جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 13
بررسی تطبیقی دیدگاه هایدگر و علامه طباطبایی در باب معرفت
نویسنده:
پدیدآور: حسام یزدی استاد راهنما: علی فتحی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
معرفت چیست؟ و چه مبنا و بنیادی معرفت را امکان‌پذیر ساخته است؟ علامه طباطبایی و مارتین هایدگر با آنکه در دو سنت فلسفی متفاوت می‌زیستند لکن هردو با تبیینی هستی‌شناسانه به این پرسش پاسخ داده‌ و حقیقت و بنیاد معرفت را به نحوه‌ای «حضور» بر‌گردانده‌اند. علامه طباطبایی با نظریه «بازگشت علم حصولی به علم حضوری» خود نشان می‌دهد که هرعلم حصولی مجاز و اعتباری اضطراری است که به‌پشتوان? یک علم حضوری پیدا شده است. هایدگر نیز معتقد است معرفت نظری اولین مواجهه آدمی با عالَم نیست و پیش از آن، دازاین به‌واسطه در-جهان-هستنش یک نوع فهم حضوری و شناخت عملی از عالَم دارد که معرفت نظری انشقاق و انعکاسی از این فهم حضوری او است. بنابراین هر دو فیلسوف با وجود تفاوت در مبانی، قائلند معرفت نظری مبتنی بر معرفتی حضوری است.در این پایان‌نامه، در یک فصل، با بیانی نسبتاً نو دیدگاه علامه طباطبایی در باب «علم به مادیات»، «ملاک تقسیم علم به حصولی و حضوری»، «چگونگی پیدایش معقولات اولیه و معقولات ثانیه» و «کیفیت مجاز بودن علم حصولی» تقریر شده و در نهایت «هستی» به‌عنوان بنیاد هرگونه معرفت معرفی می‌شود. در ادامه، در فصلی دیگر، دیدگاه هایدگر با تبیین «سوبژکتیویسم به‌عنوان ریش? معضل معرفت»، «هویت وجودی دازاین به‌عنوان در-جهان-هستن» و «معرفت به‌عنوان شیوه‌ای از در-جهان-هستن» شرح و بسط داده ‌شده و مشخص می‌شود که معرفت نظری در-جهان-هستنی نظری است که انشقاق‌یافت? از در-جهان-هستنِ عملی دازاین است. سپس با توجه به مسئله حقیقت از منظر هایدگر روشن می‌شود که «هستی» بنیاد نهایی حقیقت ومعرفت است. در فصل پایانی، با بررسی تطبیقی و مقارنه‌ای میان وجوه مختلف دیدگاه این دو فیلسوف همچون «طرح مسئله معرفت و مسئله هستی»، «اگزیستانس دازاین و وجود بالقوه انسان» و «پروا و عقل»، تلاش می‌شود با یافت نقاط همگرایی و واگرایی درتحلیل آنها، شناختی تازه‌ و جامع از اید? «معرفت به‌مثابه حضور هستی» به‌دست آید.
روایت «فلسفی-تاریخی» هوسرل از خاستگاه «اصالت روان‌شناسی» و ضرورت «چرخش استعلایی
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هوسرل در کتاب بحران علوم اروپایی کوشیده تا خاستگاه «اصالت روانشناسی» را در تاریخ فلسفة جدید نمايان سازد.‌ «روانشناسی پدیدارشناسانه» نه‌تنها بنیادی برای «روانشناسی تجربی» فراهم می‌آورد، بلكه میتواند بمثابه مقدمه‌¬یی برای «پدیدارشناسی استعلایی» قرار گیرد. او در روایت فلسفی خود از سير تاريخي مفهوم اصالت روانشناسي، ما را به جان‌ لاک ارجاع میدهد و بيان ميكند كه ديدگاههاي لاك را بارکلی و هیوم ادامه دادند. پژوهشهای روانشناختی لاك در خدمت مفهوم استعلایی درآمد که نخستین بار توسط دکارت در کتاب تأملات صورتبندی شده بود. بر اساس دیدگاه او، مابعدالطبیعه میتواند نشان دهد که تمام واقعیت و کل جهان و آنچه برای ما وجود دارد، چیزی جز اعمال شناختی ما نیست؛ اینجاست که توجه به «امر استعلایی» ضرورت مي‌يابد. شک روشی دکارت، نخستین روش برای طرح «سوژة استعلایی» بود و توصیف او از «إگو کوگیتو» (منِ‌ انديشنده) نخستین صورتبندی مفهومی از آن را فراهم ساخت. جان‌لاک «ذهن استعلایی محض» دکارت را با «ذهن بشر» جایگزین كرد، با این حال پژوهش خود را در زمينة ذهن بشری از طریق تجربة درونی بدليل یک دغدغة ناخودآگاهِ استعلایی ـ فلسفی ادامه داد، اما خواسته یا ناخواسته در دام جریان اصالت روانشناسی افتاد. هوسرل با نگاهي تاریخی و بنحوي كاملاً فلسفي نشان داد که چگونه بارقه‌های توجه به امر استعلایی برای نخستین‌بار در فلسفة دکارت و پس از آن در تقابل میان «مکتب اصالت عقل» و «مکتب اصالت تجربه»‌ ظهور مي‌يابد و در ادامه با نشو و نمای آن در فلسفة استعلایی کانت، امکانات نهایی آن در فلسفة پدیدارشناسانة هوسرل به ثمر مینشیند.
صفحات :
از صفحه 17 تا 42
ملاحظاتي در مباني فلسفي کثرت‌گرايي ديني جان‌هيک
نویسنده:
علي فتحي
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
نظرية کثرت‌گرايي ديني با جان‌ هيک، فيسلوف دين مشهور انگليسي معاصر شناخته مي‌شود، بنا بر ديدگاه او حقيقت، نجات و رستگاري اختصاص به دين و مکتب خاصي ندارد و پيروي از هر ديني در نهايت، منجر به فوز و فلاح انسان‌ها خواهد شد. او با مطالعه و بررسي اوضاع متدينين در اديان گوناگون، از ضرورت پذيرش کثرت‌گرايي سخن مي‌گويد و معتقد است اديان گوناگون از مناظر متفاوتي با حقيقت متعالي نسبت يافته‌اند، به همين جهت همة اديان به يک اندازه معتبر هستند. در اين مجالِ مختصر اين سنخ از رهيافت به دين و مباني و لوازم فلسفي آن، به روش توصيفي ـ تحليلي مورد مطالعه قرار گرفته و از طريق نقد اين مباني نشان داده شده است که کثرت‌گرايي ديني پرسش‌هاي جدي در مورد درک ما از حقيقت، تلقي ما از جهان‌بيني ديني و ماهيت تعهد و التزام مؤمنانه ايجاد مي‌کند. ازجمله اينکه با پذيرش رهيافت کثرت‌گرايانه به دين، دعاوي متضادي که در اديان وجود دارد و نيز اذعان به‌درستي همزمان آنها قابل توجيه نخواهد بود؛ اينکه چگونه سنت‌هاي مختلف ديني با پذيرش کثرت‌گرايي به تعهدات معرفت‌شناختي و هستي‌شناختي برخاسته از دينِ خود مي‌توانند همچنان وفادار بمانند؛ افزون بر اينکه تلقي نسبي‌انگارانه از حقيقت يا تحليل غيرشناختي از گزاره‌هاي ديني و اعتقادي با نصوص ديني و دعاوي دين و در يک کلام با هويت هر ديني در تعارض قرار مي‌گيرد.
صفحات :
از صفحه 47 تا 56
«آگاهیِ تاریخی» به‌مثابه بنیادِ ابژکتیوِ علوم انسانی؛ (ملاحظاتی در نقد گادامر بر موضع دیلتای در باب عینی‎گرایی)
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دیلتای کوشیده است «نقد عقل محض» کانت را به «نقد عقل تاریخی» در عرصۀ علوم انسانی تبدیل کند تا از قِبَل این رهیافتِ خاص، هم شأن مستقلی برای علوم انسانی تدارک و هم معنای جدیدی از ابژکتیویته را در این ساحت آشکار کند. گادامر با نقدهای خویش او را ملامت کرده و مدعی شده است دیلتای در دام ابژکتیو علمی افتاده و با سنت نوکانتی که در عصر او جریانِ غالب و شایع بوده، ناخودآگاه همراهی کرده است؛ نیز اینکه دیلتای با وجود تفکر تاریخی، در نظام فکری خویش به همۀ لوازم و نتایج این تفکر وفادار نبوده است. در این جستار برای اینکه بنیاد ابژکتیو علوم انسانی را در نظرگاه دیلتای نشان دهیم، از تناظر میان سه‎گانۀ «تاریخ» «جهانِ زیسته» و«هرمنوتیک» سخن گفته‎ایم. ادعا این است که تاریخ، بنیادِ زیست‎جهان و بالمآل بنیادِ هرمنوتیک است، که به موجب نسبت‎های انسان در این عرصه، حیات تاریخی او رقم می‎خورد، «تاریخ» همان «زیست‎جهان» است در مقام فروبستگی و «زیست‎جهان» همان «تاریخ» است در ساحت انفتاح و گشودگی؛ «هرمنوتیک» نیز به‌مثابه منطقِ این نسبت و دانشی است که این دو ساحت را از مقام «اجمال و حضور» به مقام «تفصیل و حصول» درآورده است. البته در سایۀ چنین نگاهی آنچه ضامن عینیت و شأن ابژکتیو علوم (انسانی) می‎شود نه انسان است، نه زیست‎جهان و نه تاریخ؛ بلکه کل این فرایند و جریانِ آگاهی است که از آن می‎توان به «آگاهی تاریخی» یاد کرد.
صفحات :
از صفحه 65 تا 83
بررسی و تحلیل ظهور دین بر بنیاد پدیدارشناسی هگل
نویسنده:
امیر آقاجانلو ، علی فتحی ، سید محمدتقی چاوشی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
پدیدارشناسی دانش تجربه آگاهی است. هگل نشانداد که تحقق دانش مطلق تنها از طریق روش دیالکتیک و منظر پدیدارشناسی امکان دارد. او بر خلاف متفکران روشنگری دین را جزو جدا نشدنی اندیشه بشری می دانست. در این ن.شتار برآنیم که به این سوال پاسخ دهیم که دین در نگاه پدیدارشناسانه هگل چه سرنوشتی پیدا می کند و چه جایگاهی در نظام دانش دارد؟ پاسخ اینست که دین یکی از مهم ترین موقف هایی است که مطلق در آن به ظهور می رسد. منزلگاه و ظهور مطلق در دین نه محسوس است و نه عقلی محض بلکه منزلی بینابینی است که هگل آن را (vorstellung) و یا انگار یا تمثل می‌نامد.
واسازی دریدا به‌مثابه رهیافتی برای امکان تفکر دینی (دریدا و امکان تفکر دینی)
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
«واسازی» در تفکر دریدا نه «روش» بلکه به مثابة «رهیافتی» است که کل انگاره‌های متافیزیکی و سنت فلسفة غربی را از افلاطون تا هوسرل به پرسش می‌کشد. وسعت نگاه او، مفاهیم دینی را نیز‌ به جهت صبغة متافیزیکی آن شامل می‌شود. این جستار، نقش اصطلاح «واسازی» و کاربست و تبیین‌گریِ آن را در حوزة الهیات نشان می‌دهد؛ برای این مقصود ضمن اشاره به تفسیرهای بدیلی که واسازیِ دریدا را با نیست‌انگاری پیوند داده است و نقد این ادعا؛ با استمداد از شواهد واسازانة تفکرِ او از قبیل مفهوم هدیه، پارادوکسِ ایمان، موعودباوری و عدالت کوشیده است از قرابت میان واسازی و امکان تفکر دینی سخن بگوید. با این بیان، در کنار خوانش نیست‌انگارانة برخی شارحین او، از امکان تفکر دینی در دریدا و نسبت ایجابیِ واسازی در تحلیل مفاهیم دینی نیز می‌توان سخن گفت. و وجه ایجابی و سلبیِ توأمانی که در دیفرانس و امکان‌ناپذیری به مثابة أمارات واسازی وجود دارد می‌تواند راه را برای امکان و فهم گونه‌ای از الهیات سلبی در تفکر فلسفی دریدا و پرسش از امر قدسی در دورة معاصر باز کند.
صفحات :
از صفحه 135 تا 164
زیست‌جهان دیلتای، حیات متعالیة ملاصدرا و امکان علوم انسانی متعالی
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نقش و تأثیر دیلتای در نظریه‌های مربوط به علوم انسانی کم‌نظیر است. دیلتای «هرمنوتیک روشی» را در مقابل «روش پوزیتيویستی» علوم طبیعی قرار داد؛ همانگونه که علوم طبیعی روش واحدی دارند، هرمنوتیک نیز روشی برای «علوم انسانی» است. او با تفکیک میان علوم طبیعی و علوم انسانی، برای اینکه بر هویت مستقل آن در برابر علوم طبیعی تأکید کرده و نشان داده باشد که سنخ کار علوم‌ انسانی با علوم طبیعی متفاوت است، تصريح کرد که علوم انسانی با عالم زندگی، تجربة زیسته یا همان «زیست‌جهان» سروکار دارد. عالم طبیعت، عالم مکانیکی است ولی عالم زنده و زیست‌جهان، عالم زنده و پویاست و از اینرو سنخ و روش مواجهه با آن با روش علوم طبيعي متفاوت است. در این جستار با استمداد از روش تطبیقی، از مفهوم زیست‌جهان در انديشة ديلتاي،‌ به جستجوي فلسفة ملاصدرا و حکمت متعالیه رفته‌ایم و از رهگذر مبانی فلسفی او همچون اصالت وجود، تشکیک وجود، حرکت جوهری، تبیین مفهوم اراده، سیر تکاملی نفس، وحدت تشکیکی عالم و معلوم و نظریة تأویل، از مفهوم «حیات متعالیه» در فلسفة ملاصدرا سخن گفته‌ایم و کوشیده‌ایم نشان دهیم که با توجه به این مبانی و مفاهیم، چگونه ميتوان بر بنیاد حکمت متعالیه شرایط امکان «علوم‌ انسانی متعالی» را تبیین کرد.
صفحات :
از صفحه 17 تا 52
درنگی در نقد هیدگر بر مفهوم سوژه در متافیزیک کانت و هوسرل
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنابر تفسیر هیدگر «سوبژکتیویسم» بنیاد متافیزیک است که از افلاطون آغاز می‌شود و با دکارت شتاب افزون‌تری یافته و تا هگل و نیچه استمرار پیدا می‌کند، هیدگر در تفسیری که از کانت و هوسرل ارائه می‌‌دهد معتقد است نه تنها ایشان راه دیگری غیر از آن چه از بدو ظهور مابعدالطبیعه در افلاطون و در ادامه با ارسطو و پس از آن در دورة قرون وسطی و نیز در دورة جدید با تفکر دکارتی استمرار یافته، نشان نداده است بلکه خود کانت مساهمت زیادی در بسط متافیزیک سوژه داشته است. این مقاله کوشیده است از رهگذر شواهدی ادعای هیدگر را مورد ارزیابی قرار دهد و با تمایز میان سنت متافیزیکی و استعلایی نشان دهد که تفسیر هیدگر از فلسفۀ کانت و هوسرل، قابل مناقشه و محل گفتگوست.
صفحات :
از صفحه 207 تا 228
بررسی و تطبیق روش «تحلیل گفتمان» بر فلسفه سیاسی متعالیه صدرا
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
هدف پژوهش حاضر این است که با روش «تحلیل گفتمان» و با استفاده از فضای حاکم بر نظام فلسفی صدرا، تقریر و تفسیر همدلانه‌ای از اندیشة سیاسی او ارائه دهد. در این راستا، خاستگاه تاریخی، مبادی و اصول کلی نظریة تحلیل گفتمان مورد مطالعه قرار گرفته و چگونگی کاربرد آن در نظام فلسفی صدرا بررسی شده است. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شد، نشان داد که اگر نظام حکمی صدرا را به عنوان یک هویت گفتمانی تعریف کنیم، در این صورت، از نظام حکمی مشاء و اشراق هم می‌توان به عنوان گفتمان‌های حِکمی بدیل، سخن گفت. هویت هر گفتمانی را از طریق مفصل‌بندی و دال مرکزی و دال‌های شناور می‌توان مورد بازاندیشی قرار داد و نسبت میان گفتمان‌های فکری مختلف و متنوعی را که در طول تاریخ فلسفة اسلامی ظهور کرده‌اند، از نو تفسیر کرد. بدون التزام به مبانی معرفت‌شناختی و نسبی‌انگاری موجود در تحلیل گفتمان می‌توان از این نظریه در تحلیل هر پدیده، فرهنگ، فلسفه و اندیشه‌ای سود جست، لکن نباید خرده‌گفتمان‌ها و خرده روش‌ها را تبدیل به بت‌واره‌هایی سازیم که از دام در هم تنیدة آنها راه گریزی پیدا نکنیم.
صفحات :
از صفحه 71 تا 90
در جستجوی کدام معنا؟ (نقد و بررسی دیدگاه کامو درباب معنای زندگی)
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا زندگی ارزش زیستن دارد؟ کامو از جمله اندیشمندان معاصری است که فلسفه را ازنو به محضر این پرسش سقراطی فرامی‌خواند. بنابر نظرگاه او، بحران امروز بشر ناشی از بحران معنی در ساحت زندگی است، از‌این‌روی او کوشیده است از رهگذر آگاهی انسان از بی‌بنیادی خویش و نفی هر نوع رهیافت غایت‌انگارانه به زندگی (ازطریق نظام‌های مابعدالطبیعی و مکاتب دینی) راه را برای فهم نیست‌انگاری و پوچی حیات بشر فراهم آورد. هم‌هنگام، او بر آن است ازطریق ناسوتی‌ساختن انسان و حیات او و نفی هرگونه باور دینی و مابعدالطبیعی و بازتعریف دیگری از مفاهیمی چون شرافت، نجابت و طرح موضوع طغیان و نیز زیستن در اکنون و حال، راه را برای درمان و عبور از این نیست‌انگاری نشان دهد و از این رهگذر، معنای جدیدی برای زندگی بشر مدرن فراهم آورد. این جستار به‌اختصار ‌نظریه‌های مختلف درباب «معنی» را در بحث از «معنای زندگی»، به‌همراه تقریر دیدگاه آلبر کامو مورد کنکاش قرار داده است و درنهایت، از رهگذر اشاره به برخی تعارض‌های بنیادینی که در نگاه کامو به معنای زندگی وجود دارد، راه را برای نقد این دیدگاه فراهم آورده است.
صفحات :
از صفحه 85 تا 102
  • تعداد رکورد ها : 13