جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 18
راهکارهای نجات از رویکرد دنیاطلبانه از منظر امام علی (ع)
نویسنده:
پدیدآور: محسن قنبری استاد راهنما: محمدمهدی دیانی استاد مشاور: میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
دنیا و دنیاطلبی از موضوعاتی است که در کلام الهی و سخنان پیشوایان دین، بویژه امام علی (ع) فراوان به چشم می‌خورد؛ چراکه جاذبه و کشش متاع دنیوی، باعث غفلت و فراموشی از مقصد نهایی و سقوط از کمال انسانی است. از آنجایی‌که، از مفهوم دنیاطلبی و ترک آن تصوری نادرست در ذهن عموم است، و هر تلاش و کوشش و کسب نعمت و خوشی دنیا، دنیاطلبی نیست، به تبیین آن پرداخته؛ و ملاک و معیارهای دنیاطلبی، از جمله تقدّم دنیا بر آخرت، طمع‌ورزی و آزمندی، توسل به راه‌های حرام، دین‌ابزاری، ترس و غفلت از مرگ و جهاد و رویگردانی از حق و هدایت، بیان شده‌است. از منظر امام علی (ع)، پستی و کم‌ارزشی، فنا و زودگذری، عبرت‌آموزی، بی‌وفایی و فریبندگی دنیا و ... از جمله مهمترین مبانی معرفتی دنیاطلبی به شمار می‌آید؛ زیرا انتخاب و عمل انسان، بر اساس بینش و نگرش و معرفتی که از امور دارد، صورت می‌گیرد؛ و نوع و میزان شناخت و معرفت دنیا، در تعامل و برخورد با آن بسیار تعیین کننده است. سلوک زاهدانه، عدم پیروی از هوای نفس، الگوگیری از پیامبر (ص) و صالحان، پرهیز از رقابت در امور دنیا، انفاق و قرض دادن به نیازمندان، دوری از ثروت‌اندوزی و پرهیز از همنشینی با دنیاداران، براساس سخنان و سیره‌ی امام علی (ع) به عنوان راهکارهای عملی نجات از دنیاطلبی، تحلیل و ارائه شده است.
نقد و بررسی مکتب تفکیک با تاکید بر دیدگاه های محمدرضا حکیمی
نویسنده:
پدیدآور: زهرا بنی اسدی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مکتب تفکیک، اصطلاحی است که عمر نسبتا کوتاهی دارد.این اصطلاح را نخستین بار محمدرضا حکیمی، برای طرز فکر خاص برخی از اندیشمندان که بیشترآنها از حوزه علمیه مشهد برخاستند به کار برد.اصحاب مکتب تفکیک معتقدند که معارف قرآنی جدید و درمیان معارف بشری بی سابقه اند و از این رو با معارف و اندیشه های بشری هیج شباهتی ندارند.همه آنچه دیدگاه تفکیک برآن اسرار دارد این مطلب است که فلسفه وعرفان کاملا با وحی متناقض است و باید حوزه این معارف را از یکدیگر جدا کرد اصولا نهادن نام تفکیک بر این دیدگاه از همین جا سرچشمه میگیرد.این دیدگاه از طرفی،اساس معارف بشری را با اساس معارف الهی متفاوت میداند ،یعنی معارف بشری را برآمده از علوم مفهومی یا حضوری میداند و اساس علوم و معارف الهی را بر« تذکر »استوار میکند. از طرفی دیگر، سنخیت معارف بشری و الهی را به کلی نفی و آنهارا متناقض و در عرض یکدیگر تصور میکند. در این پژوهش که روش گردآوری اطلاعات،روش کتابخانه ای است و روش بررسی داده ها به شیوه توصیفی-تحلیلی است، به تبیین برخی مبانی مکتب تفکیک و نظرات محمدرضا حکیمی و در نهایت به نقد و بررسی مبانی و نظرات پرداخته شده و با مطرح شدن این مطالب روشن میشود که اختلافات، در تمامی علوم نیز وجود دارد.هیچ علمی را نمیتوان یافت که چنین اختلافاتی نداشته باشد.گذشته از این، آنچه در فلسفه مطرح میشود، شامل اصول کلی عقلی مورد قبول همگان است و ملاصدرا و بوعلی و امثال آنها عباراتی دارند که نشان میدهد پذیرفته اند که در جایی که عقل مطلبی را در نیابد، حق تقدم با وحی است.پس فلسفه تا جایی پیش میرود که با وحی هماهنگ باشد و هرگز بنایش بر این نیست که خود را در قبال وحی قرار دهد.آیا به صرف استناد به چند مورد از گفته های ملاصدرا یا دیگر فلاسفه ی اسلامی میشود بنیان فلسفه را زیر سوال برد؟
اخلاق اقتصادی و موانع تحقق آن از منظر امام علی علیه السلام با تاکید بر نهج البلاغه
نویسنده:
پدیدآور: محمدرضا کاوسی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی ؛ استاد مشاور: میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
اخلاق اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که در پیشرفت اقتصادی و جلوگیری از فساد ناشی از آن در جامعه می تواند نقش بسزایی را ایفا نماید. وقتی که اخلاق اقتصادی در جامعه نهادینه شود عدالت، امنیت و شکوفایی اقتصادی پدیدار خواهد شد، چنا نچه بر سر راه آن موانعی به وجود آید، انحطاط و هلاکت را برای جامعه فراهم آورده، به گونه‌ای که انسان نخواهد توانست فکر و ذهن خود را شکوفا و در اعتلای اقتصاد تلاش نماید. چنانچه اخلاق اقتصادی در جامعه حاکم نباشد ثروتمندان و کارگزاران از مقام و موقعیت خود سوء استفاده کرده و ثروت های جامعه را در انحصار خود شان قرار داده یا بیهوده هدر خواهند داد، فرصت‌های کار در اختیار عده ای معدود قرار گرفته و جمع زیادی از مردم از امتیازات محروم، وهر فردی برای رسیدن به سود بیشتر دست به هر اقدام غیر اخلاقی در اقتصاد خواهد زد. واین موارد بیشتر زمانی بروز خواهد کرد که مسئولیت‌ها را در جامعه افراد نادان نالایق به عهده بگیرند .برای مقابله با موانع تحقیق اخلاق اقتصادی باید برنامه‌ریزی دقیق و علمی صورت گیرد تا رفاه عمومی برای همه افراد جامعه به مقدار خدمت و تلاش و آنها ایجاد شود. وقتی زمینه ی کار و اشتغال در جامعه با رونق اقتصادی ایجاد شد، مالیات هم در پی آماده کردن شرایط آن برای افراد در جامعه بدون هیچ اعتراضی رایج، ومعاملات سالم جای معاملات فاسد را خواهد گرفت. مسئولان جامعه نیز بیشتر حدود اخلاق اقتصادی را رعایت کرده، و در اموراتی که نباید فعالیت نمایند و حضور داشته باشند ظاهر نخواهند شد، چنانچه فردی در جامعه حدود اخلاق اقتصادی را رعایت نکند چه مسئول و چه غیر مسئول بعد از انذار و تبشیر مطابق با خلافی انجام شده مورد مواخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی اخلاق اقتصادی و جلوه ها و پیامدهای آن، موانع معرفتی تحقق اخلاق اقتصادی از قبیل عدم شناخت صحیح انسان، عدم اعتقاد به معاد، دنیا پرستی، عدم توجه به سنت های الهی و عدم نگرش زاهدانه، همچنین موانع عملی تحقق اخلاق اقتصادی شامل توزیع نامناسب ثروت، اسراف و تبذیر، عدم استخدام صحیح وسیله در عرصه اقتصادی ، ثروت اندوزی، و راه‌های مقابله با موانع تحقق اخلاق اقتصادی از قبیل وضع و اجرای صحیح قوانین اقتصادی، نظارت بر اجرای آن و برخورد با متخلفین اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. کلید واژه ها : ،اخلاق ،اقتصاد ، امام علی (ع)، نهج البلاغه چکیده اخلاق اقتصادی یکی از مهمترین عواملی است که در پیشرفت اقتصادی و جلوگیری از فساد ناشی از آن در جامعه می تواند نقش بسزایی را ایفا نماید. وقتی که اخلاق اقتصادی در جامعه نهادینه شود عدالت، امنیت و شکوفایی اقتصادی پدیدار خواهد شد، چنا نچه بر سر راه آن موانعی به وجود آید، انحطاط و هلاکت را برای جامعه فراهم آورده، به گونه‌ای که انسان نخواهد توانست فکر و ذهن خود را شکوفا و در اعتلای اقتصاد تلاش نماید. چنانچه اخلاق اقتصادی در جامعه حاکم نباشد ثروتمندان و کارگزاران از مقام و موقعیت خود سوء استفاده کرده و ثروت های جامعه را در انحصار خود شان قرار داده یا بیهوده هدر خواهند داد، فرصت‌های کار در اختیار عده ای معدود قرار گرفته و جمع زیادی از مردم از امتیازات محروم، وهر فردی برای رسیدن به سود بیشتر دست به هر اقدام غیر اخلاقی در اقتصاد خواهد زد. واین موارد بیشتر زمانی بروز خواهد کرد که مسئولیت‌ها را در جامعه افراد نادان نالایق به عهده بگیرند .برای مقابله با موانع تحقیق اخلاق اقتصادی باید برنامه‌ریزی دقیق و علمی صورت گیرد تا رفاه عمومی برای همه افراد جامعه به مقدار خدمت و تلاش و آنها ایجاد شود. وقتی زمینه ی کار و اشتغال در جامعه با رونق اقتصادی ایجاد شد، مالیات هم در پی آماده کردن شرایط آن برای افراد در جامعه بدون هیچ اعتراضی رایج، ومعاملات سالم جای معاملات فاسد را خواهد گرفت. مسئولان جامعه نیز بیشتر حدود اخلاق اقتصادی را رعایت کرده، و در اموراتی که نباید فعالیت نمایند و حضور داشته باشند ظاهر نخواهند شد، چنانچه فردی در جامعه حدود اخلاق اقتصادی را رعایت نکند چه مسئول و چه غیر مسئول بعد از انذار و تبشیر مطابق با خلافی انجام شده مورد مواخذه و بازخواست قرار خواهد گرفت. این تحقیق به روش توصیفی و تحلیلی اخلاق اقتصادی و جلوه ها و پیامدهای آن، موانع معرفتی تحقق اخلاق اقتصادی از قبیل عدم شناخت صحیح انسان، عدم اعتقاد به معاد، دنیا پرستی، عدم توجه به سنت های الهی و عدم نگرش زاهدانه، همچنین موانع عملی تحقق اخلاق اقتصادی شامل توزیع نامناسب ثروت، اسراف و تبذیر، عدم استخدام صحیح وسیله در عرصه اقتصادی ، ثروت اندوزی، و راه‌های مقابله با موانع تحقق اخلاق اقتصادی از قبیل وضع و اجرای صحیح قوانین اقتصادی، نظارت بر اجرای آن و برخورد با متخلفین اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
بررسی مساله ی شر از دیدگاه دیوید هیوم وشهید مطهری
نویسنده:
پدیدآور: سیما پارسا ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی ؛ استاد مشاور: محمدحسین زنجیری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مساله‌ی شر یکی از مسائل فلسفی است که به صورت‌های گوناگون فکر و روان آدمی را آزرده است و از دیرباز بین انسان‌ها وجود داشته است و پیشینه‌ی این مساله به آیین هندو، بودایی و مانوی در ایران باستان برمی‌گردد. در میان مسیحیان هم این مساله رواج داشته است که هرکدام برای پاسخگویی به این چالش، راه‌حل‌هایی را ارائه کرده‌اند. در آیین مانوی به راه حل در اعتقاد به دو خدایی، خدای خیر که اهورامزدا و خدای شر که اهریمن است روی آورده‌اند. در دین اسلام هم این موضوع از ابتدا وجود داشته است و برای این مساله راه‌حل‌های مختلفی ارائه کرده‌اند. این مساله‌ی شر در دو سده‌ی اخیر تبدیل به یکی از جنجالی‌ترین مباحث کلام جدید و فلسفه‌ی دین شده و از این رو بر اهمیت و حساسیت بحث در میان موافقان و مخالفان اندیشه‌های دینی افزوده است.مخالفان اندشه‌های دینی با مطرح کردن این شبهه دو هدف را دنبال می‌کنند: الف) تقیید و تحدید یکی از صفات سه‌گانه‌ی خدا، (علم، قدرت و خیرخواهی) و بدین وسیله اعلام می‌کنند که خدای ادیان آسمانی یا عالم مطلق و یا قادر مطلق نیست و یا اینکه خیر محض نمی‌تواند باشد. ب) اثبات ناسازگاری وجود شر با اصل وجود خدا؛ به این بیان که وجود شر با وجود خدایی که متألهان می‌پرستند، ناسازگار و متناقض است. یا باید خدایی باشد یا جهانی خالی از شر، و یا اگر در جهان شری هست- که هست- خود دلیلی بر عدم وجود خداست. شبهه‌ی نخست در پی تقیید صفات خداست که متالهان از قرون متمادی بر آن اصرار می‌وزند و برای اثبات بی‌کرانی صفات خدا نیز پاسخ‌هایی را ارائه کرده‌اند. شبهه‌ دیگر مربوط به دو سه سده‌ی اخیر می‌گردد که از طرف فلاسفه‌ی ملحد مانند جی. ال. مکی و مک کلوسکی مطرح گشته است. نکته شگفت در طرح این شبهه این است که اقامه‌ی برهان و دلیل به ظاهر عقلی برای اثبات عدم وجود خداست. منکران وجود خدا آنچه تاکنون در حوزه‌ی فلسفه‌ی دین بر آن تاکید می‌کردند جرح و نقد براهین فلسفی اثبات خدا بود و به هیچ وجه نمی‌توانستند ادعای طرح دلیل منطقی برای اثبات مدعایشان( نفی خدا) بکنند و به نوعی در مسیر تحیر و تردید گام بر‌می‌داشتند. در این‌جا می‌توان به بزرگترین فیلسوف و منتقد عالم غرب یعنی دیوید هیوم (1711-1776. م) اشاره کرد. از کهن ترین متون دینی در این زمینه، ماجرای ایوب در عهد عتیق است. که پس از آن همه درد و رنج و بیماری و گرفتاری که بر وی عارض شده بود تسلیم به رضای الهی گردید. ایوب دریافت که حکمت خداوندی ورای قدرت فهم آدمی است و چون و چرا کردن در خصوص آنچه برای آدمی شر است ولی در نزد خداوند بی‌گمان خیر و حکیمانه است، کاملا بی مورد است. در قرآن کریم از زبان خود ایوب بیان شده که مسبب بلاها و مصیبت‌های وارده بر وی، چیزی جز شیطان نیست. داستان چند آیه‌ای ایوب در قرآن با ستایش و مدح ایوب پایان می‌یابد. «انا وجدناه صابرا نعم العبد انه اواب». (ص: 44) ما او را شکیبا یافتیم په نیکو بنده‌ای! به راستی او توبه‌کار بود. بنابراین وجود شرور و کاستی‌ها در عالم طبیعت، ذهن آدمی را به تفکر در مسأله‌ی شرور وا‌می‌دارد و زمینه‌ی پیدایش سوالات و شبهاتی را درباره‌ی آفریننده‌ی آن پدید می‌آورد. درواقع شرور به وضعیت‌هایی اطلاق می‌شود که بشرن آنها را برای خود ناخوشایند می‌شمارد. اموری چون بلایای طبیعی‌ای مانند سیل، زلزله، آتش‌فشان، قحطی، معلولیت‌های جسمی و ذهنی، درد و رنج ناشی از بیماری‌ها، اختلالات روانی و شخصیتی، رذایل اخلاقی مانندکینه، ظلم، حسد، قتل و بسیاری اموری دیگر که بشر در پیرامون جهان کنونی با آن مواجه می‌شود.
یقظه و غفلت از منظر نهج البلاغه
نویسنده:
پدیدآور: سمیرا افضل پور ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی ؛ استاد مشاور: میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
از دیدگاه امام علی (7) غفلت، از موانع اساسی و یکی از عوامل بنیادین انحراف درطی مسیر کمال به حساب می آید که مانع رشد انسان در مسیر بندگی و قرب الهی می شود.در این مسیر امیرالمؤمنین(7) جهل و ضعف بینش، دنیازدگی، آرزوهای طولانی، فراموشی خود،مرگ وقیامت، گناه،تسویف و بازگشت به خوی جاهلی را از عوامل غفلت بر می شمرد؛ که آثاری چون: از دست دادن فرصت ها ،تحیر و از خود بیگانگی،عدم تشخیص اصالت،عدم هدفمندی،گفتار بی عمل،گمراهی، ،دنیاگرایی وفراموشی آخرت، نابود شدن اراده های بزرگ و زوال بلا وتغییر نعمت را در پی خواهد داشت.برای نجات و رهایی از غفلت و آثاری که بالطبع دامنگیر غافلان می شوند، می توان با تمسک به تقوا ،تدبر و تعمق در قرآن،خوف الهی،اطاعت رسولان،یاد مرگ و قیامت خویشتن را از بند غفلت رهانید.با گذر از گردنه غفلت و ریشه کن کردن آن و با حصول یقظه می توان از آثارو برکات آن بر وجود خویش نظیر درک عظمت حق، توجه خاص به نعمت ها،شناخت خویشتن،توجه به حقیقت گناه و خطر آن،شناخت ارزش زمان وتصدیق معاد بهره مند شد و راه سعادت و کمال را با توکل به حق تعالی پیمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی بر پایه ی منابع کتابخانه ای و با شیوه ی اسنادی با محوریت نهج البلاغه به انجام رسیده است. واژه‌های کلیدی: غفلت،یقظه،سعادت،شقاوت،نهج البلاغه.
بررسی حیات امام علی (علیه السلام) در کتاب جانشینی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) با تکیه بر داده های تاریخی تا قرن پنجم هجری
نویسنده:
پدیدآور: علی محمدزاده ؛ استاد راهنما: محمدحسن الهی‌زاده ؛ استاد مشاور: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
مسأله جانشینی پیامبر(صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) از مسائل مهم و حیاتی در دوران بعد از رحلت حضرت محمد(صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) بوده است‌،‌‌ این که چه کسی شایسته‌ی مقام جانشینی و خلافت باشد سیر تحولات خاصی در جهان اسلام را رقم زد.‌ هرچند جایگاه امام علی (علیه‌السلام) به عنوان جانشین برحق رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) از منابع و مصادر شیعی برای ما اثبات گشته است. ولی باز هم در زمینه‌ی جانشینی حضرت محمد (صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) اختلاف نظر و تفاوت‌هایی در برخی منابع از سوی محققین و دانشمندان علوم اسلامی دیده می شود. ویلفرد مادلونگ نویسنده کتاب « جانشینی حضرت محمد(صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) » مستشرقی آلمانی است که مسأله جانشینی پیامبر (صلی‌الله‌ علیه و آله وسلم) را با رویکرد ویژه‌ای مورد بررسی قرار داده است و دیدگاه وی نسبت به دیگر مستشرقان منصفانه‌تر و عالمانه‌تر است. این پژوهش درصدد است تا دیدگاه مادلونگ درباره این کتاب را تبیین و میزان انطباق نظرات وی در خصوص حیات علی (علیه‌السلام) را با منابع تاریخی مورد ارزیابی قرار دهد. به نظر می‌رسد مطالب کتاب در خصوص امام علی (علیه‌السلام) به اندازه‌ی قابل قبولی متکی بر منابع معتبر تاریخی است، گرچه مادلونگ از منابع اهل سنت بیشتر بهره برده است. وی در مقایسه با سایر مستشرقان رعایت جانب اعتدال و انصاف را در آراء و نظراتش در خصوص حیات امام علی‌(علیه‌السلام) داشته است، اما در بسیاری از موارد بر خلاف دیدگاه شیعه عمل کرده است. مادلونگ در خصوص علی (علیه‌السلام) و جایگاه ایشان تا اندازه‌ای تحت تأثیر تفکر استشراقی قرار دارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی است در این پژوهش ابتدا گزارش‌ها‌ی منابع و نظرات و تحلیل‌ها‌ی نویسنده‌ی کتاب درخصوص حضرت علی (علیه‌السلام) استخراج می‌گردد، سپس جهت روشن شدن میزان اعتبار و التزام وی، موارد استخراج شده با منابع مورد استفاده نویسنده و سایر منابع تاریخی تطبیق داده شده است.
بررسی نقش معادباوری برتعالی نفس از دیدگاه امام علی (ع)
نویسنده:
پدیدآور: سعیده پاسبان ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی ؛ استاد مشاور: میثم کهن ترابی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
بحث نقش معاد باوری بر تعالی نفس از مهم‌ترین دغدغه‌های جوامع اسلامی است که امیر مومنان به شیوه‌های مختلف از آن سخن به میان آورده اند. انسان نسبت به بقیه موجودات ذاتا توانایی این را دارد که نفس خود را از بدی‌ها باز دارد و به نیکی‌ها گرایش دهد و در مسیر رشد و تعالی قدم گذارد. اعتقادات انسان یکی از اثرگذارترین مواردی است که انسان را به سوی اهدافش پیش می برد از میان عقاید انسانی ، اعتقاد به معاد نقش مهم و سازنده ای در تعالی نفس داشته است . فردی که معاد باور است از پلیدی و زشتی گناه فاصله می گیرد و به سوی افعال نیک و فضایل اخلاقی گرایش پیدا می کند . از منظر امام علی (ع) شاخصههای نفس متعالی شامل: تواضع و فروتنی، دارا بودن باطنی پاک و نیتی خالص، اخلاقی نیکو، خیرخواه بودن و همچین صفاتی از قبیل کم گویی، آزار نرساندن به دیگران، دل نبستن به دنیا، اهل مناجات شبانه و دارای بینش و بصیرت است. از دیدگاه امام علی (ع) عواملی که باعث می‌شود معاد باوری انسان در جهت تعالیش موثر واقع شود موضوعاتی همچون هدفمند شدن زندگی، گرایش به کار نیک، گرایش به توبه، تعدیل غرایز، دوری از آرزوهای طولانی، پایان پذیر بودن دنیا، نظارت درونی، آشنایی با اوصاف حیات ابدی و آمادگی برای آن است. البته موانعی بر سر راه این معاد باوری بر تعالی نفس وجود دارد از قبیل غفلت، جهالت، پندارگرایی و تکیه بر ظن و گمان، پیروی از هوای نفسانی، پیروی کورکورانه، صفات ناپسند اخلاقی است. یافته‌های این پژوهش به روش کتابخانه‌ای و به صورت توصیفی- تحلیلی به بحث نقش معاد باوری بر تعالی نفس از دیدگاه امام علی (ع) پرداخته است.
مقایسه تطبیقی تناسخ از دیدگاه ابن سینا و سهروردی
نویسنده:
پدیدآور: منیره حسنی ؛ استاد راهنما: محمدمهدی دیانی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
بحث مرگ و جاودانگی از اساسی‌ترین دغدغه‌های بشری محسوب می‌شود و مباحث مربوط به چگونگی جاودانگی پس از مرگ همواره از تازگی برخوردار بوده، نظریه‌ها و دیدگاههای متفاوتی درباره آن ابراز شده است. در این میان «نظریه تناسخ» را باید از کهن-ترین معتقدات انسانی به شمار آورد.بحث از تناسخ، در جهت ارائه تصویری روشن و واضح از معاد، ضرورت دارد. در واقع یکی از مهم‌ترین مبانی اثبات معاد و قیامت ابطال تناسخ است. از این‌رو اندیشمندان مسلمان به فراخور توان فکری خویش، به بررسی آن پرداخته‌اند و غالباً به امتناع عقلی آن گرایش نشان داده‌اند.در این پژوهش سعی شده است که یک تعریف روشنی از تناسخ ارائه شود و برای این منظور ابتدا تاریخچه‌ای از تناسخ را بیان کرده و سپس آئینهای معتقد به تناسخ را نام برده و همچنین به بیان اعتقادات آنان پرداخته شده است. سپس بیان شده است که سهروردی همچون دیگر فلاسفه گذشته، به طور مبسوط در آثار مختلف خود به این امر پرداخته است. در این زمینه ابتدا اقسام تناسخ، مبانی تناسخ و مبانی انکار آن بررسی شده و در ادامه، تبیین دقیقی از دیدگاه ایشان براساس آثار معروف او همچون «حکمه‌الاشراق » ارائه شده است و در ادامه مطلب به ارائه نظرات و دیدگاه ابن سینا با توجه به آثار وی همچون شفا و نجات پرداخته شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر، به صورت توصیفی-تحلیلی خواهد بود به این صورت که ابتدا به مقایسه و تطبیق دو دیدگاه مذکور پرداخته می‌شود و سپس نکات اشتراک و افتراق این دو بیان می‌گردد.بنابراین می‌توان اذعان داشت که در این رساله سعی شده است تمامی آنچه که در حکمه‌الاشراق و آنچه که در آثار ابن سینا مطرح شده گردآوری و بیان شود. البته در این راستا از کتابهای دیگر این اندیشمندان نیز استفاده شده است.
فلسفه امر به معروف و نهی از منکر در آیات و روایات
نویسنده:
حوا تقی زاده
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
معروف در لغت: از ماده عرف به معنی شناخته شده و نیک و در اصطلاح: نام هرکاری است که حسن آن توسط عقل یا شرع شناخته شود. منکر در لغت: از ماده انکار و ناشناخته ، زشت و پلید است و در اصطلاح نام کاری است که شرع و عقل آن را ناپسند بشمارند. امر به معروف و نهی از منکر از اهمیت زیادی برخوردار است تا آنجا که اما علی ( ع) می فرمایند:«تمام کارهای نیک و حتی جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر همچون آب دهان در برابر دریای پهناور است.» امر به معروف و نهی از منکر از عالی ترین فرایض و واجبات اسلامی است. در دین مبین اسلام نیز عامل کنترل و نظارت عمومی، امر به معروف و نهی از منکر است و به عموم افراد جامعه تکلیف می کند که نسبت به اجتماع مسئول باشند چنانکه پیامبر اکرم ( ص) فرمودند: « کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته» همه شما سرپرست و نگهدارنده یکدیگر و مسئول اداره کردن آنچه در اختیار خود دارید می باشید. امر به معروف و نهی از منکر یک وظیفه همگانی است و بر مسلمین واجب است. با ظلم و ستم و فساد و استکبار، به هر طریق ممکن مبارزه کنند و همچنین واجب است برای گسترش توحید و خداپرستی و دعوت مردم به خیر و صلاح کوشش و جهاد نمایند. پیامبر اکرم ( ص) در تعبیری زیبا جامعه را به کشتی و افراد را به مسافران آن تشبیه نموده است و می فرماید: « اگر در میان مسافران کسی به ادعای آن که به اندازه خودش در کشتی سهم دارد کشتی را سوراخ کند سرانجام کشتی و مسافران آن غرق خواهند شد ولی اگر دیگران با او برخورد کنند و از این عمل ناپسند او جلوگیری کنند خود و او را از هلاکت رهایی بخشیده اند. هرکاری که خداوند متعال بر انسانها واجب می کند دارای فلسفه ای است و فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را امام علی ( ع) این طور بیان می کنند: «فرض الله الامر بالمعروف مصلحه للعوام و النهی عن المنکر ردعاً لسفهاء. خداوند امر به معروف را برای اصلاح عامه مردم و نهی از منکر را برای جلوگیری از سفیهان و نادانان واجب فرمود». امر به معروف از فضیلت زیادی برخوردار است. از جمله این که پیامبر اکرم ( ص) فرمودند: «کسی که امر به معروف و نهی از منکر کند خلیفه خدا در زمین و جانشین رسول خداست.» امر به معروف و نهی از منکر دارای شرایطی است که عبارتند از: 1) شناخت معروف و منکر 2) احتمال تأثیر 3) بداند که فرد گناهکار برای ادامه گناه خود مصر باشد. 4) امر به معروف و نهی از منکر مفسده بزرگتری به دنبال نداشته باشد. همچنین دارای مراحل و مراتبی است از جمله 1) انکار قلبی 2) انکار زبانی 3) اقدام عملی امر به معروف و نهی از منکر آثار مطلوبی را به دنبال دارد که عبارتند از 1) حفظ اسلام و احکام آن 2) تقویت مؤمنین 3) عزت 4) برقراری امنیت و آبادی زمین 5) رستگاری 6) نجات از بلاها 7) تضعیف کفار همینطور اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود آثاری نامطلوب به دنبال دارد که عبارتند از : 1) سلب برکات الهی 2) تسلط بدان 3) عذاب و هلاکت 4) لعنت 5) واژگونی قلب 6) عقوبت. با همه اهمیت و اولویتی که اسلام برای امر به معروف و نهی از منکر قائل شده است بیشتر از هر واجب دیگری ترک می شود و ترک امر و نهی دینی عللی دارد. 1) ضعف ایمان 2) ضعف نفس 3) ترسهای بی مورد 4) موقعیت گنهکار 5) القائات شیطانی 6) مخالفت حکوتها 7) مخالفت دشمنان اسلام 8) وابستگی به گنهکاران. امر به معروف و نهی از منکر در روزگار ما کمرنگ شده است و در جایگاه خودش قرار نگرفته است علل مهجوریت امر و نهی دینی می تواند موارد زیر باشد. 1) آزمندی 2) ترس 3) سوء استفاده ها 4) برداشت نادرست از برخی آیات 5) برداشت نادرست از مفهوم تقیه 6) فهم نادرست شرایط امر به معروف و نهی دینی 7) عزلت و ... امام حسین ( ع) برای احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و هدف از قیام خود را این طور بیان فرمود: «انی لم اخرج اشدا و لا بطرا و لا ظالما، و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدّی. خرجت لامر بالمعروف و النهی عن المنکر» تمام انبیاء و امامان ( ع) وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را به نحو احسن انجام داده اند. سؤالاتی در زمینه امر به معروف و نهی از منکر مطرح شده است، که آیا عقلی است یا شرعی؟ کافی است بگوییم عقلی است. آیا عینی است یا کفایی؟ در پاسخ به این سوال کافی است بگوییم کفایی است. دیگر اینکه توصلی است یا تعبّدی؟ در پاسخ به این سؤال هم همین قدر که بگوییم توصلی است کفایت می کند. همچنین به نمونه های موفق در زمینه امر به معروف و نهی از منکر اشاره شده است که از آن جمله امام حسین ( ع) می باشد که در زیارتنامه ایشان می خوانیم « و اشهد انک قد اقمت الصلواه و آتیت الزکاه و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر» شهادت می دهم که تو ( ای حسین بن علی(ع) نماز را اقامه کردی و زکات را ادا نمودی و دستور به خوبی ها دادی و از بدی ها بازداشتی. دیگر نمونه موفق حضرت علی ( ع) می باشند. بعنوان مثال: حضرت علی ( ع) در یک شب مشغول حسابرسی بیت المال بودند که طلحه و زبیر بر حضرت وارد شدند، امیرالمؤمنین ( ع) چراغی را که در مقابلش بود خاموش کرد و چراغ دیگری را روشن نمود. آن دو در نهایت شگفتی و تعجب پرسیدند: چرا چنین کردی؟ فرمود: برای آنکه روغن آن از بیت المال بوده و سزاوار ندیدم که در مصاحبت خصوصی با شما از آن استفاده کنم. و نمونه های موفق زیادی است که ما به همین 2 مورد اندک بسنده می کنیم.
شفاعت از دیدگاه آیات و روایات
نویسنده:
فاطمه رضائی تخته جان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
پایگاه اطلاع رسانی حوزه: ,
چکیده :
یکی از مباحث مهم و جنجال برانگیز در کلام اسلامی و مبحث معاد که همواره ذهن متکلمان و اندیشمندان دینی را به خود مشغول داشته است، مساله ی « شفاعت» است. این موضوع از آن نظر مهم و در خور توجه است که از سویی با مساله ی « توحید» و از سوی دیگر با « عدل الهی» ارتباطی نزدیک دارد. به گواهی متون تاریخی، سیره و روش مسلمانان از زمان پیامبر اکرم(ص) و همچنین زمان های بعد، درخواست شفاعت از شافعان راستین بوده و پیوسته از آنان در طول زندگی و در آستانه ی مرگ خواستار شفاعت بوده اند. تا اوایل قرن هشتم هجری، هیچ دانشمند و متفکر مسلمانی چنین درخواستی را مخالف اصول اسلام تلقی نمی کرد؛ تا آن که « ابن تیمیه» با این موضوع مخالفت کرده و پس از وی«محمد بن عبدالوهاب» بنیانگذار مسلک وهابیت، به پیروی از او پرچم این مناقشه را برافراشته تر ساخت. با توجه به طرح شبهات وهابیون در ذهن جوانان صاحب فکر و همچنین روشن تر شدن اصل این موضوع و ابعاد آن از دیدگاه اسلام، سعی می کنیم شعاع هایی از این مساله را باز کرده و اساسی ترین مطالب را در این باب با بیانی روان برای علاقه مندان به تفکر ناب اسلام تحلیل کنیم.
  • تعداد رکورد ها : 18