما در این پژوهش، نقش حکمت در صلح مورد بررسی قرار گرفته است. اگرچه مقالات و کتابهای متعددی در خصوص صلح و جنگ نوشته شده است اما به نظر می رسد در خصوص نقش حکمت و حکیم حاکم در ایجاد صلح بویژه از منظر حکیم مسلمان چندان مورد بررسی قرار نگرفته است. در مدنیت حکیمانه خواجه نصیرراهبردهای موثر در باره شرایط حاکم جامعه ، نحوه تعامل حاکمیت با ملت ، حفظ کرامت انسانی ، تعامل با ملل مختلف ، رفع منازعه ادیان و اولویت صلح مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. به نظر می رسد ساختار سیاسی در مدنیت خواجه نصیر می تواند شرایط یک حکمرانی مطلوب و کارآمد را فراهم نموده و استراتژی مناسب برای حل منازعه و ایجاد صلح تلقی شود.از سوی دیگر در مدنیت علامه طباطبایی با رویکرد فلسفی بویژه مبتنی بر نظریه اعتباریات ، انسان ،اجتماع ، دین ، فرهنگ و اخلاق مورد بررسی قرار گرفته است. می توان گفت رابطه حکمت و صلح در مواجه حکیمانه علامه با فلسفه انسان و اجتماع معنادار شده است.علامه طباطبایی بر اساس نظریه اعتباریات رویکرد متفاوتی نسبت به انسان و اجتماع، انسان و اخلاق، انسان ودین ارائه داده است که می تواند منجر به رفع منازعه و بسترسازایجادصلح شود.پرسش اساسی در این پژوهش این است که مبانی فلسفی و سیاسی این دو حکیم چگونه می تواندراه حل رفع منازعه و ایجاد صلح را در اختیار ما قرار دهد؟
روش شناسی علامه طباطبایی در اعتبارسنجی روایات در تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن
نویسنده:
نویسنده:علی فراهانی؛ استاد راهنما:علیرضا قائمی نیا؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
تفسیر البیان فی الموافقه بین الحدیث و القرآن به تألیف علامه طباطبایی، به‌صورت ترتیبی و با روش تفسیر قرآن با قرآن، و قرآن با روایت با رویکردی عقلی و ادبی، برخی از آیات را علاوه بر تفسیر، با روایات نیز موافقت می‌دهد. در مواجهه‌ی روایات با آیات، گاه مراد آیه تعمیم یا تضییق می‌شود و گاه بدون تغییر باقی می‌ماند. روش علامه در صورت نخست چنین است که با کمک از تمام قرائن درون‌متنی همچون سیاق و قرائن برون‌متنی مانند عقل، معنای آیات را به‌گونه‌ای توسعه یا حصر می‌دهد که توفیق بدون تصرّف و تغییر در معانی، شکل بگیرد. برای ایجاد این موافقت که یک‌طرف آن احادیث است، ملاک‌ها و ملاحظاتی برای گزینش روایات در این اثر دیده می‌شود: ملاک‌هایی که مربوط به مصدر حدیث است؛ مانند تعدد منبع و طرق و اشتراک میان فریقین و نقل از محدّثین معتبر و قرابت معنایی با روایات و ملاحظاتی همچون توجه به گونه‌های مختلف روایی به‌منظور نشان دادن چگونگی عرضه آن احادیث بر قرآن و توجه به احادیثی که متخالف با یکدیگرند و احادیثی که رویکرد کلامی و همچنین اخلاقی دارد. درنهایت علامه برای این توفیق، با قرائن و شواهدی چون سیاق و عقل و آیات مرتبط و روایات، در بعضی از مواقع حکم به موافقت و در بعضی دیگر حکم به عدم موافقت می‌دهد. این نوشتار پس از بررسی متن این تفسیر، با روشی کتابخانه‌ای و تحلیلی به این نتیجه رسیده که علامه با تکیه‌بر تجمیع قرائن درون‌متنی و برون‌متنی، یک اثر تفسیری جامع روایی خلق کرده است.
