جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
مرور کلید واژه ها
>
درباره علامه طباطبایی
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
تعداد رکورد ها : 1494
عنوان :
نقش مبانی انسان شناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان
نویسنده:
نویسنده:شریفه فهیمی؛ استاد راهنما:صدیقه محمدی؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
در این پژوهش سعی شده است، نقش مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی در تبیین کرامت انسان مورد بررسی قرار گیرد. هدف از این پژوهش، تبیین نقش مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی در کرامت انسان، به منظور ارتقای سطح بینش انسان نسبت به کرامت و نقش مبانی انسانشناسی در رسیدن به کرامت حقیقی انسان است. پایاننامه حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با رویکردی کلامی - تفسیری، پس از بیان کلیات، ابتدا نفس، عقل، فطرت و اختیار را به عنوان مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی تبیین نموده، سپس به حقیقت و معیار کرامت انسان از دیدگاه علامه و تبیین رابطه مبانی انسانشناختی علامه طباطبایی و کرامت انسان پرداخته است که در آن سعی شده از منابع دست اول و متعددِ مرتبط با موضوع هر بحث استفاده شود. از دیدگاه علامه طباطبایی، نفس، عقل، فطرت و اختیار انسان منشأ کرامت ذاتی انسان هستند و هر یک از آنها نقش ویژهای در کرامت اکتسابی انسان دارند. ایشان به عنوان یک فیلسوف الهی با استفاده از مبانی عقلانی و وحیانی، تبیین خدامحورانه از کرامت اکتسابی انسان دارد که بر اساس آن، بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی انسان، کمال حقیقی نفس در تقرب به خداوند و فانی شدن در اوست و انسان می-تواند در اثر حرکت اشتدادی و صعودی نفس خود و بهرهگیری از قوه عقل و گرایشهای فطری در افعال اختیاری خود از کرامتهای وجودی شدیدتری برخوردار شود و در نهایت، به بالاترین مرتبه کرامت اکتسابی که رسیدن به مرتبه تجرد عقلی و فوق عقلی و مقام فنای الهی است، نایل آید.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مساله دفاع و جهاد از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:کیوان رحیمی؛ استاد راهنما:سیدمحسن میرباقری؛ استاد مشاور :سیدمحسن میرباقری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
مسئلهی دفاع و جهاد ازجمله مسائل مهم و پردامنه در علم فقه و کلام است که از دیرباز محل بحث فقها و متکلمین مسلمان بوده که با توجه به اهمیت آن بررسی مسئله دفاع و جهاد، در زمان کنونی در جامعه اسلامی از اهمیت بالایی برخوردار است، و توجه یا عدم توجه به آنها میتواند، فائق آمدن مسلمانان بر دشمنان اسلام یا مغلوب شدن مسلمانان توسط دشمنان اسلام را در پی داشته باشد. فخر رازی بهعنوان یکی از برجستهترین و مهمترین فقها و متکلمین اهل سنت در حوزهی جهاد و دفاع با بهرهگیری از روشهای عرفانی روایات، ادبیات مفهومی و بابیان مثالها و نمونههای تاریخی در این باب تلاش داشته است جهاد و دفاع را بهعنوان امری واجب البته با شرایط خاص مطرح نماید همچنین علامه طباطبایی مفسر فقیه و متکلم بزرگ شیعی با استفاده از اسلوب خاص خویش و با بهرهگیری از شیوهی تفسیری جهاد و دفاع را علاوه بر جنبهی آیاتی و روایاتی بهعنوان یک حکم عقلانی موردنظر قرار داده است . رسالهی حاضر تلاش دارد با تکیهبر روششناسی تفسیری فخر راز و علامه طباطبایی به بررسی برداشت آنان در زمینه جهاد و دفاع بپردازد و درنهایت وجوه اشتراک و افتراق میان آنها را بیان دارد
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی)
نویسنده:
نویسنده:بابک هادیان حیدری؛ استاد راهنما:محمد شریفی؛ استاد مشاور :حبیبالله حلیمی جلودار
