جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 199
شباهتهای هستی‌شناسی از دیدگاه قرآن و انجیل و پیامدهای آن برای تربیت شهروند جهانی
نویسنده:
منصوره ماهانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
هستی شناسی شاخه ای از فلسفه ی متافیزیک است که پایه ی همه ی مکاتب الهی و غیر الهی بر آن بنا شده است. هدف این پژوهش مطالعه ی اشتراکات بین هستی شناسی در قرآن و انجیل و همچنین پیامدهای تربیتی این اشتراکات در تربیت شهروند جهانی می باشد. پژوهشگر این اشتراکات را با مراجعه به منابع اصلی(قرآن و انجیل ) و منابع کتابخانه ای ،از طریقتفسیرِ عنصر متن و زمینه و با تحلیل کیفی و عقلیاستنتاج نموده است. نتایج این مطالعه نشان داد که شباهتهای اساسی بین هستی شناسی قرآن و انجیل در حوزه هایی همچون جهان نظام دار ، ایمان (اعتقاد به وجود خدای واحد) و منزلت انسانی است. یافته ها همچنین حکایت از آن دارد که پیامد این اشتراکات تربیت شهروند جهانی و ایجاد "امت واحده " است . این شهروندانِ جهانیِ تربیت شده (امت واحده ) با پیروی از اصولی که حاصل از مبانی دینی مشترکی همچون توحید در جنبه ی خداشناختی ،حفظ نظم در طبیعت از لحاظ جهان شناختی و برابری انسانها در حوزه ی انسان شناختی و با پرورش انسانهای معنوی(موحد) سبب استفاده ی بهینه از طبیعت و گسترش عدالت اجتماعیمی شوند .
بررسی رابطه نگرش مذهبی و صبر در بین بزرگسالان
نویسنده:
زهرا بای
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از عوامل مهمی که در طول تاریخ زندگی انسان، در خوشی ها و سختی ها و مصیبت ها و مرارت ها رمز پیروزی و گشایش بوده و هست صبر و استقامت می باشد که در قرآن کریم و روایات ائمه اطهار از آن تمجید شده است.زندگی دنیا بنا به فرموده حضرت علی (ع) و با توجه به آیه شریفه« لقد خلقنا الانسان فی کبد » پیچیده در بلاهاست و هر روز مشکلی از مشکلات گوناگون دامنگیر انسان می شود و بدون داشتن صبر در این راه یقینا با شکست مواجه شده و راه تعالی و تکامل بر او بسته خواهد شد. تاریخ انبیاء و اولیای الهی پر است از مشکلات و سختی هایی که به سوی آنها روی آورده و آنها با در پیش گرفتن صبر و توکل بر خداوند مشکلات را پشت سر گذاشته اند.ذکر نقش ایمان، به ویژه، ایمان به مبدأ و معاد در زندگی بشر نکته تازه ای نیست دین و دینداری حقیقتی است که پیوسته با بشر بوده است و شالوده وی را تشکیل می دهد، دین و مذهب از ارکان اصلی فرهنگ هر ملتی است، جامعه را هویت و انسجام می بخشد و در افراد جامعه حس همبستگی بوجود می آورد.پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه نگرش مذهبی و صبر در بین بزرگسالان انجام گرفت. نمونه مورد پژوهش از بین بزرگسالان 30 تا45 ساله(لیسانس به بالا) شهرستان رامیان، براساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که شامل یک نمونه به تعداد150نفر(75 مرد و75 زن) می باشند که با استفاده از دو پرسشنامه نگرش مذهبی و صبر مورد بررسی قرار گرفتند روش تحقیق از نوع توصیفی بود.روشهای آماری مورد استفاده: روش همبستگی پیرسون میباشد. با توجه به یافته های تحقیق بین میزان نگرش مذهبی و صبر رابطه معنا داری وجود دارد بدین صورت که نگرشهای مذهبی تاثیر کاملا مستقیم بر روی صبر افراد دارد و می توان با افزایش این نگرش روی صبر آنها نیز اثر گذاشت.