بررسی مساله دفاع و جهاد از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:کیوان رحیمی؛ استاد راهنما:سیدمحسن میرباقری؛ استاد مشاور :سیدمحسن میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله‌ی دفاع و جهاد ازجمله مسائل مهم و پردامنه در علم فقه و کلام است که از دیرباز محل بحث فقها و متکلمین مسلمان بوده که با توجه به اهمیت آن بررسی مسئله دفاع و جهاد، در زمان کنونی در جامعه اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است، و توجه یا عدم توجه به آن‌ها می‌تواند، فائق آمدن مسلمانان بر دشمنان اسلام یا مغلوب شدن مسلمانان توسط دشمنان اسلام را در پی داشته باشد. فخر رازی به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین و مهم‌ترین فقها و متکلمین اهل سنت در حوزه‌ی جهاد و دفاع با بهره‌گیری از روش‌های عرفانی روایات، ادبیات مفهومی و بابیان مثال‌ها و نمونه‌های تاریخی در این باب تلاش داشته است جهاد و دفاع را به‌عنوان امری واجب البته با شرایط خاص مطرح نماید همچنین علامه طباطبایی مفسر فقیه و متکلم بزرگ شیعی با استفاده از اسلوب خاص خویش و با بهره‌گیری از شیوه‌ی تفسیری جهاد و دفاع را علاوه بر جنبه‌ی آیاتی و روایاتی به‌عنوان یک حکم عقلانی موردنظر قرار داده است . رساله‌ی حاضر تلاش دارد با تکیه‌بر روش‌شناسی تفسیری فخر راز و علامه طباطبایی به بررسی برداشت آنان در زمینه جهاد و دفاع بپردازد و درنهایت وجوه اشتراک و افتراق میان آن‌ها را بیان دارد
تحلیل شکلگیری حیات دنیوی مبتنی بر آراء تفسیری علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:سجاد اسدبیگی؛ استاد راهنما:مهدی سپهری؛ استاد مشاور :مهدی ایزدی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حیات دنیوی انسان درواقع نوعی از زنده‌بودن است که در آن انسان به سختی‌های فراوانی دچار شده است. این حیات را می‌توان به دو مرحله تقسیم نمود. مرحله‌ی اول این حیات مبتنی بر عمومیت داستان هبوط، آشنا شدن انسان با بدن خویش است. این آشنایی که درواقع درنتیجه‌ی اعراض از ذکر الهی و معطوف شدن روح انسان به بدن، صورت می‌گیرد؛ در نهایت به خود بدن پنداری انسان می‌انجامد و انسان را به سختی-های ادراک تعلق بدن، همچون بیماری، احتیاج به لباس، گرسنگی و... دچار می‌سازد. مرحله‌ی دوم حیات دنیایی، که بعد از ادراک تعلق بدن است، مرحله‌ی تلاش و تکاپو برای بقا در زمین است. در این مرحله انسان برای انجام افعال خویش، احتیاج به نوعی علم و ادراک دارد که از آن به علم اعتباری یاد می-شود. رفع احتیاجات وی به حضور او در اجتماع پیوند خورده‌است و او اضطرارا زندگی اجتماعی را می-پذیرد. حضور او در اجتماع موجب تکثیر اعتباریات می‌شود و اعتباریات که خود وهمی هستند و ما‌به‌ازای خارجی ندارند، تمام زندگی انسان را فرامی‌گیرند و دنیایی وهمی را شکل می‌دهند که انسان را در خود هضم می‌کند. شاید مهمترین اعتبار انسان در اجتماع قانون باشد که قوام و دوام اجتماع را حفظ می‌کند. قانون زائیده‌ی عقل آدمی است و ضعف فراوان دارد. در این دیدگاه، غایت دین رهاندن انسان از سختی‌های حیات دنیاست. دستورات دینی درواقع اقتضای علم به عوالم نورانی، در عالم دنیاست و توسط شخصی که دچار غفلت از آن عوالم نشده‌است، به صورت حضوری دریافت می‌گردد و به صورت حصولی در اختیار سایر انسان‌های محجوب از آن عوالم می‌گردد. حقیقت دین عالم اسماء و صفات الهی است که به لسان اعتبار بیان شده‌است و انسان را به این اسماء –که تعلیم آن شرط اصلی خلافت الهی انسان است- می‌رساند. تحلیل و بررسی حیات دنیوی انسان، چیستی و چگونگی شکل‌گیری و در نهایت غایت آن، مسئله‌ی اصلی نوشتار پیش روست.