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
پایاننامه حاضر با عنوان «بررسی مبانی صدوری و دلالی تفسیر از منظر علامه طباطبایی و شاگردان ایشان (با تأکید بر آرای آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی)» به مقایسه نظرات این سه مفسر میپردازد. مبانی تفسیر، آن اصولی هستند که آگاهی بدان بسیاری از مفسران را از افتادن به دشواریهایی همچون تفسیر به رأی نجات میدهد که به دو دستۀ مبانی صدوری و دلالی تقسیم میشوند: مبانی صدوری تفسیر به وحیانی بودن الفاظ و معانی قرآن کریم و تحریف ناپذیری و جامعیت قرآن تقسیم میشود و مبانی دلالی تفسیر نیز شامل مباحثی چون، عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی میشود. این نوشتار بهمنظور بیان کارآمدی مبانی دلالی تفسیر به شرح و بررسی تطبیقی این مبانی از دیدگاه علامه طباطبایی و دو تن از شاگردان ایشان به روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. برآیندهای پژوهش، نمایانگر آن است که شاگردان علامه به جهت تأثیرپذیری از ایشان این مبانی را پذیرفتهاند و همین امر برجستهترین وجوه اشتراک میان آنها است؛ اما باید گفت که در مبانی صدوری، افتراق مهم در اصل تحریف ناپذیری میان دیدگاه آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی با علامه طباطبایی آن است که این شاگردان، چینش سورهها را توقیفی میداند و جمع و تدوین قرآن را نیز به زمان حیات پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم) نسبت میدهد؛ درحالیکه مرحوم علامه جمع و تدوین قرآن را در زمان پیامبر نمیداند و در بخشی دیگر از این اصل، آیتالله جوادی آملی، استدلال علامه را در اثبات تحریف ناپذیری قرآن ناکارآمد و ناکافی میداند. در مبانی دلالی تفسیر میان علامه طباطبایی با آیتالله جوادی آملی و آیتالله مصباح یزدی در عمومیت فهم قرآن، استقلال دلالی قرآن و سطوح معنایی، افتراقهایی بازتاب دارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تطبیق دیدگاه تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا سلام الله علیها
نویسنده:
نویسنده:هادی سعیدینژاد؛ استاد راهنما:طاهرهسادات طباطبایی امین؛
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
حضرت فاطمه زهرا(س) دارای جایگاه بسیار رفیعی در بین مسلمانان است. ایشان در میان شیعیان تنها بانوی معصوم و دختر پیامبر عظیمالشان اسلام(ص) و همسر حضرت علی(ع) و تنها کسی است که نسل امامان معصوم و فرزندان پیامبر(ع) از ایشان است. در میان اهل سنت نیز ایشان بهعنوان دختر پیامبر اسلام(ص) مورد احترام میباشند، ولی متاسفانه پس از حوادث دردناک پس از رحلت پیامبر(ص) خطسیر جامعه بهگونهای شد که جایگاه و مرتبت رفیع این بانوی بزرگوار آنگونه که شایسته بود مراعات نگردید، لذا از آن زمان تاکنون بهسبب بعضی جهالتها و بعضا غرضورزیها شخصیت آن بانوی مکرم در تفاسیر و تواریخ اهل سنت مورد توجه شایسته قرار نگرفت. علیرغم این موضوع بحث بررسی تطبیقی آیاتی که با شخصیت این بانوی بزرگوار ارتباط دارد، در تفاسیر شیعه و سنی میتواند تشابهات بسیاری را هویدا سازد و از غبار غفلتی که برشخصیت این بانوی مکرم اسلام در این سالها در میان بخشی از مسلمانان نشسته بکاهد. برای محدودکردن بحث و نتیجهگیری بهتر و دقیقتر تفسیر کبیر نوشته فخر رازی بهعنوان نمونه از تفاسیر اهل سنت و تفسیر المیزان نوشته علامه طباطبایی بهعنوان نمونه از تفاسیر شیعه انتخاب گردید. باشد که با تمسک به جایگاه رفیع این بانوی معصوم و بزرگوار تفرقه و جهل از میان امت اسلامی رخت بربندد. سؤال اصلی در این تحقیق این است که دیدگاههای تفسیری علامه طباطبایی و فخر رازی در آیات مرتبط با حضرت زهرا(س) چیست؟ و اشتراکات و افتراقات این دو تفسیر در این زمینه چیست؟