مبانی  انسان شناسی از دیدگاه قرآن و مقایسه آن با مبانی اومانیسم در غرب
نویسنده:
کبری عبدالهی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
با نگاهی به تاریخ جهان به این حقیقت پی خواهیم برد که انسان برای وصول به رستگاری، رفاه و فرجام نیک با شتاب فراوان تلاش کرده، تا جایی که پیشرفت معرفت و دانش بشری، فلسفه‌ها، مکتب‌ها و ایسم‌های گوناگونی را در همین راستا پیش روی بشریت قرار داده است. اومانیسم یکی از رویکردهایی است که مدعی نجات انسان است. انسان گرایی به طور کلی و بدون تصریح کافی، جریان فکری است که در آن به تاکید بر ارزش‌های خاص انسانی در برابر ارزش‌های مادی، اقتصادی، فنی و یا ارزش‌های دینی و فوق مادی پرداخته می‌شود.انسان گرایی، از دیدگاهی دیگر، اعتقاد به رستگاری انسان تنها از طریق کاربرد نیروی انسانی است. به طور قطع به همان اندازه که طرز تفکر راجع به انسان و سرنوشت او تنوع می‌یابد همان قدر نیز انسان گرایی، صوری گوناگون می‌یابد.برخی از مواضع اومانیسم خالص را می‌توان چنین خلاصه کرد:1-انکار خدا؛ 2-اصالت انسان؛ 3-آزادی مطلق؛ 4-ذهن و خرد انسان، خاستگاه معرفت است نه تجلی‌گاه معرفت؛ 5-انسان میزان و معیار همه چیز است؛ 6-اصالت لذت و نفی هرگونه ریاضت جسمانی. در مقابل، دین اسلام، دین کامل است. دین در نزد خداوند تعالی، اسلام است و اسلام تمام شئون و نیازهای واقعی مربوط به انسان را ملاحظه و براساس آن، شرافت انسانی را رعایت کرده است. این دین برتر و تنها آیین ناب، انسان را خلیفه خدا در روی زمین می‌داند.بالاخره «انسان موجودی است برگزیده از طرف خداوند، خلیفه و جانشین او در زمین، نیمه ملکوتی و نیمه مادی دارای فطرتی خدا آشنا، آزاد مستقل، امانت‌دار خدا و مسئول خویشتن و جهان مسلط بر زمین و آسمان، ملهم به خیر و شر وجودش از ضعف و ناتوانی آغاز می‌شود، و به سوی قدرت و کمال سیر می‌کند و بالا می‌رود. اما جز در بارگاه الهی و جز با یاد او آرام نمی‌گیرد.» لذا اسلام برای انسان ارزش والایی قایل است و هیچ تضادی بین اصالت اسلام و اصالت انسان از دیدگاه اسلام وجود ندارد.
روش‌شناسی تفسیرآیات توحیدی، باتأکید بر احادیث امام رضا (ع)
نویسنده:
احمد آقایی زاده ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
توحید به گواهی آیات قرآن، محوری‌ترین پیام وحی الاهی وعترت به گواهی پیامبر اسلام (ص) مطمئن ترین مرجع فهم وتفسیر قرآن است،چه این که رسول اعظم،قرآن وعترت را دومیراث گرانسنگ خویش معرفی کرد تا امّت پس از او با تمسّک به آن دو از اختلاف وکجی بدورمانند،امّا دریغ! که کم توجّهی به عترت پس از رسول خدا، سبب گردید تا امّت اسلامی درفهم دین وتفسیر قرآن- حتی درمباحث توحیدی-گرفتار اختلاف شوند!اختلافی که برون رفت ازآن راهی جز بازگشت به قرآن وفراگیری«روش فهم وتفسیرقرآن» از عترت پیامبر ندارد.پژوهش حاضر، تلاشی است برای روش شناسی فهم وتفسیر آیات توحیدی،باتکیه بر روایات امام رضا(ع) که طی آن530 مبنا، قاعده، منبع وروش تفسیری،شناسایی شده که شامل موارد ذیل است:61 مبنای بنیادین(شامل مبانی هستی شناختی ومعرفت شناختی)مانند: «امکان شناخت» ،«جایگاه محوری عقل در مقوله شناخت»،«اعتبارواهمیت انتخاب طبیعی انسان»،«ارزش سیره عملی عقلا»و...266مبنای کلامی-تفسیری مانند؛ «امکان شناخت انسان از خدا»،«عقل با همه حجّیت، دارای محدودیت در شناخت کُنه ذات خدا»، «کنه وحقیقت ذات خدا،فراعقل، فرا تصّور وفرا حسّ »و...89 قاعده(که برگرفته از مبانی کلامی- تفسیری است) مانند؛«لزوم پایبندی به ملازمات عقلی ،در مباحث توحیدی»،«ضرورت متکی بودن، ایمان واعتقاد به خدا، برعقل و مبانی عقلی»و...44 نکته در باره منابع قابل استناد(شامل معرفی، نقد وتحلیل منابع) «عقل وادراکات عقلی، منبعی معتبربرای شناخت خدا وصفات الاهی»،«هستی شناسی تجربی، از منابع شناخت خدا»و... 70روش به کار گرفته شده از سوی امام(ع)که دارای کاربرد درتفسیر آیات کلامی است،مانند؛«اعتماد امام(ع)به عقل نظری، رفتار فطری و سیره عملی عقلا» و...بدیهی می نماید که بسیاری از موارد یاد شده، دارای تکرار وهمپوشانی است، امّا تکراری که از یکسو دارای مستنداتی متفاوت است واز سوی دیگراهمیت یک مبنا،قاعده،منبع یا روش را می رساند.
بررسی تأثیر آموزه های دینی بر "تولد ثانی" از دیدگاه ملاصدرا
نویسنده:
لیلا زنگنه
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
براساس نظریه فطرت در ساده ترین تقریر؛ انسانها نوع واحدی هستند، دارای ماهیت مشترک؛که این ماهیت مشترک برخوردار از ویژگی ها و لوازم مشترکی است که در تمام افراد نوع وجود دارد. مطالعه آثار ملاصدرا نشان می دهد که وی در باب فطرت به مطالعه مستقل فلسفی یا عرفانی نپرداخته است؛ ولی مبحث فطرت در آثار او‌‌ به تفصیل و متأثر از انس او با آموزه های دینی ، به خصوص در آثار عرفانی و تفسیری اش نمایان است.صدرا همچون بسیاری از متفکران پیشین، معتقد به خداشناسی فطری است.اما تفاوت وی با دیگران در این است که وی برای این نوع از خداشناسی، پشتوانه فلسفی تدارک دیده است. وی با در نظر گرفتن دو ولادت برای انسان؛ ولادت اول(طبیعی) و ولادت ثانی(معنوی)، ورود به عالم معنا و بازیابی شخصیت دوباره را در گرو رسیدن به "ولادت ثانی" می داند؛ و حصول این ولادت و گشودن قفل دروازه عالم معنا را تنها از طریق پیمودن راه انبیاء(ع)وعمل به تعالیم ایشان، امکان پذیر می داند. افزون بر آن در نظام حکمت صدرایی مسأله حرکت جوهری و اتحاد عاقل و معقول، دو مبنای فلسفی برای تحلیل و تبیین عبور از فطرت اول به فطرت ثانی است. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس این دو مبنا و دیگر مسائل فلسفی و راهکارهای موجود در شریعت، مسأله عبور از فطرت اول به فطرت ثانی تحلیل شود.
فلسفه زندگی در مکتب رواقیون و علامه طباطبایی
نویسنده:
مجتبی شاکری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
به طور کلی می توان گفت که مکاتب فلسفی به سعادت بشر می اندیشند، و هدف زندگی را رسیدن به سعادت می دانند اما در تعریف و مصداق سعادت نظرهای متفاوتی وجود دارد. بعضی از مکاتب سعادت را به دنیا محدود کرده اند و رسیدن به لذت مادی را اوج سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب گرایش به رهبانیت و دنیاگریزی را سعادت بشر دانسته اند و بعضی از مکاتب همچون مکتب ارسطو راه اعتدال در زندگی را، لازمه رسیدن به سعادت دانسته اند و آن ها اعتقاد دارند سعادت در شرایط دوری از افراط و تفریط حاصل می شود.مکتب رواقی، به عنوان یک مکتب اخلاقی که مبانی جهان شناختی کاملا ماتریالیستی دارد، فلسفه و هدف زندگی را در زندگاني مطابق با طبیعت می داند؛ بدین معنا که این مکتب معتقد است: اگر انسان مطابق با طبیعت زندگی کند، به سعادت خواهد رسید و نباید از اتفاق‌هاي ناگوار که به وسیله طبیعت ایجاد مي‌شود، شکوه نمايد و انسان باید بداند که طبیعت می‌تواند آنچه رابه او بخشیده است، باز پس گیرد.همچنین مکتب علامه طباطبایی ـ که برگرفته از قرآن مجید و معارف اهل بیت است ـ با استفاده از مبانی جهان شناختی، بر سعادت فردی و اجتماعی تاکید می کند؛ این مکتب، معتقد است که انسان باید اهدافی همچون: کسب علم، عبادت، خدمت به خلق را در جهت رسیدن به خدا داشته باشد. بنابراین، چون در این مکتب، همه چیز در نهایت به سوی خداوند باز می‌گردد انسان بايد، اهدافی را که در جهت بازگشت متعالی به سوي خداست را دنبال ‌کند.این دو مکتب ازجنبه تقدیرگرایی و اینکه منشا آفرینش جهان خدا است، تشابه دارند و وجه افتراقات این دومکتب این است که در مکتب رواقی اصالت با ماده است وخداوند و جهان مادی هستند و در مکتب علامه طباطبایی اصالت با روح است و خداوند از هرگونه ویژگی مادی مبرا است و در بحث فلسفه زندگی هیچگونه تشابهی ندارند.
بررسی انتقادی دیدگاه‌های متفکرین غربی قرن بیستم پیرامون سرمدیت خداوند
نویسنده:
محمدعلی لطفی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
یکی از مباحث مهم فلسفه دین معاصر غربی، سرمدیت خداوند و چگونگی ارتباط او با جهان زمان‌مند می‌باشد. تا پیش از قرن اخیر، عمده گرایش اندیشمندان خداباور توحیدی به بی‌زمانی خداوند بود، اما امروزه زمان‌مندی خداوند به خاطر هم‌خوانی با کتاب مقدس پیروان بیشتری دارد. البته در مقابل نقدهای این گروه بر بی‌زمانی، برخی متفکرین تقریرهای جدید از دیدگاه سنتی مانند سرمدیت استمراری، شبه زمان‌مند و نگرش غیر استمراری به آن را مطرح کرده‌اند. دسته‌ای نیز نگاهی جامع‌گونه به این مسئله دارند و با تفسیر خاص خویش خداوند را هم بی‌زمان و هم زمان‌مند قلمداد می‌کنند. در هر حال، نقطه مشترک همه این گرایش‌ها، مبنا بودن ماهیت ایستایی-پویایی زمان برای آن‌ها است که در بیان نگرش‌ها از ویژگی‌های این دوجنبه زمان استفاده کرده‌اند. البته نباید از نقش فیزیک نوین در این نظریات غافل بود. مهم‌ترین ادله پیروان فرازمانی، کمال وجودی خداوند، مخلوق بودن زمان و رفع شدن چالش علم پیشین الهی و اختیار انسان می‌باشد. علم خداوند به زمان حال و فاعلیت او در جهان نیز، دلایل گرایش به زمان‌مندی هستند و مورد تأیید نظریه‌های جامع هم می‌باشند. البته جامع‌گراها تفسیر و یا نحوه‌ای خاص از بی‌زمانی را نیز به خداوند نسبت می‌دهند. اگر براساس فلسفه اسلامی به مسئله بنگریم، خداوند، بی‌زمان و سرمدیت وصفی عدمی است که از مقایسه او با جهان زمان‌مند انتزاع می‌شود. در فلسفه اسلامی، جهانِ مادی -و زمان به عنوان بخشی از آن-، قدیم است. وجود زمان با حرکت و تغییر گره خورده که البته در این تغییر، ثبات دارد. ولی ذات خداوند ثابت است و در هرگونه تفسیر و تعبیر از ذات او باید تغییرناپذیری او را ملاحظه کرد. یکی از این ملاحظات تفکیک میان ذات و فعل و صفات مربوط به آن‌ها است. هر گونه تغییر و تحولی، منسوب به مقام فعل او می‌شود، در عین اینکه ذات او سرمدی باقی می‌ماند.
ارزیابی برهان حدوث در فلسفه و کلام اسلامی
نویسنده:
زیبا زینال زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
مسئله اثبات خدا از مسائل مهم و دغدغه برانگیز در زندگی انسان است. در طول قرون و اعصار تلاش‌های بسیاری برای اثبات یا نفی وجود خداوند شده است. متفکران غربی و شرقی براهین متعددی برای این منظور اقامه کرده‌اند. برهانی که ما در پژوهش حاضر مورد بررسی قرار می‌دهیم یکی از براهین اثبات وجود خدا در کلام اسلامی است؛ این برهان که برهان حدوث نام دارد، شیوه متکلمان در اثبات وجود خداست و هدف از اقامه این برهان اثبات حدوث زمانی عالم و به‌تبع آن اثبات محدِثی قدیم برای عالم است؛ از آن‌جا که در نظر ایشان ملاک نیاز به علت، حدوث زمانی است و همین مبنا سرچشمه تمام اشکالات وارد بر این برهان می‌باشد.ما در این پژوهش بعد از بیان پیشینه برهان حدوث و جایگاه آن در آثار متکلمان و فیلسوفان تقریر‌های مختلف برهان حدوث را که در آثار متکلمانی چون قاضی عبدالجبار، غزالی، فاضل مقداد و ابن میثم بحرانی و فیلسوف نامی قرن یازدهم یعنی ملاصدرا بود را، تشریح کردیم. اولین تقریر این برهان که مبتنی بر حدوث اعراض است بیانش به این صورت است که در همه اجسام امور حادثی چون حرکت و سکون وجود دارد این امور نه منفک از جسم‌اند و نه مقدم بر آن،وقتی جسم منفک از حوادث و مقدم بر آن‌ها نباشد، مانند آن‌ها حادث خواهد بود؛ پس با ثبوت حدوث اجسام و اعراض نیازمندی آن به محدِث روشن می‌شود. دومین تقریر، مبتنی بر حادث ومتناهی بودن اجسام است؛ بیان این تقریر به این صورت است که اجسام از حرکت و سکون خالی نیستند، حرکت و سکون حادثند؛ زیرا ما تعاقب را در همه اجسام مشاهده می‌کنیم، هر چیزی خالی از حوادث نباشد، حادث و متناهی است؛ بنابراین با ثبوت حدوث عالم، نیاز آن به محدِث روشن می‌شود و این محدِث به دلیل ابطال تسلسل باید محدِثی قدیم باشد. تقریر سوم که مبتنی بر عدم تلازم قدیم وحادث می‌باشد بیانش به این صورت است که عالم حادث است چون جسم می‌باشد، اجسام منفک از حرکت و سکون که –حادثند - نیستند و هر چیزی که از حوادث منفک نیست، ضرورتاً حادث است و موثر این حوادث خداوند متعال است. تقریر چهارم که مبتنی بر حدوث و امکان اجسام، بیانش به این صورت است که عالم حادث است و هر حادثی ممکن است و هر ممکنی دارای موثر است. حال این موثر اگر ممکن باشد نیازمند موثر دیگر خواهد بود که اگر تا بی‌نهایت پیش برود به تسلسل می‌انجامد. بنابراین برای اجتناب از تسلسل باید به واجب‌الوجود منتهی شود. پنجمین تقریر مبتنی بر بداهت نیازمندی حادث به محدِث است که از دیدگاه حکمای متأخر مطرح می‌شود و نهایتاً تقریر ششم که مبتنی بر حرکت جوهری است به این صورت است که عالم حادث زمانی است و در هر «آن» ما و دنیا نو می‌شویم. هر حادثی نیازمند محدِث است پس عالم نیازمند محدِث است، پس بر اساس حرکت جوهری کل عالم ماده در حال حدوث است و این حرکت ذاتی نیازمند محرکی است که این محرک باید غیر متحرک باشد و چون این محرک نمی‌تواند واجد قوه تغیر باشد از این رو آن محرک از سنخ عالم ماده نیست، بلکه غیر مادی می‌باشد. بر هرکدام از تقریرهای ذکر شده نقد‌هایی وارد کردیم و سپس اشکالات مشترک‌ تقریرهای برهان حدوث را بررسی کردیم و در باب نافذ بودن یا نبودن این اشکالات به قضاوت نشستیم. به‌عنوان مثال یکی از اشکالاتی که بر تقریر‌های برهان حدوث وارد است، اشکال غیر کافی بودن این برهان برای اثبات واجب‌الوجوداست به این معنی که این برهان بدون استفاده از برهان امکان و وجوب قادر به اثبات ذات واجب تعالی نیست. به‌ دلیل این‌که محدِث اشیای طبیعی می‌تواند یک موجود مجرد و در عین حال امری ممکن و محتاج باشد، بنابراین تا زمانی که از برهان امکان وجوب کمک گرفته نشود استدلال به واقعیتی که در ذات خود بی‌نیاز از غیر باشد، نمی‌رسد. این اشکال بر غالب تقریر‌ها وارد است زیرا هیچ‌کدام از تقریر‌‌ها نتوانستند خداوند را به عنوان واجب‌الوجود اثبات کنند. در نهایت با ارزیابی تقریر‌های برهان حدوث، تقریر ملاصدر به‌دلیل قوّت مقدماتش به‌عنوانتقریری ارجح انتخاب شد.
خداشناسی اکهارت
نویسنده:
فاطمه کیایی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«مایستر اکهارت» از عرفایی است که سنت مسیحی در قرون وسطی اندیشه وی را برنتافت و خداشناسی وی را بدعت آمیز دانست. مهم ترین مسائلی که خداشناسی اکهارت را از سلف مسیحی اش متفاوت می سازد عبارتند از: طرح دو وجهی خدا/الوهیت که یکی برابر با وجود و دیگری برتر و فراتر از آن است، باور به عدم ادراک الوهیت توسط بشر و توسل به کلام سلبی برای سخن گفتن از او، ارائه تقریری جدید از اصل تثلیث و باور به وحدت الوهیتِ برتر از تثلیث و ... . کلیسای کاتولیک، اکهارت را بدعت گذار و نافی تثلیث دانست و او در دفاعیه ای به یکایک اتهاماتش پاسخ گفت. به دلیل گرایش باطنی و عرفانی اکهارت، تفکر وی بیش از آنکه به خدای سه گانه و قابل ادراک مسیحی نزدیک باشد، متأثر از کلام سلبی مورد توجه دیونیسیوس و تفکرنوافلاطونی است و بدون نفی تثلیث، ضمن پذیرش ماهیت و کارکرد هریک از اشخاص تثلیث و ذکر آن در موعظاتش، وحدت را برترین ویژگی «الوهیت فراتر از وجود و عدم» می خواند و الوهیت بی نام و نشان را در رأس تثلیث قرار می دهد. الوهیتی که شناخت آن ناممکن و تنها راه سخن گفتن از آن الهیات سلبی است.
بررسی و تحلیل روایات شناخت خدا با خدا
نویسنده:
الناز برزگر ماشک
نوع منبع :
رساله تحصیلی
وضعیت نشر :
ایرانداک,
چکیده :
شناخت خدا و رسیدن به آن از نخستین رهنمودهای پیامبر درونی (عقل) و پیامبر بیرونی (پیامبران و اوصیای ایشان ) بوده و مهم‌ترین وظیفه‌ی انسان در قبال خود و خداوند است. به همین دلیل علاوه بر قرآن، در کتب و جوامع حدیثی به راه‌های مختلفی برای رسیدن به این امر اشاره شده است. در این میان، بخشی از روایات معصومان (?) در باب شناخت خدا، با عنوان«شناخت خدا با خدا» مطرح می-شود. این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد کتابخانه‌ای و اسنادی، شکل گرفته است، در صدد تحلیل و فهم معنای این دسته از روایات می‌باشد. با بررسی روایات باب«معرفه الله بالله» این نتایج حاصل می‌شود،که نخستین مولفه‌، در روایات شناخت خدا با خدا، عدم تصوّر ذهنی و خارجی و شباهت‌انگاری در رابطه با شناخت خداوند متعال است. علاوه بر این، شناخت خدا با خدا، با استفاده از ابزارهایی که خداوند در اختیار بندگان قرار داده است، حاصل می‌شود. تفاسیر دیگری که توسط محدّثان و شارحان کتاب‌های حدیثی، در رابطه با این شناخت، مطرح شده است، توجّه به فطرت خداجو و شناخت خدا با خدا از طریق عرفان و کشف و شهود است.
  • تعداد رکورد ها : 199