نجات از منظر علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:محبوبه مداح پور؛ استاد راهنما:روح اله آدینه؛ استاد مشاور :محمدجواد شمس
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مبحث نجات و رستگاری یکی از مهمترین و وسیعترین مباحث ادیان گوناگون است. نخستین سوالی که پس از تعریف نجات یا همان وضعیت مطلوب بشر به میان می‌آید، شرایط رسیدن به این وضعیت است. در این مجموعه، ضمن تعریف وضعیت نامطلوب کنونی بشر و وضعیت مطلوب آرمانی وی از منظر علامه طباطبایی، با استناد بر آیات قرآن و تفسیر المیزان، عوامل رسیدن به نجات و رستگاری و موانع این مسیر نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است. در بحث نجات شناسی، نجات در دین یهودیت، مسیحیت و اسلام سخن به میان آمده است و سپس به نقد دیدگاه نجات در این ادیان توحیدی از منظر علامه طباطبایی پرداخته شده است. از دیدگاه علامه، رابطه نجات و حقانیت مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله مهم و اصلی در این قسمت این است که از نگاه علامه طباطبایی با تکیه بر تفسیر المیزان در نهایت چه کسانی از نجات یافتگان هستند و توانسته اند به وضعیت مطلوب برسند. همچنین با توجه به آیات قرآن و به بیان علامه در مورد «مستضعفان دینی» که چه کسانی هستند و اینکه آیا می‌توانند از اهل نجات باشند، بحث شده است. در نهایت این نتیجه حاصل می شود که نجات‌یافتگان حقیقی کسانی هستند که ایمان و عمل صالح دارند. چنین افرادی از خسران و زیان در امانند. در نتیجه مسألۀ مهمی که در این مجموعه بیان شده است، این است که راه وصول به این سعادت و کمال مطلوب، یعنی ایمان به خدا و عمل صالح کاملا از روی اراده و اختیار انسانی میسر است، یعنی در واقع سعادت و شقاوت ذاتی انسان نیست بلکه امری اکتسابی و ارادی است. بنابراین آموزه ی نجات در اسلام به این معنا است که انسان با قدرت اختیار و اراده ی خود بر هواهای نفسانی و شیطانی غلبه کند و با تربیت نفس خویش، خود را به کمال الهی و نجات حقیقی برساند. در واقع از دیدگاه علامه، رستگاری یعنی رهیدن از خود و رسیدن به خدا. انسان‌های رستگار از عذاب های الهی در امان هستند و به سعادت و لذت پایدار و حقیقی نائل می آیند. مجموعه ی حاضر، مسأله نجات را در قالب دیدگاه علامه طباطبایی بیان می کند. پس از آن به تفسیر المیزان مراجعه کرده و آیاتی در ذیل موضوع بررسی شده آورده شده است. در این تحقیق، از روش کتابخانه-ای استفاده شده است و به نحو تحلیلی- توصیفی اطلاعات مورد نیاز موضوع تحقیق از طریق مطالعه کتب و پایان-نامه‌های مکتوب در کتابخانه، حاصل شده است.