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
جایگاه عقل و وحی در اندیشهی علامه طباطبایی و استاد مطهری
نویسنده:
نویسنده:فاطمه سلطانی نقارهکوب؛ استاد راهنما:رضا رسولی شربیانی؛ استاد مشاور :روح اله آدینه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
رابطهی عقل و وحی ازجمله مسائلی است که ذهن اندیشمندان را در طول تاریخ به خود مشغول کرده است علامه طباطبایی و شهید مطهری از جمله متفکرانی هستند که در این حوزه به اظهار نظر پرداختند. علامه به این نکته اذعان دارد که عقل و وحی، دو ابزار برای درک و شناخت حقیقت هستند؛ هیچ دین و مذهبی و هیچ روش نظری دیگری از هیچ طریقی نمیتواند حجیت قطعی و صحت بحث فلسفی را نفی کرده و ملغی نماید؛ زیرا در این صورت حقانیّت خود را، که از راه عقل اثبات شده است ابطال میکند. اما بر اساس دیدگاه علامه، عقل و خردورزی انسان را از وحی بی نیاز نکرده است؛ چرا که انسان علاوه بر قوهی تفکر عقلانی، غریزههای سرکش در نهادش دارد که او را به سوی مسیر نادرست هدایت میکند؛ مسیری که بیدرنگ به تضیع حقوق دیگران و بروز فضای متشنج در جامعه منتهی میشود؛ لذا آدمی احساس میکند باید قانونی وجود داشته باشد که حقوق افراد را تأمین کند و این قانون، از طرف کسی باشد که از هرگونه نقص مبرا باشد؛ قرآن، ارادهی تشریعی پرودگار است که به بشر عرضه داشته و این عمل در پرتو وحی حاصل میشود.شهید مطهری هم، به مانند علامه، عقل را به عنوان یک «منبع مستقلِ شناخت و معرفت»، در کنار وحی، معرفی میکند و استفادهی قرآن از استدلال و برهان عقلی در طرح بسیاری از مسائل، از قبیل توحید، معاد، نبوت و اصول دین را شاهدی بر این مطلب میآورد؛ در منظومهی فکری وی هم، عقل و وحی دو اصل بنیادین در فهم حقایق و واقعیات جهان به شمار میروند،که مکمل یکدیگر هستند و نظام معرفت دینی بدون هر یک از آن دو، ناقص و ناتمام خواهد بود؛ عقل و برآیندهای عقلی تا جای معیّنی نیازهای انسان را پاسخ میدهد و وحی، پاسخگوی نیازهای فراعقلی بشر است؛ عقل و علوم، زندگی طبیعی را سامان میدهند و جهان را با انسان سازگار میکنند.؛ اما وحی، در جهتدهی و معنابخشی و هدفمندی تلاشهای عقلی و عملی کارایی دارد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تبیین و تحلیل رابطه قضا و قدر و بداء از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و عرضه آن بر کتاب و سنت
نویسنده:
نویسنده:علی مصطفی؛ استاد راهنما:محمد رضاپور؛ استاد مشاور :محمدعلی قدسپور
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
یکی از مسائل ناظر به افعال الهی، مسأله قضا و قدر و بداء و ارتباط بین آنهاست که آیات و روایات به این مسأله تأکید زیادی دارد. نوشتار حاضر این مسأله را در اندیشه علامه طباطبایی با عرضه آن بر کتاب و سنت مورد بررسی قرار داده است. علامه قضا و قدر را بر اساس نظام علیت و معلولیت تفسیر می کند و قضا را نسبت شیء به علت تامه اش و قدر را نسبت شیء به علل ناقضه می داند. در عالَم، قانون اسباب و مسببات حاکم است و این قانون تبدیل و تبدل نمی پذیرد. از طرفی، این قانون حاکم در جهان، نیز محکوم یک قانون فوقش است که آیات و روایات این مطلب را برای خدا ثابت کردند و برای خداست که امور را تقدیم یا به تأخیر بیندازد. در سایه این دو حقیقت، یک صبغه توحیدی در روح و جان انسان پیدا می شود. حقیقت اول، انسان را به تمسک به اسباب و سنت های حاکم در جهان می کشاند؛ البته با اذن خدا. حقیقت دوم نیز انسان را به قدرت خدا که قاهر و غالب بر همه این نظام اسباب و مسببات عالم است، توجه می دهد. بله، این سبب قاهر، گاه یک سبب طبیعی نامعلوم و گاه یک سبب غیر طبیعی است. این سبب و اسباب با اختیار و عمل انسان منافاتی ندارد، بلکه تقدیر و عمل انسان به منزله روح و جسد است. در