جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1814
نقد و بررسی انسان آرمانی، در جنبش ‌های نوپدید معنویت‌گرا
نویسنده:
حمید مریدیان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
امروزه جنبش‌هایی نوپدید در غرب و شرق با عنوان معنوی به صحنه آمده‌اند و سعی در ارائه تصویر آرمانی از انسان دارند، تا بدین‌وسیله به نیازهای معنوی انسان مدرن پاسخ بدهند. از جمله مهم‌ترین این جنبش‌ها که تاکنون آثار فراوانی از خود به جای گذاشته‌اند، دو جریان اثرگذار و مشهور اوشو و پائولو است، که انسان ایده‌آل از منظر هر دو در حالی که دارای اشتراکات فراوانی است، از ویژگی‌های متفاوتی نیز برخوردار است. اوشو تصویر خویش از انسان ایده‌آل امروزی را زوربای بودا می‌نامد که یکی سمبل زیاده‌خواهی، شهوت و شادمانگی است و دیگری اسوه زهد و ریاضت است. او رهایی از ذهن، سرور و شادمانگی، نفی دعا و عبادت را از ویژگی‌های انسان ایده‌آل می‌داند که از راه مراقبه به دست می‌آید. در مقابل انسان آرمانی کوئیلو که به عنوان قهرمان‌های داستانی در رمان‌هایش جلوه می‌کند، دارای ویژگی هایی است مانند: اباحی‌گری و بی‌بند و باری، گوش سپردن به ندای درون که به واسطه پیش‌گویی و جادوگری، اتصال به روح کیهانی و پیروی از افسانه شخصی حاصل می‌شود. با بررسی و بیان نقد هر دو جریان، در یک نگاه کلی خاستگاه مشترک این‌گونه جنبش‌های نوپدید معنویت‌گرا را می‌توان در معنویت پست‌مدرن ارزیابی کرد که باعث رویش انواع متنوع از این جنبش‌ها بوده است و اصول مشترک هر دو جنبش را در تفکر انسان محوری دانست که تکثرگرایی، آزادی‌خواهی و فردگرایی از مولفه‌های اصلی و اساسی آن به حساب می‌آید. در انتهاء انسان آرمانی از نگاه اسلام بازگو می‌شود که جانشین و امانت‌دار الهی است و با پیروی از فطرت الهی و ایمان و عمل صالح، هر لحظه در حال شکوفا شدن و پیمودن مسیر رشد و کمال است.
قدرت معنوی در قرآن کریم
نویسنده:
محمد دریکوند
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مفهوم معنویت در گفتمان اسلامی دارای ظرفیت بسیار بالایی است که می تواند در اغلب حوزه های حیات علمی و عملی کنونی بشر، تغییرات بنیادین ایجاد کند. محدود کردن معنویت به امری صرفاً فردی و درونی ما را از کاربردهای فراوان و موثر آن در عرصه اجتماع و سیاست محروم کرده است. بیگانگی قدرت با معنویت، سیاست را به عرصه تنازع در دنیاطلبی آن هم با ادعای اخلاق مداری مبدل ساخته است. در بحث از قدرت به عنوان مهمترین مقوله علم سیاست، در حال حاضر گفتمان قدرت نرم در ساحت نظر و عمل تفوق یافته است.سوال اصلی این پژوهش چیستی «قدرت معنوی در قرآن کریم» است که در وهله دوم سوال از منابع، انواع، ویژگی ها و کاربرد های آن مطرح می شود. مفهوم قدرت معنوی که از انواع سخت و نرم قدرت متمایز یوده و ماهیتی متفاوت دارد از آموز ها و معارف قرآن کریم قابل دریافت است. اگر معنویت به عنوان منبع قدرت معنوی از امری صرفاً فردی و درونی، به امری اجتماعی مبدل شود بگونه ای که فرد، جامعه و دولت به وصف معنوی درآیند قدرت معنوی تولید می شود. معنویت جریان و حرکت در مسیر تالّه (الاهی و نورانی) شدن است بدین معنا که فرد، جامعه و حتی دولت با تمام نهادهایش می توانند رنگ خدایی(صبغه الله) گرفته و خداگونه شوند.قدرت معنوی در قرآن کریم با توجه به ماهیت، منابع، گونه ها و کاربردهایش دارای چنان قابلیت و ظرفیتی است که می تواند اثر همه انواع قدرت اعم از سخت و نرم را کمرنگ کرده و خود به گفتمان غالب بدل شود؛ چرا که با توجه به گرایش اغلب جوامع غربی و شرقی به سمت معنویت گرایی، آینده جهان در دست کسانی خواهد بود که بتوانند اندیشه های معنویت گرایانه خویش را در فرهنگ عمومی، سیاست و حتی اقتصاد تثبیت کنند و چنین فرصتی برای گفتمان اسلامی در علوم اجتماعی بویژه سیاست مهیاست.
