جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 204
بررسی و تبیین رابطه تکالیف با آزادی اراده انسان
نویسنده:
علی فرخی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مهمترین ویژگیهای انسان اراده و اختیار اوست. اکثر متفکران نسبت به وجود این ویژگی در انسان تردیدی نداشته و آن را امری بدیهی می دانند.همچنین امروزه آزادی یکی از مهمترین مباحث مطرح شده می باشد، که گاهی مورد سوء استفاده برخی قرار می گیرد. در مکاتب بشری به ویژه غربی که بر مبنای اومانیسم پایه گذاری شده است، آزادی به عنوان هدف محسوب می شود. اومانیسم انسان را محور موجودات عالم می داند. به همین خاطر قائل به آزادی مطلق انسانهاست، مادامی که مانع آزادی دیگران نباشد. طبق این اعتقاد اگر وجود خداوند ملازم با محدودیت انسان باشد، نعوذبالله پس خدایی وجود ندارد. این دیدگاه بر مبنای فردگرایی استوار است و به همین دلیل انسانها را به سوی تبعیت از امیال سرکش حیوانی دعوت می نماید. لذا تکالیف الهی را که در راستای کنترل امیال و غرایز و مدیریت و به دنبال آن محدود کردن خواسته های نامشروع حیوانی است، برنمی تابد.پیروان این مکتب به دنبال کنار گذاشتن دین از زندگی اجتماعی بشریتند. اینان دین را افیون ملت ها معرفی کرده و قائل به جدایی دین از سیاست گشته اند. در دین مبین اسلام بر خلاف مکاتب غربی، آزادی بی عنان، هدف نیست. اسلام با پذیرش آزادی تکوینی، انسانها را مکلف می داند و در حوزه تشریعی آزادی را وسیله کمال آدمی معرفی می نماید. با توجه به اینکه آزادی مطلق را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد لذا باید توجه داشت که آزادی باید محدود باشد. اسلام با وضع تکالیف دینی محدوده آزادی را مشخص می نماید.تکالیف الهی به عنوان برنامه معرفی شده از سوی خالق انسان به انسان، بهترین وسیله برای نیل به کمال است. چرا که خالق انسان، علم اکمل به کمال مخلوق خویش دارد. باید گفت تکالیف الهی آزادی انسان را محدود نمی کند، بلکه آزادی بعد حیوانی انسان را مدیریت می ـ نماید تا بی حساب و کتاب ارضا نشود. همچنان که بیان شد انسان با عمل به تکالیف دینی به کمال خویش نائل می گردد و به دنبال آن به آزادی انسانی دست می یابد. همان آزادی ای که خالق انسان برای انسان ترسیم نموده است. این آزادی بی نقص و کامل و گم شده بشریت است.
دیدگاه های وجودی کی یرکگارد در باب درام نویسی پینتر
نویسنده:
علیرضا نظری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه علامه طباطبایی,
چکیده :
سورن کی یرکگارد (1813-1855) توجه خود را به عناصر وجودی هستی ما معطوف کرده بود. از میان این عناصر، مفاهیم اضطراب، هراس، گناه و از خودبیگانگی از اهمیت بسیار برخوردارند. فلسفه وجودی (اگزیستانسیالیسم) کوشید اسرار وجودی بشر را دریابد و به او کمک کرد که از تنهایی، اضطراب، و هراسی که وجود و بقای او را تهدید می کند رها شود. هراس بشر معلول این فرض او بود که در این جهان بیگانه، وانهاده شده است. پینتر تصاویری از مرگ و زندگی، بودن و نبودن، و واقعیت تقلیل بشر در حد موجودی پوچ و فناپذیر را ترسیم کرد. نمایشنامه او نقد تلخی است بر وجود بشر. در جهان پینتر، صلح و امنیت توهمی صرف هستند که در خطر نابودی بیرونی قرار دارند. شخصیت های نمایش او بر اثر اضطراب و هراس به عجز آمده اند. بقای بشر بستگی دارد به وجود او در یک اتاق. نمایش در پایان به این ختم می شود جایگاه انسان در جهان، به ادعای کی یرکگارد «ناامن و ایمنی ناپذیر» است. انسان در جهان وانهاده شده است، و در تنهایی خویش اسیر اضطرابی عجزآور است. به ادعای کی یرکگارد، پوچی منشا این اضطراب است.
