جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 12
رسالة في جليل الكلام و دقيقه
نویسنده:
سعيد فودة
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
دقيق الكلام الرؤية الاسلامية لفلسفة الطبيعة
نویسنده:
Basil Altaie
نوع منبع :
کتابشناسی(نمایه کتاب)
وضعیت نشر :
عالم الكتب الحديث,
جليل الكلام ودقيقه لدى الشيعة الإمامية قبل بداية فترة الغيبة الكبرى
نویسنده:
مصعب الخير إدريس السيد مصطفى الإدريسي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نویسنده که سنی مصری منتقد امامیه است برآن است که کلام امامیه اقتباس از کلام معتزله هم در دقیق الکلام (=لطیف الکلام= مقدمة الکلام=مبادی علم کلام) و هم در جلیل الکلام (مسائل علم کلام= اعتقادات) بوده و از خود استقلالی ندارد.
دقيق الكلام: المصدر الرئيسيّ لعلم الطبيعة والفلسفة الإسلاميّة في العصر الراهن
نویسنده:
سي. أتش. فائز الهدوي مدنور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
النهضة: نبض الواقع والابداع,
تمایز فاعلیت و علیت در لطیفُ الکلام
نویسنده:
ارائه دهنده: حسین منتظری؛ ناقد: سیدعلی طالقانی
نوع منبع :
مقاله , سخنرانی , مناظره،گفتگو و میزگرد
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در دوران تدوین دانش کلام اسلامی‌در مدرسه بغداد، چه در امامیه و چه در معتزله، مباحث دانش کلام، تقسیم به دو دستۀ اصلی می‌شود: مباحثی ذیل عنوان لطیفُ الکلام و مباحثی ذیل عنوان جلیلُ الکلام. از نظر پیشینه،‌ اولین کاربردهای این واژه، به قاضی عبدالجبّار در کتاب المنیه والامل می‌رسد و بعد هم دیگران مثل اشعری (در مقالات الاسلامیین) و شیخ مفید (در اوائل المقالات) از همین کتاب، این اصطلاح را استفاده و تکرار می‌کنند. استاد در توضیح فرق ماهوی جنس مسایل جلیل از لطیف، گریزی به کلیتِ آموزه‌های الهیاتی و اعتقادی می‌زند و اینها را در دو دسته می‌نشاند و می‌گوید یک‌سری آموزه‌های اعتقادی داریم که ضروری است و هرمسلمانی باید به آن معتقد باشد و نمی‌شود هم یک مسلمان از اعتقاد به آن مباحث شانه خالی کند و درقبالش یک سلسله مباحثی که جزو فروع اعتقادات است و لذا ممکن است مسلمانان با هم اختلاف داشته باشند و اختلاف هم منجر به تکفیر و طرد و ارتداد و اینها نمی‌شود. (مباحث جلیل) اما دسته دیگری از دانش کلام مطرح می‌شود، مسایلی است که بسته یک دین خاص نیست و من به آن مسایل عام معرفتی می‌گویم که حالت مقدّماتی و یک حالت بنیادی برای مسایل جلیل دارد. (مباحث لطیف) لذا مباحث لطیف، یکسری از مسایل‌اند که اساساً بحث درباره خدا و رسول نیست یعنی اصل بحث درباره امور الهیاتی یک دین نیست و اساساً عام‌تر از امور الهیاتی است. او در ادامه می‌گوید این مسایل و حوزه را عمدتاً متکلمان معتزلی و امامی‌ ذیل مباحث لطیفُ الکلام مطرح می‌کنند که ناظر به تئوری‌های معرفت است. و بنابراین پیشنهاد می‌کنیم در تعریف لطیفُ الکلام اینکه این مباحث جزو مباحث بنیادین و عامی‌است که متدیّن و غیر متدیّن ادیان درباره آن بحث می‌کنند. و لذا سابقه این مباحث لطیف، به تاریخ اندیشه‌ورزان طی تاریخ برمی‌گردد که کسانی علی‌رغم اینکه متدیّن به دین خاصی نبودند در رابطه با آن بحث می‌کردند (مثل فلسفه اولای ارسطو). بعداً هم مسلمین بحث می‌کردند، و هم غیرمسلمین و امروزه هم دارند بحث می‌کنند.
