جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2978
صلح، عدالت و دمکراسی در پرتو حکمرانـی مطلـوب
نویسنده:
حسام نقیبی مفرد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تحقق الگوی حکمرانی مطلوب، ضمن ارتقاء عدالت از طریق افزایش شفافیت، پاسخگویی و اِعمال حاکمیت قانون و نیز تقویت دمکراسی می‌تواند عامل مهمی در ایجاد و ارتقاء صلحی پایدار محسوب شود. همچنین مشارکت‌جویی افراد در اداره امور بر اساس بهبود حق رأی همگانی، کاهش تبعیض میان افراد در قوانین و مقررات، گسترش سازوکارهای مشورتی، حمایت از سازمان‌های جامعه مدنی، جلوگیری از برخورد تبعیض‌آمیز با شهروندان و جبران محرومیت‌های پیشین گامی مؤثر در تحقق الگوی حکمرانی مطلوب خواهند بود. این شیوة حکمرانی از طریق تقلیل احتمال منازعات، تحدید شدت درگیری‌های ناشی از آن، ایجاد آمادگی بیشتر برای پذیرش شیوه‌های مسالمت‌آمیز رفع اختلافات و همچنین تقویت حس همبستگی جمعی، می‌تواند موجب کاهش احتمال توسل به خشونت در حل مخاصمات و افزایش میزان همکاری و تعامل میان افراد، گروه‌ها و دولت‌ها گردد. این امر خود عاملی تعیین‌کننده در ایجاد و ارتقاء همزیستی مسالمت‌آمیز و صلحی پایدار در سطوح ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی می‌باشد.
صفحات :
از صفحه 91 تا 108
خشونت خانگی علیه کودکان «چیستی، چرایی و راهکارهای درمان آن در پرتو تلاش‌های حقوقی»
نویسنده:
مسعودنوری
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اسناد بین المللی و ملی، خانواده را رکن اساسی اجتماع و جایگاه طبیعی رشد و شکوفایی شخصیت کودکان شمرده‌اند. بر این اساس و همسو با آموزه‌های دینی و آداب و رسوم محلی، قوانین موضوعه برای خانواده حریم مستحکمی قائل شده‌اند و دولت‌ها نیز کمتر مایلند نظارت و حوزه رفتار خود را به درون خانواده تسری دهند. رویه‌های قضایی نیز عموماً بر همین روال است. از سوی دیگر مطابق پژوهش‌های صورت گرفته در نقاط مختلف جهان، بخش قابل توجهی از کودک آزاری‌ها در محیط خانواده و توسط والدین، سرپرستان قانونی و نزدیکان کودکان و نوجوانان انجام می شود. تأکید افراط گرایانه بر تقدس خانواده و انگیزه کم دولت‌ها نسبت به دخالت در حریم خانواده، سبب شده است تا بسیاری از کودکان و نوجوانان در شرایط نامناسبی قرار گیرند. این نوشتار، نخست تعریفی از خشونت علیه کودکان ارائه می‌کند و انواع آن را به طور مختصر معرفی می‌نماید. سپس به علل کودک‌آزاری خانگی، اصول و معیارهای پیمان‌نامه حقوق کودک برای حمایت از کودکان در برابر خشونت و همچنین قوانین ایران در ارتباط با این موضوع می‌پردازد. با توجه به تأثیر گسترده و عمیق رسانه‌های گروهی، همچنین مذاهب و کارکردهای اجتماعی رهبران دینی در بسیاری جوامع، مقاله به نقش آنان در مقابله با خشونت خانگی علیه کودکان نیز خواهد پرداخت
صفحات :
از صفحه 35 تا 54
هویت و هژمونی حقوق بشر بین المللی
نویسنده:
تونی اوانز
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حقوق بشر معمولا به صورت یک روایتی که از چندین فصل می‌گذرد تا به نتیجه‌ای اجتناب ناپذیر برسد، به تصویر کشیده می‌شود. این روایت با وحشت از نازیسم شروع می‌شود و به سمت مرکزیت حقوق بشر در منشور سازمان ملل حرکت می‌کند، اعلامیه حقوق بشر و استانداردهای ذکر شده در میثاقین را تمجید می‌کند، تجزیه و تحلیل دقیقی از روش‌های نظارت ارائه می‌دهد و در پایان آینده احتمالی را پیش بینی می‌کند. این روایت به وسیله دو عامل حفظ می‌شود، اول به واسطه بنیادگرایی طبیعت گرایان و دوم به واسطه باورهایی درمورد حرکت به سمت هنجارهای ایجاد شده در جهان معاصر، اگر چه بدبینی‌هایی نسبت به گزارش‌های متعدد از شکنجه، نسل کشی، محرومیت اقتصادی ساختاری، ناپدید شدن، پاکسازی قومی، زندانیان سیاسی، سرکوب حقوق اتحادیه‌های کارگری، نابرابری جنسیتی، آزار و اذیت مذهبی و بسیاری از نقض‌های دیگر حقوق بشر بین المللی وجود دارد. اکثر مفسران و فعالان به طور ضمنی موضع خوش بینانه‌ای را نسبت به قواعد بین المللی مبتنی بر حقوق بشر پیش بینی می‌کنند. بر اساس دیدگاه شایع طبیعت گرایان از حقوق بشر، رژیم حقوق بشر یک حقیقت قطعی در خصوص ماهیت اساسی تمام ابناء بشر ارائه می‌کند. این حقیقت قطعی همان هویت مشترکی است که افراد را در جامعه‌ای که به سمت جهانی شدن پیش می‌رود، توصیف می‌کند. در این مقاله، «دیدگاه طبیعت گرایانه» درباره حقوق بشر، از منظر قدرت و دانش مورد بررسی قرار می‌گیرد. مقاله با تمایز بین رژیم بین المللی حقوق بشر و گفتمان جهانی حقوق بشر آغاز می‌شود. رژیم حقوق بشر بین المللی یک رویکرد قانونی را اتخاذ می‌کند که بر اساس این رویکرد ماهیتی بی طرفانه، عینی، عاری از تعصب و منصفانه برای قانون به صورت ضمنی پذیرفته شده است. گفتمان جهانی حقوق بشر، حقوق بشر را یک رویه اجتماعی، سیاسی و حقوقی می‌شناسد. از آنجایی که اجرای حقوق بشر در ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نیازمند پشتیبانی است، این رویکرد موضوع قدرت را نیز مطرح می‌کند. از این دیدگاه ممکن است گفته شود که گفتمان جهانی حقوق بشر، هویت خاصی را برای انسان‌ها به عنوان نمایندگان یک نوع خاص که تمایلات و منافع چند گروه مشخص را به چند گروه دیگر ترجیح می‌دهند، قائل می‌شود. در حالی که رژیم حقوق بشر توسط رهبران جهان، مفسران و اکثریت دانشگاهیان به عنوان تفسیری قانونی از هنجارهای مبتنی بر حقایق بی پایان درباره طبیعت بشری ارائه شده است. استدلال ارائه شده در این مقاله نشان می‌دهد که هنجارهای مرتبط با گفتمان حقوقی، بینش قانع کننده تری به وضعیت حقوق بشر در نظم فعلی جهان ارائه می‌دهند. بنابراین، مسائل پیچیده­ای در مورد قدرت، دانش، بنیادگرایی، وضعیت حقوق بشر بین المللی و سیاست مطرح می‌شود. این مقاله با بحث در خصوص محل تلاقی قدرت و دانش شروع می‌شود و در بخش دوم نظم و انظباط به عنوان یک نهاد اجتماعی که در هویت افراد از طریق تفکر، شناختن و رفتار نفوذ می‌کند، معرفی می‌شود. در بخش دیگر به توسعه جهانی «هنجارهای بازار» (به عنوان مخالفت با هنجارهای قانونی) پرداخته شده است که در قالب یک راهنمای عملی بیان می‌شود.
صفحات :
از صفحه 3 تا 24
حقوق دینی انسان رابطه بین حقوق بشر و صلح
نویسنده:
کارل ولمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
زیر بنای این مقاله دو نظریه‌ای است که نویسنده همین مقاله در کتاب‌های قبلی خود تحلیل و بررسی نموده‌است. نظریه‌ی اول تحلیل مفهومی حقوق است که نویسنده آن‌را مجموعه‌ای از نظرات هوهفیلدی( hohfeldian) می‌داند که در دعاوی میان افراد سلطه را به ذی‌حق واگذار می‌کند. دومین فرض این مقاله نظریه نویسنده در مورد مبانی اخلاق است که آن‌ها را مبانی عملی و دو وجهی از نظر اجتماعی می‌داند. این مقاله با در نظر گرفتن این فرضیات به تحلیل دو حق بین‌المللی می‌پردازد. اول، حق داشتن دین یا پذیرفتن یک دین و یا یک اعتقاد خاص از روی میل و رغبت و دوم، حق بین‌المللی اظهار دین از طریق عبادت، مراعات، رعایت و یا تعلیم آن. هر دوی این حق از جمله آزادی‌هایی هستند از دولت انتظار می‌رود به‌صورت غیرمداخله‌گرایانه در حفظ آن‌ها بکوشد و یا از انقراض آن جلوگیری کند. این مقاله در ادامه به‌بررسی مبانی اخلاقی این دو حق و یا به‌عبارتی بررسی مهم‌ترین استدلال‌های اخلاقی در مورد به‌رسمیت شناختن و حفظ این دو حق مذهبی در نظام حقوق بین‌المللی می‌پردازد و این نظریه را مطرح می‌کند که مبانی نظری این حقوق مشابه یکدیگر هستند و با بعضی از اهداف نظام بین‌المللی من جمله ارتقای صلح بین‌المللی نیز هم‌خوانی دارند. در این مقاله این مسئله نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد که چگونه حق جنجالی تغییر دین و یا ترغیب دیگران به تغییر دین با این دو حق یعنی حق داشتن و یا پذیرفتن یک دین و یا ابراز آن هم‌خوانی دارد. در این مقاله استدلال‌های عده زیادی که که این حقوق را انکار می‌کنند نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت و نویسنده استدلال می‌کند که اگر برداشت صحیحی از این حقوق وجود داشته باشد از نظر اخلاقی کاملا توجیه پذیرند. در پایان این مقاله مجددا به بررسی این سوال می‌پردازد که آیا حق داشتن یا پذیرفتن یک دین خاص هم‌چنین حق اظهار آن باعث تهدید صلح جهانی و یا افزایش آن می‌شود و در جواب این سوال استدلال می‌کند که اگرچه این حقوق تا حدی این صلح را به خطر می‌اندازند اما اگر همگان به این حقوق احترام بگذارند در نهایت باعث حفظ و افزایش صلح در داخل کشورها و صلح بین‌المللی خواهد شد. به‌عنوان نتیجه‌گیری این مقاله دو رابطه مهم بین حقوق مذهبی و صلح بین‌المللی را مورد اشاره قرار می‌دهد و این گونه استدلال می‌کند که این دو حق به صلح منجر خواهد شد به شرط آنکه همگان این حقوق را مورد احترام قرار دهند و این واقعیت یکی از دلایل و مبانی اخلاقی این حقوق در نظام بین‌المللی‌است.
صفحات :
از صفحه 1 تا 22
جایگاه عقل و ایمان در ماجرای ذبح حضرت اسماعیل
نویسنده:
مرضیه علیرضایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
جنبه اخلاقی و عقلانی آزمون ابراهیم7 در ماجرای ذبح فرزندش اسماعیل7 را از ابعاد مختلفی می‌توان بررسی کرد. در این میان دیدگاه‌های عقل‌گرایی افراطی و ایمان‌گرایی، نمی‌توانند برداشت درستی از این ماجرا داشته باشند و هرکدام، طبق مبانی خود، به نحوی این عمل ابراهیم7 را مخالف عقل و اخلاق اعلام می‌دارند، از یک سو طرفداران عقل‌گرایی این ماجرا را ناهماهنگ با داده‌های عقلانی دیده و در‌برابر‌آن به شدت موضع‌گیری می‌کنند و از سویی دیگر ایمان‌گرایان نیز عقل و ایمان را در تعارض و تضاد با هم می‌بینند و ایمان را ترجیح می‌دهند. رویکرد انتقادی نیز با گذار از ایمان‌گرایی و عقل‌گرایی افراطی زمینه فکری مناسبی را برای ورود به ایده عقل‌گرایی معتدل مهیا می‌سازد و در نهایت، تنها رویکرد عقل‌گرایی معتدل است که می‌تواند عدم تعارض عقل و ایمان را در این ماجرا اثبات کرده وغیراخلاقی نبودن عمل ابراهیم7 را ثابت کند. بنابراین، دیدگاه، بندگی و تسلیم محض بودن ابراهیم7 و فرزندش اسماعیل7 عین عقل و اخلاق است، چراکه هر دو برمبنای اهل خرد، به حد و حدود داشتن عقل و ناتوانی آن در شناخت کامل حقایق هستی واقفند و می‌دانند که حقیقت این فرمان الهی از محدوده ادراک عقلی آنان فراتر است. ازاین‌رو از سر‌تدبیر و آگاهی، تسلیم امر الهی شده جهت اجابت امر محبوب که از جان گرانقدرتر و از هر امر مقدسی مقدس‌تر است از خود و داشته‌های خود می‌گذرند تا این سرسپردگی را به اوج رسانده و صدق خود رادر وادی بندگی عیان گردانند.
صفحات :
از صفحه 71 تا 84
تحلیلی بر کار کودک و تأثیر آن بر حق آموزش کودک با تأکید بر برنامه بین‌المللی حذف کار کودک
نویسنده:
فرهاد طلایی، سمیرا احمدی باب اناری، لیلا نبوی زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
کار کودک پدیده‌ای است که در جهان امروز قابل‌پذیرش نیست آن ‌هم بدان دلیل که کودکان را از دوران کودکی‌ خود محروم ساخته و برای رشد فیزیکی و روانی آن‌ها زیان‌آور است. عوامل گوناگونی همچون فقر و خلاءهای قانونی منجر به کار کودک می‌گردند. کار کودکان پیامدهای مختلفی همچون پیامدهای منفی فیزیکی، روانی و اجتماعی با خود به همراه دارد. کودک به ‌عنوان یک انسان دارای حقوق اساسی و مشترک با سایر انسان‌ها هست. از سوی دیگر محرومیت از تحصیل هر کودک می‌تواند آسیب عاطفی، ذهنی و اجتماعی را برای وی به همراه داشته باشد، کودک را از قابلیت‌های زندگی آینده‌اش محروم نموده، در بلندمدت نیز موجب افزایش آسیب‌ها و ناهنجاری‌های اجتماعی گشته و هزینه گزافی را به جامعه تحمیل نماید. در همین چارچوب در این مقاله به ‌ویژه علل و پیامدهای کار کودکان و نقش آموزش در حذف کار کودک و در رشد و توسعه شخصیت آن‌ها بررسی گردیده و اهداف برنامه بین‌المللی حذف کار کودک تحلیل می‌شوند.
صفحات :
از صفحه 3 تا 24
جایگاه حقوق بشر در سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال ج. ا. ایران
نویسنده:
علیرضا ثمودی پیله رود
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
اتحادیه اروپا یکی از کنشگران تاثیرگذار در حوزه روابط بین­الملل است که در دوران پس از جنگ سرد توانسته است با تدوین سیاست خارجی و امنیتی مشترک در پیمان ماستریخت (۱۹۹۲) نقش فعال­تری در موضوع­های بین­المللی ایفا کند. این اتحادیه با توجه به ضعف­های جدی در حوزه مسائیل امنیتی و دفاعی تلاش کرده است با استفاده از قدرت هنجاری خود به دنبال افزایش اثرگذاری خود در حوزه­های موضوعی و البته مناطق جغرافیایی خاص باشد. حقوق بشر وتلاش برای ارتقای دمکراسی در کشورهای مختلف یکی از ابزارهای اصلی اتحادیه اروپا در پیشبرد سیاست­های مورد نظر خود است. همچنین این اتحادیه همواره یکی از مهم­ترین شریک­های تجاری جمهوری اسلامی ایران در چهار دهه گذشته بوده است. با این حال، برخی مسائل و تحولات موجب شده است تا روابط تهران-بروکسل در برخی مقاطع به شدت دچار تنش شود.تروریسم، حقوق­بشر، سلاح­های کشتارجمعی و منازعه اعراب و اسرائیل چهار حوزه موضوعی اختلافی میان تهران و بروکسل است. در مقاله پیش رو تلاش می­شود به این پرسش، پاسخ داده شود که موضوع حقوق بشر از چه جایگاهی در روابط میان اتحادیه اروپا برخوردار بوده است. همچنین این فرضیه مطرح شده است که اتحادیه اروپا با توجه به رویکرد هنجاری خود به دنبال ارتقای سطح حقوق بشر و دمکراسی در ایران بوده است، اما در مقاطع مختلف همواره موضوع امنیت بر حقوق بشر اولویت داده شده است.
صفحات :
از صفحه 73 تا 99
نگاهی اجمالی بر نسبت حکمرانی خوب و حقوق بشر
نویسنده:
محمد امامی، حمید شاکری
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
حکمرانی خوب مثل هر مفهوم دیگری در حوزۀ علوم اجتماعی محصول شرایط زمان و مکان خواهد بود. این اصطلاح که در سال پایانی دهة 1980 برای اولین بار مطرح شد، در دو سه دهۀ اخیر به ‌صورت فزاینده در ادبیات حقوق عمومی، حقوق بشر، اقتصاد، مدیریت و اسناد بین‌المللی به‌کار برده می‌شود. حکمرانی خوب گفتمان جدیدی است که با مؤلفه‌هایی مانند قانونمندی، مشارکت، مسئولیت‌پذیری، پاسخگویی، شفافیت، اثربخشی و کارایی تعریف می‌شود که در سال‌های اخیر مورد توجه فراوان قرارگرفته است. در مقالۀ حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با استفاده از منابع معتبر کتابخانه‌ای، تلاش شده است به‌طور اجمالی مفهوم این اصطلاح و زمینه‌های پدید آمدن و گسترش آن را روشن کند. در این راستا ابتدا مفهوم و بسترهای شکل‌گیری حکمرانی خوب، اهداف و پیامدهای آن بررسی خواهد شد. آنگاه به بررسی مؤلفه‌های حکمرانی خوب در اسناد بین‌المللی و سپس به نسبت حکمرانی خوب و حقوق بشر پرداخته می‌شود. در انتها رابطۀ این مفهوم با حقوق بشر به‌عنوان معیار ماهوی حکمرانی خوب به ‌اختصار بیان ‌شده است.
صفحات :
از صفحه 23 تا 48
حقوق مبتنی بر هویت
نویسنده:
دانیل کافمن
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
این مقاله دفاعی از حقوق هویتی ارائه می‌دهد که بر اساس آن حق تعیین سرنوشت سیاسی جمعی برای فرهنگ‌ها و ادغام و وابستگی آن حق به سایر حقوق بشر جهانشمول را توجیه می‌کند. هویت یک فرد در واقع حس او نسبت به اینکه او چه کسی است، با چه کسانی در ارتباط است و چه چیزهایی برای او ارزشمند هستند، می‌باشد. برداشت انسانها از هویتشان بسیار گسترده است و اولین نتیجه‌ای که می­توان گرفت این است که مفهوم هویت به تنهایی نمی­تواند یک فعالیت هنجاری مشخصی انجام دهد. در بعضی موارد، هویت افراد با کار بدی که آنها انجام می­دهند و یا مایل به انجام آن هستند، متصل است و بنابراین نمی­توان به آنها اجازه انجام آن کار را داد. در موارد دیگر، عناصر بسیار قدرتمندی از هویت فردی از جمله تعلق خاطر افراد به کسانی که دوستشان دارند، قطعا به حقوق مهمی مرتبط می­شوند. اما معلوم نیست که احتیاج افراد به این حقوق چگونه می­تواند توجیهی برای وجود این حقوق باشد. شاید بتوان گفت که درگیری عمیق هویت آنها یک محصول جانبی از دیگر ارزش‌های مهم از جمله عشق در این موارد می­باشد و این ارزش‌ها خود می­توانند به سادگی و در کمال شفافیت پایه­های چنین حقوقی باشند. با این اوصاف اگر هویت یک شخص واجد شرایط مناسب باشد، نقشی اساسی در حقوق مهم سیاسی خواهد داشت. چنین برداشت می­شود که محدوده این حقوق سیاسی از حق بر شرکت درمراسم­های فرهنگی یک گروه شروع می‌شود (مخصوصا در مورد اقلیت‌هایی که خطر انقراض آنها را تهدید می­کند، دولت­ها موظف هستند اقدامات حمایتی نسبت به این گروها را اتخاذ کنند) و با حق بر داشتن مدیریت سیاسی خاتمه می­یابد. این حقوق هم به استقلال و هم به عدالت مرتبط است. اغلب چنین برداشت می‌شود که حقوق فرهنگی مخالف استقلال و در بهترین حالت خودمختاری شخصی است. اما در واقع، آرمان خودمختاری همانطور که توسط میل، نویسندة کتاب زندگی یک نفر بیان شده است، نیازمند آن است که یک فرد بتواند جوانب مختلف هویتش را کنترل کند. جنبه‌های مهم هویت فرد در مجموع در یک فرهنگ تعیین می‌شود. بنابراین بر اساس حق بنیادین استقلال، گروه‌ها اجازه دارند در حدود محدودیت‌های معقول، قابل اجرا و ثابت، مرزهایی سیاسی به منظور افزایش کنترلشان بر هویتشان ایجاد کنند. این بیانگر یک رابطه بنیادین بین خودمختاری جمعی و فردی است. حق بر خودمختاری جمعی مبتنی بر عدالت است زیرا گروه‌های اکثریت فرهنگی موجود در کشورها از حقوقی بهره‌مند هستند که معمولا اقلیت‌های فرهنگی از آنها بهره­مند نمی­شوند. بیان مبنای حقوق مبنی بر هویت نیازمند مشخص کردن تمام محدودیت­های حقوقی است که دامنة آنها جهانی می­باشد. در ابتدا مهم است بین دو مفهوم حقوق بشر تمایز قائل شد. اولین مفهوم حقی است که هر شخصی صرفا به دلیل انسان بودن از آن بهره‌مند است و یا نوعی از ابنا بشر است. مفهوم دوم حقوق بشر محدوده حقوق جهانشمول را بیان می‌کند. هر حقی که در قالب مفهوم اول قرار بگیرد در قالب مفهوم دوم نیز قرار می‌گیرد اما اگر حقی در قالب مفهوم دوم قرار بگیرد الزاما در قالب مفهوم اول نیست. می‌توان چنین بیان کرد که انسان به ما هو انسان از مفاد حقوق بشر بهره‌مند می‌شود اما هر حقی که انسان‌ها دارند و یا باید داشته باشند صرفا به دلیل اینکه آنها انسان هستند به آنها تعلق نگرفته است. برخی از این حقوق که افراد دارند و یا باید داشته باشند مانند ضروریات سازمانی، اقتصادی و تکنولو‍ژی در گذشته امکان بهره مندی از این حقوق وجود نداشته است. برخی از حقوقی که افراد در حال حاضر از آن بهره‌مند هستند و یا باید باشند ممکن است در آینده، به واسطه ارزش‌هایی که جایگزین ارزش‌های فعلی می‌شوند حذف شوند.
صفحات :
از صفحه 25 تا 58
همانند سازی و مسئله کرامت انسانی
نویسنده:
حسن اسلامی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسیحیان و برخی از مسلمانان استدلال می‌کنند که کاربست تکنیک شبیه‌سازی ناقض کرامت انسانی است. این دلیل خود به صورت‌های مختلفی بیان می‌شود، مانند آنکه انسان موضوع آزمایش‌های علمی قرار می‌گیرد و با او مانند حیوانات رفتار می‌شود. گاه نیز تغییر نحوة تولید مثل، مایة نقض کرامت انسانی قلمداد می‌گردد و گاه به مسئلة از بین رفتن هویت فردی اشاره می‌شود. نگارنده در دو قسمت، دیدگاه مسیحیان و مسلمانان را در این باره نقل و تحلیل کرده است و کوشیده است نشان دهد که استناد به مفهوم کرامت انسانی در این جا مبهم و ناگویاست و مخالفان کوشش دقیقی در جهت تبیین دلیل خود به عمل نیاورده‌اند.
صفحات :
از صفحه 33 تا 48
  • تعداد رکورد ها : 2978