بررسی تطبیقی جایگاه پیامبر (ص) در تفاسیر تبیان و مفاتیح الغیب
نویسنده:
شهین پیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
این پژوهش با عنوان بررسی تطبیقی جایگاه پیامبر? در تفسیر تبیان و مفاتیح الغیب در صدد است. جایگاه پیامبر? را شناسای نماید. از آنجا که دیدگاه مفسران شیعه اثنی اشعری با مفسران اهل سنت پیرامون بسیاری از مسایل اعتقادی از جمله؛وحی،علم وعصمت پیامبر? تفاوت‌های دارد. به همین خاطر به بررسی تطبیقی جایگاه پیامبر? دررابطه با این مسائل اعتقادی در تفسیر تبیان که یکی از مهمترین تفاسیر شیعه و تفسیر مفاتیح الغیب ، که یکی از مهمترین تفاسیر اهل سنت است، پرداخته خواهد شد؛ تا انطباق و عدم انطباق هر کدام با جایگاه و مقام حضرت? واضح وروشن گردد. و با بررسی جایگاه پیامبر? در تفاسیر مذکور، مطالبی در مورد پیامبر ? از نظر سه ویژگی، وحی، علم، عصمت از گناه و خطا بدست می‌آید.؛ حضرت دارای مقام والایی است که از طرف خداوند وحی براو نازل شده ودر وحی اولیه دچار شک وتردید نشد .هم‌چنین دارای علم لدنی و عصمت می‌باشد. اما وجه تمایز این تفاسیر در مورد این مسائل اعتقادی، در مورد حضرت شامل؛ عامل عدم شک وتردید پیامبر ?در وحی اولیه، بحث دیگر حقیقت و منشأ عصمت و قلمرو آن، چگونگی کسب علم لدنی است،.که نظرات فخررازی ذیل این آیات بیان کننده این است که پیامبر? با استفاده از معجزه‌ای که از طرف خداوند توسط فرشته وحی دریافت می کرد. در وحی اولیه وحی اولیه شک نمی‌کرد. شیخ برخلاف فخررازی معتقد است که پیامبر?با علم حضوری می‌فهمید به ایشان وحی رسیده است در زمینه حقیقت، منشاء و قلمرو عصمت، فخررازی عصمت را لطفی از طرف خدا می داند که حضرت اجبارا به طرف گناه نرود.. واین ویژگی در بعد از بعثت به حضرت داده شده است شیخ در این زمینه عصمت بدون اختیار را محال می‌داند.و حضرت را از بدو تولد داری عصمت می‌داند. در بحث علم لدنی هر دو مفسر معتقدند، علمی است که از طرف خداوند داده شده است اما فخررازی معتقد است تفکر و تامل در آن دخالت ندارد این. پژوهش کوششیدر جهت مقایسه جایگاه پیامبراسلام است مطالب پژوهش مستند به آیات قرآن، احادیث معصومین،شواهدی در کتاب‌های تفسیری و آثار نویسندگانی است که در این راستا اثری از خود به یادگار گذاشته‌اند
معناشناسی تاریخی و توصیفی واژه اسلام در قرآن
نویسنده:
محسن نیک سخن قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