بررسی تحلیلی نقش قوه خیال در تعالی انسان بر مبنای حکمت متعالیه با تکیه بر آراء علامه طباطبایی(ره) و شاگردان
نویسنده:
نویسنده:رقیه یوسفی سوته؛ استاد راهنما:محمدمهدی گرجیان عربی؛ استاد مشاور :محمدتقی یوسفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بنابر جسمانیۀالحدوث و روحانیۀالبقاء بودن نفس در حکمت متعالیه، انسان در مراحل تکوّن خود با ارتقاء از مرتبه طبیعی و ادراک حسی، ابتدا در مرحلۀخیال متّصل قرار می‌گیرد؛ متخیّل‌بالفعل و عاقل‌بالقوه می‌گردد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اکثر انسان‌ها تا پایان زندگی دنیایی خود، در همین مرتبه خیال باقی می‌مانند و حتی با همین مرتبه که بوسیلۀ علم و عمل آنها شکل-گرفته و هویت حقیقی آنها را ساخته است محشور می‌گردند. قوه ‌خیال با توجه به کارکردهایش، هم دارای جنبۀ فعلی و هم انفعالی است در این ‌صورت هم می‌تواند موجب تعالی انسان گردد و هم موجبات سقوط و انحطاط انسان را فراهم سازد. از نظر علامه طباطبایی(ره) و شاگردان ایشان، اگر خیال، الهی باشد و دستخوش عواملی که او را از توجه به عالم ملکوت منحرف می‌سازد نشود، می‌تواند به حقایقِ عالم خیال منفصل دست یافته و حتی به مراتب بالاتر و فوق تجرد نیز تعالی یابد. اما اگر غیرالهی باشد یعنی رو به طبیعت کرده و بُعد ماورائی خود را فراموش کند، جولانگاه شیطان و نفس‌اماره می‌گردد و در دایرۀ محدود و بستۀ خود، صورت‌های کاذب و واهی را می‌سازد و چه بسا دچار اشتباهات و مغالطات جبران-ناپذیری گشته و اعمال ناپسندی مرتکب می‌شود. انسان برای اینکه از مرتبه تخیّل بالفعل که در آن کثرت محض حکمفرماست به مرتبه عقل بالفعل که عالم وحدت است ارتقاء پیداکند و با این‌که در میان خلق زندگی می‌کند اما همه آنها را تجلّی حضرت حق ببیند و فانی در ذات، صفات و افعال الهی گردد باید قوۀخیال خود را تطهیرکند تا تجلّی‌گاه نورالهی شود. از نظر علامه طباطبایی‌(ره)، مهم‌ترین عامل برای تطهیرخیال، همّ‌واحدداشتن است که از طریق مراقبه برای انسان حاصل می‌گردد. با توجه به ساحت اختراعیِ فعلی و ارادی خیال، انسان می‌تواند هم در افعال و هم در صفات شبیه خدا شود و به اذن الهی، کار خدایی انجام دهد.