علم کلام؛ آسیب‌ها و بایسته‌ها
سخنران:
محمدتقی سبحانی ، محمدصفر جبرئیلی
نوع منبع :
صوت , سخنرانی , پرسش و پاسخ
چکیده :
مباحث مطرح شده: 1.وضعیت کنونی دانش کلام 2.کارویژه‌های دانش کلام 3.عوامل افول علم کلام 4.آسیب‌ها و کاستی‌های علم کلام 5.راهکارهای نوسازی دانش کلام الف) وضعیت کنونی دانش کلام وضعیت کنونی را در نسبت با گذشته تاریخی دانش کلام باید سنجید و تحلیل کرد. دانش کلام تنها و نخستین دانشی بوده‌است که در طول قرون مختلف اسلامی، بار معرفت عقلانی اسلامی را بر دوش کشیده است. ب) کارویژه‌های دانش کلام علم کلام سه کار‌ ویژه مهم را همواره داشته است: 1.تنها مرجع برای تبیین مفاهیم بنیادین دینی بوده و به مهم‌ترین پرسش‌های انسان مسلمان، پاسخ معقول داده است. 2.یک تنه در مقابل اندیشه‌های رقیب ایستاده و دفاع کرده است. 3.به نیازهای سایر علوم اسلامی پاسخ داده است. این کارویژه‌های علم کلام هیچ بدیل و جایگزینی در بین سایر علوم اسلامی ندارند. ج) عوامل افول علم کلام دو عامل اصلی سبب شد که به تدریج جایگاه کلام دچار افت و افول شود، به طوری که در طول دو سده گذشته، شاهد کم‌رنگ شدن نقش کلام و زاویه نشینی آن در مقایسه با دانش‌های دیگر نظیر فقه و فلسفه(هم در جامعه دینی و در حوزه‌های دانشی) بوده‌ایم: 1.عامل بیرونی: برآمدن رقیبان جدید که مدعیان تامین همان نیازهای معرفتی و تضمین پاسخ به آن پرسش‌ها بوده اند. این رقیبان را در چهار شاخه می توان دسته بندی کرد: أ.فلسفه اسلامی که در دوره‌های پیشین نقش مساعدت و خدمت به دانش کلام را داشت، به تدریج به رقیب جدی دانش کلام تبدیل شد. ب.عرفان با ایجاد سامانه‌ای نظری و فلسفی، ادعا کرد که نه تنها به نیازهای معنوی انسان پاسخ می دهد، بلکه پرسش‌های بنیادین او را نیز به صورت معقول پاسخ می دهد. ج.فلسفه‌های جدید غربی از دوره دکارت و هیوم و اخیرا فلسفه دین و الهیات جدید مسیحی که برآمده از همان فلسفه‌های جدید و در پاسخ به همان پرسش‌ها و چالش‌ها بود. د.علوم جدید که در شاخه طبیعی از زمان نیوتن و کپلر و در حوزه علوم انسانی از زمان آگوست کنت داعیه جانشینی الهیات و فلسفه را در سر می پرورانده‌اند. 2.عامل درونی: به دلیل فقدان نوسازی دانش کلام، به تدریج این دانش، دچار رنجوری و ناتوانی درونی شد و به جای حضور فعال در صحنه مواجهه‌ با عرصه‌های نوینی که عصر جدید به بارآورده بود، به بازتولید درون‌مایه‌های گذشته و شرح و تعلیقه بر میراث کلامی روی‌آورد. این عوامل را در ضمن آسیب‌ها و کاستی‌های کلام برخواهیم شمرد. د) آسیب‌ها و کاستی‌های علم کلام 1.فقدان یک دانشِ پایه نظری و عقلانی روزآمد: در گذشته، «لطیف الکلام»معتزلی و «امورعامه» فلسفی به ترتیب به مدد دانش کلام آمدند و از این رو، با نارسائی‌های این دستگاه‌های عقلانی، کلام نیز به ضعف و سستی گرایید. پالایش و نوسازی این گفتمان عقلانی پایه، یک ضرورت انکارناپذیر است. 2.کم توجهی یا بی‌توجهی به پرسش‌های سهمگین دوران جدید: مادیت و الحاد جدید و یا اومانیسم، عقل گرائی و تجربه گرائی مدرن هر کدام بستری برای اندیشه‌های رقیبِ الهیات دینی بوده اند. 3.ساختار دانشی و نظام طبقه بندی : ساختار علم کلام، تعبدی و توقیفی نبوده است و امروز به یک کلیشه تبدیل شده و نیازمند نوآوری است. هاضمه ساختار سنتی در کلام برای پذیرش مساله‌ها و محورهای جدید چندان اماده نیست. 4.روش شناسی کلام به تقلید از فلسفه، کاملا نظری و انتزاعی شد و سایر روش‌های پژوهش را از دست داد. در این جا دو اشکال اصلی وجود دارد: اولا، روش عقلی منحصر در روش برهان فلسفی نیست (نقدهای ما را بر معرفت شناسی فلسفی ببینید) ثانیا، سایر روش‌های علمی همچون روش‌های تجربی، تاریخی، آماری، هرمنوتیک، معناشناختی و … نادیده گرفته شد [به این ترتیب دانش کلام مزیت نسبی خود را از دست داد] 5.غلبه رویکرد جدلی و غفلت از درون‌مایه‌های بلند معارف وحیانی [منظور از «جدلی» این نیست که فیلسوفان می گویند که علم کلام به استدلال‌های اقناعی بسنده می کند، بلکه کلام در عقلانی بودن نه تنها دست کمی از فلسفه نداشته، بلکه گاه عقلانی‌تر است. منظور از جدلی بودن کلام این است که کلام اسلامی در نقطه تماس درگیری‌های دینی و فرقه‌ای زاده شد و این رنگ همچنان بر سیرت و صورت کلام و متکلمان ماند و از این رو، علم کلام بیشتر بر «مباحث مرزی» متمرکز شد. این در حالی است که دین برای رشد و تعالی مومنان و جامعه ایمانی آمده است و این مباحث در علم‌کلام کمتر مجال طرح یافت 6.توجه به نیاز نخبگانی و غفلت از نیازهای فکری جامعه و توده مؤمنان و در نتیجه، رشد زبان نخبگانی در کلام که رفته رفته فاصله متکلمان را با اقشار دیگر جامعه بیشتر کرد 7.تمرکز بر نیاز ذهنی و عقلی و کم توجهی به نیاز معنوی و قلبی همین ویژگی سبب شده است که کلام همچون فلسفه به یک ادبیات خشک و خالی از روح نشاط و شورانگیزی معنوی تبدیل شود و از همین روی، با خلأ معارف فطری و قلبی در کلام، مخاطبان به سمت گرایش‌های صوفیانه و یا حلقه های عرفانی کاذب سوق پیدا می کنند. 8.فاصله گیری علم کلام از دانش‌های دیگر این جدائی نه تنها سبب افول کلام و اعتبار آن شد بلکه دانش‌های زیرین (نظیر فقه و اخلاق) را نیز دچار نقص و کمبود ساخت. ه) راهکارهای نوسازی دانش کلام هر چند از محورهای بالا می‌توان به راهکارها نیز راه یافت، اما سه محور در مسیر تحول دانش کلام بیش از سایرین اهمیت دارند: 1.کلام بر محور «معارف وحیانی» توسعه و‌تکامل یابد و‌ قرآن و روایات اهل بیت(ع) در متن اندیشه‌ورزی‌های کلامی ورود یابد. 2.پاک‌سازی و نوسازی در چارچوب و‌ روش‌شناسی دانش کلام جدی گرفته شود. این مهم هم در مورد روش‌های گذشته و هم‌در مورد روش‌های جدید پیشنهاد می شود. 3.حوزه ها و نیازهای نو و درگیر به یک اولویت اساسی در علم کلام تبدیل گردد و‌ تلاش در جهت پاسخگوئی تخصصی و حرفه‌ای به معضلات فکری موجود در بین قشر جوان و ورود در آسیب‌های فرهنگی مورد اهتمام اصلی قرار گیرد.
التذكرة في أحكام الجواهر والأعراض [ت: عون]
نویسنده:
الحسن بن متویة النجرانی المعتزلی؛ تحقیق وتقدیم و تعلیق: سامی نصر لطف, فیصل بدیر عون؛ تصدیر: ابراهیم مدکور
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
قاهره - مصر: دار الثقافة للنشر والطبع,
التذكرة في أحكام الجواهر والأعراض المجلد 1
نویسنده:
ابو محمد الحسن بن أحمد ابن متَّويه المعتزلي؛ تحقیق وتعلیق: دانیال چیماریه
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
چکیده :
كتاب في لطيف الكلام وما يتعلق به من طبيعيات وغيرها
چگونگی و چرایی تطور امور عامه عقلی در کلام امامیه از مدرسه بغداد تا مدرسه حله (با تاکید بر آرای سید مرتضی و علامه حلی)
نویسنده:
پدیدآور: محمدحسین منتظری استاد راهنما: رضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ برنجکار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد راهنما: محمدتقی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ سبحانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ استاد مشاور: حامد‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ناجی اصفهانی‌‌‌‌‌‌‌‌
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظام مباحث لطیف الکلام در کلام امامیه و در انتقال از مدرسه بغداد به مدرسه حله، دستخوش تغییرات قابل توجهی شد. همین تغییر پرسشی مهم در برابر پژوهشگر قرار می‌دهد که این تطور در چه مسائلی و به چه صورتی رخ داد؟ و چه عواملی در تطور این دست مسائل در کلام امامیه دخیل بود؟ در دوره متقدم دانش کلام برای پاسخ به پرسش‌های عامّ و غیر الهیاتی بخش خاصی در نظر گرفته می‌شد که عمدتاً در مقدمه دانش کلام از آن بحث می‌کردند و از آن برای تبیین و مدلل ساختن مسائل مختلف دانش کلام بهره می‌بردند. از این مسائل به «لطیف الکلام» یاد می‌شد. مسائل کلام لطیف در سه بخش مسائل جهان شناختی، فعل شناختی و معرفت شناختی قابل طبقه بندی است. مطالعه توصیفی آثار متکلمان متقدم امامیه نشان می‌دهد آنان در مباحث جهان‌شناختی از الگوی ترکیبی جزء لایتجزی و عرض ابوالهذیل علاف بهره برده‌اند و بیشتر تحت تأثیر قرائت بهشمیه از این الگو بوده‌اند. بعدها معتزلیان متأخر به سبب تعامل با فلسفه اسلامی در پاره‌ای از مولفه‌های نظام جهان‌شناختی معتزله تجدید نظر کردند و تعریفی جدید از «عرض» و «اکوان» ارائه نمودند. آنان همراه با فیلسوفان مسلمان ایده «شیئیت معدوم» معتزله متقدم را به چالش کشیده، وجود دو عرض «فناء» و «تألیف» را انکار کردند. از سوی دیگر با به رسمیت شناختن منطق تفکر فلسفی توسط اشعریان متأخر، امور عامه فلسفه مشاء نیز وارد ادبیات علمی دانش کلام شد. بدین ترتیب متکلمان امامیه در مدرسه حله میراث دار دو نظام جهان‌شناختی معتزله بهشمیه و معتزله متأخر و نیز دستگاه هستی شناختی فلسفه مشاء بودند. آنان با پذیرش تغییرات ایجاد شده توسط معتزلیان متأخر از یک سو و پذیرش سه مولفه اساسی فلسفه مشاء از سوی دیگر نظام لطیف الکلام خود را تا حد زیادی به امور عامه فیلسوفان نزدیک کردند. در پی این تغییر، مفاهیمی چون «وجود و ماهیت» و «امکان و وجوب» وارد در مباحث امور عامه شد و مفهوم «علت» کلامی به «علت» فلسفی تغییر یافت. در این بین مفاهیمی چون «عرض»، «کون»، «حرکت» و «سکون» نیز به تبع تغییری که توسط معتزله متأخر ایجاد شده بود، تغییر کرد. مولفه‌هایی مانند «صفت»، «سبب» و «فعل» هم به حاشیه رفته و جایگاه خود را از دست داد. با این همه متکلمان مدرسه حله همچنان به وجود جزء لایتجزی باور داشتند و جسم را بر پایه همین مولفه تعریف می‌کردند. آنان بر همین پایه همین مولفه تعریف می کردند. آنان بر همین پایه دلایل اثبات جواهر مجرد را نیز مخدوش می دانستند. این تطور در پی کمرنگ شدن حساسیت های متکلمان امامیه به نظام هستی شناختی فیلسوفان و تحمیل آن بر نظام جهام شناختی کلام متقدمان، به سبب پذیرفته شدن آن توسط مکاتب دیگر کلامی رخ داد.
بررسی جايگاه قاعده ترجيح بلامرجح در ميان متكلمان مسلمان
نویسنده:
جواد قلي‌پور
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
قاعدة ترجیح بلامرجح، یکی از قواعد فلسفی است که بعد از ورود فلسفه یونان به اسلام، مورد توجه بسیاری از متکلمان واقع شده و در موارد مختلفی از آن در مباحث کلامی استفاده شده است. مسئله اصلی آن است که متکلمان مسلمان چه دیدگاهی در مورد بداهت ادلة امتناع و عدم امتناع اتخاذ کرده‌اند و در چه مباحثی از این قاعده سود برده‌اند. هدف این نوشتار آن است که به این مسئله به‌صورت منسجم پاسخ گوید؛ زیرا با اینکه قاعده مذکور مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده، لکن به‌صورت مستقل به آن پرداخته نشده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی و با مراجعه به آثار متکلمان، دیدگاه آنان را در مباحث مذکور مورد بررسی قرار داده است. یافته‌ها حاکی از آن است که متکلمان برخلاف اغلب فلاسفه که امتناع قاعده را بديهی می‌دانند، در بدیهی بودن و امتناع ترجیح بلامرجح اتفاق‌نظر ندارند و حتی برخی از آنها بر امکان قاعده اصرار دارند و برخی دیگر ترجیح بلامرجح توسط فاعل مختار را ممتنع نمی‌دانند.
صفحات :
از صفحه 65 تا 72
  • تعداد رکورد ها : 12