معناشناسی تاریخی وتوصیفی واژه اسلام در قرآن کریم عنوان پایان نامه ای است که در 5 فصل تهیه وتنظیم شده است فصل اول این پژوهش شامل کلیاتی پیرامون مباحث معناشناسی و تاریخچه ی آن و تعریف اصطلاحات می باشد .در فصل دوم معناشناسی تاریخی لفظ اسلام درسه دوره جاهلی، عصر نزول و پس از عصر نزول مورد بررسی قرآنی، روائی تاریخی ، لغوی و ... قرار گرفته است و در پایان این فصل به این نتیجه دست می یابیم که لفظ اسلام با گذر از دوره جاهلی و ورود به دوره نزول قرآن دچار تطور معنائی و به عبارت بهتر دچار تعدد معنا گردیده است که علاوه بر حفظ معنای تسلیم که قبل از ظهور دین اسلام شامل آن می شده است با نزول قرآن کریم معنای خاص دین اسلام نیز بر ان افزوده شده است و تا زمان حال نیز این تعدد معنا را حفظ کرده است.در 3 فصل دیگر پایان نامه به بررسی توصیفی واژه اسلام در قرآن کریم و دیگر مشتقات سلم مانند سلام، سلیم، استسلام، سالم و ... پرداخته ایم که در فصل سوم و چهارمبه بررسی توصیفی واژه اسلام و ومشتقات آن مانند مسلم، مسلمات و .. در آیات مکی و مدنیاشاره شده و تمام آیات مورد بررسی قرار گرفته تا مراد خداوند از لفظ اسلام در قرآن کریم مشخص گردد و می توان در نتیجه گیری این فصل این گونه گفت که در آیات قرآن گاهی لفظ اسلام در معنای تسلیم به کار رفته است و گاهی نیز در معنای دین اسلام مورد استفاده قرار گرفته است.در فصلهای چهارم و پنجم نیز مشتقات دیگر سلم مورد مطالعه قرار گرفته اند.
هردر، فلسفه تاریخ و عصر روشنگری
نویسنده:
علی‌اصغر لامعی رامندی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یوهان گوتفرید فن هردر به عنوان متفکری برجسته در زمینه تاریخ حیات انسانی و به عنوان چهره ای در زمانه روشنگری قرن هیجدهم و پیامد های فکری-فرهنگی آن، به نحوی خاص به دوره ها و اعصار تاریخ توجه می‌کند و بر خلاف تلقی رایج عقل باورانه که با اصول کلی پیش می رود، نگرشی متفاوت در مورد ماهیت انسانی و ایده ها و رویکردهای تاریخی عرضه می‌کند. وی بر حالات درونی انسانها در تاریخ توجه کرده و بر عواملی چون زبان، فرهنگ و دین به عنوان عوامل فردیت و تشخص گروهها و جوامع انسانی تأکید می‌کند. در بررسی تاریخ، وی خواستار همفکری و همدردی با تمام اقوام و ملتها و فرهنگها می‌باشد و با این رویکرد در پی طرحی کلی برای معنا و مفهوم تحول و تکامل در حیات تاریخی می‌باشد. نزد او، جنبه های فرهنگی شخصیت انسانی اولویت یافته، به دستاورد بشری در هر مقطع زمانی و مکانی به دیده احترام نگریسته و در زمینه انسان شناسی عوامل یاد شده را دخالت داده است.بدین معنا توجه خاص کرده است. دستاورد اصلی وی درک و فهم بی واسطه پدیده های تاریخی است و بنابراین به متن تجارب تاریخی وارد شده و با درکی عینی و ملموس، حوزه حیات خاص انسانی را مورد بررسی قرار می‌دهد. در زمینه فرهنگ، وی به نظریه نسبی انگاری فرهنگی متمایل است و حرکت کلی پدیده های تاریخی را مطابق مشیت الهی مورد تبیین قرار داده، حرکت حیات انسانی را رو به سوی تحول و تکامل می‌داند. لازم به ذکر است که تلقی تاریخی هردر، علاوه بر تقدم زمانی نسبت به هگل، در اصل متفاوت از اوست، زیرا تلقی هردر از عقل و تاریخ، در نسبت کامل با انسانیت و سعادت بشری معنا و مفهوم پیدا می‌کند.
جريان‌شناسي تفسير در غرب اسلامي (اندلس)؛ مطالعه موردي آراء تفسيري حرالّي
نویسنده:
روح‌الله محمدعلی‌نژاد عمران
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
جريان‌شناسي تفسير، به‌معني شناختن و شناساندن جريان‌هاي تفسيري است؛ به‌گونه‌اي كه فرایند شكل‌گيري و گسترش جريان‌هاي گوناگون تفسيري تبيين شود و تأثير فضاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي در اين موضوع سهم بندی شود و درجۀ تأثيرگذاري مفسرانِ پيشين بر آراء و شيوه‌هاي تفسيري مفسران سده‌هاي پسين معیّن شود. جریان شناسی تفسیر در اندلس، در گرو شناخت زنجیرۀ فکر تفسیری و شبکه مفسران غرب اسلامی و مطالعۀ معیارهای حاکم بر روش تفسیری ایشان است. جریان‌های تفسیری در اندلس؛ را می‌توان اعم از جریان عقل‌گرا، جریان روایت‌گرا، جریان ادبی و جریان تأویل‌گرا دانست که در دو سدۀ ششم و هفتم هجری در این منطقه غلبه با جریان تفاسیر واعظانه متأثر از جریان‌ عرفان و تصوّف بوده است و تفسیر حرالّی «مفتاح الباب المقفل لفهم قرآن المنزّل» نمودی برجسته و تأثیرگذار از جریان تفاسیر علمی ـ وعظی با گرایش صوفیانه و تأویل‌گرا بعد از خود در غرب اسلامی به‌شمار می‌رود. ویژگی‌ برجسته این جریان تفسیری، برخورداری از رویکرد اخلاقی تربیتی با صبغۀ عرفانی است. اندلس که در پی ورود اسلام و رحله‌ها و تلاش‌های علمی اندیشمندان مسلمان دروازه ورود علوم و تمدن اسلامی به اروپا به حساب می‌آمد، در سده‌هاي ششم و هفتم هجري و در زمانۀ علي بن احمد حرالي (م 638)، از حیث علمي، فرهنگي و تمدنی جايگاهي ممتاز داشت و از اين‌رو شاهد حضور مذاهب فقهي، كلامي و گرايش‌هاي صوفیانه و همچنين فعاليت بزرگان و مشاهير اين جريان‌ها در كنار يكديگر بود. حرالّی، به‌عنوان ثمره و برآیند فرهنگ اسلامی اندلس ضمن اثر پذیری از مفسران آن دیار بویژه استادش محمد بن عمر قرطبی، بر مفسرین پس از خود تأثیر فراوانی گذاشته است. مجلس تفسير وی در اندلس بويژه زبانزد خاص و عام بود که طالبان علم از مناطق مختلف در آن شركت مي‌كردند. مهم‌ترين آثار بر جاي مانده و شناخته شدة حرالّي تا به امروز عبارتند از: مفتاح الباب المقفّل لفهم القرآن المنزّل، العروهًْ للمفتاح، التوشیهًْ و التوفیهًْ كه نسخه خطی بوده و اخیراً تنها بخشی از آنها توسط محمادی عبدالسلام الخیاطی تحت عنوان «تراث ابی‌الحسن الحرالّی فی التفسیر»، تصحیح و چاپ شده است. مفتاح الباب او به مثابه اصول و قوانين تفسيري‌اش از همه مشهورتر است. حرالي قوانين و قواعدي ـ در نوع خود ویژه ـ در فهم قرآن و تدبّر وضع کرد و ازجمله مبانی مهم تفسیری او آنکه فهم قرآن را در گرو مراتب ايمان و طهارت روح می‌داند. حرالّي در مقدمة اثرش فهم جامع آيات قرآن را منحصر به علی علیه السلام دانسته است. وي بر تناسب و هماهنگي ميان آيات و سور و ارتباط آن با اسماء حسناي الهي مصرّانه تأكيد مي‌كند و ضوابط فهم به‌عنوان مرتبه‌ای کامل‌تر از تفسیر و تأویل به مثابه مهم‌ترين اصول و قواعد در روش تفسیری حرالّي، مبتنی بر پیوند استوار میان فرازها و عبارات است. گرایش حرالی در تصوف و تفسیر، بیانی آشکار از روح عصری بوده که در آن می‌زیسته، همچنين رهيافت عمومي مفسر، واعظانه و ناظر به جنبة اخلاقي و انذار و تبشير قرآن است. تفسير حرالّی در مطالعات قرآني معاصر در كشورهاي اسلامي، تاکنون آن‌چنان که باید و شاید مورد توجّه دانشوران و محققان قرار نگرفته است.
نزول دفعی قرآن کریم
نویسنده:
فریبا پرنظر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسأله نزول دفعی قرآن کریم از جمله مسائل مهمی در حوزه وحی است که در میان دانشمندان علوم قرآن، موافقان و مخالفانی داشته و هر گروه دلایل و مستنداتی را که عموماً مبتنی بر آیات و روایات است، ارائه نموده‌اند و این نظرات معمولاً از سوی طرف مقابل نیز به نقد کشیده شده است. در رابطه با مستندات قرآنی و اتکا به تفاوت معنایی ماده نزول در ساختارهای مختلف صَرفی، برای اثبات نزول دفعی در کنار نزول تدریجی، به‌نظر می‌رسد تنوع کاربرد این ماده در آیات قرآن، ناظر به چنین تفاوت و معنایی نباشد. مضاف آنکه بررسی کاربردهای مختلف صیغه‌های «نَزَلَ»، «أنزَلَ»، «نَزَّلَ» و «تنزّل»، با نظر به همنشینی آنها با حروف «إلی»، «علی» و ظرف «مع» به این نتیجه منجر شده که علاوه بر غیرقابل قبول بودن این استناد، در موارد بسیاری که از مصدر «إنزال» برای اثبات نزول دفعی قرآن استفاده شده است، متعلَّق این فعل، ارتباطی به قرآن نداشته و ناظر به حکمی است که بر مسلمانان و سایر امت‌ها نازل گشته است. در رابطه با حروف «إلی» و «علی» نیز ظاهراً «إلی» ناظر به مواردی است که در آن پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌و‌سلّم) با صعود به مراتب بالاتر، وحی را از ذات اقدس اله تلقّی نموده و «علی» ناظر به مواردی است که بین مبدأ نزول و مهبط آن، به‌نوعی فوقیّت وجود داشته است.در خصوص روایاتِ مبنی بر نزول دفعی قرآن، که در منابع شیعه و اهل سنت وارد شده است نیز باید گفت که از حیث سندی، غیرقابل قبول و از حیث دلالی، مخالف با بسیاری آیات قرآن کریم، شماری از روایات و برخی واقعیت‌های تاریخی می‌باشند. نهایتاً اینکه به‌نظر می‌رسد نزول قرآن در ماه رمضان، حاکی از آغاز نزول تدریجی‌آن بوده و پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌‌وآله‌و‌سلّم) در بیست‌و‌هفتم رجب ـ بدون اینکه بر ایشان وحی قرآنی نازل شده باشد ـ مبعوث شده‌ و سپس مدتی بعد در ماه رمضان، قرآن نازل شده باشد. به‌علاوه ایشان قبل از نزول قرآن، از محتوای کلی وحی باخبر بودند، اما نه به علت وجود نزول دفعی قرآن، بلکه بدان دلیل که به ایشان علمی ـ اعم از قرآن و غیر آن ـ عطا شده بود.
بررسی و تحلیل اخبار طینت
نویسنده:
سعید عزیزی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
میراث حدیثی شیعه مشتمل بر یک سلسله اخباری است که بر دوگانگی آدمیان در آفرینش دلالت دارند و از پیوند ایمان و کفر با طینت انسان سخن می‌گویند. این اخبار در جوامع روایی شیعه بابی را به خود اختصاص داده‌اند. قدمت و سابقه بحث پیرامون طینت به زمان تالیف جوامع روایی شیعه باز می‌گردد. محدثینی همچون مرحوم برقی(م247ق)، صفار(م290ق)، کلینی(م329ق) و مفسرینی همچون فرات کوفی(م307ق) و عیاشی (م320ق) اخبار این باب را نقل کرده‌اند. از آنجا که شیعه از یک سو قائل به حسن و قبح عقلی است و بر اراده و اختیار انسان پافشاری می‌کند و از سوی دیگر با احادیث طینت که به ظاهر حکایت از جبر دارد مواجه می‌باشد؛ لذا محدثین، متکلمان و فلاسفه این احادیث را به چالش کشیده‌اند. برخی از آن‌ها معتقدند این احادیث از اساس مردودند؛ زیرا دارای ضعف سندی و محتوایی هستند. عده‌ای دیگر معتقدند احادیث طینت را باید حمل بر تقیه کرد. دسته‌ای دیگر قائلند که این احادیث هیچ‌گونه ضعف سندی و محتوایی ندارند و در صدد توجیه و تفسیر این احادیث برآمده‌اند. با بررسی و تحلیل دیدگاه‌های مذکور به این نتیجه می‌رسیم که احادیث طینت نه تنها اخبار واحدی نیستند، بلکه مستفیض یا در حد متواتر معنوی‌اند. این احادیث دلالت بر جبر و تبعیض ندارند، بلکه حاکی از این هستند که از یک سو اختلاف در ماده آفرینش امری طبیعی و لازمه نظام خلقت است و از سوی دیگر اختلاف در طینت به نحوی نیست که اختیار را از انسان سلب کند، بلکه تاثیر آن در حد اقتضاء است.
نقش سختیها در تکامل انسان از دیدگاه قرآن
نویسنده:
مرضیه شریفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
وجود سختی‌ها و شرور در زندگی از اموری است که بدون تردید انسان‌ها در طول زندگی با آن مواجه می‌شوند. چرایی و علت‌یابی وجود این امور در نظام هستی با بحث‌های کلامی- فلسفی فراوانی پیوندیافته است و دانشمندان با رویکردهای مختلف درصدد پاسخگویی به این سوال برآمده‌اند. در نگاه اجمالی به آیات قرآن، زندگی انسان از آغاز خلقتش با رنج و سختی همراه بوده است. با مراجعه به تاریخ پیامبران که نمونه انسان‌های کامل می‌باشند، زندگی آن‌ها را سرشار از ناملایمات می‌بینیم. این پژوهش می‌کوشد به واکاوی مفهوم و فهم مبانی وجودشناختی و معرفت‌شناختی سختی‌ها بر اساس آموزه‌های قرآن بپردازد؛ افزون بر اینکه آموزه تکاملی در ارتباط با سختی‌ها ارائه و تأثیر تکاملی سختی‌ها در ابعاد مختلف انسان مورد اشاره قرارگیرد. جمع‌آوری اطلاعات در این تحقیق به روش‌کتابخانه‌ای بوده است.با توجه به آیات قرآن، بین پندار غالب انسان‌ها در مورد شرّ و سختی در عالم واقع، با آنچه‌ برای رشد بشر در راستای فطرتش واقعاً شرّ محسوب می‌شود تفاوت معرفتی وجود دارد. این خطای معرفتی زمینه‌ساز کنش‌های نامناسب در برابر سختی‌ها شده و فرصت‌های تکاملی زیادی را از انسان ضایع می‌کند. آیات قرآن با ارائه بینش صحیح در این ارتباط، به تصحیح چارچوب‌های غلط ذهنی افراد می‌پردازد و همچنین با بیان ضعف‌های ارتباطی انسان در برخورد با ناملایمات به بهبود کنش‌های ارتباطی انسان می‌پردازد. در ضمن اینکه، رهنمودهای تکاملی قرآن در ارتباط با سختی‌ها ما را به این امر رهنمون می‌سازد که بهره‌گیری تکاملی در ارتباط باغالب سختی‌ها امری است بالقوه و با به‌کارگیری عوامل متعدد از جمله ایمان، عمل صالح، کسب معرفت در جهت توحیدی، بالفعل می‌شود. با توجه به کارکردهای مترتّب بر این عوامل در آیات قرآن و بررسی جهت‌گیری کارکردهای این عوامل در ارتباط با سختی‌ها، زمینه تحقق کمال در چهار حوزه ابعاد وجودی انسان اعم از ابعاد فطری، عقلی، عاطفی، اخلاقی فراهم می‌شود.
معنای زندگی از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
علیرضا دهقانپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پاسخ به پرسش چیستی «معنای زندگی» جز از راه شناخت انسان ممکن نیست. معنای زندگی به هر سه معنای هدف، ارزش و کارکرد زندگی، در راستای وجود انسان، استعدادها و توانایی‌های اوست. ملاصدرا انسان‌شناسی را اصل و پایه‌ی همه‌ی معارف و پرسش‌های بنیادین می‌داند که بدون آن دیگر شناخت‌ها کامل نخواهد بود. انسان در میان سایر موجودات از امتیازات خاصی برخوردار است که منشأ آن، نفس ناطقه و عقل است. بنابراین ساختار وجودی انسان، ترکیبی از بدن و عقل است. انسان جامع طبیعت و ماوراء طبیعت است. جزء طبیعی انسان اگر زیر پوشش تدبیر عقل قرار نگیرد انسان را از کمال خود باز می‌دارد. عقل از بدن به منزله‌ی شرط حضور در طبیعت و به منزله‌ی ابزار، بهره‌برداری می‌کند. انسان به دلیل برخورداری از درک عقلی، به دنبال کشف حقیقت و معنای زندگی حرکت می‌کند. معنای زندگی انسان تابعی از وجود او و متناسب با وجود اوست. اگر وجود مختص انسانی، به قوه‌ی عقلی اوست، معنای زندگی نیز در رابطه با قوه‌ی عقلی مشخص می‌شود. قوه‌ی عقلی دو بعد نظری و عملی دارد. انسان در مقام عقل، خالی از غایت و هدف نیست. هدف ایده‌آل زندگی در نزد عقل، معرفت خداست. از این‌رو در صدد شناخت خدا و افعال او برمی‌آید. در این مسیر او به شناخت خود و جهان که فعل تکوینی خدا هستند می-پردازد و سفرهای علمی و عملی چهارگانه را تنظیم می‌کند. این حرکت ارادی و وجودی انسان، وقتی به غایت می‌رسد که انسان به اراده و اختیار، تحت فرمان عقل به سوی خدا گام بردارد و در کنار او قرار یابد. ارزش زندگی انسان نیز در سایه‌ی ارتباط او با خدا و حرکت به سمت او تعیین می‌شود. بر اساس حرکت جوهری و ثابت نبودن مرتبه‌ی وجود انسان، بر خلاف دیگر ممکنات، انسان جایگاه معینی در مراتب وجود ندارد و از پایین‌ترین مقامات تا بالاترین درجات می‌تواند سیر داشته باشد. ملاصدرا ارزش انسان و زندگی او را در گرو رضایت الهی، کرامت انسانی، فطرت، عشق و جاودانگی می‌داند. کارکرد زندگی، با نقش عمده-ی انسان در عالم هستی که نقش خلافت الهی اوست معین می‌شود. جانشینی انسان از خدا که با حقایقی همچون ولایت، امانت، وساطت در خلقت، غائیت خلقت و ... همراه است، جایگاه انسان را در دار هستی تعیین می‌کند. انسان اشرف مخلوقات است آفرینش عالم به خاطر اوست. نقطه‌ی مقابل این معنا، پوچی است؛ هر چند مادی‌گرایی و شکاکیت از عوامل اصلی پوچی است اما عواملی همچون مرگ و شرور از علل سوق به سمت پوچی است که در حکمت متعالیه نه تنها پوچی را نتیجه نمی‌دهند، بلکه از عوامل معناساز زندگی و از راه‌های رشد و تعالی انسان به شمار می‌روند. علم‌زدگی که از عوامل پوچی شمرده شده نه ثمره-ی علم بلکه نتیجه‌ی کم ظرفیتی انسان و توقف در مراحل پایین عقل می‌باشد و در حکمت متعالیه که جمع برهان و عرفان و قرآن است هرگز جایی ندارد.
  • تعداد رکورد ها : 1814