عدل الهی از دیدگاه خواجه نصیر و نقد آن بر اساس مبانی علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:مهری یارجانی؛ استاد راهنما:رضا اکبریان؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خواجه‌نصیرالدین طوسی متکلم و فیلسوف بزرگ شیعه برای اثبات صفت عدل بر ذات مقدس اله روش کلامی در پیش می گیرد و در مشرب کلامی از حسن و قبح ذاتی عقلی استفاده می‌نماید. از نظر وی حسن و قبح عقلی، همان گونه که در مورد افعال انسان بکار می رود می تواند افعال الهی را نیز شامل شود. درست است که خواجه نصیر برای اثبات عدل الهی روش کلامی دارد؛ اما با معتزله همسو نیست. زیرا معتزله از طریق ثابتات ازلیه خداوند را عادل می دانند. در حالی که خواجه نصیر چنین رویکردی در باب عدل الهی ارائه نمی دهد. علامه طباطبایی در زمینۀ عدل الهی رویکردی متفاوت با خواجه نصیر ارائه نموده است، و به مسئله حسن و قبح با عنوان «ادراکات اعتباری» پرداخته است و حسن و قبح را جزء اعتباریات بالمعنی الاخص می‌داند که در ورای ظرف عمل تحقق ندارد. وی معتقد است مفهوم خیر و مانند آن، که هم بر حق تعالی و هم بر انسان اطلاق می شود نمی تواند از سنخ مفهوم حقیقی باشد و از مفاهیم اعتباری است که دارای ماهیت است و ذات اقدس الهی منشأ انتزاع هیچ ماهیتی قرار نمی گیرد. صفات خداوند سبحان صرف و خالص هر کمال وجودی است و به نحو حقیقت و به‌طور مستقل است و در مورد دیگران بالعرض و به‌طور تبعی است. وی ماهیت را در خارج قبول ندارد، و تمایز خدا و عالم را در پرتو ماهیت تبیین نمی‎کند. علامه بین احکام شرعی و احکام عقلی تمایزی قائل نیست. وی معتقد است احکامی که خدای متعال تشریع می‌کند با احکامی که ما در بین خود تشریع می‌کنیم سنخاً متحدند.
بررسی تطبیقی نظریه علامه طباطبائی با محوریت المیزان و فخر رازی با محوریت الأربعین در مورد عصمت انبیاء
نویسنده:
نویسنده:حامد باباجانی؛ استاد راهنما:محمود صیدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فخر رازی به عنوان یکی از بزرگترین متکلمین مسلک کلامی اشعری در کتاب الاربعین خویش دلایلی را برای عصمت انبیاء بیان فرموده است که در این دلایل به کمک عقل و نقل به دنبال اثبات مقصود خویش می باشد.با بررسی ادله ایشان با محوریت نظرات علامه طباطبایی از کتاب المیزان به تفاوت ها و شباهت هایی به عنوان نظریات این دو بزرگوار برمیخوریم ، نکته ای که باید قابل نوجه باشد این است که مدلول برخی از ادله ارائه شده فخر رازی نسبت به آنچه که مقصود وی بوده است در موضوع عصمت انبیاء علیهم السلام ، دارای دامنه و وسعت بیشتری است به این بیان که مثلا برای قید زمانی بعد از بعثت برای عصمت ، با مدلول ادله ایشان قابل تخصیص نیست و یا شرط عمدی بودن گناهان در موضوع عصمت نیز ، در مدلول برخی ادله ایشان قابل توجیه نیست.فرمایشات علامه و دید بلند و عمیق ایشان را نیز نسبت به موضوع عصمت با توجه به آنچه ذکر شد در حد توان مطرح کرده ایم.با عذرخواهی پیشاپیش از محضر این دو بزرگوار ،عرایضی نیز از خود تقدیم داشته ایم،هرچند خام و نا پخته به وزان ناپختگی و خامی خویش.
آرای غیر مبیّن و اقوال مردد علامه طباطبایی در تعیین مکی و مدنی سوره ها و تبیین ملاک های ایشان
نویسنده:
نویسنده:محمدهادی دهقانی؛ استاد راهنما:عباس اسماعیلی زاده؛ استاد مشاور :---- ----
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
یکی از انواع علوم قرآنی که در تفسیر نقش مهمی دارد، علم مکی و مدنی است؛ بسیاری از مفسرین بخشی از تفسیر خود را به این موضوع اختصاص داده‌اند؛ علامه طباطبایی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ایشان چنانکه در تفسیر، قرآن-محور عمل می‌کنند، در مکی و مدنی نیز به سیاق آیات محتوا و مضامین سور تکیه نموده‌اند؛ اگرچه در مواردی از اصل پذیرفته خود عدول نموده‌اند؛ بااین‌حال در بسیاری از موارد آرای ایشان مجمل و در مواردی نیز مبهم باقی مانده، که ضروری بود تفصیل و تبیین گردند. با بررسی آرای مجمل ایشان از ملاک‌های ایشان پرده برداشته شد؛ تفاوت دو دوره مکی و مدنی به‌خوبی در آرای ایشان دیده می‌شوند. سوره‌هایی که دعوت به صبر و استقامت دارند، تفصیلاً اصول دین را بیان می‌کنند، مکی هستند، در مقابل سوره‌هایی که به جامعه و مسائل تاریخی ارتباط پیدا می‌کنند مدنی هستند. نهایتاً ایشان در ۱۳ سوره‌ را هم مکی و هم مدنی دانسته‌اند؛ در اکثر موارد ملاک‌هایی که در سوره‌های مکی ذکر شد در احتمال مکی بودن دخیل هستند؛ از دیگرسو در احتمال مدنی بودن، برخی موارد شاهدی از سیاق دارند، برخی موارد متأثر از روایات و مواردی نیز متأثر از منابع المیزان مانند مجمع البیان و الدرالمنثور است.
معیارسنجی خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان
نویسنده:
نویسنده:حاتمه عزیزی؛ استاد راهنما:محمد اسماعیل قاسمی طوسی؛ استاد مشاور :مهران رضایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
خانواده به عنوان نخستین و مهم‌ترین نهاد اجتماعی، بنیاد سعادت و شقاوت انسان است. این نهاد حداقل از دو رکن زن و مرد تشکیل می‌گردد که در رابطه و تعامل با یکدیگراند و بر مبنای همین رابطه می‌طلبد که اعضای خانواده نسبت به وظایف یکدیگر شناخت یافته، خود را ملزم به انجام آن نموده و برای دوام بنیان خانواده به دنبال راه هایی باشند ، این مهم جزء در سایه شناخت اصول انسان شناسی که در متن دین اسلام نگاشته شده است،محقق نمی‌شود که رعایت این اصول در سعادت تک تک اعضای آن موثر است. پژوهش حاضر، در پی پاسخ به این سوال است که معیارهای خانواده مطلوب مبتنی بر انسان شناسی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان چیست؟ این تحقیق به روش توصیفی- تبیینی انجام شده است؛ از این رو با جستجو در کتابخانه‌ها و مطالعه و بررسی متون دینی و پژوهش‌های همسو و... این نتیجه حاصل شد که علامه طباطبایی در تفسیر المیزان اصول انسان شناسی مانند: حیات اجتماعی، نیاز به شریعت الهی، ریشه شناسی ازدواج، مبانی تربیتی را بر شمرده است. و از دل اصول مذکور معیارهایی برای خانواده مطلوب کشف شده است: بر اساس فطرت انسانی و نیاز انسان به شریعت الهی، اعضای خانواده نیز برای رسیدن به هدف و کمال نهایی باید زندگی خویش را بر مدار ایمان به خدا و تقوای الهی بنیان نهاده و با توجه به کرامت ذاتی موجود در هر انسانی هر یک از اعضاء باید برای هم ارزش و احترام قائل شوند تا در بینشان محبت برقرار باشد. از طرفی برخورداری از قدرت آزادی و استقلال انسان می‌طلبد که هر یک از اعضای این کانون در قبال هم متعهد باشند و بر اساس وظایفی که دارند عامل به مسئولیت‌های خویش باشند. همچنین طبق بررسی‌های صورت گرفته در راستای موضوع در صورت نقض اصول انسان‌شناسی و تکیه نکردن به آن، آسیب‌هایی نظیر: خیانت، مسئولیت‌ گریزی، غیرت ورزی نابجا، تنوع طلبی، آزار دادن، سوءظن و غیره کانون خانواده را تهدید می‌کند که در نهایت سبب فروپاشی آن می‌گردد.
  • تعداد رکورد ها : 1494