صفحات :
از صفحه 5 تا 21
مفهوم روح قومی در بستر فلسفه‌ی تاریخ هگل
نویسنده:
زاهده فلاحتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مدخل مفاهیم(دانشنامه مفاهیم)
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
موضوع و طرح مسئله: هدف نشان دادن جايگاه منطقی مفهوم روح قومي در انديشه‌ي هگلي و تبيين ضرورت وجودي اين مفهوم در تفكر او و نقش آن به‌عنوان ايده‌اي تأثيرگذار و اجتناب‌ناپذير در فلسفه‌ي تاريخ هگل مي‌باشد، به‌نحوي كه كليدي‌ترين مفهوم فلسفه‌ي تاريخ هگل را شامل مي‌شود. مباني نظري شامل مرور مختصري از منابع، چارچوب نظري و پرسش‌ها و فرضيه‌ها: مبناي اصلي اين رساله كنار هم قرار دادن بخش‌هاي مؤثر در فهم انديشه‌ي روح قومي در فلسفه‌ي تاريخ اوست تا سير منطقي تفكر هگل در رسيدن به اين مفهوم روشن گردد. درابتدا تمهيداتي از فلسفه‌ي تاريخ و انديشه‌ي تاريخ‌نگرانه‌ي هگل آورده شده است. فصل اول، با عنوان روح (Geist) روشن‌كننده‌ي نقطه‌ي آغاز فلسفه‌ي هگل و چرايي و چگونگي آن است. فصل دوم با عنوان روح جهان (Weltgeist) تبیین‌کننده‌ي ارتباط فلسفه‌ي هگل با تفكر تاريخي او، چگونگي تجلي روح در تاريخ جهان و نيز تحقق عقل می‌باشد. لذا فصل سوم با عنوان روح قومي (Volksgeist) فاعل اصلي تاريخ جهان را براي ما نمايان مي‌سازد. اين فاعل به‌منزله‌ي واحد زنده و حقيقي روح، عبارتست از اقوام و ملت‌هاي مختلف و روح حاكم بر آن‌ها. روش تحقيق شامل تعريف مفاهيم، روش تحقيق، نحوه‌ي اجراي آن، شيوه‌ي گردآوري و تجزيه و تحليل داده‌ها: تبيين جداگانه‌ي انديشه‌ي هستي‌شناسانه و معرفت‌شناسانه‌ي هگل و روشن‌سازي وحدت بنيادين ميان آن‌ها بر اساس دو اثر عظيم هگل پديدارشناسي روح و درسگفتارهايي درباره‌ي فلسفه‌ي تاريخ. يافته‌‌هاي تحقيق: روح به‌منزله‌ي اصل فلسفه‌ي هگل، ذاتي آگاه و آزاد و نيز متعين است كه در قالب اقوام و ملل مختلف به تجلي درمي‌آيد و تنها از طريق دولتِ اخلاقي و نيز هماهنگي افراد با نظام كليِ سامان‌مندِ عقلاني، به خودآگاهي و آزادي دست مي‌يابد. لذا براساس اهميت مفهوم جماعت در انديشه‌ي هگل، ارتباط ميان سه قلمروي فلسفه (روح)، تاريخ (عينيت)، و اجتماع (قوم) در تفکر او روشن مي‌گردد نتيجه‌گيري و پيشنهادات: روح قومي به‌منزله‌ي هستيِ روحانيِ يك قوم، روحي كلي و در عين‌حال متعين است كه واسطه‌ي تحقق و تجلي عقل در تاريخ جهان قرار مي‌گيرد. لذا بحث درباره‌ي این مفهوم، فلسفه‌ي هگلي را عينيت بخشیده؛ مفهوم روح را در اذهان، معقول‌تر و به‌تبع كاربرد آن‌را منطقي‌تر مي‌سازد.