برخی از تقدیرات الهی بداء رخ می دهد و تقدیری بر تقدیر دیگر واقع می شود همچون دعا. این مسأله در آیات و روایات با تمایز بین لوح محفوظ و لوح محو و اثبات مورد تأکید قرار گرفته است که منافاتی با یکدیگر ندارد. بنابر بررسی دیدگاه علامه با توجه به آیات و روایات، بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا منحصر در عالم مجردات نیست و در عالم ماده نیز حاکم است و از این منظر گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، سازگاری بیشتری ایجاد نمودهاست، امّا در مسأله قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبه قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است و حال آنکه بر اساس آیات و روایات، قدر نیز مانند قضا به مرتبه خاصی از جهان هستی اختصاص ندارد، بلکه در تمام آن جاری است. البته در این پایان نامه، توجیهی برای این مورد افتراق نیز ارائه شده است. بنابراین، مطالبی که علامه در تبیین قضا و قدر، و به خصوص در تبیین رابطه آن با بداء مطرح نموده اند حداکثر سازگاری با آیات و روایات را دارند که توجه به این دو نظام حاکم و محکوم، انسان را در حالت بین خوف و رجاء قرار می دهد؛ و خداوند می خواهد مؤمن در این حالت زندگی کند تا به مراحل عالیه کمال و قرب به او برسد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
قاعده علیت ولوازم آن درحکمت متعالیه وتطبیق آن باآراء علامه طباطبایی
نویسنده:
نویسنده:زهرا الیاسی؛ استاد راهنما:عبدالرضا صفری حلاوی؛ استاد مشاور :مهدی خادمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
در میان مسائل فلسفی، علیت یکی از مهمترین مباحثی است که فکر بشر را همواره به خود مشغول داشته است و فیلسوفان مختلفی به بیان دیدگاه و اندیشه خود درباره علیت پرداختهاند. هدف این نوشتار بیان قاعده علیت و لوازم آن از دیدگاه ملاصدرا و سپس مقایسه آن با دیدگاه علامه طباطبایی است. البته دیدگاه بعضی فیلسوفان باستان و فلاسفه مشاء همچون ارسطو و ابنسینا درباره قاعده علیت بیانشده تا ذهن خواننده با نظرگاههای مختلف آشنا شود و زمینه و مقدمهای برای بیان مقایسه دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی باشد. از نوشتههای ابنسینا فیلسوف مشایی برمیآید که وی اصالت را به وجود میدهد و نیاز معلول به علت را امکان ذاتی (امکان ماهوی) میداند و موجودات را حقایق متباین به تمام ذات میداند. ملاصدرا معتقد به اصالت وجوداست. ازنظر او وجود حقیقتی واحد و دارای مراتب است که همه موجودات را در برمیگیرد. ملاصدرا ملاک نیازمندی معلول به علت را امکان فقری (فقر وجودی) میداند ازنظر او علیت، اضافه اشراقی است که فقط یکطرف مستقل در آن برای تحقق ربط کفایت میکند. ملاصدرا برای معلول وجود مستقلی قائل نیست و آن را فقط رابط میداند. او پیدایش معلول را نوعی ظهور علت دانسته و ازاینجهت همه موجودات را نمود حق میداند نه بود حق. علیت و معلولیت را به تشان و تجلی و ظهور ارجاع میدهد. ملاصدرا تقدم علت بر معلول را تقدم بالحق میداند نه تقدم بالعلیه. علامه طباطبایی مناط احتیاج به علت را امکان وجودی یا همان فقر وجودی میداند. علامه طباطبایی علیت را از سنخ معقولات ثانیه فلسفی میداند که ذهنی محض نبوده و قابل صدق بر امور خارجی است ولی انتزاع اینگونه مفاهیم به تأمل عقلی و مقایسه پدیدههای خارجی با یکدیگر نیاز دارد. علیت مصداق خارجی ندارد بلکه منشأ انتزاع دارد. دیدگاه ابتکاری علامه طباطبایی آن است که آدمی از طریق علم حضوری به درک مفهوم علیت نائل میشود.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
مسئله شر از منظر علامه طباطبایی و لایبنیتس
نویسنده:
نویسنده:اکرم صفائی؛ استاد راهنما:سیدمحمدکاظم علوی؛ استاد مشاور :حسن صیانتی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
