جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 50
بررسی تأثیر نظریۀ تشکیک وجود بر دیدگاه کل‌گرایی در اندیشۀ ملاصدرا
نویسنده:
مریم عباسی کشکولی ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
نظریۀ کل­نگری برخلاف سایر نظریات، در فلسفۀ اسلامی و به‌ویژه حکمت متعالیه به‌نحو بایسته مورد توجه قرار نگرفته است. نظریات در باب چگونگی وجود کل یا مجموع به‌عنوان امری برگرفته از آحاد، در جهت تأیید یا رد وجود حقیقی آن، به‌طور ضمنی در خلال برخی مسایل پیش‌آمده در حکمت متعالیه و به مقتضای آنها، پذیرفتنی است. کاوش در این نظریات مرتبط، دو موضع متعارض از نظریۀ ملاصدرا دربارۀ وجود «کل» به دست می­دهد: برخی عبارات آشکارا بیانگر نفی وجود کل هستند و برخی دیگر به‌گونۀ ضمنی یا صریح بر وجود آن اذعان می‌کنند. نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی- انتقادی، پس از ملاحظۀ عبارات متعارض ملاصدرا در این خصوص، با التفات به مختصات اصل تشکیک وجود، دیدگاه او را نقد و نظریۀ کل‌نگری را امکان‌سنجی کند. حاصل پژوهش، بیانگر این است که اعتقاد به وجود کل، از لوازم بیّن اصل تشکیک وجود است. کثرت طولی و عرضی که با عنایت به سه مؤلفۀ اساسی اصل تشکیک وجود؛ یعنی وحدت، کثرت و عینیت آن دو قابل تبیین است، وجود حقیقی کل را امری مسلم و نفی آن و انحصار وجود کل را در وجود آحادش با مختصات تشکیک وجود، ناسازگار نشان می‌دهد.
صفحات :
از صفحه 167 تا 186
حکمت متعالیه: عام یا خاص؟ (ماهیت‌شناسی میراث متعالیه‌ی حکمای مسلمان)
نویسنده:
زهرا کلهر ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
آیا حکمت متعالیه وصف اختصاصی فلسفه‌ی صدراست و یا این که میراث قدیمی و جریان‌عام‌تری را شامل می‌شود؟ پاسخ ایجابی به پرسش اخیر اهمیت ویژه‌ای دارد چه آن که می‌تواند فلسفه اسلامی را به جریان معنوی ویژه‌ای متصل کند که فهم آن به شناسایی عناصر ذاتی فلسفه اسلامی می‌انجامد؛ بدین ترتیب نویسندگان پژوهش پیش‌رو به منظور یافتن پاسخِ پرسش‌های اخیر با روش تاریخی، انتقادی و در برخی موارد مقایسه‌ای به تبیین و تحلیل چیستی حکمت متعالیه می‌پردازند و در نهایت به این نتیجه می‌رسند که حکمت متعالیه وصف عامِ جریان نو افلاطونیِ اسلامی است که از طریق تأکید فلوطین بر تعالی نفس و تعالی عقل، سنت معنوی ویژه‌ای درون مکاتب فلسفی و عرفانی دنیای اسلام ایجاد می‌کند که یافتن حقیقت را نه در بحث‌های نظری، بلکه در تعالی نفس از کثرات مادی و ماهوی و از طریق ریاضت و دستیابی به معرفت فنایی و کشفی جستجو می‌کند؛ معرفتی تنزیهی که به مثابه وجه تأویلی، مردانه، ثابت، جهان‌شمول و باطنی وحیِ الهی با وجوه تشبیهی، تفسیری، بیانی، زیبایی‌شناختی، خیالی، درون فرهنگی و زنانه ظاهرکلام الهی کل واحدی را تشکیل می‌دهند که حکمت ذو‌مراتب خالده‌ی متعالیه‌ای را به ظهور می‌رسانند.
صفحات :
از صفحه 63 تا 96
دیدگاه ابن‌سینا در باب پیوستگی میان سعادت ناشی از ادراکات با احوال مغز انسان
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ،فروغ السادات رحیم پور ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
ابن‌سینا در ایراد مباحث مربوط به سعادت ناشی از ادراک انسان بر نقش محوری «ادراک» تأکید دارد. از نظر او ادراکات انسان اعم از حسی، خیالی و عقلی، سعادت متناسب با خود را به دنبال دارد. از آنجا که وضعیت مغزی تأثیر مستقیمی بر نحوه ادراک انسان دارد، سعادت مذکور با واسطه به وضعیت مغزی نیز مرتبط می‌شود. در نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی، تأثیر سلامت مغز بر ادراک و به تبع، تأثیرپذیری سعادت از آن مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. مطابق یافته‌های این جستار وضعیت‌های نابهنجار مغزی در سه مورد اختلالات سرشتی، سوء مزاج و بیماری‌های مغزی، موجب اختلال در فرآیند طبیعی ادراک می‌شود. این اختلال باعث می‌شود کمال قوای مختلف و در نتیجه سعادت حاصل از آن ناحیه، از جمله سعادت حاصل از ناحیه قوه عاقله- که برترین نوع سعادت به شمار می‌رود- مختل گردد. با ملاحظه رابطه میان وضعیت مغزی که غالباً خارج از حیطه اراده و اختیار فرد است و تلاش نوع انسان برای رسیدن به سعادت ناشی از ادراکات، این پرسش مطرح می‌شود که سعادت افرادی که دچار نابهنجاری‌های مغزی هستند، چگونه تحقق می‌یابد؟ با تأمل در آثار ابن‌سینا می‌توان دو پاسخ به این پرسش ارائه داد که پاسخ اول، پاسخی تجربی و ناظر به امکان تعدیل مغز در حیات دنیوی است و پاسخ دوم، پاسخی فلسفی است که با توجه به نظریه اکتساب نوعی کمال نفس پس از مرگ، کیفیت رسیدن این افراد به سعادت ادراکی تبیین می‌گردد.
صفحات :
از صفحه 85 تا 106
تضاد انگاری در نظریه حدوث جسمانی نفس و بقای روحانی آن
نویسنده:
عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
حدوث جسمانی نفس و نیل آن به مرتبه تجرد عقلانی پس از طی مراحل استکمالی، از دست‌آوردهای مکتب حکمت متعالیه به شمار می‌رود که مسبوق به سابقه در میان حکمای قبل از صدرالمتالهین نیست. مطابق مبانی ایشان، نفس انسانی به واسطه حرکت ذاتی و جوهری خویش از مرتبه مادیت به مرتبه تجرد محض نایل می‌شود. این مفاد قاعده جسمانیه الحدوث و روحانیه البقای نفس است. شبهه‌ای که به عنوان مسئله تحقیق از این منظر پدیدار می‌گردد این است که چگونه یک امر واحد حقیقی مانند نفس، متصف به دو وصف متضاد یا متناقض؛ یعنی مادیت و تجرد می‌شود؟ آیا این همان انقلاب مستحیل است؟ یافته‌های تحقیق در این مساله نشان می‌دهد که بر اساس اصالت وجود و مراتب تشکیکی آن، شبهه مورد نظر توان ورود به این عرصه را نخواهد داشت؛ زیرا استحاله انقلاب ذاتی مربوط به نگرش اصالت ماهیت و نیز اصالت وجود مبتنی بر تباین وجودات است. مراتب تشکیکی وجود نفس ناطقه انسانی مصحح این است که نفس در یک مرتبه مادی است و در مرتبه دیگر، مادیت را پشت سر گذاشته و به مرتبه تجرد می‌رسد. بنابر این وحدت در مرتبه در اینجا صادق نیست تا اجتماع دو امر متضاد یا متناقض لازم آید. در مراتب تشکیکی به جهت عینیت مابه الامتیاز با مابه الاتفاق، خدشه‌ای در بساطت و وحدانیت نفس نیز وارد نمی‌کند. این دیدگاه ضمن سازگاری با آموزه‌های وحیانی، مویداتی نیز در این حوزه دارد. این نوشتار با روش تحقیق توصیفی و تحلیل مبانی، به بررسی و تحلیل این مساله پرداخته است.
صفحات :
از صفحه 79 تا 96
مساوقت وجود و تجرد براساس مبانی حکمت متعالیه
نویسنده:
مجتبی رحمانیان ، قاسم کاکایی ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در آثار حکما، تقسیم موجود به مجرد و مادی براساس ملاک­های مختلفی صورت گرفته است. حکمای مشاء موجود مادی را به‌معنای هیولانی و منسوب به هیولا می‌دانند. منکرین هیولا مانند شیخ اشراق نیز به دوگانه مجرد و مادی در هستی معتقدند؛ اما ملاک این تقسیم‌بندی را نه هیولا بلکه امور دیگری مانند قوه و قابلیت، قبول اشاره حسی، غیبت و حضور می­دانند. ملاصدرا به اقتضای سبک و شیوه نگارشی که دارد از ملاک­های مذکور در تقسیم موجود به مجرد و مادی استفاده کرده است. در این پژوهش سعی شده است با روش توصیفی - تحلیلی ناکارآمدی ملاک­های یاد شده در ایجاد دو قطبی مجرد و مادی در نظام هستی نشان داده شود و با تکیه بر آراء و مبانی ملاصدرا مساوقت وجود و تجرد در حکمت متعالیه اثبات شود.
صفحات :
از صفحه 305 تا 324
أحد و أحدیت؛ بررسی تطبیقی دیدگاه فلوطین و مکتب ابن عربی
نویسنده:
محمدرضا فرهمندکیا ، محمود صیدی ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هر چند فلوطین و ابن عربی از دو مکتب فکری جداگانه و مستقل هستند، اندیشه های آنها در مورد خداوند شباهت بسیاری دارد. به گونه ای که برخی از وجوه شباهت أحد فلوطینی ناظر به احدیت وصفی و برخی دیگر به أحدیت ذاتی است. از این جهت، از نظر هر دو آنها ذات خداوند قابل شناخت نیست و معلوم انسان یا موجود دیگری نمی گردد؛ همچنین ذات خداوند دارای وحدت حقیقی است و سایر موجودات وحدت غیر حقیقی دارند، چگونگی صدور موجودات در تشکیک طولی و عقل بودن نخستین صادر و وحدت وجود، نیازمندی و فقر همه موجودات به خداوند، از جمله مشابهت ها می باشد. با وجود این مشابهت ها، تفاوت هایی نیز میان مبانی و اندیشه های این دو متفکر هست. فلوطین شناخت أحد را صرفا سلبی می داند و ادراک ایجابی از نظر او به طور کلی منتفی است. در مقابل ابن عربی با تفاوت گذاری میان أحدیت وصفی و واحدیت، شناخت ایجابی را در مقام واحدیت اثبات می نماید. این مقاله از جهت بررسی و تحلیل تفاوت ها و شباهت های بیان شده میان فلوطین و مکتب ابن عربی دارای نوآوری می باشد.
صفحات :
از صفحه 95 تا 114
انگاره انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا، و نقد لوازم آن بر اساس آیات قرآن
نویسنده:
یوسف فرشادنیا ، هادی عبیداوی ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
انتساب «فرزند» و «ولادت» به خدا انگاره‌ای تاریخی است به طوری که قرآن با شیوه‌های گوناگونی آن را مورد نقد و نکوش قرار داده است. از طرفی باور به این آموزه، لوازمی را دربردارد که در تقابل با آموزه‌های ناب توحیدی است. مقاله‌ی حاضر با رویکرد توصیفی و تحلیلی، سیر تاریخی و لوازم باور به «ولادت» را بر مبنای آیات قرآن و همچنین مؤیدات روایی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حکایت از آن دارد که قرآن با ذکر صفاتی نظیر مالک حقیقی، قادر مطلق، منزه بودن از نواقص برای خداوند به نفی این آموزه پرداخته است. «ولادت» براساس مکانیسم «خروج شئ من شئ» لوازمی از قبیل؛ حضور پیشین مولود در ذات والد و ازلیت آن به ازلیت والد، مثلیت، تعدد و تکثر خدایان در طول هم بر اساس تعدد و تکثر موالید، وجود شفعاء، محدودیت قدرت خداوند، پایستگی وجود، عدم تحقق بداء، یأس از والد و نفی دعا، ثنویت و نفی معجزه را در پی دارد. در مقابل، آموزه قرآنی «ابداع» و «خلق لا من شئ» لوازمی از قبیل؛ عدم وجود مخلوق در ذات خالق و حدوث آن، عدم مثلیت، توحید و احدیت، نفی شفعاء و وسائط، قدرت بی نهایت، نفی قانون پایستگی، تحقق بدا، دعا، نفی ثنویت و اثبات توحید و اثبات معجزه را به همراه دارد.
صفحات :
از صفحه 255 تا 286
بررسی تمایز هستی شناسی حکمت متعالیه از حکمت مشایی و اشراقی بر پایه وجود رابط و مستقل
نویسنده:
عبدل العلی شکر ، غلامرضا شاملی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ارائۀ شناخت متقن از جهان هستی، از اهداف محوری سه مشرب فکری مشایی، اشراقی و صدرایی بر پایه اصول و مبانی خویش است. سوال اساسی در این نوشتار این است که وجه تمایز هستی شناسی حکمت متعالیه صدرایی نسبت به دو مکتب مشایی و اشراقی چیست؟ در پاسخ باید توجه داشت که بارقه­های اصالت وجود در مکتب مشایی، برخلاف حکمت متعالیه، خالی از رسوبات تفکر ماهیت­گرایانه نیست‌. اصول هستی­شناسی این مشرب تحت تاثیر هیات بطلمیوسی نضج یافته است. مکتب اشراق نیز متاثر از نگرش اصالت ماهوی است. بدین قرار هستی­شناسی این دو مکتب مبتنی بر پایه­های لغزان است. حکمت متعالیه با ابتنای بر اصول مبرهنی همچون اصالت وجود، تبیینی متمایز از جهان و مراتب آن ارائه می­نماید. مبانی هستی­شناسی حکمت متعالیه بر پایه­های عقلانی استوار بوده و حتی قادر است برخی از مبانی عرفانی مانند وحدت وجود را نیز صبغه عقلانی بخشد و زمینه­های تقریب این دو مشرب را نیز فراهم نماید. صدرالمتالهین با مبنای اصالت وجود و تحلیل اصل علیت، امکان ماهوی را به امکان فقری بازگرداند و وجود را به مستقل و رابط تقسیم کرد. هستی­شناسی مبتنی بر این نگرش، انحصار در هستی را به ضلع نخست آن اختصاص می­دهد و از این رهگذر به مرز وحدت وجود نزدیک می­شود. بررسی و تعمیق این دستاورد با روش تحلیلی ـ مقایسه­ای از اهداف این نوشتار است. نتایج نشان می­دهد که هستی شناسی حکمت متعالیه برخلاف حکمت مشایی و اشراقی فارغ از رسوبات کثرت­زای ماهوی و مبتنی بر اصول مستحکم بوده و وحدت حقیقی هستی را بازنمایی می­کند.
رهیافتی منطقی بر آموزۀ «عدل الهی» در نهج‌البلاغه
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رویکرد حضرت علی (ع) در نهج­البلاغه به آموزۀ عدل الهی و تفهیم آن بر اساس اسلوب منطقی و التفات به مواد و قالب‌ استدلال­های ایشان در تبیین این موضوع، مورد عنایت عدل‌پژوهان واقع نشده است. در کلام حضرت (ع) عدل تکوینی، بر محور توازن در عالم هستی استوار است که به اعتقاد ایشان علاوه بر غنای از تشریح، می­تواند به‌عنوان مقدمه­ای بارز در براهین وجودی استفاده شود. التفات حضرت به مسئلۀ عدل تشریعی نیز با تلویحی بر بعثت انبیاء و عدالت در تکالیف الهی قابل توضیح است. تناسب جزا و پاداش الهی با اعمال بشری و عدم تبعیض در این امر، در صورت تساوی استحقاقات نیز دو امری است که در پرتو آن، تبیین منطقی عدل جزایی میسر می‌شود. نوشتار حاضر با شیوۀ توصیفی ـ تحلیلی علاوه بر ترسیم نمایی از رویکرد حضرت به مقولۀ عدل الهی در سه ساحت تکوین، تشریع و جزا، به عرضۀ صور و مواد استدلا­های ایشان نیز پرداخته است. نتایج این جستار حاکی از آن است که بیانات حضرت در این باب، مستدل، مبرهن و واجد ساختار و قالب متعارف منطقی بوده و به اعتقاد نگارنده در گشایش ابواب نوین در حیطۀ نهج‌الباغه‌پژوهی کارآمد است.
صفحات :
از صفحه 77 تا 94
بررسی و تحلیل منطقی توحید در نهج‌البلاغه
نویسنده:
آیسودا هاشم پور ، عبدالعلی شکر
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در کلام حضرت علی (ع) توحید که شالوده و اساس تمام معارف دینی است، از جایگاه والایی برخوردار است. ایشان درباره توحید ذاتی، صفاتی، افعالی و عبادی مباحث ارزشمندی را با زبان متعارف و مستدل در نهج‌البلاغه بیان کرده ‌است، به گونه‌ای که علاوه بر اثبات وحدانیت خدا،هر گونه شباهت میان او و مخلوقات و نیز ترکیب در ذات را نفی می‌کند. از نظر حضرت، توصیف خدا با صفات محدود بشری ناصواب تلقی می‌شود. ایشان توحید و احکام آن را به گونه‌ای مستدل بیان کرده ‌است که ذهن مخاطب را یاری می‌دهد تا از فهم مقدمات به نتیجه دست یابد. این نوشتار با تفحص در سخنان حضرت با محوریت کتاب شریف نهج‌البلاغه، مباحث توحید را از دریچه منطق و به روش توصیفی‌تحلیلی بررسی کرده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که سخنان ایشان از لحاظ محتوا و ساختار، منطبق با اصول و قواعد منطق است و از این طریق افق‌های تازه‌ای از نهج‌البلاغه در معرض افکار ژرف‌بین قرار می‌گیرد.
صفحات :
از صفحه 286 تا 306
  • تعداد رکورد ها : 50