نسبت میان آگاهی و آزادی در فلسفه هگل
نویسنده:
کاوه خورابه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله شناختو به تبع آن نظریه‌ی شناخت ، هماره مسئله‌ای مهم برای اذهان فلسفیِ فیسلوفانی بوده است که بر آن بوده‌اند تا با مواجهه با جهان واقعیت بیرون فرایند شناسایی و تعامل آن را با ذهن یا سوژه‌ی اندیشنده دریابند. لذا در فرایند شناخت همواره با دو سوی «واقعیت» موجود و ذهن کنشگرِ آماده برای شناسایی روبه‌روییم. از این لحاظ ، شناخت واقعیت، نحوه و نوع شناخت آن درنهایت بستگی به درک صریح واقعیت دارد . بنابراین به نظر می‌رسد در فرایند شناخت آنچه مقدم بر شناخت می‌گردد همانا مسئله هستی‌شناختی واقعیت موجود است.به عبارت دیگر تاریخ فلسفه همانا تعامل سوژه‌ی اندیشنده با جهان بیرون بوده است. به نظر هگل فیلسوفان همواره میان شناخت و واقعیت فاصله انداخته اند و از این رو شناخت را چونان ابزار و رسانه ای به منظور دستیابی به حقیقت و واقعیت در نظر گرفته‌اند.هگل با نقد این نگرش ها بر آن است تا با در نظر داشتِ شناختبه مثابه علم به تعریفی نوین از آن دست یابد.او با رد دو پاره ساختن واقعیت موجود از سوی کانت به دو حوزه‌ی پدیداری و ناپدیداری،گذار شناخت از مرحله آگاهی طبیعی تا دستیابی به شناخت مطلق را که از ابتدابا امر مطلق سرو کار دارد ،ممکن می سازد. در این میان آزادی خود را به مثابه مقوله ای بنیادین در فرایند مسیر آگاهی تثبیت می‌کند.اینکه هگل را فیلسوف آزادی لقب داده‌اند به این معنا است که آزادی در ذات و کنه تفکر او قرار گرفته است و حذف این مقوله از تفکر او به معنای طرد و نفی فلسفه‌ی او خواهد بود.هگل آزادی را عالی‌ترین و والاترین محتوا و مضمونی می‌داند که هر سوژه یا کنشگری می‌تواند آن را در خود به وجود آورد؛ به عبارت دیگر هگل منزل‌گاه و سرنوشت نهایی روح را آزادی می‌داند، بنابراین آنگاه کهروح در مراحل گذار آگاهی ره می‌پوید، منزل‌به منزل با آزادی مواجه می‌گردد و هرآینه در می یابد که در رویارویی با اشکال مختلف آگاهی میان او و آزادی هیچ امر بیگانه‌ای وجود نخواهد داشت. لذا آزادی همانا خودآگاهی است به این معنا که دستیابی به آزادی واقعی برای انسان میسر نمی‌شود مگر با وقوف به این امر که جهان همانا خود اوست. هدف اصلی هگل نشان دادن این است که آزادی عبارت است ازگذر آگاهی به خودآگاهی و سپس نایل شدن به دانش مطلق که در آن به جهان به‌مثابه خود نگریسته می‌شود. پرسش بنیادین در این پژوهش همانا چگونگی نمود این مفهوم آزادی در خلال گذر ازمنزلگاهای متعدد آگاهی تا شناخت مطلق است.
بررسی نظریات آلبر کامو و جان هیک در باب معنای زندگی
نویسنده:
آسیه حاجی محمدجعفر
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مواجهه انسان با وجود و زندگی خود همواره یکی از مهمترین دغدغه های او بوده است. هدف این رساله یافتن پاسخ دو متفکر، آلبر کامو و جان هیک، به سوال معنای زندگی است. یعنی پاسخ به این سوال که آیا زندگی به رغم تمام سختیها و رنجها، در نگاهی کلی، ارزش زیستن دارد یا خیر.شیوه پاسخ‌گویی به سوال از معنای زندگی، مبتنی بر مبانی و پیش‌فرضهای جهان‌شناختی و انسان‌شناختی کسانی است که به این بحث می‌پردازند، و بالتبع درنوع پاسخهای مطرح شده، اختلاف نظر وجود دارد پاسخ هیک به عنوان یک فیلسوف پلورالسیت و دینی، پاسخی اوبژکتیو و دین مدارانه است. زندگی انسان در نسبت با آینده ای که بدان منتهی میشود، معنا می یابد. او باید برای بالفعل شدن پتانسیلهای شخصیتی اش تلاش کند و تشبه به مسیح، آرمان او خواهد بود.در مقابل، پاسخ کامو به عنوان فیلسوفی که به حضور خدا در جهان باور ندارد، پاسخی سوبژکتیو است. به عقیده او، جهان به طور ذاتی، عاری از هر نوع معنا و هدفی است اما انسان باید با عصیان علیه وضعیت اسف بار خود و دیگر انسانها و تلاش برای مرمت بنای آفرینش، زندگی خود را معنادار کند.
آزادي انسان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
پاسخ تفصیلی:
اسلام آزادي را حق فطري و مشروع انسان مي داند . امـا از آنجا كه اسلام انسان رانيز فطرتا متوجه و مايل به زندگي اجتماعي مي داند به گونه اي كه اگـر اجتماع نباشد , حيات انسان رو به زوال خواهد گذاشت ; اسلام حق آزادي فطري را با توجه بـه اجـتـمـاعـي بود بیشتر ...
کلیدواژه‌های اصلی :
بررسی تطبیقی اختیار و آزادی از دیدگاه سارتر و شهید مطهری
نویسنده:
میرزا علی کتابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
شهید مطهری و ژان پل سارتر، قائل به آزادی انسان هستند و آن را ارزشمند می دانند، اما اختلاف مبنایی زیادی نیز با هم دارند، به طوری که می توان گفت: آزادی مد نظر سارتر، غیر از آزادی مطرح در کلام استاد مطهری است؛ به نظر وی آزادی تنها ارزش انسانی و کمال ذاتی انسان است که با وجود خداوند و وجود ارزشهای دیگر در تضاد است. نگاه مبالغه آمیز سارتر به آزادی تام و مطلق انسان، باعث شده است که برخی آزادی مد نظر او را، «خود ویرانگر» بدانند، زیرا این چنین آزادی، انسان را از حقیقت خویش و مبدأ و معاد جدا و او را بدون اتکا به هیچ اصل و قانونی، همه کاره خود معرفی می کند. اما آزادی مطرح در کلام استاد مطهری، فقط با نگاه به علت فاعلی و غایی انسان، معنا پیدا می کند. در دیدگاه وی هر تعلقی ضد آزادی است مگر تعلق و وابستگی به خداوند متعال، که تعلق به او، عین آزادی است و جز با وابستگی و اعتقاد به خداوند آزادی حقیقی حاصل نمی شود. ایشان تمام هستی را در طول وجود خداوند می بیند و پایه و اساس ارزشهایی مانند آزادی، عدالت و... را خداشناسی می دانند و انسانیت و ارزشهای او را بدون شناخت خداوند بی معنا و مفهوم می دانند.تحقیق حاضر، دیدگاه شهید مطهری و سارتر، درباره آزادی را بررسی می کند، وبه تطبیق نظریات آنها می پردازد.
بررسی تطبیقی مسئله شر از دیدگاه ملاصدرا و لایب‌نیتز
نویسنده:
میترا صفایی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف ازپژوهش حاضر، بررسی تطبیقی مسئله شر از منظر دو فیلسوفی است که هردو در سنت فلسفی خاص خودشان، حائز اهمیت و تأثیر غیر قابل انکاری هستند. در این بررسی سعی می‌شود به فهم عمیق‌تر دیدگاههای یک فیلسوف به طریق استنطاق از فلسفه طرف دیگر دست یافت. روش پژوهش در بررسی تطبیقی حاضر، روش توصیفی مبتنی بر تحلیل محتوا و مراجعه به آثار دست اول دو متفکر و شارحان آنهاست. لایب نیتس به سه نوع شر(متافیزیکی، فیزیکی و اخلاقی) قائل است.در فلسفه او شر متافیزیکی با موضوعات و مباحث بسیاری در تعامل است. از دید لایب‌نیتس ، شر مخلوق و مستقل نیست و لذا منشاء آن ماده نیست و ریشه آن نقص موجودات در ناحیه حقایق ازلی است. جهان واقعی واجد حداعلای تعادل میان خیر فیزیکی و اخلاقی است.طرف دیگر این مقایسه تطبیقی، ملاصدرا است. او خیر را براساس وجود و کمال وجود و شر را بر اساس عدم وجود و عدم کمال وجود معنا می‌کند و عرصه بروز و ظهور آن را عالم ماده معرفی می‌کند. ملا صدرا به راه حل عدمی دانستن شر و و نظریه تقسیمی باور دارد.به عنوان نتیجه گیری باید گفت: موارد اشتراک دو متفکر، بیش از موارد افتراق آن دو است.از جمله اینکه هر دو در راه‌حل عدمی دانستن شر و نیز دیدگاهی که نوعی اذعان به وجود شر وضرورت آن(راه حل دوم) است؛ اتفاق‌نظر دارند. همچنین هر-دو عمیق‌ترین استدلال خود (راه حل سومشان) را در مسئله شر، در بحث نظام احسن و بهترین جهان ممکن ارائه می دهند که در هر دو، راهبرد سومشان تفسیر و نسخه عمیق‌تر راهبرد دوم است.
بررسی تطبیقی اختیار انسان در فلسفه اسپینوزا و استاد مطهری
نویسنده:
زهرا رسولی، محمد کاظم علمی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
این نوشتار به مقایسه نظریات دو فیلسوف اسلامی و غربی استاد مطهری و اسپینوزا دربارة اختیار انسان می پردازد. هر یک از این دو فیلسوف نظریات عمیقی درباره اراده آزاد و اختیار انسان عرضه کرده اند که بررسی تطبیقی این نظریات می تواند در فهم عمیق تر دیدگاه های هر یک از دو منشأ اثر قرار گیرد. هدف این جستار روشن کردن شباهت ها و تفاوت های موجود در دیدگاه های آنان درباره این پرسش ها می باشد که آیا انسان واقعاً آزاد است؟ آیا اختیار و آزادی او صرفاً به معنی قدرت انتخاب است؟ آیا حس اختیار در او بدیهی است، یا نتیجه جهل و غفلت او از علل و عوامل مؤثر بر اعمالش می باشد؟ دامنه و حدود اختیار انسان چه اندازه است؟ این دو فیلسوف در مباحث مهمی نظیر عقل، آزادی انسان، انسان، اراده، نسبت عقل و اراده، تعریف جبر و اختیار، و ملاک اختیار دارای دیدگاه های عمیقی هستند که در این جستار به روش تطبیقی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
صفحات :
از صفحه 29 تا 68
عقل و آزادی (بررسی تطبیقی آراء مطهری و آیزیا برلین)
نویسنده:
قاسم پورحسن
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
تهران: دانشگاه تهران,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
جستار حاضر با ایضاح مفهومی عقل و آزادی به پژوهشی تطبیقی در اندیشه مطهری و برلین دو متفکر در حوزه اسلامی و غربی می پردازد و وجوه همانندی و ناهمانندی این دو اندیشمند را با توجه به پارادایم مسلط حاضر یعنی پارادایم تمدنی تبیین می سازد. دو مساله بنیادی در این تحقیق مورد توجه است: نخست، مناسبات عقل و آزادی با توجه به ساحت های مفهومی چیست؟ دوم آنگه آزادی عقلانی مطهری با آزادی کثرت گرای برلین چه همانندی ها و ناهمانندی هائی دارد و این دو نظریه مودی به کدام آموزه فلسفی و سیاسی دوره جدید در دو تمدن اسلامی و غرب خواهد شد.
صفحات :
از صفحه 33 تا 60
  • تعداد رکورد ها : 204