در این تحقیق به بررسی مسئله شر از دیدگاه علامه طباطبایی و لایبنیتس پرداخته شده است. هر دو فیلسوف با یک نگرش مدافعانه و روشهای مختلف، سعی در حل مسئله شر داشتهاند. لایبنیتس برای حل مسئله شر، از طریق ابتکار «نظریه بهترین جهان ممکن» عمل نموده است و برای اثبات آن از یک سری اصول فلسفی خودش، از جمله اصل جهت کافی، اصل کمال و اصل اتصال استفاده نموده است. لایبنیتس برای تبیین شرور معتقد است شرور عدمی هستند و شامل سه قسم از جمله شر متافیزیکی، شر اخلاقی و شر فیزیکی هستند. او نوعی علیت بین اقسام شرور قائل است. لایبنیتس معتقد است انسان با سوء-استفاده از قدرت اختیار خود موجب بروز شرور اخلاقی و به تبع آن، موجب بروز شرور طبیعی شده است. علامه طباطبایی نیز معتقد است این عالم یک نظام احسن است که دارای خیر کثیر است و شرور از توابع جدانشدنی این جهان هستند که بالعرض از خداوند صادر شدهاند. علامه معتقد است انسانها دارای قدرت اختیار هستند که همین موجب بروز گناهان و اعمال ناشایست میشود و ایشان با تکیه بر آیات قرآن میفرماید که گناهان موجب بروز حوادث و اتفاقات ناگوار برای انسان است. علامه در مقدمه حل مسئله شر قائل به عدمی بودن و نسبیت شرور است، ایشان با ابتکار «نظریه ادراکات اعتباری» به حل این مسئله پرداخته است. لذا اگر ما امری را شر میدانیم ناشی از این است که آن امر با خواسته و منافع ما ناسازگار است وگرنه امور، فینفسه نه متصف به خوب بودن میشوند و نه متصف به بد بودن میشوند.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
ارزیابی و نقد دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی در نقش شیطان در تحقق شرور
نویسنده:
نویسنده:اکرم صالحی؛ استاد راهنما:علی الهبداشتی؛ استاد مشاور :زهرا خزاعی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
مسئله منشأ شر، از مهمترین مسائل در کلام و فلسفه اسلامی است. هدف از این تحقیق، نقد و بررسی آراء فخر رازی و علامه طباطبایی بهعنوان دو متفکر از دو نحله فکری، پیرامون نقش شیطان بهعنوان سرمنشأ شرور است. روش تحقیق، تحلیلی- توصیفی است. فخر رازی با داشتن نگاه عرفی به شرور، آنها را اموری وجودی میداند؛ درحالیکه علامه طباطبایی با نگاه فلسفی، شر را عدمی دانسته است. فخر رازی به اراده الهی و حکمت الهی در تسلط شیاطین تأکید دارد. در نگاه او شیاطین نمیتوانند به نحو مستقل، کاری در عالم انجام دهند. علامه طباطبایی معتقد است که اراده الهی بر تسلط شیاطین بر انسانها تعلق نگرفته است. او تحقق شر در عالم از جانب انسان را برآمده از تسلیط (پذیرش ارادی تسلط) شیطان میداند. هر دو متفکر معتقدند که شیطان با بهکارگیری وسوسه و تعامل با قوای معرفتی انسان بهویژه قوه واهمه، سبب خواطر شیطانی، تدلیس، ظاهرنمایی، وارونگی معرفتی و... میشود. فخر رازی و طباطبایی معتقدند برخی عوامل، همچون خروج مزاج عقل از اعتدال، حب دنیا، گناه و...، زمینهساز اثرپذیری نفس از شیطان و برخی دیگر همچون استعاذه، علم و حکمت، شرح صدر و...، مانع این اثرگذاری است. به نظر میرسد بهترین تبیین در نحوه تحقق شرور در عالم، با بهکارگیری مفهوم وارونگی معرفتی، قابلارائه است. وارونگی معرفتی ناشی از استفاده نادرست انسان از قوه واهمه و قوه خیال و پذیرش وسوسه شیطان بهعنوان مطلبی صحیح است. بر این اساس شرور اخلاقی و طبیعی ماحصل نقص معرفتی در ادراک است. در مقابل با توجه به عوامل زمینهساز اثر ناپذیری شیطان، راهحلهای بهبود ادراکی نیز قابلارائه است که بهتبع آن، تحقق شرور ناشی از وسوسه شیطان کاهش مییابد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی تفاوت بینش ملاصدرا و علّامه طباطبائی در مسألهی اتّحاد عاقل و معقول و ثمرات آن
نویسنده:
نویسنده:فاطمه معین الدینی؛ استاد راهنما:علیرضا کهنسال؛ استاد مشاور :سیدمرتضی حسینی شاهرودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
فهرست نوشته ها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع خارجی
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
درباره علامه طباطبایی
چکیده :
صدرالمتألّهین در پرتو نظریّهی حرکت جوهری به این نکته متفطّن شد که نفس، محصولِ حرکت جوهریِ بدن است. نفس با حرکتِ جوهری خویش در فرآیندِ ادراک، با صُوَر ادراکی متّحد میگردد، به طوری که از منظر صدرالمتألّهین علم برای نفس کمال ثانوی نیست بلکه کمالِ اوّل است و ادراکات نفس است که حقیقت نفس را میسازد. از منظر صدرا رابطهی نفس و معلومات رابطهی مادّه و صورت در ترکیبی اتّحادی است؛ به این معنا که قوای ادراکیِ نفس که به نظر او هیچیک ازآنها حالّ دگر موضوعی نیستند، بلکه همه از مراتب نفساند، با صور ادراکی مناسب خود فقط در ضمن ترکیبی اتّحادی یافت میشوند. اتّحاد مورد نظر وی اتّحاد وجودِ مُدرِک و مُدرَک بالذّات است نه اتّحاد ماهیّت آن دو، یا اتّحاد وجودِ یکی با ماهیّت دیگری یا اتّحاد وجودِ عالم و معلومِ بالعرض. از منظر وی مرتبهای از مراتبِ نفس که حالت بالقوّه دارد با علم و ادراک یکی میشود آنچنان که امری بالقوّه با امری بالفعل یکی میشود. صدرا با برهان تضایف در چهار گام در صدد اثبات مدّعای خویش بر میآید. در گامِ اوّل معقولیّت بالذّات اثبات میگردد. در گامِ دوم با استفاده از قاعده تضایف عاقل بالذّات بودنِ این صور به اثبات میرسد. گامِ سوم این برهان بیانِ نوعی پارادوکس بینِ للعاقِل بودنِ این صُوَر و عاقِل بالذّات بودن آنهاست که نتیجهی آن در گامِ چهارم اثباتِ اتّحاد این صور با عاقلِ خویش میباشد. علّامه طباطبائی، مدّعا و برهان تضایفِ صدرا را در مسأله اتّحاد عاقل و معقول نمیپذیرد و چهار اشکال بر این برهان وارد میسازد. سه اشکالِ واردهی ایشان بر برهان، به یک اشکالِ اساسی باز میگردد و آن اینکه معقولِ بالذّات بودنِ صُوَرِ معقوله مستلزمِ عاقلِ بالذّات بودنِ آنهاست (همانطور که در بُرهان به این نکته میرسیم)؛ امّا عاقلِ بالذّات بودن صُورِ معقوله خود لازمهی دیگری دارد و آن استقلال و وجودِ لنفسِه این صُوَر است که با قولِ به للغیر بودنِ آنها در تعارُض است. از نظر علّامه اتّحاد رتبی میان عاقل و معقول به این معنا که عاقل و معقول در یک رتبهی وجودی قرار گیرند، فقط مربوط به علمِ وجودِ مجرّد به ذاتِ خود است و در غیر این صورت اتّحاد به معنای عدم خروجِ وجود عاقل از حیطهی وجودِ معقول یا بالعکس است. معنای عدم خروج این است که یا معقول تحت احاطهی وجودیِ عاقل است و عاقل در نسبت با آن جنبهی علّی دارد و یا اینکه عاقل در احاطهی وجودیِ معقول قرار دارد و رقیقهی آن محسوب میشود، مانندِ رابطهی نفس با عقل فعّال یا جوهرِ مجرّد مثالی که حاوی تمامِ صُوَر جزئیه است؛ بنابراین اتّحاد عاقل و معقول از دیدگاه علّامه اتّحاد نفس با موجودِ مثالی یا عقلی است که در آن منعوت که همان نفس است در مرتبهای از وجودِ ناعت (موجود مجرّد) واقع است و اتّحاد میان آن دو همان رابطهی علّی و معلولی است. وی برای مدّعای خویش بُرهانی را اقامه میکند که ماحصلِ این برهان آن است که معلوم اگر جوهر باشد نمیتواند وجودِ للغیر پیدا کند و در نتیجه نفس برای ادراکِ آن باید با آن متّحد باشد. معلوم اگر عرض باشد بر جوهری قائم است و با توجّه به اینکه انتقال اعراض مُحال است، نفس تنها با اتّحاد با موضوعِ این اعراض است که میتواند به درکِ آنها نائل گردد. در انتهای این پژوهش به لوازمِ هریک از نظرات و همچنین ثمراتِ آنها اشاره شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
تعداد رکورد ها : 1494
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید